جاری با استقرار دولت احمدی نژاد یکدستی حاکمیت به لحاظ گرایش فکری و سیاسی کامل شد، و شرایطی استثنایی برای اداره کشور توسط یک جناح بوجود آمده است. جهت گیری اصلی فکری این جناح پس از دوم خرداد 76 و روی کارآمدن دولت اصلاح طلب خاتمی و اصلاح طلبان در دور اول شوراها و مجلس ششم تمرکز بر مسائل اقتصادی و معیشتی و اولویت توسعه اقتصادی بر توسعه سیاسی و فرهنگی بوده است. کالبد شکافی شعارهای این جناح که در تابلوی «آبادگران» در انتخابات دور دوم شوراها ظاهر شد و تا انتخابات اخیر ریاست جمهوری از زبان احمدی نژاد در قالب «بردن درآمد نفت به سر سفرههای مردم»، «عدالت محوری»، «مبارزه با فقر و فساد و تبعیض»، ... ظاهر شد امروز حاکمیت را در معرض پاسخگوی به مطالبات اقتصادی و معیشتی جامعه، به ویژه اکثریت مردم که در طبقات درآمدی پایین و متوسط قرار دارند، و هم اینان وعدههای بسیار در اینباره دادهاند، قرار داده است. به نظرم مهمترین سندی که میتواند میزان پاسخگویی محافظه کاران و اصولگرایان حاکم بر مسائل اقتصادی و معیشتی و عمل به وعده های داده شده را به نمایش درآورد قانون بودجه سال 85 است. قانونی که حاصل تلاش مشترک دولت و مجلس اصولگراست و هندسه فکری آنان را در نحوه اداره کشور و جهت دهی به اقتصاد ملی در تامین عدالت و توزیع درآمد و توسعه متوازن و محرومیت زدا به معرض آزمون میگذارد.
نویسنده این مطلب در ابتدای سال جاری در یادداشتی ذیل عنوان «قانون بودجه و آزمون اصولگرایی» در ارتباط با عملکرد اکثریت محافظه کار مجلس هفتم در تصویب لایحه بودجه سال 84 نوشتم. با گذشت نه ماه از اجرای قانون بودجه سال 84 آن یادداشت را بار دیگر به معرض داوری میگذارم تا با توجه به عملکرد حاصله بتوان نمرهای به «آزمون اصولگرایی» مجلس هفتم داد.
همین چند روز پیش بود که رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی منصوب احمدی نژاد اعلام داشت که رقم کسری بودجه سال 84 بالغ بر 8500 میلیارد تومان میشود، یعنی از رقم بدترین شرایط پیش بینی حقیر 1500 میلیارد تومان بیشتر! و البته در مورد ارقام نرخ رشد نقدینگی، تورم ورشد اقتصادی کشور باید منتظر ماههای پایانی سال بمانیم، و این در حالی است که ایران در سال جاری بیشترین درآمد نفت و خزانه پر و ذخائر ارزی را داشته است.
شاید گفته شود که قانون بودجه سال 84 حاصل کار مشترک دولت اصلاح طلب خاتمی و مجلس هفتم اصولگرا بوده است و نتایج آنرا نمیتوان بطور کامل پای اصولگرایان نوشت. هرچند چون مجلس تصویب کننده نهایی بودجه است و عمده تغییرات مجلس در ارقام لایحه دولت موجبات رخداد کسری بودجه اعلامی را بوجود آورده، اما در سال جاری دیگر جای هیچ بهانهای باقی نمانده است. هماهنگی دولت و مجلس راه همواری را برای عمل به وعده های اقتصادی اصولگرایان فراهم آورده است و به قطع و یقین «قانون بودجه و آزمون اصولگرایی» بهم گره خورده است. در شرایطی که دولت احمدی نژاد در حال نهایی کردن لایحه بودجه و ارائه آن به مجلس میباشد فرصت را برای بازخوانی آنچه پیشتر نوشته ام مغتنم میدانم، ضمن اینکه در ایام پیش رو و همگام با آنچه در ارتباط با تهیه و تدوین لایحه بودجه و طی مراحل قانونی میگذرد، دیدگاهها و نظرات خود را عرضه خواهم کرد.
قانون بودجه و آزمون اصولگرایی
با انتشار و ابلاغ «قانون بودجه سال 84» که برآمده از تصویب مجلس هفتم است و قطعاً اکثریت محافظهکاران حاکم بر این مجلس باید مسؤولیتها و پیامدهای ناشی از اجرای این قانون را در کشور بپذیرند به طور اجمال میتوان در مورد «آزمون اصولگرایی» این جناح در بررسی و تصویب این قانون به اظهارنظر و داوری نشست و دریافت که آیا اینان از این «آزمون» موفق درآمدهاند یا نه؟ جالب اینکه هنوز مرکب این قانون خشک نشده هم جناحیها در نقد مصوبه پیشدستی کردند تا یک وقت تصویب این قانون به پای همهشان نوشته نشود!
راقم این سطور در ایامی که بررسی لایحه بودجه در مجلس شروع شده بود در یادداشتی با عنوان «بودجه عمومی؛ آیینه واقعیت» در روزنامه «ایران» یادآور شدم: «اما و صد اما که رسیدگی به لایحه بودجه این اکثریت را به آزمونی سخت و دشوار گرفتار ساخته است برای اینکه بودجه بر اعداد و ارقام متکی است و کمی و ریاضی، و خیلی نمیشود آنها را دستکاری کرد و روی آنها مانور داد. در رسیدگی به این اعداد و ارقام است که هزینه طرح تثبیت قیمتها مشخص میشود و اینکه چقدر باید از «حساب ذخیره ارزی» یا درآمد نفت برای اجرای این مصوبه برداشت کرد و به مصرف رساند، در حالی که انجام این کار با افزایش نقدینگی مجال چندانی برای مهار تورم (هدف طراحان) باقی نمیگذارد. در رسیدگی به لایحه بودجه بر نمایندگان تازه وارد معلوم میشود که نمیشود وعدههای داده شده را عملی کرد چرا که اگر بخواهند بودجه یک وزارتخانه یا نهاد را به هر دلیلی اضافه کنند باید از بودجه وزارتخانه یا نهاد دیگری کم کنند و با توجه به اینکه هر نماینده مجلسی گرایش و تمایل به سوی وزارتخانه، نهاد و یا ردیف خاصی دارد، در توازن بین نیروها چنین اقدامی تقریباً ناشدنی میشود و در مسیر تأمین هزینهها کار را به جایی میرساند که دیگر هیچ نمایندهای راجع به نرخ تبدیل دلار به ریال سختگیری نمیکند و حتی اگر فرصتی باشد به افزایش نرخ هم رأی میدهد و ...»
امروز به راحتی میتوان صحت این پیشبینی را از «قانون بودجه سال 84» با اضافه کردن این نکات دریافت:
1-چون افزایش بودجه برخی نهادها و ردیفها خواست اکثریت محافظهکار مجلس بود و درآمدهای پیشبینی شده در لایحه بودجه کفاف این افزایش را نمیداد مجلس به سرجمع درآمدهای دولت 4420 میلیارد تومان افزود، در حالیکه در بهترین شرایط، بنا به اذعان رئیس و کارشناسان سازمان مدیریت و برنامهریزی، امکان تحقق 2000 میلیارد تومان این درآمدها وجود ندارد و البته در بدترین شرایط رقم کسر بودجه دولت میتواند تا 7000 میلیارد تومان افزایش یابد. اقدامی که مجلس هفتم در سال اول تصویب بودجه کشور انجام داده نه تنها با هیچیک از شعارهای اعلامی و طرحهای اقتصادی اکثریت حاضر در این مجلس طی ماههای قبل از آن نمیخواند بلکه در چهار سال عمر مجلس ششم نیز رخ نداده است و صد البته اهل نظر و اقتصاددانان میدانند که چنین افزایشی چه آثار منفیای را در رشد نقدینگی و گرانی و تورم در پی خواهد داشت.
2-بررسی تغییراتی که مجلس در لایحه بودجه به وجود آورده از حوصله این نوشتار خارج است. علاقهمندان به این موضوع میتوانند به گزارش روزنامه «ایران» از افزایش و کاهش ارقام بودجه 84 با عنوان «بودجه نهادها از نگاه آمار» (سهشنبه 30/1/84 صفحه 18) مراجعه کنند. با نگاهی سریع میتوان دریافت که افزایش بودجه معطوف به چه نهادهایی و به چه میزان بوده است.