دانلود تحقیق تاریخ هنر ایران

Word 61 KB 5638 17
مشخص نشده مشخص نشده هنر - گرافیک
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • هدف تاریخ هنر عبارت است از شناخت و ارزیابى هنر از هر زمان و مکانى که آمده باشد.

    هنر و تاریخ تنها در عرصهٔ فرهنگ این‌چنین در کنار هم قرار مى‌گیرند.

    هر اثر هنرى رویدادى است پایدار؛ این اثر متعلق به هر دوره‌اى که باشد، تا مدت‌هاى مدید پس از روزگار خویش باقى مى‌ماند و به حیاتش ادامه مى‌دهد.

    اثر هنرى همزمان یک شى‌ء و یک رویداد تاریخى به شمار مى‌آید.

    قدمت تمدن و فرهنگ در خطّهٔ فلات ایران به چند هزار سال قبل از ورود آریائى‌ها باز مى‌گردد.

    اقوام آریایی، احتمالاً از اوایل هزارهٔ اول ق.م در فلات ایران ساکن شده و نام خود را بر آن نهادند.

    واژه ایران مشتق از صورت قدیمى آریانا، یعنى سرزمین آریایى‌هاست.

    بنابراین تاریخ هنر ایران، آثار متنوعى را از دوران‌هاى ماقبل تاریخ تا سده‌هاى اخیر در محدودهٔ این سرزمین وسیع در بر مى‌گیرد.

    هنر ایرانى داراى ویژگى‌هاى ماندگارى است که آن‌را از سایر هنرهاى جهان متمایز و مشخص مى‌سازد.

    تمدن سیلک چشمه علی و تپه حصار دوره مفرغ عصر آهن تمدن زیویه و حسنلو هنر اَملَش و مارلیک بررسى و تشخیص عمیق‌ترین ریشه‌هاى هنر ایرانى براساس یافته‌هاى باستان‌شناسان به‌طور کامل امکان‌پذیر نیست.

    ساکنین فلات ایران از عصر پالئولیتیک (پارینه‌سنگی) تا عصر نئولیتیک (نوسنگی) در کوهستان‌هاى محیط بر این فلات زندگى مى‌کردند و آثارى از فرهنگ بروى خود به جا گذاشتند.

    بعدها که دره‌ها شروع به خشک شدن نمودند، آنها به غارها مهاجرت کردند.

    طى حفریاتى که در ناحیهٔ کرمانشاه انجام شد و کاوش‌هاى غار بیستون، ابزارهایى همراه بقایاى استخوان‌هاى انسان در لایه‌‌هاى غار کشف شد.

    در خلال دوران غارنشینی، انسان بیستون در ساخت ابزار و آلات دقیق‌تر شد.

    این وسایل با آن‌چه در سوریه و شمال عراق ساخته مى‌شد قابل مقایسه است.

    تصاویر منقوش بر صخره در غارهاى لرستان از قدیم‌ترین آثار مکشوفه در فلات ایران به‌شمار مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⠠??‌آید؛ موضوع این تصاویر جانوران به‌همراه آدمیان است که با رنگ‌هاى زرد، سیاه و قرمز کار شده است.

    قدمت این آثار را حدود پانزده هزار سال ق.م تخمین زده‌اند که تقریباً مقارن با تصاویر غار لاسکو در فرانسه مى‌باشد.

    تالار گاوها،دیوار سمت چپ غار لاسکو15000-10000ق‌م.دوردونی، فرانسه صاحبان این آثار از طریق شکار دسته‌جمعی، صید ماهى و جمع‌‌آورى ریشه و برگ گیاهان غذاى خود را به‌دست مى‌‌آوردند.

    موضوعات مورد علاقهٔ هنرمند پیش از تاریخ عموماً نقوش حیوانات محل زندگیش بوده است که علاوه بر جنبهٔ تزئینی، بیانى براى بیم‌ها، امیدها و علائمى براى استعانت از قواى طبیعت درم مبارزهٔ دائمى حیات به‌شمار مى‌‌آید.

    از دورهٔ پارینه‌سنگى نجد در ایران، در کاوش غارى در تنگ پَبده (کوه‌هاى بختیارى شمال شرقى شوشتر) ابزارها و سلاح‌هایى از سنگ ناصاف (چکش سنگی، پیکان و تیغه تبرسنگی) به‌‌دست آمده است.

    دورهٔ نوسنگى در ایران از میانهٔ هزارهٔ هفتم ق.م آغاز مى‌شود و آثار برجاى مانده از آن عمدتاً ابزارهایى از سنگ صیقل خورده‌اند.

    کشاورزى و اهلى کردن حیوانات احتمالاً از حدود هزارهٔ ششم ق.م در ایران آغاز شده است.

    دربارهٔ این دوران کهن، یافته‌‌ها و مدارک موجود، ناکافى به‌نظر مى‌رسد.

    این عکس جزئى از تصویر فوق است.

    طول گاو تقریبا 345 سانتى متر هزارهٔ پنجم تا سوم ق.م در ایران دورهٔ ”مس و سنگ“ شناخته شده است و فلز مس در ساختن اشیاء بکار مى‌رفت.

    گرچه ابزارهاى سنگى هنوز کاربرد داشتند.

    سفالگرى منقوش و مُهرهاى کنده‌کارى شده با علامات و اشکال هندسى در این دوره رواج یافت.

    به یقین نمى‌توان گفت که فلات ایران زادگاه سفال منقوش باشد؛ اما این فرضیه دور از واقعیت نیز به نظر نمى‌رسد.

    در سده‌هاى نخستین هزارهٔ چهارم ق.م تزئینات واقع‌گرایانه جایگزین اشکال ساده و نامنظم برروى سفالینه‌ها شدند.

    انسان با کمک ابزارهاى بهتر جام‌هایى به رنگ سرخ تولید کرد و تصاویرى از حیوانات را با خطوط سیاه‌رنگ بر آن نقش نمود.

    به‌طورکلى در هزارهٔ چهارم قبل از میلاد شکل ظروف پیچیده‌تر شدند.

    با کمک چرخ، سفالینه‌ها بهتر و ظریف‌تر ساخته شدند و ظروف سفالین به دلیل ساخته شدن کوره‌ها رنگ‌هاى متنوعى به خود گرفتند.

    گرایش به ساده‌گرایی، برجسته نمایى یکى از ویژگى‌ها و ترکیب‌گرایى بیشتر شد.

    در اواخر هزارهٔ چهارم ق.م قومى به نام عیلامیان، تمدن عیلام را در جنوب غربى ایران، شامل خوزستان و قسمتى از فارس کنونى و نیز بخش جنوبى زمین‌هاى پَست دجله و فرات بنیاد نهادند که پایتخت‌شان شهر شوش بود.

    سفالینه‌هاى نخودى رنگ مکشوف در کاوش‌هاى شوش که به زیبایى و ظرافت مشهورند، نمایانگر صنعت پیشرفتهٔ سفالگرى آن سامان‌اند.

    عیلامیان ابتدا خط تصویرى و سپس نوعى خط میخى به کار مى‌بردند و همواره با سومرى‌ها و بابلى‌هاى ارتباط داشتند.

    به‌نظر مى‌رسد که تمدن عیلامى از نظر زبان و دیگر جنبه‌هاى فرهنگ ویژگى‌هاى مستقل داشته است.

    زیگورات چغازنبیل واقع در نزدیکى شوش به معابد برج مانند بین‌النهرین شبیه است.

    حجارى نقوش برجسته، فلزکارى و آجرهاى لعابدار منقوش در عیلام رایج بود.

    همچنین عیلامیان در زمینهٔ بافندگى و قلابدوزى پیشرفته بودند.

    از همان میانهٔ هزارهٔ پنجم ق.م در بخش‌هاى مرکزى و شمال شرقى ایران، تمدن‌هایى چون تپه سیلک [کاشان] و تپه حصار [دامغان] شکل گرفتند.

    هنر هخامنشی صنایع دستی حجاری و پیکر تراشی معماری با انقراض دولت عیلام توسط آشور بانیپال فرمانرواى قهّار آشور در سال ۶۴۵ ق.م زمینه براى به قدرت رسیدن اقوام آریایى ماد و پارس فراهم شد.

    پارس‌ها با استقرار در خوزستان، شوش را به‌عنوان پایتخت خویش قرار دادند و مادها در اطراف همدان ساکن شدند.

    در ۵۵۹ ق.م کوروش پادشاه ماد را مغلوب کرد و امپراطورى خود را از آسیاى صغیر تا خلیج‌فارس بسط داد و دو کشور آشور و بابل را ضمیمهٔ ایران کرد و سپس به آباد کردن مملکت و ساختن بناهاى عظیم پرداخت.

    عالى‌ترین بناى این عصر در شهر پاسارگاد که پایتخت ایران بود تأسیس شد.

    بقایاى کاخ کوروش در پاسارگاد نمایانگر معمارى باشکوه و تزئینات متأثر از هنر اورارتو و آشور و بابل است.

    به این طریق او کشورش را وارث این سه تمدن معرفى نمود.

    او براى ساختن کاخ‌ها و بناهاى پایتخت خود، صنعتگرانى از ملیت‌هاى مختلف را به‌کار گمارد.

    داریوش و خشایارشا کاخ‌هاى تخت‌جمشید را باشکوه هرچه تمام‌تر به‌وجود آوردند.

    در شوش و سایر مکان‌ها نیز شیوهٔ معمارى هخامنشى بچشم مى‌خورد.

    عقاید پارسیان مشتق از تعالیم زرتشت و مبتنى بر خوبى و بدى بود.

    آیین پرستش اهورامزدا (روشنایی) در آتشگاه‌هاى سرگشاده اجرا مى‌شد؛ به همین دلیل از پارسیان باستان معمارى دینى کمتر باقى‌ مانده است؛ لیکن کاخ‌هاى هخامنشى که محل اجراى آیین‌هاى بزرگ از جمله مراسم جشن نوروز بود، باشکوه تمام باقى ماند.

    شاهنشاهى ایران در دوران فرمانروایى داریوش اول و خشایارشا (۵۲۱-۴۶۵) از مجموع دو امپراطورى مصر و آشور وسعت بیشترى داشت.

    این امپراطورى عظیم تا دویست سال با قدرت و وسعت دوام آورد.

    صنایع دستی هنرمندان هخامنشى در مقیاس‌هاى بسیار کوچک نیز استادى و مهارت خود را نشان داده‌اند.

    آنها در کار فلز یعنى طلاسازی، نقره‌کارى و ...

    مهارت کافى داشته‌اند.

    یکى از بهترین نمونه‌هاى این هنرها، یک جفت دسته‌ٔ جام مشروب‌خورى است که به شکل بز کوهى بالدار ساخته شده است.

    (یکى از این‌ها در موزهٔ لوور دیگرى در موزهٔ دولتى برلن است.) این نمونه از نقره با مرصع طلا ساخته شده؛ فرم بدن این جانور و انحناى ملایم بال‌ها، آرامشى را در حرکت به بیننده القاء مى‌کند.

    منبع اصلى الهام این بز بالدار را باید در مفرغ‌هاى لرستان جستجو کرد.

    در زمان فلزکاری، ضرب سکه نیز در این دوران و در زمان داریوش براى اولین بار اتفاق افتاد.

    یکى از اشیاء معروف این دوره ”گنج جیحون“ است که در موزهٔ بریتانیا قرار دارد.

    از زیباترین قطعات تزئینی، کاسهٔ طلایى خشایارشا و کاسهٔ طلایى دیگرى به نام داریوش (داریوش دوم) مى‌باشد؛ که اولى تزئینات کاملى اما دومى بسیار ساده و بى‌آلایش است.

    سایر اشیاء نفیس مانند مجسمهٔ شاه و یکى از مؤبدان و اَرابه‌ و سواران از طلا و دو شمشیر طلایى خالص را نیز مى‌توان بر شمرد.

    همچنین دو جام شراب نقره که یکى در موزه بریتانیا و دیگرى در موزهٔ ارمیتاژ لنینگراد است.

    نمونه‌هایى نیز از دستبند و گوشواره‌ها طلا از این دوره موجود مى‌باشد.

    در مجموع هنر هخامنشى نشانهٔ شکیبایى و ذوق سلیم هنرمندان و صنعتگران این دوره مى‌باشد.

    آنچه مسلم است تحولات هنرى در عهد هخامنشى در نیمهٔ قرن پنجم ق.م به نهایت درجهٔ کمال رسید.

    متأسفانه بعد از سلطنت اردشیر دوم این هنر عالى رو به انحطاط نهاد.

    حجاری و پیکر تراشی بیستون تخت جمشید بیستون نقش برجستهٔ بیستون شامل پیکرهٔ داریوش بزرگ و دوازده تن دیگر است که در یک ردیف بر روى دیوارهٔ بلندى ساخته شده است.

    نقش شاه از همه بزرگ‌‌تر است و در برابر او نُه اسیر با دست‌هاى بسته و گردن‌هاى در ریسمان ایستاده‌اند که لباس‌هاى متفاوتى دارند که نشانهٔ ملیت‌هاى مختلف آنها مى‌باشد؛ گزارش داریوش نیز مؤید این مطلب است.

    این گزارش به سه زبان فرس قدیم، عیلامى و بابلى نگاشته شده است و در بالاى سراسیران علامت اهورامزدا نقش شده؛ در مجموع نقش برجستهٔ بیستون ساده و خشک است.

    نقش داریوش احتمالاً شبیه به خودش بوده و قد او نیز در اندازهٔ طبیعى ساخته شده است.

    عالى‌ترین کتیبهٔ هخامنشى نیز در بیستون قرار دارد که در آن داریوش وقایع اوایل سلطنتش را شرح مى‌دهد.

    تخت‌جمشید جالب‌ترین نقش برجسته‌هاى مجموعهٔ تخت‌جمشید بر بدنهٔ پلکان دو سرى است که به تالار بارعام مى‌پیوندد و راه رسیدن به آپادانا محسوب مى‌شود.

    این پلکان عریض و آراسته، با نقش برجسته‌هایى از سپاهیان با وقار در حال گام برداشتن تزئین یافته است.

    حالت تشریفاتى و تکرار سوزون این نقوش، نقش برجسته را در خدمت معمارى قرار مى‌دهد که از خصوصیات پیکرتراشى ایران در این دوران است.

    نقش برجسته‌هاى کاخ تخت‌جمشید معمولاً صحنه‌ها را در محل وقوع آن مجسم ساخته‌اند، مانند صف‌‌آرایى سپاهیان کاخ$ پاسدارى نگهبانان؛ باریافتن نمایندگان ملت‌هاى - خراجگزار با هدایا و خراج‌ها؛ حمل ظروف توسط خدمتکاران؛ ورود شاه و خروج شاه از اتاق‌ها؛ حضور یافتن درباریان به پیشگاه شاه.

    گفته مى‌‌شود این نقش برجسته‌ها نمایش کوچکى است از جشن‌هایى که در آغاز سال نو در محل کاخ تخت‌جمشید برگزار مى‌شده است.

    در نقش برجستهٔ قصر آپادانا، تعدادى گونه‌هاى حیوانات که در آنها تلاش در بازنمایى نسبى طبیعت شده، به چشم مى‌خورد.

    این حیوانات در سنگ حک شده یا با مفرغ ساخته شده‌اند و نقش محافظ و نگهبان را برعهده داشته‌اند.

    تنوع زبان در امپراطورى هخامنشى موجب تنوع کتیبه‌‌ها شده است.

    این کتیبه‌ها برخى بر لوحه‌هاى گلى و یا بر استوانه‌‌ها حکاکى شده‌اند.

    از تصاویر مکرر بر روى استوانه‌ها تصویر شاه با رداى بلند و تاج کنگره‌دار است.

    این تصویرها (تصویر شاه) مظهر و نشانهٔ دولت هخامنشى بوده است.

    وجود تکه‌هاى رنگى در بخشى از این نقش برجسته‌ها حکایت از آن دارد که بخش‌هایى از آن‌ها رنگى بوده‌اند.

    معماری- پاسارگاد بعد از غلبهٔ کوروش بر پادشاه ماد در سال ۵۰۵ ق.م وى اقدام به ساختن بناهاى عظیم نمود.

    عالى‌ترین نمونه این دوران در شهر پاسارگاد تأسیس شد.

    پاسارگاد شامل کاخ‌ها، معبد و مقبره شاهنشاه است.

    بخشى که کاخ‌ها در آن قرار دارد و با دیوارى احاطه شده، شامل ورودى عظیم و درگاه بزرگى که توسط گاوهاى بالدار و بزرگ محافظت مى‌شده است.

    در شمال غرب این کاخ عظیم، تالار پذیرایى واقع است که در بخش مرکزى آن دو ردیف ستون به ارتفاع ۱۳ متر موجود مى‌باشد.

    سرستون‌ها معمولاً به شکل سر گاو نر، شیر شاخدار و سر اسب بوده است.

    بناى دیگر تالارى است به طول ۲۴ متر و عرض ۲۲ متر؛ که سى ستون در شش ردیف در آن موجود مى‌باشد.

    سرستون‌ها از گچ ساخته شده و با رنگ‌هاى قرمز سیر، فیروزه‌ای، آبى آسمانی، سبز، زرد و قهوه‌اى روشن رنگ شده است.

    بى‌گمان این رنگ‌ها متناسب با رنگ پرده‌ها انتخاب شده و با رنگ سیاه و سفید ستون‌ها و کف، هماهنگى خاصى به‌وجود مى‌آورده است.

    پاسارگاد در زمان داریوش و تغییر پایتخت به شکل یک مرکز مذهبى باقى ماند و به عنوان محل تاجگذارى شاهان مورد استفاده قرار گرفت.

    بى‌گمان شاهکارها و بدایع معمارى تخت‌جمشید، متأثر از بناهاى پاسارگاد، خلق شده است.

    پازارگاد، فارس، مقبره کوروش، سده 6 ق.م داریوش دستور داد روى تپهٔ مجاور کاخ آپادانا، تالار بارعام ساخته شود.

    این تالار به سه ردیف ستون ۱۲ تایى مزین است که طول هر یک حدود ۲۰ متر مى‌باشد.

    سرستون‌ها بیشتر به‌شکل نیم‌تنه دو گاو نر ساخته شده که پشت به‌ پشت هم داده‌اند.

    در ساختمان این شهر از کارگران مصری، بابلی، مادى و ...

    استفاده شده است.

    آپادانا نیز مانند تالار بارعام تحت حمایت شیران بالدار، شیردال‌ها، سرشیران شاخدار و ...

    قرار داشته که همه با آجر لعابدار ساخته شده‌اند.

    شوش در آن زمان بزرگ‌ترین پایتخت جهان و درخورِ عظمت و جاهِ سلطنت هخامنشى بوده است.

    امپراطورى وسیع داریوش احتمالاً در سلا ۵۲۱ ق.م شوش را پایتخت خویش قرار داد.

    معماری- تخت جمشید مجموعهٔ تخت‌جمشید که در فلات مرتفع شرق درهٔ بین‌‌النهرین قرار داشته، در فاصلهٔ سال‌هاى ۴۶۰ و ۵۲۰ ق.م توسط داریوش و خشایارشا ساخته شد.

    داریوش بدون آن‌که پاساردگاد را رها کند، تخت‌جمشید را پایتخت جدید خود قرار داد.

    هنرمندانى که بناهاى شوش را ساخته بودند براى ساختن آپادانا به تخت‌جمشید احضار شدند.

    این پایتخت، نماد و رمزِ وحدت امپراطورى هخامنشى بود.

    این بناى عظیم که یونانى‌ها آن‌را پرسپولیس مى‌نامند، بر فراز مصطبهٔ سنگى بزرگى با قصرهاى متعدد و تالارهاى بارعام عظیم بنا گردیده است.

    از خرابه‌هاى آن مى‌توان دریافت که این قصر، شکوه و جال بى‌مانندى درخور عظمت امپراطورى ایران قدیم داشته است.

    طرح بناها از خود داریوش بود و جانشینان او، فقط کارهاى او را ادامه دادند.

    تخت جمشید، کاخ صد دروازه کاخ دروازه ملل داریوش در هر سال و در آغاز سال نو و بهار، میهمانى‌ها و پذیرائى‌هاى باشکوهى براى تبرک و تقدیس وحدت دولت هخامنشى به‌راه مى‌انداخت.

    در بناى تخت‌جمشید از سنگ، چوب و آجر که به آسانى در دسترس بود استفاده شده است.

    از سنگ در ساختن دروازه‌ها، پلکان‌ها و ستون‌ها؛ از آجر در ساختن دیوارها و از چوب براى سقف‌ها و ستون‌هاى کوچک‌تر استفاده مى‌شد.

    ستون از اساسى‌ترین عناصر معمارى تخت‌جمشید به‌شمار مى‌‌آید.

    در مدخل اصلى بنا، دو رشته پلکان دو طرفه وجود دارد که از سنگ‌ەاى بزرگ ساخته شده است.

    این پلکان پهن و کوتاه امکان رفت و آمد جمعیت زیادى را به سهولت در خود داشته است.

    در بالاى پلکان، سردر بزرگ که به امر خشایارشا ساخته شده قرار دارد و در طرفین آن چهارگاه و بالدار با سر انسان، وظیفهٔ محافظت از قصر را برعهده دارند.

    بعد از مدخل بزرگ وارد حیاطى مى‌شویم که تالار عظیم آپادانا در سمت راست آن واقع شده است.

    این بنا که در زمان داریوش شروع شد تا ایام سلطنت خشایارشا به پایان نرسید.

    مساحت این تالار در حدود ۳۶۶۰ مترمربع است که توسط ۳۶ ستون سنگى به ارتفاع ۱۲ متر نگهدارى مى‌شده است.

    این بنا تأثیر بصرى خاصى در بینندهٔ خود به جا مى‌گذارد.

    تالار صد ستون که سمت مشرق آپادانا قرار گرفته، در واقع تالار تاجگذارى مى‌باشد.

    بعد بناى کوچکى که در جنوب غربى تالار صد ستون قرار دارد که گویا بناى معبد بوده است؛ به اضافهٔ اتاق‌هاى اندرون پادشاهى و نیز جایگاه خزانه و ساختما‌ن‌هاى مخصوص تهیهٔ اسباب و خوراک و خوابگاه خدمتکاران و مباشران؛ از دیگر بناهاى تخت‌جمشید به‌شمار مى‌آید.

    مقبرهٔ داریوش در صخرهٔ شیب‌دار نقش رستم واقع است.

    مقابر جانشینان او نیر در کنارش قرار دارد.

    این مقابر داراى یک الگو در ساخت هستند.

    در نقش رستم مقابل مقابر سلطنتی، یک کانون مذهبى همراه با یک آتشکده به‌شکل برج مربع وجود داشته که کعبهٔ زرتش نامیده مى‌شود.

    هنر اشکانی و پارتی آثار سفالی و فلزی معماری حجاری و نقاشی اسکندر مقدونى در سال ۳۳۱ ق.م به سوى ایران لشکرکشى کرد و پس از چند پیروزیِ بزرگ، سلسلهٔ هخامنشى را منقرض و سراسر ایران را تسخیر نمود.

    فتوحات اسکندر راه را براى نفوذ هر چه بیشتر غرب گشود و در هنر ایرانى شکاف ایجاد نمود.

    سلوکیان که از جانشینان اسکندر محسوب مى‌شدند و بخش اعظم امپراطورى هخامنشى را تصاحب کرده بودند، سلسله‌اى را بنا نهادند و پس از آن گرایش یونانى در فرهنگ و هنر ایران پدید آمد و فضاسازى سه بعدی، جامه‌پردازى و نمایش حالات و حرکات جاى سنتِ هنر هخامنشى را گرفت و تحولى در هنر ایران ایجاد کرد.

    در آن دوران، زمان و فرهنگ و آداب یونانى نیز در ایران اشاعه یافت.

    فتح مجدد ایران توسط پارت‌ها بسیار طولانى بود.

    پارت‌ها یک قوم آریایى بودند که امپراطورى جدیدى را در ایران بنیان نهادند.

    آنها هجوم خود را در سال ۲۵۰ ق.م آغار کردند.

    پارت‌ها قومى بودند ساکن استپ‌هاى واقع در فاصلهٔ دریاى خزر و دریاچهٔ آرال؛ که زندگى چادرنشینى داشتند.

    آنها توانستند بر ایالاتى از شمال و مشرق ایران دست یابند و به قصد براندازى دولت سلوکى رو به مرکز و مغرب ایران آوردند و سرانجام با پس راندن سلوکیان به سوى بین‌النهرین و سوریه و تصرف خاک ایران پادشاهى بزرگ اشکانى را در حدود سال ۱۶۰ ق.م به فرمانرواییِ مهردادِ اول تأسیس کردند.

    منابع غیرکلاسیک اعم از ایرانى و ارمنى و سریانى و چینى و عربى به غیر از اسناد هنری، این قوم را قوم اشکانى نامیده‌اند و نام این سلسله نیز از نام پادشاه آنها ارشک مشتق شده که طبق اشاره بعضى منابع کهن، از اهالى بلخ (باکتریا) بوده است.

    در هنر پارتى دو دوره و مرحله شناسایى شده است: ۱.

    مرحلهٔ نخستین که از حدود سال ۲۵۰ ق.م شروع و تا جلوس مهرداد دوم به تخت سلطنت ادامه مى‌یابد.

    در این دوران سبک‌هاى سنتى ایران بسیار بى‌قوت بودند.

    این سبک‌ها به همراه گرایش‌هاى فرهنگ هلنى و یونانى - ایرانى به موجودیت خود ادامه دارند ۲.

    مرحله دوم که به دنبال مرحلهٔ نخست آغاز گشت و دورانِ پارت‌ها را در بر گرفت و تا سقوط اشکانیان و ظهور امپراتورى ساسانى ادامه یافت.

    این دوره حاوى هنر واقعى پارتیان بود.

    به‌هرحال نباید فراموش کرد که طبیعتاً اوضاع جغرافیایى مراکز مختلف، همراه با ساختار و بافت اجتماعى نیز فعالیت‌هاى هنرى پارتیان را تحت تأثیر خود قرار داده است.

    نخستین پایتخت پارت‌ها یعنى ”نسا“ در نزدیکى شهر جدید عشق‌آباد برپا شد.

    هنر نوظهور پارتی، ترکیب و پیچیدگى ساختار خود را در معمارى نسا به نمایش گذاشت.

    در دورهٔ پارتى هنرهاى چندى وجود داشت که بازتابى از آشوب‌هایى بود که به ایران لطمه وارد مى‌ساخت.

    این هنرها شامل هنر خود ایران؛ هنر ایرانى - یونانى و هنر و فرهنگ هلنى بود.

    جنبهٔ التقاطى هنر یونانى - ایرانى بویژه در آثار معمارى قابل رؤیت است.

    مثلا‌ً در کُرهه معبدى با پلان یونانى وجود دارد که ستون‌هاى آن از الگوهاى هخامنشى اقتباس شده است.

    در زمان اشکانیان خط میخى جاى خود را به خط پهلوى اشکانى داد.

    در ابتدا اشکانیان نیروهاى طبیعى مثل ماه و خورشید را مى‌پرستیدند؛ اما به آیین مزدیستى وفادار بودند.

    آثار موجود نشان مى‌دهد که بیشتر سلاطین پارتى به این آیین‌ گرویده‌اند و آتشگاه‌ها و معابدى به دست شاهان اشکانى ساخته شد.

    اما به‌طورکلى نسبت به مذهب سخت‌گیر نبودند و پیروان مذاهب دیگر را در کنار خود داشتند.

    از بررسى اندک آثار به‌دست آمده از تمدن و هنر اشکانى این موضوع آشکار مى‌شود که اشکانیان به‌تدریج در طول امپراطورى خود، نفوذ فرهنگ و هنر یونانى را محو و ویژگى‌هاى هخامنشى را احیا کردند.

    آثار سفالی و فلزی پارتیان علاقهٔ زیادى به جواهرات و آثار زرین و سیمین داشته‌‌اند یک پیکرهٔ مفرغى بزرگ که از پرستشگاه شَمى در کوه‌هاى جنوب غربى ایران به‌دست آمده است و اشیاء مفرغی، سیمین و سفالى که در آنها حیوانات بازنمایى شده‌اند از دیگر آثار هنرى این دوران به‌شمار مى‌آید.

    به‌کار بردن مفتول طلا به شیوهٔ خاتم‌کارى در نقره و گوشواره‌هایى به‌شکل خوشهٔ انگور نیز از ویژگى‌هاى طلاکارى و نقره‌کارى پارتى است که به سبک هخامنشى نزدیک است.

    در هنرهاى سفالینه پارتى علاوه بر تولید وسیع و گسترده‌اى از ایماژهاى کوچک نذرى از الهه‌ها، تمایلى هم براى خلق پیکره‌هاى متعدد از زندگى عادى (سوارکاران، جنگجویانِ در حال استراحت، پیکرهٔ زنان) دیده مى‌شود.

    لوحه‌ها و مهرهایى هم به‌دست آمده که روى آنها صحنه‌هاى شکار و صحنه‌هاى رمزى مذهبى نقش شده است.

    در زمینهٔ سفالینه‌هاى لعابدار غیر از چندین جام شاخى زیبا با نقوش ظریف، جامِ کوزه و سه‌‌پایه نیز به‌دست آمده است.

    سفال‌هاى لعابدار عهد اشکانى غالباً دو رو هستند و نقوش زیادى ندارند.

    این لعاب‌ها بیشتر به رنگ سبز و فیروزه‌اى مى‌باشند.

    مهمترین نمونه سفال‌سازى دورهٔ پارتى تابوت‌هاى سفالى لعابدار است؛ آنها مردگان خود را در این تابوت‌ها قرار مى‌دادند و در مفدن‌ها دفن مى‌کردند؛ اما جسد کودکان را در سبوهاى سفالى دهن گشاد مى‌نهادند.

    بر روى هنر اشکانى خاصیت مرحله‌اى و انتقالى را داشت که از یک‌سو به هنر ساسانى و از سوى دیگر به هنر بیزانسى راه یافت.

    بعضى خاورشناسان معتقدند که هنر چینى‌ها تحت نفوذ هنر پارتى قرار گرفته است.

    به‌طورکلى کشور ایران در این دوره هنر وسیعى بوده است و این دوره در تجدید و احیاى روح ملى ایران اهمیت بسیار دارد.

    معماری، حجاری و نقاشی پارتیان در طول پنج قرن شاهنشاهى خود شهرهاى بزرگى ساخته‌اند که از آن جز اندک خرابه‌اى نمانده است.

    اشکانیان بانیان شهرهاى بزرگ تیسفون و هنزه در بین‌النهرین بوده‌اند.

    در قلمرو شهرسازى قبل از همه بایستى حضور مداوم نظامیان و به تبع آن جامعه ملکو‌ک‌الطوایفى و طبقاتى و ناموزون پارتى را در نظر گرفت.

    این شهرها یا پلان مدور داشتند که منبعت از سنن کهن آسیاى مرکزى بود؛ یا راست خط بودند که ظاهراً منشأ هلنى داشته است؛ گاهى هم ساختمان‌هاى منفرد و مستقلى براساس پلان ”بابلی“ همراه با یک حیاط مرکزى نظیر قصر آشور و یا برپایهٔ پلان ایرانى همراه با اقتباس آزاد از ایوان همچون کاخ هاترا ساخته مى‌شد.

    در معمارى اشکانى طاق گهواره‌اى و قوس رواج داشته؛ ایوان نیز از ابداعاتِ پارتیان است که به معمارى دوره‌هاى بعد انتقال یافت.

    در واقع ایوان رمز و نمادى از چادر خانه‌به‌دوشان بوده است.

    گچبرى نیز از هنرهاى پارتیان بوده که قبل از آنها دیده نشده است.

    اما مورد استفادهٔ آن به درستى معلوم نیست که آیا براى تزئین داخلى بنا بوده یا براى نقاشى دیوارى به‌کار مى‌رفته است.

    نمایش پیکره‌ها از روبرو براى هنرمند پارتى بسیار مهم بود.

    و نمایشگر یک سنت تداوم یافته مى‌باشد.

    انسان از روبرو و با چهرهٔ تمام رخ و چشمان خیره به نگرنده که از هنر بین‌النهرین باستانى سرچشمه گرفته بعداً توسط اشکانیان به هنر ساسانى و از آن به هنر بیزانسى انتقال یافته است.

    قدیم‌ترین نقش برجسته پارتى متعلق به سال ۸۰ ق.م است که در بیستون قرار داشته است.

    موضوعات مهم نقش برجسته‌هاى اشکانى عبارتند از: اجراى مراسم؛ تشریفات سلطنتی؛ بخشیدن منصب‌ها؛ تشریفات مذهبى در برابر آتشگاه؛ جنگ؛ شکار و غیره.

    نقش برجسته‌هاى باقى‌مانده بر صخره‌هاى سَروَک و بیستون نمایشگر انحطاط یافتن این هنر در دورهٔ اشکانى است.

    عالى‌ترین اثر نقاشى در عهد اشکانى آثار منقوش در کوه خواجه در سیستان است که احتمالاً متعلق به قرن اول میلادى مى‌باشد.

    در بخشى از این نقوش رب‌النوع عشق یونان - اروس - را مى‌بینیم که بر اسبى سرخ رنگ سوار است.

    در بخش دیگر رامشگران و بندبازان و سایر خدایان یونان و شاه وملکه نقش گردیده‌اند.

    در این مجموعه تأثیر هنر یونانى دیده مى‌شود.

    نقاشى دیوارى معبد میترا در دورا - اوروپوس در کنارهٔ فرات بسیار ایرانى و پارتى است.

    هنر ساسانی معماری پیکر‌تراشی نقاشی و موزائیک سفالگری فلزکاری و شیشه سازی منسوجات سرزمین فارس مهد ساسانیان و از مراکز مهم سلطنت هخامنشى بود.

    در سال ۲۲۴ بعد از میلاد اردشیر بابکان از خطّهٔ فارس بر اردوان پنجم پادشاه اشکانى غلبه یافت و امپراطورى مقتدرى را بنیان نهاد که تا سال ۶۴۲ بعد از میلاد با قدرت تمام بر منطقهٔ پهناورى از سوریه تا شمال غربى هند فرمانروایى داشت و نفوذ هنرى و فرهنگیش تا فواصلى دور فراسوى مرزهاى کشورش گسترش یافت.

    چنان‌که اثر نقش و نگارهاى ساسانى بر هنر آسیاى مرکزى و چین و بیزانس و حتى فرانسه باقى ماند.

    سلسلهٔ‌ ساسانى که نامش را از ساسان، بزرگ پارس و موبَد موبَدانِ معبد آناهیتا در استخر فارس گرفته؛ آخرین امپراطورى ایران را قبل از سلطهٔ اسلام تشکیل داد.

    دوران ساسانى از نظر سیاسى و عقیدتى نمایندهٔ طغیان ملى ایرانیان علیه پارتیان بود؛ و هدف آن نیز احیاى امپراطورى هخامنشى بود و این هدف درهنر این دوران نیز منعکس شد.

    اما در این مسیر آنها مقلد صرف نبودند؛ بلکه هنر آنها نمایانگر نیروى آفرینندگى مى‌باشد.

    کاخ سروستان، ساسانیان برجسته‌ترین فرد در امپراتورى ساسانی، شاپور اول بود که همان داعیه‌هاى سیاسى و هنرى داریوش بزرگ را در سر مى‌پروراند.

    پس از غلبهٔ اردشیر بر اردوان، ساسانیان حکومت ملّى واحدى را تشکیل دادند و درصدد برآمدند که دین و آیین واحدى را به رسمیت بشناسند تا وحدت لازم را در حکومت خویش ایجاد نمایند.

    آغاز سلطنت ساسانى مقارن بود با اوج قدرت مذهب بودا در شرق ایران از چین و هند و ژاپن و مسیحیت در غرب ایران و مذهب یهود که جاى خود را داشت.

    آنها مى‌بایست مذهبى را تقویت مى‌کردند که وحدت ملى‌شان را تضمین نماید و با تحولات مذهبى شرق و غرب بیگانه نباشد.

    به‌همین دلیل وقتى مذاهب جدیدى توسط مانى و مزدک عرضه گردید، ابتدا با اقبال شاهان ساسانى مواجه شد.

    مانى در زمان شاپور اول ظهور کرد و خود را فرستادهٔ خدا معرفى نمود.

    مانویت مذهبى تألیفى بود که در حقیقت اصول خود را از مذهب بودا، آیین مسیحیت و دیانت مزدیستى و اعتقادات بابلى اخذ کرده بود؛ مذهب مانى برپایهٔ اعتقاد به مظاهر خیر و شر و تضاد آنها بود.

    شاپور اول ابتدا به مانى توجه کرد؛ اما روحانیان با نفوذ آیین زرتشتى علیه او شوریدند و او را محکوم کردند و مانویت در آسیاى مرکزى مستقر گردید و در مصر و سوریه پیشرفت‌هایى به‌دست آ‌ورد.

    با قتل مانى و سوزاندن رسالات او، آیین مزدیستى تقویت شد و دین رسمى حکومت ملّى و واحد ساسانى قرار گرفت و اهورامزدا خداى واحد باقى ماند.

    متون اوستا از نو تدوین و روایات شفاهى ثبت و نوشته و وحدت مذهبى و ملى امپراتورى عظیم ساسانى را تکمیل نمود.

    طاق بستان، کرمانشاه، دوره ساسانیان هنر ساسانى قالب‌ها و سنت‌هاى بومى ایران را احیا نمود و زمینه را براى بسیارى از ویژگى‌هاى هنر اسلامى مهیا ساخت.

    هنر این دوران ذاتاً دربارى بود؛ اما قابلیت و توان آن‌را داشت که از قلمرو زمان و مکان خود فراتر رود و به سرعت گسترش یابد در شکل‌گیرى هنر سرزمین‌هاى دیگر نقش قاطعى ایفا نماید.

    مجموعهٔ وسیعى از نقش‌مایه‌ها و شمایل‌نگارى‌هاى و نیز طرح پلان‌هاى معمارى و مفاهیم زیباشناختى آن در سرزمین‌هاى خارج از ایران به ظهور رسید.

    دوران ساسانى از جهات زیادى شاهد ارزنده‌ترین دستاوردهاى تمدن ایرانى بود.

    اگرچه فتح ایران به‌دست اسکندر، راه را براى گسترش فرهنگ یونانى در آسیاى غربى گشود؛ روح یونانى هرگز در این سرزمین به‌طور کامل جذب نشد.

    در زمان اشکانیان مردمان خاور نزدیک هنر یونانى را تفسیر کردند و در دوران ساسانى این واکنش ادامه یافت.

    هنر ساسانى در واقع مقطع نهایى یکى از تحولات عظیم هنرى بود که حدود چهار هزار سال پیش از آن در بین‌النهرین آغاز شده بود.

    این هنر تأثیر روشنى بر هنر بیزانس داشت.

    نقش‌برجسته‌هاى بى‌شمار بیزانس با الهام از الگوهاى ساسانى ایجاد شدند مانند آن‌چه در استانبول و آتن از نقوش حیوانات به‌وجود آمد.

    و موزائیک‌هایى که در کلیساى پاناگیا آنجلو کتیستوس در جزیرهٔ قبرس قرار دارد نیز با توجه به هنر ساسانى به‌وجود آمده است.

    بعضى جنبه‌هاى معمارى بیزانسى بدون در نظر گرفتن هنر ایرانى قابل درک نخواهد بود.

    امپراطورى بیزانس امپراطورى روم شرقى است که صاحب تمدن و تاریخ و هنرى خاصى بود که مدت هزار سال به حیات خود ادامه داد و توانست آمیزه‌اى از هنر یونانى و رومى و خاورى را باعنوان هنر بیزانسى به‌وجود آورد.

    موزائیکظهاى تزئینى نمازگاه خصوصى در نزدیکى اورلئان (اواخر قرن ششم) شباهت کاملى به موزائیک‌هاى ورودى غار طاق بستان دارد.

    کلیساى سن فیلیبرت در تورنى نیز یادآور کاخ ایوان کرخه است.

    تأثیر عمیق طرح‌هاى ساسانى بر دست‌ساخته‌هاى مصرى و منسوجات سورى کاملاً به چشم مى‌آید.

    نقش‌برجسته‌هاى تعدادى از تابوت‌هاى سنگى بربرها در فرانسه و اسپانیا با الهام از نقوش نساجى ساسانى شکل گرفته‌اند.

    برخى پیکرتراشى‌هاى ماقبل رومانسک و رومانسک در فرانسه و ایتالیا نیز تحت تأثیر این هنر خلق شده‌اند.

    با سقوط شاهنشاهى ساسانى توسط اعراب، اسلام وارث واقعى هنر ساسانى گردید؛ مفاهیم آن‌را اقتباس نمود و روح تازه‌اى به آن بخشید.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.
     

هنر ایران در عهد هخامنشیان عمدتا بر پایه ی بزرگداشت مقام پادشاهان این سلسله استوار بوده است. هنر این عصر ترکیبی است از هنر اقوام گوناگونی که تابع پارسیان بوده اند و هخامنشیان با بهره گیری مناسب از این هنرهای مختلف و ریختن کلیه جلوه های هنری اقوام و ملل مختلف در یک قالب به هنر خود اعتلا بخشیده اند. علاوه بر بزرگداشت شاهان، اجرای مناسک و آیین زرتشتی نیز از مظاهر اصلی هنر در این ...

مقدمه: راسر: جهان مرئی جز خزانه‌ای از صورت‌ها و علائم نیست که تخیل انسان به هر یک جایی و مکانی می بخشد و نوعی چراگاه است که در آن به چرا می رود و باید آن را هضم کند و تغییر دهد. کلیه استعدادهای انسان باید تحت کنترل تخیل باشند ، تخیلی که همچنان معطوف به همه آن‌هاست . "بودلر" فرآیند آغاز و دگرگونی هنرهای تجسمی به مانند تمامی جنبه‌های زندگانی آدمی به عنوان موجودی اجتماعی، به اشکال ...

مقدمه انسان ها هنر را برای تسکین خود برگزیده‌اند ، چه هنرمندان و چه مخاطبان اثر هنری در هنر مایه آرامش می‌جویند . آنچه در هنر به نظر اصل است ،‌ زیبایی است . هرچند در هرزمانی زیبایی را به شکل‌های مختلفی درک می‌کنند. بعضی هنر را آینه واقعیت‌های موجود درجهان از طبیعت تا زندگی آدمها به حساب می‌آورند . یعضی زمانی نام هنر را بر چیزی میگذارند که سازنده‌ اش با آن احساس آرامش کند و آنچه ...

مقدمه موقعیت جغرافیایی ایران بگونه ای است که همواره مورد سکونت انسانها از هزاران سال پیش از تاریخ قرار گرفته است. نجد ایران مثلثی است بین دو فرورفتگی خلیج فارس در جنوب و دریای خزر در شمال. کوههای مغرب یا سلسله زاگراس از شمال غربی به جنوب شرقی امتداد یافته است و سلسله جبال البرز در قسمت شمالی مثلث مذکور قرار گرفته است. به شهادت تاریخ و گواهی باستانشناسانی که از سالها قبل از این، ...

موجوديت تاريخي ايران سبب شده که اين خطه از زمين؛ يادگارهاي با ارزشي از دوره هاي مختلف تاريخي در دل خود داشته باشد. وجود بيش از يک ميليون اثر تاريخي و باستاني در اين کشور؛ گواه غير قابل انکاري براي شايستگي عنوان « ايران موزه هميشه زنده دنيا»است. در ا

هنر ايران پيش از اسلام هنر مقوله اي است بسيار ارزشمند و مهم، تا حدي که از زمان پيدايش و خلقت انسان، رگه ها و اثراتي از رشته هاي مختلف آن را مي توان در تاريخ بدست آورد. هنر نتيجه زحمات انسانها در گذر زمان است و در نتيجه شناخت آن بسيار ضروري و مفيد ا

هنر قلمکاری یکی از هنرهای اصیل در صنایع دستی این مرز و بوم به شمار می رود که قدمتی چند ساله در سرزمین ایران دارد. اصفهان یکی از مهمترین مراکز این هنر است که هنرمندانش از دیر باز با این هنر آشنا بوده اند. سازمان علمی فرهنگی ملل متحد (یونسکو) به تازگی به منظور ارج نهادن به این هنر ایرانی و تقدیر از تعالی آن در نزد هنرمندان، مهر اصالت آن را در اصفهان به یکی از هنرمندان این فن اعطا ...

اگر سئوال شود که اسلام چیست؟ در پاسخ می توان گفت به محراب مسجد قرطبه در اسپانیا، صحن مسجد سلطان حسن در قاهره یا گنبد شاه در اصفهان اشاره کرد. البته مشروط بر اینکه پرسش کننده قادر باشد پیام نهفته در این بناها را دریابد. هنر سنتی اسلامی بیانگر معنویت و پیام باطنی اسلام بوسیله زبانی ازلی است که دقیقاً با همین ازلیت و تمایل پردازی بی واسطه اش مؤثرتر و بی دردسرتر از اغلب توصیفات،دین ...

پیام معنوی هنر اسلامی اگر سئوال شود که اسلام چیست؟ در پاسخ می توان گفت به محراب مسجد قرطبه در اسپانیا، صحن مسجد سلطان حسن در قاهره یا گنبد شاه در اصفهان اشاره کرد. البته مشروط بر اینکه پرسش کننده قادر باشد پیام نهفته در این بناها را دریابد. هنر سنتی اسلامی بیانگر معنویت و پیام باطنی اسلام بوسیله زبانی ازلی است که دقیقاً با همین ازلیت و تمایل پردازی بی واسطه اش مؤثرتر و بی ...

نگاهی اجمالی به سیر هنر فلز کاری از دوران کهن تا معاصر فصل اول: بررسی پیشینه هنر فلزکاری در ایران مقدمه: صنایع دستی ایران بخصوص هنر فلزکاری که مورد گفتگوی ماست، تجلیگاه سنن، آداب و رسوم قوم ایرانی است. فلزکاری، شامل معانی استخراج فلز، ذوب فلز، ریخته گری و آهن گری است. هنر فلزکاری که از ادوار کهن به علت وجود کانهای بسیار غنی وپربار فلز، در ایران زمین پیوسته با زندگی مردم ایران ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول