-1) مقدمه : امروزه یکی از هدفهای بلند مدت شرکتها ایجاد نقدینگی برای صاحبان شرکتها وتضمین آینده ای روشن برای افزایش سرمایه گذاری آنان در شرکت می باشد.
به عبارت دیگر باید حداکثر کردن ثروت صاحبان شرکت ( حداکثر کردن ارزش سهام شرکت ) یکی از مهمترین هدفهای شرکتها می باشد.
هدفها وسیاست ها توسط صاحبان شرکتها (سهامداران) و بوسیله مدیران منتخب آنان ( هیات مدیره ) تعیین می گردد.
با توجه به گسترش کمی و کیفی نقش اطلاعات مالی وحسابداری در تصمیم گیری ها و تخصیص بهینه منابع چنانچه در بازار تجزیه تحلیل مناسبی از اطلاعات به عمل آید، و اهداف بلند مدت شرکتها بدرستی معین شود از یک طرف باعث تخصیص مطلوب منابع واز طرف دیگر منجر به حداکثر شدن ثروت سهامداران ( حداکثر شدن ارزش شرکت ) خواهد گردید.
حداکثر کردن ارزش شرکت در بلند مدت به متغیرهای مالی و عوامل متعددی بستگی دارد.
در تحقیق حاضر محقق در صدد است که برخی از عوامل تاثیر گذار بر ارزش بازار سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را طی یک دوره سه ساله مورد بررسی وتجزیه و تحلیل قرار دهد.
2-1) تعریف موضوع : در شرکتهای سهامی سرمایه گذاران در غالب دارندگان سهام یا متقاضیان سهام با انگیزه های مختلف نقش اساسی در تامین منابع مالی مورد نیاز واحدهای اقتصادی ایفا می کنند.
واحدها ی اقتصادی هم از جذب سرمایه گذاریها ی پراکنده اهداف متفاوتی را دنبال می کنند که درنهایت نقطه بهینه برای هر دو گروه رسیدن به منافع بیشتر و حداکثر نمودن ثروت می باشد.
منافعی که از این سرمایه گذاریها نصیب سهامداران می شوند در غالب سود پرداختی به سهامداران یا افزایش قیمت سهام و یا هر دو تجلی می کند.
سود پرداختی حاصل از فعالیت یک شرکت در طول دوره مالی و تصمیمات اتخاذ شده توسط سطوح بالای مدیریت می باشد و معمولا سهامداران نمی توانند دخالت ویا مشارکت مستقیم در فرآیند ایجاد سود و افزایش سود داشته باشند اما در مورد عوایدی که از افزایش قیمت سهام نصیب آنها می شود می تواند تاثیر به مراتب بیشتری داشته باشد.
تعیین ارزش انواع دارائیهای مالی ( ارزش شرکت ) در تصمیم گیری سرمایه گذار نقش قابل توجهی دارند.
زیرا سرمایه گذار قبل ازخرید انواع اوراق بهادار، علاقه مند است از ارزش آن آگاهی یابد.
ارزش یک قلم دارائی اعم از اینکه واقعی یا مالی باشد بستگی به این دارد که تا چه حد بتواند خواسته ها ونیازهای اشخاص را ارضاء کند.
از دیدگاه مدیران مالی ارزشیابی دارائیهای مالی اهمیت قابل توجهی دارند، زیرا آنان می خواهند که هدف به حداکثر رساندن ثروت سهامداران تحقق یابد.
مدیران در تصمیم گیریها اهداف خود را به گونه ای تعیین می کنند که موجب افزایش تقاضای سرمایه گذاران برای خرید انواع اوراق بهادار شرکت گردد.
در تحقیق حاضر درصدد برآمدیم تا به منظور بهبود شرایط توسعه فعالیتهای بازارمالی و اخذ تصمیمات متناسب از سوی مدیران با در نظر گرفتن انتظارات آتی سهامداران از عواملی که می توانند بر ارزش شرکت تاثیر گذار باشند به سیاست های وخط مشی های تقسیم سود و سطح بدهی بپردازیم و رابطه این عوامل را با ارزش شرکت مورد بررسی قرار دهیم.
3-1) اهمیت موضوع : از آنجائیکه حداکثر کردن ثروت سهامداران یک راهنمای قابل قبول برای اداره موسسه های بزرگ بازرگانی، خدماتی و صنعتی و تخصیص موثر منابع جامعه بدست می دهد، آنرا به عنوان هدف مورد قبول پذیرفته ایم.
هدف بازار سرمایه تخصیص موثر پس اندازها از پس انداز کنندگان اصلی به استفاده کنندگان اصلی که در دارائیهای واقعی سرمایه گذاری می کنند است.
چنانچه بنا باشد پس انداز به سمت سرمایه گذاری در موقعیت های مناسب سوق داده شود باید معیارهای اقتصادی منطقی تعیین گردد.
از سوی دیگر تصمیم گیری بلند مدت مبتنی بر منابع مالی بلند مدت بوده وبه مواردی چون تامین مالی ، سیاستهای تقسیم سود شرکت می پردازد.
اگر هر یک از این تصمیمات در رابطه با هدف شرکت باشد، ارزش شرکت را برای سهامداران به حداکثر خواهد رسانید و از آنجائیکه این تصمیمات با هم مرتبط هستند باید تاثیر آنها بر ارزش سهام شرکت مورد بررسی قرار گیرد.
4-1) هدف و علت انتخاب موضوع : استفاده کنندگان اطلاعات مالی مانند سرمایه گذاران، سهامداران، تحلیل گران مالی و ...
بسیار علاقه مند در کسب اخبار مربوط به شرکتها می باشند و با تجزیه تحلیل این اخبار نسبت به خرید یا فروش سهم مورد نظر خود اقدام می نمایند.
از آنجائیکه سهامداران خواهان حداکثر منافع و مدیران در پی تصمیمات خود هدف به حداکثر رساندن منافع سهامداران را دنبال می کنند همواره تلاش می کنند تا با یک ریسک منطقی اقدام مثبتی را برای افزایش قیمت سهام در بازار انجام دهند.
می توان کمک به سرمایه گذاران در ارزیابی و انتخاب شرکت مورد نظر و ارائه اطلاعات مفید به آنان از جنبه های مختلف تقسیم سود وتامین مالی را از اهداف تحقیق حاضر به شمار آورد.
5-1) فرضیه های تحقیق : تحقیق حاضر شامل دو فرضیه است فرضیات ذیل، فرضیه صفر(( H0 خوانده می شود و فرضیه های مقابل این فرضیات ، فرض جانشین ( H1 )نامیده می شود.
فرضیه اول : ارتباط معنی داری بین نسبت سود تقسیم نشده به سود تقسیم شده با ارزش شرکت وجود ندارد.
فرضیه دوم : ارتباط معنی داری بین نسبت بدهیها به مجموع دارائیها با ارزش شرکت وجود ندارد.
6-1) روش تحقیق، جامعه آماری و شیوه جمع آوری اطلاعات : جامعه آماری : جامعه آماری تحقیق حاضر شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
انتخاب نمونه : جهت انتخاب نمونه شرکتهائی که دارای شرایط ذیل باشند مد نظر قرار گرفته اند.
1- شرکتها ی نمونه از شرکتهای سرمایه گذاری و واسطه گری نباشند زیرا که ماهیت فعالیت آنها غیر تولیدی است.
2- در طی دوره تحقیق هر ساله تقسیم سود نقدی داشته باشند.
3- شرکتهای نمونه از شرکتهای زیان ده نباشند زیرا هیچ گونه سودی برای تقسیم ندارند.
روش تحقیق : روش تحقیق فوق، روش کتابخانه ای می باشد و از اطلاعات و گزارشات سالانه شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران که در بانک اطلاعاتی بورس ارائه گردیده استفاده شده است.
ادبیات موضوعی وسوابق تحقیق با مطالعات کتا بخانه ای از قبیل مطالعه کتب مختلف مدیریت مالی و پایان نامه های مختلف کارشناسی ارشد بدست آمده است.
روش اماری: برای محاسبه متغیرها ی مستقل و وابسته با استفاده از نرم افزار محاسباتی EXCEL وبرای تجزیه تحلیل روابط آماری بین آنها از نرم افزار آماری SPSS جهت رد یا پذیرش فرضیات استفاده شده است.
7-1) متغیرها : متغیر وابسته : ارزش شرکت در تحقیق حاضر به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار می گیرد.
متغیر مستقل : نسبت سود تقسیم نشده به سود تقسیم شده و نسبت بدهی به مجموع دارائیها به عنوان متغیرهای مستقل مورد بررسی قرار می گیرند.
8-1) قلمرو تحقیق : قلمرو زمانی : قلمرو زمانی تحقیق شامل دوره سه ساله ، سال 1380 لغایت 1382 بر مبنای گزارشهای مالی بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
قلمرو مکانی : شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار تهران به عنوان قلمرو مکانی تحقیق در نظر گرفته شده است.
قلمرو موضوعی : قلمرو موضوعی تحقیق تعیین برخی عوامل موثر بر ارزش بازار سهام می باشد.
9-1) استفاده کنندگان از تحقیق : استفاده کنندگان از تحقیق شامل سهامداران فعلی وسرمایه گذاران بالقوه ، مدیران شرکتها ، اعتبار دهندگان ، دانشجویان ، حسابداران و سایر تصمیم گیرندگان وعلاقه مندان به اطلاعات مالی می باشد.
10-1) تعریف واژه ها و اصطلاحات کلیدی : ارزش شرکت : در این تحقیق لگاریتم ارزش بازار سهام شرکت در پایان دوره مالی به عنوان ارزش شرکت در نظر گرفته شده است و از رابطه زیر محاسبه می شود.
MV = Log (P.N) P: قیمت هر سهم در پایان دوره مالی N : تعداد سهام منتشر شده در پایان دوره مالی 2) سود تقسیم نشده : هر گونه منافع حاصل از سهام در یک دوره مالی که بین سهامداران توزیع و پرداخت نشده باشد، سود تقسیم نشده گویند.
بنابراین سود تقسیم نشده، سود سهامی است که از شرکت خارج نشده است و در تحقیق حاضر از طریق رابطه زیر محاسبه می شود : سود تقسیمی هر سهم – سود هر سهم = RE=EPS – DPS 3) سود نقدی تقسیم شده : مبلغی از سود سهام عادی که بین سهامداران به صورت نقدی تقسیم شده است.
4) سود تقسیمی هر سهم : سود تقسیمی هر سهم میزان سودی را که واقعاً بین دارندگان هر سهم عادی توزیع گردیده است، بیان میکند.
اطلاع از سود تقسیم شده هر سهم طی چندین سال از علایق خاص سرمایه گذاران می باشد.
ارزش بازار سهام عادی تا حد زیادی تحت تأثیر سود سهام پرداخت شده و پیش بینی شده قرار می گیرد.
این نسبت بیان می کند که چه درصدی از عایدی شرکت به سهامداران در قالب سود سهام پرداخت می شود و چه درصدی برای نیاز مالی آینده مورد استفاده قرار می گیرد.
5) بدهی : بدهیهای یک شرکت شامل حق قانونی اشخاص حقیقی و حقوقی بستانکار از شرکت بوده و متشکل از دو گروه کوتاه مدت و بلند مدت می باشند.
به تعریفی دیگر بدهیها معرف تعهدات قانونی یا تعهدات ناشی از قراردادهای واحد تجاری است که در نتیجه معاملات و رویدادهای گذشته ایجاد شده و باید از طریق انتقال دارائیها، ارائه خدمات یا از محل عواید آتی تأدیه گردد.
در این تحقیق جمع بدهیهای کوتاه مدت و بلند مدت در محاسبات منظور گردیده است.
6) دارائیها : دارائیها معرف منابع اقتصادی است که در نتیجه فعالیتها و رویدادهای گذشته توسط یک واحد تجاری مشخص تحصیل شده و دارای منافع اقتصادی آتی است.
در این تحقیق جمع داراییهای جاری و غیر جاری در محاسبات لحاظ شده است.
7) نسبت سود تقسیم نشده به سود تقسیم شده (): تئوریهای ارائه شده در مورد تقسیم سود یا عدم تقسیم سود مختلف است.
گروهی از پرداخت سود سهام بیشتر حمایت می کنند و معتقدند که تقسیم سود بیشتر موجب افزایش تقاضا برای سهام شرکت شده و باعث بالا رفتن قیمت سهام می شود.
در مقابل گروهی دیگر معتقدند با توجه به اینکه عدم تقسیم سود باعث سرمایه گذاری مجدد آن و افزایش ثروت سهامداران می گردد.
لذا موجب افزایش تقاضا برای سهام و در نتیجه افزایش سهام می گردد.
گروهی هم بر این باورند که ارزش شرکت مطلقاً به سیاست تقسیم سود بستگی ندارد.
این نسبت در واقع ترکیبی از نسبت سود تقسیم شده و سود نگهداری شده در شرکت است و بیان می دارد که در ازای هریک ریال سودی که بین سهامداران توزیع شده است چه مقدار سود در شرکت باقی مانده است.
با این نسبتا تأٍیر توأمان سود تقسیمی و سود انباشته بر ارزش بازار سهام شرکت سنجیده می شود.
به عبارت دیگر این نسبت نشان دهنده این است که مدیران و سهامداران کدام خط مشی را در بلندمدت بر افزایش ارزش شرکت بر می گزینند و آیا رابطه ای بین سیاست تقسیم سود و یا عدم تقسیم سود با ارزش بازار وجود دارد یا خیر؟
نسبت فوق از رابطه زیر محاسبه می گردد : 8) نسبت بدهی به مجموع دارائی ها () : این نسبت از جمله نسبتهای ساختار سرمایه می باشد.
نسبت فوق کل وجوهی که از محل بدهیها تأمین شده است را تعیین می کند.
از این نسبت غالباً به عنوان شاخصی برای تعیین ریسک مالی استفاده می کنند.
بطور کلی وام دهندگان و اعتبار دهندگان نسبت بدهی نسبتاً کم را ترجیح می دهند.
زیرا آنرا به معنی سلامت وضعیت خود و ایمنی بیشتر تلقی می کنند.
نسبت بدهی زیاد معمولاً واحد تجاری را ناگزیر به پرداخت سود تضمین شده بالاتری برای استقراض ترغیب می کند.
اگر به هر دلیلی این نسبت افزایش یابد از یک طرف وام دهندگان تمایل کمتری به سرمایه گذاری در شرکت خواهند داشت و از طرف دیگر نشان می دهد که ریسک شرکت زیادتر شده است.
و طبق استراتژی جسورانه تر فعالیت می کند و بنا به دلایل فوق باعث کاهش ارزش سرمایه می شود.
از سوی دیگر با توجه به اینکه هزینه بهره به عنوان یک هزینه قابل قبول مالیاتی محسوب می شود، لذا صرفه جوئیها مالیاتی ناشی از تأمین مالی از طریق بدهی می تواند باعث افزایش ارزش شرکت گردد.
9) ساختار سرمایه : ساختار سرمایه یک شرکت را می توان به عنوان ترکیبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام برای تأمین مالی دارایی های شرکت تعریف کرد.
در صورتی که این ترکیب موجب حداکثر شدن ارزش کل شرکت گردد ساختار بهینه سرمایه نام دارد.
9) ساختار سرمایه : ساختار سرمایه یک شرکت را می توان به عنوان ترکیبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام برای تأمین مالی داراییهای شرکت تعریف کرد.
1-2) مقدمه تصمیم گیری اقتصادی از سوی استفاده کنندگان از صورتهای مالی مستلزم ارزیابی توانایی واحد تجاری در ایجاد وجوه نقد و زمان و قطعیت ایجاد آن است توانایی مذکور نهایتاً تعیین کننده آن است که آیا واحد تجاری توانایی پرداخت به تأمین کنندگان کالا و مواد را دارد یا خیر.
از این رو استفاده کنندگان چنانچه اطلاعاتی در اختیار داشته باشند که بر اساس آن بتوانند واحد تجاری را از ابعاد مختلف از جمله قدرت سودآوری فعلی و آتی مورد ارزیابی قرار دهند ، می توانند از اطلاعات جهت اخذ تصمیم گیری بهینه استفاده کنند.
لذا دانشمندان مالی و اقتصادی طی ربع قرن اخیر در پی یافتن منابع اطلاعاتی مناسب جهت تصمیم گیری صحیح از زمینه ایجاد سرمایه گذاری بهینه بوده اند.
بنابراین ارزش اطلاعات حسابداری از دیدگاه سهامداران از طریق تحقیقات تجربی مختلف مورد آزمون قرار دادند و همبستگی اطلاعات منتشر شده حسابداری و مالی با تغییرات ارزش سهام را محاسبه و تجزیه و تحلیل نمودند.
حال چنانچه این همبستگی با اهمیت باشد می توان آن را شاهدی بر سودمندی اطلاعات حسابداری و مالی برای سرمایه گذاران بشمار آورد.
این تحقیقات همچنین آزمونی برای فرضیه بازارهای کارآمد محسوب می شود.
برای اکثر مردم به خصوص سهامداران شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار این سؤال مطرح است که چه اطلاعات و عواملی بر ارزش شرکت مؤثر است.
در عمل دیده شده است که سهامداران از اطلاعات و معیارهای غلطی برای قضاوت در مورد ارزش سهام شرکتها استفاده می کنند.
عدم استفاده از معیارهای مناسب برای اندازه گیری عملکرد و ارزش سهام یک شرکت باعث می شود که قیمت سهام شرکتها به سمت ارزش واقعی آنها سوق پیدا نکند و این پدیده معمولاً موجب ضرر و زیان یک گروه و سود سرشار گروه دیگر خواهد شد.
از جمله عواملی که به خصوص در دراز مدت می تواند بر ارزش شرکت و در نهایت بر ثروت سهامداران مؤثر باشد سیاست تقسیم سود و سطح بدهی می باشد که در این فصل سعی خواهیم کرد که کلیه عوامل مذکور را به طور مفصل تشریح نموده و رابطه آنها را با ارزش کل بازار سهام مورد مطالعه قرار دهیم.
در انتهای این فصل خلاصه ای از تحقیقات داخلی انجام شده در موضوع و فرضیه های تحقیق عنوان خواهد گردید.
2-2) ماهیت سود سهام : سودسهام عبارت است ازتوزیع وجه نقد دارائیهای غیرنقد یا سهام شرکت بین سهامداران به تناسب تعدادسهام منتشره ازهرگروه سهام می باشد.
توزیع سود سهام مستلزم بستانکارکردن حساب مربوطه که نشان دهنده اقلام توزیع شده (نظیر نقد،دارائیهای غیرنقد وسرمایه) می باشد وبدهکارکردن حساب سود انباشته است.
سود سهام می تواند به اشکال زیرتوزیع شود : عادی: نقدی دارائیهای غیر نقدی سود سهمی(صدورسهام) خاص: سود تصفیه سود تعهدشده (بدهی بلندمدت) هرکدام ازاشکال توزیع سودسهام به صورت زیر برساختارسرمایه شرکت سهامی اثرمی گذارد: 1- سود سهامی که منجربه کاهش جمع حقوق صاحبان سهام می شود شامل : الف - سود سهام کاهش دهنده سودانباشته نظیر سودنقدی، سود غیرنقدی و سودتعهد شده ب – سود سهام کاهش دهنده سرمایه پرداخت شده (نظیر سودتصفیه) 2- سود سهامی که بر جمع حقوق صاحبان سهام اثری ندارد شامل : الف – سود سهام کاهش دهنده سود انباشته وافزایش دهنده سرمایه نظیرسود سهمی ب – سود سهامی که هیچ یک ازاقلام حقوق صاحبان سهام را تغییر نمی دهد نظیرتجزیه سهام که بشکل سود سهمی صورت می گیرد.
درایران توزیع سود سهام طبق لایحه قانونی اصلاحی قانون تجارت مصوب اسفند ماه سال 1347 به شرح زیرمی باشد: تقسیم سود واندوخته بین صاحبان سهام فقط پس ازتصویب مجمع عمومی جایز خواهد بود ودرصورت وجود منافع ، تقسیم ده درصد ازسود ویژه سالانه بین صاحبان سهام الزامی است .
3-2) انواع سود سهام : 1- سود نقدی سهام : اعلام وپرداخت سود نقدی مستلزم تحقق موارد زیرمی باشد : الف – وجود سود ب – وجود وجه نقد لازم برای پرداخت سود ج – تصویب مجمع عمومی شرکت سود نقدی سهام معمول ترین شکل توزیع سود سهام بین سهامداران است اگر شرکت سهام ممتازداشته باشد اعلام سود سهام ابتدا باید درمورد سهام ممتاز وسپس درمورد سهام عادی مطرح گردد.
درصورتیکه سهام ممتاز ازنوع سهام ممتاز با سود انباشته باشد شرکت باید قبل ازهرگونه پرداختی به صاحبان سهام عادی ابتدا سود سهام عقب افتاده سهام ممتاز ( با سود انباشته ) را پرداخت کند سپس درصورت وجود ، باقیمانده سود را بین سهامداران عادی توزیع نماید .
حال آنکه اگر سهام ممتاز بدون سود انباشته بود هنگام توزیع سود ، تنها سود سال جاری به سهامدار ممتاز قابل پرداخت خواهد بود .
بنابراین حسابداران باید به اینگونه وضعیتها ، به منظور محاسبه صحیح سود سهام هرگونه از سهامداران ، توجه خاص داشته باشند .
2- سود غیر نقدی سهام : توزیع سود سهام ازمحل دارائیهای غیر ازوجه نقد ، اصطلاحا سود غیر نقدی سهام نامیده می شود.
دارائیهائی که برای پرداخت سود سهام مورد استفاده قرارمی گیرند ، ممکن است سرمایه گذرای در اوراق بهادار سایر شرکتها ، موجودی کالا ، اموال غیر منقول و یا هرگونه دارائی غیر نقدی دیگر که توسط هیات مدیره شرکت تعیین شده است ، باشد .
طبق استانداردهای حسابداری سود غیر نقدی سهام به ارزش جاری بازار دارائیهای واگذار شده ثبت خواهد شد .
بنابراین چنانچه ارزش دفتری دارائیهائی که باید بعنوان سود سهام توزیع شوند با ارزش بازار آنها در تاریخ توزیع متفاوت باشد ، شرکت باید سود یا زیان حاصل از واگذاری دارائی را در تاریخ اعلا م سود سهام شناسائی کند .
3- سود تصفیه : توزیع منابع شرکت بین صاحبان سهام بجای توزیع سود انباشته که به منزله برگشت سرمایه به آنان است، بعنوان سود تصفیه شناخته می شود .
در این گونه موارد حسابهای تحت سرفصل حقوق صاحبان سهام به استثنای سود انباشته بدهکار می شود .
هرگونه توزیع سود سهام ازمحلی غیر از سود انباشته بعنوان سود تصفیه است وتا آن میزان به حساب سود انباشته بدهکار نخواهد شد .
توزیع سود سهام تصفیه ممکن است عمدی یا سهوی باشد .
اینگونه توزیع زمانی عمدی است که هیئت مدیره همانند زمانی که شرکت قصد کاهش دائمی سرمایه را دارد ، با آگاهی کامل سودی را بر مبنای سود قبل ازکسر استهلاک (تهی شدن ) معدن ، پرداخت می نماید.
درچنین حالتی ، بخشی ازسود سهام که بیانگر برگشت سرمایه است باید افشا وبه اطلاع صاحبان سهام رسانیده شود .
دریافت این قبیل سود سهام از نظر صاحبان سهام درآمد محسوب نمی شود و معمولا مشمول مالیات نیز نمی گردد بلکه بعنوان کاهش بهای تمام شده سرمایه گذاری در سهام تلقی می گردد.
توزیع سود سهوی است که سود انباشته بدلیل اغراق در شناسائی درآمد یا نحوه عمل حسابداری نادرست، پیش ازواقع اندازه گیری وگزارش شده باشد.
مثلا ، شناسائی بیش ازواقع درآمد یا کمتر ازواقع هزینه ها که می تواند موجب ارائه بیش از واقع سود انباشته گردد.
4- سود تعهد شده : در برخی موارد یک شرکت ممکن است با داشتن سود انباشته کافی بتواند الزامات قانونی را رعایت کند اما بدلیل ضعف نقدینگی نتواند سود نقدی کافی توزیع کند دربعضی از کشورها ، در این گونه مواردشرکت سود سهام را تحت عنوان سود تعهد شده اعلام می کند.
سود تعهد شده نوع خاصی ازتوزیع سود سهام است که به موجب آن ، هیئت مدیره شرکت سود سهام را اعلام ودر قبال آن اسناد یا گواهینامه (مشابه اسناد پرداختنی ) برای سهامداران صادر می کند.
اینگونه اعلام سود سهام بدان معنی است که بین تاریخ اعلام وتاریخ پرداخت سود سهام زمان نسبتا طولانی وجود دارد.
معمولا به گواهینامه سود سهام، بهره تعلق می گیرد.
دوره پرداخت بهره معمولا مشخص می شود وازتاریخ اعلام تا تاریخ پرداخت سود سهام است.
لازم به ذکر است که هرگونه پرداخت بهره، بجای اینکه مستقیما به حساب سود انباشته بعنوان بخشی از سود منظور شود، بحساب هزینه بهره ثبت می گردد.
از نظر سایر موارد نحوه حسابداری سود تعهد شده مشابه سود نقدی سهام است.
5- سود سهمی : سود سهمی توزیع متناسب سهام عادی یا سهام ممتاز اضافی بین سهامداران است.
توزیع سود بشکل سود سهمی موجب تغییر دارائیها ، بدهیها یا حقوق صاحبان سهام نمی شود.
علاوه بر این ، توزیع سود سهمی ، سهم نسبی هریک از سهامداران را تغییر نمی دهد بلکه موجب انتقال مبلغی از سود انباشته بحساب سرمایه ( سرمایه اسمی وصرف سهام ) می شود .
بنابراین تنها موجب تغییر در اجزا تشکیل دهنده حقوق صاحبان سهام بین سود انباشته و سرمایه پرداخت شده ( سرمایه اسمی وصرف سهام ) می گردد.
در صورتیکه حساب صرف سهام بابت سود سهمی بدهکار می شود، حساب سود انباشته تحت تاثیر قرار نمی گیرد.
سود سهمی ممکن است ازمحل سهام خزانه یا سهام منتشر شده تامین گردد.
در مواردی که سهام توزیع شده بابت سود سهام از همان نوعی باشد که سهامدار دراختیار دارد، سود سهمی به عنوان سود سهمی عادی شناسائی می گردد ودر مواردی که سهام توزیع شده از همان نوعی که سهامدار دراختیار دارد نباشد سود سهمی به عنوان سود سهمی خاص نامیده می شود، مثلا صدور سهام ممتاز برای صاحبان سهام عادی .
4-2) تاریخهای مرتبط با سود سهام : سود سهام قبل از پرداخت باید بطور رسمی توسط هیئت مدیره پیشنهاد واعلام گردد وتقسیم سود واندوخته بین صاحبان سهام فقط پس از تصویب مجمع عمومی عادی جایز خواهد بود.
در حسابداری سود سهام، توجه به چهار تاریخ بشرح زیر اهمیت دارد: 1- تاریخ پیشنهاد واعلام سود سهام توسط هیئت مدیره 2- تاریخ شناسائی سهامدارن مشمول سود 3- تاریخ موثر شناسائی سهامداران مشمول سود 4- تاریخ پرداخت سود سهام تاریخ پیشنهاد واعلام سود سهام : در این تاریخ هیئت مدیره شرکت سهامی میزان توزیع سود سهام را پیشنهاد واعلام می دارد.
به موجب قوانین برخی از کشورها وبه منظور جلوگیری از هر گونه کلاهبرداری و اعمال غیر قانونی، اعلام رسمی سود سهام بشکل نقد یا غیر نقد و یا تعهد شده به منزله انعقاد قرارداد قابل اجرا، بین شرکت وصاحبان سهام می باشد.
بنابراین در تاریخ اعلام سود سهام ، مبلغ سود سهام ثبت وبدهی مربوطه ( سود سهام پرداختنی) شناسائی می شود.
هر چند طبق مفاد قانون تجارت ایران تعیین مبلغ سود سهام و استفاده از اندوخته ها به منظور پرداخت سود سهام از اختیارات مجمع عمومی عادی می باشد، اما این امر معمولا به پیشنهاد هیئت مدیره وتصویب مجمع عمومی عادی صورت می گیرد.
هیئت مدیره معمولا تاریخ پرداخت سود سهام را با توجه به نقدینگی و مهلت قانونی پرداخت سود سهام ، تعیین می کند.
اگر چه طبق قانون تجارت ایران تا وقتی که سود سهام در مجمع عمومی تصویب نشده است قانونا بدهی قطعی شرکت تلقی نمی گردد، اما به منظور ارائه وضعیت مالی شرکت در نتیجه تصویب سود سهام پیشنهادی ارجح است که سود سهام پیشنهادی ثبت و در صورت های مالی اساسی بعنوان بدهی، هر چند غیر قطعی گزارش شود.
تاریخ شناسائی سهامداران مشمول سود : این تاریخ توسط هیئت مدیره انتخاب و هنگام اعلام توزیع سود سهام به اطلاع صاحبان سهام رسانیده می شود.
این تاریخ معمولا دو تا سه هفته بعد از تاریخ اعلام توزیع سود سهام است.
تاریخ شناسائی سهامداران مشمول سود، تاریخی است که در آن تاریخ لیست سهامدارانی که سود سهام به آنان تعلق می گیرد، تهیه می شود.
هریک از سهامداران که نام آنان در آن تاریخ د دفتر سهام شرکت ثبت است، صرفنظر از خرید یا فروش سهام بعد از تاریخ مزبور سود سهام را دریافت می دارند.
هیچگونه ثبتی بابت سود سهام در این تاریخ در حسابها صورت نمی گیرد.
با توجه به مفاد قانون تجارت، تمامی اشخاص که حق حضور در مجمع عمومی عادی صاحبان سهام را دارند، محق به دریافت سود سهام اعلام شده می باشند.
5-2) تاریخ موثر شناسائی سهامداران مشمول سود : به منظور شناسائی آخرین نقل وانتقالات سهام در دفتر سهام شرکت وتهیه لیست بهنگام شده صاحبان سهام مشمول سود، تاریخ آخرین روز پذیرش نقل وانتقالات به عنوان تاریخ موثر شناسائی سهامداران مشمول سود معمولا سه تا پنج روز قبل از تاریخ شناسائی سهامداران مشمول سود است.
بنابراین، کسی که سهام را روز قبل از تاریخ موثر شناسائی سهامداران مشمول سود مالک شود، سود سهام اعلام شده را دریافت می کند.
قیمت سهام در فواصل بین تاریخ اعلام و تاریخ موثر شناسائی سهامداران مشمول سود، شامل سود سهام خواهد بود.
قیمت سهام اعلام شده، توسط سهامدار قبلی دریافت خواهد شد کاهش می یابد.
بنابراین، طبق اصل تحقق درآمد، درآمد سود سهام بجای تاریخ شناسائی سهامداران مشمول سود یا تاریخ پرداخت، در تاریخ اعلام سود شناسائی می شود.
در ایران تاریخ تصویب مجمع عمومی ملاک شناسائی درآمد سود سهام است.
6-2) تاریخ پرداخت سود سهام : این تاریخ نیز توسط هیئت مدیره تعیین و معمولا هنگام اعلام سود سهام مشخص می شود.
تاریخ پرداخت معمولا چهار تا شش هفته بعد از تاریخ اعلام سود سهام است.
نحوه پرداخت سود قابل تقسیم توسط مجمع عمومی تعیین می شود و اگر مجمع عمومی در خصوص نحوه پرداخت تصمیمی نگرفته باشد، هیئت مدیره نحوه پرداخت را تعیین خواهد کرد ولی در هرحال پرداخت سود به صاحبان سهام باید ظرف مدت هشت ماه پس از تصمیم مجمع عمومی راجع به تقسیم سود انجام پذیرد.
6-2) محدودیتهای تقسیم سود : به غیر از الزامات قانونی در خصوص تقسیم سود عوامل دیگری در تقسیم سود موثرند این عوامل عبارتند از : الف– وضعیت نقدینگی شرکت ب– محدودیتهای ناشی از قراردادهای وام شرکت ج– دسترسی شرکت به بازارهای پول وسرمایه د- سیاست های رشد وتوسعه شرکت پ- مقررات مالیاتی و- وضعیت مالی سهامداران ز- وضعیت مالیاتی سهامداران ح- کنترل و اداره امور شرکت ط- تورم الف) وضعیت نقدینگی شرکت : نقدینگی شرکت از اولین ملاحظات تصمیمات تقسیم سود سهام است از آن جائی که سود سهام مبین یک جریان نقدی خروجی است هر چه موقعیت نقدی ونقدینگی کلی شرکت بهتر باشد توانائی آن در پرداخت سود سهام بیشتر خواهد بود.
شرکتی که سودآور و در حال توسعه است ممکن است نقدینگی زیادی نداشته باشد چون وجوه نقد خود را در دارائیهای ثابت و دارائیهای جاری دائمی بکار می برد.
مدیریت این قبیل شرکتها نقدینگی کمی به عنوان مانده احتیاطی به منظور برخورد با شرایط عدم اطمینان نگهداری می کنند، در نتیجه تمایلی به از دست دادن آن با پرداخت سود سهام زیاد نخواهد داشت.
نقدینگی شرکت به شدت تحت تاثیر تصمیمات سرمایه گذاری وتامین مالی قرار دارد تصمیمات سرمایه گذاری آهنگ رشد وتوسعه دارائیهای شرکت ونیاز به وجوه نقد را تعیین می کند و تصمیمات تامین مالی راههائی را که شرکت برای تامین وجوه پیش رو دارد نشان می دهد.
به عبارت دیگر وضعیت نقدینگی هر شرکت به ساختار سرمایه آن ارتباط دارد.
ساختار سرمایه نتیجه عملکرد وتصمیمات مدیران شرکت در مورد یک یک اقلام دارائیها و بدهیها و حقوق صاحبان سهام است.
تغییرات این اقلام نیز به فعالیت های جاری بازارهای پول و سرمایه، اوضاع اقتصادی، محیط فعالیت شرکت و تصمیم مدیران در اجرای طرح های توسعه و سرمایه گذاری وابسته است.
از جهتی می توان گفت ممکن است شرکتی از سود ویژه مطلوبی برخوردار باشد ولی به علت اجرای طرحهای سرمایه گذاری وتوسعه از نقدینگی مناسب برخوردار نباشد وبرعکس.
لذا مدیران و مجامع عمومی صاحبان سهام در زمان اخذ تصمیم برای تقسیم سود باید توجه داشته باشند که چنانچه مبادرت به تقسیم سود بنمایند ناگزیر از پرداخت آن در هشت ماه بعد هستند، پس باید اطمینان داشته باشند که در این مدت از نقدینگی لازم برای ایفای این تعهد برخوردار خواهند بود.
مدت هشت ماه ای که قانون گذار در ماده 240 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت برای پرداخت سود سهام قائل شده است به دلیل آنست که مدیران شرکت در طی این مدت بتوانند وضعیت نقدینگی خود را تنظیم نمایند.
ب) محدودیت های قراردادهای وام : قراردادهای وام از دو جهت در اخذ تصمیم مدیران برای پیشنهاد تقسیم سود موثر است : 1- رعایت نسبتهای مالی مندرج در قراردادهای وام پیوستهای آن 2- الزام به بازپرداخت اقساط وامها در سر رسید های مقرر در بسیاری از قراردادهای وام وام دهنده به خاطر تضمین بازگشت وام رعایت مواردی را برای وام گیرنده در قراردادهای وام اجباری می نماید مثلا : - وام گیرنده مجبور به رعایت نسبتهای حداقل مالکیت جاری ویا سرمایه در گردش می شود.
- مجاز به تسهیم سود سالهای قبل بدون موافقت قبلی وام دهنده نباشد.
از سوی دیگر پرداخت اقساط وامها در نقدینگی و تصمیمات آتی مدیران در فعالیت های جاری واقعی مدیران بسیار سنگین و گاه باز پرداخت آنها مستلزم برنامه ریزیهای اساسی نقدینگی است.
معمولا یکی از منابع تامین پرداخت اقساط سود، نقدی شرکت است وچنانچه قسمت عمده سود بین سهامداران تسهیم شود مدیران ممکن است ناگزیر به صدور سهام ویا اخذ وامهای سنگین تر و یا حذف برنامه های توسعه آتی خود به جهت رعایت پرداخت وامها گردند.
در این موارد نیز جداول نقدینگی که با عنایت به راه حلهای مختلف تهیه شده باشد بسیار مناسب است.
ج) دسترسی شرکت به بازارهای پول وسرمایه : بایستی توجه داشت که عدم تقسیم سود برای سهامداران مستلزم هزینه است این هزینه به عنوان نوعی از هزینه سرمایه شناخته شده است و لذا تامین مالی موسسه از محل تقسیم سود در مقایسه با هزینه تامین مالی از سایر امکانات مورد اخذ تصمیم قرار می گیرد از سوی دیگر اخذ تصمیم در خصوص تقسیم سود با توجه به نقدینگی شرکت صورت می گیرد و اگر مدیریت موسسه نقدینگی شرکت را با پرداخت سود سهام به سهامداران در خطر ببیند معمولا پیشنهاد عدم تقسیم آن را می نماید، مگر آنکه مدیریت برای پرداخت سود سهام دسترسی راحت به بازارهای پول و سرمایه را داشته باشد.
بعضی از شرکتها راحتر از بعضی دیگر می توانند به این بازارها دسترسی داشته باشند علاوه بر آن در بعضی از کشورها برای ورود سهام شرکت به بازار سهام، اجبارا باید مبلغی از سود شرکت تقسیم شود و در مواردی شرکتها ورود به بازار سهام را برای فروش اوراق قرضه ویا سهام جدید الانتشار ضروری می دانند در اینگونه موارد نیز وضعیت بازارهای پول و سرمایه در تصمیم مدیران برای پرداخت سود سهام موثر می افتد.
د) توجه به سیاست های رشد وتوسعه شرکت : سیاست های توسعه ورشد شرکت مستلزم سرمایه گذاری است.
سرمایه گذاری نیازمند تامین مالی است وتامین مالی یا از طریق کاهش دارائیها صورت می گیرد یا از طریق اخذ وام و افزایش بدهیها ویا از محل صدور سهام و یا از محل سود نقدی شرکت.
هرکدام از موارد بالا، هزینه تامین خاص خود را داراست ولی یک شرکت بنا به دلایل پیشگفته : نه می تواند بطور مداوم برای طولانی مدت از تقسیم سود خودداری کند ونه می تواند که تمام سود خود را تقسیم کند زیرا شرکت در سرمایه گذاریهای جدید می باید به ساختار سالم مالی ( تناسب بدهیها، دارائیها و حقوق صاحبان سهام ) عنایت داشته باشد.
محاسبه اینکه چه مبلغی از سرمایه گذاریهای جدید باید از کدام محل تامین مالی شود از بحث های ساختار مالی در مدیریت مالی است که بحث خاصی از آن به سیاستهای تقسیم سود منتهی می شود.