گفت سایل چون بماند این خاکدان در میان این محیط آسمان
همچو قندیلی معلقدر هوا میبرد اسفل می رود نی بر نخلی
بیرونی ترین مظهر یک دین یا تمدن مانند اسلام، که هنر خود را اساس تعریف آن جلوه گاه برونی است باید نمودار جهان درونی آن تمدن باشد جوهرهنر زیبایی است و این امر بر اصطلاح اسلامی همانا کیفیت الهی است و بدین لحاظ دارای دو جنبه است: یکی در طبیعت که پوششی است مانند جامه ای زیبا که وجود ها و چیزهای زیبا را پوشانیده است، اما در وجود خدا یاد ذات هستی، جمال مطلق و خالصی است از میان همه صفات الهی که در این جهان متجلی شده و بیش از هم یاد آور هستی مطلق است.
در معماری مقدس بحثی به عنوان فیزیک معنا داریم که در تفکر انسان مقدس فیزیک (ماده) یک ارتباطی با متافیزیک دارد. اگر شما در فیزیک ازسطح به سمت بالا فاصله بگیرد به همان اندازه هم در معنویت و متافیزیک میتوانید بالا بروید. این پلکانی بودن که در فیزیک است به گونه ای نماد صعود متافیزیکی شما نیز است.
محراب در سوره آل عمران نوعی پناهگاه معرفی شده است و قوس و مقرنس آن آرام آرام ما را از آن حدود جاری جدا و وارد یک قلمرو معنوی می کند این دورا بودن گنبد و مقرنس ها و قوس محراب ما را از آن محدودیت به یک استعلای روحی می کشاند.
دو عامل از نظر معنوی به معماری ما تاثیر گذاشت یکی نص قد آن بود که معماران مساجد را مومنان به خداوند قیامت و بر پادارندگان نماز و دهندگان زکات می دانست و دوم عرفان اسلامی بود که مثلا مقرنس ها جلوه گر شد.
در دنیای امروز هر کشوری برای معرفی هویت خود می کوشد تا فضای محیط زندگی خود را متناسب با مولفه های بصری که بیانگر هویت فرهنگی خویش است به وجود آورد مساجد جلوه ایاز زیبایی های بصری هنرهای اسلامی هستند. مسجد خانه خدا و فضایی است که هم جلوه گر حضور معبود و هم ظرف عبادت عابد قرار می گیرد مهم ترین بنایی است که رابطه نزدیکی با فرهنگ و آداب مذهبی دارد.
در فرهنگ و تمدن ایرانی – اسلامی، هنر با محیط زندگی ارتباط تنگاتنگ داشته است هنر در متن زندگی بوده و هنرمندان همواره کوشیده اند تا فضای زندگی را با به کارگیری احجام، اشکال، تزئینات و رنگ های متناسب ، محلی آرام، دلپذیر و زیبا برای انسان فراهم سازند و از طرفی دیگر، بیشترین تفاهم، همخوانی و تلفیق را با محیط طبیعی به وجود آورند.
ساختار فضای معماریرا به گونه ای آرایش می دهد تا همه اضطراب ها، وسوسه های افسار گسیخته دنیا را از میان بردارد به جای آن نظم و نظامی را بیافریند که توازن ، صفا و آرامش است.
برای تبین مفهوم و مختصات معماری از نظر اسلام که اولین مرتبه و مهم ترین مرتبه به صورت است توجه به آیات قرآن کریم است که با عنایت به جاودانگی ، جامعیت و جهانی بودنش پیش از آنکه به کالبد شکل و ظاهراشاره نماید، همچون سایه موارد به جان و روح موضوع می پردازد در معماری مساجد اسلامی چون دیگر معماری دینی به تضاد میان فضای داخل و خارج می پردازد این حالت در مساجد به کمال خود میرسد به این معنی که آدمی با گشت میان داخل و خارج سیر میان وحدت و کثرت و خلوت و جلوت می کند هر فضای داخلی خلوتگاه و محل توچه به باطن و هر فضای خارجی جلوتگاه و مکان توجه به ظاهر می شود.
تفکر توحیدی چون دیگر تفکرهای دینی و اساطیری در معماری مساجد تجلی تام و تمام پیدا می کند معماری مساجد و تزئینات آن در گنبد و مناره ها، موزائیک ها و کتبه ها و نقوش مقرنس کاری فضایی را ابداع می کند که آدمی را به روحانیت فضایی ملکوتی پیوند می دهد تا آنجا که ممکن است «اسقاط اضافات » و «افنای تعیفات و تعلقات» در وجود او حاصل کند.
نشانی داده اند اهل خرابات که التوحید اسقاط و الا ضافات