آثار وثمرات تدریجی مجاهدات وخیزش های ملی ومردمی برای اخراج خلفای عرب ، بخصوص درسده نهم میلادی ، نابودی مغول ها در سده چهاردهم ، پاک سازی روس ها وترک ها در سده هفدهم ، تحقق استقلال ایران در دوران صفوی ، افشار و زند بود ، که ازاواخر سده هجدهم با دست اندازی کشور گشایان اروپایی مواجه گردیده بود . (1)
حاصل جنگهای دوست وپنجاه ساله ایران ، جدایی افغانستان ، سرزمین هایی وسیع از شمال ایران وعقد قرار دادهای خفت بار « گلستان 1813» و «ترکمن چای 1828 » میان ایران وروسیه بود .
جنبه مترقی این جدایی ، آشنایی وبهره گیری روشنفکران ایران از فرهنگ مترقی وتجارب انقلابی روشنفکران روسیه و قفقاز و آگاهی ازافکار واشکال مبارزه با غاصبان خارجی واپسگرایان داخلی بود ، به طورمختصر بایدگفت ، که هجوم نفوذ اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی واقتصادی ، به صورت اعزام دانشجو به اروپا ، اخذ وام های خارجی ودادن امتیازهای بازرگانی ، عقدقراردادهای نابرابر به تبدیل ایران به کشوری نیمه مستعمره انجامید . (2)
ترور ناصرالدین شاه ، خیزش موج شورش ، تعطیل کارخانه ها ، بازارها ، تحصن کسبه وعلمای دین ، به نشانه بی عدالتی های صدر اعظم ، اعتراض علیه انحصارها ، عقب نشینی وموافقت با تشکیل پارلمان ، تدوین قانون اساسی واجرای انتخابات مرحله ای ودر نتیجه منع قراردادها ، عهدنامه ها ، مقاوله نامه ها واعطای امتیاز انحصارهای تجارتی ، صنعتی وفلاحتی نمود .
انقلاب مشروطیت ، مهترین رویداد آغاز سده بیستم ، به منزله انقلاب بورژروازی ملی وضد امپریالیستی ایران ، در سال 1382 شمسی آغاز شد وشش سال ادامه یافت . (3)
نهضت مشروطیت پدیده تاریخی هم وپیچیده ای بود که زمینه اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی وتشکیلاتی آن به تدریج ازنیمه دوم سده هجده به وجود آمد.
وبا وجود انحراف اهداف ، موجبات پیدایی دوران ، « ایران معاصر » را فراهم آورد . (4)
سخن را با آخوندزاده ، نه به عنوان نخستین نمایشنامه نویس ملل شرق ، بلکه نخستین فرد ایرانی که به زبان مادری خود نمایشنامه نوشته است ، آغاز می کنیم . (5)
پیشتازان : آخوند زاده وتبریزی
آخوند زاده ( 1257-1191)
« میرزا فتحعلی آخوند زاده نمایشنامه نویس ، داستان پرداز ، منتقد مبتکر اصلاح خط والفباء وفیلسوف ونظریه پرداز ، نخستین نمایشنامه نویس تئاتر جدید ، در مشرق زمین بوده است . او به علت جدایی والدینش ازهم ، ناخواسته به قفقاز کشانده شد ، وتا آخر عمر درتفلیس کاروزندگی کرد تفلیس در آن هنگام مرکزتبعدیان آزایخواه وبه ویژه روشن فکران ورهبران نهضت « دکابریستی » بود زندگی ، آشنائی وهمدمی با اندیشمندان نام آوری چون « برمانتوف ، بکی خان ، پاراتاشویلی ، ادیوسکی ، آ، بستوژف ( آ ، مارلینسکی ) و آشنایی با آثار نویسندگان متفکر روس مانند « چرنیشفسکی ، گوگول ، گریبایدوف ، پوشکین ، کارامزین ، دابرالیوبوف ، گرتسن ، » ونیز نویسندگان اروپا ، چشم او را به مشاهده خواب غفلت مردم شرق وبخصوص ایران ، گشود ، وشخصیت او رابه صورت اندیشه ساز فلسفه « ناسیونالیسم » متجلی ساخت ، به گونه ای که عقب ماندگی های اجتماعی ، فرهنگی ، معیشتی وسیاسی مردم ایران به عنوان انگیزه کوشش و نگارش وی در آثارش بازتاب دقیق و سیع یافت . آخوند زاده درتفلیس بامحیط تئاتر به طور عملی آشنا وبر آن شد که نمایشنامه های روس را برای اجراء به زبان آذربایجانی برگرداند وحتی بازیگران را آماده اجرای ترجمه ها وراهنمایی کند .
آشنایی با او با همه جوانب کارتئاتر موجب دلبستگی وی به نوشتن نمایشنامه در موضوعات بکر ایران شد .
آخوند زاده با نوشتن « تمثیلات » یا شش نمایشنامه کمدی ( 1272-1266 ه .ق ) پیشاپیش همه نمایشنامه نویسان به « نوع اروپایی » در آسیا قرار گرفت . (6)
آخوند زاده درنخستین فرصت ممکن نمایشنامه های خود را ، درچندنسخه ، برای ترجمه به ایران برای چندنفر ، از جمله « میرزا آقا تبریزی » ارسال داشت.
میرزا آقا چنانکه بعد اخواهد آمد ، با کسب الهام از آن ها خود اقدام به نوشتن نمایشنامه هایی به زبان فارسی نمود . لیکن ، شاهزاده جلال الدین ، طبق تقاضای آخوند زاده ترجمه آنها را به میرزا جعفرقراچه داغی ( منشی تحقیق ) دیوانخانه آن زمان سفارش می دهد واو همه آنها را موافق رضای خاطر آخوند زاده ترجمه و ارسال می دارد . (7)
میرزا آقا تبریزی
انتشار گزیده ای از کارهای انستیتوی زبان وادبیات آکادمی آذربایجان شوروی به سال 1334 زیر عنوان « درباره نویسنده اصلی نمایشنامه های منسوب به میرزا ملکم خان » به وسیله محمد زاده ، به مثابه انفجار بمبی درجهان ادب و هنر ایران ، آذربایجان وارمنستان بودبمبی که انفجارش مقالات تحلیلی بسیاری رادرباکو ، ایروان وتهران درپی داشت تا آن تاریخ نخستین نمایشنامه های فارسی را به میرزا ملکم خان منسوب می نمودند وحال آنکه نویسنده اصلی میرزا آقا بود راز این معما هراس بجای نویسنده آن ازحکومت ودرباریانی بود ، که چهره بیدادگر وایلغار بیشترشان برای نخستین بار به گونه واقعی در آثار میرزا آقا ترسیم شده بود . او نه تنها نام خود را درنمایشنامه نمی نوشت وامضائی نمی گذارد ، بلکه هنگام اهداء وارسال « پوشیده ماندن » نام خود را خواستار می شد. (8)
باتوجه به ماهیت استبداد دوره قاجار ،بی قانونی وزور گویی حاکم ومحتوای نمایشنامه های میرزا آقا وبرداشتن پرده از رشوه خواری های شاه ودربار وحکام باید میرزا راشجاعترین نمایشنامه نویس در طول تاریخ جدید ایران شناخت .
ضعف های فنی نمایشی نمایشنامه های میرزا آقا ناشی ازشناخت محدود او از تئاتر جدید بوده است ودر این زمینه هیچ یک از کاستی های فنی مورد ایراد آخوندزاده مگر نحوه شناخت وبرخورد میرزا با شاه وحکومتیان ، بی جا نیست . آخوندزاده ه با نضای حکومت قاجار از راه نوشته ها وتعریف ها آشنا بوده وسانسور را نیک می شناخته وبا آثارش تازیانه های اخلاقی بر پیکر سیاستمدران می نواخته است ، ازمیرزا آقا می خواهد که باتعویض زمان نمایشنامه وگنجاندن دستور العمل هایی که اشاره به به شاه وقت نباشد . دید سیاسی شاه را نرم کند تا راه اجراء وچاپ آثار راهموار سازد . آخوندزاده درمقام منتقد ، وباید گفت نخستین منتقد ایرانی . (9)
تئاتر نوع اروپایی
دوره نخست : 1299-1262 ، « تئاتر دارالفنون »
پس از آشنایی های عینی وکتبی ، آمادگی های فرهنگی وزمینه چینی های مقدماتی طی سالیانه دراز ، بالاخره دیدار ناصر الدین شاه از تئاترها واپراها ، درسفرهایش به روسیه واروپانیز اشتیاق به تفاخر وتظاهر ، سبب موافقتش با احداث تالار نمایشی ، در شمال شرقی کاخ ، دور از تالار « تکیه دولت » شد بدین ترتیب ، نخستین تالار تئاتر جدیدایران درسال 1262 شمسی ، طبق یک نقشه فرانسوی ، زیر نظر « نقاشباشی » ساخته شد. (10)
گردانندگان تئاتر جدید ونوع اروپایی بی هیچ رابطه وپیوندی با تئاتر کهن که مراحل تکامل خود را با « پیش واقعه » و « گوشه » می پیمود وپیوند وارتباطی بی همتا درجهان با همه مردم داشت ، کار خود را آغاز نمود علل این جدایی زیانبار، ترس ازمراجع تقلیدومردم متعصب ، تجدد طلبی ، دست کم گرفتن مهارت هنری ونادیده گرفتن زیان های تقلیدکورکارانه از فرنگ ، نشاختن رسالت های اجتماعی ومردمی نمایش وغیره می تواند باشد . بازیگران وگردانندگان تئاتر جدید ، دانش آموزان ، معلمان فرنگ دیده ایران به یاری معلمان بلژیکی و فرانسوی بودند . مزین الدوله ، ملقب به نقاش باش ، رهبر مترجم ، دکوراتور ، بازیگر وگرداننده این تئاتر بود میرزا علی اکبر خان اهل نطنز وازجمله محصلان اعزامی سال 1234 ش به فرانسه بود ولی پس از بازگشت واز فرهنگ به عنوان معلم نقاشی وزبان فرانسه دارالفنون آغاز به کارکرد ودر سال 1247 ملقب به « نقاشبانی » شد وبعدها به درجه سرتیپی رسید لغت نامه ای ا زا و به نام – مزین اللغه در سال 1304 چا پ شده است . (11)
تلاش های آماتوری : تروپ های مشخص نمایشی
فعالان جوان وروشن فکر تئاتر دارالفنون وتجدد خواهان ، با آغاز خیزش امواج مشروطه خواهی وشرکت درفعالیت های ضد استبدادی وهم سویی بااعتراض ها وخواسته های مردم ، و پذیرش اهداف انقلابی انجمن ها ، کانون ها ، احزاب و گروه ها وگردهم آیی ها ، جای نمایش را خالی می دیدند وبه حضور آن احساس نیاز می نمودند ، پیدا بود که نیازهای اجتماعی ، سیاسی ، ادبی وهنری دوران انقلا ب را امیال « تجدد خواهانه » وافکار مولیر صرفا نمی توانست پاسخگو باشد . به همین جهت ، حرکت های خودجوش نمایشی در عرصه نوشتن نمایشنامه و اجرا ی آن ها درمحافل نامبرده ، پارک های شخصی وشرکت های خصوصی به طور اساسی ایجاد گردید ، که مشخص ترین آنها « انجمن اخوت » «شرکت علمیه فرهنگ » و « تئاتر ملی » بودند .
« انجمن اخوت »
پس از تالار دارالفنون دومین سازمان منظم در سال 1317 ه . قمری به وسیله - ظهیر الدوله – یکی از روشن فکران خوش ذوق ورجال نامی دربار « محمد علی شاه » بنام « انجمن اخوت » در تهران تاسیس یافت . (12)
« شرکت علمیه فرهنگ » ( 1288-1286 )
موسسان شرکت علمیه فرهنگ «محمد علی فروغی » ،« سیلمان میرزا اسکندری» ،«عبدالله مستوفی » به اتفاق جمعی از فارغ تحصیلان مدرسه سیاسی و عده ای دیگر ، از جمله «سید علی نصر » و « محمود خان منشی باشی » ،که بعداٌ نیز کار نمایشی را تداوم بخشیدند ، برای پیشبرد نهضت انتقادی و اخلاقی از راه نمایش ، به اجرای نمایش هایی آگاهی بخش در پارک های شخصی و خانه ها، به سود فعالیت های فرهنگی اهتمام ورزیدند .
شرکت فرهنگ نمایش ها را به طور رایگان برای مردم اجرا می کرد ، و با جمع آوری اعانات به کارهای فرهنگی و خیریه ، مانند ایجاد مدارس جدید ،کمک به خانواده های شهیدان و کسبات آسیب دیده در انقلاب مشروطه می پرداخت. (13)
تئاتر ملی ( 1294- 1288 )
موسس « تئاتر ملی » ،محقق الدوله، نویسنده ،مترجم و شخص فاضلی بود که به یاری جوانانی چون سید علی نصر ،محمود بهرامی ،محمد علیخان ملکی و عنایت الله شیبانی ، که کار خود را از شرکت علمیه آغاز نموده بودند ،با تهیه محل کوچکی در بالای چاپخانه ای معروف به « فاروس » ، حدوداٌ برابر تالار گراند هتل ، ( تئاتر نصر فعلی ) که گنجایش بیش از پنجاه تماشاگرنداشت ، تئاتر دائم ثابتی را به مدتی محدود اداره کرد. عبدالکریم محقق الدوله ، گرداننده اصلی « تئاتر ملی » مردی وطن پرست ،معارف پرور و مورد احترام جماعت روشن فکر جامعه ، علاوه بر ترجمه ، خود نمایشنامه هایی نیز نوشته و به صحنه برده است .
تئاتر ملی ، فعالترین مرکز تئاتری و نخستین مکانی بود که مستقیماٌ اقدام به فروش بلیت کرد . دوستداران و علاقمندان تئاتر نیز با علاقه ترجمه و آثار خود را در اختیار این تئاتر می گذاردند . تئاتر ملی سال 1288 شمسی با نمایش « بازرس » ،اثر گوگل ، که به وسیله « نادر میرزا آراسته » برگردانده شده بود ، افتتاح و با اقبال همگانی مواجه شد . (14)
نمایشنامه نویسان ملی
برخورد نویسندگان ایران با فن نمایشنامه نویسی دارای دو تلقی فرهنگی بود . گروهی ،تنها متوجه قشر رویین بودند ودسته ای به ژرفا توجه داشتند . میرزا آقا تبریزی ، نمایشنامه را به عنوان مهمترین وسیله برای افشای عاملان بدبختی و تیره ورزی مردم ایران برگزید ، راهی که سرمشق بسیاری از نمایشنامه نویسان دوره مشروطیت شد عده ای شیفته پوسته انقلاب فرانسه ،بی توجه به ژرفای آن روابط فرهنگی ، خانوادگی واخلاقی را مهم شمردند. سازندگان تئاتر دارالفنون ، ناصر الدین شاه ونقاشباشی ، جز این توجه دیگری نداشتند . میان نمایشنامه های فرنگی کمال مطلوب برای ایشان کمدی های مولیر ، ودر نگاه به کشور ، تقلیدی های کریم شیره ای واسمعیل بزار بود . علت اصلی توقف وتعطیل کار تئاتر دارالفنون را نیز باید همین برخوردهای غلط دانست . زیرا به محض آنکه نمایشنامه نویسان متوجه اهداف ضرور ومردمی می شوند ، تا پایان سلطنت قاجار ، مانعی در راه ادامه کار تئاتر ایجاد نمی شود ، خواه این نویسندگان ایرانی باشند یا نباشند . (15)
نرمیان نریمانف ( 1925-1870)
نریمانف به سال 1870 م در یک خانواده فقیر در شهر تفلیس چشم به جهان می گشاید بااستعداد ادبی وعلاقه و آشنایی با ادبیات آذربایجان وروس به عنوان یک فعال اجتماعی گام به صحنه سیاست می نهد ویکی از بنیان گذاران فرقه « سوسیال دمکرات ایران » می شود .
نرمیان نریمانف به عنوان نویسنده ای توانا دارای مقالات بسیاری در روزنامه های قفقاز وایران بوده ونخستین کسی است که نمایشنامه هایی تاریخی درباره ایران نوشته است . (16)
عزیز حاجی بگف ( 1948-1880)
به جز : آخوندزاده ودیگر نویسندگان وفعالان هنری آن سوی « ارس » که همنفس مردم ایران درنهضت مشروطه خواهی بودند واز راه های مختلف در پیشرفت بیداری وروند انقلابی آنان را یاری می رساندند ، می بایست از « عزیز حاجی بگف » نویسنده وهنرمند بزرگ آذربایجان یاد کرد .
« حاجی بگف مقالات ونمایشنامه های بسیاری در رابطه با انقلاب مشروطه ایران دارد که در ضمن آنها به تشریح موقعیت انقلاب و جهت گیری آن پرداخته وانتقادات وراهنمائی ها هم ارائه داده است حاجی بگف تا سالهای 1905 بیشتر درزمینه نویسندگی فعالیت داشته واز آن بعد بطور جدی مشغول آموزش وتمرین در روی موسیقی غربی وموسیقی آذربایجانی { می شود } ودرسالهای 13-1911 درکنسرواتوار سن پطرزبورگ به تحصیل می پردازد » . (17)
تقریبا همه اپراهای - حاجی بگف درایران به وسیله ایرانیان مهاجر به معرض نمایش درآمده وغالبا چاپ ومنتشر شده است . (18)
جلیل محمد قلی زاده ( 1932-1866)
جلیل محمد قلی زاده باکسب الهام ازایران ، آثار خودش را نیز برای مردم آن نوشته است وی به عنوان یک شخصیت ادبی وانقلابی آذربایجان ، با کنار رفتن از آموزگاری وورود به کار دولتی وانتشار روزنامه ونوشتن نمایشنامه دوشادوش مردم ایران درجنبش مشروطه خواهی شرکت می کند . قلی زاده و روزنامه فکاهی او « ملا نصرالدین » در جریان پیکار با استبداد وبرانگیختن روحیه انقلابی درسراسر این دوران ، از آغاز انقلاب مشروطه ( 1905) تاپایان ، همواره در خدمت مردم ایران ، وبه ویژه شهر تبریز بوده است وکاریکاتورها واشعار طنز آمیز او ضربه های محکمی بر مستبدان وارد می آورد . (19)
قلی زاده به عنوان نویسنده در زمینه های مختلف نویسندگی : مقاله ، رومان داستان و نمایشنامه ، دارای آثار متعدداست . (20)
آثار قلی زاده غالبا به فارسی برگردانده وچاپ شده است ، ونمایشنامه « مرده ها » یک بار در سال 1920 به وسیله خود او درشهر تبریز به معرض اجراء گذارده شده است . (21)
افراسیاب آزاد
افراسیاب آزاد نویسنده ووکیل دادگستری ، دبیر کمیته « جوانا ن آزاد یخواه ایران » یکی از آغاز گران مکتب نمایش – اخلاقی – درایران است . که با اعتقاد به ترویج فرهنگ ، به ویژه کار درمیان جوانان ، « تهذیب اخلاق » عمومی ، به این کار روی آورد و آنرا بسط داد این طرز تفکر ، دردوران مشروطیت ، زمینه ساز رشد سیاسی اجتماعی بود واندیشه ای مترقی به شمار می آمد .
« آزاد » برای پیشبرد نظریات خودوتحکیم گروه « جوانان آزادیخواه ایران » جانانه فعالیت می کرد وبیش از چهل نمایشنامه نوشت . (22)
« آزاد » نمایشنامه های خود را زیر تاثیر انگیزه یک نیاز فوری اجرایی برای تشکیلات « کمیته جوانان آزادیخواه » نوشته ونمایش داده است . شمار نمایشنامه های او تقریبا چهل بوده است ، که از ارزش فنی وادبی خوب برخوردار نبوده اند .
اندیشه نمایشنامه های او اخلاقی وموضوع ها شامل مسایلی چون مضرات الکل و تریاک وقمار بوده است معروفترین نمایشنامه های او « احساسات جوانان ایرانی » « مالیخولیای قمار بازی » « گدای معقول » و « قضا وقدر» است . (23)