چکیده
همه دولتها برای تأمین هزینه های خود از منابع مختلف، درآمد ایجاد میکنند که دیرین ترین مورد آن به "مالیات ستانی" اختصاص دارد.
در طول تاریخ حیات اقتصادی دولتها، منابع درآمدی به تدریج افزایش یافته است و امروزه بخشی از درآمدهای دولت در کشور ما از طریق استقراض از بانک مرکزی، فروش نفت خام و فروش خدمات مختلف مانند خدمات پستی، حمل و نقل و انحصارهای دولتی و در حال حاضر درآمدهای ناشی از واگذاری شرکتهای دولتی است. اما به اجماع اقتصاددانان و متخصصان مالیه عمومی ؛ "مالیات ستانی" رکن پایدار درآمدی برای تأمین هزینه دولتهاست و دولتهای عقلگرا تلاش میکنند سایر منابع درآمدی را به سرمایهگذاری تبدیل کنند و به نسلهای آتی هدیه دهند.
در ایران هم دولت تلاش میکند با اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده؛ نظام مالیات ستانی و سیاست های مالیاتی خود را بهینه کند.
در این نوشتار ضمن ارائه تعریف از مالیات و نظام مالیاتی کشور، اهداف و برنامههای قانون مالیات بر ارزش افزوده ، مزایا ، موانع و معایب اجرایی آن همراه با دلایل تعویق و همچنین رویکردهای اطلاع رسانی و رسانه ای به این موضوع بررسی می شود.
مفهوم مالیات
واژه مالیات از "مال" گرفته شده است و در معانى (اجرو پاداش) (زکات مال) (سرپرستى و چراندن گلههاى گوسفند) (در جریمهاى که حکومت به علت ارتکاب جرائم ویژه از مرتکبین مىگیرد) (باج) (خراج) و بالاخره مالى که دولتها به طور سالانه از شهروندان خود مىگیرند؛ به کار میرود. اما در اصطلاح اقتصاددانان جدید مالیات این گونه تعریف شده است: «مالیات مقدار پول و یا مالى است که شهروندان یک کشور طبق قانون به دولت خود مى پردازند تا در جهت اداره امور کشور تامین کالاها و خدمات عمومى و ضرورى تضمین امنیت و دفاع همگانى و عمران و آبادانى توسط دولت مورد بهره بردارى قرار بگیرد».
پایه مالیاتی و انواع مالیات
مبنای مالیات (پایه مالیاتی) : مبنای مالیات عامل متغیر یا هر مفهوم دیگری همچون درآمد یا دارایی است که طبق قانون بر آن، مالیات وضع میشود.
نرخ مالیات: درصدی از مبنای مالیات یا پایهی مالیاتی است که مبنای محاسبات مالیات مورد نظر قرار میگیرد، به عبارت دیگر نرخ مالیات در هر مبنا اندازه اخذ مالیات را با توجه به قوانین و آییننامههای مالیاتی دولتها درمبنای مورد نظر نشان میدهد.
انواع محاسبه نرخ مالیات به این شرح است:
نرخ مالیات تناسبی: نرخی که بدون توجه به تغییرات مبنای مالیات، همیشه ثابت است.
نرخ مالیات تصاعدی: برعکس نرخ تناسبی با افزایش مالیات مقدارش افزایش مییابد که لزوماً متناسب با افزایش مبنای مالیات نیست.
نرخ مالیات تنازلی: هرچه مبنای مالیات وسیعتر میشود، ازنرخ مالیات کاسته میشود.
مبلغ مالیات: مبلغی که برمبناهای مختلف تعلق میگیرد و از مؤدیان وصول میشود.
هرگونه افزایش درآمدهای مالیاتی با 3روش - افزایش نرخ مالیاتهای موجود و جاری- افزایش مبنای مالیاتهای موجود و جاری ازطریق حذف معافیتها و بخشودگیها و برقراری مالیات جدید امکان پذیر است.
انواع مالیات
1- مالیات بر درآمد شخصی؛ این مالیات ممکن است برانواع درآمد شخص یا برمجموع درآمد وی وضع شود. همه عواید شخص از منابع مختلف درآمد روی هم محاسبه میشود و معمولاً پس از کسر بخشودگیهای مقرر درقانون با "نرخهای تصاعدی" مشمول مالیات قرار میگیرد.
2- مالیات بر درآمد شرکتها؛ از مجموع عواید شرکت، مخارج و هزینههای مختلف کسر میگردد و درآمد ویژه باقی میماند که به نرخهای تصاعدی مشمول مالیات قرارمیگیرد.
3- مالیات بر دارایی؛ مالیات بر دارایی به انواع مختلفی مانند مالیات بر ارزش اراضی، مالیات بر ارث و نقل و انتقلات بلاعوض و مالیات نقل و انتقالات قطعی تقسیم می شود.
4- مالیات بر مصرف و فروش؛ مالیات برمصرف که نوعی مالیات غیر مستقیم است، روی قیمت کالاهای مورد مصرف عمومی کشیده میشود و از تولید کننده کالاها و خدمات مزبور وصول میشود. مالیات برمصرف جزئی از قیمت کالا را تشکیل میدهد به نحوی که معمولاً مصرف کننده نمیتواند تشخیص دهد چه مقدار از قیمت کالا بابت مالیاتی است که تولید کننده و یا فروشنده به دولت میپردازد.
مالیات برمصرف اغلب به کالاها و خدماتی تعلق میگیرد که درمقابل تغییرات قیمت حساسیت کمی دارند و به همین جهت این نوع مالیات یکی از منابع مهم درآمد دولت را تشکیل میدهد. کالاها و خدماتی که دراغلب کشورها مشمول مالیات برمصرف قرارمیگیرند عبارتند از: دخانیات، بنزین، قند و شکر و بعضی دیگر از کالاهای تجملاتی.
مالیات برفروش به کالاهایی تعلق میگیرد که درمرحله خردهفروشی به دست مصرف کننده میرسد. در این نوع مالیات فروشگاهها موظف هستند که مبلغ مالیات را مجزا از قیمت کالا حساب کنند و در یک رقم جداگانه به نحوی که مصرفکننده از مبلغ اطلاع حاصل کند، دریافت دارند.
5- مالیات بر ارزش افزوده (vat): به طورخلاصه مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات غیرمستقیم عام بر عموم کالاها و خدمات (مگر موارد معاف) است که بهصورت چند مرحلهای از اضافه ارزش کالاهای تولید شده (ارزشی که درهرمرحله به ارزش کالا افزوده میشود) یا خدمات ارائه شده در مراحل مختلف تولید و توزیع اخذ می شود.
مالیات برارزش افزوده ؛ مالیاتی است که در طول فرآیند تولید و خدمات از محل تولید تا فروش کالا به مشتری نهایی، مرحله به مرحله گرفته میشود. نکته مهم آنکه چون جمع ارزش افزودههای بنگاههای اقتصادی در یک کشور برابر تولید ملی همان کشور است (معاملات واسطهای - کل معاملات - ارزش افزوده) بنابراین مالیات برارزش افزوده برابر مالیات بر تولید ناخالص ملی است.
پایه مالیات برارزش افزوده، تولید ناخالص ملی است. اکثریت بالایی از کشورهای پذیرنده مالیات بر ارزش افزوده، این مالیات را تا حد زیادی جایگزین مالیاتهای دیگر بخصوص مالیاتهای بر مصرف و فروش ساختهاند. باید توجه داشت که به علت گستردگی پایه مالیاتی در این نوع مالیات میتوان نرخ مالیاتی را در سطح پایین برقرار کرد. مالیات برارزش افزوده میتواند تا حد زیادی جایگزین مالیاتهای دیگر شود، همچنین امکان دارد این مالیات بخشی از فعالیتهای اقتصادی را که تحت پوشش قراردادن آنها با استفاده از سایر روشها مثل مالیات برفروش دشوار است پوشش دهد.
استفاده از این روش موجب کاهش مالیات مضاعف، کاهش فرارهای مالیاتی و کاهش وقفه زمانی پرداخت نیز میشود. این نوع مالیات به دلیل افزایش قمیت تمام شده فروش درمراحل مختلف ممکن است اثر تورمی داشته باشد، اما چنانچه با گسترش پایه مالیاتی نرخهای مالیات کاهش یابد، چندان به صراحت نمیتوان دراین خصوص اظهارنظر کرد. همچنین اثر این مالیات در درآمد گروههای کمدرآمد غیرقابل اجتناب خواهد بود. حتی اگر بر آخرین حلقه که خرده فروشی است برقرار نشود، انتقال مالیات به قیمت خرده فروشی قطعی خواهد بود در نتیجه گروههای با درآمد کم و متوسط نسبت به گروههای با درآمد بالا، سهم بیشتری از درآمدشان را بابت مالیات پرداخت میکنند.
مفهوم ارزش افزوده و مالیات آن
تعریف ارزش افزوده در همه کتب اقتصاد کلان مشترک و شامل "تفاوت ستانده و داده" است که در فرایند فعالیت اقتصادی ایجاد می شود و خود را هم به شکل "درآمد و سود" نشان میدهد. بر مبنای این تعریف از ارزش افزوده ؛ نوعی مالیات بر مصرف طراحی شده که هم اکنون در بیش از 140 کشور جهان با عنوان مالیات بر ارزش افزوده به اجرا درآمده است.
در ایران پرداخت مالیات بر مصرف به شکلی که به طور مستقیم مصرف کنندگان به فروشندگان، پرداخت و فروشندگان این مالیاتها را به نیابت از طرف دولت جمع آوری کنند و سپس آن را در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار دهند؛ تاکنون وجود نداشته است. البته این طور نبوده است که ایرانیان همه کالاهای خود را بدون پرداخت انواع مالیات های غیرمستقیم تامین میکنند بلکه هزینه مالیت غیرمستقیم پرداخت می شود. اما مالیات بر ارزش افزوده در واقع نوعی مالیات بر فروش کالا و خدمات چند مرحلهای است که طی مراحل زنجیره واردات ؛ تولید - توزیع و مصرف با نرخ مالیاتی ثابت "غیرتصاعدی" اعمال می شود و در نهایت مصرف کنندگان نهایی ؛ تنها پرداخت کننده واقعی آن هستند. مبنای محاسبه این مالیات بهای کالا و خدماتی است که در داخل تولید یا به کشور وارد می شوند و فروشندگان و ارایه کنندگان خدمات برای آنها صورتحساب صادر میکنند.
در این نظام مالیاتی هر یک از ارایه دهندگان کالا و خدمات که در این نظام مالیاتی از نظر دولت؛ مودیان مالیاتی تلقی میشوند؛ به نگهداری دفاترحسابداری و در هنگام فروش مکلف به تهیه و صدور صورتحساب مکلف هستند.
در صورت حساب های صادره باید مشخصات طرفین معامله ؛ مشخصات کامل کالا همراه با قیمت و مالیات آن در ستونهای مربوط؛ در چند نسخه ثبت شده باشد. در هر یک از زنجیره به هم پیوسته تولید تا توزیع؛ هریک از بنگاه های اقتصادی در زمان خرید مواد اولیه و یا سایر کالاهای مورد نیاز بهای کالای خریداری شده بعلاوه مالیات برارزش افزوده را (که به صورت درصد ثابتی از بهای کالاست) به فروشنده کالا می پردازد.
با توجه به اینکه در این نظام اقتصادی ؛ فعال اقتصادی نباید خود مالیاتی پرداخت کند و باید مالیات تنها از مصرف کننده نهایی اخذ شود ؛ فعالان اقتصادی ؛ مالیات پرداختی بابت اولیه و سایرکالاها را از وجوه مالیات دریافتی از خریداران کالاها و دریافت کنندگان خدمات خود کسر و تنها مابهالتفاوت را به خزانه دولت پرداخت می کنند.
به این ترتیب هر فعال اقتصادی تنها به میزان ارزش افزوده ای که در کارش ایجاد می شود مالیات به حساب دولت واریز میکند و عمل انتقال مالیات از هر عنصر زنجیره تولید تا توزیع به بعد، تا زمانی که مالیات به مصرف کننده نهایی اصابت میکند؛ ادامه پیدا میکند.
در نهایت مصرف کننده نهایی که حلقه آخر زنجیره تولید؛ توزیع مصرف است کل مالیات را که در مراحل مختلف زنجیره توسط عناصر تولید؛ توزیع انباشته شده است، پرداخت میکند.
در مالیات بر ارزش افزوده ؛ عاملان اقتصادی از تولیدکننده گرفته تا خرده فروش هیچ گونه مالیاتی را از حساب خود پرداخت نمی کنند و هر مودی مالیات بر ارزش افزوده ؛ در زنجیره تولید - توزیع ؛ فقط مالیات را به عامل بعدی منتقل می کند تا در نهایت به مصرف کننده نهایی برسد.
با توجه به اینکه کل مالیات پرداختی مودی بابت نهادهها به عنوان اعتبار مالیاتی وی به او مسترد می شود؛ سیستم مالیات برارزش افزوده مبتی برعدم انباشت مالیات است یعنی بابت هر کالا؛ در مجموع فقط به میزان بهای محصول نهایی مالیات پرداخت میشود.
ماخذ محاسبه مالیات؛ بهای کالا یا خدمت مندرج در صورتحساب خواهد بود در مواردی که صورتحساب موجود نباشد یا از ارائه آن خودداری شود یا به موجب اسناد و مدارک مثبته احراز شود که ارزش مندرج درآنها واقعی نیست ؛ ماخذ محاسبه مالیات بهای روز کالا یا خدمات به تاریخ روز تعلق مالیات است.
انوع مالیات بر ارزش افزوده
سه نوع مالیات بر ارزش افزوده وجود دارد: مالیات بر ارزش افزوده از نوع تولیدی؛ مالیات بر ارزش افزوده از نوع درآمدی؛ و مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرفی. هر کدام از این سه نوع مالیات نیز بر مبنای دو اصل مبدا یا اصل مقصد محاسبه میشوند.
در اصل مبدا؛ مالیات بر ارزش افزوده همه کالاها و خدماتی که در کشور تولید میشوند؛ وضع میشود اما در اصل مقصد؛ مالیات بر ارزش افزوده همه کالاها و خدماتی که در کشور مصرف میشوند؛ وضع میشود.
مالیات بر ارزش افزوده از نوع تولیدی ؛ در صورتی که از اصل مبدا استفاده شود؛ همه مخارج در تولید ناخالص داخلی (به جز مخارج دولت بابت دستمزد که نمی تواند تحت پوشش مالیات بر ارزش افزوده قرار گیرد) را در بر میگیرد، با فرض این که از اصل مبدا استفاده شود؛ صادرات که منشا داخلی دارد؛ مشمول مالیات میگردد؛ اما واردات که ارزش آن از خارج نشات می گیرد؛ ازشمول مالیات خارج میشود. بنا براین پایه مالیات بر ارزش افزوده از نوع تولیدی ؛ جمع تمام مخارج در تولید ناخالص داخلی به استثنای مخارج دستمزدی دولت است.
در مالیات بر ارزش افزوده از نوع تولیدی ؛ مالیات کلی بر فروش اعمال می شود. این نوع مالیات بر ارزش افزوده میتواند بر کالاهای مصرفی و سرمایهای اعمال شود. در این روش؛ کالاهای سرمایهای و استهلاک آنها از مالیات معاف نیستند. به خرید کالاهای سرمایهای؛ اعتبار مالیاتی تعلق نمیگیرد از این رو این مالیات انگیزه
سرمایهگذاری را تضعیف میکند.
نوع مصرفی
در مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرفی؛ علاوه بر استهلاک ؛ مخارج مربوط به کالاهای سرمایه ای نیز از شمول پایه مالیاتی خارج میشود. با کاهش هزینه های سرمایه ای از تولید ؛ آنچه باقی میماند؛ برابر ارزش کالاهای مصرفی تولید شده است. نظام مالیات بر ارزش افزوده هایی که در کشورهای عضو جامعه اروپا مورد استفاده قرار می گیرد؛ از این نوع است.
گرایش برخی از کشورهای در حال توسعه نیز به سمت استفاده از این روش است؛ به خصوص به علت معاف بودن کالاهای سرمایه ای از مالیات که انگیزه برای سرمایه گذاری بیشتر را به وجود می آورد. استفاده از این روش در عمل نسبت به دو روش دیگر؛ از سهولت بیشتری برخوردار است