دانلود تحقیق آشنایی با سبک هنری کوبیسم - cubism

Word 609 KB 5609 14
مشخص نشده مشخص نشده هنر - گرافیک
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • به نام خدا کوبیسم cubism : جنبش هنری که به سبب نوآوری در روش دیدن، انقلابی ترین و نافذ ترین جنبش هنری سده بیستم به حساب می آید.

    کوبیست ها با تدوین یک نظام عقلانی در هنر کوشیدند مفهوم نسبیت واقعیت، به هم بافتگی پدیده ها و تاثیر متقابل وجوه هستی را تحقق بخشند.

    جوهر فلسفی این کشف با کشفهای جدید دانشمندان- به خصوص در علم فیزیک- همانندی داشت.

    جنبش کوبیسم توسط "پیکاسو" و "براک" بنیان گذارده شد، مبانی زیبایی شناختی کوبیسم طی هفت سال شکل گرفت (1914-1907) با این حال برخی روشها و کشفهای کوبیست ها در مکتبهای مختلف هنری سده بیستم ادامه یافتند.

    نامگذاری کوبیسم(مکعب گرایی) را به لویی وُسِل، منتقد فرانسوی نسبت می دهند، او به استناد گفته ی ماتیس در باره ی « خرده مکعب های براک» این عنوان را با تمسخر به کار برد، ولی بعدا توسط خود هنرمندان پذیرفته شد.

    کوبیسم محصول نگرشی خردگرایانه بر جهان بود.

    به یک سخن، کوبیسم در برابر جریانی که رمانتیسم دلاکروا، گیرایی حسی در امپرسیونیسم را به هم مربوط می کرد، واکنش نشان داد و آگاهانه به سنت خردگرا و کلاسیک متمایل شد.

    پیشگامان کوبیسم مضمونهای تاریخی، روایی، احساسی و عاطفی را وانهادند و عمدتا طبیعت بیجان را موضوع کار قرار دادند.

    در این عرصه نیز با امتناع از برداشتهای عاطفی و شخصی درباره چیزها، صرفا به ترکیب صور هندسی و نمودارهای اشیا پرداختند.

    آنان بازنمایی جو و نور و جاذبه ی رنگ را – که دستاورد امپرسیونیستها بود – از نقاشی حذف کردند و حتی عملا به نوعی تکرنگی رسیدند.

    با کاربست شکلهای هندسی از خطهای موزون آهنگین چشم پوشیدند و انگیزشهای احساسی در موضوع یا تصویر را تابع هدف عقلانی خود کردند.

    شاید مهمترین دستاورد زیبایی شناختی کوبیستها آن بود که به مدد بر هم نهادن و درهم بافتن تراز ها(پلانها)ی پشتنما نوعی فضای تصویری جدید پدید آوردند.

    در این فضای کم عمق، بی آنکه شگردهای سه بعد نمایی به کار برده شود، حجم وجسمیت اشیا نشان داده شد.

    کوبیست ها – برخلاف هنرمندان پیشین – جهان مرئی را به طریقی بازنمایی نمی کردند که منظری از اشیا در زمان و مکانی خاص تجسم یابد.

    آنان به این نتیجه رسیده بودند که نه فقط باید چیزها را همه جانبه دید، بلکه باید پوسته ظاهر را شکافت و به درون نگریست.

    نمایش واقعیت چند وجهی یک شی مستلزم آن بود که از زوایای دید متعدد به طور همزمان به تصویر در آید، یعنی کل نمودهای ممکن شیء مجسم شود.

    ولی دستیابی به این کل عملا غیر ممکن بود.

    بنابراین بیشترین کاری که هنرمند کوبیست می توانست انجام دهد، القای بخشی از بی نهایت امکاناتی بود که در دید او آشکار می شد.

    روشی که او به کار می برد تجزیه صور اشیاء به سحطهای هندسی و ترکیب مجدد این سطوح در یک مجموعه به هم بافته بود.

    بدین سان، هنرمند کوبیست داعیه واقعگرایی داشت، که بیشتر نوعی واقعگرایی مفهومی بود تا واقعگرایی بصری.

    کوبیسم را معمولا به سه دوره تقسیم می کنند: مرحله ی اول که آن را « پیشاکوبیسم» یا « کوبیسم نخستین» می نامند، با تجربه های مبتنی بر آثار متاخر سزان و مجسمه های آفریقایی و ایبریایی مشخص می شود این مرحله با تکمیل پرده «دوشیزگان آوینیون» اثر پیکاسو(اوایل 1907) به پایان می رسد.

    ساختار این پرده آغاز کوبیسم را بشارت می دهد؛ زیرا جابجایی و درهم بافتگی ترازها، تلفیق همزمان نیمرخ و تمامرخ و نوعی فضای دوبعدی را در آن می توان مشاهده کرد.

    در دو سال بعدی، پیکاسو و براک همراه یکدیگر بر اساس توصیه سزان به امیل برنار مبنی بر تفسیر طبیعت به مدد احجام ساده هندسی، روش تازه ای را در بازنمایی اشیا به کار بردند و از میثاقهای برجسته نمایی و نمایش فضای سه بعدی عدول کردند.

    در دومین مرحله (1912-1910) که آن را "کوبیسم تحلیلی" می نامند، اصول زیبایی شناسی کوبیسم کامل تر شد.

    پیکاسو و براک به نوع مسطح تری از انتزاع صوری روی آوردند که در آن ساختمان کلی اهمیت داشت و اشیای بازنمایی شده تقریبا غیر قابل تشخیص بودند.

    آثار این دوره غالبا تکرنگ و در مایه های آبی، قهوه ای و خاکستری بودند.

    به تدریج اعداد و حروف بر تصویر افزوده شدند و سر انجام اسلوب تکه چسبانی یا کلاژ به میان آمد که تاکید بیشتر بر مادیت اشیا و رد شگردهای وهم آفرین در روشهای نقاشانه ی پیشین بود.

    در مرحله سوم(1912-1914) با عنوان "کوبیسم ترکیبی" آثاری منتج ازفرایند معکوس انتزاع به واقعیت پدید شدند.

    دستاوردهای این دوره بیشتر نتیجه ی کوششهای گریس بود.

    اگر پیکاسو و براک در مرحله ی تحلیلی به تلفیق همزمان دریافتهای بصری از یک شیء می پرداختند و قالب کلی نقاشی خود را به مدد عناصر هندسی می ساختند، اکنون گریس می کوشید با نشانه های دلالت کننده ی شیء به باز آفرینی تصویر آن بپردازد.

    بدین سان تصویر دارای ساختمانی مستقل اما همتای طبیعت می شود و طرح نشانه واری از چیزها به دست می دهد.

    گریس در تجربه های خود رنگ را به کوبیسم باز آورد.

    کوبیسم بر جنبشهای انتزاعگرا چون کنستروکتیویسم، سوپرماتیسم و دِ استیل اثر گذاشت.

    امروزه هم کوبیسم در عرصه ی هنر معاصر مطرح است و بسیاری از هنرمندان در کشورهای مختلف از مفاهیم و اسلوبهای آن بهره می گیرند.

    عکاسی کوبیستی: در عکاسی کوبیستی از نوعی کلاژ بهره می گیرند، درهم ریختن فضای واقعی توسط چسباندن عکسهای مختلف از زوایای مختلف صورت( در پرتره کوبیستی) و چیدمان تصویری با استفاده از عناصر غیر همگون برای رسیدن به مفاهیم کوبیستی.

    همچون دیگر سبک های عکاسی نوعی ساختار شکنی تصویری با کم و زیاد کردن عناصر اصلی تصویر با اسلوب و ساختار کوبیسم در نقاشی، می توان گفت فضای پرسپکتیوی یا فضایی که از یک نقطه دید واحد نمایان شده است.

    نمونه ای عکس های Tim Thompson عکاس کوبیست : کوبیسم با همزمان کردن نقاط دید مختلف، یکپارچگی قیافه ی اشیاء را به هم می زند و به جای آن شکل«تجریدی» یا ( آبستره) را ارائه می کند.

    بدین معنا که عکاس کوبیست اشیاء را در آن واحد از زوایای مختلفی می بیند، اما تمامی تصویری را که دیده است به ما نشان نمی دهد.

    بلکه فقط عناصر و اجزایی از آنها را انتخاب و روی سطح دو بعدی تصویر می نمایاند.

    از این روست که یک اثر کوبیستی، مغشوش، درهم و غیر طبیعی جلوه می کند.

    بنابراین عکاس کوبیست که دیگر در بند یک نقطه دید واحد( مانند عکاسی رئال) نیست و می تواند هر شیئی را نه به عنوان یک قیافه ی ثابت بلکه به صورت مجموعه ای از خطوط، سطوح و رنگها ببیند.

    و با ترکیب این ابعاد عکس کوبیستی ارائه کند.

    کوبیسم با همزمان کردن نقاط دید مختلف، یکپارچگی قیافه ی اشیاء را به هم می زند و به جای آن شکل«تجریدی» یا ( آبستره) را ارائه می کند.

    نمونه های دیگر عکسهای کوبیستی منابع و مأخذ: The oxford dictionary of art سبک ها و مکتب های هنری/ chilvers, Ian history of art/janson horst,woldemar دایره المعارف هنر/ روئین پاکباز پیکاسو و آغاز سبک کوبیسم در 25 ماه اکتبر سال 1881، پابلو روییزپیکاسو، فرزند دون خوزه روییز پیکاسو و ماریا پیکاسو لوپز، در مالاگا واقع در جنوب اسپانیا به دنیا می آید.

    پدر او، دون خوزه، نقاش بود که در مدرسه ی هنرهای زیبا، طراحی تدریس می کرده.

    پابلو پیکاسو که هر دم تغییر روش در کارش داشته است، در ناکجااباد هنر سیر می کرده و همه ی کوشش هایی را که برای طبقه بندی کارش در مقالات مفهومی یا در برگه دان های مورخان هنر به کار می رفته، به مبارزه می طلبید.

    وی در سراسر دهه های پربار گذشته، آثاری آفریده که از نظر شیوه بیان و شگرد کار، یکسره با هم فرق داشته.

    عناصر سبکی که به گمان هنر مندان آن زمان دیر زمانی پیش از این در گذشته پیکاسو مدفون شده بود ، به طور ناگهان سر بر می آوردند و وی همین عناصر را با دیگر عناصر در می آمیخته تا دستاوردهایی نو و پر شگفت پدید آورد.

    در وجود این اسپانیایی کوتاه قد با آن چشمان سیاه و خیره، نه یک نقاش و صد نقاش و هر یکی نوآورتر و پر خیال تر از دیگری نهان شده بوده.

    پیکاسو با ایستادگی بر آزادی هنر و حفظ استقلال استوار خود می خواست از نقاشان سراسر اعصار به سبب خواری های بیشمار که کشیده بودند، انتقام بگیرد.

    وی کاشف دلاور و دم دمی مزاج، شیفته تجربه گری و سر انجام، هنرمندی بود که به نیروی درونی پویای خود برانگیخته می شده.

    در نزد نسل هنرمندان، آثار پیکاسو حکم دارو تلقی می شده، که همچون محرک نیرومند و شگرفی در وجود تاثیر می گذاشته و حتی توجه بی اعتنایان را بر می انگیخته.

    پیکاسو با نیروی حیاتی بی باکانه ای سنت هایی را که در واقع، جز مشتی از تعلیمات محافظت شده ی دانشکده هنر نبود، در هم ریخته.

    وی در دوران کودکی خویش، بسیار خودرای و چه بسا در خیلی از منابع به عنوان فردی کله شق نام برده شده.

    به جای آن که به درس توجه کند، به ساعت خیره می شده و حرکت آهسته ی عقربه ها او را افسون می کرده است.

    او برای رقابت با پدرش، از سنین پایین، طراحی هایی را آغاز کرد که از نظر ترسیم خطوط و قدرت خارق العاده ی دید و تخیل، در خور توجه بودند.

    نبوغ و استعداد پیکاسو چنان شگفت آور بوده که بنا به گفته ی خود او پدرش که از هنر فرزند متحیر شده بود، قلم و تخته و رنگ خود را به او سپرده و اعلام کرده که دیگر هیچ گاه نقاشی نخواهد کرد.

    نخستین تصویرش که وی را به همگان شناساند.

    تصویر علم و نیکوکاری بود که پزشک راهبه ای را در کنار تخت یک بیمار علیل نشان می داد.

    این تصویر باعث شد که در سال 1897، وی در نمایشگاه هنرهای زیبای مادرید، نشان شایستگی دریافت کند: مسئله ای باعث شد تا خانواده اش، وی را به آکادمی سلطنتی سن فرناندو در مادرید بسپارند، اما چیزی نگذشت که از آکادمی و آموزش های خشک آن خسته و به پرسه زدن در خیابانها مشغول شده.

    البته، گاهی نیز به موزه پرادو می رفت و در آنجا، به شدت تحت تاثیر هنر قرار می گرفت.

    وی اجباری درونی به نقاشی کردن در خود حس می کرده، اما نمی خواست صرفا از حالت های کلیشه ای مدل رونگاری کند.

    این احساس به پیوستنش به گروه نقاشان و نویسندگان شورشی آن زمان انجامید که در صدر شکستن سنت ها بودند.

    جوانی او در روزگاری گذشت که تجارت آزاد جای خود را به سرمایه داری انحصاری می داد و تاثیر آن بر هنر و هنر مندان با تاثیر دوره های آرام و عادی تفاوت داشته است و هنرمندان را بر آن می داشت تا واکنشهای خود را نسبت به اوضاع و احوال مادی و ایدئولوژی پیرامون خود مورد ستایش قرار دهند: هنگامه ای که در آن، کهنه و نو در ستیزه خشونت باری درگیر می شوند.

    پیکاسو در فوریه سال 1900، نخستین نمایشگاه خود را شامل طرح و رسم های دوستانش، برپا و در اکتبر همان سال، به همراه یکی از دوستانش برای نخستین بار به پاریس سفر کرده و در آنجا، از طریق لگا، سزان، وان گوگ و......با آخرین پیشرفتهای صنایع هنری آشنا شده.

    از آثاری که در نتیجه ی این سفر خلق کرده بود، رقاصه غمگین و آسیاب گالت را می توان نام برد.

    دو سال پس از این سفر، یعنی در سال 1901، پیکاسو به همراه یکی از دوستانش نشریه ای به نام نشریه هنر جوان را منتشر می کند.

    این سال را آغاز دوره ی آبی زندگانی پیکاسو نام گذاری کرده اند.

    دورانی که شیوه کار وی تغییر کرد و آبی رنگ حاکم بر آثارش شده بود.

    در این دوره فقیران و ناتوانان موضوعات نقاشی او را تشکیل می دادند.

    البته ، خود وی به اندازه ی تهیدستان پرده های نقاشی اش فقیر و بی چیز بوده.

    در ماه آوریل سال 1904، پیکاسو برای همیشه بارسلون را ترک و در پاریس اقامت می گزیند.

    در پاییز همان سال با فرناندو اولیویه آشنا می شود و تا 1911 با او زندگی می کند.

    در این دوران رنگ صورتی بر نقاشی های وی حاکم می شود و این دوره از زندگی او را دوران صورتی نامیدند.

    موضوع نقاشی هایش نیز تغییر کرده و به سراغ دلقک ها، آکروبات ها و مقلدان می رفته.

    پس از خلق تابلو دوشیزگان آوین یون، پیکاسومتوجه عناصر اصلی قرار دادی در طرح مضامین شد و این نقطه ی آغاز سبک کوبیسم بود.

    پیکاسو با الهام از کارهای سزان، طبیعت بی جان را به تصویر کشیده و در تابلوهایش متوجه اشکال هندسی شده.

    در سال 1909 بوده که وی نخستین منظره کوبیسم را خلق کرده.

    تابلو سر یک زن نمونه ای از این دوران بوده است.

    در سال 1918، پیکاسو با الگا کولکوا، یکی از اعضای گروه باله در آن زمان ازدواج می کند.

    او دختر یک ژنرال روسی بوده و مراسم ازدواج آنها به رغم اعتقادات نه چندان محکم پیکاسو، در کلیسا انجام می شود.

    نتیجه این ازدواج پسری به نام پائلو بود که در سال 1921، به دنیا آمده.

    در این دوران پیکاسو به خلق نقاشی های مجسمه ای مشغول شده که شدیدا تحت تاثیر مکتب کلاسیک بوده است.

    ازدواج پیکاسو با الگا، در سال 1935 به جدایی منجر می شود و از معشوقه او ماری ترز والتر دختری به نام مایا به دنیا می آید.

    بی قیدی زناشوئی پیکاسو مدتی طولانی در آن زمان به افسانه تبدیل مشود.

    به غیر از متعددی که پشت سر گذاشته بوده، هفت زن برای مدت ناپایداری در زندگی او نقش رسمی بانوی الهام بخش او را به عهده داشته اند، که او همه آنها را فریفته، عذاب داده و تحقیر کرده است.

    علت این جدایی های مکرر را برخی از مولفین بی گمان تربیت پیکاسو توسط زن ها، یعنی مادرش، عمه هایش و خواهرهایش دانسته اند که پیکاسو هر جند هم قدر این زن ها را می دانسته اما به همان اندازه از تسلط آنها به وی گریزان بوده.

    سر انجام در سال 1961، با ژاکلین روک ازدواج کرده.

    ژاکلین تنها زن ماندگار در زندگی او بوده که تا زمان مرگ پیکاسو همراهش بوده.

    پیکاسو در 8 آوریل 1973، در اوج دلباختگی اش به ژاکلین درگذشت و ژاکلین روک نیز، که پس از پیکاسو شدیدا از نظر روحی دگرکون شده بود.

    در سال 1986، با شلیک گلوله خودکشی کرد.

    البته، از نظر عام او چیزی را از دست نداده: چرا که این عمل ضروری، تنها وسیله خلاص شدن از بار سنگین بیست سال جنون هوس آلود بوده.

    دیوید دون کان که سال ها بهترین لحظه های آن ها را عکاسی کرده بود مرگ ژاکلین را چنین تفسیر کرد: این گلوله نبوده که او را از پای درآورده، بلکه خاطره پیکاسو او را کشت.

    نگاهی به کوبیسم لاچین اسماعیلی به عقیده بسیاری از مورخان هنر، کوبیسم به سبب نوآوری در روش دیدن، انقلابی‌ترین و نافذترین جنبش سده‌ی بیستم و آغازگر اصلی جنبش مدرنیسم در هنر است.

    ادوارد لوسی اسمیت درباره کوبیسم می‌گوید : " ...

    در مجموع کوبیسم نشان داد، که در هنر قرن بیستم، قوی‌ترین عامل محرک بوده و برداشت‌های ما غربی‌ها را از هدف و امکانات نمایش تصویری را تغییر داده است، ...

    ".

    منتقدان هنری کوبیسم را از جهت سبک ، آنتی‌تز رنسانس می‌دانند.

    اما میان کوبیسم و رنسانس تشابهی هم هست چرا که هر دو سبک را هنرمندان معدودی ابداع کردند و هر دو به سرعت سراسر غرب را تسخیر کردند و نقطه آغاز هنر جدید‌تر و نوین‌تر گردیدند.

    کوبیسم را نمی‌توان به سادگی تعریف کرد، لذا باید کوشید تا پاسخ این پرسش را به طور غیرمستقیم بگوییم.

    اینکه کوبیسم را بر حسب شیوه یا بر حسب موضوع یا برخی فنون خاص و یا بعنوان یک نظم یا نظریه زیبا‌شناختی تعریف کنیم نیز ممکن نیست.

    کوبیسم همچنین ملهم از هیچ فلسفه خاصی نبود؛ ترکیبی بود از بینش، درک راستگویی، نوگرایی و تمایل به ارائه یک واقعیت معاصر.

    کوبیسم حاصل این اعتقاد نیز بود که روشها و قرارداهای مرسوم هنری (بخصوص نقاشی) نادرست و کهنه‌اند و نیز نتیجه این درک بلاواسطه بود که نسل جدید نقاشان جوان، اگر می‌خواست، می‌توانست یک وسیله بیان تصویری تازه کشف یا ابداع کند.

    یکی از هدفهای عمده کوبیسم این بود که واقعیت ملموس هرچیز را بدون توسل به تدابیر چشم‌فریب بیان کند.

    علاوه بر این کوبیسم کوششی بود در این جهت که از هر پرده، واقعیت ملموس تازه‌ای ساخته شود نه تصویر وهم‌انگیز از یک آرمان تخیلی و یا ادراکی صرفا بصری از واقعیت.

    مبانی زیباشناختی کوبیسم طی 7 سال از سال 1907 تا 1914 شکل گرفت.

    نامگذاری کوبیسم را به "لویی واسل" منتقد فرانسوی نسبت می‌دهند.

    او به استناد گفته‌ی ماتیس درباره "خرده مکعب‌های براک" این عنوان را با تمسخر بکاربرد (1908).

    ولی بعدا توسط خود هنرمندان پذیرفته شد.

    بطور کلی کوبیسم را به سه دوره تقسیم می‌کنند : 1 – کوبیسم نخستین که به آن "پیشاکوبیسم" یا "کوبیسم سزانی" و یا "کوبیسم هندسی" هم گفته می‌شود.

    (اوایل1907) در شروع این سبک، پیکاسو و براک روش تازه‌ای در بازنمایی اشیا بکار برده بودند.

    کوبیسم با تابلو "دوشیزگان آوینیون" پیکاسو با جابجایی و درهم‌بافتگی ترازها، تلفیق نیمرخ و تمام‌رخ و نوعی فضای دوبعدی که در آن مشاهده می‌شد، شروع شد.

    این اثر، متاثر از آثار متاخر سزان و مجسمه‌های آفریقایی بود و پدر این شیوه را به حق سزان می‌دانستند.

    2 – کوبیسم تحلیلی یا تجربه‌ای (1912 – 1910) در این دوره اصول زیباشناسی کوبیسم کامل‌تر می‌شود و پیکاسو و براک به نوع مسطح‌تری از انتزاع صوری روی می‌آوردند.

    در این دوره ساختمان کلی کار اهمیت داشت و اشیاء بازنمود شده، غیر قابل تشخیص بود و فرمها عمدتا به ساختار هندسی تجزیه می‌شدند.

    در این دوره رنگ‌ها به شدت خفه و قدرت آنها کاهش می‌یابد.

    آثار غالبا تک‌رنگ و در مایه‌های آبی، قهوه‌ای و خاکستری می‌شدند.

    در مورد تک‌رنگی آثار شاید بتوان گفت، چون ساختار هندسی بود، تک‌رنگی اثر باعث می‌شد تا فضای اثر آشفته‌تر جلوه نکند.

    پس از مدت کوتاهی کم‌کم اسلوب تکه‌چسبانی یا کلاژ به کارها اضافه می‌شود که تاکیدی بر مادیت اشیاء و رد شگردهای وهم‌آفرین در روش نقاشی پیشین بود.

    در دوران کوبیسم تحلیلی، تاکید، بیشتر بر فرآیند جستجوی بصری در ویژگی‌های اساسی موضوعات آتلیه‌ای به ویژه تصاویری از طبیعت بیجان بود.

    هنرمند حول موضوع نقاشی خود که در مرکز تابلو قرار می‌گیرد، گردش می‌کند و آنرا از زوایای مختلف می‌نگرد و مجموعه‌ای از نقاط دید و پرسپکتیو‌های مختلف را در اثر خود ارائه می‌دهد.

    3 – کوبیسم ترکیبی (1914-1912) دستاوردهای این دوره بیشتر نتیجه کارهای گریس بود.

    اگر پیکاسو و براک در مرحله تحلیلی به تلفیق همزمان دریافتهای بصری از یک شی‌ء می‌پرداختند و قالب کلی نقاشی خود را به مدد عناصر هندسی می‌ساختند، اکنون گریس می‌کوشید با نشانه‌های دلالت‌کننده‌ی شی‌ء، به بازآفرینی تصویر بپردازد.

    البته نشانه‌های مزبور، بدون تجربه بصری قبلی قابل درک نیستند و تمام جزئیات این تجربه نیز به تصویر در نمی‌آید.

    پس به طور کلی، نقاش در این روش به مدد حافظه بصری‌اش، صورتی متفاوت با شکل اشیاء واقعی را ارائه می‌کند.

    بدین ترتیب تصویر دارای ساختمانی مستقل اما همتای طبیعت می‌شود و طرح نشانه‌واری از چیزها به دست می‌دهد.

    گریس در تجربه‌های خود رنگ را به نقاشی کوبیسم بازآورد.

    عنصر رنگ در این دوره قوی‌تر و پراهمیت‌تر می‌شود و شکل‌ها جنبه تزئینی به خود می‌گیرد و عناصر جدیدی وارد تابلو می‌شود (کلاژ).

    نقاش در کوبیسم ترکیبی، برخلاف کوبیسم تحلیلی، با اشکال بزرگ و طرح مشخص و با رنگ بیشتر سر و کار دارد.

    پیکاسو و براک در سبک کوبیسم، اشارات قراردادی پرسپکتیو و کوتاه‌نمایی و نقاشی از مدل را کنار زدند و مصمم شدند تا حجم و پیکره را در سطحی دوبعدی و بدون هیچ‌گونه ایجاد توهم بصری و خلق تصویر سه‌بعدی به نمایش بگذارند.

    تا آن هنگام هدف هر هنرمندی که قصد داشت تصویری از اشیاء واقعی نمایش دهد، این بود که اشیاء را آن‌گونه که در خارج موجود بودند، به تصویر بکشد و نه آنگونه که بخشی از آن در لحظه و مکان خاصی حضور می‌یابد.

    بدین منظور باید بطور هم‌زمان چندین وجه از شیء نمایش داده می‌شد.

    نمایش واقعیت چندوجهی یک شیء مستلزم آن بود که از زوایای دید متعدد به طور همزمان به تصویر درآید.

    یعنی کل نمودهای ممکن شی‌ء ، مجسم شود.

    ولی دستیابی به این کل نیز عملا غیرممکن بود.

    حتی کوبیست‌ها به این نتیجه رسیده بودند که نه تنها باید چیزها را همه‌جانبه دید، بلکه باید پوسته ظاهر را شکافت و به درون نگریست.

    پس هنرمند کوبیسم می‌توانست تا حدودی به القای بخشی از بی‌نهایت امکانی که در دید او آشکار می‌شد، با روشی که در پیش گرفته بود، به نوعی واقع‌گرایی آن هم از نوع مفهومی برسد.

    واژه نامه:کوبیسم این اسم را لوئی واسل (منتقد هنری)به مسخره برروی یکی از بزگترین مکتبهای هنری جهان که موجب تحولی عظیم در جهان گشت گذاشت .

    او این اسم را از روی یکی از نقاشی های ژرژ براک که پر از مکعب های کوچک بود برداشت.

    کوبیسو را به دو مرحله تقسیم می کنند:۱-کوبیسم تحلیلی ۲- کوبیسم ترکیبی کوبیسم تحلیلی: که توجهی به رنگها نمی شد و تاکید بر روی فرایند جستجوی بصری در ویژگی های اساسی موضوعات آ تلیه ای به ویژه تصاویری از طبیعت بی جان می کند .

    هنرمند نقاشی اش را از زوایای مختلف می کشد (بین سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۲).

    کوبیسم ترکیبی : رنگها ظهور می یابد و هنر مند از کلاژ و بافتهای نا مقبول سطح تابلو اش را پر می کند.

    کوبیسو رویکردی مثبت به هنر مدرن است .از یک سو به هنر پیش از یونان و از یک سو به آینده چشم دارد .

    کوبیسم را ابداع پیکاسو و ژرژ براک می دانند.

    آنها اشارات قرار دادی پرسپکتیو کوتاه نمایی و نقاشی از مدل را کنار گذاشتند و مصمم شدند که حجم و پیکره را در سطحی دو بعدی و بدون هیچ گونه ایجاد توهم بصری در خلق تصویری سه بعدی به نمایش بگذارند .لذا کوبیسم رویکردی آگاهانه است تا بصیرتی ناخوداگاه.

    دو عامل بر ظهور کوبیسم تاثیر به سزایی داشت : ۱- تندیسهای آفریقایی ۲- و آثار متاخر سزان کوبیسم موجب پدید آمدن سبکهای هنری بسیاری مثل فوتوریسم اورفیسم ورتی سیسم خلوص گرایی و سرچشمه اصلی هنر انتزاعی گشت .

    از آنجا که در این سبک تاکید بیشتر بر نمایش ایده است تا نمایش واقعیت خود به یکی از بنیانهای گرایشات زیبایی شناختی سده بیستم بدل شد .

    این هفته نقاشی ها پابلو پیکسو را به شما نشان خواهم داد و هفته بعد نقاشی های ژرژ براک .

    اگر نقاش خاصی برای معرفی و نشان دادن آثارش مورد نظر شماست برایم نظراتتان را بفرستید .

    در ضمن از دیدن آثار شما نیز خوشحال می شوم

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.
     

مقدمه: کوبیسم cubism : کوبیسم یا حجم‌گری یکی از سبک‌های هنری است. کوبیسم در فاصله سال های 1908-1907 به عنوان سبکی جدی در نقاشی و تا حد محدودتری در مجسمه‌سازی ظهور کرد،که از نقاط عطف هنر غرب به شمار می آید. جنبش هنری که به سبب نوآوری در روش دیدن، انقلابی ترین و نافذ ترین جنبش هنری سده بیستم به حساب می آید. کوبیست ها با تدوین یک نظام عقلانی در هنر کوشیدند مفهوم نسبیت واقعیت، به هم ...

در بهار 1874 گروهي از هنرمندان فرانسوي تحت نام انجمن هنرمندان گمنام، متشکل از نقاشان و مجسمه سازان و حکاکان و... گرد هم آمدند و يک استوديوي عکاسي( آتليه نادار) را براي نمايش آثارشان اجاره کردند و در معرض ديد عموم گذاشتند. با اين کار شديد ترين و خصما

واژه گرافیک را در ایران " ارتباط تصویری " نام نهاده اند گرافیک یا " ارتباط تصویری " از قدمتی بس دراز برخوردار است . انسان های اولیه برای تهیه غذا نقش حیوانات را بر روی زمین یا دیواره غارها می کشیدند زیرا از آن نوعی برداشت گرافیکی داشتند به این معنا که مطلب را فورا ً و براساس نشانه و اشاره می فهمیدند و با تکیه بر آن نیز عمل می کردند هنر گرافیک به مفهوم مدرن آن از عمر چندانی ...

نگارگر امروز چنانکه باید پیرو شیوه نو است و در پی سواد برداشتن از طبیعت نیست در پی آن است که احساس اصیل و نیرومندی را که در خاطرش نقش بسته آشکار کند و شکل ببخشد در این مقصود از همه نقش های عالم و از خطوط و رنگهای گوناگون و ترکیب صورتهای طبیعت مدد می طلبد و هرچه او را به کار آید به هم می پیوندد غم آن ندارد که بعضی شکل ها در دستش می شکند و رنگها از راه به در می روند و خط مستی می ...

آبستره در معنای عام، جدا کردن صفت با خاصیت مشترک میان چند چیز، و تاکید بر این وجه مشترک است. به عنوان مثال می توان دایره را صورت انتزاعی تمامی چیزهای گرد دانست. اساس هنر تجریدی( آبستره) در حقیقت این اعتقاد است که ارزشهای جهانشناختی در رنگ و شکل خلاصه می شود و به طور کلی ربطی به مضمون نقاشی یا پیکره سازی ندارد( نقاشی می تواند ترکیبی از خطوط افقی و عمودی و سطوح یک دست رنگی باشد ...

در بهار 1874 گروهی از هنرمندان فرانسوی تحت نام انجمن هنرمندان گمنام، متشکل از نقاشان و مجسمه سازان و حکاکان و... گرد هم آمدند و یک استودیوی عکاسی( آتلیه نادار) را برای نمایش آثارشان اجاره کردند و در معرض دید عموم گذاشتند. با این کار شدید ترین و خصمانه ترین واکنش ها را که تا آن هنگام در دنیای هنری پاریس با آن مواجه بودند برانگیختند. در طی سده ی نوزده میلادی رابطه بین جامعه و ...

ماجراى کوبیسم از آنجا شروع شد که نقاشانى نظیر پابلو پیکاسو و هانرى ماتیس نتوانستند با سطح دوبعدى و تخت بومها و صفحه هاى نقاشى کنار بیایند. آنها به این نتیجه رسیده بودند که نقاشى، در بهترین و دقیق ترین حالت هم نمى تواند جهان بیرونى را آنگونه که هست، به تصویر بکشد. براک، نقاش معاصر آنها، براى این مشکل یک راه حل خوب ارائه کرد. براک گفت : مشکل اساسى نقاشى این است که وقتى ما خود هم ...

هنر پاپ Pop Art پاپ آرت مخفف «Popular Art» (هنر فردی، هنر عامه) این اصطلاح رو لارنین آلووی منتقد انگلیسی برای بیان جنبش هنری که در اواخر دهه 1950 تا اوائل دهه 1970 در بریتانیا و ایالات متحده بوجود آمده ابداع کرد. فرهنگی برای درک مصرف گرائی و فرهنگ عامه (جنبش هنری) پاپ آرت نهفتی است در اواسط دهه ششم سده ی بیستم که به طور مستقل در انگلستان و سپس در آمریکا بوجود آمد که تمام تکنیکها ...

هنر اين سخنگوي روح انساني از بدو تولد انسان تا آخرين دم اسرار دروني و عواطف واحساسات ما را بيان مي کند . بشر از همان ابتداي خلقت در پي آفرينش وخلق زيبائي بوده چرا که خداوند در قرآن کريم مي فرمايد: « از روح خود در انسان دميديم » و اين روح آفرينش وزيب

کوبیسم مقاله کوبیسم که کار مشترک آلبر گلز و ژان متسینگر است در مقایسه با مقاله " نقاشان کوبیسم" نوشته آپلینراز معروفیت کمتری برخوردار است .از علل این امر میتوان به آوازه و شهرت بیشتراین شاعر ، زیبایی نوشتار او و همچنین در دسترس بودن آن اشاره کرد .اما تردیدی وجود ندارد که مقاله "کوبیسم" از نظر مطرح نمودن آرا و افکار نقاشان این مکتب وهمچنین ارائه منطقی تر فرضیه هنری دارای سندیت ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول