تاکنون در این بخش از کتاب تمرکز خود را بر روی 9 روش جمع بندی و دخالت اطلاعات حسابداری قرار داده ایم. هر یک می توانند در مرحله ای و حالتی مفید باشند و اثر بهتری داشته باشند. اما اطلاعات نادرست سبب کسب نتیجه نامطلوب می شود. در این بخش مرور مختصری بر این سیستم های حسابداری انجام داده و در مورد حالات و شرایط هر یک بحث می کنیم.
مرور مختصر سیستم های حسابداری:
در این بخش یک جمع بندی از سیستم های حسابداری ذکر شده در فصول قبلی را ارائه می کنیم. هر جمع بندی شامل یک توضیح در مورد سیستم و نقش آن در عملکرد حسابدار هزینه می باشد. همین طور نحوه استفاده از اطلاعات کلی حاصل بیان شده است.
حسابداری شغلی یکی از متداولترین سیستم های مورد استفاده است که در هزینه های شرکت می تواند نقش عمده ای ایفا کند. همانند اکثر هزینه ها که ممکن است مستقیماً به کار گرفته شوند برخی دیگر از هزینه ها جزء هزینه های Pool محسوب شده و پس از آن برای انجام یک کار، صرف می شوند. سیستم های جمع آوری اطلاعات همانند اکثر هزینه ها بایستی برای انجام فعالیت جهت دهی شوند.
حسابدار هزینه در قبال تعیین و به کارگیری سیستم حسابداری شغلی مسئول است. این روش بمنظور صرف هزینه های غیر معمول در مشاغل ویژه مؤثر و مفید است، بخصوص زمانی که بتوان فهرست صورتحساب مربوط به مشتری را جمع آوری و بررسی کرد.
حسابداری فرآیند تقریباً همانند حسابداری شغل بکار گرفته می شود. برای این منظور نیاز به جمع آوری اطلاعات در یک دوره بلند مدت است و تنها برحسب اطلاعات فعلی تولید نمی توان آن را بکار گرفت. این امر سبب می شود که آغاز به کار کمی دشوار و در طی گذشت یک دوره برای یک شغل ویژه، سبب توقف آن می شود. در سیستم حسابداری هزینه ملاحظات برحسب میزان کارآیی و عملکرد مورد نظر صورت می گیرند. برای دستیابی به تقریب مناسب از قبل باید ابتکار به خرج داد.
حسابداری مستقیم: تنها به هزینه های کل شرکت مربوط می شود. این عملکرد بوسیله جمع آوری اطلاعات تنها برحسب هزینه هایی که می توانند مستقیماً بکار گرفته شوند و در تولید محصول و صرف هزینه برای بهبود عملیات اثر مستقیم داشته باشند، صورت می گیرد. این اطلاعات توسط سیستم های جمع آوری اطلاعات که نیازی Compile شدن ندارند، بدست می آیند. نقش حسابدار هزینه بطور مشابه حسابداری کار و فرآیند، کاملاً ملموس است. از نظر اقتصادی این طرح برای حداقل کردن هزینه بخصوص مرتبط با هزینه مواد خام بکار گرفته می شود.
حسابداری استاندارد بر این فرض است که هزینه های واقعی در طول یک دوره به آرامی تغییر می کنند. در عمل هزینه های واقعی با مقادیر استاندارد مقایسه می شوند و تغییرات حاصل مورد بررسی و بازبینی قرار می گیرند. حسابداری هزینه در این سیستم ها می تواند اثر قابل توجهی داشته باشد. زیرا توسعه شغلی ناشی از این تغییرات بدست آمده است.
LIFO , FIFO و حسابداری میانگین (متوسط) به شیوه های مختلف برای مدل کردن هزینه ها بکار گرفته می شوند. وقتی که از روش محاسبه صحیح استفاده شده باشد دقت در تغییر و تحول هزینه می تواند بعنوان نتیجه آن محسوب شود. هر یک از این سیستم ها برای رسیدن به اهدافی بصورت متداول بکار گرفته می شوند.
حسابداری کلی می تواند بوسیله هر یک از موارد سیستم حسابداری تغییر کند تمرکز در این بخش به روی توسعه و گسترش محدوده عملکرد شرکت است. فرض می شود که تغییرات هزینه همواره در جهت مطلوب و مناسب صورت نمی گیرد، در این سیستم نقش حسابدار هزینه قابل توجهی است. این روش موارد استفاده زیادی دارد و بطور ویژه برای تعیین تغییرات افزایشی بکار گرفته می شود.
حسابداری مرتبط و برحسب تولید مجموعه روشهایی است که در رابطه با تولید 2 یا چند محصول بکار گرفته می شوند که دارای فرآیند تولیدی تقریباًً مشابه هستند. یک سیستم تخصیص به بهترین نحو برای ارائه گزارش مالی می تواند بکار گرفته شود در برخی موارد تخصیص هزینه لازم است.
حسابداری بر مبنای فعالیت، یک سیستم پیچیده است که مستقیماً با مواد و کارگران در اتباط است فرآیندهای تولیدی گوناگونی بکار گرفته می شوند که می توانند برای تخصیص هزینه یک محصول خاص بکار گرفته شوند. تمرکز بر روی سیستم ABC معمولاً برای بررسی حسابداری تولید صورت می گیرد. یک سیستم دقیق در رابطه با هزینه ها و میزان نتایج حاصله برای بدست آوردن بهترین اطلاعات باید بکار گرفته شود. حسابدار هزینه باید شدیداً در تنظیم و نگهداری این سیستم، دقت کند. زیرا تحلیل های دقیقی و سیستم های جمع آوری اطلاعات و محاسبات مربوطه را می توان انجام داد.
حسابداری هدف شامل تحلیل خروجی هزینه ها برای تولیدات جدید در شرایط توسعه و استفاده از این اطلاعات بمنظور تعیین نتایج اگر این محصولات در حسابداری هدف در نظر گرفته شود این سیستم در زمینه تخمین های مرتبط می تواند نتایج نامناسب بدنبال داشته باشد. نتایج می توانند برحسب توسعه و تکامل پروژه تغییر کنند. هزینه ها باید برحسب زمان بصورت دقیق تر و بمنظور پیشرفت و تکامل سیستم طراحی بکار گرفته شوند. در مورد روش شناسی های حسابداری توضیح مختصری ارائه شده، مروری در مورد حالاتی که هر یک می توانند مفید و مؤثر باشند.
کاربردهای سیستم های حسابداری:
تعدادی از تصمیمات مرتبط با حسابداری هزینه می توانند برحسب اطلاعات ارزشمند گرفته شوند. اطلاعات می توانند با ترکیب چند سیستم بدست آیند. در این بخش بطور موردی مهمترین تصمیمات مرتبط با هزینه بحث می شوند و سیستم های گوناگون می توانند سبب کسب بهترین نتیجه شوند. نتایج در جدول مرتبط با بخش 18.1 ارائه شده اند. بطور خاص نحوه استفاده هر سیستم حسابداری بیان شده است. مهمترین تصمیمات حسابداری بصورت زیر هستند:
بکارگیری ظرفیت:
با توجه به ظرفیت، گروه مدیریت نیاز به دانستن و اطلاع از عوامل تأثیرگذار دارند. در کاربردهای خاص فروش از یک سطح معین نمی تواند بیشتر شود. در تعیین اهداف فرض بر این است که مدیریت تمرکز خود را روی نتایج تا حد مناسب قرار داده است. با این حال حتی حسابداری کل در عملیات bottleneck دارای یک ظرفیت معین در مراکز کاری است و سیستم جمع آوری اطلاعات باید برحسب اطلاعات مسیر دهی شود.
budgeting محلی:
هدف اصلی از آن تعیین میزان ورودی، خروجی صندوق است و برحسب مشخصه خرید محلی تعیین می شود. سیستم حسابداری هزینه مستقیم در مواردی خاص دارای کارآیی و قابلیت مطلوب هستند که دقیقاً بر روی هزینه هایی که دقیقاً بر فعالیت واحدی اثر می گذارند، تمرکز دارند.
فعالیت می تواند بر روی حسابداری فرآیند یا شغلی صورت بگیرد. سیستم های دیگر تا حدی مرتبط با اطلاعات کسب شده هستند.
کاهشهای هزینه:
سؤالی که مورد نظر اکثر مدیران است این سؤال است که چگونه می توان میزان موجودی را بیشتر ذخیره کرد و مخارج را کاهش داد؟ سیستم های گوناگونی در این رابطه بکار گرفته می شوند تا به این سؤال بصورت مناسب پاسخ داده و هزینه های تولید را کاهش دهند. هدف اصلی این سیستم ها بر روی هزینه متمرکز است و هزینه های اولیه تولید، قابل توجه و مهم هستند. حسابداری شغلی برای تکمیل یک فعالیت تولیدی و بدست آوردن جزئیات هزینه بکار گرفته می شود. زمانی که بصورت مناسب بکار گرفته شود، سیستم ABC می تواند جزئیات بهتری را فراهم کند. سرانجام حسابداری نهایی (کلی) بمنظور تعیین تغییرات در هزینه ها و میزان اثرگذاری بر فرآیند تولیدی مورد استفاده قرار می گیرد. پیشنهاد می شود افزایش درآمد با کاهش هزینه (تولیدی) ایجاد شود تا بتوان محدوده بهتری را در فرآیند تولیدی ایجاد کرد.
گزارش دهی مالی خارجی:
این مورد در تصمیمات مدیریتی کمتر مورد حمایت قرار می گیرد و بیشتر دارای نقش ثابت در حسابداری است و قابلیت اطمینان (نتایج) را افزایش می دهد.
در یک سیستم نظیر LIFO , FIFO یا حسابداری میانگین باید از آن برای ایجاد اعتبار در فهرست اموال استفاده شود. ما هیمن طور باید از حسابداری فرآیند، شغلی، ارتباطی یا برحسب تولید و یا سیستم ABC برای اطمینان از صحت نتایج و اعتبار بیشتر آنها استفاده کنیم. ما نمی توانیم از سیستم حسابداری مستقیم استفاده کنیم. زیرا حسابداری هدف باید با در نظر گرفتن کاربردهای ویژه در جهت غیر معین مورد استفاده قرار بگیرد.
گزارش دهی مدیریت داخلی:
این موضوع بطور گسترده در سیستم هایی که دارای اطلاعات معتبر هستند بمنظور حل مشکلات موجود بکار گرفته می شود. عموماً سیستم های حسابداری برای گزارش دهی خارجی بکار گرفته می شوند زیرا از نظر کاربردهای داخلی مفید و مؤثر نیستند. سیستم های حسابداری هدف برای گزارشات داخلی مفید و کارآمد هستند.
ا رزیابی فهرست اموال:
ارزیابی فهرست اموال نیاز به تخصیص هزینه ها در فهرست اموال دارد و باید توسط اصول حسابداری پذیرفته شده، صورت بگیرد. این نیاز به کاهش ها برای سیستم های کوچک بوضوح دیده می شود. در عوض برخی سیستم ها نظیر حسابداری ارتباطی (اتصال) و برحسب تولید تقریباً برای کل این عملکرد مورد استفاده قرار می گیرند.
تصمیمات (مرتبط با) منبع خارجی:
هر تصمیمی برای تغییر و تحول در کارکرد نیازمند یک تهیه کننده خارجی است که بوسیله تحلیل افزایشی چگونگی ایجاد تغییر مورد بررسی قرار می گیرد. در تحلیل افزایشی هیچ عاملی بهتر از حسابداری مستقیم نمی تواند کل هزینه ها را پوشش دهد. یک سیستم مناسب دیگر در این رابطه، سیستم نهایی (کلی) (ThraughPut) هستند. زیرا می توان از منبع خارجی در ارتباط با میزان تولید کل استفاده کرد.