مقدمه دستگاه کنونی مالیات ، ضمن بازنگری کامل قوانین موجود مالیاتی ، در چارچوب برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ، در راستای اصلاح مالیاتی ، اقدام به معرفی یک نوع مالیات بر مصرف تحت عنوان " مالیات بر ارزش افزوده " ا1ا کرده است .
مالیات بر ارزش افزوده با انتقال پایه مالیاتی از درآمد به مصرف ، انگیزه های سرمایه گذاری را افزایش می دهد و منابع لازم را برای گسترش سرمایه گذاری ها از طریق افزایش امکانات پس انداز تامین و از جابه جایی سرمایه از بخشهای مولد به بخشهای خدماتی جلوگیری می کند .
با اجرای این فرآیند مالیاتی ، اختلال در تصمیمات تولیدی و سرمایه گذاری به حداقل می رسد و درآمدهای مالیاتی به دلیل گسترده بودن پایه این نوع مالیات ، افزایش می یابد.
فصل اول: مفهوم مالیات بر ارزش افزوده در طبقه بندی مالیاتها ، مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات غیر مستقیم بر مصرف و فروش داخلی کالاها و خدمات است ، این نوع مالیات ، چند مرحله ای و درهر یک از مراحل تولید و تکمیل تا مصرف نهایی ، بر حسب ارزش افزوده ایجاد می شود.
به عبارت دیگر ، مالیات بر ارزش افزوده ، نوعی مالیات بر فروش چند مرحله ای است که خرید کالاها و خدمات واسطه ای را از پرداخت مالیات معاف می کند .
ا2ا ارزش افزوده یک بنگاه از تفاوت عایدات فروش کالا یا خدمات و کل هزینه هایی که صرف خرید کالاها و خدمات واسطه ای شده است ، ناشی می شود.
در مقیاس اقتصاد ملی ، تولید ناخالص ملی در واقع حاصل جمع ارزش افزوده کلیه بنگاه هاست ، زیرا کل معاملات واسطه ای مساوی با ارزش فروش نهایی است.
به همین دلیل ، فروش نهایی برابر با ارزش کل دستمزد ، نرخ بهره ، سود ، اجاره ، استهلاک و سایر پرداختها به عوامل تولید در سطح ملی و مساوی تولید ناخالص ملی است .
معادله زیر نشان می دهد که در مقیاس ملی ، ارزش افزوده روی دیگر سکه تولید ناخالص ملی است.
GNP ا3ا =پرداختی به عوامل تولید-فروش نهایی = (معاملات واسطه ای-کل معاملات) = ارزش افزوده .
بر این اساس ، می توان گفت که مجموع ارزش افزوده تمام بنگاه های بازرگانی در هر مرحله از تولید ، نوع دیگری از تعریف تولید ناخالص ملی است .
لذا مالیات بر ارزش افزوده ، برابر مالیات بر تولید ملی است .
بر این اساس ، پایه مالیاتی مالیات بر ارزش افزوده برابر با کل درآمد حاصل از فروش منهای هزینه خرید عوامل تولید از سایر بنگاهها است که با خارج کردن خرید از سایر بنگاه های مالیات دهنده ، از مالیات گیری چندگانه اجتناب می شود .
به عبارت دیگر ، مالیات بر کل فروش بنگاه اعمال و همزمان ، اعتبار مالیاتی برای خرید از سایر بنگاه ها به بنگاه جدید اعطا می شود .
بدین معنا که مالیات پرداخت شده تولید کنندگان قبلی ، از مالیات بر فروش بنگاه کسر می گردد .
بنابراین ، اعمال مالیات بر ارزش افزوده نیازمند فهرست کردن کل صورتحسابها در بنگاه است ، زیرا هر بنگاه برای دریافت اعتبار مالیاتی باید بتواند شرح مالیات پرداخت شده فروشنده قبلی را ارائه دهد .
این نیاز ، خریدار را تشویق می کند که پرداخت مالیات توسط فروشنده قبلی را مورد توجه قرار دهد .
فصل دوم : انواع مالیات بر ارزش افزوده سه نوع مالیات بر ارزش افزوده وجود دارد : مالیات بر ارزش افزوده از نوع تولیدی ا4ا ، مالیات بر ارزش افزوده از نوع درآمدی ا5ا و مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرفی .
ا6ا هر کدام از این سه نوع مالیات نیز بر مبنای دو اصل مبدا یا اصل مقصد محاسبه می شوند .
در اصل مبدا، مالیات بر ارزش افزوده همه کالاها و خدماتی که در کشور تولید می شوند ، وضع می شود.
ولی در اصل مقصد ، مالیات بر ارزش افزوده همه کالاها و خدماتی که در کشور مصرف می شوند ، وضع میگردد .
1-2 - نوع تولیدی در مفهوم کلی ، مالیات بر ارزش افزوده از نوع تولیدی ، در صورتیکه از اصل مبدا استفاده شود ، همه مخارج در تولید ناخالص داخلی ( به جز مخارج دولت بابت دستمزد که نمی تواند تحت پوشش مالیات بر ارزش افزوده قرار گیرد ) را در بر می گیرد.
با فرض اینکه از اصل مبدا استفاده شود ، صادرات که منشا داخلی دارد، مشمول مالیات می گردد ، اما واردات که ارزش آن از خارج نشات می گیرد ، از شمول مالیات خارج می شود.
به این ترتیب می توان گفت پایه مالیات بر ارزش افزوده از نوع تولیدی ، جمع تمام مخارج در تولید ناخالص داخلی به استثنای مخارج دستمزدی دولت است.
در مالیات بر ارزش افزوده از نوع تولیدی ، مالیات کلی بر فروش اعمال می شود .
به طور کلی ، این نوع مالیات بر ارزش افزوده می تواند بر کالاهای مصرفی و سرمایه ای اعمال شود.
در این روش ، کالاهای سرمایه ای و استهلاک آنها از مالیات معاف نیستند.
به بیان دیگر ، می توان گفت به خرید کالاهای سرمایه ای ، اعتبار مالیاتی تعلق نمی گیرد .
از این رو ، این مالیات انگیزه سرمایه گذاری را تضعیف می کند .
نوع مصرفی در مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرفی ، علاوه بر استهلاک ، مخارج مربوط به کالاهای سرمایه ای نیز از شمول پایه مالیاتی خارج می شود .
در واقع ، با کاهش هزینه های سرمایه ای از تولید ، آنچه باقی می ماند ، برابر ارزش کالاهای مصرفی تولید شده است.
نظام مالیات بر ارزش افزودهای که در کشورهای عضو جامعه اروپا مورد استفاده قرار می گیرد، از این نوع است.
گرایش برخی از کشورهای در حال توسعه نیز به سمت استفاده از این روش است ، به خصوص به دلیل معاف بودن کالاهای سرمایه ای از مالیات ،که انگیزه برای سرمایه گذاری بیشتر را به وجود می آورد.
همچنین در عمل ، استفاده از این روش نسبت به دو روش دیگر ، از سهولت بیشتری برخوردار است.
نوع درآمدی مالیات بر ارزش افزوده از نوع درآمدی ، استهلاک را در بر نمی گیرد و به این ترتیب ، مخارج سرمایه ای خالص را شامل می شود.
پایه این مالیات ، مجموعه درآمد پرداختی به عوامل ، پس از کسر مخارج دستمزدی دولت است.
به همین دلیل نیز نام آن ، مالیات بر ارزش افزوده از نوع درآمدی است.
به طور کلی ، در این نوع مالیات بر ارزش افزوده ، پایه کلی مالیات ، متناسب با درآمد عوامل تولید است.
مالیات بر ارزش افزوده از نوع درآمد ، با مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرف تفاوت دارد ، زیرا در نوع اول ، بنگاه مجاز است استهلاک را کم کند ، اما در نوع دوم ، مجاز به کسر سرمایه گذاری ناخالص است.
به این ترتیب، مالیات بر ارزش افزوده از نوع درآمدی ، به اندازه تفاوت سرمایه گذاری ناخالص و استهلاک ، بیشتر از مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرفی است.
مقایسه سه نوع مالیات بر ارزش افزوده در بین سه نوع مالیات ، مالیات بر ارزش افزوده از نوع تولیدی ، وسیعترین پایه مالیاتی و مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرفی ، کم ترین پایه مالیاتی را ایجاد می کند.
چون مالیات تولیدی ، خریدهای ناخالص کالاهای سرمایه ای ( بدون مستثنی کردن استهلاک ) را شامل می شود ، موانعی در برابر سرمایه گذاری ایجاد می کند.
از آن گذشته ، در صورتیکه محاسبه مالیات بر ارزش افزوده به روش صورتحساب انجام گیرد ، در مورد آن دسته از فعالیتها که موفق به انتقال بخشی از هزینه های سرمایه ای خود به بعد شوند ، وضع این مالیات بر کالاهای سرمایه ای ، منجر به مالیات چند مرحله ای می شود که در مالیات بر ارزش افزوده از نوع درآمدی ، این مساله در حد کمتری به وجود می آید .
در بین سه روش فوق ، ، مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرفی که کم ترین پایه مالیاتی را ایجاد می کند یک مالیات عمومی بر مصرف است ( در صورتیکه از اصل مبدا استفاده شود ، خالص صادرات را نیز در بر می گیرد ) بنابراین ، در بین سه روش مذکور، اکثر کشورها معمولا این روش را بر می گزینند .
البته استفاده از این روش ، بالاترین نرخ مالیات را برای ایجاد بازده درآمدی مطلوب لازم دارد و به همین دلیل ، برخی کشورها کوشش می کنند مبنای مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرفی را به وسیله مالیات پذیر کردن بخشی از کالاهای سرمایه ای گسترش دهند ا7ا فصل سوم : دلایل به اجرا درآوردن قانون مالیات بر ارزش افزوده در ایران اصلاح نظام مالیاتی ، در چارچوب برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی از طریق راهکارهایی ، همچون تشکیل سازمان امور مالیاتی کشور ، اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم و معرفی و اجرای مالیات بر ارزش افزوده به عنوان مکمل اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم و یک ابزار درآمدی پویا و هماهنگ با شرایط اقتصادی کشور ، مد نظر قرار گرفته است.
در این راستا، علاوه بر تشکیل سازمان امور مالیاتی ، اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم به تصویب رسیده و به مرحله اجرا درآمده است.
اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم ، کاهش نرخهای مختلف به منظور گسترش سرمایه گذاری، ایجاد فرصتهای شغلی جدید و افزایش فعالیتهای مولد - کاهش درآمدهای دولت را به همراه داشته است.
از طرف دیگر، لزوم تامین منابع مالی برای اجرای برنامه ها و سیاستهای پیش بینی شده ، مستلزم کسب منابع درآمدی جدید است.
در این راستا، اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده ، به عنوان یک نوع مالیات عمومی بر مصرف و فروش در جهت کاهش بار مالیاتی بر بخشهای مولد و اشتغال زا ، موجب کسب درآمد مالیاتی برای دولت می شود.
از دیگر دلایل به اجرا در آوردن قانون مالیات بر ارزش افزوده ، این است که جایگزین مناسبی برای بسیاری از عوارض و مالیاتهای غیر مستقیمی است که آثار اختلالی گسترده ای در بخشهای تولیدی و مولد بر سطح رفاه و رفتار مصرف کنندگان دارد .
بر اساس جدول 1 ، حذف عوارض و مالیاتهای غیر مستقیم موجود، سهم زیادی از درآمد دولت را کاهش می دهد .
بنابراین ، مالیات بر ارزش افزوده علاوه بر جبران کاهش درآمدهای مذکور ، می تواند در اصلاح نظام مالیاتی ، در چارچوب برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی از طریق راهکارهایی ، همچون تشکیل سازمان امور مالیاتی کشور ، اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم و معرفی و اجرای مالیات بر ارزش افزوده به عنوان مکمل اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم و یک ابزار درآمدی پویا و هماهنگ با شرایط اقتصادی کشور ، مد نظر قرار گرفته است.
بنابراین ، مالیات بر ارزش افزوده علاوه بر جبران کاهش درآمدهای مذکور ، می تواند در راستای برنامه های پیش بینی شده ، درآمدهای مالیاتی دولت را افزایش دهد.
جدول 1- مقایسه وصولی مالیاتهای غیر مستقیم و انواع عوارض با کل درآمدهای مالیاتی (میلیارد ریال) ماخذ : آمار خزانه ، قانون بودجه .
در مقدمه توجیهی لایحه مالیات بر ارزش افزوده که در هیات دولت به تصویب رسیده ، دلایل توجیهی به اجرا درآوردن این قانون به صورت زیر بیان شده است: الف) افزایش سهم درآمدهای مالیاتی در ترکیب درآمدهای دولت با اتکا به منابع جدید و برپایه مصرف ب) کاهش فشار مالیاتی بر بخش تولیدو سرمایه گذاری مولد اقتصادی از طریق تعدیل نرخهای مالیات بر درآمد ج) افزایش کارایی نظام مالیاتی از طریق کاهش هزینه و زمان وصول درآمدهای مالیاتی د) تمرکز امور مربوط به اخذ مالیات و حذف عوارض و درآمدهای شبه مالیاتی هـ) افزایش مشارکت عمومی در کسب درآمدهای مالیاتی و گسترش زمینه خود اظهاری.
ا8ا فصل چهارم : مزایای مالیات بر ارزش افزوده در طول چهل سال گذشته که این نوع مالیات معمول بوده، تعداد کشورهایی که مالیات بر ارزش افزوده را برقرار ساخته اند، از مرز یکصد و بیست مورد گذشته است.
این مالیات که زمانی مختص کشورهای جامعه اروپایی بود؛ به تدریج و با سرعت، در بسیاری از کشورهای پیشرفته اقتصادی دیگر و نیز کشورهای در حال توسعه رواج پیدا کرد.
مطالعه گزارش های مربوط به کشورهایی که نظام مالیاتی مزبور را اجرا کرده اند، عموماً حاکی از رضایت آن ها از برقراری این نوع مالیات است.
مزایای متعددی برای توجیه مالیات بر ارزش افزوده عنوان می شود؛ از جمله: درآمدزایی، ثبات نسبی، فرار مالیاتی حداقل، کنترل و حسابرسی، بازرگانی منظم، بهبود تجارت خارجی، نوسازی، حمایت موثر، حداقل تأثیر منفی بر تخصیص منابع، سهولت ورود به پیمان ها، رفع مالیات های مخرب و ...
.
برای درک بیش تر علل بهکارگیری مالیات بر ارزش افزوده، دلایل و مزایایی را که کشورهای استفاده کننده از این شیوه مالیاتی برشمرده اند، مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم.
1- درآمدزایی جدید به منظور پاسخگویی به هزینه های دولت به سبب وسعت دامنه مأخذ وصول این مالیات که معمولاً بیش تر کالاها و خدمات را در برمی گیرد، مالیات مزبور به "ماشین چاپ اسکناس" برای دولت ها معروف شده است.
دلیل این وجه تسمیه، دامنه این مالیات ذکر گردیده که دربرگیرنده طیف وسیع کالاها و خدمات و نیز درآمد فراوان و شناوری است که این نوع مالیات برای دولت ایجاد می کند.
مالیات هایی که با اهداف متعادل سازی توزیع درآمدها یا ایجاد کارایی بیش تر اقتصادی وصول می شوند، دارای پایه مالیاتی کوچک تر و نیز نرخ مالیاتی بالاتری هستند.
از طرفی افزایش نرخ مالیات نیز به دلیل از بین بردن انگیزه تولید و تشویق فعالیتهای زیر زمینی، فرصت های فرار مالیاتی واجتناب از پرداخت مالیات را زیادتر و در نهایت، درآمد دولت را کمتر می کند.
در حالی که به دلیل وسیع بودن پایه، مالیات بر ارزش افزوده را می توان با نرخی کمتر در مورد کلیه فروش های مرتبط یا بخش های مختلف بازرگانی اعمال و به این ترتیب، درآمد مالیاتی بیش تری را بدون از بین بردن انگیزه تولید، برای پاسخگویی به هزینه های دولت ایجاد کرد.
2- فرار مالیاتی حداقل امکان کاهش فرار مالیاتی در مالیات بر ارزش افزوده، به دلیل کمتر بودن نرخ آن در مقایسه با سایر مالیات ها با پایه محدود، منبع درآمد مطمئنی را برای دولت ایجاد می کند.
از طرفی دیگر چون عدم پرداخت مالیات از جانب فروشنده، پای خریدار کالای او را برای منظور کردن مالیات متعلقه به میان می کشد، منافع یک طرف، زیان طرف دیگر را موجب می شود و در صورت موثر بودن نظام کنترل، فرار مالیاتی به حداقل کاهش می یابد.
3- تسهیل ورود به پیمان های منطقه ای برخی از پیمان های منطقه ای بنا به دلایلی، نظیر ایجاد وحدت نظام مالیاتی در مناسبات اقتصادی کشورهای عضو پیمان، برقراری یکنواختی فشار مالیاتی، متمایل ساختن انگیزه های کشورهای عضو به سمت افزایش کارایی، گسترش صنعت، استفاده از مزایای بی طرفی و خنثی بودن، آسیب نرساندن به کالاهای وارداتی و گسترش رقابت داخلی، مالیات بر ارزش افزوده را از جمله شرایط عضویت برای اعضا تعیین کرده اند.
4- نوسازی و ایجاد تحول در نظام مالیاتی با گسترش و پیچیده شدن ساختار اقتصادی، لزوم نگهداری حساب ها در بنگاه های مختلف اعم از کوچک و بزرگ بیش تر می شود.
در نظام مالیات بر ارزش افزوده به دلیل این که هر بنگاه نیازمند نگهداری حساب های خود به طور کامل است، به کارگیری ماشین های محاسبه الکترونیک و رایانه برای پردازش اطلاعات و کنترل حساب ها ، معمول تر از سایر مالیات هاست.
نوسازی و توسعه نظام محاسبات مالیاتی موجب ایجاد تحول در نظام های مالیاتی کهنه و سنتی می شود و این تحول صرفه جویی در زمان و کادر اجرایی را افزایش می دهد.
5- سهولت کنترل و حسابرسی چون در روش صورتحساب یا فاکتور فروش برای محاسبه و پرداخت مالیات بر ارزش افزوده، اقلام فروش کالا و خدمات در ستون های مربوط درج و بر این مأخذ، نرخ مالیات تعیین و اعمال می شود و همچنین صورتحساب های مزبور در دفاتر حسابداری مودیان ثبت و منعکس می گردد، بنابراین (به ویژه در حالت نرخ مالیات واحد)، نظام کنترل، ساده و موثر است.
6- کمترین تأثیرات منفی مالیات بر ارزش افزوده، از نظر اقتصادی، یک مالیات خنثی یا بی تفاوت به حساب می آید؛ بدین معنا که ماهیتاً بر عوامل تولید (سرمایه گذاری، اشتغال و ...) و نیز تصمیم گیری های اقتصادی موسسات و اشخاص، کمترین تأثیرات منفی را برجای می گذارد.
در این زمینه، عنوان می شود که چون مالیات بر ارزش افزوده به صورت متناسب بر ارزش افزوده عوامل مختلف در فرآیند تولید اعمال می شود، بنابراین به نفع روش خاصی از تولید عمل نمی کند.
بر اساس موارد ذکر شده، گفته می شود که با اعمال مالیات بر ارزش افزوده خللی به تخصیص بهینه عوامل تولید توسط نیروهای بازار وارد نمی شود.
خنثی بودن مالیات بر ارزش افزوده از دیدگاه اقتصادی و تجاری از جمله دلایل کشورهای اروپای مرکزی و شرقی برای پذیرش مالیات بر ارزش افزوده بوده است.
فصل پنجم : معایب مالیات بر ارزش افزوده معمولاً دولت ها و سیاستگذاران کشورهایی که اجرای مالیات بر ارزش افزوده را در دستور کار خود قرار می دهند، عمدتاً به دلایل زیر در قبال استقرار این نوع مالیات ابراز نگرانی می کنند و عکس العمل منفی نشان می دهند: 1- اثر نزولی مالیات بر ارزش افزوده بدین معنا که چون مالیات بر ارزش افزوده عملاً یک مالیات بر مصرف است و معمولاً با نرخ ثابت (غیر تصاعدی) بر کالاهای مشمول اعمال می گردد، در نتیجه، اقشار کم درآمد به طور نسبی فشار مالیاتی بیشتری را تحمل می کنند و لذا وقتی در کشوری برای نخستین بار این نوع مالیات وضع می گردد، دولت ها و سیاستگذاران اقتصادی احتمالاً به دلیل ماهیت تنازلی این نوع مالیات نگران خواهند شد.
البته پاسخی هم در قبال این انتقاد عنوان می گردد که عبارت است از این که اولاً مالیات بر ارزش افزوده، هدف تأمین عدالت اجتماعی را دنبال نمی کند و بی عدالتی ناشی از تناسبی بودن نرخ مالیاتی می تواند با اعمال سیاست های حمایتی جنبی دولت برای حمایت از اقشار آسیب پذیر جبران گردد.
ثانیاً این سئوال مطرح می گردد که آیا مالیات های سنتی (بردرآمد) واقعاً اهداف عدالت اجتماعی را به دقت و بر طبق برنامه های مورد نظر تأمین کرده اند و سرانجام این که چون ضرورتاً بخشی از مالیات های موضوعه برای تأمین درآمد دولت، مالیات های غیر مستقیم هستند، آثار تنازلی مالیات بر ارزش افزوده در مقایسه با سایر مالیات های مشابه، به ویژه مالیات بر فروش، در مراحل مختلف به مراتب کمتر است.
2- اثر مالیات بر ارزش افزوده در افزایش سطح قیمت ها گاهی این مطلب به عنوان یکی از انتقادات بر این نوع مالیات مطرح می گردد، ولی تجربه کشورهایی که این نوع مالیات را برقرار کرده اند, نشان می دهد این نگرانی چندان موجه نیست؛ زیرا اولاً دلیل منطقی و موجهی برای بالا رفتن سطح عمومی قیمت ها ارائه نمی شود و ثانیاً وضع و وصول این مالیات سبب انقباض اقتصاد می گردد و در نتیجه اثر ضد تورمی خواهد داشت.
3- اشکالات اجرایی مالیات بر ارزش افزوده به دلیل وسعت مشکلات اجرایی، دولت ها در اعمال این نوع از مالیات دچار تردید می شوند.
اهم این مشکلات عبارتند از: الف) نحوه برخورد با خرده فروشان (مشاغل جزء ) ب) چگونگی برخورد در خصوص مواد غذایی کشاورزی ج) نحوه عمل در مورد کالاهای سرمایه ای د) مشکلات وصول مالیات از خدمات (نظیر بانک ها و بیمه ) حال به شرح مختصری در باب هریک از محدودیت های فوق می پردازیم: الف) این اشکال در کلیه کشورها، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، که با تعداد بیشتری واحدهای خرده فروشی مواجه هستند، مطرح است و ضرورت ایجاب می کند که در این زمینه تجدید نظرهایی در بافت اقتصادی ـ فرهنگی صورت پذیرد.
ب) تجربه کشورها نشان دهنده این مهم است که بیش تر کشورهای برقرار کننده مالیات بر ارزش افزوده، به دو دلیل مواد غذایی را از شمول مالیات خارج ساخته اند: - رعایت عدالت اجتماعی و سیاست حمایت از قشر وسیع کم درآمد .
- مشکلات اجرایی خاص اعمال این نوع مالیات.
ج) در مورد کالاهای سرمایه ای، در کشورهای در حال توسعه، به لحاظ ضرورت تشویق سرمایه گذاری، کالاهای سرمایه ای را مشمول مالیات با نرخ صفر قرار می دهند و مالیات متعلق به خریدهایی را که به کالاهای سرمایه ای موسسات مربوط می شود، به صورت یکجا یا به تدریج از حساب مالیات بر فروش آن ها کسر می کنند.
د) در مورد خدمات مالی (به ویژه خدمات بانکی و بیمه)، این دسته از خدمات را به دلایل زیر از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده معاف می کنند: - دشواری زیاد تشخیص ارزش افزوده ایجاد شده در این خدمات .
- وجودنداشتن ملاکی خاص در مواردی که برای تشخیص ارزش افزوده این موسسات اقدام به شیوه علی الراس ضروری است.
- امکان جابجایی سرمایه مالی به دلیل نقل و انتقال پذیری آن در صورت اخذ مالیات سنگین .
- ارزش پایین درآمد حاصل از این نوع مالیات در قبال مخارج تعیین و وصول آن .
فصل ششم : آثار اقتصادی مالیات بر ارزش افزوده آثار اقتصادی اعمال مالیات بر ارزش افزوده را می توان به دو دسته تقسیم کرد: آثار کلان، که از جمله تأثیر آن بر رشد اقتصادی، سطح قیمت ها، سرمایه گذاری، درآمدهای دولت، مصرف و ...
است و آثار خرد، که از جمله می توان به تأثیر آن بر کارایی، عدالت و ...
اشاره کرد.
1- تأثیر بر سطح قیمت ها برخی از کشورها یکی از دلایل عمده به کار نگرفتن مالیات بر ارزش افزوده را نگرانی در مورد وجود رابطه مثبت بین اعمال این مالیات و افزایش نرخ تورم عنوان کرده اند.
از طرف دیگر، تجربه کشورهای استفاده کننده از این مالیات این نگرانی را تأیید نمی کند.
صاحبنظران مالی معتقدند که اعمال مالیات بر ارزش افزوده، مانند وضع هر مالیات دیگری، یک سیاست انقباضی محسوب می گردد.
بنابراین، کاربرد آن منجر به کاهش نقدینگی در اقتصاد می شود.
از این رو می توان گفت که اعمال این مالیات نوعی اثر ضد تورمی در اقتصاد به جا خواهد گذاشت.
سایر صاحبنظران معتقدند که اگر با اعمال مالیات بر ارزش افزوده پیش از افزایش عرضه کل، تقاضای کل گسترش یابد، کمبود عرضه کل، افزایش قیمت ها را به بار خواهد آورد؛ اما مازاد تقاضا و کمبود عرضه کل ممکن است بنا به دلایل بسیار بروز کند و این مسأله به تنهایی به اعمال مالیات بر ارزش افزوده مربوط نمی شود.
از طرف دیگر، صندوق بین المللی پول در زمینه اثر مالیات بر ارزش افزوده بر قیمت ها، مطالعه ای در 35 کشور جهان انجام داده که نتایج زیر را در بر داشته است.
در 22 کشور، معرفی مالیات بر ارزش افزوده تأثیر عمده ای بر قیمت کالاها و خدمات مصرفی نداشته یا اثرش بسیار کم بوده است.
در 8 مورد، اجرای مالیات بر ارزش افزوده با تغییر در شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی همراه بود؛ ولی از این 8 مورد فقط یک مورد افزایش نرخ تورم را به صورت فزاینده به همراه داشت و در 7 مورد دیگر در روند افزایش قیمت ها هیچ گونه شتابی مشاهده نگردید.
به عبارت دیگر، در 29 مورد یا 83 درصد از کشورها، معرفی و اجرای مالیات بر ارزش افزوده با سیاست های انبساطی مربوط به دستمزد و نیز دیگر سیاست های انبساطی پولی و اعتباری توأم بود و به این ترتیب نمی توان به این نتیجه رسید که فقط اعمال این مالیات، موجب تورم فزاینده ای شده است.
نتیجه مطالعه صندوق بین المللی پول در واقع به این صورت است که اعمال مالیات بر ارزش افزوده در اکثر موارد تورمی نیست.
با این همه، حتی اگر اجرای مالیات بر ارزش افزوده سبب افزایش تورم شود، با اعمال سیاست های کنترل قیمت می توان افزایش نرخ تورم را مهار کرد.
2- تشویق سرمایه گذاری به طور کلی، مالیات به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای دولت برای تشویق و جهت دهی مناسب به سرمایه گذاری ها محسوب می شود؛ برای مثال، سیاست های دولت در خصوص معافیت ها و تخفیفات مالیاتی می تواند کارایی نهایی سرمایه و در نتیجه سودآوری سرمایه گذاری ها را افزایش دهد و از این طریق به تقویت انگیزه های سرمایه گذاری کمک کند.
همچنین، اگر سیاست مالی به گونه ای باشد که موجب گسترش تقاضای موثر در برخی کالاها شود، انگیزه ها را درجهت افزایش نرخ تشکیل سرمایه سوق خواهد داد.
از طرف دیگر در بررسی اثر مالیات بر تشویق یا عدم تشویق سرمایه گذاری باید عواملی از قبیل هدف سرمایه گذاری، واکنش پس اندازکنندگان و سرمایه گذاران داخلی و خارجی در قبال جریان سرمایه در سطح بین المللی و انگیزه های موجود در نظام مالیاتی مد نظر قرار گیرد.
طرفداران مالیات بر ارزش افزوده معتقدند که این نوع مالیات سرمایه گذاری را تشویق می کند.
معاف ساختن کالاهای سرمایه ای از مالیات و در نظر گرفتن امتیاز مالیاتی برای کالاهای سرمایه ای خریداری شده و مورد استفاده در جریان تولید، موجب افزایش سطح پس انداز و سرمایه گذاری می شود.
تجربه کشورها نشان داده است که معاف ساختن کالاهای سرمایه ای از مالیات بر ارزش افزوده، سرمایه گذاری را تشویق می نماید.
3- خنثی بودن خنثی بودن اقتصادی هر سیاست ، به معنای این است که در جابجایی منابع اثری نخواهد داشت، زیرا تغییری در قیمتهای نسبی ایجاد نمیکند.
چنین خاصیتی در مورد مالیات بر ارزش افزوده ، در دنیای واقعی به طور کامل حاصل می شود ، چون نیازمند برقراری یک نرخ ثابت مالیاتی ، نه تنها در هر بخش، بلکه در کل بخشها در اقتصاد است.
بعبارت دیگر، اگر نرخ مالیاتی در هر فعالیت اقتصادی کمتر یا بیشتر از سایر نرخها باشد ، یا وجود معافیت مالیاتی یا نرخهای صفر مالیات باعث آثار تخصیصی در اقتصاد شود ، خنثی بودن این مالیات منتفی است.
به هر حال، چنانچه هدف در پایه مالیات بر ارزش افزوده گسترده تر باشد و نرخهای مالیات به یکدیگر نزدیک تر باشند، درجه خنثی بودن مالیات بر ارزش افزوده بیشتر خواهد شد.
4- افزایش رشد اقتصادی در اکثر کشورهای توسعه یافته ، مالیات بر ارزش افزوده جایگزین مالیات بر مصرف و مالیاتهای دیگر ، بخصوص مالیات بر شرکتها شده است.
انتظار این است که این جایگزینی ، بر تولید و رشد اقتصادی آثار مثبتی داشته باشد.
اینک این سئوال مطرح است که اگر در جامعه اقتصادی، این مالیات برای اولین بار معرفی شده باشد و هدف از معرفی کردن آن نیز افزایش درآمد مالیاتی باشد ا9ا ، آیا باز هم چنین انتظاری متصور است ؟
در واقع، تاثیر مالیات بر ارزش افزوده بستگی به طراحی آن ، به خصوص در جایگزینی مالیاتهای دیگر دارد و از قبل قابل پیشگویی نیست.
ا10ا 5- کارایی اقتصادی در زمینه اثرگذاری اعمال مالیات بر ارزش افزوده بر کارایی اقتصادی ، برخی اقتصاددانان معتقدند از آنجا که ارزش افزوده برابر با رابطه زیر است ، اعمال این مالیات تبعیضی به زیان هیچیک از عوامل تولید ایجاد نکرده و می تواند کارایی اقتصادی را حفظ کند.
سود+اجاره+بهره+حقوق و مزد=ارزش افزوده 6- تراز پرداختها یکی از آثار غیر مستقیم مالیات بر ارزش افزوده ، تاثیر مثبت بر تراز پرداختهای کشور اجراکننده این مالیات است.
بدیهی است این نتیجه گیری زمانی صحت خواهد داشت که مالیات بر ارزش افزوده ، باعث تغییر در قیمتهای نسبی کالاهای وارداتی به صادراتی شود ، یعنی اگر پس از معرفی این مالیات قیمت کالاهای صادراتی ارزان و در مقابل ، قیمت کالاهای وارداتی گران شود یا حداقل بدون تغییر بماند، می توان به بهبود تراز پرداختها امیدوار بود .
چون در این مورد نمی توان انتظار تغییری در نرخ ارز داشت و فقط تغییرات فوق امکان تاثیرگذاری دارد، این نتیجه گیری به عوامل متعددی ارتباط می یابد.
هر چند ممکن است تجربیات بعضی کشورها موید اثر مثبت این مالیات برتر از پرداختها باشد ، اما پایه نظری آن اجبار خاص در جهت معین را بوجود نمی آورد.
7- گسترش بخش عمومی برخی منتقدان معتقدند که به کارگیری مالیات بر ارزش افزوده باعث گسترش بخش عمومی می شود و نیز قدرت سیاستگذاران مالی را افزایش می دهد .
در این راستا هر کاهش در درآمد دولت می تواند با افزایش نرخ یا پایه مالیات بر ارزش افزوده جبران شود.
علاوه براین، عنوان می شود که جانشین سازی مالیات بر ارزش افزوده به جای مالیاتهای با پایه محدود ، به دلیل گسترش پوشش مالیاتی، موجب افزایش درآمد مالیاتی می گردد .
از سوی دیگر ، اعمال نرخ بیشتر مالیات ممکن است که پرداخت کنندگان مالیات را به کار بیشتر تشویق کندو با گسترش تولید ، درآمد مالیاتی نیز افزایش یابد .
همچنین نظام کنترل متقابل مالیات بر ارزش افزوده باعث کاهش فرصتهای فرار مالیاتی می گردد و از این طریق نیز نسبت درآمد دولت و نسبت مالیات به کل تولید ناخالص ملی افزایش می یابد .
خلاصه این که تمام موارد پیش گفته هر کدام عاملی در جهت افزایش درآمد دولت و نیز گسترش بخش عمومی عنوان شده اند.
جمع بندی و نتیجه گیری - مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات بر فروش چند مرحلهای است که بر اساس درصدی از ارزش افزوده در هر مرحله تولید اخذ می شود.
- مالیات بر ارزش افزوده دارای سه نوع تولیدی ، مصرفی و درآمدی است ، نوع تولیدی وسیعترین پایه مالیاتی و نوع مصرفی کم ترین پایه مالیاتی را دارد .
نوع مصرفی کم ترین پایه مالیاتی را ایجاد می کند و کشورهای جامعه اروپا و بسیاری از کشورهای دیگر از این نوع استفاده می کنند.
نوع درآمدی نیز بر تولید خالص ملی تعلق می گیرد.
- مالیات بر ارزش افزوده دارای مزایا و معایبی است که مزایای آن را می توان ، خنثی بودن ، حداقل فرار مالیاتی ، حداقل تاثیر منفی بر تخصیص منابع ، سهولت ورود به پیمانها ، درآمدزایی و غیره نام برد .
از جمله معایب این مالیات نیز تنازلی بودن مالیات ، افزایش سطح قیمتها ، اشکالات اجرایی و غیره.
- این مالیات تاثیرات اقتصادی بر متغیرهای خرد و کلان اقتصادی دارد ، متغیرهایی مانند کارایی، سطح قیمتها ، تراز پرداختها ، سرمایه گذاری و پس انداز.
- از دلایل مهم به اجرا درآوردن مالیات بر ارزش افزوده ، افزایش سهم درآمدهای مالیاتی دولت ، کاهش فشار مالیاتی بر تولید و سرمایه گذاری مولد اقتصادی و افزایش کارایی نظام مالیاتی است.
منابع 1- کمیجانی ، اکبر ، "تحلیلی بر مالیات بر ارزش افزوده و بررسی مقدماتی امکان اجرای آن در اقتصاد ایران " ، نشر وزارت امور اقتصادی و دارایی ، پاییر 1374 2- صوفی مجید پور ، مسعود : " مالیات بر ارزش افزوده: تاریخچه ، مفهوم ، روش محاسبه " ، گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ، شماره مسلسل 6546.
3- مجله اقتصاد ایران ، شماره 21 ، آبان 1379 4- لایحه " مالیات بر ارزش افزوده" 5- پژویان ، جمشید ، " بررسی تبعات اقتصادی مالیات بر ارزش افزوده در اقتصاد ایران " ، فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی ، سال اول ، شماره اول ، تابستان 1380 VAT=Value Added Tax ا1ا ا2ا کمیجانی ، اکبر ، " تحلیلی بر مالیات بر ارزش افزوده و بررسی مقدماتی امکان اجرای آن در اقتصاد ایران " نشر وزارت امور اقتصادی و دارایی، پاییز 1374،ص52 Gross National Product = ا3ا تولید ناخالص ملی Product –Value Added Tax (P-VAT) ا4ا Income-Value Added Tax (I-VAT) ا5ا Consumption _Value Added Tax (C-VAT) ا6ا ا7ا مجله اقتصاد ایران ، شماره 21 ، آبان 1379 ا8ا لایحه مالیات بر ارزش افزوده ا9ا در مقدمه توجیهی لایحه مالیات بر ارزش افزوده ، یکی از اهداف به اجرا درآوردن قانون مالیات بر ارزش افزوده، افزایش درآمد مالیاتی عنوان شده است