مقدمه: اهمیت اقدامات جنگ الکترونیک: استفاده از تجهیزات الکترونیکی یا بطور مستقل انجام میگیرد.
مانند رادارها و مخابرات و یا به صورت همراه و جزئی از سلاحهای نظامی دفاعی، مانند موشکها و هواپیماها بکار برده میشود که در هر حال کاربرد صحیح آنها بهر صورتی که باشد، باعث ارتقاء سرعت، وقت و قدرت نظامی شده و موجب میگردد تا ضریب موفقیت در جنگهای امروزی بالا رود.
ماحصل کلام اینکه در پرتو این کاربرد، شرایط میادین نبرد بگونهای رقم زده شده است که امروزه این میدانها علاوه بر ایجاد عمق، پهناور و قضا دارای بعد چهارمی بنام «قلمرو و طیف امواج الکترومغناطیسی، هم شدهاند.
این بعد آنچنان در تمامی زوایا و نقاط صحنههای نبرد نفوذ در رسوخ کرده است که شاید بتوان گفت بدون توجه به آن پیشرفت در سایر ابعاد جنگ هم، امکان پذیر نخواهد بود.
با آنکه این قلمرو (طیف امواج الکترومغناطیسی) نیز همانند زمان بطور فیزیکی ملموس و مشهود نمیباشد، ولی دارای اثرات و نتایجی است که ارزش حضور آن را تأیید می کند، از طرف دیگر مطرح شدن نگرش سیستمی نسبت به جنگها و شازعات بشری در قالب اصول و تئوریهای فرماندهی و کنترل ، نیروهای نظامی و درگیر را آن چنان به ارتباطات قوی و پیچیده هدایت و کنترلهای سریع و نیز تصمیمگیریهای قاطع و به موقع نیازمند کرده است که نقش تجهیزات الکترونیکی و مخابراتی در اجرای این اصول و شیوهها را نه تنها انکار ناپذیر بلکه هر اقدامی بدون آنها را امکان ناپذیر می نمایاند.
مورد دیگر اینکه ، با توجه به ضرورت شناسائی رقبا و دشمنان در صحنههای جهانی و منطقهای برای یک کشور و اطلاع از شرایط که آن کشور را جهت ایفای نقش منطقهای و جهانی و حداقل حفظ موجودیت خود، توانمند میسازد.
اهمیت و ارزشی بدست آوردن اطلاعات و آگاهیهای کیفی، دقیق و سریع بیش از بیش مشخص میشود، با توجه به موارد فوق ، جا دارد که این دوران را «عصر اطلاعات» نامگذاری نمایند.
بنابراین کشوری که دارای اطلاعات کافی در امور اشتراکی و تاکتیکی نباشد همانند یک عنصر کور و کر، ضعیف و مشفعل عمل خواهد کرد.
لذا استنباط میشود که استفاده از تشعشعات الکترومغناطیسی ناشی از وسایل و تجهیزات الکترونیکی دشمنان و رقبا میتوانند بعنوان یکی از مهمترین و غنیترین منابع کسب اطلاعات مطرح گردد.
با این استدلال است که در حال حاضر بعلت ارزش و اهمیت اطلاعات، آنرا فرد چهارم سیستمهای فرماندهی و کنترل [1]میدانند .
از سوی دیگر پیش بینی می گردد در نبردها و جنگهای آینده میتوان از سه نیرو و قوه قدرتمند هستهای شیمیایی و الکترونیکی بهرهمند شد.
اما از آنجائی که قدرت تخریب سلاحهای هستهای زیاد بوده و اثرات ناشی از آن زیانبار است.
بصلاح کشورهای واجد این سلاح نیست که از آن استفاده نمایند، زیرا خودشان هم بنحوی متضرر خواهند شد.
از این رو آنرا بصورت یک عنصر بازدارنده مقبولتر میدانند .
بدلایل مختلف و از جمله بعلت زشتی و قبحی که سلاحهای شیمیایی در جوامع بشری پیدا کرده است، استفاده وسیع از این سلاحها هم توصیه نمیگردد.
اما به لحاظ اینکه سیستمهای الکترونیکی دارای اینگونه محدودیتها نبوده و حتی ارکان استفاده از آنها در سلاحهای هستهای و شیمیایی هم وجود دار د، لذا چنین نتیجهگیری می شود، جنگهای آینده شاید به احتمال ضعیف هستهای یا شیمیایی باشد ولی بطور مسلم الکترونیکی خواهد بود.
جهت روسنتز شدن بیانات فوق در اهمیت و ارزش جنگ الکترونیک در امور نظامی نمونه ای از استفاده آمریکا در بکارگیری تجهیزات الکترونیکی و امواج الکترومغناطیسی در کنترل و هدایت واحدهای تابعهاش در جهان در شرایط بحرانی و استراتژزیکی و همچنین جمعآوری اطلاعات از اقصی نقاط جهان بیان می شود.
این سیستم که در بخش قابل توجهی از سیستم فرماندهی و کنترل جهانی آمریکا را تشکیلی می دهد، سیستم مخابرات ماهوارهای MIC STAR [2]میباشد که شیطان بزرگ سالهاست روی آن سرمایهگذاری کرده است.
ملاحظه میشود که کلیه واحدهای عملیاتی، تاکتیکی و استراتژیکی و نیز واحدهای جمعآوری اطلاعات در نقاط مختلف جهان بصورت یک مجموعه یکپارچه درآمده است تا آمریکا و غرب بتوانند با سرعت و دقت بیشتر در جریان امور قرار گرفته و سریعاً قادر باشند، در موارد ضروری عکسالعمل لازم را بکار ببندند.
از این سیستم جهت ارتباط هدایت نیروهای واکنش سریع آمریکا از جمله در خلیج فارس و خاورمیانه استفاده مؤثری شده است.
همچنین میتوان از قابلیت مقابله با سیستمهای شنود و اختلال و نیز ارتباط بموقع و مطلوب با نیروهای متحرک تاکتیکی در نقاط مختلف جهان، بعنوان خصوصیت بارز دیگر این سیستم یاد کرده.
بنابراین با توجه به مطالبی که بیان شد؛ میتوان به اهمیت و ارزش تجهیزات الکترونیکی و بطور کلی طیف امواج الکترو مغناطیسی پی برد.
ضمن اینکه مشاهده می شود که بالتبع در قبال بهرهبرداری از اینگونه تجهیزات، مقابله و ضدیت با آنها نیز از اهمیت و ارزش مشابه برخوردار خواهد بود در اینجاست که موجود ضرورت اقدامات جنگ الکترونیک با توجه به تعاریف ارائه شده، نقش اساسی در امور نظامی پیدا کره و جایگاهی سرنوشت ساز در جنگهای مدرن امروزی به خود یافته است و این امر تا آنجا پیشرفته است که بصورت یک اصل و دکترین نظامی درآمده و مطرح میگردد که: «هر نیرویی که بتواند در آینده طیف امواج الکترو مغناطیسی را تحت تسلط خود داشته باشد، طرف پیروز میدان نبود خواهد بود.» جایگاه اقدامات جنگ الکترونیک الف- جنبههای استراتژیکی اصولاً استراتژی کلی یک کشور دارای ابعاد مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی و .
.
میباشد با توجه به اینکه استراتژی را بصورتهای مختلف بیان کردهان، میتوان استراتژی نظامی را بدین صورت تعریف کرد که: «هنر و فن بکارگیری شایع و امکانات نظامی یک کشور منجر شایسته بطوریکه بیشترین نتیجه را در رسیدن به اهداف نظامی و سیاسی آن کشور فراهم آورد.» البته علیرغم تعاریف مختلف ارائه شده، میتوان گفت چیزی که همگی بر آن اتفاق نظر و تأکید دارند.
اینست که اساساً زمینه بحق استراتژی عمدتاً درباره وسائل این است تا اهداف و دیگر اینکه توجه طراحان استراتژیک تنها به این امر معطوف است که چگونه می توان به نحوی مؤثر از منابع نظامی مشخص، برای تحصیل آن اهداف سیاسی استفاده کر د.
پس برای بدست آوردن تفوق بر دشمن لازم است مجموعه کاملی از ابزارها و وسایل در اختیار اهداف استراتژیک قرار گیرند که این ابزارها میتوانند هم مادی باشند و هم معنوی و روانی، بعنوان مثال از بمباران اتمی گرفته تا انواع تبلیغات و یا، .
بنابراین برای انتخاب بهترین و مناسبترین وسیله، لازم است که نقطه ضعفهای دشمن با توانائیهای حدودی مقایسه شوند.
اما اگر آنچه مورد معاوضه است، اهمیت و ارز ش بیشتری داشته باشد.
آن وقت است که گاهی چارهای جز توسل به زور و قدرت ارتش وجود ندارد.
ولی در اینمورد هم انتخاب ابزار و وسایل استراتژیک از اهمیت والائی برخوردار است و باید از نقاط ضعف دشمن آگاه برد و تا حد امکان از آنها بهرهبرداری کرد.
با توجه به مطالب فوق در باب استراتژی تمهیدات آن ملاحظه میگردد که استفاده گسترده از سیستمهای الکترونیکی و طیف امواج الکترومغناطیسی در سلاحهای مختلف نظامی و منازعات بینالمللی این تجهیزات را بعنوان عنصر و ابزار استراتژیکی درآورده است و ادعای صحیحی است اگر گفته شود که تجهیزات جنگ الکترونیک از مهمترین منابع و امکانات هر کشور به حساب آمده و برای نیل به اهداف هر کشوری نقش اصولی و سهم بسزائی دارند بعنوان شال استفاده از موشکهای دوربرد و استراتژیک، بدون کاربرد تجهیزات الکترونیکی امکان ندارد و یا استفاده از سیستمهای پیچیده مخابراتی و الکترونیکی در سیستمهای فرماندهی و کنترل – نقش و جایگاهی استراتژیک و حیاتی دارد.
باید توجه داشت، علیرغم اینکه طیف امواج الکترومغناطیسی بصورت یک نقطه قوت و قدرت تسلیحات نظامی- دفاعی و امنیتی درآمده است.
با این وجود که از طرف دیگر با ظهور سیستمها و تجهیزات ضد جنگ الکترونیکی در صحنههای نبرد در چند دهه اخیر، اگر نتوان از طیف امواج الکترومغناطیسی منجر مطلوب و صحیح استفاده کرد.
این به نوبه خود به عنوان یک نقطه ضعف بزرگ محسوب گشته و عاملی در کاهش شدید کار آرائی و نهایتاً بی ثمری سیستمهای الکترونیکی خواهد گشت.
بنابراین می شود ادعا کرد که ، اگر سیستمهای الکترونیکی و مخابراتی از ابزارها و وسائل استراتژیکی محسوب میشوند، اقدامات و تجهیزات ضد جنگ الکترونیک نیز یک عنصر استراتژیک محسوب گشته و میتوان گفت در عصر حاضر با شرایط موجود یکی از بهتری و شایستهترین وسایل و ابزار استراتژیکی است که بیشترین نتیجه را در رسیدن به اهداف نظامی و سیاسی یک کشور در راستای تفلوق بر دشمن ایجاد می نماید.
مؤید این مطلب نتایج و آثار مرتبت بر استفاده از این سیستمها در دو یا سه دهه اخیر میباشد.
برای روشن شدن مطلب، مناسب است در اینجا دیدگاههای شرق و غرب نسبت به مقوله الکترونیک آورده شود.
آن استراتژی که غربیها و در راس آنها آمریکا جهت مقابله با دشمن به تعریف آن پرداخته، اقدامات مقابله با فرماندهی و کنترل نامیده شده که عبارتست از، مجموعه اقداماتی که به منظور حفظ و نگهداری سیستمهای فرماندهی و کنترل نیروهای فردی و در مقابل، ممانعت از بهرهبرداری دشمن از سیستمهای فرماندهی و کنترل مربوطهاش اعمال میگردد.
علیرغم اینکه جنگ الکترونیک به تنهایی به عنوان یک مجموعه مستقل نیز میتواند در عمل کند در این استراتژی اقدامات جنگ الکترونیک بعنوان یک عنصر پشتیبانی- رزمی و همراه با آن اقدامات مطرح میشود از طرف دیگر شرقیها و در رأس آنها روسیه نیز استراتژی خاص را تعریف کردهاند که آنرا نبرد رادیوالکترونیکی نامیدهاند که عبارت است از «مجموعه کامل اعمال مرتبط با یک نبرد و تدابیری که در ارتباط با آن اتخاذ میشود از قبیل جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات الکترونیکی، اقدامات فعال و غیر فعال ضد راداری، اقدامات ضد سیستمهای اپتیکی و مادون قرمز و بالاخره انهدام فیزیکی امکانات الکترونیکی دشمن.» آنچه که در این استراتژی محو کار قرار دارد، اقدامات جنگ الکترونیک و خصوصاً فعالیتهای شنود و محل یابی بطریقه الکترونیکی است.
در این دیدگاه رمزی کرده است.
بعبارتی ابرقدرت شرق بنا به اظهار نظر کارشناسان از لحاظ تئوریک، دیدگاهش فراتر از ابر قدر ت غرب رفته هر چند در عمل، از غربیها عقبتر است.
البته بحث ما در این زمینه در مورد بیان جزئیات کار و تفاوت استراتژیها نمیباشد، بلکه بیان اهمیت و جایگاه استراتژیکی جنگ الکترونیک در هر دو دیدگاه است.
برای نمونه طبق آمار منتشر ه روسها به تنهایی دارای تقریباً 000/300 عنصر جهت جمعآوری و تحلیل اطلاعات الکترونیکی در سطح جهان هستند که این رقم به تنهایی حتی بیشتر از تعداد نیروهای ناتو در این زمینه میباشد، نمونههای دیگر، استفاده وسیع و مؤثر آمریکا، اسرائیل و غرب در جنگهای ویتنام، خاور میانه، فالکنه، یاثامار لیبی از تجهیزات جنگ الکترونیک است.
که بارزترین آنها استفاده آمریکا از سیستمهای جنگ الکترونیک بعنوان یک عنصر استراتژیکی و تعیین کننده در جنگ خلیج فارس و حمله به ناوگان نیروی دریائی ارتش جمهوری اسلامی و در نتیجه اعمال قدرت فرد در خلیج فارس و دریای عمان میباشد.
در اینجا مناسب است دیدگاه عراق بعنوان دشمن منطقهای جمهوری اسلامی را هم مد نظر قرار دهیم طبق اسناد و مدارک بدست آمده در طول جنگ تحمیلی ، عراق دیدگاه روسیه را داشته و نسبت به جنگ الکترونیک برخورد بالائی مینماید.
بنحویکه بطور سازمانی دارای چندین گردان جنگ الکترونیک بوده و تقریباً کلیه سپاهای هفت گانه خود را به یک گردان جنگ الکترونیک مجهز کر ده و در این زمینه تا آنجا نیز پیش رفته که مسئولیت اصلی این اقدامات جنگ مجهز کرده و در این زمینه تا آنجا که پیشرفته که مسئولیت اصلی این اقدامات را بر عهده فرماندهان سپاههای خود قرار داده است.
ما در طول جنگ تحمیلی شاهد بودیم که عراق از اقدامات جنگ الکترونیک استفاده شایانی نموده است کلیه مرز شرقی خود با ایران را تحت پوشش اینگونه اقدامات و حداقل در حد فعالیت شنود و محلیابی یگائها و مراکز حساس نیروهای نظامی نظامی جمهوری اسلامی ، قرار داده بود و بسیار محتمل است که به اینکار نیز ادامه دهد.
ب- جنبههای تاکتیکی اما از جنبه تاکتیکی نیز اقدامات جن الکترونیک بعنوان یک عنصر حیاتی و سرنوشت ساز مطرح میباشد بگونهای که از آن بعنوان محضر تقویتی یا چند برابر کننده توان نیروهای خودی و بالعکس عنصر تضعیفی و یا تقسیم کننده توان نیروهای دشمن، نام برده می شود، لذا با چنین دیدگاههای علاوه بر اینکه اقدامات جنگ الکترونیک را بایستی در سر تا سر بدنه نیروهای نظامی بطور عام و بصورت یک فرهنگ نظامی اشاعه داده از جانب دیگر هم بایستی آنرا بصورت یک یگان رزمی ( و یا حداقل پشتیبانی رزمی) در نظر گرفته و همانند یگانهای پیاده، توپخانه زرهی و .
در طرح مانورهای عملیاتی شرکت داده و بعنوان یک عنصر تهاجمی (البته در قلمرو و طیف امواج الکترونیکی مغناطیسی) از آن بهرهبرداری نموده و آنرا تنها بصورت یک عنصر جانبی و فرعی مناسبی بحساب آورد.
هر چند متأسفانه چنین بوده است.
برای روشنتر شدن مطالب فوق مثالهایی آورده میشود که تا حدودی مبنی بر واقعیات میباشد، اگر در جریان عملیات نظامی و در حین نبرد زمانیکه فرماندهان دشمن در حال هدایت یکانهای فرد برای آفند و مایه افند میباشند برای مدتی بتوان شبکههای ارتباطی آنها با یگانهایشان قطع کرده و یا آنرا مختل نموده یا آنها را فریب داده.
در این صورت یگانهای درگیر شدن در صحنه نبرد، همانند قایقهای سرگردان در دریائی محو از امواج خروشان و مهلک درآمده و به آسانی مورد حمله و انهدام قرار خواهند گرفت.
به عنوان مثال دیگر، اگر در یک عملیات نظامی بتوان قبل از شروع حمل؛ محلهای توپخانه ، آتشبارها مراکز حساس مخابراتی، پستهای فرماندهی و سایر نقاط حساس دشمن را شناسایی و محل یابی کرد؛ میتوان در ابتدای محله و یا در یک موقعیت مناسب دیگر آتش سنگین و حساب شده و یا عملیاتهای نفوذی مؤثر، این نقاط و مراکز را منهدم کرده و یا حداقل برای مدتی از کار انداخت.
ملاحظه می شود که این عمل چه تأثیر مهمی در سرنوشت آن جمله خواهد داشت.
نمونه تصویری اینت کار را میتوان مشاهده کرد که در شرایط ایدهآل در عرض 2 تا 3 دقیقه محل دشمن شناسایی و محل یابی شده و برروی آن عملیات و یا اجرای آتش میگردد.
بنابراین می توان به محلیابی دقیق و با تعداد کمتری از گلولههای توپخانه و خمپاره، آتش مؤثری را بر روی دشمن اجرا کرده و بازدهی و راندمان بیشتری بدست آورد.
از موارد دیگر ، ارزش جمعآوری اطلاعات و شناسایی الکترونیکی میباشد که با شنود ارتباطات باز دشمن و یا با شکستن رندهای پیچیده او، میتوان اطلاعاتی بدست آورد که پیامدهای مهم و ارزشمند آن در مسائل مختلف شکری و کشوری بر کسی پوشیده نیست.
بطور کلی میتوان گفت که کارشناسائی و اطلاعاتی با اقدامات جنگ الکترونیک آنچنان بهم مرتبط و وابسته شده و بصورت یک مجموعه پکپارچه و سهم بافته درآمدهاند.
که نمیتوان آن دو را از هم تفکیک نمود.
از موارد دیگر در شرایط کنونی اینست که دفاع هوایی و کارآمد برای یک کشور بدون استفاده از اقدامات جنگ الکترونیک امکان پذیر نبوده و در مقابل، انجام حملات هوایی مهم و مؤثر در موارد استراتژیک و تاکتیکی نیز بدون استفاده از اینگونه اقدامات هم یا ممکن نیست و یا بسیار کم اثر خواهد بود.
همچنین استفاده از ناوگانهای دریایی کارآمد، بخصوص در صحنه خلیجفارس و دریای عمان که از اهمیت حیاتی و استراتژیکی در سطح جهان برخوردار است.
بدون بهرهبرداری و بکارگیری تجهیزات جنگ الکترونیک، امکان نخواهد داشت امروزه حتی استفاده از تجهیزات جنگ الکترونیکی و اطلاعات الکترونیکی در جنگهای محدود چریکی و شورشگری نیز ارزش و اهمیت پیدا کرده است.
مثلاً جهت استفاده از سیستمهای مختل کننده در سطح وسایل و در نزدیکی مقرهای دشمن، فرستندههای مختلف کننده را بصورت گلوله خمپاره و توپ درآوردهاند که پس از شلیک و اصابت به زمین، شروع به فعالیت نموده و در کار سیستم جنگ الکترونیم دشمن ایجاد اختلال مینمایند.
فصل (1) درگذشته اقدامات جنگ الکترونیک بصورت زیر تقسیم بندی می شد.
اقدامات جنگ اکترونیک: به دلیل پیشرفت جهانی تکنولوژی و استفاده وسیع از تسهیلات الکترونیکی، جنگهای امروزی را جنگ اکترونیک می گویند.
اصولاً جنگ الکترونیک به دانش محفوظ نگه داشتن امکان استفاده از طیف الکترو مغناطیسی اطلاق می گردد.
بر این اساس میتوان جنگ الکترونیک را به چهار دسته کلی تقسیم بندی نمود که عبارتند از: حمله الکترونیکی (EA): حمله الکترونیکی شامل اقداماتی است که به منظور مختل کردن، فریب دادن، بی اثر کردن یا از بین بردن تسلیحات الکترونیکی و مخابراتی دشمن به منظور سببب استفاده دشمن از طیف الکترو مغناطیسی انجام می گیرد.
عمده ترین اقدامات در حمله الکترونیکی عبارتند از 1- حملات ضد جنگ الکترونیک 2- سلاح های ضد تشعشعی 3- سلاح های انرژی جهت دار محافظت الکترونیکی (EP) محافظت الکترونیکی شامل اقداماتی است که برای کم اثر کردن حمله الکترونیکی (ناشی از حملات عمدی دشمن یا اثر تجهیزات خودی) در تسلیحات الکترونیکی و مخابراتی بکار گرفته میشود.
هدف از محافظت الکترونیکی عبارتند از: - اقدامات ضدضد الکترونیک ECCM - امنیت سیگنال SIGSEC ( (SIGSEC - مدیریت فرکانس پشتیبانی جنگ الکترونیک: شامل اقداماتی است که به منظور جستجو، دریافت، شناسایی و محل یابی تشعشعات عمدی و غیر عمدی دشمن و تعیین سطوح جنگ الکترونیک، مورد استفاده قرار می گیرند.
تجسس: شامل اقداماتی است که به منظور کمک به امنیت عملیات، جنگ الکترونیک، عملیات روانی، فریب نظامی و یا تخریب فیزیکی بکار می رود.
تجسس شاخه های مختلفی دارد ازجمله جاسوسی تصویر، جاسوسی سیگنال، جاسوسی انسانی، جاسوسی فنی، تجسس آثار ( اکوستیکی، اپتیکی،مادون قرمز، لیزری و هسته ای) ، تجسس تشعشعات غیر عمدی و ......
اما در هر صورت می توان از نظر کلی تجسس را به دو دسته بزرگ تقسیم بندی نمود که عبارتند از: 1- جاسوسی الکترونیکی 2- جاسوسی مخابراتی لازم به ذکر است که در بعضی تقسیم بندی ها اقدامات پشتیبانی جنگ الکترونیک و اقدامات تجسس به عنوان یک گروه کلی تجس معرفی می شوند.
شکل دسته بندی الکترونیک را نشان می دهد.
با توجه به اینکه هدف بررسی انواع تهدیدات روی سیگنالهای خودی یا به عبارت بهتر ایجاد اینست سیگنال با شناسائی تهدید ها می باشد.
لذا تنها شاخه هایی از شکل که میتوان با ایمن کردن سیگنال برآن غلبه کرد و بررسی خواهیم کرد.
بنابراین بر اساس شکل داریم: 1- از آنجا که حمله اکترونیکی بیشتر در مورد سیستم های راداری و در حوزه میدان (امنیت انتشار) مطرح می باشد.
لذا در این گروه تنها اشاره ای مختصر به گروه ضد جنگ الکترونیک شامل تهدیدات اختلال و فریب خواهیم کرد.
2- محافظت الکترونیکی شامل دو گروه اقدامت ضدضد جنگ الکترونیک و امنیت سیگنال می باشد.
اقدامات ضد ضد جنگ الکترونیک عموماً جزو مقوله امنیت انتشار می باشند.
بنابراین در این گزارش مورد بررسی قرار نمی گیرند.
در زیر گروه امنیت سیگنال روش های مقابله با انواع حجرهامطرح می گردد.
به این منظور امنیت سیگنالهای طیف گسترده درمواجه با انواع حجرها بطور مفصل بیان خواهد شد.
همچنین در فصل های بعدی گزارش انواع سیستم های طیف گسترده و پارامترهای آنها بیشتر معرفی خواهند شد.
3- پشتیبانی جنگ الکترونیک شامل اقداماتی متفاوت می باشد.
این اقدامات بیشتر مرتبط با امنیت انتشار بوده و از بین آنها روش های تشخیص فرکانس که مرتبط با امنیت سیگنال می باشد، مورد بررسی قرار می گیرد.
4- با توجه به اینکه روش های طیف گسترده به عنوان تنها روش های مناسب برای ایجاد امنیت سیگنال مطرح می شوند.
لذا در گروه جاسوسی تنها به شنود سیستم های طیف گسترده می پردازیم.
واضح است که متوله های دیگر تجسس بیشتر شامل امنیت انتشار، داده،...
می باشند.
هم اکنون دفاع الکترونیک بصورت زیر تقسیم بندی می شود.
EA: هرگونه ارسال عمدی سیگنال پیوسته یا متناسب یا درسه شده یا ارسال سیگنالهای نویزی جهت کاهش کارایی و افت توان دریافت صحیح سییتم را داری حمله الکترونیکی نام دارد.
که ساختار کلی آن درشکل صفحه بعد آمده است.
:EP سیستم های ضد جنگ الکترونیک جهت کاهش اثر حملات الکترونیکی دشمن(EA)پدید آمد تا بتواند قابلیت سیستم های مختلف الکترونیکی اعم از رادارها و سیستم های مخابراتی را در محیط جنگ الکترونیک حفظ کند.
: جهت آشکار سازی حضور امواج الکترو مغناطیستی منتشر شده در فضا جهت درک وجود سیستم های آشکار ساز دشمن.
که هدف از انجام این پروژه تشریح کامل و دسته بندی های مربوط به آن می باشد.
در حالت کلی به سه دسته تقسیم می شود.
1- (WEapous) تسلیحات 2- (Communication) ارتباطی 3- (Signal iutelliseut) SIGNT که این سه مورد بصورت سه فصل در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد.
فصل اول: (Weapous) در این فصل یکی از شاخ های مورد بررسی قرار می گیرد که بلوک دیاگرام کلی آن بصورت زیر می باشد.
سیستم های رهگیری الکترونیکی 1- مقدمه سیستم های رهگیری دفاع الکترونیکی برای کشف به موقع حضور یک یا چند سیستم سلاح ( که در بخش 3جلد 1 تشریح شدند) در سناریوی عملیاتی استفاده می شوند.
در این بخش مقوله های زیر مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهند گرفت: گیرنده های هشدار دهنده راداری (RWR): برای کشف رادار تهدید کننده قبل از این که قادر به صدور دستور آتش به سلاحهای مربوطه اش باشد استفاده می شوند.
سیستم های اقدامات پشتیبانی الکترونکی (ESM): جهت کشف حضور سکوی دشمن، در سناریوی الکترو مغناطیسی رهگیری شده استفاده می شود(قبل از این که سکوی دشمن برای کشف سکوی محافظت نشده، زمان داشته باشد) سیستم های اطلاعات الکترونیکی (ELINT): به منظور جمع آوری اطلاعات استراتژیک از عمق خاک دشمن استفاده می شوند.
گیرنده های هشدار دهنده مادون قرمز (IRWR): جهت کشف حضور سکوهای دشمن، توسط تشعشعات مادون قرمز خود به کار می روند.
گیرنده های هشدار دهنده لیزری: به منظور کشف تاباننده لیزری یا مسافت یاب لیزری استفاده می شوند.
سیستم های رهگیری ارتباطی: برای رهگیری و تعیین محل انتشارات دشمن جهت مقاصد تاکتیکی استفاده می شوند و تجهیزات اطلاعات ارتباطی (COMINT) که به منظور کشف اطلاعات استراتژیک سیستم های ارتباطی دشمن به کار می روند.
معادله سیستم غیر عامل نخستین لازمه یک دستگاه رهگیری، حساسیت مناسب آن می باشد.
به منظور ارزیابی میزان حساسیت لازمه چنین دستگاهی، می توان از معادله زیر که قدرت سیگنال رادار رهگیری شونده توسط آنتن با بهره G را نشان می دهد استفاده نمود.
در این جا ضریب انتشار در فضای آزاد (برابر واحد و افتهای پلاریزاسیون می باشد.
از آن جایی که پلاریزاسیون رادار به طور استقرایی شناخته نمی شود، از این رو سیستم رهگیری به آنتن هایی زیاد دارد که قادرند تمام پلاریزاسیون ها را دریافت کنند و بنا بر این همیشه کاملاً منطبق با سیستم رهیگیری منتشر کننده های خاص نمی باشد.
حساسیت سیستم رهگیری را با نشان مید هیم.
این حساسیت “عمل کننده” می باشد یعنی حساسیتی که برای آن، نسبت سیگنال به پارزیت (SNR) به گونه ای است که کشف سیگنال و اندازه گیری با دقت مناسب را مطمئن سازد.
بنابراین مسافت سیستم رهگیری را می توان چنین نشان داد: به طور کلی، گیرنده های سیستم های رهگیری با پهنای پالس هر سیگنال دریافتی منطبق نمی شوند بلکه با کوتاهترین پهنای پالس که باید کشف شود منطبق می گردند.
کشف سیگنال های CW یک استثناء است که در باند باریک انجام می شود.
در مورد گیرنده هشدار دهنده دارای، شرط بر این است که کشف و تشخیص سیگنال راداری دربردی متجاوز از برد رادار سیستم سلاح پیوسته روی دهد.
در مورد سیستم های ESM شرط این است که ابتدا باید انتشارات الکترو مغناطیسی رادار کشف شود، سپس رادار به نوبه خود، سکویی که روی آن سیستم ESM مربوطه نصب شده است را کشف کند.
نسبت بردی که در آن ESM می تواند رادار کشف نماید به بردی که رادار، سکوی مزبور را کشف می کند، ضریب پیشرفت برد (RAF) نامیده می شود و این در واقع پارامتری است که به طور گسترده برای آزمایش و تایید سریع تجهیزات جهت اجرای نقش مطلوب استفاده می شود.
اغلب و به اشتباه در محاسبه RAF ها فقط قدرت برد تخمینی (ERP)رادار یعنی حداکثر قدرت ضربدر بهره آنتن در نظر گرفته می شود، در حالی که طول پالس ارسالی نادیده گرفته می شود، بهر حال در نظر گرفتن شکل موج رادار ضروری است زیرا گاهی اوقات به ویژه در مورد رادار تراکم پالس، ممکن است چنین درک شود که بزرگی RAF کمتر از واحد می باشد.
شایان ذکر است که برد رادار توسط قدرت حداکثر تعیین نمی شود بلکه توسط انرژی که روی هدف و طی (Time On Target) TOT قرار می گیرد، مشخص می گردد.
یادآوری می شود که برد رادار با معادله زیر نشان داده می شود: و با برابر بودن برد ودیگر شرایط، طراح رادار می تواند روی ضریب کار کند و را به اندازه کافی کوچک نماید تا RAF گیرنده های هشدار دهنده راداری سادگی نسبی و هزینه پایین از ویژگیهای گیرنده هشدار دهنده راداری (RWR)است.
این گیرنده عموماً روی سکوهایی که نیازمند حفاظت در برابر سیستم های سلاح هدایت شونده می باشند نصب می شود.
معمولاً اطلاعاتی نظیر پهنای پالس، فرکانس، فاصله تکرار پالس و از این قبیل را که مشخص کننده انتشار تهدید کننده می باشند قبلاً در حافظه RWR قرار می گیرند هنگامی که RWR، انتشاری شبیه به یکی از انتشارات ذخیره شده در حافظه اش را کشف می کند، تهدید را تشخیص داده و هشدار مناسب را می دهد.
فهرست های اطلاعای موجود در حافظه ، کتابخانه (Library) نامیده می شود و ممکن است بسیار ساده یا بسیار پیچیده باشند.
هنگامی که RWR روی هواپیما نصب می شود تهدیدهای خطرناک به وسیله سیگنال هایی نشان داده می شوند که یا از رادارهای هدایت کننده توپخانه ضد هوایی (AAA) یا از SAM های در حالت قفل ارسال می گردند یا توسط حساسه های هوایی در حالت ردگیری هنگام کاوش (TWS) تشخیص اده می شوند.
به هر حال جدی ترین تهدیدها، با دریافت انتشارات پایدار CW یا ICW نشان داده می شوند: یک سیگنال CW درحقیقت می تواند به معنای یک موشک وارد شونده باشد(قسمت 3-3-3).
حلت قفل (LOCK-ON) معمولاً با پایداری دامنه سیگنال کشف شده و با تداوم سیگنال در زمان شناخته می شوند( شکل 1-4) در حقیقت اگر رادار هنوز در حالت تجسس باشد، RWR سیگنالی ( با دامنه مدوله شده بر مبنای پرتو آنتن) را دریافت می کند که فقط هنگامی ک توسط اشعه رادار تابانیده شود، دارای حداکثر دامنه خواهد بود.
به هر حال در حالت LOCK-ON اشعه رادار روی هدف استوار است و نوسانات حاصله منحصراً به علت عدم ثبات جهت گیری آنتن و تغییرات برد می باشند.
به محض دریافت اعلام خطر همراه با اطلاعات مربوط به زاویه ورود (AOA) تهدید، اقدامات ممکن عبارتند از: خلبان یا اپراتور، مانور نموده تا این که به منطقه امن تری برسد یا نسبت به سیستم سلاح هدایت شونده، مانوردهای گریز انجام دهد.
اگر هواپیما به اقدامات ضد الکترونیکی غیر عامل مجهز باشد این سیستم ها باید بطور خودکار فعال شده، رادار ردگیر را فریب دهد، که نمونه ای از آن پرتاب چف می باشد(قسمت12-5-5-) اگر مأموریت انهدام داشته باشد، یک موشک ضد تشعشعی (ARM) پرتاب می شود.
بدیهی است که RWR باید دارای قابلیت اطمینان بسیار، احتمال بالای رهگیری ( poi) تهدیدهای جدید و نرخ بسیار پایین هشدارهای کاذب باشد.
جهت کارآیی خوب و مناسب RWR، مشکلات زیر باید به طور رضایت بخش حل شوند: حساسیت : یعنی قابلیت کشف سیستم های سلاح دشمن قبل از این که به برد آتش خود برسند.
ترافیک: یعنی قابلیت تهیه اطلاعات صحیح در حضور حجم بالایی از انتشارات پالس و CW.
1-1-1- حساسیت RWR به منظور ارزیابی میزان بزرگی حساسیت لازمه یک RWR محاسبات ساده ای برای سیستم سلاح یک AAA و یک سیستم میان برد SAM انجام خواهد شد.
این دو سیستم ممکن است به طور نمونه به پارامترهای زیر مشخص گردند: موشک SAM: ( قفل کردن جستجو گر در 20 کیلومتری) RWR باید قادر باشد خلبان را در زمان مناسب از احتمال این که مورد اصابت چنین سیستم های سلاحی قرار گیرد، آگاه نماید( یعنی درست قبل از این که سیستم های مزبور به برد آتش خود برسند) فرض کنید که سطح مقطع راداری (RCS) هواپیما و این سکو روبروی سیستم توپخانه باشد.
با فرض این که سرعت هواپیما سرعت موشک پرتاب شونده همراه با باشد، ( احتمال سیستم کنترل آتش بعد از حدود 6 ثانیه از زمان پرواز به شدت کاهش می یابد) با وجود این اطلاعات، محاسبه بردی که در آن برد سیستم سلاح می تواند آتش کند و بنا بر این محاسبه حداقل بردی که در آن RWR باید قادر باشد که هشدار دهد امکان پذیر است.
اگر بهره آنتن (G) RWR برابر 3dB باشد با یاد آوری این که : با تبدیل پارامترها به دسی بل و انجام محاسبه لازم چنین در می یابیم که حساسیت لازمه برای کشف صحیح در برد 10 کیلومتری برابر dB 17- است.
کشف تشعشع CW 2-1 اقدامات پشتیبانی الکترونیکی نقش سیستم های اقدامات الکترونیکی (ESM) این است که اطلاعاتی در مورد سناریوی الکترو مغناطیسی یا آرایش الکترونیکی برد (ESM) در اختیار افرادی که عهده دار و مسئول عملیات هستند قرار دهد، تا تصمیمات صحیحی اتخاذ گردد.
بنابر این ضروری است که تمام تشعشع کننده های موجود در عملیات را کشف کنیم البته نه فقط آنهایی را که به نظر می رسند تهدیدهای فوری هستند.
در اینجا موارد بیشتری نسبت به حالت سیستم های RWR لازم است، که در این موارد منحصراً به ساطع کننده های ردگیر به طور استدلالی معلوم شده اند بپردازند.
به علاوه حساسیت سیستم های ESM باید برای استفاده از مزیت های عملیاتی موجود در دانش به موقع سناریو الکترو مغناطیسی به اندازه کافی بالا باشد.
بنابر این تراکم ESM می تواند بسیار بال (میلیون ها پالس در ثانیه) باشد.
از آنجایی که هیچ فرضیه ای نباید در مورد تهدیدهای که ممکن است کشف شوند مطرح گردد.
پس در نتیجه بسیاری از پارامترها از جمله PW,AOA فرکانس و غیره برای دسته بندی مناسب و ساخت مجدد سناریو الکترو مغناطیسی با دقت زیاد، لازم است.
به همین دلیل سیستم های ESM از سیستم های مشابه RWR گمراه کننده تر می باشند و به مدارهای کمکی بیشتری مجهزند.
بلوک دیاگرام طرز کار یک ترکیب ممکن ESM با مستطیل هایی که مشخص کننده مدولهای گوناگون تجهزات است در شکل 5-4 نشان داده شده است.
از آنجایی که اندازه گیری فرکانس، عملی پرهزینه می باشد، فقط در یک کانال مستقل انجام می شود که آنتن آن قادر است تمامی ناحیه و باندهای فرکانسی که باید کاوش( بازرسی) شوند را بپوشاند.
آنتن مزبور از نوع همه جهته با پرتو 360 درجه ای افقی می باشد که این پرتو یا تخصیصی است یا از کانال های جهت یاب (DF) حاصل می شود.
معمولاً کشف، اندازه گیری فرکانس و گاهی اوقات pw از این کانال آنتن حاصل می گردند.
گیرنده DF معمولاً متشکل از تعداد n کانال ساده است که هر یک با آنتنی جهت دار کامل می شود.
گاهی اوقات بهره این آنتن ها به منظور اجتناب از تقویت شدن قبل از گیرنده اصلی ( به خاطر پرهزینه بودن آن) استفاده می شود.
مقایسه دامنه نوسان های دریافتی از کانال های مختلف سمت مبدأ سیگنال را تعیین می کند.
ویژگیهای پالس که به صورت پیام های دیجیتالی مشخص کننده PW,TOA فرکانس DOA و دامنه نوسان درآمده برای تفکیک و مرتب کردن به سیستم مرتب کننده فرستاده می شوند.