دانلود مقاله پنبه

Word 86 KB 5749 40
مشخص نشده مشخص نشده هنر - گرافیک
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • پنبه, گیاهی که از غوزه آن در ریسندگی و بافندگی استفاده می شود بویژه انواع رشته کوتاه آن موسوم به گوسوپیوم هرباکیوم .

    این مقاله شامل این بخشهاست : 1) ایران 2) افغانستان 3) سرزمینهای عرب زبان 4) قلمرو عثمانی 5) آسیای مرکزی 6) پاکستان 1) ایران .

    الف ) تاریخچه پنبه در ایران احتمالا به دوران هخامنشیان بازمی گردد اما درباره کاشت پنبه پیش از دوره اسلامی ایران اطلاعات معتبر اندکی در دست است .

    ] به نوشته مؤلف حدودالعالم (ح 372) در مرو ری و ناحیه فارس کشت پنبه رواج داشته است (ص 94 130 142).

    مراکز تولید که احتمالا به مناطق کاشت گیاه نزدیک بود عبارت بود از: هرات نیشابور ری طبرستان آمل جبال اصفهان شوشتر خوزستان توز و آذربایجان ( رجوع کنید به اشپولر ص 395 سارجنت جاهای متعدد) [ .

    همچنین اشارات متعددی به پنبه در آثار شاعران بویژه شاهنامه فردوسی (کتاب سوم ج 5 ص 1475 1476 کتاب چهارم ج 6 ص 1999 2004) وجود دارد.

    ] در قرن هفتم / سیزدهم مارکوپولو به محصولات عمده ایران از جمله پنبه اشاره می کند (ج 1 ص 84) [ .

    ژان شاردن جهانگرد مشهور فرانسوی در قرن یازدهم / هفدهم که از ایران دوره صفویه بازدید کرده وجود کشتزارهای وسیع پنبه را تأیید کرده است (ج 2 ص 712).

    در اوایل قرن سیزدهم / نوزدهم کمپانی هندشرقی بریتانیا در مقابل کالاهایی مانند شکر ادویه رنگ و روغن پنبه خام را از ایران به هند صادر می کرد.

    در همین زمان جهانگردان به کشتزارهای پنبه در بسیاری از مناطق ایران از آذربایجان تا خراسان و شرق مازندران نواحی مرکزی اطراف یزد کاشان کرمان و قم اشاره کرده اند.

    در این زمان پنبه هنوز از محصولات تابستانی بود که در حدود فروردین کاشته می شد و در مرداد (در آب و هوای گرم و مرطوب سواحل دریای خزر) یا در مهر (در نواحی خشکتر مانند آذربایجان و نواحی اطراف شیراز) برداشت می شد.

    اما بیشتر پنبه کشت شده از گونه های تار کوتاه و زبر بود که همراه با نرخ بالای حمل ونقل فنون ابتدایی پرداخت و بسته بندی نادرست و غیردقیق سبب عدم موفقیت پنبه ایران در بازار اروپا شد (عیساوی ص 246247 249).

    پنبه علاوه بر این که منبع امرار معاش ساکنان مناطق کاشت پنبه بود برای صنعت نساجی داخلی و صنایع دستی که افراد بسیاری را به کار می گمارد ماده خام فراهم می آورد.

    بعلاوه تجاری شدن روبه رشد تولید پنبه در قرن سیزدهم / نوزدهم با افزایش اهمیت پنبه در تجارت خارجی ایران همراه بود.

    در اوایل قرن چهاردهم / آغاز قرن بیستم پنبه هم اصلیترین محصول فروشی و هم عمده ترین محصول صادراتی بود.

    دو عامل این فرآیند را تقویت می کرد: نخست محرک کوتاه مدت اما نیرومند جنگ داخلی امریکا در اوایل دهه 1860 میلادی (12771287) باعث کمبود بین المللی پنبه و افزایش شدید قیمت پنبه خام در بازار جهانی شده تولیدپنبه را در ایران و مناطق بسیار دیگری در خاورمیانه و هند و امریکای لاتین افزایش داد.

    در میان مسیرهای جدیدوگوناگون تجارت خارجی که درگزارشهای کنسولی بریتانیادرآن دوره ذکرشده است می توان ازمسیرهای بنادرخلیج فارس به هندومسیرتبریزبه مارسی نام برد(نوشیروانی ص 573574گیلبارص 354عیساوی ص 245).این تحول در نیمه همان دهه که قحطی پایان یافت و قیمت پنبه سقوط کرد ناگهان متوقف شد.

    عامل دوم و پایدارتر روسیه بود که به عنوان شریک تجاری عمده ایران دردهه های آخرقرن ظاهر شد.

    پنبه بسرعت مهمترین کالای صادراتی به روسیه شدوصادرات آندر1331به حدود00025تن رسید و بتدریج 9497% صادرات پنبه به بازارهای روسیه اختصاص یافت (انتنر ص 73).

    این افزایش تغییر ماهیت روابط اقتصادی بین دو کشور را تأیید کرده بوضوح درتمرکزکاشت پنبه دراستانهای مرزی تأثیرگذاشت .اگرچه پنبه از نقاط مختلف کشور از جمله اصفهان و یزد و کرمان صادر می شد یک سوم از کل صادرات ایران محصول خراسان بود.

    در واقع رفاه این استان تا حد زیادی به رشدتجارت پنبه در اواخر این قرن مربوط بود (مک لین ص 5 گیلبار ص 355).

    تجارت ایران روسیه به دلیل نرخ پایین حمل و نقل بسهولت انجام می گرفت که به سبب مجاورت جغرافیایی وتوسعه وپیشرفت راه آهن وجاده های ارتباطی بین دوکشور بود.

    اما روسیه با گرفتن تعرفه هایی اندک از ایران فروش مصنوعات پنبه ای با قیمتی ارزان حمایت از فعالیتهای بازرگانان روسی و ارمنی از طریق وام بانکی و همچنین انتقال ادارات کنسولی به استانهای شمالی و مرکزی (بویژه خراسان و اصفهان و کردستان ) سیاست بازرگانی تهاجمی را در پیش گرفت (انتنر ص 7374 نوشیروانی ص 572 کرزن ج 1 ص 269).

    پنبه در فرآیند تدریجی آغاز تجاری شدن کشاورزی ایران تأثیر مهمی داشت .

    در این فرآیند پنبه اغلب با سایر کالاها (بویژه تریاک و ابریشم ) و غلات مصرفی بخوبی رقابت می کرد (نوشیروانی ص 571579 گیلبار ص 360).

    جنگ جهانی اول در تولید پنبه تقریبا وقفه کامل ایجاد کرد اما از دهه 1300ش تولید دوباره به سطوح پیش از جنگ و به حدود بیست هزار تن در سال رسید.

    نخستین کارخانه پنبه پاک کنی ایران نیز در همان سالها (1298 ش ) بنیان نهاده شد.

    در 1302 ش شرکت جدید پرسخلوپک بذرهای امریکایی و مصری را میان کشاورزان توزیع و مزارع نمونه بیشتر در شمال ایجاد کرد (رستار ص 243).

    دردهه 1310ش درسایه سیاست مثبت دولت نسبت به صنعت منسوجات داخلی تولید دوباره افزایش یافت در1312ش دولت ایران قانون انحصارپنبه راتصویب کرد (گرگانی ص 185) که سود بی واسطه ای در تهیه پنبه خام برای کارخانه های جدیددربرداشت .دراواخراین دهه تولید به نقطه اوج 000 38 تن رسید اما فقط 600 5 تن یعنی درحدودیک پنجم کل صادرات در1292ش پنبه صادر می شد.

    این رقم نازل قدرت اشتیاق صنعتی شدن داخلی رانشان می دهد.پس ازوقفه به سبب جنگ جهانی دوم در بیشتر سالهای دهه 1320ش / 1940 میانگین تولید سالانه به حدودبیست هزارتن سقوط کردامادراوایل دهه 1330 ش دوباره از سطح تولید پیش از جنگ پیشی گرفت و بتدریج رونق بی سابقه ای در تولید و فرآوری پنبه در ایران پدید آمد.

    در 1324 ش انحصار پنبه لغو شد.

    از این گذشته در سالهای بعدی شماری از مؤسسات تخصصی شروع به کارکردند و ترویج و بهبود تولید پنبه به آنها واگذار شد.

    «سازمان پنبه ایران » (بعدها سازمان پنبه و دانه های روغنی ) در 1335 ش شروع به فعالیت کرد و برای نخستین بار معیارهای طبقه بندی برای محصول داخلی ارائه داد.

    اداره «اصلاح نبات ایستگاه ورامین » در 1338 ش به «مؤسسه تهیه و اصلاح نهال و بذر» تبدیل شد و به دنبال آن عمدتا خدمات علمی و توسعه را تدارک دید.

    در همان زمان «شرکت پنبه و ابریشم » باحمایت وزارت صنایع و معادن تأسیس شد تا با تشویقهای اقتصادی مناسب کشاورزان را به کاشت پنبه ترغیب کند (رستار ص 250252).

    در دهه های 1330 و 1340ش ایران در میان ده یا پانزده کشور نخست تولید کننده پنبه جای گرفت .

    صادرات نیز به طور منظم رشد یافت و بازار آن متنوعتر شد.

    مصرف داخلی پنبه و پنبه دانه نیز تا حدودی به سبب گسترش صنعت منسوجات و تا اندازه ای به دلیل تأسیس کارخانه ای جدید برای تولید روغن خوراکی افزایش یافت .

    افزایش تولید پنبه کاملا به تحولات جدید در دشتهای حاصلخیز گرگان بستگی داشت .

    در آغاز دهه 1310 ش کشت پنبه در این ناحیه رواج یافته بود بویژه پس از اینکه رضاشاه بیشتر زمینهای مزروعی را به مالکیت شخصی خود درآورد.

    استرداد این مالکیت به مالکان کشاورز پس از جنگ جهانی دوم سبب افزایش ناگهانی کشاورزی تجاری در مقیاسی وسیع در این ناحیه و جذب گروه زیادی از سرمایه دارانی شد که در جستجوی فرصتهای سرمایه گذاری سودآور در کشاورزی بودند.

    در 1339 ش در اولین سرشماری کشاورزی مازندران و گرگان 56% تمام مزارع پنبه (000 313 هکتار) و 65% از کل محصول (000 330 تن ) و در 1353 ش بترتیب 65% و 75% را به خود اختصاص دادند ( رجوع کنید به مرکز آمار ایران ص 210 272).

    بعلاوه قدرت تولید نیز بیشتر شد.

    در بیشتر دهه 1350ش بویژه نیمه اول آن افزایش تولید پنبه در ایران ادامه یافت اما در سالهای بعد این دهه تولید پنبه تحت تأثیر محدودیتهای کلی تر در کشاورزی ایران قرار گرفت که به رونق شدید و ناگهانی تولید نفت مربوط بود.

    در 1357ش نواحی کاشت پنبه به حدود یک سوم و محصول به حدود یک چهارم در مقایسه با 1352 ش کاهش یافت (حکیمیان ص 122123).

    منابع : ] حدودالعالم من المشرق الی المغرب چاپ منوچهر ستوده تهران 1340 [ ] ژان شاردن سفرنامه شاردن ترجمه اقبال یغمایی تهران 13721375 ش ابوالقاسم فردوسی شاهنامه فردوسی چاپ ژول مول تهران 1369 ش [ م .گرگانی اقتصاد گرگان و گنبد و دشت تهران 1350 ش مرکز آمار ایران سالنامه آماری کشور: 1356 تهران 1356 ش G.

    N.

    Curzon, Persia and the Persian question, London 1892; M.

    L.

    Entner, Russo-Persian commercial relations , 1828-1914 , Gainesville 1965; G.

    G.

    Gilbar, "Persian agriculture in the late Qa ¦ ja ¦ r period, 1860-1906.

    Some economic and social aspects", Asian and African studies , 12 (1978), 312-365; H.

    Hakimian, Labor transfer and economic development.

    Theoretical perspectives and case studies from Iran, Hemel Hempsteas, U.K., 1990; C.Issawi, ed., The economic history of Iran 1800-1914, Chicago 1971; H.W.

    Maclean, "Report on the condition and prospects of British trade in Persia", in U.K., Parliament, Accounts and papers 95, London 1904; V.F.

    Nowshirvani, "The beginnings of commercialized agriculture in Iran", in A.

    Udovitch, ed., The Islamic Middle East 700-1900.

    Studies in economic and social history , Princeton, N.J.

    1981, 547-591; [Marco Polo, The book of Ser = Marco Polo: the Venetin concerning the kingdoms and marvels of the East, translated and edited, with notes by Henri Yule, 1871, 3rd.

    ed.

    by Hery Cordier, 1903-1920, repr., London 1975]; H.

    Rasta ¦ r, "Factors affecting income from cotton cultivation", Tah ¤ q i ¦ qa ¦ t-e eqtes ¤ a ¦ d i ¦ , 3/9-10 (August 1965), 234-252; [R.B.Serjeant, Islamic textiles.

    Material for a history up to the Mongol conquest, Beirut 1972; B.Spuler, Iran in frدh-islamischer Zeit , Wiesbaden 1952].

    برای صورت کامل منابع رجوع کنید به ایرانیکا ذیل "Cotton" .

    / حسن حکیمیان تلخیص از ( ایرانیکا ) / ب ) در سالهای نخستین پس از انقلاب اسلامی عواملی چون فرار زمینداران بزرگ مناطق پنبه خیز خصوصا منطقه گنبد و گرگان خرد شدن اراضی وسیع و یکپارچه کشت مکانیزه پنبه اداره نامطلوب مؤسسات کشاورزی بلاتکلیف ماندن وضع مالکیت اراضی و پایین بودن سطح درآمد حاصل از این زراعت در قیاس با فعالیتهای رایج در سایر بخشها در افت تولید پنبه مؤثر افتاد.

    در 1358ش با وجود رونق بازار پنبه در بازارهای جهانی به سبب مصادف شدن زمان آماده سازی زمین و تهیه مواد زراعتی محصول پنبه با شرایط ناشی از اوج گیری انقلاب اسلامی در ماههای آخر 1357ش تولید از 177 هزار تن در 1356ش به 133 هزار تن کاهش یافت .

    در 1359ش سطح زیر کشت به 145 هزار هکتار یعنی پایینترین میزان خود تقلیل یافت (مرکز تحقیقات روستائی و اقتصاد کشاورزی 1363 ش الف ص 2 همو 1363 ش ب ص 23).

    در آذر 1358 به سبب کاهش تولید و نیاز بازار داخلی صدور پنبه به خارج از کشور ممنوع شد و بنابر نیاز بازار داخلی به انواع پنبه الیاف نخ و منسوجات پنبه ای مقداری ارز صرف ورود این اقلام شد (همان ص 4).

    در 1360ش برای مقابله با تنزل سطح کشت و تولید پنبه و رفع بحران دولت سیاستهای تشویقی چون اعلام قیمتهای تضمینی و کمک نقدی به پیمانکاران طرح پنبه را به اجرا درآورد که این سیاستها تا 1371ش ادامه یافت .

    در 1367ش طرح افزایش تولید پنبه در چارچوب برنامه پنجساله اول (13681372) تهیه و تصویب شد.

    این طرح مشتمل بر هفت پروژه با هدف افزایش تولید وش (پنبه پاک نکرده ) از 000 341 تن در سال پایه (1367) به 000 452 تن در سال پایانی برنامه (1372) از 1368 به اجرا درآمد.

    پروژه های هفتگانه مشتمل بود بر تهیه بذر مادر بهبود کیفیت بذرهای گواهی شده لینترگیری (مرحله آماده سازی برای روغن گیری ) بهبود تصفیه وش بهبود روشهای کاشت و داشت و برداشت پنبه ترویج پنبه کاری و آموزش پنبه کاران و ایجاد گسترش شبکه های مبارزه با آفات و بیماریها و علفهای هرز پنبه (ایران .

    وزارت کشاورزی ص 1).

    مقایسه مقادیرموردنظربرنامه باوضع اجرایی حاکی از این است که سطح زیرکشت و تولید سیر نزولی و عملکرد درهکتاروش باکمی فاصله ازبرنامه روندافزایشی داشته است (همان ص 2 برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به ص 8نمودار).کاهش سطح زیرکشت وتولیدوش نشان دهنده کاهش تمایل کشاورزان در تخصیص اراضی خود به کشت پنبه است که ناشی ازشرایط نامناسب بازارپنبه ودرنتیجه عدم صرفه اقتصادی آن برای کشاورزان بوده است (همان ص 2).

    به طور مشخص اجرای «طرح افزایش تولید» برنامه پنجساله اول تا 1370ش با موفقیت همراه بود اما از1371ش به علت افزایش قیمت تولیدات زراعتی دیگری چون دانه های روغنی (سویا) از میزان سطح کشت وتولیدپنبه کاسته شد به طوری که در 1372ش میزان سطح کشت و تولید پنبه بترتیب با 148 هزار هکتار و 900 هزار تن به پایینترین سطح خود طی چهل سال گذشته رسید ( تاریخچه پنبه ایران ص 5 کمیته بین المللی مشاوره پنبه ص 67) و در این سال برای اولین بار 300 3 تن و در سال بعد هشت هزار تن پنبه از جمهوریهای آسیای مرکزی وارد کشور شد (همانجا ایران .

    وزارت کشاورزی ص 25).

    کاهش تولید پنبه از یک طرف و پایین بودن کیفیت پنبه های وارداتی نسبت به پنبه داخلی از طرف دیگر قیمت پنبه را در 1373ش افزایش داد و باعث افزایش سطح کشت و تولید در 1374ش گردید.

    در 1375ش میزان سطح کشت و تولید پنبه بترتیب به 318 311 هکتار و 829 175 تن بالغ شد که بالاترین رقم طی سالهای پس از انقلاب اسلامی است (ایران .وزارت کشاورزی ص 24 تاریخچه پنبه در ایران کمیته بین المللی مشاوره پنبه همانجاها).

    در 1374ش برنامه پنجساله دوم زراعت پنبه (1374 1378)درقالب برنامه پنجساله دوم توسعه به اجرادرآمد.این برنامه با توجه به میزان نیاز کارخانه های نساجی کشور به الیاف پنبه درطی دوره اجرایی برنامه که بالغ بر133تا 198 هزار تن می گردد اهدافی را پیش بینی کرده که مشتمل است برتأمین مواداولیه صنایع نساجی وروغن کشی با کیفیت ممتاز و تهیه فرآورده های مرغوب پایین آوردن هزینه تولیددرواحدسطح وتسهیل درعملیات زراعی و افزایش عملکرد وش .

    پیش بینی عملکرد در برنامه رشدی معادل 320 کیلوگرم وش در هکتار نسبت به سال پایه (1374ش ) است (ایران .

    وزارت کشاورزی ص 3435).

    به رغم کاهش کیل (درصد الیاف به وش ) که مهمترین عامل در عملکرد به شمار می رود عملکرد پنبه طی سالهای برنامه افزایش قانع کننده ای نداشت و به همین دلیل از 1375 ش طرحی به نام «طرح پایدار پنبه »درکشوربه اجرادرآمد.

    همچنین اشارات متعددی به پنبه در آثار شاعران بویژه شاهنامه فردوسی (کتاب سوم ج 5 ص 1475ـ 1476 کتاب چهارم ج 6 ص 1999 2004) وجود دارد.

    اما بیشتر پنبه کشت شده از گونه های تار کوتاه و زبر بود که همراه با نرخ بالای حمل ونقل فنون ابتدایی پرداخت و بسته بندی نادرست و غیردقیق سبب عدم موفقیت پنبه ایران در بازار اروپا شد (عیساوی ص 246ـ247 249).

    دو عامل این فرآیند را تقویت می کرد: نخست محرک کوتاه مدت اما نیرومند جنگ داخلی امریکا در اوایل دهه 1860 میلادی (1277ـ1287) باعث کمبود بین المللی پنبه و افزایش شدید قیمت پنبه خام در بازار جهانی شده تولیدپنبه را در ایران و مناطق بسیار دیگری در خاورمیانه و هند و امریکای لاتین افزایش داد.

    در میان مسیرهای جدیدوگوناگون تجارت خارجی که درگزارشهای کنسولی بریتانیادرآن دوره ذکرشده است می توان ازمسیرهای بنادرخلیج فارس به هندومسیرتبریزبه مارسی نام برد(نوشیروانی ص 573ـ574گیلبارص 354عیساوی ص 245).این تحول در نیمه همان دهه که قحطی پایان یافت و قیمت پنبه سقوط کرد ناگهان متوقف شد.

    پنبه بسرعت مهمترین کالای صادراتی به روسیه شدوصادرات آندر1331به حدود00025تن رسید و بتدریج 94ـ97% صادرات پنبه به بازارهای روسیه اختصاص یافت (انتنر ص 73).

    تجارت ایران ـ روسیه به دلیل نرخ پایین حمل و نقل بسهولت انجام می گرفت که به سبب مجاورت جغرافیایی وتوسعه وپیشرفت راه آهن وجاده های ارتباطی بین دوکشور بود.

    اما روسیه با گرفتن تعرفه هایی اندک از ایران فروش مصنوعات پنبه ای با قیمتی ارزان حمایت از فعالیتهای بازرگانان روسی و ارمنی از طریق وام بانکی و همچنین انتقال ادارات کنسولی به استانهای شمالی و مرکزی (بویژه خراسان و اصفهان و کردستان ) سیاست بازرگانی تهاجمی را در پیش گرفت (انتنر ص 73ـ74 نوشیروانی ص 572 کرزن ج 1 ص 269).

    در این فرآیند پنبه اغلب با سایر کالاها (بویژه تریاک و ابریشم ) و غلات مصرفی بخوبی رقابت می کرد (نوشیروانی ص 571ـ579 گیلبار ص 360).

    در همان زمان «شرکت پنبه و ابریشم » باحمایت وزارت صنایع و معادن تأسیس شد تا با تشویقهای اقتصادی مناسب کشاورزان را به کاشت پنبه ترغیب کند (رستار ص 250ـ252).

    در 1357ش نواحی کاشت پنبه به حدود یک سوم و محصول به حدود یک چهارم در مقایسه با 1352 ش کاهش یافت (حکیمیان ص 122ـ123).

    منابع : ] حدودالعالم من المشرق الی المغرب چاپ منوچهر ستوده تهران 1340 [ ] ژان شاردن سفرنامه شاردن ترجمه اقبال یغمایی تهران 1372ـ1375 ش ابوالقاسم فردوسی شاهنامه فردوسی چاپ ژول مول تهران 1369 ش [ م .گرگانی اقتصاد گرگان و گنبد و دشت تهران 1350 ش مرکز آمار ایران سالنامه آماری کشور: 1356 تهران 1356 ش G.

    در 1359ش سطح زیر کشت به 145 هزار هکتار یعنی پایینترین میزان خود تقلیل یافت (مرکز تحقیقات روستائی و اقتصاد کشاورزی 1363 ش الف ص 2 همو 1363 ش ب ص 2ـ3).

    در 1367ش طرح افزایش تولید پنبه در چارچوب برنامه پنجساله اول (1368ـ1372) تهیه و تصویب شد.

    در 1374ش برنامه پنجساله دوم زراعت پنبه (1374ـ 1378)درقالب برنامه پنجساله دوم توسعه به اجرادرآمد.این برنامه با توجه به میزان نیاز کارخانه های نساجی کشور به الیاف پنبه درطی دورهاجرایی برنامه ــ که بالغ بر133تا 198 هزار تن می گردد ــ اهدافی را پیش بینی کرده که مشتمل است برتأمین مواداولیه صنایع نساجی وروغن کشی با کیفیت ممتاز و تهیه فرآورده های مرغوب پایین آوردن هزینه تولیددرواحدسطح وتسهیل درعملیات زراعی و افزایش عملکرد وش .

    وزارت کشاورزی ص 34ـ35).

    به رغم کاهش کیل (درصد الیاف به وش ) که مهمترین عامل در عملکرد به شمار می رود عملکرد پنبه طی سالهای برنامه افزایش قانع کننده ای نداشت و به همین دلیل از 1375 ش طرحی به نام «طرح پایدارپنبه »درکشوربه اجرادرآمد.

    نتیجه اجرای این طرح در 1378ش مطلوب و رضایتبخش بود به طوری که در سطح حدود 46 هزار هکتار پنبه کاری متوسط عملکرد پنبه به 900 2 کیلوگرم در هر هکتار افزایش یافت .

    در پایان این طرح ــ که به مدت پنج سال ادامه خواهد داشت ــ پیش بینی شده است که عملکرد متوسط کشور در سطح دویست هزار هکتار پنبه کاری به 250 3 کیلوگرم در هر هکتار برسد ( گزارش بررسی دو دوره هشت ساله کشت پنبه در دهه های 1350 و 1370 ص 3).

    تحلیلی مقایسه ای که اداره کل پنبه و دانه های روغنی ایران از وضع پنبه کشور در سالهای بعد و قبل از انقلاب اسلامی به عمل آورده حاکی از آن است که عملکرد پنبه در کشور طی سالهای اخیر نسبت به سالهای قبل از انقلاب افزایش یافته است .

    براساس این تحلیل کاهش سطح کشت پنبه در کشور که بیشتر در استانهای شمالی مصداق داشته و بر اثر تغییر در الگوی کشت پدیدار شده بیشتر به مسائل بازرگانی پنبه ارتباط دارد که در اثر کوچک شدن اراضی زراعی جانشین شدن زراعتهای رقیب و امکان کشت دو محصول در یک سال به وجود آمده است (همان ص 3ـ4).

    منابع : ایران .

    وزارت کشاورزی .

    شورای برنامه ریزی کشاورزی و آب .

    گروه برنامه ریزی زراعت برنامه پنجساله دوم زراعت پنبه تهران 1376 ش تاریخچه پنبه در ایران .

    کرج : وزارت کشاورزی اداره کل پنبه و دانه های روغنی ایران 1377 ش گزارش دو دوره هشت ساله کشت پنبه در دهه های 1350 و 1370کرج :وزارت کشاورزی اداره کل پنبه و دانه های روغنی ایران 1378 ش مرکز تحقیقات روستائی و اقتصاد کشاورزی گزارش اقتصادی پنبه تهران 1363 ش الف همونگاهی به مسایل و مشکلات بازار پنبه در 1363 تهران 1363 ش ب International Cotton Advisory Committee, Co: world statistics , Washington, D.C.

    1998.

    / جواد کریمی / 2) افغانستان .

    واژه پنبه در افغانستان به دو صورت پخته (فارسی تاجیکی ) و پمبه (فارسی دری ) به کار می رود.

    کشت پنبه در افغانستان در پیش از اسلام رواج داشته است .

    به نوشته برخی منابع در اواخر قرن چهارم / دهم پوشاک پنبه ای در بست هرات و کابل تولید و صادر می شد ( حدودالعالم ص 103 ثعالبی ص 247 ادریسی ج 1 ص 196 ابن حوقل ص 450).

    بنابراین پنبه باید در اطراف همین مراکز کشت شده باشد.

    از اوایل قرن سیزدهم / نوزدهم افغانستان دیگر صادر کننده پوشاک پنبه ای نبود.

    در واقع صنعت فعال بافت پنبه منحصرا داخلی باقی مانده بود اما در آخرین دهه های همین قرن افزایش تقاضای صنعت پنبه روسیه انگیزه ای قوی برای کاشت پنبه در سرزمینهای پست واحه آسیای مرکزی از جمله شمال افغانستان ایجاد کرد.

    در جریان جنگ داخلی بازار روسیه سقوط کرد و کشت خشخاش به جای پنبه در هرات رواج یافت (مارکووسکی ص 98ـ99).

    تولید پنبه در اطراف مزارشریف که در اواخر دهه 1300ش به طور قطع ناحیه اصلی کشت پنبه در افغانستان بود وضع بهتری داشت اما در 1309 ش هجوم ملخها بیشتر محصول را نابود کرد ( پمبه در افغانستان ص 5).

    گام سرنوشت سازتر برای آینده کاشت پنبه در افغانستان بنیانگذاری شرکت اتحادیه ولایت شمالی در 1314 ش بود.

    این شرکت خصوصی به رهبری مقتدرانه عبدالعزیز لندنی (1279ـ1329ش ) بازرگان سرشناس کابل سیاست برنامه ریزی منطقه ای را برای کشت پنبه براساس ترکیب رشد صنعتی و کشاورزی در افغانستان به اجرا درآورد (دوپری 1966 ص 3 به بعد همو 1973 ص 471 به بعد).

    ناحیه انتخاب شده قطغن بود که دولت در آنجا هزاران هکتار زمینهای باتلاقی و مالاریاخیز را در اطراف بغلان و قندوز با بیگاری احیا می کرد شرکت قطعات زیادی از این زمینهای احیا شده را خرید و آنها را به اجاره دارانی از نواحی مختلف واگذار کرد و آنان را ملزم ساخت که یک ششم (پس از 1327 ش /1948 یک دهم ) از زمینهای مزروعی را به کاشت پنبه اختصاص دهند.

    بعلاوه شرکت برنامه جایگزین کردن پنبه تار بلند امریکایی ( گوسوپیوم هیرسوتوم ) را به جای انواع پنبه تار کوتاه ( گوسوپیوم هرباکیوم ) برای مثال غوزه قوقندی کوکله (از کوک ترکی به معنای سبز + کله فارسی به معنای غوزه پنبه = پنبه غوزه سبز) و سیاه چگت (از چیگیت ترکی به معنای تخم پنبه = پنبه تخم سیاه دورفر ج 3 ص 88 پمبه در افغانستان ص 4) در پیش گرفت .

    پنبه تار کوتاه تقاضای کمتر و کمتری در بازار جهانی پیدا کرد.

    شرکت کوشید تا بذر پنبه محلی را خریداری و 500 2 تن بذر از نوع ممتاز وارداتی را به رایگان عرضه کند ( پمبه در افغانستان ص 7).

    به این ترتیب با تأمین ذخایر پنبه کاملا مرغوب شبکه ای از ایستگاههای جمع آوری مجهز به ماشینهای پنبه پاک کنی و روغن کشی وارد شده از اتحاد جماهیرشوروی (و بعدها از بریتانیای کبیر) بنیان گذاشت .

    الیاف پنبه به بازارهای خارجی (اتحاد جماهیر شوروی آلمان ) و همچنین به بازار داخلی که پس از تکمیل دو کارخانه پنبه در جبل السراج (1316 ش ) و پل خمری (1321 ش رجوع کنید به ادامه مقاله ) رونق یافته بود فروخته می شد و پنبه به «طلای سفید» قطغن و عنصر اصلی در تجارت خارجی افغانستان تبدیل شد.

    در نیمه دهه 1310ش / 1930 چندین شرکت تجاری دیگر تأسیس شد و رسما پیگیری سیاست مشابه در سایر مناطق مستعد افغانستان را به عهده گرفت (حسن خان ص 33 به بعد) اما هیچ پیشرفت مهمی در کاشت پنبه در خارج از قطغن روی نداد.

    سرانجام شرکت اتحادیه شمالی انحصار تجارت پنبه خام را به دست آورد و به نام شرکت پنبه معروف شد.

    نمودار تولید از یک سو صعود ناگهانی تا نیمه دهه 1350ش / 1970 و از سوی دیگر تغییر شدید محصول از یک سال تا سال بعد را نشان می دهد.

    از زمان برنامه ریزی اقتصادی در 1335 ش پنبه همواره بالاترین اولویت را در سیاست توسعه ملی افغانستان داشته است .

    دولت نخست از طریق ملی کردن نسبی شرکت پنبه که بسیار پرسود بود تمام امور تولید پنبه را در اختیار گرفت .

    بعدها در پی کودتای جمهوریخواهان در 1352 ش شرکت که در 1340 ش به «سپین زر» («طلای سفید» به زبان پشتو) تغییر نام داده بود کاملا ملی شد (سدید ص 17).

    سپس مقامات دولتی سیاست التقاطی اعمال فشار (کاشت اجباری ) و متقاعدسازی (برنامه های توسعه کشاورزی حمایت از قیمت ) را در پیش گرفتند تا به اهداف تولیدی خود دست یابند و گاهی بیش از آنچه انتظار می رفت موفق بودند.

    در نیمه دوم دهه 1350ش / 1970 پنبه دومین محصول عمده پس از گندم و عمده ترین محصول فروشی در سراسر ولایت هلمند بود (ایالات متحده .

    آژانس توسعه بین المللی ص 58 به بعد 110).

    هرچند مدرک کافی وجود ندارد روند مشابهی در دره هریرود مرکزی در اطراف هرات و در واحه سفلای بلخاب در غرب مزار شریف بویژه در اطراف شورتپه روی داد.

    شرکت دولتی بذر افغان در 1364 ش /1985 و 1365 ش /1986 بترتیب 883 6تن و 901 5 تن بذر از دو مزرعه نمونه در مارجه (هلمند) و لرخابی (بغلان ) عرضه کرد.

    کاشت انواع بومی به طور رسمی در همه چهار ناحیه عمده کاشت تجاری پنبه ممنوع شد و امروزه فقط در نواحی مرزی به جا مانده است .

    از آنجا که دولت بانی بیشتر پیشرفتهای دهه های 1340 و 1350ش بود شگفت آور نیست که کاهش قدرت دولت و از دست دادن نظارت بر چندین ناحیه عمده تولیدی در دهه 1360ش سبب کاهش شدید کشت و تولید پنبه بوده باشد.

    پنبه در افغانستان عمدتا محصولی تابستانه و آبی است .

    برعکس ایران پنبه دیمی در افغانستان محصولی حاشیه ای است که به نقاط معینی در دامنه های پست کوهستانی در بخش شمالی کشور محدود می شود.

    در تمام مناطقی که به انداره کافی پست اند و متوسط دما در سردترین ماه سال به زیر صفر نمی رسد این شرایط تأمین می شود.

    بنابراین پنبه در بیشتر دره های کوهستانی از جمله حوضه کابل قابل کشت نیست اما در دره پست تر ناحیه کوهستان در شمال کابل ــ که کشت پنبه زمانی در آن متداول بود ــ قابل کاشت است (لرد ص 528 واویلوف و بوکینیچ ص 390 بل ص 273).

    افزایش قیمت پنبه خام در 1359ش حدود 20% 1362ش حدود 60% و 1367ش حدود 100% بوده است .

    با وجود این از آنجا که این افزایشها در عمل برای بازگرداندن کشت پنبه به سطح پیشین آن کافی نبود مقامات افغانی قوانین تشویقی جدیدی وضع کردند برای مثال توزیع کالاهای اساسی (شکر روغن خوراکی صابون و غیره ) با قیمت یارانه ای به همه کشتکاران پنبه و تحویل یک تن کود در برابر هر یک تن پنبه تولید شده ( پلان انکشاف ص 25).

    از سوی دیگر گزارش شده است که چندین فرمانده مجاهدان افغانی به کشاورزان فرمان داده اند که به جای پنبه گندم بکارند.

    بنابراین کاشت پنبه به یکی از مهمترین برگهای برنده در کشمکش قدرت در افغانستان تبدیل شد که از اهمیت واقعی آن برای اقتصاد ملی کشور هم به عنوان منبع فعالیت صنعتی و هم به عنوان یکی از اقلام اصلی تجارت خارجی فراتر می رفت .

    پنبه به اساس و پایه انواع مصنوعاتی تبدیل شده است که بر روی هم تنها شاخه مهم بخش صنعتی کوچک افغانستان را تشکیل می دهند.

    اما تنوع صنعتی همراه کاهش اخیر تولید پنبه خام در سرتاسر دو دهه گذشته به زوال نسبی این شاخه منجر شده است .

    صنایع پنبه افغان به دو گروه اصلی صنایع پنبه پاک کنی و فرآوری بذر و صنایع نساجی قابل تقسیم است .

    صنایع پنبه پاک کنی (حلاجی ) و فرآوری بذر تا اواخر دهه 1350ش / 1970 به طور منظم گسترش یافت تا پاسخگوی افزایش محصول پنبه خام باشد.

    کارخانه پنبه پاک کنی گرشک (در ولایت هلمند) آخرین کارخانه ای بود که در آبان 1357 افتتاح شد.

    در مقایسه با نواحی هرات و هلمند که بتازگی تجهیز یافته اند و امکانات صنعتی در آنها فقط در یک یا دو مکان متمرکز شده است در نواحی قدیمتر کشت پنبه در افغانستان شمالی شبکه های وسیع مراکز صنعتی کوچک وجود دارد که هر یک از آنها بر مرحله متفاوتی از فرآوری پنبه متمرکز است .

    اما باید یادآور شد که بهترین اطلاعات موجود درباره باکتریای مرکزی در حوالی مزار شریف از اوایل دهه 1350ش / 1970 است دوره ای که در آن چهار شرکت خصوصی پنبه پاک کنی در این منطقه بشدت با یکدیگر رقابت می کردند و این رقابت به زیاده روی در خرید تجهیزات منجر شد.

    هنگامی که این شرکتها در 1353ش در یکدیگر ادغام و به یک شرکت دولتی تبدیل شدند واحدهای صنعتی بسیاری تعطیل شد.

    به هرحال تصویر روشنی از موقعیت فعلی در دست نیست (ناتان ص 3 104).

    نساجی مهمترین صنعت تولیدی در افغانستان در اختیار پنج کارخانه دولتی است سه کارخانه قدیمتر پنبه در افغانستان همچنین دو کارخانه دیگر که بزرگترین کارخانه های افغانستان اند به «شرکت نساجی افغان » وابسته اند که در حدود 55 تا 60% کل تولید ملی الیاف پنبه را تولید می کند و در دهه 1360ش / 1970 نمایندگیهای فروش در سراسر کشور دست کم یک نمایندگی در هر ولایت را اداره می کرد.

    پیشرفت صنعت نساجی ملی سبب کاهش صنایع دستی سنتی شده است ( رجوع کنید به گروتسباخ ص 249) اما این صنعت نباید نادیده گرفته شود: در ارزیابی 1353ش در یازده ولایت شامل همه ولایتهای عمده کشت پنبه و بیشتر ولایتهای پرجمعیت بیش از پنج هزار کارگاه تولید کالای پنبه ای دستباف با مجموع بیش از ده هزار بافنده سرشماری شد.

    کاهش بافت دستی پنبه پیش از ایجاد صنعت نساجی ملی شروع شد یعنی در اوایل قرن سیزدهم / نوزدهم که پارچه پنبه ای وارداتی به طور روزافزونی در دسترس قرار گرفت .

    دهها سال است که ارزش واردات پارچه پنبه ای بسیار پایینتر از صادرات پنبه محلوج است .

    واردکنندگان عمده پنبه افغانستان کشورهای سوسیالیستی اروپا و اتحاد جماهیر شوروی بودند که کشور اخیر بجز سالهای معدودی بزرگترین بازار پنبه افغان در قرن چهاردهم / بیستم بوده است .

    پیش از 1359ش / 1980 آلمان غربی و بریتانیای کبیر نیز مقدار قابل ملاحظه ای از پنبه افغانستان را هر چند کمی نامنظم وارد کردند.

    هیچ نوع پارچه پنبه ای بافته شده در محل از افغانستان صادر نمی شود.

    منابع : ابن حوقل کتاب صوره الارض چاپ کرامرس لیدن 1967 ] محمدبن محمد ادریسی کتاب نزهه المشتاق فی اختراق الا´فاق قاهره بی تا.

    [ پلان انکشاف اقتصادی و اجتماعی سال 1367 کابل 1367 ش پمبه در افغانستان کابل ?] 1334 ش [ ] عبدالملک بن محمد ثعالبی لطائف المعارف ترجمه علی اکبر شهابی خراسانی مشهد 1368 ش حدودالعالم من المشرق الی المغرب چاپ منوچهر ستوده تهران 1340 ش [ حسن خان «پمبه در افغانستان » مجله اقتصاد (کابل ) ش 217 (1319 ش ) ص 23ـ35 ع .ر.سدید «پمبه در افغانستان » جغرافیا (کابل ) 2/1 (1343 ش ) ص 1ـ22 M.

    J.

    Bell, ed., An American engineer in Afghanistan , Minneapolis, Minn., 1948; G.

    Doerfer, Tدrkische und mongolische Elemente in Neupersischen , Wiesbaden 1963- 1975; L.

    Dupree, Afghanistan, Princeton, N.

    1973; idem, Kabul gets a supermarket.

    The birth and growth of an Afghan enterprise, Hanover, N.

    H.

    1966; E.

    Grخtzbach, kulturgeographischer Wandel in Nordost- Afghanistan seit dem 19.

    Jahrhundert, Germany 1972; B.Lord, ``Some account of a visit to the plain of Koh-i Daman, the mining district of Ghorband, and the pass of Hindu kush,'' JASB , 7 (1838), 521-537; B.Markowski, Die materielle Kultur des Kabulgebietes, Leipzig 1932; R.R.Nathan, Sectorial planning study of Agriculture, [Kabul] 1971; United States.

    Agency for International Development, 1975 farm economic survey of the Helmand Valley, Kabul [1978]; N.I.

    Vavilov and D.D.

    Bukinich, Zemledel'chesk i § Afganistan , Leningrad 1929.

    / د.

    بالان تلخیص از ( ایرانیکا ) / 3) سرزمینهای عرب زبان .

    در دوره فتوحات مسلمانان چون گذشته پنبه از هند به نواحی شرقی ایران و سرزمینهای مجاور آن وارد می شد.

    در این دوره پنبه در همه جا کشت می شد و صنعت شکوفای آن در این نواحی کالاها و فرآورده های پنبه ای تولید می کرد.

    جغرافیدانان مسلمان در وصف اقتصاد این سرزمینها در دوره عباسیان به طور خاص از فرآورده های پنبه ای سخن می گویند و دلایل کافی این فرض را ثابت می کند که مراکز صنعتی از پنبه ای که در همین نواحی کشت می شد استفاده می کردند.

    در پایان قرن سوم و آغاز قرن چهارم هرچند در بین النهرین علیا پنبه کشت می شد اما شامات و فلسطین بخش جدیدی در کشاورزی ایجاد کردند.

    اصطخری در نیمه اول قرن چهارم می نویسد که در اکثر سرزمینهای رأس العین در بین النهرین علیا پنبه کشت می شد (ص 74).

    ابن حوقل (ص 222) از کشتزارهای پنبه و فرآورده های پنبه در شهر عربان در همین استان و مقدسی (ص 145) از کشت پنبه در ناحیه حران سخن به میان می آورد.

    در قرن چهارم در ولایت حلب و در فلسطین در منطقه حوله و در جولان نزدیک بانیاس * پنبه زیادی کشت می شد.

    از وصف مقدسی (ص 180) درباره فلسطین می توان نتیجه گرفت که در حوالی بیت المقدس نیز پنبه کشت می شده است .

    در نوشته ای از ابن حوقل درباره نواحی منتهی الیه بین النهرین مشخص می شود که حاکمان محلی دولت و مزارع وسیعی ایجاد کردند و به تولیدات کشاورزی صنعتی همچون پنبه پرداختند در نتیجه کشت پنبه در این نواحی افزایش قابل توجهی یافت .

    گرچه ابن حوقل از حمدانیان نام می برد (ص 213) اما دلایلی بر این که خاندانهای دیگری نیز در این کار دست داشته اند وجود دارد.

    در هر صورت به نسبت کل محصولات کشاورزی در این سرزمینها کشت پنبه نقش نسبتا کمتری داشته است .

    ابن حوقل مشخص می سازد که پنبه از ناحیه بین النهرین علیا به شام وارد می شده است (ص 222).

    پاپیروسهای متعددی حاکی از آن است که کشت پنبه در مصر در قرون دوم تا چهارم نیز انجام می شده است اسناد تاریخی به کشت پنبه در زمان حکومت فاطمیان اشاره می کند.

    به گفته ادریسی (ج 1 ص 315ـ316) حتی در این دوره پنبه از مصر به لیبی صادر می شد.

    از طرفی بسیاری اسناد و مدارک یهودی ـ عربی در جنیزه حاکی از آن است که از نیمه دوم قرن پنجم و نیمه اول قرن ششم پنبه و کالای پنبه ای از سیسیل (صقلیه ) و بخصوص از شام و فلسطین (به مصر) وارد می شده است .

    شواهد مشابهی حاکی از آن است که در همین دوره در کشور مغرب نیز پنبه تقریبا در همه جا ولی به میزان نسبتا کمی کشت می شده است .

    ابن حوقل به کشتزارهای پنبه در مناطق تونس و مسیله در الجزایر اشاره می کند (ص 73ـ74 85ـ86).

    ابوعبید بکری نیز به کشت پنبه در استان مسیله اشاره نموده در وصف خود از مستغانم در نواحی غربی الجزایر از آن مشروحتر و بیشتر سخن می گوید.

    طبق نقل جغرافیدانان مسلمان در مراکش در نواحی فاس تادله بصره و کورت پنبه کشت می شده است .

    در قرن چهارم در اندلس و در اشبیلیه (سویل ) و در ناحیه وادی آش (گوادیخ ) تا شرق غرناطه (گرانادا) نیز پنبه کشت می شده است .

    در دوران جنگهای صلیبی کشت پنبه تا حد زیادی در شامات بخصوص در استانهای شمالی گسترش یافت .

    قراردادهای بین ونیز و حکمرانان ایوبی حلب و صهیون حاکی از صادرات پنبه از قلمرو این حکمرانان است .

    با این حال رشد و ترقی کشت پنبه در سوریه می بایست بعدها یعنی پس از سقوط دولتهای صلیبی اتفاق افتاده باشد.

    وقتی کشاورزان بازار پر رونق شهرهای صلیبیون را از دست دادند بازار غله اشباع شد و در نتیجه آنان دوباره به کشت پنبه روی آوردند.

    پیشتر در 703/ 1304 بعضی از نمایندگان بازرگانی ونیز به دیدار حاکم مملوک ایالت صفد رفته بودند تا با او درباره تجارت پنبه مذاکره کنند زیرا کشت پنبه به میزان قابل ملاحظه ای در قلمرو حکومت وی افزایش یافته بود.

    کاهش جمعیت به سبب طاعون و کاهش تقاضای غلات که همچنان ادامه داشت این رشد را تسریع کرد به طوری که صادرات پنبه شام بخش مهمی از تجارت خاور نزدیک گردید.

    مارکوپولو در اواخر قرن هفتم / سیزدهم نقل می کند که در استان موش و ماردین مقدار بسیار زیادی پنبه کشت و تولید می شد که در صنایع پارچه بافی آنجا به کار می رفت (ج 1 ص 60ـ61).

    حمدالله مستوفی در نیمه اول قرن هشتم نیز از کشت پنبه در ناحیه ماردین و دیگران از کشت پنبه در نواحی دیگر از جمله نواحی بازبدی ' برطلی اربیل در بین النهرین علیا و حومه ولاشجرد (بلاشگرد) سخن می گویند (ص 105ـ106).

    جوزپه باربارو که در 879/ 1474 به سراسر این نواحی مسافرت کرده است نیز به کشت پنبه و کارخانجات و منسوجات پنبه ای در ماردین و همچنین کشت پنبه در ناحیه حصن کیفا اشاره می کند.

    مقررات مالی اوزون حسن بر وجود صنایع پنبه در اورفه عربگیر و ارزنجان ــ شهرهایی که امروزه بخشی از ترکیه است ــ دلالت دارد.

    در عراق آن روز پنبه در نواحی بغداد کوفه و حله کشت می شد.

    در مصر نیز از نیمه قرن هفتم / سیزدهم تولید پنبه افزایش یافت هرچند همچنان از سودان نیز پنبه وارد می کردند.

    سیمون سیمونس زایر ایرلندی که در 723/ 1323 از منطقه فوه در دلتای غربی عبور کرد کشتزارهای پنبه ای را که در آن نواحی مشاهده کرده بود وصف می کند سپس امانوئل پیلوتی در آغاز قرن نهم / پانزدهم نقل می کند که در این دوره پنبه بهترین تولید و فرآورده استان الغربیه (در مصر) است .

    آرنولد فون هارف جهانگرد آلمانی در اوایل قرن دهم / پایان قرن پانزدهم در مسیر خود از قطیه و غزه کشتزارهای پنبه را مشاهده کرده است .

    در اواخر قرون میانه مصر هم توانست به اروپا پنبه صادر کند.

    با وجود این در اواخر قرون میانه در خاورمیانه هیچ کشوری به اندازه شام در کشت و تولید پنبه نقش نداشت و حجم تولید آن نیز در مقایسه با سایر غلات به اندازه این کشور مهم و قابل بررسی نبود.

    شام مقادیر بسیار زیادی پنبه به اروپا صادر می کرد و در اروپا پنبه به عنوان ماده خام جهت رونق صنعت پارچه های نخی در لومباردی و جنوب آلمان به کار می رفت .

    مراکز کشت پنبه حلب حماه و مناطق شمالی فلسطین بود.

    در شمال شام بخصوص در مناطق جبله عازاز و سرمین (که ایتالیاییها آن را سیامو می خواندند و با شام اشتباه می گرفتند) و در فلسطین در دشتهای آکره و دره یزرعیل پنبه کشت می شد.

    با اینهمه در طرابلس ] شام [ و سواحل لبنان نزدیک بیروت صیدا و صور نیز پنبه کشت می شد.

    در سفرنامه های زایران مسیحی از کشت پنبه نزدیک یافا و رمله نیز یاد شده است .

    در اردن (قدیم ) در عجلون پنبه کشت می شده است .

    طبق > راهنمای بازرگانان دایره المعارف خاورمیانه معاصر تاریخ زراعت ترکیه صنایع عثمانی صنایع عثمانی خاورمیانه و شمال افریقا 1998 خاورمیانه و شمال افریقا1998 کتاب سال جهان اروپا1998

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    الکساندر آکیمف «منابع معدنی و زراعی آسیای مرکزی » ترجمه بدرالزمان شهبازی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز سال 3 دوره 2 ش 8 (زمستان 1373) شیرین آکینر «تنزل شرایط زیست محیطی در آسیای مرکزی » ترجمه عالیه ارفعی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز سال 3 دوره 2 ش 7 (زمستان 1373) نسرین احمدیان شالچی دیار آشنا: ویژگیهای جغرافیایی کشورهای آسیای مرکزی مشهد 1378 ش ترکمنستان ترجمه فرشاد صمصامی تهران : موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی 1373 ش منوچهر خوفی ترکیه تهران : موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی 1378 ش محمدرضا رفعتی بازار جهانی پنبه تهران : موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی 1370 ش حمید ضیاءاف «نظام اقتصادی اجتماعی و سیاسی ترکستان در زمان حکومت تزارها و شوراها» ترجمه بهرام تهرانی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز سال 4 دوره 2 ش 12 (زمستان 1374) ابوالفضل عشقی و هادی قنبرزاده ویژگیهای جغرافیایی آسیای میانه و قزاقستان مشهد 1374 ش حسین کریمی ترکمنستان تهران : وزارت امور خارجه دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی 1375 ش الهه کولایی سیاست و حکومت در آسیای مرکزی تهران 1376 ش کیت مارتین «محیط زیست آسیای مرکزی : تراژدی فراموش شده » مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز سال 3 دوره 2 ش 7 (زمستان 1373) عطاءالله ناظری وضعیت تولید پنبه و صنعت نساجی در ترکیه کرج : وزارت کشاورزی اداره کل پنبه و دانه های روغنی ایران 1376 ش

    Zahoor Ahmad, "Pakistan", in Cotton pests and their control in the Near East: report of an FAO Expert Consultation, Izmir, Turkey, 5-9 sept. 1994, Rome 1997; The Europa world Yearbook 1998, London 1998, s. v. "Uzbakistan"; International Cotton Advisory committee, Cotton: world statistics, Washington, D.C. 1998; C.Mart et al ., "Turkey", in Cotton pests and their control in the Near East; The Middle East and North Africa 1998, 44th ed., London 1997; Badaruddin Soomro and Parvez Khal, Cotton production in Pakistan, Bangkok 1996.

    / جواد کریمی /

تاریخچه تاریخچه پنبه در ایران احتمالاً به دوران هخامنشیان بازمی گردد، اما درباره کاشت پنبه پیش از دوره اسلامی ایران اطلاعات معتبر اندکی در دست است . ] به نوشته مؤلف حدودالعالم (ح 372)، در مرو، ری و ناحیه فارس کشت پنبه رواج داشته است (ص 94، 130، 142). مراکز تولید که احتمالاً به مناطق کاشت گیاه نزدیک بود، عبارت بود از: هرات ، نیشابور، ری ، طبرستان ، آمل ، جبال ، اصفهان ، شوشتر، ...

بسمه تعالي مقدمه پنبه يکي از مهمترين و با ارزش ترين محصولات کشاورزي است که در بيش از يکصد کشور جهان کاشته ميشود و اقتصاد تعدادي از کشورها در آسيا و آفريقا به اين محصول متکي است. قدمت کشت اين زراعت و استفاده از آن جهت بافت پارچه ب

پنبه مهمترين گياهي ليفي است. اين گياه از زمان‌هاي دور در نقاط مختلف دنيا که براي رشد و نمو آن ماسب بوده، کشت مي‌شد. در کتب گياه‌شناسي و کشاورزي به کشت اين گياه در هندوستان اشاره شده و گزارش گرديده که حدود 1500 سال قبل از ميلاد در اين کشور گياهي کشت

حاشيه‌ي کوير هرچند بيشتر باد است و خاک، ماسه‌هاي روان و هواي خشک و تيره و تار! ولي کشاورزان آن منطقه با چهره‌هاي مهربان، آفتاب سوخته و پرچين و چروکشان، مردمي صبور و تلاشگرند. آنجا تا چشم کار مي‌کند، تپه‌هاي ناپايدار از شن‌هاي روان ديده مي‌شود که ه

مقدمه سابقه صنعت نساجي در ايران به قرن ها قبل از اسلام برمي گردد، شهرت پارچه هاي گلگون عهده هخامنشي و زرد وزيهاي اين دوره را تاريخ نويسان يوناني ضبط کرده اند. در دوره ساسانيان و نيز بعد از اسلام در بسياري از شهرهاي ايران کار ريسندگي و بافندگي

مقدمه عمليات تکميل مقدماتي پارچه‌هاي پنبه‌اي و مخلوط پنبه- پلي‌استر: منظور از عمليات تکميل مقدماتي، عملياتي است که کالاي خام را براي رنگرزي و چاپ و يا عرضه به صورت سفيد آماده مي‌سازد. اين عمليات ممکن است با توجه به کاربرد و خواص مطلوب در م

آنزيمها پروتئينهاي هستند که با وزن ملکولي زياد که واکنش هاي بيولوژيکي را کاتاليست مي کنند ولي با کاتاليزورهاي معمولي تفاوت دارند چون در حرارت و PH محدودي عمل مي کنند . ما در اين پروژه با آنزيم سلولاز ، بر روي پارچه پنبه اي تحقيق کرده ايم که سلولاز

تاریخچه نساجی پارچه ایرانی که امروز نا مرادی گریبانش را گرفته روزی برای خود سرور و سالاری بوده است .ایرانیان نخستین ملتی هستند که به صنعت نساجی (پارچه بافی ) پی بردند و در هیچ جا بهتر از صنعت نساجی نمی توان که روح کنجکاوی تازه جو و پیشرفت خواه ایرانی را دید. برای اگاهی از تاریخ پیدایش صنعت ریسندگی و بافندگی بایستی به همراه باستانشناسان و محققین به درون غارها برویم و از روی اثار ...

مقدمه موطن اولیه عسلک پنبه مناطق حاره آفریقا، جنوب شرقی آسیا و کشورهای هند و پاکستان است. در این نقاط به زراعتهای توتون، تنباکو و پنبه آسیب فراوان وارد می آورد. عسلک برگ پنبه برای اولین بار در سال 1323 در اطراف کرمان جمع آوری شده و در همان سالها در نقاط پنبه خیز فارس و کرمان انتشار داشته است. در سال 1327 تراکم و افزایش جمعیت این آفت در گرمسار بحد بسیار زیادی رسیده و در آنسال ...

ابریشم: جزو الیاف حیوانی است.(حدود 98 درصد وزن ابریشم را پروتیین تشکیل میدهد.) الیاف ابریشم دارای قدمتی بسیار طولانی میباشد.(2700 سال قبل از میلاد) ابتدا الیاف ابریشم توسط چینی ها بدست امده و به سایر نقاط جهان گسترش داده شده است .( به خصوص کشورهای همجوار) ایران نیز در 2400 قبل از میلاد به این الیاف دسترسی پیدا کردند .(ابریشمی که در ایران هست رنگش کدر و ضخامتش بیشتر است.) الیاف ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول