فصل اول: 1- روش اولین صادره از آخرین وارده و تولید ناخالص ملی : این سوال پیش در آمدی است بر بحث پیامدهای اقتصادی که در فصل های بعدی آمده است .
حسابداری اثباتی ( تئوری اثباتی ) چنین استدلال می کنند که تمام مقرارت حسابداری دارای عواقب اقتصادی می باشند و این عواقب را باید در زمانی که راجع به یک استاندارد یا یکی از مقررات ، تصمیم گیری می کنیم ، مد نظر داشت .
فصل بعدی ، بررسی هیئت استاندارد های حسابداری مالی را نشان می دهد که مسئولیت آنها بیان حقیقت است ، مهم نیست که چه نتایج اقتصادی را در بر دارد.
این بیشتر در چارچوب مفهومی و با دقت توضیح داده شده است.
هر چند Pilate و منتقدان FASBپرسیده اند که «حقیقت» چیست؟
نظر من این است هر چند برخی مواقع مشکل است که حقیقت حسابداری تعریف شود و مشکل است که در زمانهای مختلف سنجیده شود ، اما آن شناخته ترین موضوع می باشد .
برای مثال ، ما همگی ارزیابی کردیم که حسابداری بهای تمام شده ی تاریخی، حقیقت را درباره بهای جاری دارایی ها نمی گوید.
حتی اگر چه ممکن است جوابهای دقیقی ازآنچه که حقیقت واقعی اقتصادی را تشکیل می دهد، نداشته باشیم.
حتی اگروجود داشته باشد، من معتقدم که ما همگی تصدیق می کنیم که فهمیدن این موضوع ، توانایی ما را در تشخیص سرمایه گذاریهای خوب و بد بهبود می بخشد .
به طور واضح ،آن سهامداران حاضر قادر می سازد خبرهای بد را از به عنوان کسرسهام اعلام نماید .
دردنیای امروز که افراد تنها به نتایج اقتصادی بی واسطه توجه می کند ،این همان حقیقت افشاء تعریف می شود ، به بعضی از افرادازآن آسیب می بینند در حالی که بعضی دیگر از آن منفعت می برند .
اما اگر بررسی طولانی تری را اتخاذ نماید ، سهام داران حاضر ، به عنوان سهام دار شناسایی می شوند و جنبه های این گفتگو را تغییر می دهند بنابراین من بر این اعتقادم که این مشکلی را ایجاد نخواهدکرد یک توافق ملی را پایه ریزی می کند و اینکه ما باید حقیقت را بگوییم و نتایج را ادامه دهیم .
2- شرکت Allegheny Beverage به طور کلی ، این مورد بر منافع عمومی قابل دسترس متکی می باشد اما در ابتدا توسط پرفسور جان شانک توسعه یافت .
جزئیات بیشتر درباره موفقیت شرکت Allegheny Beverage قابل دسترس می باشد که ممکن است از Clearing House قسمتی سهامداران بوستون ، MA 02163 خریداری شود .
این مورد شامل جزئیات شکایت تکمیل شده توسط SEC بر ضد شرکت و مؤسسه تجاری حسابرسان می باشد .
آن هم چنین شامل فتوکپی مقاله ای است که در روزنامه Wall street در 21 ماه دسامبر سال 1973 ارائه شد ، می باشد که در آن Allegheny اذعان کرد که عملکرد ارزش فروش سال قبل از فروش آن کاملاً مستهلک کرده است .
یک نکته نوشته شده توسط یکی از دستیاران دانشجوی من ارائه شد که نتیجه واقعی موفقعیت ALLgheny به شرح زیر نشان می دهد : تصمیم ABC ، سرمایه ای کردن هزینه بهره برداری مشخص و بررسی هزینه های بازار می باشد.
تمام قراردادهای مشروط فروش را برای فروش ماشین آلات نشان میدهد در حالی که درآمدسال 1971 بررسی نشده است .
به راستی این تنها یکی از چندین کارهای نادرست مدیریت می باشد که در آن زمان تحت امنیت SEC قرار گرفته است SEC یک درخواست در مقابل ABC در ماه می سال 1973 تهیه نمود که در آنabc مسئولیت نقض کردن قوانین اوراق بهادار مثل تقلب و متزلزل کردن بخشها را بر عهده گرفت هزینه های که به طور غیر قانونی ایجاد شد باعث شدکه ارزش سهام افزایش یافت و سودهای در سال 1971 از طریق استفاده از کارهای چون حساب سازی ایجاد شود آن هم چنین اظهار کرد که رئیس شرکت به طور غیر قانونی 540000 دلار از صندوق های شرکت به عنوان سوء استفاده شخصی برداشت نموده است و هزینه بعدی این بود که 10 میلیون اوراق قرضه به طور نامشروع توسط Valu Vend در معرض فروش قرار گرفت و اظهار داشت که اوراق قرضه از طریق یک معامله ساختگی و با استفاده از مشارکت های ساختگی فروخته شدند.
تقاضا ABC به خاطر جلو گیری از تخلفات بیشتر اقدام به دستیابی به یک دستورالعمل که ABC را مجبور می سازد گزارشات خود را بر اساس آن تهیه نمایند او اظهار داشت که این گزارشات گمراه کننده است و آنرا باید تصحیح نماید .
در ژانویه سال 1975 دادگاه دولت مرکزی فقط به این بسنده کرد و بر اساس آن رأی صادر نمود که در آن ABC ، در رابطه با اوراق قرضه منع شده است .
علاوه بر این ، این دادگاه هم چنین دستور داد که رئیس باید 70000 دلار به ABC بپردازد تا سوء استفاده شخصی از صندوقهای شرکت را جبران نماید و25000 دلار جداگانه تهیه شود تا به اشخاصی که سهام آورده اند پرداخت شود و به خاطر رها شدن از فشار شرکت سهام را بازخرید نمایند.
ABC حسابرسی را انجام داده و متوجه شد که 540000 دلار که توسط رئیس کلاهبرداری شده است باید در حقیقت باز پرداخت نماید ، ABC یک کمیته رسیدگی مستقلی پایه ریزی کرد تا روشهای حسابداری اش را تعدیل نماید.تاگزارشات مالی که توسط SECتأیید شده بود تهیه نمایند.
ABC بدون در نظر گرفتن هزینه های کلاهبرداری دستورات دادگاه تأیید نمود در گزارش سالانه اش در سال 1975 ، ABC اظهار کرد که نماینده مستقل ویژه مبلغ 54000 دلار از رئیس شرکت دریافت نماید ولی هیچ مبلغی بابت خسارت دریافت نشده است.
ABC یک کمیته رسیدگی مستقل پایه ریزی کرد و شرکتهای Benjamin Botwinnick به عنوان حسابرسان جدید جایگزین شدند .
از این رو صورت های مالی سال 1971 تعدیل نشدند .
در ماه اکتبر سال 1973 یک سهامدار و یک کار مند در مقابل حق ABC از تمام ساکنان میشیگان دلیل آنها خرید سهام عمومی که ABC بین آوریل سال 1971 و می 1973 خریداری نمود .
اظهارات آنهاهمانند درخواست ABC بودو خساراتهای از بابت خرید سهام ABC باقیمت های بالا وهمچنین مبالغی از بابت کلاهبرداری مطالبه نمودند.
از این رو ، حرکت هایی برای ایجاد یک گروه ملی و گسترش گروه های مختلف تأیید نشد .بنابراین هر گونه نتیجه ای از این درخواست ، هیچ تأثیریبر روی شرکت نداشته است .
ABC تنها شرکتی نبود که رسماً محاکمه شد حسابرسان شرکت Benjamin Botwinicle به خاطر اخلاق حرفه ای شرکت را به دادن اطلاعات غلط و گمراه کننده محکوم نمودند.
آنها هیچ کار جدیدی که نیاز به تهیه گزارش به SEC در یک دوره 10 ماهه داشته باشد را قبول نکردند .
شرکای مسئول ABC بایستی حداقل در 100 ساعت از دوره های آموزشی و سمینارها در رابطه با موضوعات حسابداری عمومی و حسابرسی که در سالهای بعد برگزار می شود شرکت کنند .
همه شرکاء بایستی 40 ساعت و یا دوره های آموزشی مربوطه بعدی که در طی 5 سال برگزار شود شرکت نمایند .Poor Benjamin اسمش بد نام شدو از زمانی که کار حسابداری شرکت abc را بر عهده گرفت ، کار حسابداری دیگری انجام نداده بود.
سرانجام یک بانک و دو شرکت دیگر به خاطر خلافهای بیشتری که در نتیجه نقش شان دررابطه با معامله اوراق قرضه ساختگی داشتند بر کنا ر شدند .
یکی از شرکت ها نیز به طور رسمی باز خواست شد .
این کار قابل ملاحظه بود چرا که این اولین بار بود که چنین شرکت هایی و نه منحصراً شرکای آنها بازخواست شدند .
به عنوان یک توضیح اضافی ، ABC ضرر خالص 5/12 میلیون دلاری را در سال 1972 نشان داد که 8 میلیون دلار از آن به خاطر هزینه کسر شده ، هزینه های مالی معوق قبلی بود و کاهش ارزش موجودی ها در اثر استهلاک و ذخایر مربوط به قراردادهای بخش Valu Vend را منعکس می کرد .
نکته اخلاقی این داستان در اینجا ممکن است بیشتر از سایر موارد وجود داشته باشد .
برای یک گزارش از این مورد یا موارد متشابه می توانیم از شکل ظاهری متفاوتی استفاده کنیم .من معمولاً تعریف حسابداری به عنوان یک سیستم اطلاعاتی که وقایع را گزارش می کند ، شروع می کنم .
سپس شروع به توسعه رویدادهایی که گزارش شده اند ، می پردازم .
من متذکر شدم که گزارشات ما بر معاملات مبتنی بر حوادث متمرکزشود وما حوادثی مثل تورم و تغییر مدیریت را نادیده می گیریم .
سپس من می پرسم که چه موقع یک رویداد شناسایی می شود .
حسابداران جدید و حتی بعضی دانشجویان که هیچ چیزی جز رعایت بدهکاری های و بستانکاری نمی دانند و تحت تأثیر زمان دقیق شناسایی درآمد که در کتاب استاندارد نوشته شده است قرار می گیرند.
آن مانند یک شوک آرام به آنها است زمانی که یاد می گیرند چگونه درآمد را شناسایی کنند و آن را توسعه دهند .
یک مورد مثل Allegheny Beverages یا مورد بعدی یعنی گروه شش پرچم در تکزاس و یا مجموعه ای از موارد دیگری ممکن است، وجود داشته باشد تا مشکلاتی که مدیریت و حسابدارانشان با آن در تصمیم گیری که آیا یک اتفاق ویژه در صورت های مالی شان شناسایی شده است ، روبه رو هستند را روشن نمایند .
سوالات ویژه ای که در اینجا پرسیده می شود جامع نمی باشد .
اما روشهایی را که ممکن است استفاده نمایندکه یادگیری مفاهیم مشکل را در آغاز این فصل تقویت کند ، جوابهای کوتاه به شرح زیر است : رویکرد استقرایی که با یک تعریف که در GAAP گنجانده شده است ، شروع می شود و به طور منطقی آنچه که باید در این مورد خاص انجام شود را نشان می دهد .
یک رویکرد استقرایی ممکن است به وسیله بررسی آنچه که در رابطه با کار آن صنعت می باشد ، شروع شود و یک قانون کمی از آن استنباط می گردد .
استقراءبا مشاهده شروع می شود اما آنها مشاهدات ضروری نیستند که یک شخص به وسیله مشاهده آنچه دیگران انجام می دهند ، بیان می کند .
شخص می تواند مجموعه ای از فرضیات را بسازد و یک قانون کلی از آن استنباط کند .
آنها به کار صنعت اعتماد دارند .
آنها می تواند به کار دیگر صنایع نگاه کنند .
آنها می توانند برای هر کشور قوانین ویژه ای را ایجاد نمایند .
آنها ممکن است که از کد مالیاتی برای عقاید خود استفاده کنند .
به طور خلاصه ، آنها می توانند هر یک از رویکردها که در این فصل توضیح داده نشده است را رسیدگی نمایند .
این مورد دارای مفاهیم اخلاقی است .
یک بدگمانی واضع نسبت به مدیریت که سعی می کند تا درآمدش را بیش از واقع جلوه دهد وجود دارد.
از طرف دیگر، درنتیجه مباحثه با حسابرسان، هر چیزی درباره شرکت های تابعه افشاء شده است .
آیا این کافی است که جزئیات را با یک توصیح اضافی درباره اینکه چگونه شخص درآمدش را بیش از واقع بالا ببرد ، آشکار سازیم ؟
آیا یک شخص از افشای عادلانه در اینجا سخن می گوید به حسابرسان یک جابجائی تکنیکی از این کلمه را ارائه داده اند .
من دوست دارم این جابجایی را با تعریف متعارف تری مقایسه کنم .
آیا کار مدیریت می تواند تنها با توصیف کردن کارهایش برای صاحبان سهام عادلانه باشد .
این سوال ، همانند سوال قبلی است .
با شروع درباره انتشار سهام آیا این کافی است که صاحبان سهام را با یک معمای مشکل رو به رو شوند یا بایستی مدیریت آنها را با یکدیگر قرار دهد ؟
نظریه پردازانی که درباره کارایی بازار بحث می کنند که به طور میانگین ، سرمایه گذار نباید با چنین معماهای مشکلی در مرحله اول روبرو شوند سرمایه گذاران خبره و ماهر کاملاً قادر هستند که در کنار یکدیگر قرار دهند تا تحت بهترین شرایط ، مدیریت ممکن است برای آنها زمان و انرژی را ذخیره کنند و تعداد زیادی از سرمایه گذاران علی رغم انتقادهای که وجود دارد به تئوری خود ادامه می دهند وحسابرسان احتمالاً حق دارند که درباره آن نگران باشند .
یک راه حل ترکیبی بایستی به راه حل استقرایی با استفاده از اصول و شروط اصلی استانداردهای نزدیک باشد یک راه حل معنایی باید بدنبال بدست آوردن ماده اصلی اقتصادی از معامله باشد .
یک راه حل برنامه ای باید به این انتشارات مانند پیامدهای اقتصادی گزارش معامله در یک روش ویژه نگاه شود .
3- شش نشانه(پرچم) در تکزاس : به طور کلی این مورد بر پایه منابع قابل دسترس عمومی می باشد .
اما از اصل این مورد را جان شانک تحت عنوان « شرکت سهامی بزرگ جنوب غربی » از دانشکده هاروارد ارائه نمود ( 542-172-9 ) این مورد بیشتر توسط پرفسور کین فریز و جان شانک توسعه یافت و در گزارش مالی شرکت توسط Mark E Haskins Keneth R Ferris .E.
Richard Brownlos ظاهر شد.
این مورد در تعدادی مورد همراه با انتشارات موجودتوسط شرکت Allegheny Beverage ارائه شد .
آنچه که با ایجادارزش افزوده می گردد .
حقیقت این است که شرکت سهامی بزرگ جنوب غربی یک شرکت تابعه از شرکت پنسیلوانیا می باشد .
همان طور که پرفسور شانک در تفسیرش درباره این مورد متذکر شد که فروش ظاهری اقدامی است که در یک معامله صوری اوراق بهاداری را می فروشد .
تکزاس در تاریخ 6/3/69 به راه آهن مرکزی Penn ( مبتنی بر اصل تلفیقی ) اجازه داد که تا گزارش خود را اعلام نمایدو آنرا برای سه ماه دوم سال 1969 ( اگر چه فروش در اصل گزارش موقت شرکت افشاء نشده بود ) رسیدگی کند و بنابراین به تعویق انداختن آگاهی عمومی از خطرات موقعیت مالی راه آهن مرکزی Penn باعث شد که سرانجام چند ماه بعدتر به بزرگترین ورشکستگی را منجر شود.
سوال این است که آیا معامله در واقع یک فروش بودو یا همان طور که نویسندگانی مثل پیت ومارویک استدلال کردند ، یک معامله ساختگی بود .
در حالی که SEC سه سال بعد آن را اثبات کرد.
در این سطح ، هیچ چیز غیر معمولی درباره فروش وجود ندارد .
این یک حوزه فروش است که در یک نرخ بهره نرمال معقولی برای یک دوره به اوج می رسد .
اما توضیح اضافی دو چیز را آشکار می کند که ممکن است دارای سیگنالهای هشداری باشد .
اولاً ، اموال شرکت تضامنی که بر اساس تغییر قیمتها فروخته شده است به عنوان شریک ضامن عام می باشد .
بنابراین یک معامله مربوط که در اینجا پنهان شده است ، وجود دارد .
دوماً شرکت تضامنی در فروش ظاهری اوراق بهاداری به دیگران می فروشد به عبارت دیگر ، یک روش برای تفسیر آنچه ممکن است واقع شود این است که به طور ساده یک شرکت سهامی ساختگی پایه ریزی کرد که قادر باشد سود را شناسایی کند آنچه در توضیح اضافی پنهان شده است ، این حقیقت است که پایه ریزی فروش در طی یک دوره 35 ساله انجام شده است .
این ممکن است به وسیله تقسیم سود توسط پرداخت های اصولی ایجاد گردد .
فهرست های ارزش کنونی می تواند مورد استفاده قرار گیرد تا نشان دهد که برای پرداخت های سالیانه حدوداً 8 میلیون دلاری مورد نیاز است که اصل و بهره را پرداخت نماید تا سند را تسویه حساب کند یعنی 8/2 میلیون دلار تخفیف 5/6 درصدی برای 35 سال حدود 38 میلیون دلار می باشد.
این پول بر اساس اقدامی به وجود می آید که معامله گر اوراق بهاداری شرکت تضامنی را می فروشد .
آن توسط شرکت تضامنی شریک ضامن عام پرداخت می شود .
در این رویداد ، پولی را که بر اساس معامله اوراق بهادار با دیگران به وجود می آید ، بی نتیجه می ماند و به شریک ضامن عام برمی گردد .
من آن را در زمان تدریس کردن این مورد که مالکان اصلی شش نشانه(پرچم) بودند ، آشکار نکردم من احساس می کنم وقت کافی برای فکر کردن درباره افشاء انتشارات شناسایی درآمد وجود دارد .
تنها در پایان ، بعد از اینکه من از کلاس خواستم که رأی گیری کنم، من بقیه داستان را افشاء می کنم .
من معتقدم که مهم است که به فقدان جزئیات افشاء مربوط به معامله تاکید کنم لزوماً روش حسابداری صحیح برای این معامله تغییر نمی کندبلکه نیاز به یک افشاء سازی عادلانه وجوددارد .
4-شرکت Elmo ( نوامبر 1973 – شماره 4 ) الف)حسابداری جریمه را زمانی به عنوان یک هزینه دوره کنونی در نظر می گیرد که جریمه در نتیجه یک رویداد غیر معمولی که در یک دوره اتفاق می افتد ، مورد توجه قرار می گیرد .
از آنجا که جریمه موضوعی است که دارای ماهیت غیر تکراری است و یک قلم غیر مترقبه را به عنوان یک بخش قبل از اقلام غیر مترقبه نشات داده می شود .
بخش تجهیزات کنترل آلودگی هوا از به وجود آمدن جریمه های بیشتر جلوگیری می کند .
این احتمالاً مهمترین کار است که مورد توجه و ملاحظه قرار می گیرد .
2)حسابداری ، جریمه را به عنوان اصلاح دوره های قبلی در نظر می گیرد که آیا جریمه در نتیجه فعالیت های تجاری دوره های قبل ایجاد یا این که در نتیجه یک رویداد کنونی به وجود آمده است .
جریمه تعیین می شود تا خسارتی در نتیجه فعالیت دوره های قبلی ایجاد شده است را اصلاح کند و بنابراین قیمت تولید که از نتیجه گزارش دوره های قبلی به وجود می آمد توجیه بیشتر به وسیله این حقیقت آشکار می سازد که تعیین میزان جریمه یک قضاوت شخصی است و توسط مدیریت ( آژانس کنترل آلودگی ) نمی تواند به طور منطقی قبل از اتفاقی تخمین زده شود .
تعدیل دوره قبل بایستی به عنوان یک تعدیل از ترازنامه در ابتدای سال کنونی به عنوان سود انباشته که قبلاً گزارش شده ، گزارش شود .
اگر صورتهای مالی دوه های قبلی نشان داده شود .آنها بایستی دوباره بیان شوند تا در صورت سود وزیان قبل از اقلام غیرمترقبه نشان داده شود .
جریمه قابل تخصیص برای هر دوره و اصلاح مناسب اقلامی که تحت آن عنوان قرار گرفته مانند سود انباشته ، بدهی ها .
سود هر سهم در نظر گرفته شود .
3)حسابداری ، جریمه را به عنوان یک قلم تبدیل به سرمایه که در دوره های آتی مستهلک می شود در نظر می گیرد در صورتی که جریمه به عنوان یک پرداخت ایجاد شده از سود دوره های آتی باشد ، تایید می شود .
اگر جریمه پرداخت نشود .
Bland اجازه نخواهد داشت که در دوره های آتی کا رکند بنابراین جریمه شعبه به عنوان یک مدرک برای انجام تجارت لازم می باشد .از آنجا که هزینه مستهلک شده از دوره ای به دوره ی دیگر برگشت داده می شود .آن بایستی در صورت سود وزیان قبل از غیر مترقبه ویژه گنجانده شود .
استهلاک بایستی با یک روش عقلانی و سیستماتیک و تحت کار کنونی محاسبه شود .
40 سال حداکثرزمان است که یک دارایی نامشهود ممکن است ، مستهلک شود .
ب 1) آقای Pearce بر اساس مشاهدات هزینه های ایجاد شده ( بر اساس آلودگی ) توسط Daris شناسایی نماید به طور کلی هزینه های که ثبت شده اند و ممکن است برای حسابهای Daris که الزاماً صحیح نمی باشد به کار رود .
تا اندازه ای هزینه های مؤسسات تجاری در نتیجه آلودگی افزایش پیدا می کنند ، تنهاهزینه های ثبت می شوند که در نتیجه آلودگی نمی باشد .
هزینه ها تا اندازه ای که نماینده دولتی و سازمانهای غیر انتفاعی برنامه هایی را برای انعکاس تأثیرات آلودگی در نظر گرفته اند ، ثبت می شوند .
Elmo خودش ممکن است هزینه ها را در فرم مالیات ها و مالیات های اختیاری به طور غیر مستقیم ثبت کند.
بنابراین چنین هزینه های غیر مستقیمی ممکن است که متناسب باقوانین مالیات دولت نباشد در شرکتelmo هزینه تجهیزات آلودگی خسارت دیده تااندازه ای که باعث کاهش هزینه های دیگر می شود ، به عنوان هزینه ثبت می گردد ( برای مثال دستمزدهای بالاتر برای مواجه شدن کاربران با خطرات سلامتی) 2 - آقای Pearce پیشنهاد داده است که هزینه های در هر دوره ثبت می گردد ، هزینه جلوگیری از آلودگی می باشد .
از آنجا که جلوی آلودگی را نمی توان گرفت ، استهلاک تجهیزات کنترلی ممکن است که هیچ رابطه ای با هزینه ها واقعی اجتماعی نداشته باشد .
از این رو ، این منطقی تر است که از هزینه جریمه های بالقوه ارزیابی شده توسط نمایندگی های دولتی و یا کاهش هزینه یا خسارت آلودگی وجود دارد .
نمونه هایی از اقلامی که در این موضوع گنجانده شده اند، هزینه تغییر کردن حومه شهر ، هزینه برطرف کردن خسارت آلودگی آبی ، هزینه مربوط به بیماری شش برای کارگردانی که درآنجا کار می کنند ، می باشد .
تعیین هر یک از این هزینه های ترکیبی مشکل خواهد بود .
اگر این امکان وجود داشته باشد که بدهی هزینه های آلودگی را برآورد کنیم ، این هزینه ها مهار می شد و اگر اینکه یک پیش بینی برای هزینه های آلودگی سالهای قبل انجام شود .
برای موافق بودن با قضیه اصلی آقای Pearce این است که هزینه های تکراری از صورت سود وزیان Elmo حذف شود ، هزینه های دوره قبلی بایستی به عنوان اصطلاحات دوره قبل تسویه گردد .
3- ارزش پیشنهاد آقای Pearce بستگی به نظر گرفته شده از گزارش هزینه واحد مستقل اقتصادی دارد.
نظر قراردادی واحد تجاری این است که یک واحد مستقل اقتصادی به عنوان مثال برای به حداکثر رساندن سودهای قابل دسترس به مالکین به وسیله هر ابزار قانونی به عنوان هدف قانونی اش مسئول است .
بعضی حسابداران در حال حاضر پیشنهاد می دهند که بایستی گسترش داده شود تا یک واحد مستقل اقتصادی مسئول تعداد زیادی گروهها شامل مالکین ، بستانکاران ، مدیریت ، کارمندان ، مشتریان ، حسابرسان مالیاتی ، نمایندگی های قانونی و عموم مردم باشد یک نظر نزدیکتر و منطقی تر آن است که بعضی برآوردها در هزینه های آلودگی گنجانده شود .
حتی اگر معتقد باشیم که واحد تجاری تنها در مقابل مالکان مسئول است.
ممکن است در پیشنهاد آقای Pearce ارزشی وجود داشته باشد.
به طور سنتی، هر واحد تجاری تنها هزینه هایی را ثبت می نماید که واحد تجاری خودش متعهد و پرداخت می نماید .
در حالی که تعداد زیادی واحدهای تجاری گسترش می یابد ، نظر واحد تجاری به طرف واحدهای مستقل اقتصادی که در برابر افراد بیشتری مسئول هستند ، تغییر می کند .
اگر این گردش ادامه پیدا کند ، انتظار می رود که هر واحد تجاری ممکن است تا برای بر طرف کردن عملکرد نامطلوب آلودگی اقداماتی را انجام دهند مگر اینکه هزینه با بدهیهای که بر اساس خسارت به وجود آمده و ثبت گردیده مرتبط باشد در نتیجه این عملیات که حساب حقوق مالکان سهام ( بدهی ) اشتباه می گردد .
بنابراین مالکان واحدهای تجاری در این شرایط تفسیر های گمراه کننده ای را انجام می دهند .
اگر اقلام بهای تمام شده و بدهیهای مربوطه در زمانی که خسارتی اتفاق می افتد ثبت نشوند ، در این صورت نتیجه عملیات ، حقوق صاحبان سهام و بدهی ها ، اشتباه گزارش خواهند شد .
در چنین شرایطی مالکان واحد تجاری در رابطه با وضعیت مالی واحد تجاری خود گمراه خواهند شد .
فصل دوم مبانی تمدن غرب در اینجا از دانشجویان خواسته می شود از محتوای فصل جهت بسط بیشتر از این مفهوم استفاده کنند که تمدن غرب در واقع محصول تمدن غیر غربی است .
می توان گفت که بر اساس مصادیقی که بعداً از تمدن غرب گرفته شده است .
نکته این است که در واقع ما یک جهان واحد هستیم .
2- چارت زمانی ( عمومی ) این پروژه بازنمائی علاقه مندی های کلاس است .
چندین خطوط زمانی از لحاظ تجاری در دسترس می باشندتا از آنها جهت پاسخ به این سوال استفاده کرد .
3-چارت زمانی ( خاص ) هم چون سوال 2 این سوال باز نمائی علایق کلاس خواهد بود .
4-مشارکت زمان این سوال ی بحث آزاد است : مشتاق شنیدن هر گونه جوابی هستم که توسط کلاس شما ارائه می شود .
ممکن است پیشنهاد کنم که پاسخ های آنها این قابلیت را داشته باشد که به عنوان یک مقاله در مجله مورخان حسابداری انتشار یابد .
5- پروژه ای در مقابل سود ادواری در اینجا قصد بر آن است که مفاهیم سود دوره موقت در مقابل سود ادواری را تقویت نماییم .
در طی عمر پروژه سود خالص را براساس خالص وجه نقد ی که حاصل می شود ، اندازه گیری می کنند .
تقریباً طبق این تعریف می توان گفت که مهم نیست که شخص ، چگونه سود خالص را اندازه گیری می کند ، محاسبه سود پروژه نیز مشابه است .
به بیانی دیگر مشکلات گزارشگری مالی خاصی درمورد پروژه حسابداری سود وجود ندارد .
گزارش آخر دستخوش این هشدار می شود که زمانی که شخص باید بین سودهای واقعی و سودهای تورم تشخیص قائل شود ، ممکن است بخواهد تورم را به حساب آورد .
اما آن بخشی از فصل بعدی است و نباید در اینجا مطرح شود .
6)حسابداری دوطرفه آیا کشور کمونیست می تواند ترازنامه ی خصوصی داشته باشد ؟
دارایی در یک کشور چه چیز است که امکان مالکیت خصوصی را ایجاد نمی کند ؟
بدهی در یک کشور چیست که امکان بدهکاری مخصوصی را ایجاد نمی کند ؟
بنابراین ، استدلال می کنم که پاسخ این سوال « نه » می باشد .
از طرف دیگر ، همیشه می توان چپ و راستی ایجاد کرد و حسابداری را به عنوان استدلال حسابی انجام داد .
هم چنین ، می توان همیشه استدلال کرد که مانده حساب فقط وجوه اختصاصی است .
بنابراین ، طبق این مفهوم ، حسابداری دو طرفه همیشه ممکن است .
7) حسابداری مدیریت در برابر حسابداری عمومی پیشینه ی تاریخی فعالیت های آنها را منعکس می کند .آدم های منفی باف می گویند که مدیران اجرائی می خواهند شرکت رابه نفع خودشان اداره کنند .
آدم های کمتر منفی باف می گویند مدیریت علاقه دارد ببیند پیشینه ی درستی از تلاش های آنها وجود دارد .
8) تحول در حسابداری استهلاک نمونه ای از تغییر زمان خودمان است .
اقلام دیگر در بحث در مورد این سوال ظاهر می شوند .
همواره این نمونه هایی از دارایی یا بدهی هستند که در زمان پاچیولی وجود نداشت .
اما حسابداری نسبت به زمان خودش بدون تغییر مانده است .
برای مثال ، با دامنه ی بسیار وسیع تر از اسناد مالی نسبت به آنچه که او می توانست در خواب ببیند داریم .
با این وجود ، هم چنین آنها را به نظام اصلی حسابداری بر می گردانیم .
به طور خلاصه ، این نتیجه گیری به طور اجتناب ناپذیری باید صحت اظهارات Littleton را بپذیرد .
9) نوشتن تاریخ من معتقدم که تاریخ مبحث مرتبطی است .
انتخاب حوداثی را که سعی داشتند که مطلوبیت را تأیید کنند می پذیریم .
به یک ایده بااهمیت و جهانی اعتقاد دارم .
حوادثی را که برای این فصل انتخاب کردم برای کمک به آن داستان انتخاب شدند .
بدون شک ، دیگر جانبداری های وجود خواهد داشت .
سعی می کردند تا بر روی نقش مهمی که ایالت متحده در توسعه ی اصول حسابداری ایفا کرده است تأکید کنند .
هر کس به حوادثی که سعی کرده ام نشان دهم نگاه متفاوتی انداخته است .
10- تراز نامه: جدیدوقدیم یک نسخه مدرن ازترازنامه شرکت gottlibleدر زیر نمایش داده شده است gottliebl 17ژولای1545 وجه نقد2229.10.3 حسابهای پرداختی 44.16.0 حسابهای دریافتی20.00 سرمایه 2.000.0.0 موجودی کالا 16.0.0 سود انباشته 220.14.3 جمع دارایها 2.265.10.3 جمع دارایی وبدهی 2.265.10.3 من تهیه می کردم ترازنامه های قدیمی را براساس شکل ساختاری آنها ولی امروزه ما ترجیح می دهیم درباره نوع حسابها صحبت کنیم همه معانی محدودی درباره حسابها وجود ندارد فصل سوم سوالات 1- خط زمان جواب این سوال در نمایش اطلاعات 1-3 ظاهر می شود .
باید از دانش اموزان بخواهند که خط زمان را در این نمایش اطلاعات گسترش دهند .
چند خط زمان تجاری موجود برای این هدف در دسترس می باشند .
هم چنین سالنامه وجود دارد که ممکن است دانش آموزان از آنها برای کامل نمودن حوادث جهانی در طی یک دوره ی زمانی استفاده کنند .
بیشتر داده های مهم برای حسابداری را می توان از این فصل دریافت کرد ، اما این ممکن است تمرین مفیدی باشد که دانش آموزان را به خواندن موضوعات سابق نشریه ی ماهانه انجمن حسابداران رسمی آمریکا برای دریافت جزئیات بیشتر وادار کنیم .
کلاس 50 نفری ، که هر دانش آموزمسئول یک یا دو سال است که به آسانی می تواند این قرن را پوشش دهد .
2- یک قرن در بازنگری منظور سوال واضع است .هر جوابی که بدهم ، جانبداری های خودم را نشان خواهد داد .
اما اگر شخصی آن توضیح را بپذیرد ،آنگاه جوابم را در مورد تأثیر پس انداز و بحران وام بیان می کنم ، بحرانی که از نظر من تا اندازه ای با حسابداری بهای تمام شده ی تاریخی که تأثیر واقعی فاجعه ی آشکار شده را پنهان می کند تحریک شد .
با بررسی تعداد بازارهای تحریک شده ، شواهد ثانویه (SEC ) پاسخ داده است .
دیر یا زود ، زودتر از آنچه که به نظر می آید ، اینها بر ملا خواهند شد .
سپس فرض مهم حسابداری فرو می ریزد .
3) مدرسه ی تجاری مدرن این سوال دیگری است .
قدمت ساختمان ما و احتمالاً شما به اوایل دهه ی 50 بر می گردد و در پاسخ مستقیمی به نیازهای بازگشت GI ساخته شد .
بازگشت آنها و رونق بعدی اقتصاد ، رونق توسعه ی تجاری را دامن زد که همواره ذینفعان آن بوده ایم .
حدس من این است که آن رونق در حال تمام کردن سوخت است و از حالا تا 20 سال آینده واقعاً تصدیق خواهیم کرد که چه نیم قرن طلایی برای ما در زمینه ی آموزشی تجاری بوده است .
4) گزینه های آزاد برای مدیریت این سوال به نمایش اطلاعات 2-3 نه 1-5 اشاره دارد .
برای دادن مرجع اشتباه می خواهیم ، برخی از گزینه هایی که به اجرا گذاشته شده شامل موارد زیر می باشد بیشتر روش های مختلف محاسبه ی هزینه ی بازنشستگی حذف شده اند .
5-تصمیم گیری در مورد اینکه آیا هزینه های تحقیق و توسعه را بپردازیم و یا آنها را به سرمایه تبدیل کنیم از دستان مدیریت خارج شده است .
6- استهلاک سرقفلی دیگر در اختیار مدیریت نیست .
8- در حالیکه برخی موضوعات باقی می مانند ، دراکثر موارد موضوعات دیگر نظیر اینکه درباره ی تغییرات حسابداری چه باید کرد ، به طور آشکاری درمورد محدوده ی صورت حساب سود وزیان تصمیم گیری شده است .
به عبارت دیگر ، آنها به نفع صورت حساب کلی تصمیم گیری شده است 10-توانایی پنهان کردن سرمایه گذاری دارایی ها طی سالها محدود شده است