مقدمه هر جا سخن از ترجمه و تبدیل علوم محض و یافته های علوم نظری به علوم کاربردی و تجویزی به میان آید، در حقیقت از تکنولوژی بحث شده است.
تکنولوژی گرچه جدید است ولی کاربرد این مفهوم شاید همزاد تاریخ بشری باشد.
بشر از ابتدایی ترین مراحل زندگی خود هر گاه به پدیده ای راه می یافت، یا رابطه بین دو یا چند عامل را شناسایی می کرد، برای حل مشکلات مختلف زندگی خود از این دانش استفاده می کرد.
به تبدیل دانش از مرحله پدیده ها، یا تبدیل کشف روابط موجود میان پدیده ها، به دستورالعملها یا دانش کاربردی، تکنولوژی گفته می شود.
چکیده امروزه نتایج حاصل از بررسی موضوعات مشخص علوم نظری به صورت «مفاهیم، قوانین و نظریه های گوناکون »استخراج، جمع آوری و طبقه بندی می شود.
هدف از این کار، دستیابی به یک شناخت دقیق و جامع از موضوعات است.
این شناخت به صورت خام و به خودی خود، اغلب برای حل مسائل روزمره بشری قابل استفاده نیست و لازم است موارد کاربردی آن نیز مورد تحقیق قرار گیرد تا پس از حصول نتایج مثبت، عملا در خدمت بشر قرار گیرد.
در بررسی حاضر سعی بر این است که در رابطه با تکنولوژی آموزشی و ربط آن به رسانه ها بحث شده .
معلم مسئول است که با اتخاذ تدابیر آموزشی و مدیریت نقش خود را ایفا می کند.
در ادامه برای بهبود وضعیت تولید و ارائه خدمات، در مراکز آموزشی وابسته به مراکز صنعتی و تولیدی و خدماتی نیز بررسیهایی انجام شد.
تعریف تکنولوژی تکنولوژی به معنی هر گونه مهارت عملی است که در آن از نتایج دانش و یافته های علمی استفاده می شود.
به عبارت دیگر، تکنولوژی به معنی دانش کاربردی در مقابل علم محض است.
این کلمه در اصل از دو کلمه «تکنیک» و «لوژی »تشکیل شده است.
«تکنیک» به معنای انجام دادن ماهرانه کار، و «لوژی »_معادل پسوند «شناسی»_ به معنای «علم و دانش »است.
بنابراین، تکنولوژی را می توان روش شناسی یا دانش و علم به روشهای ماهرانه انجام دادن امور دانست؛ این معنای دوم چیزی است که واژه تکنولوژی بیشتر برای بیان آن به کار رفته است[1].
تعریف آموزش از دیدگاههای مختلف کلمه آموزش Instruction و اضافه شدن آن به تکنولوژی به توضیح بیشتری نیاز دارد.
آموزش چیست؟
آیا توضیحات شفاهی فرد به فرد یا افراد یا گروهی از شاگردان را می توان آموزش نامید؟
آیا این امر که معلم، کتاب یا جزوه ای را در اختیار شاگرد قرار دهد می توان آموزش نامید؟[2] آموزش از دیدگاههای مختلف تعریف گوناگونی دارد.
دوبوآ آموزش را «مرتب و منظم کردن دقیق محیط فراگیر به منظور دستیابی به نتایج مورد نظر در وضعیتهای مشخص »تعریف کرده است.
این تعریف اگر چه بسیار کلی است، ولی نکات متعددی را مانند محیط، نتایج و وضعیت خاص در خود جای داده است.
در این تعریف بررسی خصوصیات فراگیر مانند دانشهای قبلی وی یا انگیزه او به یادگیری، منظور نشده است.
برونر معتقد است در آموزش باید به چهار سوال مهم پاسخ داده شود.
1.
پیش فرضها و پیش دانسته های فراگیر کدامند؟
2.
برای یادگیری بیشتر، ساختار و ترکیب موضوع یادگیری باید به چه صورت باشد؟
3.
ترتیب و توالی مواد یادگیری برای تسهیل در یادگیری چگونه است؟
4.
کاربرد تشویق، تنبیه و بازخورد برای دستیابی به اهداف آموزشی به چه نحو است؟
طرح این گونه سوالات بعد از برونر نیز ادامه یافت و تکامل کمیت و کیفیت سوالات باعث دستیابی به تعریفی جامع و همه جانبه از آموزش شد.
برای مثال گلیمر 1976 سوال زیر را در زمینه آموزشی مطرح کرد: 1.
تجزیه و تحلیل موضوع تدریس را معلم یا طراح آموزشی چگونه باید انجام دهد؟
بعبارت دیگر، تعیین توانائی های لازم برای یادگیری یک موضوع پیچیده درسی چگونه صورت می گیرد؟
در تجزیه و تحلیل توانائی های فراگیر به چه عوامل دیگری باید توجه داشت؟
یعنی به کدامیک از توانائی های فراگیر باید بیشتر دقت شود.
بمنظور افزایش میزان یادگیری باید چه شرایط محیطی هنگام ارائه آموزش فراهم باشد؟
بهترین راه برای اندازه گیری یادگیری فراگیر کدام است؟
آندرسون عوامل موثر در آموزش را بدو دسته تقسیم کرده است[3].
عوامل آموزشی 2.
عامل تفاوت فردی عوامل آموزشی شامل نحوه ارائه و نمایش محتوای آموزشی و مدت زمان اختصاص یافته به یادگیری هر موضوع از طرف معلم است.
عامل تفاوت یا تفاوتهای فردی شامل توانائی های عمومی فراگیر برای یادگیری است که میزان درک و فهم شاگرد را از دستورالعمل ها و توضیحات معلم تعیین می کند و همچنین زمان یادگیری – که برای فراگیران مختلف است - وبالاخره عامل زمانی را مشخص می کند که هر فراگیر عملا صرف یادگیری می کند.
آندرسون همچنین کیفیت آموزش را منوط به رعایت نکاتی می داند که عبارت است از: 1.مطلع ساختن فراگیر از آنچه در حال آموختن آن است؛ 2.
ایجاد رابطه حسی بین فراگیر و مواد آموزش؛ 3.
ارائه آموزش بنحوی که در هر مرحله آموزش زمینه ساز مراحل بعدی باشد.
هماهنگ کردن آموزش با خصوصیات و احتیاجات ویژه فراگیران.
لازم است ذکر شود هر یک از فهرستها، زاویه جدیدی از آموزش را مطرح می کند.
برای مثال، در فهرست مذکور مسئله زمان اختصاص یافته به یادگیری برای هر موضوع از طرف معلم زمان لازم برای یادگیری شاگرد و زمان عملی صرف شده برای یادگیری هر فراگیر مشخص شده است.
آلن گانیه آموزش را روند حل مسئله می داند که هدف از آن تسهیل یادگیری فراگیر است.
وی معلم را مسئول آموزش می داند که با اتخاذ تدابیر آموزشی و مدیریت نقش خود را ایفا می کند.
تدابیر آموزش، تصمیمات و اعمالی است که معلم بمنظور تسهیل یادگیری شاگرد از مواد آموزشی اتخاذ می کند یا انجام می دهد.[4] اهم تدابیر آموزشی عبارت است از: 1.
وضوح: گانیه ارائه وضوح و روش آموزش در هر یک از مقولات تحت عنوان وضوح را مدنظر دارد.
توضیح روشن اهداف آموزشی؛ استفاده از انواع وسائل آموزشی؛ ارائه دستورالعمل های روشن؛ ارائه توضیحات روشن؛ ارائه استدلال و تجزیه و تحلیل موارد؛ در نظر گرفتن دامنه توجه شاگرد در طرح درس؛ پیش بینی موفقیت زیاد برای شاگرد؛ انتخاب محتوای متناسب با علاقه های شاگرد؛ برقرار کردن استانداردهای مناسب برای عملکرد فراگیران.
بازخورد: - ارائه سوالات زیاد؛ - تشویق به مناسبت پاسخ های صحیح؛ - ارائه سوالات جدید بعد از دریافت پاسخ صحیح؛ - تلفیق پاسخهای صحیح با توضیحات و مباحث درسی؛ - ارائه بازخورد در مورد توضیحات و اظهار نظرهای شاگردان.
مرور پیش دانسته های فراگیران: مرور پیش دانسته ها در موقع مناسب.
برنامه ریزی: برنامه ریزی محتوای مناسب با مهارتهای فراگیران.
5.
ارزیابی: ارزیابی دقیق تکالیف.
گانیه تدابیر مدیریتی را در تصمیمات و اعمالی می داند که معلم برای ارتباط بین شاگرد و مواد آموزشی و حفظ این ارتباط در یک مدت معین اتخاذ می کند یا انجام می دهد.
این تدابیر عبارت است از:[5] 1.
ارائه و بکارگیری انواع جوائز و تشویق؛ 2.
تشخیص و معرفی رفتار مناسب هنگام آموزش؛ 3.
برقراری تماس چشمی با فراگیران؛ 4.
بیان گرایشها؛ 5.
جلوگیری از رفتارهای ناهنجار هنگام آموزش؛ 6.
اعمال نظارت بر روند آموزش( تمیز دادن بین رفتارهای مطلوب اجتماعی و رفتار مطلوب در محیط آموزشی) تعریف تکنولوژی آموزشی بعد از مشخص شدن تعریف واژه های تکنولوژی و آموزش به تعریف اصطلاح «تکنولوژی آموزشی» می پردازیم.
مجموعه روشها و دستوالعملهایی که با استفاده از یافته های علمی برای حل مسائل آموزشی اهم از طرح، اجرا و ارزشیابی در برنامه های آموزشی به کار رفته است[6].
تاریخچه تکنولوژی آموزشی در دائره المعارف تعلیم و تربیت ضمیمه منتشره سال 1989، تکنولوژی آموزش یک رشته از دانش و حرفه معرفی می شود که دارای سه جنبه یا سه بعد است:[7] جنبه اول، جنبه یا بعدی که بر رسانه های جدید(معمولا وسائل سمعی و بصری جدید) و استفاده آن در امر آموزش و یادگیری تاکید دارند، از این جنبه تکنولوژی آموزش به تمام وسائل، ابزار و رسانه هایی گفته می شود که امر آموزش و یادگیری را تسهیل می کند و می توان آن را بعد سخت افزاری نیز نامید.
جنبه دوم، فراگردها یا روشهای طراحی نرم افزار یا مواد آموزشی است که به یادگیری بهتر منجر می شود؛ مانند آموزش برنامه ریزی شده که در آن از اصولی چون تعیین هدفها، انتخاب روشها، تهیه منابع، آزمایش، ارزشیابی و اجرا بحث می شود.
از این جنبه تعریف تکنولوژی آموزشی تعریف شده است.
جنبه سوم، بر ویژگی حل مسئله تاکید دارد؛ به عبارت دیگر در صورت بروز مشکل در یک نظام آموزشی، اعم از کوچک یا بزرگ و همچنین در صورت نیاز به آموزش در یک محیط خاص، تکنولوژی آموزشی به تبیین مشکل می پردازد یا با توجه به عوامل متعددی که می تواند در حل مشکل دخیل باشد، برای رفع آن نیاز یا حل آن مشکل اقدام می کند.
از این جنبه، تکنولوژی آموزشی مجموعه روشها و استراتژی هایی است که با یک دید سیستمی، به تجزیه و تحلیل برنامه های آموزشی پرداخته و پس از یافتن مشکلات و علل آنها برای رفع موانع و حل معضلات، راه حل ارائه می دهد.
بعلاوه دیدگاه سوم، جنبه اول و دوم را نیز در بر دارد؛ زیرا بکارگیری بجا و به موقع روشها و وسائل در مجموع و با هماهنگی می تواند حل مشکلات آموزشی را به دنبال داشته باشد[8].
«تاریخچه تکنولوژی آموزشی از جنبه اول» استفاده از وسائل سمعی و بصری در آموزش به سالهای 1900 باز می گردد.
در اوائل قرن حاضر، دست اندر کاران آموزش به اهمیت بکارگیری وسائل سمعی و بصری پی بردند و در ابتدا فقط وسائل بصری بکار گرفته شد.
اولین وسائل بصری بکار گرفته شده در مدارس آمریکا، اسلایدهایی پیرامون موضوعات مختلف بود و به دنبال آن، در حدود سال 1910 اولین فهرست فیلم های آموزشی برای استفاده منظم در مدارس منتشر شد.
از سالهای 1920 به بعد، کتابهایی در زمینه آموزش بصری نوشته شد که به طور کلی منظور اصلی در این کتابها این بود که درجه واقع نمایی وسائل، نقش اصلی را در آموزش بازی می کند؛ به عبارت دیگر، هر قدر نمایش موضوعات به صورت عینی تر و ملموس تر انجام شود، میزان یادگیری بیشتر خواهد شد.
با شروع جنگ جهانی دوم کانون فعالیتها در زمینه وسائل سمعی و بصری از محافل تعلیم و تربیت به ارتش آمریکا منتقل شد و در دوران جنگ، بسیاری از وسائل مانند پروژکتور و اورهد برای اولین بار ساخته شد.
و در کنار وسائل دیگری مانند پروژکتورهای اسلاید، لابراتوارهای زبان و شبیه سازیهای آموزش خلبانی در آموزش نظامیان به کار گرفته شد[9].
در این دوران که تا اواسط دهه 1940 به طول انجامید.
از نظر سرمایه گذاری در تولید فیلمهای آموزشی و وسائل سمعی و بصری، رشد بی سابقه ای صورت گرفت.
تا حدی که بسیاری از کازشناسان نقش آن را در نتایج جنگ دوم جهانی قابل توجه شمرده اند[10].
«تعریف رسانه و وسائل آموزشی» رسانه، ترجمه انگلیسی Medium است.
این واژه در لغت به معنی واسطه، وسیله یا ماده وسط یا رابط دو چیز، حد فاصل و سرانجام وسیله نقل و انتقال آمده است.
ترجمه رسانه نیز با معنای اصلی لغوی آن بسیار هماهنگ و متناسب به نظر می رسد.
رسانه در معنای عام آن وسیله نقل و انتقال اخبار، پیامها و اطلاعات است که از مصادیق آن می توان روزنامه ها و رادیو و تلویزیون را نام برد.
رسانه ها در واقع وسائل و پلهای ارتباط بین مرکز پیام و پیام گیرنده اند.
کاربرد این واژه در زمینه تعلیم و تربیت نیز با حفظ همین معنا و محتوا بوده است و رسانه آموزشی به وسائل و ابزارهایی گفته می شود که انتقال پیام آموزشی را از فرستنده به گیرنده انجام می دهند.
گاهی به غلط اصطلاحی به کار برده می شود که آن را رسانه معنی می کنند و آن وسائل آموزشی و یا وسائل کمک آموزشی است که موازی و برابر رسانه گرفته شده است که اشتباه است.
این وسائل همانطور که از اسمشان معلوم است در آموزش به کار گرفته می شوند تا به درک و فهم شاگرد از محتوای آموزشی کمک کنند و در واقع یادگیری او را تسهیل کنند.
برای مثال، معلم در کلاس از تخته و گچ استفاده می کند.
در این صورت، معلم رسانه است؛ زیرا پیام آموزش از طریق او به شاگردان انتقال می یابد.
تخته و گچ وسیله آموزشی یا وسیله کمک آموزشی است.
زیرا به انتقال پیام کمک می کند.
در صورتی که این وسائل وجود نداشته باشد، باز هم آموزش امکان دارد ولی کار معلم کمی سخت تر می شود.
بنابراین وسائل کمک آموزشی به وسائل و ابزاری گفته می شود که هنگام آموزش به کار برده می شود و امر یاددهی و یادگیری را تسهیل می کند، ولی پیام آموزشی را به طور کامل منتقل نمی کند.
تحقیق درباره رسانه ها تعریف رسانه های آموزشی و وسائل آموزشی یا کمک آموزشی و تشخیص تفاوت آنها برای بیان نتیجه تحقیقات تربیتی رسانه های آموزشی ضروری است.
تحقیقات تربیتی در زمینه رسانه ها بلافاصله بعد از اختراع و ساخته شدن وسائل و ابزار جدید و به کارگیری آنها در محیطهای آموزشی شکل گرفت.
محور اصلی این تحقیقات، مقایسه رسانه های آموزشی جدید با روشهای سنتی بود.
منظور از روشهای سنتی معلم، گچ و تخته است.
به عبارت دیگر، مقایسه کارآیی آموزش یک موضوع واحد از طریق سنتی و با استفاده از رسانه جدید، محور اصلی تحقیقات درباره رسانه ها را تشکیل می داد.
برای مثال وقتی پروژکتور 16 میلیمتری در محیطهای آموزشی معرفی شد، تحقیقات رسانه ها به مقایسه عملکرد این رسانه در ایفای نقش آموزش با معلم پرداخت و بسیار جای تعجب بود که اغلب این تحقیقات به این نتیجه گیری منجر شد که رسانه جدید در امر آموزش و پرورش موثرتر است.اما این نتیجه چندان پایدار نبود و تحقیقات(که بدون اغراق تعدادشان به هزارها می رسید) نتایج متناقضی به دست می داد.
به طور کلی این نتایج را می توان به سه دسته تقسیم کرد: دسته اول حاکی از برتری رسانه های جدید بر روشهای سنتی بود، دسته دوم بیانگر عدم وجود تفاوت معنی دار بین رسانه های جدید و روشهای سنتی بود، و دسته سوم حاکی از برتری روشهای سنتی بر رسانه های جدید بود.
حصول چنین نتایج متناقضی در وهله اول محققان را به فکر واداشت تا در نظارت بر عوامل موثر در تحقیقات دقت بیشتری کنند و شاید اغلب محققان نتایج متناقض به دست آمده را ناشی از خطاهای آماری و کنترلی در انجام تحقیقات می دانستند؛ و به همین دلیل انجام اینگونه تحقیقات مقایسه ای تا مدتی دیگر ادامه یافت.
از مهمترین خصوصیات تحقیق درباره رسانه ها، تاثیر دیدگاه رفتارگرایی بر این تحقیق بود.
این تحقیقات بر دو مسئله تاکید داشته و دارد: 1) فراگیر در امر یادگیری نقش منفعل دارد و این تغییر در عوامل محیطی است که موجب یادگیری می شود.
2) رسانه می تواند همه چیز را کنترل کند و دقیقا فراگیران را با گذراندن تمرینها و مسیرهای از قبل پیش بینی شده به اهداف برساند.
همانطور که گفته شد تحقیقات به نتیجه روشنی نرسید؛ به دلایل زیر که برخی از آنها آمده است: 1.
ساختار محتوا معمولا در تحقیقاتی که تنها رسانه متغیر بود و تدریس معلم با رسانه مقایسه می شد، موضوع آموزش یک موضوع واحد بود؛ ولی به علت دقت و برنامه ریزی بیشتر که در تهیه مثلا محتوای یک فیلم 16 میلیمتری انجام می شد، محتوای این فیلم در مقایسه با آنچه معلم در کلاس ارائه می کرد، از ساختار منسجم تر و سازمان یافته تری برخوردار بود و نتیجتا متمایل به رسانه جدید می شد.
مراحل آموزش معمولا برای اجرای مراحل آموزش از طریق رسانه ها مانند ارائه عوامل جالب توجه، ارائه اهداف آموزشی، ارائه محتوای آموزش، ارائه راهنمای یادگیری، ارائه تمرین، ارائه بازخورد و ارائه امکان تمرین برای فراگیر، مسیری منطقی پیش بینی می شد؛ در حالی که در تدریس معلم، در صورتی که این عوامل پیش بینی هم می شد، احتمالا برخی از مراحل در اجرا از قلم می افتاد یا تحت تاثیر وضعیت خاص کلاس، معلم از اجرای بعضی از آنها سرباز می زد و باز بیانگر برتری رسانه آموزش بر سنت ها (آموزش سنتی) بود.
راهنمای فراگیر یکی از ویژگیهای محتوای برنامه هایی که از طریق رسانه ها در این تحقیقات به شاگردان ارائه می شد، گنجاندن راهنمایی هایی برای فراگیران بود که معمولا در کلاسهای معمولی کمتر به آنها پرداخته می شود.
به علت عدم آشنایی معلم با موضوع تحقیق و همچنین احتمال فراموشی، بعضی از نکات ریز و ظریف اعمال نمی شد و به برتری بر روشهای سنتی منجر می شد.
تکرار مواجهه با مواد آموزشی این عامل نیز به علت سهولت انجام آن، وقتی وسیله انتقال مواد آموزشی یکی از رسانه های جدید باشد، باعث برتری رسانه ها بر روشهای سنتی می شود.
در صورتی که اگر معلم نیز در کلاس درس خود این نکته ها را رعایت کند، دقیقا به همان نتیجه مطلوب دست خواهد یافت.
انگیزه: تحقیقات ثابت کرده است که رسانه های جدید، در صورتی که برای اولین بار به شاگردان ارائه شود تنها به علت بدیع، نو و ناآشنا بودن شاگرد با آن، علاقه او را جلب می کند، ولی این جلب توجه در صورت عادت به یک رسانه معمولا 6 تا 8 هفته از بین رفته، شاگرد نسبت به رسانه جدیدرفتار خاصی از خود نشان می دهد.
تکنولوژی آموزشی از جنبه دوم رشد و تکوین الگوهای آموزشی و تعامل بین نگرش سیستمی و اصول و نظریه های علوم ارتباطات، باعث افزوده شدن بعد جدیدی به تکنولوژی آموزشی شد که در ابتدای این بحث آن را مجموعه فراگرد ها و روشهای طراحی نرم افزار، یا مواد آموزشی که به یادگیری بهتر منجر می شود نامیدیم.
همانطور که از مقایسه دو تعریف جنبه اول و دوم مشخص است، اضافه شدن مفاهیم جدید به تکنولوژی آموزشی، حیطه کاربرد آن را به مراتب گسترده تر از قبل نمود و آن را از محدود بر تنگ شناسایی انواع و نحوه کاربرد وسائل و رسانه های آموزشی خارج کرد و محور کلیه فعالیتهای انجام شده در مرکز آموزش قرار داد.
در اواخر سال 1960 مراکز سمعی و بصری تحت تاثیر تحولات محتوایی انجام شده به بخشهای تکنولوژی آموزشی تغییر نام یافت و مدعی صاحبنظر بودن و نقش داشتن در تمامی فرایند آموزش و تدریس بود.
مسلما از این دیدگاه، تکنولوژی آموزشی و تکنولوژیست آموزشی، دیگر مانند گلدان پر از گل یا یک تابلوی نقاشی زیبا نیست که وجودش در کلاسهای درس باعث زیبایی ظاهری شود و نبودش هم چیزی از کیفیت آموزشی نکاهد؛ بلکه تکنولوژی آموزشی از جنبه دوم، عنصر لاینفک و شاید محور اصلی هر آموزشی است.
تکنولوژی آموزشی از جنبه سوم (حل مسئله) برای بهبود وضعیت تولید و ارائه خدمات، در مراکز آموزشی وابسته به مراکز صنعتی و تولیدی و خدماتی بررسیهایی انجام شد و در بعضی از موارد تشخیص متخصصان این بود که باید در زمینه های خاص، دوره های آموزشی کوتاه مدت و میان مدت برای گروههای خاصی از کارکنان ارائه شود و پس از ارزشیابی از دوره های آموزشی موجود و تشخیص مسائل و مشکلات این دوره ها و رفع آنها، دوره ها تجدید شود.
همچنین بسیاری از مراکز برای بالا بردن سطح کارائی واحدهای خود اقدام به ارزشیابی عملکرد واحدها می کردند و بدیهی است که در تمام موارد مناسبترین افراد برای انجام ارزشیابی، طراحی، ارائه دوره های آموزشی، تشخیص نواقص و معایب فراگرد کارها و سایر موارد، افرادی هستند که آنها را تکنولوژیست می نامند.
فرد تکنولوژیست با ذخیره ای از دانشها و مهارتها و تجارب خاص در زمینه تمامی مسائل آموزشی از تشخیص نیاز تا ارزشیابی به محیط های مختلف پا می گذارد و مشکلات و مسائل این محیطها را از دیدگاه تکنولوژی آموزشی بررسی می کند و برای رفع آن راه حلهایی ارائه می نماید و پس از تصویب افراد تصمیم گیر، خود آنرا به اجرا می گذارد و پس از اجرا نتایج حاصله را ارزشیابی می کند.
در پایان گزارشی مشتمل بر تمام جزئیات کارهای انجام شده تهیه می کند و در اختیار افراد مسئول قرار می دهد.
تحقیقات عکس العملهای شناختی در مواجهه با رسانه ها به آن دسته از فعالیتها و فراگردهای ذهنی گفته می شود که پس از مواجهه با مواد آموزشی ارائه شده از طریق رسانه در ذهن فراگیر ایجاد یا برانگیخته می شود.
برای مثال توجه شاگرد به محتوای یک کتاب، یک فیلم یا یک سخنرانی از جمله فراگردهای ذهنی است که پس از شروع مطالعه کتاب، یا دیدن فیلم یا گوش دادن به یک سخنرانی در ذهن شاگرد انجام می گیرد یا نمی گیرد.
اگر موضوع کتاب، فیلم یا سخنرانی برای شاگرد جالب، تازه و مفید باشد، شاگرد به آن توجه می کند و در صورتی که موضوع تکراری، سنگین و بی فایده باشد، شاگرد به آن بی توجه خواهد بود.
گرایش شاگرد نسبت به رسانه گرایش را شاید بتوان تمایل یا انتخاب یک روش از میان روشها یا اشیایی که دارای قدرت جذب مساوی هستند تعریف کرد.
برای مثال، اگر شاگردی بتواند محتوای خاصی را از طریق چندین رسانه بیاموزد و استفاده از رسانه ها برای او از نظر صرف وقا و مخارج کاملا یکسان باشد، گرایش شاگرد را به رسانه ای که برمی گزیند مثبت، و نسبت به آنهایی را که انتخاب نمی کند منفی می نامیم.
اگر شاگرد برای مطالعه یک موضوع ریاضی به مطالعه یک کتاب بپردازد، در حالیکه این امکان برای او وجود داشته باشد که همین موضوع را از طریق رسانه های دیگر فرا گیرد، در این صورت می گویی که گرایش او به کتاب مثبت بوده است.
براداشت شاگرد از میزان سهولت یا صعوبت یادگیری از یک رسانه هر قدر شاگرد برای یادگیری، رسانه ای را دشوار و مستلزم صرف وقت و دقت و انرژی بیشتری بداند یا تلقی کند، به همان میزان یادگیری شاگرد از طریق آن رسانه بیشتر می شود؛ و بالعکس، هر قدر فراگیر رسانه ای را سهل انگارد، میزان یادگیری اش نیز به همان گونه کاهش می یابد.
برای مثال، اگر شاگردی یادگیری از طریق کامپیوتر را مستلزم دقت زیاد و رفتار سنجیده و همراه با تفکر تلقی کند، در مواجهه با کامپیوتر به طور طبیعی چنین رفتاری از خود نشان می دهد و همین نوع عملکرد سبب یادگیری بیشتر وی خواهد شد.
در مقابل اگر شاگردی یادگیری مثلا از طریق تلویزیون را کاری ساده و همراه با تفریح و استراحت تلقی کند، هنگام دریافت آموزش از طریق تلویزیون، احتمالا پای خود را دراز می کند، یادداشت برنمی دارد، حرف میزند یا چیزی می خورد و در نتیجه یادگیری کمتری خواهد داشت.
انتخاب روش و رسانه توسط فراگیر روشها و رسانه های منظم آن دسته از روشها و رسانه هایی است که در آنها مدرس یا طراح آموزشی، حرکت و فعالیت فراگیر را برای یادگیری از پیش تعیین کرده است و فراگیر در مسیرها و مراحل از پیش طراحی شده قرار می گیرد تا به اهداف مشخص و معینی دست یابد.
برای نمونه، می توان آموزش ریاضی از طریق آموزش برنامه ریزی شده در کامپیوتر را از جمله روشهای منظم رسانه ای دانست.
اصول انتخاب رسانه 1.
از آنجا که رسانه به دلیل رسانه بودنشان یعنی انتقال محتوای آموزش از فرستنده به گیرنده با هم تفاوتی ندارند، باید ساده ترین و ارزانترین آنها را برای هر آموزش انتخاب کرد.این یک اصل کلی است و مانند هر اصل کلی دیگر دارای ملاحظات، استثنائات و تبصره هایی است.
گاهی خصوصیات محتوا نوع خاصی از رسانه را می طلبد که در نمودار صفحه بعد خصوصیات محتوا نشان داده شده است.
گاهی خصوصیات ویژه فراگیران نوع خاصی از رسانه را طلب می کند.
مانند وقتی که آموزش به نابینایان یا ناشنوایان باشد یا به طور کلی آموزش به کودکان استثنائی که نوع رسانه را تعیین می کند.
در انتخاب رسانه به گرایش شاگردان به رسانه مورد نظر، برداشت آنان از نظر میزان یادگیری از طریق آن رسانه و انتخاب رسانه توسط شاگرد توجه شود و همینطور طراح و تکنولوژیست آموزش نباید روی نوجوان و جدید بودن رسانه بیش از حد حساب کند.
چون رسانه جدید 6 تا 8 هفته عادی می شود.
گاهی مسائل اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و غیره نوع خاصی از رسانه را طلب می کند.
برای مثال، اگر برای دستیابی به اهداف آموزش برنامه پنجساله اول توسعه، نیروی انسانی کافی برای ارائه آموزشهای حضوری در اختیار نباشد، این واقعیت از طریق روش آموزش از راه دور یا رسانه ای مانند تلویزیون و جزوات خودآموز را پیش روی طراحان آموزش قرار می دهند.
گاهی نیز عدم امکان مالی برای پوشش آموزشی برای افرادی که می خواهند آموزش ببینند، رادیو پیشنهاد می شود.
به طور کلی شناسایی انواع رسانه ها و ظرفیتها و محدودیتهای هر یک از آنها لازمه بکار گیری صحیح آنها در انواع آموزشهاست و تکنولوژیست آموزشی باید با توجه به حقایق، نیازها و اهداف ارائه شده بهترین و باصرفه ترین و کاراترین رسانه را انتخاب و پیشنهاد کند.
الگوی انتخاب رسانه آموزشی حداکثر بهره وری از فناوری بهره گیری از فناوری به نحو مطلوب و اثربخش در سطح مدارس کار آسانی نیست.
وجود فناوری در مدرسه هنگامی نمود پیدا می کند که معلم و دانش آموز نقش و کار و اهمیت آنرا فرایند یاددهی_یادگیری بشناسند و آن را با روشهای یاددهی و یادگیری تلفیق کنند.
فناوری آموزشی صرف استفاده از سخت افزار فناوری چون رایانه، ویدئو یا تلویزیون در کلاس درس نیست؛ بلکه شناخت نقش سخت افزار، همراه باشناخت هدف و روش آموزش، شناخت یادگیرنده و راهبردهای یادگیری و اشراف به هدفها و شیوه های کارآمد یاددهی و نیز شناخت چگونگی بهره گیری از سخت افزار در کمک به تحقق هدفهای آموزشی است.
وجود فناوری در مدارس به خودی خود هیچ ضمانتی برای یادگیری بهتر نیست.
استفاده از فناوری، به ویژه رایانه در مدرسه و کلاس هنگامی به گسترش و درونی کردن یادگیری می انجامد که معلمان و دانش آموزان بدانند چرا و چگونه باید از آن بهره گیرند.
آنان باید به توانایی و کارایی رایانه در کمک به یادگیری و کمک به تحقق هدفهای مهم واقف شوند.
چگونگی بهره گیری از آن را یاد بگیرند و برای به حداکثر رساندن بهره وری آن برنامه ریزی کنند.
برای برنامه ریزی درست باید ابتدا دانست که یادگیری چگونه اتفاق می افتد و نقش فناوری در آن رخداد چیست؟
چگونه می توان با استفاده از آن دانش و اطلاعات دستوالعملها یا راهنماهایی مفید و کارا برای بهره وری بهینه از فناوری در مدارس تهیه کرد و در اختیار معلمان و دانش آموزان قرار داد.
پژوهش ها در این زمینه نشان داده است که شناخت و توجه معلمان و برنامه ریزی آموزشی بر بعضی اصول یادگیری چارچوب های فکری بسیار خوبی را شکل می دهد که چگونگی استفاده از فناوری را به گونه ای مشخص می کند که نتیجه آن مفید و مثبت و کمک به پیشرفت یادگیری باشد.
چنانچه حداقل به چند اصل یادگیری که در این جا ذکر می شود پیوسته توجه داشته باشیم، می توانیم بهره وری فناوری را به حداکثر برسانیم: 1) یادگیری هنگامی رخ می دهد که هدف مشخصی را دنبال کند.
یادگیری واقعی بدون زمینه فکری و یا در زمینه هایی از دنیای واقعی را برای دانش آموزان فراهم می کند و او را برای حل مسئله پیچیده ترغیب و کمک می کند.
یادگیری استفاده درست از رایانه او را به شناخت پدیده های بسیار در زمینه های متفاوت و کشف بسیاری از ناشناخته ها رهنمون می شود.
2) یادگیرنده هنگامی به یادگیری واقعی دست می یابد که خود به منزله یک عامل فعال عمل کند، یعنی در شناخت و تعیین نوع هدف و موضوع یادگیری، در انتخاب راهبرد یادگیری، در بهره گیری از محتوایی که در اختیار دارد و در برنامه ریزی برای کشف ناشناخته ها و گسترش دانش و بینش فکری خویش سهیم و عضوی فعال باشد.
رایانه به خوبی می تواند چنین زمینه ای را فراهم کند، به شرط آنکه موارد کارایی آن شناخته و امکانات بهره گیری فعال از آن تدارک دیده شود و اگر چنین شود از آن فناوری استفاده بهینه شده است.
3) یادگیری امری اجتماعی است و در محیطی اجتماعی بهتر حاصل می شود.
نتایج اثربخش یادگیریهای مشارکتی به صورتهای مختلف کاملا شناخته شده است.
اما باید دید چگونه می توان از فناوری رایانه و نظایر آن برای حمایت یادگیریهای جمعی و مشارکتی سود برد.
برقراری اینترنت و امکانات استفاده از نرم افزارهای الکترونیکی و تبادل اندیشه ها از آن طریق بهره وری فناوری رایانه را افزایش می دهد.
4) یادگیری انعکاس پذیر است به این معنا که یادگیرنده ها در شرایطی که بتوانند درباره کار و تلاش و یادگیریهای خود بازخورد مناسب بگیرند، بهتر عمل می کنند؛ خواه بازخورد از جانب معلمشان، اولیاء و یا هم کلاسانشان باشد.
این شناخت معلمان را بر آن می دارد که امکانات گرفتن چنان بازخوردهایی را از طریق رسانه به گونه ای فراهم کنند که به بهترین وجه بتوان از آن ابزار برای کشف نقطه ضعفهای یادگیری با اطلاع از نتایج کار دیگران و گرفتن بازخورد از دیگران درباره کار خود و برنامه ریزی برای اصلاح استفاده کرد.
استفاده از پست الکترونیکی و برقراری ارتباط میان یادگیرنده ها (با هم) و ارتباط با معلم و اظهار نظر درباره کوشش های انجام شده از یک جهت به یادگیری بیشتر می انجامد و از جهت دیگر بهره وری فناوری را افزایش می بخشد.
رسانه های دیداری ثابت رسانه های دیداری ثابت به چهار دسته تقسیم می شوند؛ 1.
تصاویر ثابت غیر انعکاسی، 2.
تصاویر انعکاسی، 3.
مواد ترسیمی و گرافیکی، 4.
تابلوهای نمایش.
1) تصاویر ثابت غیر انعکاسی شامل: عکس و پوستر است.
دانش آموزان با استفاده از تصاویر، تجاربی به دست می آورند که در نبود تصاویر، به هیچ وجه نمی توانند به آنها دست یابند.
تصاویر ثابت به وفور در کتابها(کتابهای درسی، مجلات، روزنامه ها، کاتالوگها و تقویم ها) وجود دارند.
رایانه به صورت شگفت آوری دسترسی به تصاویر را آسان کرده است.
با استفاده از دستگاه پویشگر می توان تصاویر کوچک را به درون رایانه وارد کرد و در دسترس فرد فرد دانش آموزان قرار داد.
در صورت وجود فراتاب ویدئویی(ویدئو پروژکتور) که به رایانه متصل باشد، می توان تصاویر را بر روی پرده به نمایش آورد.
امروزه هزاران دیسک محتوی میلیون ها تصویر و عکس برشی وجود دارند که تصاویر حاضر و آماده را با هزینه کم در اختیار همگان قرار می دهند.
در صورت نیاز، می توان از این تصاویر آماده نسخه بردای و استفاده کرد.
2) تصاویر انعکاسی شامل: اسلاید، فیلم استریپ و ورقه های شفاف است.
از اسلاید و فیلم استریپ امروزه کمتر استفاده می شود.
اما ورقه شفاف، ورقه ای روشن از جنس پلاستیک یا نایلون است که معلم می تواند به جای تخته سیاه در کلاس از آن استفاده کند.
استفاده از این وسیله آموزشی سبب می شود که معلم برخورد دیداری خود را حتی هنگام استفاده از این وسیله با دانش آموزاش (بینندگان) حفظ کند و جزئیات از قلم افتاده را به آن بیفزاید.
این امر به سهولت اداره کلاس کمک می کند.
کار با فراتاب بسیار ساده است.
این وسیله تقریبا هیچ مشکلی از نظر مراقبت نیز ندارد و تنها گاهی باید لامپ آنرا عوض کرد.
حمل و نقل دستگاه اورهد نیز بسیار آسان است.