دانلود مقاله تاریخچه برنامه ریزی

Word 62 KB 5792 36
مشخص نشده مشخص نشده تاریخ
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • چگونگی توصیف تاریخ و پیشینه برنامه‎ریزی، به آنچه که از برنامه‎ریزی برداشت می‎کنیم ارتباط دارد.

    از این به بعد در رابطه با جزئیات بیشتری از تعریف برنامه‎ریزی بحث خواهیم کرد.

    امّا در قالب دیدگاه و دورنمای نظر ما تعریف برنامه‎ریزی قابل مقایسه نمی‎باشد.

    (اندازه ) میزان چنین تعریفهائی دارای وسعتی از گستردگی به اندازه یک جهان تا کوچکی یک فعالیت محدود می‎باشد، این دیدگاههای متفاوت، تصورات بسیار متفاوتی از تاریخ و چگونگی گسترش برنامه‎ریزی تا به امروز را ایجاد می‎کنند.

    برنامه‎ریزی (عمومی): پیشینه در یک نگاه گسترده، برنامه‎ریزی بعنوان یک «دوراندیشی ساده متداول» تعریف شده است.

    شامل تکامل و تکوین نیروهای درونی، پیش‎بینی اشکال زندگی بیولوژیکی و حیوانات و سنجش فعالیتهای انسان می‎باشد.

    در این راه، ما همانند آنچه ملوین برنچ (Melvin Branch) گفته است.

    می‎توانیم پیشینه برنامه‎ریزی را دخول به پیشرفت انقلابی اشکال بسیار پیچیده زندگی از حالت ساده آن بنامیم.

    او چنین «در برنامه‎ ریزی درون زا» را با بیان موارد محیطی پیچیده‎ای همچون تولید مثل «پرنده آفریقای شرقی» the east African weaverbird که بستگی به زمان تخم‎گذاری حشرات در زیر لانه‎اش دارد نشان می‎دهد.

    اگر چه ممکن است با چنین مثالی از مسأله مقداری دور شویم ولی بهتر است آنچه را که برنامه‎ریزی می‎نامیم، تمرین دوراندیشی متفکرانه انسانها تلقی کنیم.

    لذا این دید، پیشینه برنامه‎ریزی را به سوی فرهنگ بشری سوق می‎دهد.

    ساختن ابزارها، یکی از نشانه‎هایی است که باعث متمایز کردن بشری از دیگر مخلوقات می‎گردد و تأکید بر این نوع دوراندیشی متفکرانه می‎باشد.

    در این نگاه، برنامه‎ریزی نوعی طرح گذرکردن از فعالیتهایی است که مانع هر گونه فعالیت انسانی گذشته می‎شود و این بطور خالص یک عکس‎العمل غریزی یا یک پاسخ غیر ارادی می‎باشد.

    ممکنست این دوراندیشی متفکرانه بطور انفرادی یک معنی گسترده تری را نسبت به آنچه که مد نظر ماست برنامه‎ریزی ارائه دهد.

    لذا اگر ما برنامه‎ریزی را بصورت اجتماعی تصور کنیم، نسبت به یک فعالیت انفرادی، ریشه‎های برنامه‎ریزی به اولین ملزومات ساختاری جوامع در اولین تاریخهای بشری گسترش می‎یابد.

    در جوامع اولیه صیادی و شکارچی‎گری برنامه‎ریزی فعالیتهای معمولی پیشروی متفکرانه و گسترش استراتژی‎های فعالیتها همواره اتفاق افتاده است.

    چنین جوامعی در فعالیتها و نتایجشان بسیار امیدوار شناخته می‎شوند.

    در یک حالت، دقیقاً همانطور که یک طراح برای ساختمان برنامه ‎ریزی خاصی دارد و بدون توضیح چگونگی انجام آن، خواهان اجرای این برنامه می‎‏باشد.

    نقاشی موجود در غارها نتیجه شکار صیادان و طراحی نقاشان مذهبی می‎‎باشد.

    این ارتباط بین برنامه‎ریزی و معجزه، یا یک شخص مذهبی بعنوان برنامه‎ریز، متناقض با برنامه‎ریزی و منطق بنظر میرسد و چیزی که امروزه رواج دارد چیزی است که از زمان روشنفکری افکار گسترش یافته است.

    هنگامی که ارتباطات بین علل و اثرات در نظر گرفته نشوند، رازها بوجود آمده ورموز بعنوان یک وسیله عمل می‎کنند.

    بر همین مبنا، از دیدگاههای متفاوت نقش برنامه‎ریزان بعنوان یک رهبر مذهبی تاکنون ادامه دارد.

    بهترین مثال از اینگونه برنامه‎ریزان ایمهوپت (Imhotep) است.

    کسی که در امپراتوری سوم در مصر زندگی می‎کرد (حدود 2100سال قبل از میلاد).

    بعنوان مشاور فرعون زوسر (Zoser).

    ایمهوپت در خداشناسی مصر دارای اعتبار بوده، با اختراع هرم و خصوصاً هرم زوسر که باستانشاسان معرفی کرده‎اند (یک مثال برای اولین هرمها است).

    اگر چه با توجه به یافته‎های باستانشاسان تاریخ عنوان می‎کند که ایمهوپت مسوؤل برنامه‎ریزی و مکان گزینی پایتخت زوسر بوده و حتی یک طرح قابل درک برای معبد و آرامگاه ارائه نموده که قستمهائی از آن هم اکنون نیز مدرن می‎باشد.

    با اینکه تمدنهائی بر پایه کشاورزی خیلی پیچیده رشده کرده‎اند، استفاده آنها از برنامه‎ریزی خیلی آشکار بوده، بخصوص در مهارتهای سازماندهی اجتماعی و مذهبی آنان.

    در جوامع کشاورزی نیز برنامه‎ریزی‎ها بر مبنای مذهب و سیستم اجتماعی صورت می‎گرفته از جمله تمدن مایا در آمریکای مرکزی، و چنین جوامعی بر مبنای اعتقادات مذهبی و رفتاری جامعه و پیشگوئی سیکل فصول در کشاورزی برنامه‎ریزی می‎کرده‎اند.

    سلسله مراتب نظامی و مهارتهای اجتماعی باعث بروز برنامه و مدیریتی شده‎اند که امروزه آنرا «امنیت و سیاست خارجی» می‎نامیم که خدمات محلی و مدیریت را در کلیه تمدنهای پیشرفته در قرون برنز و آهن تأمین می‎کند.

    و گسترش آن از چین در شرق تا حوزه سند (Indus Valley) و بین‎النهرین (Mesopotamia) که به آسیای صغیر و مصر در غرب کشیده شده است.

    اولین الگو برای مدیریت برنامه‎ریزی در این نوع از فرهنگ، حضرت موسی می‎باشد که در کتاب تورات شرح داده شده است.

    برنامه‎ریزی در این نگاه یک فعالیت صحیح در کلیه جوامع تا به امروز بوده، در غرب از تمدنهای کلاسیک یونان و رم از ایالات محلی و امپراتوریهای تجاری قرن نوزدهم در آفریقا از زیمباوه و مالی (Mali) به Ashanti وZulu در آمریکا از آزتک (Aztec) و امپراتوریهای اینکااتا ایروکویز(Iroquois) در آمریکای شمالی، در شرق از امپراتوری ایران تا چین و ژاپن فرهنگها ادامه می‎یابد.

    برنامه‎ریزی و شهرها مثل شهر- معبدهای مایا در آمریکای مرکزی را بعنوان یک عنصر اعجاب‎آور از فرهنگ و تمدنی که فعالیتهای خود را برنامه‎ریزی می‎کنند ذکر کردم.

    شهرها بعنوان یک بخش مهم از کلیه تمدنها می‎باشند، بطور کلی فرهنگها بزرگترین اعتباراتشان را در شهرها می‎یابند.

    اکثر شهرها برنامه‎ریزی شده‎اند گاهی اوقات بطور کلی اما همیشه در یک قسمت وسیع و مشخص دارای برنامه‎ریزی می‎باشند.

    در یک نگاه که طیف وسیعی از موافقان را جلب توجه می‎کند، برنامه‎ریزی یکی از ضرورتهای برنامه‎ریزی شهرهاست.

    از این دید می‎توانیم با پیگیری پیشرفت شهرهای برنامه‎ریزی شده تاریخچه برنامه‎ریزی شهری را آشکار سازیم.

    از ابتداء شهر جزئی از فرهنگ انسانی بوده و اولین شهرهائی که کشف شده‎اند دارای برنامه بوده‎اند.

    و این مطلب از مکان گزینی شبکه‎ای با قاعده در هاراپا (Harappa)، کاببانگان (Kabangan)، و هوهنجو – دارو (Mohonjo-Daro) قدیمی‎ترین شهرهای کاملی که تاکنون شناخته شده‎اند مشهود است.

    این شهرها بین سالهای 2150 تا 1750 قبل از میلاد وجود داشته‎اند در یک تمدن که در حاشیه رود سند گسترش یافته بود.

    برای اثبات بیشتر اینکه این شهرها دارای برنامه‎ریزی بوده‎اند می‎توان به این اشاره کرد که هر سه شهر گرچه صدها مایل جدا از هم قرار داشته‎اند امّا از یک طرح استاندارد تبعیت می‎کرده‎اند.

    شبکه شطرنجی بعنوان پایه برای تنظیم خیابانها و خانه‎ها یک طرح قدیمی می‎باشد.

    یک اردوگاه کارگران مصری در سال 2670 قبل از میلاد، این طرح را نشان می‎دهد.

    اما آیا این یک طرح می‎تواند گواهی بر برنامه‎ریزی سیستماتیک باشد.

    شهرهای برنامه‎ریزی شده در دل کلیه تمدنهای قدیمی و بزرگ موجود بوده، اغلب طرحهای عمومی این شهرها شکل بیرونی و شیوه کشورداری و سنبلهای مذهبی آنان بوده شامل: دیوارهای بیرونی، خیابانهای اصلی،‌بازار، قصر یا کاخ و ترکیبات معابد.

    اما عناصر برنامه‎ریزی شده آنان هنوز تعجب ما را برمی‎انگیزد.

    معابد اور (Ur) بابیلون (Babylon)، نینوا در بین‎النهرین (ninereh)، تبس (‏Tebes) و کارناک (Karnak) در مصر، تئوتیوکان (Teorihucan) و چیچن ایتزا (Chichen Itza) و اوکسمال (Uxmal) در آمریکای مرکزی و آنگلکوروات (Angkor Wat) در کامبوج و بووبودور (Borobodur) در اندونزی و قصرهای مختلف پرسپولیس در ایران دور شاروکین (Dur sharrukin) در بین‎النهرین و پایتختهای امپراتوری از جمله آزتک تنوتیلستان (Aztec Tenochtitlar) و شانگهای چین بعضی از شهرهای برنامه‎ریزی شده می‎باشند.

    همچنین شکل این شهرها بازتابی از اثر افکار مذهبی در برنامه‎ریزی می‎باشد.

    این چهره پنهان مذهب در برنامه‎ریزی همانطور که در هر فرهنگی تصور شده، بصورت حکم تقدس دنیا نشان داده شده.

    یک چنین تصوری یا تعریف جهانشناسی آن که از زبان سانسکریت گرفته شده ماندالا (Manadala) نام گرفته است.

    ماندالا بعنوان طرح پایه برای شکل شهرها در فرهنگهای باستانی وجود داشته و گسترش یافته است.

    برنامه‎ریزی شهری سنتی در چین بصورت zine-Squme (که برنامه‎ریزیهای مدرن بیچینگ (پکن سابق) Beijing بر آن پایه می‎باشند) یک ماندالا است.

    برنامه‎ریزی و معماری هندوی باستانی، دستورالعملی برای حالت خاص از ماندالا در برنامه‎ریزی شهری بوده‎اند.

    این دستورالعملها منابع برنامه‎ریزی برای شهر هندسی جالیپور (جیپو) (Jaipur) بوده که در قرن هجدهم بازسازی شده است.

    همچنین پایه برنامه‎ریزی شهر رم یک ماندالا بوده، خیابانهای اصلی آن با چهار چهارراه نشان دهنده دنیائی است که به چهار قسمت تقسیم شده و مرکز آن روم می‎باشد.

    گرچه همانطور که ملاحظه کردیم، شهرهای برنامه‎ریزی شده خیلی قدیمی‎تر هستند، تمدن کلاسیک یونان بطور عمومی با اصول برنامه‎ریزی شهری سیستماتیک شکل گرفته.

    هیپوداموس پدر برنامه‎ریزی شهری نام گرفته که او برنامه‎ریزی را برای بازسازی شهرش ملیتوس (Miletus) که در جنگ آسیب دیده بود شروع کرد برنامه او بصورت یک شبکه هندسی که خودش (البته به غلط) اختراع کرده بود می‎باشد.

    شهرهای یونان و هلنی Hellenistic در قسمتهائی و یا بطور کامل بصورت شبکه‎ای برنامه‎ریزی شده بودند، آنها عناصر استاندارد را شامل می‎شوند مثل یک معبد (اغلب بالاترین نقطه یک پتر یا آکروپلیس مثل مشهورترین آن در آتن) یک مجتمع بازاری یا آگورا، یک آمفی تئاتر (برای نمایش و تجمعات) و سیرک برای ورزش و سرگرمی.

    رم بصورت ارگانیک درون سرزمینهای وسیع گسترش پیدا کرد و در نهایت روستاهای مسکونی که در بلندی قرار داشتند بدنبالش به آن چسبیدند و اما قسمتهای عمومی دارای برنامه‎ریزی بود.

    همانطور که هنوز می‎توانیم با گشت و گذار در خرابه‎های میدانهای رم باستانی آنرا احساس کنیم.

    رم همچنین می‎تواند مثالهایی اولیه از آئین نامه‎ها باشد محدود کردن ارتفاع ساختمانها (بخاطر خطر سقوط) و محدودیت تجمع اشیا در شب برای جلوگیری از برخورد در کوچه‎ها باریک همراه یا ترافیک عابران پیاده و ارابه‎های جنگی امپراتوری رم یک تمدن بسیار خوب برنامه‎ریزی شده بود.

    دارای سلسه مراتب و استراتژی در لشگریان رومی، دارای شبکه گسترده مدیریت کشوری و تأسیسات زیرپایه‎ای و پلهای فوق‎العاده مهندسی ساز و آبراهها و بزرگراهها.

    در این دوره از زمان، انفجاری از زیستگاههای برنامه‎ریزی شده دیده می‎شود که تعداد زیادی از آنها بعدها جزو شهرها اصلی اروپا شدند.

    این کاستروم (Castrum) یا اردوگاه نظامی می‎باشد که مدلی برای سکونتگاههای برنامه‎ریزی شده رم بوده که اغلب بصورت شهرهای مستعمراتی و پادگانی شروع می‎شده.

    اردوگاه آنها توسط یک سری موانع مربعی شکل محدود می‎شد.

    همراه با طرح شبکه‎ای که فضاهای مسکونی به چهار قسمت تقسیم می‎شود با دو خیابان اصلی که توسط میدان یا بازار تقاطع پیدا می‎کرد و به چهار دروازه ختم می‎شدند.

    انتظار می‎رود شهرهای قرون وسطی بعنوان شهرهای گسترش یافته ارگانیک که شکل نهائی آنها نتیجه همخوانی ناخود‎آگاه طرحهای هریک از ساختمانها و از نتیجه فضاهای بین آنها بوجود آمده باشد.

    عناصر اصلی شهری در این شهرها همچنین بصورت برنامه‎ریزی شده بودند، کلیساها و میدانهای آنها اغلب در مراکز شهری و از همه مهمتر دیوارها، لژها و سالنهای اجتماعات.

    گاهی اوقات برنامه‎ریزی ساده‎ای مشخص می‎گردد از جمله میادین شهری و سالنهای شهری در فلورانس قرون وسطی (the pizza del signoria) و سینا Siena (the piazza del Campo).

    اروپای قرون وسطی همچنین دارای شهرهای جدیدی بود که امروزه با شکل غیر برنامه‎ریزی شده آن دورانشان متفاوت بنظر نمی‎رسند.

    این شهرهای برنامه‎ریزی شده، سونتگاههای مرزی یا مستعمراتی بوده که توسط پادشاه یا ارباب زمین دار تأسیس شده بودند تا قانون خودش را روی یک سرزمین حاکم کند و پیشرفت اجتماعی و اقتصادی آن گردد.

    آنها باستیدها (Bastides) قرون وسطایی از لانگدوک (Lang uedoc) و پروونس (Provence) در فرانسه و شهرهای استحکام یافته در ولز (Wales) و شهرکهایی که توسط شوالیه‎های در شرق آلمان ساخته شده بودند را شامل می‎شدند.

    این سکونتگاههای برنامه‎ریزی شده دارای برنامه شبکه‎ای معمولی خودشان بودند و توسط توپوگرافی و شرایط محلی اصلاح شدند و مشکل چهارگوش و بر پایه سابقه روسی بنا شده‎اند.

    دیوارها را همچنین شکل چهارگوش می‎ساختند که خیلی به حالت گرد نزدیک بود چیزی که حالتهای قرون وسطی به آنها دیکته می‎کرد.

    شکل شهرکها بستگی به عوامل همچون وجود قلعه و یا طول استحکامات داشت.

    در طی دوران رنسانس و باروک (Baroque) در اروپا (با تفاوتهائی بین جنوب، مرکز وشمال در اروپا) مابین قرون 15 تا 18 و گسترش شهرها و روستاهای برنامه‎ریزی شده بسیار زیاد بود.

    در قرن پانزدهم اروپا شاهد شروع یکسری ایده‎های کلاسیک از طراحی شهری بود که برای یکسری برنامه‎ریزیهای شهری بصورت ایده‎آل بیان می‎شد.

    طراحان این «آرمانشهرها» سعی می‎کردند تا ترکیبی از ماندالا که تأکیدی به تصورات دینی و فلسفی می‎شد با توجهات تجربی از دفاع که استحکاماتی علیه حملات جدید از جمله توپخانه‎ها را مهیا می‎کرد، بوجود آورند.

    این عقاید شکل انسجام یافته‎ای پیدا کرد.

    در برنامه‎ریزی سکونتگاههای جدید از پالمانرا (Palmanora) در ایتالیا تا سن پتزربورگ در روسیه (St.petersburg) و گسترش شهرهای برنامه‎ریزی شده ازما فهیم (Monnheim) درآلمان تا ادینبورگ در اسکاتلند (Edinburgh).

    سکونتگاههای جدید شهری در شمال آمریکا در قرن حاضر نیر نشان می‎دهند که آنها برنامه‎ریزی داشته‎اند بعنوان مثال فیلادلفیا و پنسیلوانیا توسط ویلیام پن وشریکش (William Penn) و (Thomas Holme).

    در سال 1683 برنامه‎‏ریزی شده است.

    شکل آن همچنین کاستروم روی را بخاطر می‎آورد.

    با داشتن شکل چهارگوش و بلوکهای شبکه‎ای، با دو خیابان اصلی موازی بسوی میدان مرکزی و هریک گوشه با یک میدان منظم می‎گردد.

    ساوانا (Savannah) و جورجیا (Georgia) توسط جیمز اوگلتورپ (Jame Oglethorpe) عضو مجلس انگلیس، در سال 1733 برنامه‎ریزی شده است مثال دیگری می‎باشد.

    نقشهای آن الهام گرفته از میدانهای مسکونی لندن بوده است و شامل یکسری واحدهای میدانی همسایگی که وارد (Wards) نامیده می‎شوند.

    هر یک از آنها شامل چهل واحد مسکونی که در یک شبکه بدور یک میدان مرکزی قرار گرفته بود می‎شدند با یک خیابان اصلی که شبکه میدانی را از واردهای (Wards) دیگر جدا می‎کرد.

    در قرن 19، برنامه‎ریزی شهری معنا و کارآیی تازه‎ای یافته بود، علاوه بر نقش محلی در طراحی شکل فیزیکی شهر، بصورت کلی در پائین شرح داده خواهد شد.

    در چنین زمانی برنامه‎ریزی کلی شهرها بدون توقف ادامه داشت.

    بازسازی شهری برای برنامه‎ریزان شهری مشکل دیگری را ایجاد کرده بود و بعضی نتایج تلاشهای آنها مهری بر شخصیت این شهرها تا امروزه گذاشت.

    مثالهایی که بطور معمول به ذهن می‎آیند بلوارهای پاریس می‎باشد که نتیجه برنامه‎ریزی هوسمان در سال 1855 می‎باشد.

    رینگ اشتراوس (Ringstrass) در ویفا، نتیجه برنامه پیشروی سطوح شهری جهت استحکامات توافقی بود.

    علاوه بر بازسازی و پرسازی قسمتهای قدیمی شهرها، در قرن 19 برنامه‎ریزان مسؤول گسترش شهرهای متعددی بودند که شامل شهرکهایی می‎شدند.

    آنها همچنین برنامه‎ریزیهایی از قبیل اجتماعات حاشیه شهری، شهرکهای همکار و شهرهای جدید و پایتختها داشتند.

    پلمان(Pulman) و ایلینوئیز (JIionois) و سالیتر (saltaire) انگلند (England)،‌ مثالهائی از شهرکهای مشترک المنافع دهلی نو در هند و واشنگتن D.C از پایتختهای برنامه‎ریزی شده هستند.

    هنگامی که به سوی قرن 20 حرکت می‎کنیم به نتیجه می‎رسیم که برنامه‎ریزی شهری خیلی پیچیده است که مستلزم بیشتر از یک طرح کلی شکل نهائی شهرهاست.

    بدونشک، درست است که قبل از برنامه‎ریزی و ساخت یک شهر بزرگ یا گسترش یک شهرستان یا بازسازی کلی همیشه یکسری سؤالات مربوط بهم پیش می‎آید.

    چگونه گسترش سرزمین و مقررات آن مدیریت می‎گردد؟

    چه نوع جمعیتی نیاز بوده و چه تحریکاتی لازم بوده که به آنها داده شود؟

    چگونه هدف گسترش را بودجه‎بندی کنیم.

    طرح گسترش باید توسط مهندسین برای کارهای فراهم سازی جاده‎ها و پلها و فراهم‎آوری آب و فاضلابها معین گردد.

    اما صنعتی شدن و خصوصی‎سازی جوامع اروپا و آمریکا در قرن 19 مشکلات جدیدی را بوجود آورد که این دیگر سؤالات را بوجود آورد.

    این نشان‎دهنده این است که چگونه این مشکلات مشاهده شدند و مشخص شد چگونه می‏توانیم ریشه‎یابی کنیم و برنامه‎ریزی کنیم همانطور که امروزه می‎دانیم.

    برنامه‎ریزی معاصر و ریشه‎های آن عقایدی که پشت سر برنامه‎ریزیهای امروزه قرار دارند و کارهائی که برای برنامه‎ریزی شهری صورت می‎گیرند نه تنها به قدمت برنامه‎ریزی شهری و طرحی که شرح دادم نیست، علاوه بر این ریشه‎های این برنامه‎ریزی در قرون 18 و 19 می‎باشد وقتی که نتیجه انقلاب صنعتی در آمریکای شمالی و اروپای غربی حس می‎شد.

    محله‎های شلوغ و کثیف و فقیر نشین شهرهای جدید صنعتی، نتیجه تکنولوژی ساخت و حمل و نقل می‎باشد.

    بیگانگی و فقر کارگران شهری در جوامع جدید صنعتی علامتهای صنعتی شدن بودند که چندین نوع تحرک مقابله آمیز را برمی‎انگیزد.

    آنها می‎توانند در 3 زیر مجموعه طبقه‎بندی شوند اما اکثر جریانهای غیر وابسته‎ای از عقاید می‎باشند که بطور تقریبی در برنامه‎ریزیها، تجمع یافته، همانطور که در قرن 20 آنها بعنوان «کفایت علمی» و «زیبائی شهری» و «عدالت اجتماعی» می‎گفتند.

    همانطور که اورسلی Eversely نامید، ریشه‎هایشان در مکاتب «سودگرائی» و «آرمان گرایی» قرن 19 می‎باشد.

    مکتب سودگرائی برای همه مردم از سیاستهای اقتصادی نشأت گرفته و ارتباط مسطحی با برنامه‎ریزی یافت.

    در قرن 19 در افکار اقتصادی همچون تئوری ریکاردو در اجاره زمین بود.

    Ricardo عقاید آرمان گرایانه حداقل به اوایل رنسانس باز می‎گردد و در رجوع به بالا شامل «ایده‎آل شهرها» می‎گردد.

    در قرن 19 آرمان گرایان اولین کسانی بودند که نسبت به بیماری ناشی از صنعتی شدن عکس‎العمل نشان دادند.

    در میان آنها فیلسوف فرانسوی بنام Fourier بوده که مکتبش فالانستر «Phalanstere» بود بعنوان شکل جدیدی از جوامع خودکفا که در یک لگا-استراکچور مساکن گزیدند.

    دیگری روبرت آدن (Robert Owen) صنعتگرای اسکاتلندی بود که سکونتگاههای آرمان‎گرایان را در بریتانیا و ایالات متحده پیدا کرده بود.

    فن آوری و مدیریت کفایت علمی برای پیشرفت مدیریت و تکنولوژی در برنامه‎ریزی یک نیاز است.

    در قرن 19 پیشرفتهای مهم تکنولوژی مهرشان را بر روی برنامه‎ریزی و توسعه شهری کوبیده بودند.

    یکی از آنها که در بریتانیا در دهه 1840 اختراع شده بود سیستم انتقال آب و دفع فاضلاب بود که سریعاً در اروپا و شمال آمریکا گسترش یافته بود.

    جهت گسترش تحرکات نیروئی داده شده بود برای برنامه دفع فاضلاب و گسترش مهندس دفع فاضلاب و شهرداری دیگر اثرات علمی ترقی تکنولوژی حمل و نقل شامل: راه‎آهنها، جاده‎ها، ترامواها که تحول وسیعی در صحنه شهری بوجود آورد.

    اینها با تکنولوژی نقشه‎برداری و اطلاعات شهری جفت شده‎اند که هنوز در استانداردهای ما باقی هستند.

    اما یک نتیجه مشخص در خطاهای مجازی که امروزه وجود دارند دیده می‎شود.

    این پیشرفتهای تکنولوژیکی فعالیتهایی وسیع در زمینه برنامه‎ریزی و طراحی گسترش شهرها و توسعه حومه ایجاد کردند.

    تقریباً در چنین زمانی جریان اصلاح اجتماعی که در پائین شرح داده خواهد شد، اثرش را بر روی برنامه‎ریزی شروع کرد.

    این شامل قانونگذاری در ارتباط با حفاری‎ها، ذخیره آب، کنترل پس‎آبها و دود کارخانجات و مسکن‎گزینی و بوجود آوردن یک ساختار مدیریتی در حکومت محلی برای موثر واقع شدن این قوانین می‎گردد.

    در انتهای قرن، نتیجه این پیشرفتها، انتقال مهارتها و افزایش شغل چه حرفه‎ای و غیر حرفه‎‏ای بود از جمله: مهندسان معمار، نقشه‎برداران راه و ساختمان، بهداشت و شهرداری از آنجائیکه بطور معمول برای مشتریان مشخصی کارکرده بودند در حال حاضر تعدادی از آنها به آژانسهای دولتی مرکزی و محلی کشانده شده‎اند.

    در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 در غرب اروپا و شمال آمریکا، کنترل گسترش برنامه‎ریزی کاربری زمین معرفی شد.

    اولین کشور آلمان بود با Prussian Line aot در سال 1875، قانون ساختمان پادشاه ساکسونی در سال 1990 و قوانین مشابه دیگر در شهرها و ایالات بود.

    در بریتانیای کبیر، فعالیت مسکن‎گزینی برنامه‎ریزی شهری و غیره در سال 1909 به تصویب رسید و در ایالات متحده منطقه‎بندی در سال 1916 در نیویورک آغاز شد و به سرعت در کشور گسترش یافت.

    اصلاح اجتماعی عدالت اجتماعی ضمیمه دیگری از برنامه‎‏ریزی مدرن است که ریشه‎هایش در حرکات اصلاحات اجتماعی در قرن اخیر می‎باشد، در اروپای غربی نگرانی در باره افزایش فقر و نابرابر اجتماعی و اثرات ناراحت کننده آن در پخش گسترده محله‎ها کثیف و خراب و بیمار شهری و خلاف که توسط چندین کمیته و ارگان تحقیقاتی ثبت شده بود، رشد کرد.

    اضطراب و فشار سیاسی از یک طغیان قوانین اجتماعی ناشی شد که سیستمهای جدیدی از مؤسسات حمایتی برای فقرا ایجاد کرد شروع به قراردادن فشار بر اقتصاد خصوصی بود.

    برای مثال در بریتانیا قوانین فقرای باستانی بصورت اساسی در سال 1834 اصلاح شد.

    کمیته تحقیقاتی پیل (Peel) در سالهای 1845-1844 توسط قوانین اجتماعی بیشتری تعقیب می‎شد و دیگر کمیته سلطنتی در سال 1855، که نتیجه آن ساختار مسکن‎گزینی،‌ سیستمهای تخلیه فاضلاب و سلامت عمومی بود.

    نتایج مشابهی در فرانسه، آلمان، ایالات متحده رخ داد.

    توجه به عدالت اجتماعی توسط هر دو جریان فکری «سودگرا» و «تحلیل گرا» در جامعه ترویج می‎شد.

    اصلاحات مسکن‎گزینی و سیستم تخلیه فاضلاب توسط گروههای بشر دوست حمایت می‎شد که عقایدشان منشأ گرفته از مذهب بود.

    در همان زمان صنعتگرایان روشن‎رکر نتیجه پیشنهادشان را بصورت شرایط انسانی به کارگران مشاهده کردند.

    نهایتاً‌ این توجه توسط جامع‎گرایان حمایت شد.

    در میان نسل تخیل‎گرایان، حرکات جامعه‎گرایان در اوایل قرن 19 شروع شد و دنباله آن در اروپا رشد کرد و حتی پس از شکست انقلابهای سوسیالیستی پیشرفته در سال 1848 ادامه داشت.

    در انتهای قرن 19، سوسیالیستها در مدیریت محله‎‏ای شهری در اروپا سرشناس شده بودند.

    اصلاحات برنامه‎ریزی و مسکن‎گزینی با شدت و قدرت بیشتری صورت می‎گرفت.

    بعنوان مثال در انجمن لندن.

    آنها کمیته مسکن‎گزینی را در دهه 1890 حاکم کردند و چندین ابتکار مربوط به برنامه‎ریزی که دارای اهمیت بود را تحت نظر قرار دادند.

    طراحی و برنامه‎ریزی شهری (اجتماعی – کشوری) زیباسازی شهری، سومین شاخه در شبکه عقایدی است که برنامه‎ریزی شهری را امروزه می‎سازد.

    بدون شباهت به کفایت اهداف و عدالت اجتماعی که در قرن 19 پا به صحنه روزگار گذاشت، برنامه‎‏ریزی شهری و طرح شهری دارای قدمت بیشتری بود.

    امّا در قرن 19 برنامه‎ریزی و طراحی شهری بصورت مؤسساتی گشت که قبل از آن چنین نبود.

    همانطور که دیدیم، گسترش و بازسازیهای شهرهای برنامه‎ریزی شده در اروپا و آمریکا در قرن 19 به خوبی انجام شده بود.

    عقاید طراحی زیبائی‎شناسی شهرها در سال 1889 بر پایه هنر کامیلوزیته در ساخت شهرها، بر پایه تفکرش از قواعد طراحی شهرهای قرون وسطی ترقی بزرگی کرد.

    یک توجه جدید برای شکل شهر باعث طراحی اجتماعی در اروپا شد.

    برنامه‎ریزی زیته (Sitte) گسترش نیافته بود، اما در دراز مدت تفکرش گسترش یافته بود.

    اثر فکری او بیشتر در مرکز اروپا معمول بود همانطور که رقابتهای طراحی شهری در نیمه دوم قرن در آلمان و اتریش معمول بود نتایج این تفکرات بر روی شهرهائی مثل وین (Viena)، کلن (Cologne)، مونیخ (Monich) و برلین (Berlin) نقش بست.

    عقیده طراحی شهری پیشروی گسترده‎ای را در ایالات متحده هنگامی که حرکت زیباسازی شهر در 100 سال آخر قرن 19 ظاهر شد بدست آورد.

    این سوابق ضمانت نامه رشد شهرداری و اکثریت قسمتهای ایالات متحده شد.

    شهرها بصورت ریشه‎های علفهای پراکنده از پیشرفت شهری و هنر خارجی و فضای تفریحی ذینفع شدند.

    این شامل کار معماران برنامه‎ریزی طراحی منظر بود که یکی از مهمترین آنها فردریک لا و آمستد بود ((Feredrick.

    Low Olmotetطراحی‎اش برای پارک مرکزی نیویورک، برجسته بودن وی را نشان داد.

    اولمستدیک کار برنامه‎ریزی و طراحی منظر گسترده‎ای را پیشرفت داد که در سانفراسیکو پارک گلدن گیت (Golden gate) را برنامه‎ریزی کرد بعلاوه تعداد خیلی زیادی از پارکهای دیگر و طرحهای توسعه شهری را برنامه‎ریزی کرد.

    یک کتاب تحت عنوان توسعه شهرهای کوچک بزرگ توسط چارلز مالفورد رابینسون (Charles Malford Robinson) ناشر مسائل اجتماعی خلاصه‎نویسی شد و افراد زیادی را مورد توجه خود قرار داد.

    اما انگیزه اصلی برای زیبا‎سازی شهر معماری نئوکلاسیک طراحی شهری در اروپا بود بعنوان مثال در بازسازی پاریس توسط هوسمان (Haussmann) دانیل برنهام (Daniel Burnham) یک معمار برجسته شیکاگو و حامی این نوع عقاید طراحی یکی از رهبران برجسته و سازماندهندگان شیکاگو و رداسپکوزیش (Chicago World Eypositian) شد که در سال 1893 باز شد.

    برنامه این گروه در طراحی زیباسازی شهری تأکید داشت.

    جانمائی محوری، توده‎های کنترل شده طراحی منظم و استیل تقریباً نئوکلاسیکال آن برای یک دهه تا به حال بر روی برنامه‎ریزی و طراحی تأثیر گذشت برنهام فلسفه خود را با گفته مشهورش تأکید می‎کرد: «پلانهای کوچک نسازید، آنها معجزه‎ای بر جریان خون نمی‎کنند و…» که بر اثر تاریخی‎اش که پلان شیکاگو در سال 1909 بود می‎توان استناد کرد.

    قسمتهائی از طرح او اجرا شده و تا به امروز برای شیکاگو قابل توجه و با ارزش است.

    عریض کردن خیابان میشیگان والکردرایو (Wacleer Drive) ناوی پیر (Navy Pier) و پارک لیک شور (Lake Shore) می‎باشد.

    برنامه‎ریزی در قرن حاضر ادامه جنبش زیباسازی شهری در ایالات متحده و دور دنیا احساس می‎شد.

    بطور مثال در واشنگتن D.C.

    امروزه دهلی نو (New Delhi) و کانبرا (Canberra).

    آخرین اجرای آن بین دو جنگ جهانی بود هنگامی که عقاید برنامه‎ریزی تاریخی‎اش توسط معمارانی که به خدمت دیکتاتورها گرفته شده بودند اجراء می‎شد.

    برنامه‎های هیتلر برای بازسازی کلی برلین هنوز غیر قابل درک باقی مانده، رم هنوز دارای بعضی عناصر از برنامه 1931 موسیلینی می‎باشد و شکل فعلی مسکو بیشتر به برنامه 1935 استالین تعلق دارد.

    -)حومه‎‏های باغی شکل و شهرهای کوچک جدید : درمیان آخرین سالهای قرن 19، سه جریان فکری از برنامه‎ریزی در بریتانیا به کنار یکدیگر آمدند و در یک حرکت که وسط ابنزر هاوارد (Ebenezer Howard) پایه‎گذاری شد و در اولین کتابش بنام باغشهرهای فردا گرد آمدند (Cities Of romorrow) بعنوان یک تصور غیر عملی اجتماعی خود آموخته، عقاید هاوارد توسط تجاربش در ایالات متحده و آرمان گرائی و اصلاحات اجتماعی مقدماتی شکل گرفته بود.

    هدف هاوارد از باغشهر یک ترکیب منحصر به فرد از عناصر بود.

    دارای ترکیبی از بهترین گزینه‎ها از شهر و کشور در یک سکونتگاه با یک جمعیت محدود که در یک سرزمین سبز از منطقه باغی شکل قرار گرفته بود.

    این سیستم برنامه‎ریزی شده از سکونتگاهها که هاوارد «واحدهای اجتماعی» نامیده بود توسط یک راه‎اهن درون شهری به مرکز شهر متصل می‎شد.

    این دیدگاه نقش نهائی نبود بلکه شامل جزئیات از فرآیند عملکرد بود که این شهرها را بوجود می‎آورد و از حرکت آنها جلوگیری می‎کرد.

    این عقیده یک طرح غیرعملی بود.

    این عقیده کاملاً‌ قابل اجرا بود.

    هاوارد و همکارانش انجمن باغشهر را برای انتشار عقایدشان بوجود می‎آوردند و شرکت پیشرو باغشهر را جهت اجرای آن تأسیس کرد.

    لچ ورس (Letch Worth) در 34مایلی لندن اولین باغشهر بود.

    که بین سالهای 1905 تا 1910 ساخته شد.

    سکونتگاه بعدی شهرک باغی همستد(Hampatead)بود که بدنبال باغشهر ولوین (Welwyn) قرار گرفت.

    از آنجائی که عقیده باغشهر بر روی برنامه‎‏ریزی و خانه‎سازی بریتانیائی بین دو جنگ جهانی تأثیر گذاشته بود، بیشتر اجتماعات برنامه‎ریزی شده که ساخته شده بودند به حاشیه شهرهای متروپلیس گسترش یافته بودند.

    تأثیر عقاید باغشهر بر روی برنامه‎‏ریزیها به سرعت انتشار یافت.

    (Soria y Mata)ی اسپانیائی عقیده‎اش را بر روی یک شهر خطی که بصورت یک حومه شهر ما در ید گسترده شده بود پیاده کرد.

    در فرانسه بنوئیت – لوی کتابش را با نام باغشهر (Cite Gardin) که همراه القاء مستقیم از برنامه‎‏ریزی برتیانیائی بود تا هنگامی که تحرکات جدید غالب شدند بصورت پیشرفتهای مقطعی برروی برنامه‎ریزی تأثیر گذار بود.

    در آلمان قبل از جنگ جهانی اول دو اجتماع باغی برنامه‎ریزی و ساخته شده بود این حرکت شکل جامع شهری و اقماری و حومه را القاء کرد.

    گسترش این حرکت در چندین کنگره باغشهر بین‎المللی بازتاب یافت و مدل باغشهر برای سکونتگاههای شهری در کشورهایی بسیار دورتر از بریتانیا مثل ژاپن قابل قبول بود.

    در ایالات متحده آمریکا عقیده باغشهر غربی پذیرفته شده بود.

    دو معمار نیویورکی کلارنس استین (Clarence Stein) و هنری رایت (Henry Wright) مریدان آمریکائی هاوارد شدند.

    بهمران کلارنس پری (Clarence pery) یک برنامه‎ریز اجتماعی که عقیده «واحد همسایگی» را پایه‎ریزی کرد، هسته حرکت باغشهر در ایالات متحده شدند و چندین حومه شهری را برنامه‎ریزی کردند که بر پایه مدیریت باغشهری بودند.

    (Rudburn)، (New Jersy) در اوایل دهه 1930 توسعه یافتند و استین و رایت طرح باغشهر را با یک طرح چند بلوکی ترکیب کردند و یکسری جاده منظم و سیستم مسیرهایی که بطور کامل حرکت وسایل نقلیه را بصورت جداگانه مهیا می‎کرد.

    این بعنوان طرح رادبرن معروف شد.

    بعدها آنها تیپ اجتماعی رادبرن را در پیترزبورگ و لوس‎آنجلس برنامه‎ریزی کرده و ساختند.

    در دوران رکود اقتصادی یک آژانس «معامله جدید» فکر باغشهر را قبول کرد.

    مدیریت باز مسکن‎گزینی به ریاست رکسفورد تاگول (Rexford Tugwell) یک حامی آرمانی از برنامه‎ریزی کسی که به جایی رفته که برنامه‎ریزی را چهارمین قدرت دولت نامیده.

    این آژانس برای جلب بیکاران شهری و کارمندان دولتی جهت استفاده گسترش و ساخت اجتماعات جدید بعنوان یک وسیله ایجاد شده بود.

    سه شهر کوچک جدید در این برنامه «کمربند سبز – Green Belt» در حقیقت برنامه‎ریزی شده و ساخته شده بود : Green Belt، مری‎لند Maryland، واشنگتنD.C و Grenn hills و Ohio، بعد از Cincinnati، Greebdale، Wisconsin و لبه میلواکسی.

    از آنجائیکه این تجربه برنامه‎ریزی در زمان خود در مقیاس مناسبی نبود، اثر مهمی بر روی گسترش شهر بعد از جنگ داشت.

    بعد از جنگ جهانی دوم ایده باغشهر کیفیت خود را توسط برنامه شهرهای کوچک جدید بریتانیائی که در سال 1945 شروع شده بود بدست آورد.

    اولین نسل از شهرکهای جدید بعد از جنگ در بریتانیا خیلی به مدیریت باغشهر اولیه شباهت داشتند.

    از میان 14شهرک جدیدی که قبل از سال 1950 شناخته شدند هشت عدد از آنها برای جمعیت مهاجر طراحی شده بود.

    اما در انتهای دهه انتقاد از مفاهیم برنامه‎ریزی اولین نسل بالا گرفت.

    تراکم‎های کم و سرزمینهای حاصلخیز سرسبز در کرانه‎های سازه‎های پایه‎ای بالا قرار گرفتند و تجربه احساس بیگانگی توسط شهروندان در نتیجه دسترسی ضعیف به خدمات شهری و محیطهای بی‎تنوع صورت گرفت و هدف جمعیت بسیار کوچکتر از آنچه بود که هدف کمال حمایت و آسایش و خدمات آنان باشد.

    دومین نسل از شهرها در حقیقت در عکس‎العمل به این کمبودها برنامه‎ریزی شدند، با هدف پیشرفت حس شهرگرائی با جانمائی‎های پیچیده‎تر و تراکمهای بیشتر، اولین آنها کامبرنالد در اسکاتلند بود که در سال 1955 شروع شد تا تسکین بر وضعیت بحرانی مسکن‎گزینی گلاسکو باشد.

    توسط مساکن مرکز خطی در یک مگا استراکچور و تراکمش و خانه‎های کنار هم کامبرنالد به سختی با سازندگان قبلی‎اش در تضاد بود.

    بعدها این نسلها شهرهایی بودند که در فشار جمعیت قرار داشتند مثل بیرمنگام و لیورپول و چندین قطب گسترش یافته درشمال انگلیس و اسکاتلند.

    برنامه‎ها برای این شهرکهای جدید دقت بسیار زیاد به ارتباط بین گسترش همیاری و حمل و نقل عمومی را نشان داد.

    برای مثال ساختار شهرک رانکورن بر پایه یک مدار چرخشی هشت اتوبوس قرار گرفته بود و واحدهای گسترده مسکونی برای نهایت جذابیت حمل و نقل عمومی و به حداقل رساندن مصرف ماشین برنامه‎ریزی شد.

    در نسل سوم شهرکهای جدید که از سال 1966 شروع شد، برنامه‎‏ریزان متوجه شدند که عبور از نیاز به ماشین غیر ممکن است و برنامه‎هایی شبکه‎ای شکل را برای حداکثر انعطاف نسبت به دسترسی به وسائل نقلیه اتخاذ کردند.

    این شهرکهای جدید از شهرکهای قبلی بزرگتر بودند در آخر Milton Keynes الهام بخش‎ترین فرد آمریکائی است.

    آن بیش از پیشنیان مسکن‎گزینی خانواده مجرد و یک شبکه بزرگراه یک کیلومتر مربع داشت.

    جمعیت 250000نفری آن بر عقاید برنامه‎ریزی رایج این سایز شهرها اثر گذاشت.

    همچنین کشورهای دیگر نیز فرضیه شهرهای جدید را پذیرفتند که حالتهای مختلف را دربرداشت.

    شهرهای اقماری برای اسکان دادن جمعیتهای زیاد، گسترش شهرها مانند رشد قطبهایی در فضاهای پیرامون و شهرهای دارای منافع برای کارگران که در صنعت استخراج یا نواحی مرز بودند.

    همچنین اغلب قسمتهای اضافه شده تحت عنوان شهرکهای جدید، شهرهای جدید (غالباً پایتختها) و مناطق فضای سبز طراحی و ساخته شده می‎باشند.

    سوئدی‎ها نظریه شهری جدید را در طراحی حومه اقماری استکهلم اصلاح کردند.

    جامعه تازه برنامه‎‏ریزی شده Vallingby و Farsta سطح بالای سرویس‎دهی، استخدام بسیار عالی محلی و طراحی که هنوز یک مدل برتر می‎‏باشد، ارائه می‎دهد.

    در فنلاند برنامه‎ریزی اقماری شهر هلسینکی (Sate lite Tapiola) بازتابی از نظریه باغشهر می‎باشد و روسیه شهرکهای اقماری را در اطراف مسکو و چندین زیستگاه جدید جامع را برنامه‎ریزی کرد.

    فرانسه در اواسط دهه 60 تا دهه 80 شهرکهای اقماری را برنامه‎رگیری و بنا کرد.

    در اطراف پاریس 5 شهرک اقماری به هدف استقرار جمعیت بالغ بر نیم میلیون نفر در هرکدام از آنها و چندین شهرک کوچک در اطراف شهرهای محلی ساخته شد.

    اسرائیل نیز بعنوان قسمتی از سیاست پراکندگی جمعیت برنامه‎های شهرهای جدید، گسترده‎ای را منطبق بر تجریه انگلیسی شروع و اقدام نمود که طراحی و تکمیل آنها از اواسط 1950 تا 1970 طول کشید که نتیجه آن 21سکونتگاه بود.

    در مقایسه در ایالات متحده شهرهای جدید نسبتاً خیلی کم تأثیر گذاشته بودند و رشد کرده بودند.

    بهترین نمونه‎های شناخته شده از شهرهای جدید که در اوایل دهه 60 طراحی و ساخته شده بودند عبارتند از: Reston، Virginia، Columbia، Maryland و هر دو شهر واشنگتن و D.C که نمونه‎هایی از توسعه برنامه‎ریزی در زمان خودشان بودند.

    پس از آن جوامع برنامه‎ریزی شده که گسترش آنها تضمین شده بود (معمولاً بعنوان حومه‎های نسبتاً مستقل در حواشی نواحی ما در شهرها) گسترش بسیار زیادی یافتند.

    Lrvine و California، خارج لوس‎آنجلس یکی از بزرگترین و مطمئناً نمونه به یک شهر جدید حقیقی می‎باشد.

    اگر چه از تعداد بالغ بر صد عدد از توسعه‎های برنامه‎ریزی شده که به خود شهرکهای جدید را اطلاق نموده‎اند خیلی کمتر از حومه‎های توسعه یافته یا جوامع بازنشسته هستند.

    آخرین حمایت عمومی از ایده شهر جدید در ایالات متحده، جامعه جدید قانون 1968 که عبارت بود از پیشنهاد کردن «وامهای تضمینی برای گسترش دهندگان» با این انتظار که برنامه‎ریزی و اجرای قطعات را به عهده بگیرند.

    در نهایت بر طربق نظریه اصلی باغشهر هاوارد این برنامه حتی قطعه شهرکهای جدید در شهر را برای برانگیختن گسترش جوامع برنامه‎ریزی شده در شهرهای مرکزی داشت.

    اواخر آن در 1975 برنامه جوامع جدید تعداد 30پروژه را حمایت می‎کرد اما تنها 6عدد از آنها سرانجام تکمیل شدند که آنها به اندازه هدف نهائی رشد نکردند.

    در بررسی آخرین برنامه‎ها بعنوان یک برنامه غلط تصور و شناخته شد و تأثیر کمی رابر صحنه شهر داشت.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.
     

برنامه ریزی کلان- شهرهای جدید وشهرک های استراتژی بهینه سازی مصرف انرژی کشور ما، رشد جمعیت نزدیک به 2 درصد، درکمتر از 38 سال شاهد دو برابر شدن جمعیت خود خواهد بود. تمرکز در شهرهای بزرگ نظیر تهران حدود 7569906 نفر، مشهد حدود 2113893 نفر، اصفهان حدود 1418000 نفر وتبریز حدود 1334300 نفر به حدود بالایی رسیده است و افزایش تراکم در آنها توصیه نمی شود. علاوه بر این محدود بودن امکان ...

مقدمه یکی از موارد بسیار حساس در برنامه ریزی شهری، چگونگی برنامه ریزی برای فضاهای آزاد و نیز نحوۀ برخورد با فضاهای سبز درون شهری می باشد. فضای سبز درون شهری با توجه به اثرات متنوع آن در محیط می تواند به عنوان بخشی از مجموعه راه حل های مسائل و مشکلات شهری در فضاهایی که تاثیر آن محرز گردیده است، مورد استفاده واقع شود. در شهرهای امروزی با توجه به گسترش وسعت آنها و به خاطر جلوگیری ...

مقدمه : از هنگامیکه بشر شروع به ساختن شهر می کند به شکلی در محیط طبیعی دخل و تصرف کرده ویک محیط ساخته شده برای خود ایجاد می کند تا در آن زندگی کند . اما این به معنی آن نیست که انسان از هنگام ساختن شهر به برنامه ریزی شهری پرداخته است درواقع بیشترشهرهای جهان بدون برنامه ریزی قبلی ساخته شده اند . در نتیجه شهر نشینی در ضمن رشد ، مشکلات گوناگونی را به همراه داشته است . ادامه این ...

پیشگفتار شهرک های صنعتی در کشور ما از قدمت دیرینه ای برخوردار نمی باشند . اجتماع سازمان یافته واحدهای صنعتی متناسب با استعداد مناطق محل استقرار موجبات هم افزائی و بهره وری مطلوب از منابع را فراهم می سازد و علاوه بر ایجاد اشتغال مولد به رشد تولید داخلی و ارتقاء سطح فناوری می انجامد . در نظام استمرار جمعی واحدهای صنعتی ، تولید کنندگان کوچک و متوسط با دستیابی به پتانسیل هم مکانی ...

بسمه تعالی آدم‎ها به اندازه‎ای که می‎اندیشند انسان هستند. «دکتر علی شریعتی» تحقیقی که پیش روی شماست حاصل گرد‎آوری مطالبی از کتب و منابع مختلف در رابطه با هنر معماری، تاریخچه معماری و سبک‎های مربوط به معماری و تاثیر فرهنگ بر معماری می‎باشد. مطالب ارائه شده در تحقیق توسط گروهی از دانشجویان درس مبانی و شهرسازی رشته عمران دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد در پاییز ...

مصرف انرژی کشور ما، رشد جمعیت نزدیک به 2 درصد، درکمتر از 38 سال شاهد دو برابر شدن جمعیت خود خواهد بود. تمرکز در شهرهای بزرگ نظیر تهران حدود 7569906 نفر، مشهد حدود 2113893 نفر، اصفهان حدود 1418000 نفر وتبریز حدود 1334300 نفر به حدود بالایی رسیده است و افزایش تراکم در آنها توصیه نمی شود. علاوه بر این محدود بودن امکان گسترش افقی شهرها از یک سو و پر هزینه بودن گسترش عمودی آنها از ...

در ارتباط با شهرهائی که با رودخانه همراه بوده اند و نقش رودخانه عامل مهمی در حیات آنها داشته است پل مطرح می شود.اصفهان شهری در کنار رودخانه ی زاینده رود به همراه موقعیت خاص خویش در منطقه پر عبور از قدیم تا کنون در ارتباط با رودخانه نقش مهمی را در جهت سازه های مختلط با پل داشته است. یهودیه و جی دو شهر در منطقه اصفهان امروزی به وسیله پل شهرستان به بخش جنوبی رودخانه زاینده رود ...

علل و روند تحولات برنامه ريزي شهري برنامه ريزي شهري، به مفهوم امروزي خود در اوايل قرن بيستم در اروپا و آمريکا بنياد گذاشته شد، ولي از آن زمان تاکنون تغييرات وسيع و عميقي را به خود ديده است. برنامه ريزي شهري، با توجه به ماهيت شهري بودن تمدن معاص

کشور ما، رشد جمعیت نزدیک به 2 درصد، درکمتر از 38 سال شاهد دو برابر شدن جمعیت خود خواهد بود. تمرکز در شهرهای بزرگ نظیر تهران حدود 7569906 نفر، مشهد حدود 2113893 نفر، اصفهان حدود 1418000 نفر وتبریز حدود 1334300 نفر به حدود بالایی رسیده است و افزایش تراکم در آنها توصیه نمی شود. علاوه بر این محدود بودن امکان گسترش افقی شهرها از یک سو و پر هزینه بودن گسترش عمودی آنها از سوی دیگر، سبب ...

RSS 2.0 عمران-معماري خاکبرداري آغاز هر کار ساختماني با خاکبرداري شروع ميشود . لذا آشنايي با انواع خاک براي افراد الزامي است. الف) خاک دستي: گاهي نخاله هاي ساختماني و يا خاکهاي بلا استفاده در

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول