وضعیت اقتصادی ایران و راهکارهای آن از نگاه صندوق بین المللی پول
صندوق بینالمللی پول خواستار اصلاحات ساختاری،کنترل تورم، اتخاذ سیاستهای انقباضی،کاهش هزینههای دولت، کاهش یارانهها، حفظ استقلال بانک مرکزی، اتخاذ سیاست ارزی شناور، تقویت نظام بانکی، توسعه بانکهای خصوصی و رفع محدودیت درمورد نرخ مبادله ریال در برابر دیگر ارزها در ایران شد
آن چه ارائه میشود مشروح این گزارش است که با نام «گزارش مشاوره ماده چهار» منتشر شده است.
الف:کلیات
1- قیمتهای بالای نفت خام و انجام اصلاحات اقتصادی دو پدیده مهمی بوده است که در طی چند سال گذشته اقتصاد ایران آن را تجربه کرده است. در طی سالهای 2000 تا 2003 اصلاحات مهمی در عرصه اقتصاد ایران انجام گرفت که تثبیت نرخ ارز، کاهش محدودیتهای مربوط به مبادله ارز و کاهش تعرفههای وارداتی، تصویب قوانین جدید در مورد سرمایهگذاری مستقیم خارجی، اصلاحات مالیاتی و صدور مجوز برای تاسیس بانکها و بیمههای خصوصی از جمله این اصلاحات بوده است. این اصلاحات با باز کردن اقتصاد ایران و برداشتن برخی از موانع بر سر راه تجارت و سرمایهگذاری امکان رونق اقتصادی ایران را در دراز مدت پدید آوردهاند و در حال حاضر نتایج حاصل از این اصلاحات نمایان شده است. در برنامه سوم توسعه رشد تولید ناخالص داخلی ایران به 5/5 درصد رسید و بیکاری تا حد زیادی کاهش پیدا کرد. به هر ترتیب اصلاحات مذکور به همراه افزایش قیمت نفت و افزایش هزینههای دولت وضعیت اقتصادی پررونقی را در برنامه سوم توسعه پدید آوردند.
2- علیرغم موفقیت اقتصادی ایران در سالهای اخیر کماکان چالشهای بسیاری اقتصاد این کشور را تهدید میکند. بیکاری همچنان در ایران بالا است و با توجه به جوان بودن جمعیت ایران پیشبینی میشود در سالهای آتی فشاری فزاینده بر بازار کار وارد شود. دولت برای کاهش مشکل بیکاری اقدام به اتخاذ سیاستهای انبساطی نموده است. این سیاستها اگرچه میتواند مشکل بیکاری را تعدیل کند اما آثار تورمی بسیاری به بار میآورد. در نتیجه این سیاستها تورم به 13 درصد رسیده است. بخش غیر نفتی تنها 15 درصد از کل صادرات ایران را تشکیل میدهد و اقتصاد ایران همچنان به نفت وابسته است. بنابراین دولت ایران در اتخاذ سیاستهای کلان اقتصادی همواره با یک دو راهی مواجه بوده است و آن توجه به اشتغال و رشد اقتصادی با حفظ ثبات شاخصهای کلان اقتصادی است.
کنترل شدید دولت بر قیمتها، نرخ سود بانکی، ارائه یارانههای گسترده و برقراری قوانین سختگیرانه بر بازار کار همه آثار منفی بر رشد اقتصادی و اشتغال دارد.
3- در طی دو سال گذشته فضای سیاسی ایران تحولات عمدهای را شاهد بوده است. در فوریه 2004 محافظهکاران اکثریت پارلمان را در دست گرفتند و در ژوئن 2005 نیز قوه مجریه در اختیار آنها قرار گرفت. در عین حال پارلمان نشان داده است در مواردی با رئیس جمهور اختلاف نظر دارد. انتخاب کابینه و برخی از پروژههای مالی و اقتصادی از جمله مواردی بوده است که این دو با هم اختلاف نظر داشتهاند.
4- دولت جدید ایران در طی عملکرد هشت ماههاش وفاداری خود به اصلاحات اقتصادی مندرج در برنامه چهارم توسعه و چشمانداز 20 ساله را نشان داده است.مقامات اقتصادی ایران تاکید کردهاند سیاستهای اقتصادی آنها در راستای اهداف برنامه چهارم توسعه از جمله بحث خصوصیسازی، اصلاحات مالی و نظام پرداخت یارانهها است.در عین حال دولت ایران علاوه بر اهداف مندرج در برنامه چهارم توسعه اهداف تازهای مثل عدالت اجتماعی، حذف فساد و کاهش نابرابریهای اقتصادی در مناطق مختلف را دنبال خواهد نمود.
ب: مقایسه سالهای 1383 و 1384
5- پس از رکود موقت اقتصاد ایران در سال 1383، اقتصاد ایران در سال 1384 روندی رو به رشد را طی کرد. شرایط اقتصادی بینالمللی به همراه سیاستهای انبساطی عامل این رشد بوده است. کشاورزی ایران در سال 1383 در اثر شرایط بد آب و هوایی و عدم توجه به زیرساختها عملکرد خوبی نداشت و به طور کلی رشد تولید ناخالص داخلی واقعی ایران در این سال به 8/4 درصد کاهش یافت. اما اطلاعات اولیه از نیمه اول سال 1384، رشد قابل توجه در بخش غیر نفتی ایران در این سال را نشان میدهد. این در حالی است که بخش صنعت نفت و گاز در این مدت از نظر ظرفیت تولید با محدودیت مواجه شد. به طور کلی در اثر افزایش تقاضا برای کالاهای ایرانی (از جمله نفت) و افزایش مصرف و سرمایهگذاری در داخل رشد اقتصادی ایران در سال 1384 به شش درصد میرسد.
6- نرخ بیکاری در ایران در حدود 10 درصد قرار گرفته است.در سال 1383 بازار کار وضعیت بالندهای را شاهد بود. نرخ بیکاری در این سال به کمترین میزان در طی هشت سال قبل از آن رسید (5/10 ردصد)، اما در سال 1384 علیرغم رشد بیشتر اقتصاد ایران، میزان افزایش فرصتهای شغلی با تعداد افرادی که جدیدا وارد بازار کار شدند برابر نبوده است. در نتیجه این امر نرخ بیکاری در سال 1384 به 11 درصد خواهد رسید. لازم به ذکر است هر سال 700 هزار نیروی کار جدید وارد بازار کار ایران میشوند.
7- تورم نیز همچنان در سطح بالایی قرار داد. در نتیجه افزایش هزینههای دولت و رشد نقدینگی، سیاستهای دولت برای مهار تورم در سال 1383 موفقیت چندانی نداشت. نرخ تورم در سال 1383 به 15 درصد رسید. اما با اجرای طرح تثبیت قیمتها بر روی برخی از کالاها و خدمات به همراه اتخاذ برخی سیاستها در مورد نرخ مبادله ارز، نرخ تورم در سال 1384به 13 درصد کاهش خواهد یافت.البته با توجه به سیاستهای کنونی دولت میتوان گفت این روند دوباره معکوس خواهد شد.
8- حجم عمدهای از درآمدهای نفتی ایران توسط دولت هزینه شده است. افزایش قیمت نفت درآمدهای دولت در سال 1383 را به میزان 25/2 درصد جیدیپی افزایش داد و این رقم برای سال 1384 به 75/2 درصد جیدیپی میرسد. به موازات افزایش درآمدها، دولت ایران بر میزان هزینههای خود افزوده است. با اتخاذ اقدامات مالی نامنظم و حساب نشده کسری مالی بخش غیر نفتی در سال 1383 به 5/19 درصد جیدیپی رسید. این رقم بالاترین رقم در طی 9 سال گذشته بوده است. افزایش بیرویه هزینههای دولت به ویژه در بخش یارانهها در سال 1384 نیز ادامه پیدا کرده است. با توجه به افزایش درآمدهای نفتی انتظار میرود تراز مالی دولت معادل 25/4 درصد جیدیپی در سال 1384 افزایش یابد اما در عین حال کسری تراز بخش غیرنفتی به 5/17 درصد جیدیپی برسد.
9- وضعیت داراییهای خارجی ایران در طی دو سال گذشته افزایش قابل توجهی داشته است. با افزایش 35 درصدی ارزش صادرات نفتی ایران در سال 1383 مازاد حسابهای جاری ایران در این سال به 5/2 درصد جیدیپی افزایش پیدا کرد. صادرات غیر نفتی نیز در این سال افزایش پیدا کرد. در سال 1384 نیز ارزش صادرات نفتی و غیرنفتی ایران افزایش یافته است. در نتیجه آن مازاد حسابهای جاری ایران در این سال به 5/6 درصد جیدیپی و ذخایر ارزی ایران به 4/47 میلیارد دلار خواهد رسید. دیون خارجی ایران نیز در سال 1383 افزایش داشت و به 25/10 درصد جیدیپی رسید. اما این رقم در سال 1384 و در اثر سیاستهای جدید دولت روبه کاهش گذاشته است.
10-با اتخاذ سیاست نرخ ارز شناور و البته کنترل شده پول ملی ایران در طی دو سال اخیر تقویت شده است. بانک مرکزی با هدف مقابله با آثار منفی تورم و حفظ قدرت رقابت پذیری بخش غیرنفتی، سیاست کاهش تدریجی ارزش اسمی پول ملی را اتخاذ کرده است. در سال 1383 علیرغم افزایش قیمت نفت نرخ مبادله اسمی ریال 25/11 درصد کاهش یافت و در نتیجه نرخ برابری واقعی آن بدون تغییر باقی ماند. درسال بعد با مساعد بودن شرایط بینالمللی و تداوم سیاستهای انبساطی بانک مرکزی اجازه داده شد تا ارزش اسمی ریال افزایش پیدا کند. نرخ مبادله اسمی ریال در این سال 5/9 درصد افزایش یافته که این امر به همراه نرخ تورم باعث افزایش 5/12 درصدی نرخ واقعی شده است.
11-سیاستهای پولی دولت ایران نیز با توجه به شرایط اقتصادی اتخاذ شده است. به موازات افزایش درآمدهای نفتی تلاش بانک مرکزی برای خرید ارزهای خارجی افزایش یافته است. سیاستهای خاص پولی در سال 1383 باعث شد تا رشد اعتبارات بانکی در این سال به 38 درصد و رشد نقدینگی به 30 درصد برسد.با تداوم سیاستهای انبساطی در سال 1384 دستیابی به تسهیلات تجاری حساب نشده محدود شده و ارزش پول ملی افزایش یافته است. در این سال استقلال بانک مرکزی با چالش مواجه شد چرا که اختیار انتشار اوراق مشارکت از شورای پول و اعتبار به پارلمان انتقال داده شد. به علاوه نرخ سود این اوراق از 17 درصد به 5/15 درصد کاهش پیدا کرد. در نتیجه در این سال ابزار مهمی مثل اوراق مشارکت نتوانست نقش مفیدی در کاهش نقدینگی ایفا کند.در نتیجه این امر سیاستهای دولت در زمینه کنترل نقدینگی در این سال محقق نشد و رشد نقدینگی در این سال به 5/31 درصد رسیده است.
12- آثار منفی بیثباتی سیاسی بر بازارهای مالی از دیگر مشخصات دو سال 1383 و 1384 بوده است. بورس تهران با تجربه کردن دوران رشد فزاینده خود در سالهای قبل در سال 1384 با 20 درصد افت ارزش مواجه شد. فعالیتهای هستهای ایران و روی کارآمدن یک دولت تندرو عامل این افت شاخص بوده است.
13-پیشرفت در زمینه انجام اصلاحات ساختاری غیریکنواخت بوده است. اصلاحات در بخش مالی ادامه پیدا کرده است. نرخهای سود بانکی وسپردهگذاریهای لازم برای اخذ وام یکپارچه شده است. دو بانک خصوصی و سه موسسه مالی مجوز فعالیت گرفتهاند. قانون بازار سرمایه جدیدی در پارلمان به تصویب رسیده است و بحث در مورد تهیه لایحهای درمورد افزایش کنترل بر بانکهای دولتی ادامه دارد. همچنین بحثهایی در مورد افزایش استقلال بانک مرکزی درجریان است. بعلاوه اصل 44 قانون اساسی با هدف فراهم آوردن زمینه سرمایهگذاریهای خارجی و خصوصی سازی بخشهای مالی و غیرمالی در ایران اصلاح شده است.درعین حال در مورد یارانههای بخش انرژی هنوز هیچ اصلاحاتی انجام نگرفته است.
ج- اقدامات پیشنهادی
صندوق بینالمللی پول در پایان گزارش خود و با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد ایران اقدامات زیر را برای حل مشکلات اقتصادی ایران پیشنهاد کرده است:
14- ثبات بخشیدن به شاخص های کلان اقتصادی درکنار انجام اصلاحات ساختاری میبایست یکی از اولویتهای دولت در بخش اقتصاد باشد.به ویژه لازم است به کنترل تورم توجه شده و سیاستهایی در این زمینه اتخاذ شود.انجام اصلاحات ساختاری ایران را به سمت اقتصاد بازار سوق خواهد داد، ظرفیتهای بالقوه اقتصاد ایران را بالفعل مینماید و میزان اعتماد به سیاستهای اقتصادی دولت در آینده را افزایش میدهد.
15- کنارگذاشتن سیاستهای انبساطی و تلاش درجهت کنترل نقدینگی یکی دیگر از ضروریات اقتصادی در شرایط فعلی است. برای کنترل تورم لازم است حجم نقدینگی درداخل کشور کاهش پیدا کند. اگر چه اتخاذ سیاستهای انبساطی درکوتاه مدت باعث افزایش رشد اقتصادی و افزایش فرصتهای شغلی شده است اما به موازات آن تورم افزایش یافته و پیشبینی میشود در درازمدت افزایش بیش از پیش تورم کاهش رشد اقتصادی و افزایش بیکاری را به دنبال بیاورد. بعلاوه تلاشهای انجام گرفته برای به حداقل رساندن اثرات سوء ناشی از سیاستهای انبساطی مثل افزایش نرخ مبادله ارز، باعث پیچیده تر شدن این مشکل شده است.
16- کاهش هزینه های دولت یکی دیگر از توصیههای صندوق به دولت ایران است. در حالی کسری تراز بخش غیرنفتی درسال 1384 کاهش پیدا کرده است میبایست تلاشهای بیشتری در این زمینه انجام شود و درجهت کنترل نقدینگی اقدام شود. به ویژه بایداقدامات مجدانهای در جهت کاهش یارانه ها از جمله یارانههای انرژی انجام شود. این عمل اعتبارات لازم برای توسعه زیرساختها و ارایه خدمات اجتماعی را دراختیار دولت قرار میدهد.