در سال ۱۲۵۹ ق . در روستای لاشک در منطقه کجور مازندران ، ملا عباس کجوری از روحانیان صالح و مورد اعتماد مردم ، صاحب فرزندی شد و او را فضل الله نام نهاد . فضل الله پس از پشت سر گذاشتن دوران کودکی به تحصیل علوم اسلامی روی آورد .
در سال ۱۲۵۹ ق . در روستای لاشک در منطقه کجور مازندران ، ملا عباس کجوری از روحانیان صالح و مورد اعتماد مردم ، صاحب فرزندی شد و او را فضل الله نام نهاد . فضل الله پس از پشت سر گذاشتن دوران کودکی به تحصیل علوم اسلامی روی آورد . تحصیلات ابتدایی را در بلده مرکز منطقه نور آغاز کرد. پس از آن به تهران مهاجرت کرد و تحصیلات خویش را تا پایان دوره سطح در آنجا ادامه داد . سپس برای تکمیل دانش خویش به نجف هجرت کرد و نزد استادان بزرگ حوزه نجف میرزا حبیب الله رشتی و شیخ راضی به تحصیل پرداخت و بعد از مدتی در درس میرزای شیرازی بزرگ شرکت کرد . هیبت ، وقار و تیز هوشی استاد ، طلبه جوان را آنچنان شیفته وی ساخت که با هجرت میرزای شیرازی به سامرا وی نیز حوزه نجف را رها کرد و راهی سامرا شد . حضور مستمر در درس میرزای بزرگ و هشت سال حضور در درس شیخ راضی و میرزا حبیب الله رشتی به همراه پشتکار و مداومت در درس و تحصیل ، از شیخ فضل الله مجتهدی برجسته و فقیهی نامدار ساخت .
بخ حقیقت باید او را وارث علم میرزای رشتی و سیاست و مدیریت میرزای شیرازی دانست .
بازگشت
موقعیت حساس سیاسی و اجتماعی ایران موجب شد تا شیخ فضل الله با اشاره میرزای شیرازی و برای هدایت و پیشوایی جامعه ایران در سال ۱۳۰۳ ق . روانه تهران شود. شیخ فضل الله پس از مهاجرت به تهران ، به اقامه جماعت و تاءلیف و تدریس علوم اسلامی و حوزوی پرداخت . مهارت او در فقه و اصول و سایر علوم اسلامی و شناختنش از مسائل روز جامعه موجب شد تا خیلی زود مورد استقبال و توجه طلاب و روحانیان قرار گیرد . مجلس درس شیخ در تهران دارای اعتبار و اهمتی فوق العاده بود و بسیاری از روحانیان به شرکت در درس او مباهات داشتند و مجتهدان بسیاری در حوزه درس او حاضر و اغلب علمای تهران از افادات علمی او بهره می بردند .
از چنین حوزه تعلیم و تدریسی شخصیتهای بزرگواری برخاسته اند ، از آن جمله اند : حاج شیخ عبدالکریم حائری موسس حوزه علمیه قم ، حاج آقا حسین قمی ، آقا سید محمود مرعشی پدر آیه الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی ره ، سید اسماعیل مرعشی ، ملا علی مدرس ، میرزا ابوالقاسم قمی ، شیخ حسن تهرانی ، علامه محمد قزوینی و
مقام علمی
مقام علمی شیخ فضل الله مورد توافق دوست و دشمن بود . او علاوه بر علوم اسلامی از دانشهای دیگر هم اطلاع داشت و به مسائل چامعه و مقتضیات زمان آگاه بود . یکی از کسانی که شیخ را ملاقات کرده است ، می نویسد : مراتب علمی شیخ را هیچ کس از دوست و دشمن منکر نبود و لکن گمان می کردند که فقط معلومات او منحصر به همان فقه و اصول است . نگارنده در چند جلسه فهمیدم قطع نظر از جنبه فقاهت از بقیه علوم هم اطلاع کافی دارند .
ناظم الاسلام می نویسد : نگارنده روزی که مشار الیهه شیخ فضل الله در خانه آقای طباطبایی بود ، در مجلس در ضمن مذاکره گفت ملای سیصد سال قبل به کار امروز نمی خورد . شیخ در جواب گفت : خیلی دور رفتی بلکه ملای سی سال قبل به درد امروز نمی خورد . ملای امروز باید عالم به مقتضیات وقت باشد ، باید مناسبات دول را نیز بداند.
ادوارد براون ، محقق و تاریخ نویس نامدار می نویسد : شیخ فضل الله از لحاظ علم و آراستگی به کمال معروف و فقیه جامع و کامل ... مجتهد سرشناس و عالمی متبحر ... و از لحاظ اجتهاد برتر از دیگران بود ... مهدیقلی هدایت چنین گفته است : مقام علمی اش بالاتر از دو سید مسند نشین طباطبایی و بهبهانی است . طلاب و بیشتر اهل منبر دور او را دارند.
ابوالحسن علوی می گوید : شیخ فضل الله از شاگردهای نمره اول حاجی میرزا حسن شیرازی معروف بود . در پایتخت مرجع امورات شرعی بود.
فریدون آدمیت نوشته است : متفکر مشروطیت مشروعه شیخ فضل الله نوری بود . از علمای طراز اول که پایه اش را در اجتهاد اسلامی برتر از طباطبایی و بهبهانی شناخته اند.
احمد کسروی می نویسد :
حاجی شیخ فضل الله نوری ... از مجتهدان بنام و با شکوه تهران شمرده می شد.
و بالاخره یپرم خان ارمنی - که خود عاقبت مجری حکم اعدام شیخ شد - در یادداشتهای خصوصی خود نوشته است :
شیخ فضل الله نوری ... روحانی عالیقدری بود و گفته او برای توده خلق ، وحی منزل محسوب می شد.
آثار علمی
شیخ فضل اله علاوه بر فعالیتهای اجتماعی و سیاسی و تدریس و تبلیغ دارای آثار علمی ارزنده ای است که برخی را تاءلیف کرده و بر بعضی کتابها شرح و توضیح نوشته است . قسمتی از این آثار عبارت اند از :
۱ - رساله منظوم فقهی الدرر التنظیم به عربی
۲ - بیاض کتاب دعا
۳ - رساله فقهی فی قاعده ضمان الید
۴ - رساله فی المشتق
۵ - صحیفه قائمیه صحیفه مهدویه
۶ - ضمایمی بر کتاب تحفه الزائر از مرحوم مجلسی در پایان کتاب
۷ - اقبال سید بن طاووس با توضیحات شیخ
۸ - رساله تحریم استطراق حاجیان از راه جبل به مکه معظمه
۹ - روزنامه شیخ لوایح آقا شیخ فضل الله
۱۰ - تحریم مشروطیت
۱۱ - حاشیه بر کتاب شواهد الربوبیه ملا صدرا
۱۲ - حاشیه بر کتاب فرائد الاصول شیخ انصاری .
در نهضت تنباکو
شیخ فضل الله در نهضت تنباکو که نخستین قیام فراگیر به رهبری روحانیت بود ، نقش فعالی داشت . او نخستین عالمی بود که به حمایت از میرزای آشتیانی برخاست .
وی به عنوان نماینده میرزای شیرازی در تهران مورد توجه مردم و روحانیان بود . به طوری که پس از لغو قرارداد تا وقتی که میرزای شیرازی به وسیله شیخ فضل الله از لغو قرارداد اطمینان حاصل نکرد ، حکم حرمت استعمال توتون و تنباکو را لغو ننمود.
در آستانه مشروطیت
با قتل ناصر الدین شاه ، فرزندش مظفر الدین شاه به سلطنت رسید . وی اراده ای ضعیف داشت ساده لوح و زود باور بود و از علم و تدبیری که لازمهفرمانروایی است بی بهره بود. از این رو اوضاع کشور آشفته بود . این اوضاع نا بسامان ملت را تحت فشار قرار داده بود، مردم که یک بار پیروزی در نهضت تنباکو را تجربه کرده بودند ، در صدد تغییر وضع موجود بر آمدند . از این زمان انجمن هایی برای هدایت مبارزات مردم تشکیل شد که مهم ترین آن انجمن مخفی بود که بوسیله آیت الله طباطبایی اداره می شد . در محرم سال ۱۳۲۳ ق . سخنرانان در مجالس مذهبی به انتقاد از دولت پرداختند . در همین زمان عکسی از مسیو نوژ بلژیکی که در اداره گمرک ایران کار می کرد با لباس روحانی پخش شد . عالمان و مردم مذهبی این عکس را توهین به جامعه روحانیت دانستند و همین موضوع موجب تظاهراتی در بازار شد . این وضع در تهران با رویدادهای سایر شهرها از جمله خشم مردم کرمان به جهت برخورد ناشایست حاکمان کرمان با رهبران روحانی آنجا و نیز نارضایتی مردم خراسان ، قزوین و سبزوار از حاکمان محلی سبب نارضایتی عمومی در کشور گردید . مردم و بازرگانان در مسجدی در تهران متحصن شدند . آیت الله طباطبایی و آیت الله بهبهانی به آنان پیوستند و تظاهراتی صورت گرفت که مورد هجوم نیروهای دولتی قرار گرفت . رهبران روحانی به همراه مردم به حرم عبدالعظیم علیه السلام پناهنده شدند و در آنجا خواسته های خود را که مهم ترین آنها اجرای قوانین اسلامی و ایجاد عدالتخانه بود به اطلاع شاه رساندند . با اعلام موافقت با خواستهای مهاجران روحانیان و مردم به شهر بازگشتند اما عین الدوله که پذیرش خواسته ها قدرتش را محدود می کرد با خواسته های آنها مخالفت کرد و به زندان و تبعید عدالت طلبان پرداخت . مردم نیز مبارزات خود را تشدید کردند و به رهبری روحانیان دست به راه پیمایی و تظاهرات زدند . در این جریان یکی از طلاب به نام سید عبدالحمید به شهادت رسید . مردم جسد شهید را برداشته ، در شهر به راهپیمایی پرداختند و پس از آن در مسجد جامع متحصن شدند .
آیت الله طباطبایی و آیت الله بهبهانی که رهبری نهضت عدالت طلبی را به عهده داشتند، از قدرت و نفوذ شیخ فضل الله در جامعه آگاهی داشتند از این رو با وی به گفتگو پرداخته ، و از او درخواست همکاری کردند . شیخ نیز برای همراهی و حمایت از نهضت عدالتخانه به مبارزان پیوست . او در ابتدای همکاری و همراهی گفت : من راضی به بی احترامی به روحانیت و توهین به شریعت نیستم و شما را تنها نمی گذارم هر اقدامی که انجام دادید من هم با شما حاضرم ولی باید مقصود اسلام و شرع باشد.
تحصن در سفارتخانه انگلیس
با هجرت عالمان و روحانیان به قم ، شهر به حال تعطیل در آمد و مردم نگران و پریشان شدند . این نگرانی موقعیت مناسبی را برای دولت استعمارگر انگلیس به وجود آورد تا در نهضت رخنه کند و از این راه با دولت روسیه که همه کاره دربار قاجار بود رقابت کند . از این رو به وسیله فراماسونها و روشنفکران وابسته به خویش در میان مبارزان نفوذ کرده ، با پخش شایعه حمله دولت به مردم ، زمینه را برای تحصن مردم در سفارتخانه اش آماده کرد و به دنبال آن تحصن در سفارتخانه آغاز شد . از پیشگامان این تحصن حاج امین الضرب و حاجی شاهرودی و چند نفر دیگر بودند . معروف بود که این آقایان از اهل فراموشخانه ۱۷ فراماسونری هستند و یک رمز و قراردادی محرمانه با هم دارند .۱۸ نهضت عدالتخانه که ریشه ای مکتبی و اسلامی داشت از این مرحله رنگ غربی به خود گرفت و کم کم زمزمه حکومت مشروطه بر سر زبانها افتاد .
درخواستهای آغازین که اجرای قوانین اسلام و ایجاد عدالتخانه بود ، جای خود را به حکومت مشروطه و مجلس شورای ملی داد . نا آگاهی تحصن کنندگان از این نوع حکومت به گونه ای بود که برخی شعار می دادند ما مشربه و بعضی می گفتند ما مشروطه می خواهیم و شخص دیگری مشروطه را زنی تصور می کرد که قرار است پادشاه شود!