مقدمه دستاوردها و اندوختههای با ارزش تجربه شده در هر فعالیتی، دستمایه بسیار مناسبی برای استفادههای حال و آینده است.
این موضوع در مورد محصولات و تولیداتی که به پشتوانههای ملی و بومیو توسط توده مردم وعوام از گذشتههای دور رواج پیدا کرده و به مرور توسعه پیدا کرده و سیر تکامل پیموده، بسیار حائز اهمیت است.
به خصوص اگر آن پشتوانهها در فرهنگ مردم ریشه داشته باشد.
با توجه به این که پشتوانههای فرهنگی هر محصولی اساساً هویت یک محصول را رقم میزند، بنابراین شناخت عمیق و همه جانبه تجارب، اهمیت بیشتری هم پیدا میکند.
البته تجارب بومی و عامیانه و دستمایههای آن که در طول زمان سینه به سینه از نسلی به نسلی دیگر انتقال یافته است، به ندرت ثبت شده و به مجموعه درآمده است.
محصولات و تولیدات آن هم به خاطر این که واجد ارزشهای فرهنگی و هنری و کاربردی و بیشتر منحصر بوده، دست به دست گشته، متفرق شده و تعداد کثیر و بیشماری نابود شده است.
این مسئله مخصوصاً آثار هنرهای بومیو سنتی، به ویژه دستبافتهای سنتی از جمله فرش را بسیار شامل میشود.
چه، مسلم است که فراگیرترین محصول دستی که واجد ارزشهای فرهنگی و هنری و کاربردی، هم به لحاظ خالقان و دست اندرکاران تولید و هم به لحاظ استفادهکنندگان، فرش دستباف است.
در این باره انواع پارچهها و عموماً پوشاک با وجود فراگیری فراوان نمیتواند مورد نظر باشد، زیرا سالهاست که اینگونه محصولات به طور عمده از چرخه تولید دستی خارج شده است.
طرحها و نقشمایهها و رنگ فرش دستباف ایران از مؤلفههایی است که سهم عمده و اساسی در شکلگیری هویت فرهنگی و هنری فرش ایران داشته و دارد.
جایگاه طرح و نقش و رنگ در کنار سایر جنبهای کیفی فرش که آن را از لحاظ مادی و معنوی ارزشمند میسازد، از همه مهمتر است.
آنچه باعث تنوع و گوناگونی بیش از حد تصور فرش است همان طرح و نقش و رنگ است که به تعداد تولیدکنندگان (بافنده، طراح) میتوان انتظار تنوع داشت.
در واقع طرح و نقش و رنگ جریان دائم و تحول پذیر فرش است و در طول حیات خود تحولات بسیاری به خود دیده است.
از این چرخه دائم در حرکت، همواره تعدادی از طرحها خارج شده و گاه به فراموشی سپرده شده است و شماری دیگر اقبال بیشتری پیدا کرده و زمان و وسعت بیشتری را برای تجلی یافتن به خود اختصاص داده است.
به جز عوامل ذاتی که اوج و حضیض طرح و نقشمایهها را رقم زده، عوامل بیرونی دیگری نیز تکامل و فراگیری طرحها و عکس آن یعنی فراموشی و خروج از گردونه تولید را باعث شده است.
از آن جمله جایگاه یافتن فرش در اقتصاد کشور و به دنبال آن سلیقهها و انتظارات خریدران است.
درخصوص عوامل ذاتی و درونی که باعث به اوج یا حضیض رفتن طرح یا نقشمایه یا رنگبندی میشود، ویژگیهای ظاهری و باطنی طرح و امکان تجلی یافتن به واسطه فنون بافت و مواد اولیه فرشبافی است.
بدین معنا که اگر طرح یا نقشمایهای در جلوهای از رنگبندی، ظاهری خوشایند نداشته باشد و از مفهوم و معنا تهی باشد، به مرور به کار گرفته نمیشود.
اگر هم گرفته شود چندی نپاییده و از رواج میافتد.
مثال بارز آن بسیاری از طرحهای ابداعی دهههای گذشته و امروز است که بعضی شاید یک بار هم شانس به تجلی درآمدن بر بستر فرش نیافته است و بعضی یک یا چند بار، آن هم در یک دوره و با یک ذهنیت خاص.
گروهی دیگر از طرحها که تناسبی با امکانات تولید و فنون بافت و مواد اولیه ندارند نیز قابل ذکرند.
گروه عمده فرشهای به اصطلاح «تابلویی» از این دست نقشههاست که مسلماً به ترفند مضاعف نمودن رجشمار و تغییر شیوه پودکشی و نوع گره و رنگرزی پرمشغله و نازک نمودن هر چه بیشتر تار و پود ممکن شده و قبل از اینکه فرش باشد تصویری است از یک موضوع در تابلو که از ابتدا به نیت بافته شدن به وجود نیامده است.
البته مجموعه دلایل ذاتی ذکر شده خود میدان و وسعت چنین طرحهایی را تعیین میکند تا مسیر معلوم خود را طی نماید.
اما گروه کثیری از طرحهای فرش ایران کههمه ویژگیهای ذاتی تداوم و رواج را داشته است، گاه بر اثر عوامل بیرونی ازرواج میافتد.
از جمله دلایل، به جز جنبه اقتصادی یافتن فرش، تغییر شرایط زندگی بافندگان و یا تغییر دیدگاه تولیدکنندگان و یا اساساً ضعف اندیشه و دیدگاه دست اندرکاران است.
کم نیستند طرحهایی که سالها دستمایه بافت فرشهای متعدد شده اما به دلیل ضعف بنیه مالی بافنده و یا تغییر شرایط زندگی وی به مررو با همان نسل به خاک سپرده و فقط آثار آن در فرشها به جا مانده و آن هم، همان گونه که ذکر شد، آنقدر دست به دست گشته و متفرق شده که مهجور شده و به دید نمیآید.
با این وضع معلوم میشود که به مجموعه درآوردن و مدون کردن اطلاعات دربارههنرهای بومی، ضروری و با اهمیت است و با توصیف فوق مسلم است که در مورد طرحها و نقوش و رنگبندی فرش این کار بههمان بزرگی و عظمت، سخت و دشوار و حساس است.
با این حال یکی از ضرورتهای اجتناب ناپذیر برای انتقال تجارب گذشته، مجموعه کردن طرحها و نقشمایههای فرش دستباف است و نتایج ویژهای هم به دنبال خواهد داشت که بعضی از مهمترین آنها عبارت است از: 1- مشاهده مجموعهای از طرحهای فرش ایران با تنوع و تفکیک منطقهای، زمینه مطالعه، بررسی و تطبیق و الهام پذیری را فراهم میکند.
میدانیم یکی از علتهای رکود فرش ایران به علت استفاده از نقشههای تکراری یا نسبتاً مشابه است.
این در حالی است که در فرش ایران با همین وضع تعداد قابل توجهی نقشه مورد استفاده قرار میگیرد.
مسلم است که اکتفا به ذهن و حافظه طبیعی برای ثبت و یادآوری نمونهها و استفاده و الهام و بازنگری بر پایه این اندوختههای ذهنی، کافی نیست.
همان طور که پیش از این ذکر شد، در هر دوره و در هر وضعیت اجتماعی گروهی از طرحها استفاده بیشتری پیدا کرده است و در این میان موارد قابل توجهی از دیده و ذهن طراحان و تولید کنندگان دور شده است.
و قطعاً پیش از نابودی، به واسطه دست به دست گشتن از ذهن طراحان یا (بافندگان ) فراموش شده است آن چنان که معرفی دوباره آنها برای بعضی از طراحان یا تولید کنندگان نسل جدید، غریبست و تازه مینماید.
این حکایت همان فراموشی است.
بنابراین با وجود چنین مجموعهای از طرح فرش: الف) در صورت لزوم میتوان بعضی از نمونها را با طراحی و بازسازی مجدد نقشه، تکرار یا احیاء کرد.
ب) میتوان با مطالعه و بررسی نمونههای مختلف، در بعضی از طرحها بازنگری کرد.
ج) در نهایت میتوان با شناخت ضرورتها و نیازهای امروز و مطالعه و دقت و بهرهگیری از قوه خلاقه، به نوآوری طرحهایی دست زد.
2- وجود مجموعهای از طرحهای فرش و اطلاعات مربوط شامل رجشمار، ابعاد، قدمت و محل بافت، زمینه مطالعه سبکشناسانه را برای علاقمندان فراهم میکند.
با توجه به اینکه شناخت سبک، مکتب و شیوه در فرش ایران الزماً با شناخت طرحها و نقشمایهها و جلوههای رنگ کامل میشود، بنابراین با دیدن تصاویر فرشها امکان مطالعه ساختار طرحهای فرش، تناسبات - با توجه به ابعاد فرش - و نقشمایهها و جلوههای رنگ در هر طرح به خودی خود یا نسبت به طرحهای مشابه و یا غیر میسر میشود.
3- استفادهکنندگان فرش دستباف با مشاهده نمونههای فراوان طرحها، نمونههای مورد علاقه خود را انتخاب کرده و در صورت تمایل به تولیدکنندگان سفارش میدهند.
بدین ترتیب حوزه سفارشپذیری و انتخاب، معلومتر و حتی رونق هم خواهد گرفت.
4- تدبیرکنندگان در مواجهه با موضوع طرح و نقش و وسعت آن، به نسبتی آگاهتر خواهند شد و ممکن است در گرفتن تصمیمات صحیحتر نیز مجموعه به آنها کمک نماید.
5- حفظ و انتقال و انتشار تجارب به نحو موثرتری قابل انجام است.
درباره مجموعه طرحهای قالی ایران گردآورنده مجموعه طرحهای قالی ایران با مشاورهها و مطالعات کارشناسی و با در نظرداشتن توضیحات فوقالذکر و اعمال حساسیت فراوان، اقدام به تدوین و ارائه این مجموعه نموده است.
در سادهترین حالت، مجموعه حاضر آلبومیاست حاوی تعدادی تصویر فرش از مناطق مختلف ایران که اطلاعات آن محدود است و البته در حدود وسعت بیکران فرش ایران و عظمت آن نیست.
قطعاً لازم است در مراحل بعد با به دست آوردن منابع تصویری دیگر تکمیل و غنیتر شود.
با این حال که در همین حد، تلاش و حساسیت زیادی به خرج داده است لازم میداند مواردی برای آگاهی استفادهکنندگان این مجموعه مرور شود.
الف- در اولین مرتبه شاید این سؤال پیش آید که چرا اطلاعات مختلف درباره فرشها در کنار تصویر ارائه نشده است؟
از جمله رجمشار فرش، نوع گره، تعداد پود، نوع مواد اولیه، نوع رنگرزی و از این دست که البته برای مطالعه فرش و نقشه آن کاملاً ضروری است.
پاسخ این است که اساساً منابع این مجموعه در این مرحله عموماً از جمله منابع مکتوب شامل کتب، مجلات و ویژهنامهها بوده است و ثبت اطلاعات با مشاهده مستقیم فرش مورد نظر صورت نگرفته است.
میدانیم در منابع مختلف به شیوههای متفاوت فرشها توصیف شده و اطلاعات آن درج شده است و هر نویسنده، صاحبنظر یا تدوینگری از جنبهای خاص به فرش نگریسته و برپایه محتوای مطلوب نظر، اطلاعات را درج نموده است.
از سوی دیگر حتی تهیهکنندگانی چند از منابع اشاره شدههم، خود به طور مستقیم تصاویر لازم را عکاسی و ثبت مشخصات نکردهاند و به ناچار یا ندیدن ضرورت از تصاویر آماده استفاده کردهاند.
بههمین دلایل نیز بعضی از تصاویر از کیفیت و وضوح مناسبی برخوردار نیست.
البته بهتر و پر فایدهتر آن است که تصاویر به طور مستقیم با امکانات خوب عکاسی شود و مشخصات هر دستبافتهای با مشاهده مستقیم توسط متخصص از جمیع جهات تا حد ممکن، دقیق ثبت و در کنار تصویر ارائه شود.
ب- همچنین در این مجموعه بیشتر قالیهای قدیمی معرفی شده است و از قالیهای دو سه دهه معاصر کمتر مواردی به چشم میخورد.این خود حاوی دو ویژگی است: اول این که اصالتهای منطقهای طرحهای قالی ایران در این مجموعه تا حد زیادی قابل اعتماد بوده و در واقع بیشتر تصاویر مربوط به نسل گذشته قالی ایران است که امروز کمتر قابل دسترسی ومشاهده است.
دوم این که طرحهای قالی دوره معاصر به وفور در در مراکز مختلف عرضه فرش به چشم میخورد.ازطرفی بعضی از طرحها ممکن است در انحصار فرد یا گروهی خاص باشد.
بنابراین در این مجموعه برای رعایت حقوق معنوی ومادی آنها ازمعرفی چنین مواردی پرهیز شده است.
امید است در مجموعهای دیگر با سازوکاری معلوم و فایده بخش، طرحهای معاصر فرش دستباف ایران نیز به نحو قابل قبول و شایستهای ارائه شود.
البته این خود مستلزم همکاری تولیدکنندگان وطراحان معاصر نیز هست.
ج- پیش از شروع و همزمان گردآوری تصاویر این مجموعه، برای دستهبندی و طبقهبندی و نامگذاری طرحها به منابع مختلف و نظریات صاحبنظران رجوع شد.
با کمیدقت در شیوههای نام بردن و معرفی فرشها در منابع و همچنین در محاورات افراد دخیل در فرش معلوم میشود که شیوهای هماهنگ بر مبنای علمیدر معرفی طرحها حاکم نیست.
بعضی طرحها بر مبنای محل بافت فرش آن مثل قالی «بخشایش»، بعضی برمبنای ساختار یا فرم اصلی طرح مثل «لچک و ترنج» بعضی براساس نام طراح مثل طرح «بنام» بعضی برمبنای تولیدکننده مثل فرش «محتشم» و حتی بعضی برپایه محل نگهداری مثل «قالی چلسی» و یا مبانی دیگر که باهم سنخیت نداشته و متداول گشته است.
همچنین معلوم میشود که اصطلاحاتی نظیر نقشه، طرح، قالی و نقشمایه جا به جا به کار برده میشود در حالی کههر کدام تعریف مجزا دارد.
مثلاً قالی لچک و ترنج، نقشه لچک و ترنج، نقشمایه یا نقش لچک و ترنج و طرح لچک و ترنج که بعضی اساساً غلط است جا به جا به کار برده میشود.
بنابراین در این مجموعه، طبقهبندی و نامگذاری ساختاری ملاک معرفی طرحها قرار گرفته است.
منظور از ساختار همان فرم کلی است که با اولین نگاه به فرش مورد نظر به چشم میآید.
از این منظر، نقشمایه یا نقش، اشکال منفرد و متفاوت هستند که ترکیب آنها و قرار گرفتن آنها کنار یکدیگر ساختار یا فرم اصلی را شکل میدهد.
به عبارت دیگر اصطلاح طرح لچک و ترنج شاه عباسی اصفهان یعنی طرحی با ساختار لچک و ترنج، نقشمایههای اصلی و غالب شاه عباسی که متعلق به اصفهان است.
در این مجموعه طرح ها یا ساختارهای اصلی عبارتند از: 1- لچک و ترنج 2- افشان 3- ترنجی 4- محرابی 5- درختی 6- باغی 7- محرمات 8- تصویری 9- شکارگاهی 10- جنگلی 11- گلدانی 12- گلستانی 13- تکراری 14- تلفیقی مقدمه دستاوردها و اندوختههای با ارزش تجربه شده در هر فعالیتی، دستمایه بسیار مناسبی برای استفادههای حال و آینده است.
در این مجموعه طرحها یا ساختارهای اصلی عبارتند از: 1- لچک و ترنج 2- افشان 3- ترنجی 4- محرابی 5- درختی 6- باغی 7- محرمات 8- تصویری 9- شکارگاهی 10- جنگلی 11- گلدانی 12- گلستانی 13- تکراری 14- تلفیقی بعضی از طرحها مثل لچک و ترنج و افشان و محرمات نسبتاً آشنا و از دیگر طرحها متمایز است.
· اطلاق طرح «تکراری» به طرحهایی است که یک جزء یا چند جزء معلوم در گستره طرح تکرار میشود.
مثل طرح «خشتی» که در اینجا زیر گروه طرح تکراری قرار گرفته است و یا طرح ضلالسلطانی، تکرار یک گلدان گل در تمام طرح است و تفاوت آن با واگیره آن است که واگیره از تقسیمات نقشه فرش است و نه طرح.
البته نقشه طرحهای تکراری را به صورت واگیره تهیه و مورد استفاده قرار میدهند.
· شناخت کلی از طرح «محرمات» عبارت از طرحی است که به صورت راه راه و عموماً به صورت موازی با طول فرش و بعضی مورب دیده میشود.
این اصطلاح رایج بدون اصرار بر وجه تسمیه آن، در این مجموعه نیز مورد استفاده قرار گرفته است و البته در طرحهای فرش رایج و پذیرفته است.
· طرح «گلدانی» آن است که گلدان بدون تکرار معلوم، کل طرح را در سیطره آورده باشد و حذف آن آسیب کلی بر ساختار و ترکیب طرح واردکند همین طور طرح «درختی».
· طرح «جنگلی» هم آن است که در برگیرنده حیوانات و گیاهان مختلف باشد و تداعی کننده جنگل باشد.
· در طرح «شکارگاه» میدان وسیع نخجیر تداعی میشود.
شکارگر انسان است و حیوانات مورد شکار.
· طرح «باغی» اساساً پلان باغ و جویبارها و باغچههای مشهور باغهای اصیل ایرانی را نشان میدهد.
· طرح «گلستانی» هم گلزار را مجسم میکند و طرح «محرابی» محراب را.
· به طرحهایی که با تصویر کردن افراد و شخصیتها با شباهت کامل و یا نسبی شکل گرفته طرح «تصویری» اطلاق شده است.
در این صورت بسیاری از فرشهای تابلویی دارای طرح تصویری هستند.
· در این میان دامنه طرحهای «تلفیقی» گستردهتر است.
چه بسا اطلاق آن به بعضی از طرحها ابهام انگیز هم باشد.
باید پذیرفت که تلفیق در طراحی فرش ایران یکی از پرطرفدارترین و از جهتی سادهترین و از جهت دیگر حساس و دشوارترین روش ایجاد طرح است.
تلفیق در این مجموعه از دو منظر ملاک نامگذاری قرار گرفته است: الف ) تلفیق ساختاری: گاه دو یا چند ساختار با هم تلفیق میشود مثل طرح لچک و ترنج و شکارگاه که نام آن طرح تلفیق لچک و ترنج شکارگاهی است مثال بارز آن طرح فرش مشهور بافته شده در دوره صفویه است که در موزه «وین» نگهداری میشود.
یا تلفیق طرح گلدانی یا درختی با محرابی که نام آن تلفیقی گذاشته شده است.
ب ) تلفیق نقشمایهای: سادهترین شکل آن تلفیق نقشمایههای با خطوط گردان (منحنی) با نقشمایههای دارای خط مستقیم است و همچنین نقشمایههای گیاهی و حیوانی و هندسی.
البته با توجه به این که این نوع تلفیق بسیاری از طرحهای فرش ایران را فراگرفته است، بیشتر تلفیقهای ساختاری یعنی از نوع اول نمود پیدا کرده و مصطلح شده است.
اگر در تلفیقهای نقشمایهای با دقت و تمرکز زیاد تامل کنیم طرحهایی مثل طرح قالی «پازیریک» را هم میتوان تلفیقی نامید زیرا از تلفیق نقشمایههای حیوانی و هندسی بوجود آمده است.
با این حال و با توجه به مطالب مذکور در مواردی ممکن است طبقه بندی و معرفی طرحها برای استفاده کننده علاقمند ابهام ایجاد نماید که البته ابهام تهیه کننده نیز بوده است.
از این دست مواردی بر شمرده میشود : مثال 1 چنان که ملاحظه میشود هیچ یک از نامهای چهاردهگانه ذکر شده را نمیتوان به صراحت به آن اطلاق کرد.
با این حال با توجه به ترنج آن شاید «ترنجی» را بتوان پیشنهاد کرد اما چون قسمت سرمهای رنگ حال و هوای لچک و ترنجهای سلسلهای را هم تداعی میکند نهایتاً نام طرح، «ترنجی تلفیقی» نهاده شده است.
مثال 2 با وجود کوچک بودن گلدان بههمان اندازه ساختار محرابی جلب توجه میکند، بنابراین تلفیق هر دو ساختار است و نام آن تلفیقی گذاشته شده است.
مثال 3 خصوصاً درباره این دو طرح بنابر طرحهای تعریف شده این مجموعه، نمیتوان نام مشخصی اطلاق کرد.
با توجه به طبقهبندیهای مصطلح، کف ساده بودن آن آشکار است اما کف ساده همواره تابع طرحهای اصلی قرار میگیرد مثل لچک ترنج کف ساده.
نام این طرحها «تلفیقی» گذاشته شده است.
مبنا هم تلفیق طرحهای ساده و بی نام گبهها برای متن و حذف ترنج از طرح لچک و ترنج است.
البته از این دست طرحهای ویژه نسبتاً نادر است.
مثال 4 این طرح در گروه «ترنجی» قرار گرفته است.
البته با توجه به اینکه تمایز رنگی بین سطح اشغال شده ترنج و متن - به خاطر تک رنگ بودن زمینه- وجود ندارد، نامگذاری به خاطر تداعی ترنج در مرکز به واسطه نقشمایهها، ملاک قرار گرفته است.
در حالی که به نحوی به آن طرح تلفیقی یا لچک و ترنج هم میتوان اطلاق کرد.
مثال 5 تلفیق چند ساختار در آن مشهور است مانند محرابی، درختی، تصویری، بنابراین «تلفیقی» نام گرفته است.
مثال 6 این طرح نیز از تلفیق طرح درختی، گلدانی و محرابی و تصویری شکل گرفته و چون درخت غالب است نام آن تلفیقی درختی است.
مثال 7 به خاطر دیده شدن زود هنگام و غلبه ترنج کوچک سرمهای رنگ، اطلاق «ترنجی» مناسبتر است.
مثال 8 از طرح «ترنجی» برخوردار است زیرا ترنج بزرگ، سایر سطوح را متأثر و تابع کرده است.
مثال 9 به خاطر وجود ترنجی به شکل خاص در وسط، «ترنجی» نام گرفته است.
مثال 10 به لحاظ ساختار کاملاً خاص است شاید اطلاق تلفیقی نیز مناسب باشد.
اما غلبه ترنج مرکزی بر«ترنجی » بودن آن اصرار دارد.
چگونگی استفاده از مجموعه تصاویر این مجموعه به دو طریق قابل جستجوومشاهده میباشد: الف) بر اساس فهرست طرحهای اصلی مانند لچک وترنج ویا افشان و...
ب)براساس خاستگاه نقشه.
مبنای این فهرست محل یا منطقه اصلی شکلگیری نقشه فرشها میباشد.
**** در پایان یادآوری میشود که گردآوری و تهیه این مجموعه برمنبای اندیشهای فرهنگی و پژوهشی انجام شده است.
به طور حتم استفادهکننده علاقمند و دارای تعلق خاطر به فرهنگ و هنر ایران به ویژه هنر معظم فرشبافی از مجموعه حاضر در همین مسیر بهره خواهد گرفت.مقدمه دستاوردها و اندوختههای با ارزش تجربه شده در هر فعالیتی، دستمایه بسیار مناسبی برای استفادههای حال و آینده است.
به طور حتم استفادهکننده علاقمند و دارای تعلق خاطر به فرهنگ و هنر ایران به ویژه هنر معظم فرشبافی از مجموعه حاضر در همین مسیر بهره خواهد گرفت.