پرداخت نقدی یارانه ها و پیامدهای آن ؛یارانه به هرگونه پرداخت دولت ها که به طور مستقیم به افراد یک جامعه صورت می گیرد اطلاق می شود.
این یارانه ممکن است به مصرف کننده یا تولیدکننده پرداخت شود.
پرداخت یارانه دارای سوابق طولانی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است و تقریبا تمامی کشورهای دنیا به گروه های خاص برای اهدافی خاص یارانه پرداخت می کنند.
در ادبیات اقتصادی اهداف پرداخت یارانه به طور کلی مقابله با تورم، حمایت از گروه های خاص، حمایت از یک تولید و عدالت اجتماعی و بهبود توزیع درآمد عنوان می شود.سابقه پرداخت یارانه در ایران به قحطی های ناشی از جنگ جهانی دوم برمی گردد.
با این وجود بعد از افزایش قیمت نفت و درآمد های ارزی در سال ١٣٥٣ دولت در برنامه پنجم عمرانی پرداخت یارانه را قانونی کرد و در بودجه های سنواتی هر ساله مبلغی را به عنوان یارانه در نظر گرفت.
بعد از انقلاب اسلامی روند پرداخت یارانه شدت گرفت زیرایکی از اهداف انقلاب حمایت از مستضعفان بود.
به صورتی که در سال ١٣٥٧ (آخرین سال حکومت شاه) کل مبلغ یارانه ٨/٦٥ میلیارد ریال بود و این رقم در سال جاری به ٩٠٠ هزار میلیارد ریال رسیده است.طی این سال ها نقش یارانه به نوعی کنترل تورم و همچنین حمایت از تولید بوده و لذا از این منظر یارانه ها هدف مند بوده است.
مهم ترین بحث دولت و بعضی از اقتصاددانان دراین است که این یارانه ناعادلانه توزیع می شود و در راستای هدف عدالت اجتماعی نه تنها درست عمل نکرده بلکه ناعدالتی را تشدید کرده است.
مهم ترین اقلام یارانه ها که به مصرف کنندگان تعلق می گیرد عبارت اند از: نان، کالاهای اساسی و انرژی شامل بنزین، گازوئیل، نفت سفید، برق و گاز.براساس آمار و اطلاعات موجود از سابقه پرداخت یارانه در ایران همواره بالاترین یارانه پرداختی به گندم و آرد اختصاص داشته است.
به طوری که در سال جاری برای خرید تضمینی مازاد بر نیاز کشاورزان و تامین کسری احتمالی از محل واردات گندم، اعتباری معادل ٣٨ هزار و ٩١٨ میلیارد و ٥ میلیون ریال پیش بینی شده که این رقم ١٢/٥٣ درصد کل یارانه کالاهای اساسی سال ١٣٨٧ را به خود اختصاص می دهد.
در علم اقتصاد به کالاهایی که با افزایش درآمد مصرف آن کم می شود کالاهای پست گفته می شود.
این کالاها دارای کشش درآمدی منفی می باشند و هرچه خانوارها ثروتمند شوند، مبلغ کمتری را از آن کالا خرید می کنند و لذا ارزش نسبی و مطلق منافع یارانه برای فقرا بیشتر از طبقات درآمدی دیگر جامعه است.
یارانه این کالاها اغلب خود هدفمند نامیده می شود زیرا دهک های پایین بیشتر از آن بهره مند می شوند.
نان در ایران جزو این نوع از کالاها طبقه بندی می شود.
آمار و اطلاعات موجود و مشاهدات اقتصادی نشان می دهد این قلم از یارانه به تمامی دهک های درآمدی تقریبا به طور مساوی تقسیم شده است و حتی در سال های اخیر دهک های بالای جامعه از این یارانه (به علت مصرف سرانه پایین تر) کمتر استفاده کرده اند.پرداخت یارانه به کالاهای اساسی شامل روغن، شکر و شیر، اعم از شیر خانوار و مدارس می باشد.
در سال جاری مبلغ ١٧ هزار و ١٧٣ میلیارد ریال دولت به این امر اختصاص داده است و برخلاف یارانه نان حالت گسترده ندارد و مبلغ یارانه آن نیز نسبت به نان رقم ناچیزی است.این مقدار از سهمیه بخشی از نیاز خانوارها را تامین می کند و بقیه نیاز باید از بازار آزاد تامین شود.
این کالاها -به جز شیر- از سال های خیلی قبل با ارائه کوپن داده می شود و به نوعی بین تمام افراد جامعه، به صورت یک نواخت توزیع می شود.یارانه پرداختی به انرژی، حدود نیمی از کل مبلغ یارانه ها را به خود اختصاص می دهد که رقم ٤٥ هزار میلیارد تومان مبلغ آن برآورد می شود اما تمام حامل های انرژی به طور یکسان از یارانه ها برخوردار نیستند.یارانه پرداختی به گازوئیل پرداخت به حمل و نقل عمومی است که تمامی گروه های درآمدی از آن استفاده می کنند و حتی دهک های پایین بیشتر از آن استفاده می کنند مثل استفاده از اتوبوس.
نفت سفید را هم بیشتر گروه هایی استفاده می کنند که از گاز بی بهره اند و لذا باز هم گروه های خاص از آن استفاده می کنند که مستحق دریافت آن می باشند.از اقلام دیگر یارانه ای برق و گاز طبیعی است که چون محاسبه پرداخت این اقلام به صورت تصاعدی است لذا باید دهک های بالای درآمدی کمتر از این یارانه برخوردار شوند و اگر این گونه نیست به راحتی قابل برنامه ریزی و انجام است.
بنابراین در اقلام مهم مشمول یارانه به نوعی عدالت حاکم است.رقم مهم پرداخت یارانه که مورد بحث و مناقشه است یارانه بنزین است که گفته می شود کاملا ناعادلانه توزیع می شود و بالاترین دهک حدود ٤٠ برابر پایین ترین دهک از آن استفاده می کنند.
در این مورد نیز ذکر این نکته قابل توجه است که این نوع آمار مربوط به چندین سال قبل است که کل خودروهای کشور نزدیک به دو میلیون بود نه امروز که تعداد خودرو نزدیک به ٨ میلیون می رسد.
به نوعی طبقه متوسط در سال های اخیر توانسته اند صاحب خودرو شوند و از یارانه مستقیم بنزین برخوردار شوند و لذا به نوعی آمارهای قبلی تعدیل می شود.
ثانیا با اقدام سهمیه بندی بنزین (که اقدام بسیار مثبتی بود) می توان این عدالت را به نوعی برقرار کرد.
مانند اقدام بسیار خوب دولت در راستای حذف سهمیه بنزین خودروهای گران قیمت.
با این حال یارانه بنزین در ادبیات اقتصادی جایگاهی ندارد و نمی توان آن را مستقیما به کسانی که خودرو ندارند پرداخت کرد.
بنابراین مهم ترین مشکل در عدالت متوجه بنزین است که باید به نوعی این یارانه به تمامی افراد و بالاخص اقشار آسیب پذیر پرداخت شود و مهم ترین هدف دولت محترم -آن چه مشخص است- همین یارانه بنزین است.
اما پرداخت یارانه نقدی به افراد بهترین گزینه می تواند باشد؟
پرداخت یارانه مستقیم چه تبعاتی می تواند داشته باشد: ١ - به طور مشخص در صورتی که یارانه ها قطع شوند تورمی مضاعف خواهیم داشت به دلایل زیر:اولا اقلامی که با قطع یارانه مواجه می شوند قیمتشان چندین برابر می شوند؛ به طور مثال اکنون دولت آرد را به نانوایی ها کیلویی ٧٥ ریال تحویل می دهد که در صورت قطع یارانه این رقم به حداقل ٣٥٠٠ ریال می رسد.
یعنی قیمت آرد تحویلی ٤٦ برابر می شود.
ثانیا در اقتصاد، کالاها زنجیروار به یکدیگر متصل هستند و جدول داده و ستانده اقتصاد نشان می دهد که چگونه کالاها به بخش های دیگر ارتباط دارند و لذا این گرانی به سایر کالاها نیز سرایت خواهد کرد.
ثالثا به علت این که بخشی از یارانه دولت از واردات است اگر دولت بخواهد یارانه آن بخش ها را هم به صورت نقدی پرداخت کند نقدینگی کشور افزایش خواهد یافت و افزایش نقدینگی باعث تورم خواهد شد.
بنابراین تورمی مضاعف به وجود خواهد آمد.
٢ - مدیریت هزینه امر مهمی است که هنوز در خانوارهای ایرانی -به خصوص خانوارهای دهک های پایین- به خوبی اتفاق نیفتاده است و این خانواده ها نمی توانند به درستی هزینه های خویش را مدیریت کنند و ممکن است درآمدهای نقدی را به سرعت خرج کنند و بعد برای نیازهای اولیه دچار مشکلات فراوانی شوند.
وجود خانواده های متاسفانه معتاد و خانوارهایی که رقم زیادی از درآمدهای خانوار را هزینه مواد دخانی می کنند نشان از عدم مدیریت هزینه در خانوارهای ایرانی دارد.
بر طبق گزارش بانک مرکزی در سال ١٣٨٥ مصرف سرانه سیگار ایرانی ٥٧٨ نخ و سیگار خارجی ٧١٧ نخ در خانوارهای کشور بوده است.
٣ - جامعه ایرانی به درآمدها به دیده کم می نگرد و به هزینه ها بسیار.
اکثر خانوارهای ایرانی هزینه های زندگی را بیشتر از درآمدشان اعلام می کنند به صورتی که آمارگیری درآمد و هزینه خانوار نشان می دهد در تمامی سال ها هزینه خانوار بیشتر از درآمدشان اعلام شده است.
لذا مبلغ پرداختی ناچیز و تورم بسیار زیاد به نظرشان خواهد آمد و حالت روانی آن نارضایتی گسترده خواهد بود.
٤ - با وجود بیکاری گسترده در ایران فقدان انگیزه کار یکی از مشکلات اقتصاد ایران است.
پرداخت نقدی یارانه ها این مشکل را تشدید خواهد کرد.
کمیته حضرت امام خمینی(ره) نیز این سیاست را در سال های اخیر تعقیب می کرده است که بیشتر برای افراد کار ایجاد کند تا پرداخت نقدی داشته باشد.
ضرب المثل معروف که می گوید به مردم ماهی گیری یاد بدهیدنه ماهی.
٥ - به علت این که هزینه تمام شده کالاهای صادراتی نیز بخشی وابسته به یارانه می شود در صورت قطع یارانه، قیمت تمام شده کالاها افزایش می یابد و صادرات غیرنفتی دچار نقصان خواهد شد.
از طرفی به علت قیمت بالای کالاهای ایرانی؛ واردات کالاهای خارجی تشدید می شود.
و در نتیجه بعضی از کارخانه ها دچار ورشکستگی می شوند و بیکاری افزایش می یابد.
٦ - دولت به جای این که مبلغ یارانه ها را متمرکز کند و به کارهای عمرانی بپردازد عملا دچار کسری بودجه خواهد شد و کارهای عمرانی حداکثر با سرعت فعلی ادامه پیدا خواهد کرد.
به طور مثال اگر قرار باشد یارانه بنزین به افراد جامعه پرداخت شود آن گاه سهم جاده سازی کشور حداکثر در همین سهم باقی می ماند و میزان تصادفات جاده ای هم کاهش پیدا نخواهد کرد.
منابع: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ١٣٨٦ نتایج بررسی بودجه خانوار در مناطق شهری در سال ١٣٨٥ نجفی- بهاءالدین- ١٣٨٦ بررسی تجربیات جهانی یارانه غذا: رهیافتی برای ایران- مجله اقتصاد کشاورزی شماره ٢- ١٣٨٦ مجتهد؛ احمد ١٣٧٨ بررسی اثرات پرداخت یارانه نان در ایران و کاهش آن در اقتصاد- اقتصاد گندم- وزارت کشاورزی No Comments yet...
ارسال شده در اقتصاد ایران, مصاحبه Posted by: Dr.
Mohaddes | می 19, 2008 بیماری هلندی (Dutch disease)از زمانی که درآمدهای نفتی در ایران افزایش بی سابقه ای پیدا نمود در محافل اقتصادی از خطر بیماری هلندی برای کشورمان سخن گفته می شود.
اما بیماری هلندی چیست؟
وچه اثراتی دارد؟
بیماری هلندی یکی از مشکلات اقتصادی است که در سالهای 1960 در کشور هلند با کشف ذخایر گاز و افزایش در آمد های ارزی این کشور اتفاق افتاد و چون ابتدا در این کشور بروز کرد لذا به این نام مشهور گردیده است و نتایج زیر را در بر داشت: 1- ارزش پول ملی تقویت شد.
2- سطح دستمزد ها بالا رفت .
3- قیمت کا لا ها افزایش یافت .
4- صادرات کالا کاهش پیدا کرد.
5- بخش صنایع هلند دچار رکود شد و بیکاری گسترش یافت.
به عبارت دیگر افزایش در آمد ارزی کشور نه تنها موجب رونق اقتصادی در کشور نشد بلکه موجب رکود و گسترش بیکاری در کشور نیز گردید .
یا به قول علما نعمت تبدیل به نغمت شد.
اما چرا این اتفاق می افتد.
در صورت افزایش ناگهانی درآمدهای ارزی دولت در صورتی که دولت این پول را بدون برنامه به جامعه تزریق نمایید (ممکن است در ابتدا با هدف افزایش اشتغال و افزایش دستمزدها حتی صورت گیرد).
تقاضا برای محصولات و خدمات افزایش می یابد و در صورتی که همزمان عرضه افزایش پیدا نکند بالطبع قیمت ها افزایش پیدا می کند و اولین نشان آن در جامعه تورم خواهد بود.
دولتها نیز معمولا می خواهند تورم را کنترل نمایند که سیاست اقتصادی هر دولتی مهار تورم می باشد اما مشکل از زمانی آغاز می شود که راه مهار تورم واردات بی حد کالاها و خدمات انتخاب شود که از پس این سیاست مشکل بعدی آغاز می شود یعنی تولید کننده گان داخل مجبورند کالاها را با قیمت گران (به علت افزایش قیمتها) تولید کنند و با قیمت ارزان بفروشند و پس از مدتی تولید کننده گان دچار ورشکستگی خواهند شد و ناچارا یا تولید را تعطیل کنند یا اینکه در حداقل امکان به تولید ادامه بدهند و در نتیجه تولید صدمه جدی خواهد دید و بیکاری گسترش پیدا خواهد نمود.
نکته مهم این است که کشاورزان آسیب پذیر ترین تولیدکننده گانی هستند که از این بیماری صدمه خواهند دید.
زیرا تولیدات آنها نیاز روزمره مردم است و با افزایش قیمتها دولتها سریعا نسبت به واردات محصولات کشاورزی اقدام خواهد نمود و کشاورزان اولین قربانیان بیماری هلند ی خواهند بود.
اما دولتها نمی توانند کالاهای غیر قابل واردات مانند زمین و مسکن را وارد نمایند و در نتیجه دلالان این بخش از این بیماری سود خواهند برد.
انشا الله در پست بعدی به این خواهیم پرداخت که چگونه می توان از خطرات بیماری هلندی مصون ماند.