دانلود تحقیق چشم‌انداز اقتصاد ایران در سال 1387 از منظر لایحه بودجه

Word 59 KB 619 11
مشخص نشده مشخص نشده اقتصاد - حسابداری - مدیریت
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • این جلسه‌ اولی است که در سال جدید برگزار می‌شود و من صمیمانه‌ترین تبریکات را خدمت همه ارائه می‌کنم و امیدوارم سال جدید سرشار از برکات و عنایات خداوندی برای همه مردم باشد.

    تا آنجا که به چشم‌انداز اقتصاد ایران در این سال مربوط می‌شود عموماً پیش‌بینی‌ها ناظر بر این است که ما آهنگ فزاینده ‌ رشد اقتصادی نخواهیم داشت و حداکثر رشدی که در سال 86 اتفاق افتاده با تغییرات قهقرایی اندکی در بهترین حالت در سال 1387 هم اتفاق خواهد افتاد.

    عموماً تصور پیش‌بینی‌ها بر این است که ما روند پیش‌رونده رکود تورمی را دنبال خواهیم کرد ضمن اینکه به اعتبار شرایط خاص اقتصاد سیاسی ایران در سال 1387 پیش‌بینی‌ها ناظر بر این است که دولت کاهش‌های چشمگیرتری در زمینه تعرفه‌ها اعمال خواهد کرد که این مسئله به نوبه خود می‌تواند ضربه‌های جدید و قابل توجهی به فعالیت‌های تولیدی و نیروی کار شاغل وارد کند.

    اینها مواردی است که همه درباره آن صحبت کرده‌اند.

    در مورد تحلیل آنچه که به اعتبار رویه‌های انبساطی مالی طی 3 ساله گذشته اقتصاد ایران در ابعادی فراتر از گذشته با آنها روبروست به نظر می‌رسد ما با سه مسئله مهم روبرو بودیم که – این سه مسئله که از متن لایحه بودجه دولت استنباط می‌شود – متأسفانه به اندازه اهمیتی که داشته مورد توجه قرار نگرفته است و در ادامه تلاش بر این است که اشاره‌هایی درباره آنها البته بر محور لایحه بودجه تقدیمی دولت داشته باشیم.

    سه مسئله حیاتی برای آینده ایران 1- تمایل به شخص محوری در تخصیص منابع یکی از آن مسائل گرایش غیرمتعارف رویکرد شخص‌محور در تنظیم لایحه بودجه است.

    این مسئله از منظر اقتصاد سیاسی بسیار حائز اهمیت است و امیدوارم دوستان به اندازه اهمیتش به آن توجه کنند.

    چرا که از جنبه نظری نهادگرایان اهمیت مراجعه به تاریخ را صرفاً از این ناحیه نمی‌دانند که می‌توانیم به تاریخ مراجعه کنیم و درس‌هایی از آن برای آینده بگیریم از نظر آنها اهمیت تاریخ بیشتر از این ناحیه است که در هر دوره تاریخی وقتی انتخاب‌هایی صورت می‌گیرد این انتخاب‌ها گستره انتخاب‌های آتی جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد و آنها را محدود می‌کند.

    به عبارت دیگر، انتخاب‌های امروزی ما به شدت روی انتخاب‌های آتی تأثیر می‌گذارد و از این زاویه نهادگراها معتقدند از هیچ پدیده ‌تاریخی مهمی سهل‌انگارانه عبور نکنیم.

    براساس آنچه در لایحه بودجه 1387 توسط دولت ارائه شده تقریباً 45 درصد کل منابع بودجه عمومی کشور در اختیار جناب رئیس جمهور، معاونان برنامه‌ریزی و علمی فناوری ایشان و تعداد اندکی از وزرا قرار گرفته بود این یک مسئله تاریخی بسیار مهم است.

    دوستان می‌دانند مجلس در این مورد تعدیل‌های جدی اعمال کرد و این نسبت را تا حدود زیادی تغییر داد.

    اما از آنجا که لایحه بودجه کشور بیش از هر چیز از این زاویه حائز اهمیت است که بیان‌کننده نسبتاً شفاف تمایلات دولت می‌باشد و طبیعتاً دولت تا آنجا که امکان دارد تلاش می‌کند که این تمایلات را با ظرفیت‌هایی که به لحاظ قانونی در اختیار دارد به اجرا درآورد.

    نفس به وجود آمدن چنین تمایلی برای تمرکز تصمیم‌گیری‌ها و تخصیص منابع حائز اهمیت است و قطعاً آثار مهمی برای آینده کشور دارد.

    براساس مفاد لایحه بودجه 87 نهاد ریاست جمهوری به تنهایی 6 درصد از کل منابع بودجه عمومی، معاونت برنامه‌ریزی 4 درصد، معاونت علمی و فناوری 7 درصد و در مجموع 17 درصد از کل منابع بودجه عمومی به طور مستقیم قابل تصمیم‌گیری توسط این سه فرد است و از آنجا که سهم ردیف‌های متفرقه اعم از هزینه‌ای و تملک دارایی‌های سرمایه‌ای هم به طور متوسط حدود 28 درصد بوده در مجموع امکان تصمیم‌گیری در گستره‌ای محدود توسط اشخاص درباره 45 درصد از کل منابع بودجه عمومی پیش‌بینی شده بود.

    ضمن آن که تجمیع ردیف‌ها ذیل 39 ردیف نیز در راستای همین رویکرد قابل تحلیل است.

    یک وجه دیگر اهمیت این مسئله علی‌رغم تغییراتی که مجلس محترم در مورد آن صورت داده این است که به واسطه ضعف نسبی نهادهای نظارتی در ایران معمولاً دولت نسبت به هر قوه دیگری توانایی بیشتری برای پیشبرد تمایلات خود دارد.

    2- روند افول قدرت اجرایی دولت نکته دومی که به نظر من مسئله‌ای حیاتی بود و متأسفانه آن هم به اندازه اهمیتی که داشت مورد توجه قرار نگرفت، روند بسیار نگران‌کننده افت توانایی‌های اجرایی کشور در طی سه ساله گذشته است.

    اهمیت این مسئله از این ناحیه است که این سه سال دورانی است که از نظر وضعیت درآمدی اقتصاد ایران بی‌سابقه‌ترین و شکوفا‌ترین شرایط تاریخی خود را تجربه کرده یعنی این افت توان اجرایی در شرایطی اتفاق افتاده که هیچ تنگنای ریالی و ارزی فراروی دولت نبوده و واکاوی این مسئله مهم است به خصوص با توجه به این جنبه از نظر کارشناسان که در شرایط بیماری هلندی اتخاذ رویه سیاست انبساط مالی، انگیزه‌های کارایی و بهره‌وری را به شدت کاهش داده و تمایلات رانت‌جویانه را به جای آن می‌نشاند.

    برای نشان دادن روند نگران‌کننده کاهش توانائی اجرایی ملی شاخصی که در نظر گرفته‌ام روند انجام پروژه‌های عمرانی ملی است.

    دوستان می‌دانند که دولت در اولین لایحه بودجه‌ای که در ماه‌های پایانی سال 84 تقدیم مجلس کرد با چالشی جدی روبرو شد، براساس این تصور نادرست که هر کمبودی با تزریق ارز و ریال قابل برطرف شدن است دولت منابع مالی سنگینی دولت تقاضا کرده بود که مجلس نسبت به آن موضع منفی گرفت که این منشأ مجادلاتی شد و در چارچوب این مجادله‌ها رئیس‌جمهور محترم نامه‌ای تاریخی به مجلس فرستادند که در آن ادعا کرده بودند اگر منابع مالی و ارزی مورد تقاضای دولت تأمین شود دولت تعهد می‌کند که کل پروژه‌های معوقه عمرانی را در همین دوره ریاست جمهوری به پایان رساند.

    البته در همان زمان به سهم خود مصاحبه‌ای کردم و گفتم امیدوارم مشاوران محترمی که چنین ادعایی را قابل عمل دانستند ابعاد مسئله را برای رئیس جمهور محترم به خوبی روشن کرده باشند.

    در آنجا عرض کردم وقتی در سال 1384 ما حدود 9 هزار پروژه عمرانی ملی معوقه داریم نگاشتن این نامه و به عهده گرفتن چنین مسئولیتی به معنای این است که دولت ادعا کرده تقریباً سالی 3 هزار پروژه عمرانی را به اتمام رساند.

    اما آنچه در عمل مشاهده کردیم روندی را نشان می‌دهد که در چارچوب ملاحظات توسعه ملی و صرفنظر از بحث‌های جناحی باید مورد واکاوی جدی قرار گیرد.

    براساس مفاد لایحه بودجه تقدیمی دولت برای سال 1385 معلوم شد که با گذشت تنها یک سال از نامه رئیس جمهور محترم از کل پروژه‌های عمرانی ملی که قرار بوده در سال 1384 خاتمه پیدا کند که مجموعاً 125 پروژه ملی بوده در سند لایحه ‌بودجه 85 برای 73 تا از آنها مجدداً بودجه گذاشته شده بود معنای این اقدام این بود که کل ظرفیت اجرائی کشور برای انجام پروژه‌های ملی در سال 1384، 52 پروژه بوده یعنی نامه رئیس جمهور که انجام سالی 3 هزار پروژه ملی را تعهد کرده بود در حالی بوده که در سال 84 کل ظرفیت‌مان برای اجرای پروژه‌های ملی 52 تا بوده.

    در سال 1385 قرار بود که علی‌رغم نامه و تعهد رئیس جمهور تنها 149 پروژه ملی خاتمه پیدا کند.

    اما زمانی که لایحه بودجه 1386 تقدیم مجلس شد، معلوم شد که برای 107 پروژه از آن 149 پروژه مجدداً برای سال‌های بعد بودجه در نظر گرفته شده معلوم شد که کل توان ملی برای انجام پروژه‌های عمرانی ملی در سال 1385 به 42 پروژه تقلیل پیدا کرده.

    یعنی در حالی که ما در سال 84، 52 پروژه ملی خاتمه یافته داشتیم در سال 1385 این تعداد به 42 پروژه تقلیل پیدا کرد.

    در همین زمان، بحث‌های خیلی گسترده‌ای صورت گرفت که در حالی که ما چنین وضعیتی داریم، چرا باید دولت برای سال 85 دوباره، 77 تا پروژه جدید معرفی کند؟

    و چرا دوباره این سنت با یک تفاوت بسیار اندکی نسبت به آنچه که صورت گرفته دوباره در سند لایحه بودجه 86 هم تکرار شده که البته متأسفانه مسموع واقع نشد.

    آنچه که مسئله را خیلی مهمتر و شایان توجه‌تر می‌کند، مندرجات لایحه بودجه سال 87 در این زمینه است.

    براساس مفاد قانون بودجه سال 1386 قرار بود که 207 طرح ملی در این سال خاتمه پیدا کند اما در سند لایحه بودجه سال 87 برای 169 تا از اینها مجدداً بودجه در نظر گرفته شده برای سال87 و سال‌های بعدی.

    معنای این مسئله آن است که در سال 1386 کل توان دولت برای انجام طرح‌های ملی معادل 36 پروژه بوده.

    شما روند را نگاه کنید از 52 پروژه در سال 84 به 42 پروژه در سال 85 و 36 پروژه در سال 86 رسیده است.

    علیرغم این واقعیت‌های تلخ باز مشاهده می‌شود متأسفانه در لایحه سال 87 پیش‌بینی شده که 406 پروژه جدید هم در سال 87 کلید بخورد.

    این به این معناست که ما بدون توجه به ظرفیت‌های اجرایی و بدون تحلیل مشخصی از دلایل این افت جدی توان اجرایی کشور در پیشبرد طرح‌های ملی، کشور را در معرض بسیار مسائل پیچیده قرار می‌دهیم.

    برای اینکه توجه داشته باشید که این مسئله با وجود اینکه از جنبه ‌ اقتصادی پیامدهای سنگین دارد اما به پیامدهای اقتصادی منحصر نمی‌شود کافی است به کتاب خاطرات فردوست مراجعه کنید که در آن تصریح می‌کند یکی از مهمترین عوامل مشروعیت‌زدایی از حکومت پهلوی بی‌مبالاتی‌هایی است که در زمینه دا من زدن به پروژه‌های معوقه عمرانی صورت گرفته.

    مسئله بسیار مهم است و دارای عواقب اقتصاد سیاسی گسترده‌ای می‌تواند باشد.

    اگر در برابر نکته‌ای که عرض می‌کنم دولت این واکنش را نشان دهد که این مسئله جدید نیست و در دولت‌های قبلی هم وجود داشته این حرف، حرف متینی است اما سه نکته خیلی مهم است که دولت محترم باید توجه داشته باشد.

    نکته اول اینکه به کرات در جریان مبارزه انتخاباتی رئیس جمهور محترم به جامعه ما وعده داده شد که اشتباهات گذشته متوقف شود بنابراین توجیه تداوم این اشتباهات تحت این اعنوان که در گذشته هم می‌شد به هیچ‌وجه قابل قبول نیست.

    نکته دوم اینکه ابعاد این اشتباهات در شرایط کنونی به هیچ‌وجه قابل مقایسه با دولت‌های قبلی نیست و مسئله بسیار مهم سوم اینکه به هر حال اگر ما می‌پذیریم که یک عارضه‌ای است که در سطح ملی عوارض بی‌شمار به بار می‌آورد راه نجات کشور تن دادن به استمرار این وضعیت نیست.

    3- اوج‌گیری بی‌ضابطگی‌ها در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نکته سومی که به نظر من در لایحه بودجه 87 به اندازه اهمیتی که داشت مورد توجه قرار نگرفت این بود که سال 87 سالی است که ایران در معرض مهمترین سیکل سیاسی خود قرار می‌گیرد.

    دوستان می‌دانند که در ادبیات اقتصاد کلان گفته می‌شود که پدیده سیکل سیاسی البته با ابعاد محدودتری نسبت به کشورهای توسعه‌نیافته حتی برای اقتصادهای توسعه‌یافته هم موضوعیت دارد و برای آن حتی مبانی نظری هم وجود دارد بنابراین وقتی برای کشورهای پیشرفته صنعتی این مسئله وجود دارد برای یک اقتصاد سیاسی رانتی طبیعی است که پیچیدگی‌های مسئله بیشتر باشد و ضرورت حساس بودن به آن فوق‌العاده افزایش پیدا می‌کند.

    ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۷دکتر فرشاد مومنی (عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی) این جلسه‌ اولی است که در سال جدید برگزار می‌شود و من صمیمانه‌ترین تبریکات را خدمت همه ارائه می‌کنم و امیدوارم سال جدید سرشار از برکات و عنایات خداوندی برای همه مردم باشد.

    تا آنجا که به چشم‌انداز اقتصاد ایران در این سال مربوط می‌شود عموماً پیش‌بینی‌ها ناظر بر این است که ما آهنگ فزاینده‌ رشد اقتصادی نخواهیم داشت و حداکثر رشدی که در سال 86 اتفاق افتاده با تغییرات قهقرایی اندکی در بهترین حالت در سال 1387 هم اتفاق خواهد افتاد.

    به عبارت دیگر، انتخاب‌های امروزی ما به شدت روی انتخاب‌های آتی تأثیر می‌گذارد و از این زاویه نهادگراها معتقدند از هیچ پدیده‌تاریخی مهمی سهل‌انگارانه عبور نکنیم.

    براساس مفاد لایحه بودجه تقدیمی دولت برای سال 1385 معلوم شد که با گذشت تنها یک سال از نامه رئیس جمهور محترم از کل پروژه‌های عمرانی ملی که قرار بوده در سال 1384 خاتمه پیدا کند که مجموعاً 125 پروژه ملی بوده در سند لایحه‌بودجه 85 برای 73 تا از آنها مجدداً بودجه گذاشته شده بود معنای این اقدام این بود که کل ظرفیت اجرائی کشور برای انجام پروژه‌های ملی در سال 1384، 52 پروژه بوده یعنی نامه رئیس جمهور که انجام سالی 3 هزار پروژه ملی را تعهد کرده بود در حالی بوده که در سال 84 کل ظرفیت‌مان برای اجرای پروژه‌های ملی 52 تا بوده.

    برای اینکه توجه داشته باشید که این مسئله با وجود اینکه از جنبه‌ اقتصادی پیامدهای سنگین دارد اما به پیامدهای اقتصادی منحصر نمی‌شود کافی است به کتاب خاطرات فردوست مراجعه کنید که در آن تصریح می‌کند یکی از مهمترین عوامل مشروعیت‌زدایی از حکومت پهلوی بی‌مبالاتی‌هایی است که در زمینه دا من زدن به پروژه‌های معوقه عمرانی صورت گرفته.

    برای اینکه دوستان تصوری داشته باشند از این مسئله که اولاً ظواهر بسیار جدی و مهمی از تن در دادن دولت به وضعیت سیکل سیاسی در لایحه بودجه 87 وجود دارد و ثانیاً عمق این مسئله به حدی است که بتوان ادعا کرد ما با وضعیت منحصر به فرد در این زمینه در دنیا روبرو هستیم توجه دوستان را به بعضی نکات مهم این پدیده جلب می‌کنم.

    دوستان می‌دانند که در شرایط سیکل سیاسی یعنی در آستانه انتخابات دولت‌ها قالب‌های رفتاری استاندارد خود را برای تخصیص منابع، تحت‌الشعاع ملاحظات سیاسی قرار می‌دهند یعنی منطق علمی و کارشناسی در تصمیم‌گیری و تخصیص منابع درآستانه هر انتخابات مهمی تحت‌الشعاع ملاحظات سیاسی قرار می‌گیرد.

    برای ملاحظه این‌که در لایحه بودجه 87 با چه ابعاد پیچیده‌ای از این مسئله روبرو هستیم چند رقم قابل توجه را ذکر می‌کنم.

    اعتبارات فصل یارانه در لایحه بودجه سال 87 نسبت به قانون بودجه سال 86، 5/45 درصد رشد نشان می‌دهد.

    اما از آن جالب‌تر این است که اعتبارات فصل کمک‌های بلاعوض در لایحه بودجه سال 87 نسبت به قانون بودجه 86، 80 درصد رشد نشان می‌دهد.

    اعتبارات فصل رفاه اجتماعی در لایحه بودجه 87 نسبت به قانون بودجه 87، 4/52 درصد رشد نشان می‌دهد.

    وقتی شما این مسئله را در کنار چند نکته دیگر قرار می‌دهید ابعاد مسئله بهتر باز می‌شود .

    یکی از آنها مسئله روند اتکا به نفت در لایحه بودجه سال 87 است که حدود 30 درصد نسبت به سال 86 رشد نشان می‌دهد.

    دوستان می‌دانند که سال 86 از این نظر و از هیچ نظر سال ایده‌آلی نبود و بنابراین وقتی راجع به رفتار دولت در سال 86 آن همه انتقادهای درست وجود داشت و آثارش در عملکرد متغیرهای کلان آشکار شده این روند جهشی در کنار تحولاتی که در توزیع رانت‌های نفتی توسط دولت مشاهده می‌شود مسئله را قابل تأمل می‌کند.

    نکته دیگری که به نظر می‌رسد در این زمینه ارزش واکاوی جدی دارد این است که معادل 8/26درصد کل اعتبارات هزینه‌ای بودجه عمومی و معادل 30 درصد کل اعتبارات تملک دارایی‌های سرمایه‌ای در زمره‌ ردیف‌های متفرقه قرار دارند.

    دوستان می‌دانند که ردیف‌های متفرقه یعنی ردیف‌هایی که متمرکز است بدون اختصاص به دستگاه اجرایی معین و گاه حتی بدون تعیین محل مصرف در اختیار دولت قرار دارد.

    معنای این مسئله این است که در شرایطی که ما در معرض سیکل سیاسی قرار داریم به این میزان فرصت و مجال برای اقدامات غیربرنامه‌ای وجود دارد اگر بخواهیم این مسئله را با دقت بیشتری مورد واکاوی قرار دهیم مشخص می‌شود حتی این نسبت‌ها هم بیانگر واقعیت‌های تمایلات دولت برای تن در دادن به اقتضائات سیکل سیاسی براساس بودجه 87 نیست کافی است که از منظر تکنولوژی‌های به کار گرفته شده برای پنهان کردن کسری‌های بودجه واقعی هم نگاهی به لایحه بودجه 1387 داشته باشیم تا بهتر مشخص شود چگونه این اقدامات که می‌تواند با حسن نیت هم باشد کارکردهای فعلی‌اش نه به صلاح دولت فعلی است نه صلاح هر دولتی که بعد از آن سر کار آید.

    در ادبیات اقتصاد سیاسی مفهومی مورد استفاده گرفته می‌شود تحت عنوان گروگان‌گیری دولت‌های بعدی یعنی یک دولت وقتی کارهای جدید مافوق توان خود را شروع می‌کند و تعهدات مافوق طاقت اقتصاد ملی را برعهده می گیرد و انتظارات غیرمتعارف خلق می‌کند به همان تعبیری که از دیدگاه نهادگراها مطرح کردم آ‌نچه که هر دولتی در شرایط کنونی انجام می‌دهد گستره‌ انتخاب‌های دولت‌های بعدی را هم محدود می‌کند و آنها هم ناگزیر هستند که به بخش‌های مهمی از اعمال دولت‌های قبلی تن در دهند و این در کلیت تئوریک با عنوان وابستگی به مسیر طی شده یا قفل‌شدگی به تاریخ آورده می‌شود.

    از این زاویه 2 یا 3 نمونه می‌گویم.

    مثلاً فرض کنید براساس مفاد لایحه بودجه 87 پیش‌بینی شده دریافت تسهیلات بانکی و سایر وام‌های داخلی برای شرکت‌های دولتی نسبت به سال 86، 9/60 درصد رشد داشته باشد.

    این در حالی است که رشد بازپرداخت تسهیلات اخذ شده شرکت‌های دولتی نسبت به سال 86، حدود 1/27 درصد پیش‌بینی شده.

    این مسئله از زوایای مختلفی می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد.

    یک وجه این است که از این طریق دولت کسری واقعی‌اش را پنهان می‌کند، نیز این مسئله یعنی رشد چشمگیر تسهیلات سهم بخش دولتی در حالی که کل تسهیلات قابل عرضه رشدی معنی‌دار مشاهده نمی‌کند.

    به معنای فرصت‌های بسیار ناچیزتر برای بخش خصوصی است.

    یعنی از طریق این الگوی رفتاری گویی دولت یک تصمیم جدی برای از میدان به در کردن هر چه بیشتر بخش خصوصی هم اتخاذ کرده.

    این مسئله در ذات خود قابل دفاع نیست اما به لحاظ تاریخی در شرایطی انجام می‌گیرد که مثلاً قانون اجرای سیاست‌های کلی اصل 44 به تصویب رسیده.

    من از آنچه به تصویب رسیده دفاع نمی‌کنم و انتقادات بسیار جدی به آن وارد می‌دانم.

    اما به هر حال،‌ علی‌رغم کاستی‌های آنچه تصویب شده این تصمیم یعنی باز کردن میدان برای بخش خصوصی تصمیمی راهبردی در مقیاس ملی بوده که نظام تصمیم‌گیری کشور در بالاترین سطوح در این زمینه مشارکت داشتند.

    بنابراین، اینکه ما در مقیاس شعار و مقیاس الزام قانونی یک کارهایی کنیم و در مقیاس عمل شرایط را به سمتی دیگر بکشانیم این هم از هیچ زاویه‌آی به صلاح کشور نمی‌تواند باشد متأسفانه تقریباً دو صفحه کامل من مصداق‌های این کسری‌های پنهان و تکنولوژی‌هایی که برای پنهان کردن کسری واقعی است را تهیه کردم که زمان کافی برای طرح آنها نیست و از آن صرفنظر می‌کنم.

    اما به نظر من مهمترین عرصه تن در دادن دولت به قاعده‌ها و الزامات سیکل سیاسی در سال 87 به نحوه‌ تصمیم‌گیری دولت در زمینه تخصیص منابع به امور زیربنایی برمی‌گردد.

    در این زمینه هم با وجود آ‌نکه تعداد موارد اینگونه در لایحه بودجه زیاد است فقط برای نشان دادن چند نمونه مثال‌هایی را ذکر می‌کنم، در این زمینه من 11 مورد را یادداشت کرده‌ام که چند مورد را به عنوان نمونه می‌خوانم: در حالی که بودجه ایجاد زیربناهای لازم در معادن بزرگ و مناطق معدنی در قانون بودجه سال 1386 معادل 1107 میلیارد ریال بوده بودجه در نظر گرفته شده برای همین مسئله در لایحه بودجه سال 87 به 10 میلیارد ریال رسیده!

    یعنی از 110 میلیارد تومان به یک میلیارد تومان.

    موضوعش هم زیربنایی و بسیار مهم در توسعه‌دورمدت ملی است.

    بودجه ایجاد مناطق ویژه استقرار صنایع مبتنی بر فناوری‌های برتر در جوار قطب‌های علمی – صنعتی کشور در سال 1386 بوده 1262 میلیارد ریال در سال 87 در لایحه شده 10 میلیارد ریال.

    بودجه‌ ایجاد مناطق ویژه استقرار صنایع انرژی‌بر در سواحل جنوبی کشور در سال 1386 بوده 1623 میلیارد ریال در سال 1387 به قاعده پیش‌بینی لایحه 150 میلیارد ریال در نظر گرفته شده.

    بودجه کمک به ارتقاء کیفیت و استاندارد کردن قطعات خودرو برای واحدهای خصوصی در سال 86، 346 میلیارد ریال و در سال 87، 35 میلیارد ریال.

    همانطور که عرض کردم این ارقام بسیار زیاد هستند و با وضوح بیشتری نشان می‌دهد تأثیرپذیری لایحه بودجه از اقتضائات سیکل سیاسی به حدود بسیار نگران‌کننده رسیده – و به نظر می‌رسد افرادی که درون خود یا علنی به ملت قول تحقق اهداف چشم‌انداز 20 ساله را داده‌اند باید نسبت به این مسئله با حساسیت روبرو باشند تردیدی نیست همه ما کم و بیش مشکلات ساختاری اقتصاد ایران را می‌دانیم و با تمام وجود تلاش می‌کنیم محدودیت‌ها ی دولت را درک کنیم ولی واقعاً‌این سمت‌گیری‌هایی که انجام شده به نظر می‌رسد به هیچ‌وجه قابل توجیه نیست.

    در واکنش به این شرایطی که گفته شد ما برای تحلیل اینکه منطق رفتاری دولت در فرایندهای تصمیم‌گیری و تخصیص منابع در سال 87 به چه صورت خواهد بود می‌توانیم پیش‌بینی کنیم که دولت برای برون‌رفت از این مشکلات سراغ آن دسته از کارهای زیربنایی کیفی که آثارش در بلندمدت ظاهر می‌شود نرود.

    این کاملاً طبیعی است به اعتبار اینکه سال آینده تقریباً سال پایانی دولت فعلی است و برای مشخص شدن تکلیف دولت جدید باید منتظر سال 87 باشیم که مثلاً‌ در اوایل آن انتخابات ریاست جمهوری برگزار می‌شود.

    بنابراین اگر از منظر اقتدار سیاسی، نهادهای بالا دست دولت این قدرت اقناعی و اقتدار اجرایی را داشته باشند که دولت را ناگزیر کنند که به ملاحظات دورمدت توسعه ملی و تحقق چشم‌انداز وفادار بماند دولت مجبور خواهد شد به سمت اصلاحاتی از منظر سیاست‌گذاری حرکت کند که به تعبیر اقتصاددان‌ها مواضع اصلاحات را روی متغیرهای حقیقی قرار می‌دهند یعنی مجموعه متغیرهایی که توان رقابت اقتصاد ملی را ارتقاء دهد، بهره‌وری را در اقتصاد ملی ارتقا دهد، بنیه تولیدی را در اقتصاد افزایش دهد و از این قبیل.

    اما اگر چنین نشود دولت برای برون‌رفت از مشکلاتی که پیش رو دارد به خصوص به اعتبار ملاحظات سیکل سیاسی ناگزیر متوجه متغیرهای اسمی خواهد شد یعنی اصلاحاتی که موضوع تمرکزش متغیرهای اسمی است و مهمترین ویژگی این متغیرها این است که آثار مثبت خود را در بهترین حالت در کوتاه‌مدت ظاهر می‌کند اما عوارض خود را که نسبت به آثار احتمالی مثبت‌اش چند ده برابر بیشتر است در ماه‌ها و سال‌های بعدی آشکار می‌کند.

    به طور مشخص به قاعده همه تجربه‌های شکست‌خورده برنامه تعدیل ساختاری در دو دهه 1980 و 1990 میلادی در صورتی که دولتی چنین گزینه‌ای را انتخاب کند یعنی به اصطلاح اصلاحات را معطوف کند به متغیرهای اسمی یعنی دستکاری قیمت‌های کلیدی را وجهه همت قرار دهد در چنین شرایطی معمولاً دو گزینه عمده پیش روی دولت‌ها در این شرایط وجود دارد.

    گزینه اول دستکاری نرخ ارز است، آنچه ما اصطلاحاً از آن به عنوان تضعیف ارزش پول ملی نام می‌بریم.

    سیکل سیاسی و دستکاری قیمت‌های کلیدی به نظر می‌رسد دولت ما برای رفتن به سمت این سیاست با محدودیت‌های زیادی روبرو باشد اول اینکه این سیاست در دوره دو رئیس جمهور قبلی کم و بیش و به صورت‌های مختلف تجربه شد و شکست آن و خسارت‌های سنگینی که به اقتصاد ملی و توسعه ایران وارد کرد کم و بیش آشکار شده و این دولت در زمان تبلیغات، نقطه عزیمت خود را نقد این‌گونه سیاست‌های اتخاذ شده در دولت‌های قبلی قرار داد.

    بنابراین، این محدودیتی جدی است.

    محدودیت دیگر این است که تقریباً تمام مطالعات مهمی که چه در داخل ایران و چه خارج درباره نرخ واقعی ارز در اقتصاد ایران صورت گرفته نشان‌دهنده این است که همین نرخ موجود هم نرخی به شدت غیرواقعی و فوق‌العاده بالاست و بازیگران اقتصادی ایران هم در 6، 7 سال گذشته نشان داده‌اند که برای پول‌های خارجی با قیمت‌های موجود چندان متقاضی جدی وجود ندارد و دولت‌ها مجبور شده‌اند برای اینکه برای آن فکری کنند سازوکاری اتخاذ کرده‌اند که آن سازوکارها هم از عوامل اصلی رشد پایه پولی و افزایش چشمگیر نقدینگی در اقتصاد ایران بوده.

    نکته دیگر این است که تقریباً در تمام تجربه‌های مشاهده شده در کشورهای در حال توسعه انجام این سیاست به شکلی به ناآرامی سیاسی منجر شده، چند سال پیش در زمان حیات مرحوم نوربخش در یکی از نشریه‌های رسمی بانک مرکزی گزارشی منتشر شده بود که نشان می‌داد در بین کشورهای در حال توسعه‌ای که این سیاست را دنبال کرده‌اند به تعداد مشخصی در اثر اعتراضات سیاسی دولت‌ها سقوط کرده‌اند.

    به تعداد مشخصی هم نخست وزیر و وزیر اقتصاد تغییر کرده و از این قبیل.

    به هر حال، تجربیات جهانی هم موارد شکستی که نشان داده قابل مقایسه با موارد موفقیت نسبی نیست.

    نکته بسیار مهم دیگر اینکه تقریباً در تمام کشورهایی که این سیاست در دو دهه 1980 و 1990 به اجرا درآمده گستره و عمق فساد مالی افزایش چشمگیر پیدا کرده و بالاخره آخرین نکته در این زمینه اینکه دولت فعلی همین چند ماه پیش گزینه تقویت ارزش پول ملی را به عنوان یک گزینه آلترناتیو مطرح کرده بود که وقتی در بحث تنظیم بودجه سال 87 عدد رقم‌های منابع و مصارف را کنار هم گذاشتند منصرف شدند و پیگیری نکردند.

    اگر این گزینه یعنی دستکاری این قیمت کلیدی به این دلایلی که گفته شد برای دولت مقدور نباشد گزینه دوم بدون تردید دستکاری قیمت‌های حامل‌های انرژی است.

    شخصاً تصورم این است و خصوصاً وقتی رئیس جمهور محترم در پیام تبریک نوروزی خود گفتند سال آینده یک تحول بزرگ اقتصادی خواهیم داشت من به شدت نگران شدم به دلیل اینکه من می‌دانم در سالی که ما در سیکل سیاسی قرار داریم آن تحول، تحولی نخواهد بود که بنیه تولید ملی را ارتقاء دهد و توان رقابت اقتصاد ملی را افزایش دهد یا بهره‌وری ملی را ارتقا دهد.

    من بدون تردید می‌دانستم که دوستان خود را ناگزیر دیدند که به سمت دستکاری قیمت‌های کلیدی بروند.

    تصور من این است تقریباً به همان اندازه عواملی که نهی‌کننده دولت در زمینه توسل به دستکاری ارزش پول ملی است.

    دلایل ترغیب‌کننده‌ای برای دولت وجود دارد که این کار دیگر را انجام دهد.

    اول اینکه در کوتاه مدت منابع مالی گسترده‌ای را در اختیار دولت قرار می‌دهد.

    دوم اینکه یکی از اقتصاددانان گروه رقیب سیاسی این دولت در نامه‌ای که در نیمه دوم سال گذشته چاپ کرد انجام این کار را به عنوان کار زیربنایی و راه‌گشا به دولت توصیه کرده بود.

    بنابراین احتمال دارد دولت این کار را بکند و تصور کند با این کار رقیب سیاسی خود را هم خلع سلاح خواهد کرد.

    اما آنچه به نظر می‌رسد باید همه کسانی که دغدغه توسعه ملی در ایران دارند وهمه کسانی که مسئولیت جدی در این زمینه دارند را به فکر وادارد این است که در ادبیات توسعه گفته می‌شود تحت شرایط معینی دستکاری قیمت‌های کلیدی نه تنها کوچکترین ثمره‌ توسعه‌ای نخواهد داشت بلکه به موتور بازتولیدکننده‌ عوامل ضدتوسعه‌ای تبدیل می‌شود.

    توصیه می‌کنم دوستان مراجعه کنند و تمام شرایطی را که این اقدام را تبدیل به مسئله‌ای ضربه زننده به توسعه ملی می‌کند بررسی و ببینند در مورد حامل‌های انرژی در ایران موضوعیت دارد اما آنچه خطاب به دولت می‌توان گفت این است که حداقل مطالعات کارشناسی صورت گرفته در این زمینه در سازمان برنامه و بودجه سابق و وزارت اقتصاد دارایی و بانک مرکزی مورد مطالعه قرار بگیرد.

    آنجا که بحث کارشناسی است تقریباً براساس یکی از مطالعات خیلی مهمی که در نیمه دوم دهه 1370 در وزارت اقتصاد دارایی صورت گرفته بود نشان داده شده بود به ازای هر یک واحد افزایش درآمدهای دولت از محل دستکاری قیمت‌‌های کلیدی هزینه‌های جاری دولت با ضریب 2/1 و هزینه‌های سرمایه‌ای دولت با ضریب 4/1 برابر افزایش پیدا خواهد کرد.

    یعنی از یک طرف دولت با یک شتاب خارق‌العاده به سمت ورشکستگی می‌رود و از طرف دیگر ملت آماج یک تورم بی‌سابقه می‌شوند.

    بنابراین حداقل چیزی که ما از دولت می‌توانیم بخواهیم این است که فرض کند احتمالاً در سال آینده بار دیگر خودش انتخاب خواهد شد و در چنین شرایطی که آثار شوک قیمتی قبل از آنکه ملت را به واکنشی بر بیانگیزد دست خود دولت را خواهد بست آن هم در این ابعاد نگران‌کننده چه می‌خواهد بکند بحث بر سر این است که در دوره‌های بعدی چه کار خواهیم کرد اگر می‌خواهیم راجع به توسعه ملی و تحقق چشم‌انداز به طور جدی فکر کنیم.

    صمیمانه امیدوارم که همه کسانی که دل در گرو اسلام و ایران دارند حساسیت شرایط کنونی را درک کنند و با تمام وجود کمک کنند به دولت که در معرض چنین اشتباهات فاحش سیاستی قرار نگیرد.

    تصور من این است که هیچ ایرانی شرافتمندی نباید و نمی‌تواند از اینکه دولت قانونی ما اشتباهات فاحش سیاستگذاری انجام دهد خوشحال باشد و هیچ ایرانی مسلمان شرافتمندی نباید اگر می‌تواند به دولت از نظر فکری کمک کند نباید این کمک را دریغ کند.

    ملاحظه کردید تمام بحث‌هایی که مطرح شد بر پایه این فرض بود که هیچ نیروی بازدارنده خارجی در کارهای ما دخالت نکند یعنی اگر سهم عوامل منفی خارجی صفر باشد ما با این مشکلات روبرو هستیم و اگر عوامل منفی خارجی هم اضافه شود قطعاً پیچیدگی‌های اقتصاد ایران افزایش غیرمتعارفی پیدا خواهد کرد.

    امیدوارم براساس نیتی که داشتم که برمی‌گردد به منطق پیش‌بینی این بحث مثل برگ سبزی هدیه می‌شود به نظام تصمیم‌گیری ایران دوستان می‌دانند که از نظر منطق پیش‌بینی، مهمترین کارکرد پیش‌بینی‌هایی که مبنایی علمی داشته باشد این است که برای نظام ملی قدرت پیشگیری از عوامل ناگوار محتمل‌الوقوع را فراهم می‌کند.

    امیدوارم همه در حد توان کمک کنیم به دولت در پیشگیری از عواقب ناگوار اتخاذ سیاست‌های اقتصادی شتابزده و ناسنجیده‌ای که کشور در معرض آن قرار دارد.

    زیرا در صورت توسل دولت به ایجاد شوک قیمتی جدید هزینه‌هایی به اقتصاد ایران تحمیل می‌شود که نه قابل مقایسه با اشتباهاتی است که تاکنون صورت پذیرفته و نه حتی با پیامدهای کاهش چشمگیر تعرفه‌ها و سیاست‌های دامن زننده به رکود تورمی قابل مقایسه است.

    در چنین شرایطی حتی پایبندی دولت به بودجه مصوب سال 1387 نیز غیرممکن خواهد شد تا چه رسد به برنامه 5 ساله توسعه و چشم‌انداز بیست‌ساله!!

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

گردشگري به عنوان يک فعاليت اقتصادي چند بخشي ، داراي اثرات دوگانه مستقيم و غير مستقيم بر اقتصاد ملّي است . از جمله آثار مستقيم گردشگري بر اقتصاد ملي مي توان به بهبود تراز پرداختهاي بين المللي ، اشتغال وسيع ، فرصت سازي اقتصادي و افزايش تقاضا براي کالا

طرح های‌ عمرانی‌ در حکم‌ نبض‌ اقتصاد جامعه‌ هستند. به‌ اعتبار این‌ طرحها، سرمایه‌گذاریهای‌ دولتی‌ محقق‌ و به‌همراه‌ سرمایه‌گذاریهای‌ بخش‌ خصوصی‌ رشد اقتصادی‌ را موجب‌ می‌شوند. فعالیتهای‌ مربوط به‌ طرحهای‌ عمرانی‌ کشور،عمدتا پس‌ از شکل‌گیری‌ برنامه‌های‌ توسعه‌ اقتصادی‌ اجتماعی‌ دنبال‌ و از محل‌ درآمدهای‌ عمومی‌ مربوط به‌ بودجه‌ دولت‌تأمین‌ شده‌ است‌. از این‌ رو، موفقیت‌ طرحهای‌ ...

متغیر مستقل صورتبندی قدرت سیاسی متغیر وابسته توسعه سیاسی و اقتصادی ایران سؤال اصلی : آیا صورتبندی قدرت سیاسی بر فرآیند توسعه سیاسی واقتصادی ایران طی سالهای 1320 تا 1357 تاثیر گذار بوده است ؟ فرضیه اصلی : با توجه به اینکه ما صورتبندی قدرت سیاسی را طی این دوران با ماهیتی رانتیردر نظر می گیریم ، لذا بر توسعه چه سیاسی و چه اقتصادی تاثیرات بسزایی داشته است و هرچه از سال 1320 به جلو ...

آیا وقت اتخاد سیاست های بازتر با ایران فرا رسیده است ؟ احتمال ممنوعیت قراردادهای نظامی در قطعنامه سازمان ملل معاون سابق وزیر دفاع ایران به همراه اسناد نظامی ایرانی ها متحد شوند پیش از این که غرب دست به کارشود بیاید به جنگ علیه ایران نه بگوییم* راهی برای خارج شدن ازبن بست هسته ای ایران؟ آیا ایران تفکیک برنامه های هسته ای خود را بررسی می کند؟ آمریکا و ایران : آیا گفت‌وگوی رودررو ...

در این قسمت به عمده ترین شاخص های اقتصاد کلان که می تواند وضعیت اقتصادی کشور را مشخص نماید اشاره می گردد : نرخ تورم نرخ تورم در 4 سال اخیر منتهی به سال 1383 به ترتیب برابر با 4/11 ، 8/15 ، 6/15‌ و 2/15 درصد بوده است که از میانگین هندسی برابر با 4/14 درصد برخوردار می باشد . این در حالی است که نرخ تورم جهانی و نرخ تورم در کشورهای درحال توسعه در سال 2002 به ترتیب برابر با 4/3 و 8/5 ...

بودجه 83 در یک نگاه طی سالهای‌گذشته عدم شفافیت‌بودجه ‌دولت‌که ‌به ‌شش‌ فصل ‌و20ماده ‌تقسیم ‌می‌شد به‌عنوان‌ یکی‌ از ‌جدی‌ترین مشکلات ‌بودجه ‌مطرح ‌بوده‌است. وطبق ‌مطالعات‌ سازمان ‌بین‌المللی‌ پول‌ بودجه ‌نویسی ‌در ایران ‌با هیچکدام ‌ازشاخصهای ‌بین‌المللی ‌تطبیق‌ نمی‌یافت، لذا با توصیه‌های‌ سازمان‌ بین‌المللی‌ پول‌ وآگاهی ‌نویسندگان‌ و تصویب ‌کنندگان ‌بودجه ‌درکشور به‌ تدریج‌ ...

فصل اول : بودجه مفهوم بودجه : واژه «بودژه » یک کلمه فر انسوی است و از وا ژه فرانسوی قدیمی«بوژت » گرفته شده است. در زبان فارسی بودجه از کلمه فرانسوی « بوژت » به معنای کیف یا کیسه چرمی گرفته شده و وجه تسمیه آن این است که وزرای دارایی فرانسه صورت وضعیت دخل و خرج مملکتی را در داخل آن قرار داده و به مجلس می بردند. البته در انگلیس نیز واژه بودجه از زمان فرا نسه اقتباس شده است . در ...

در نوشتار دیگری، ضمن ارائه تعریف مختصری از توسعه نایافتگی، وجوهی از آن را وارسیدیم. در این مقاله، می خواهم دنباله همان داستان را بگیرم. پرسشی که به آن خواهم پرداخت، این است که آیا دولت در توسعه/توسعه نایافتگی جامعه نقش دارد یا نه ؟ و اگر پاسخ به این پرسش مثبت باشد، بعد می توان در باره دولت ایران و یا هر دولت دیگری قضاوت کرد. این پرسش مسئله را کمی غامض می کند. یعنی می رسیم به این ...

مقدمه مسأله جایگاه دولت و نقش آن در اقصاد از زمان پیدایش دانش اقتصاد همواره مورد بحث اقتصاددانان و صاحبان اندیشه در مکاتب گوناگون اقتصادی بوده است. مرکانتلیستها که اقتدار کشور را در گرو دستیابی به طلا و نقره بیشتر می دانستند از دخالت دولت در اقتصاد حمایت می کردند . فیزیزکراتها و پس از آن کلاسیک ها بر اساس اعتقاد به دئیسم و نظم طبیعی و هماهنگی منافع فرد و جمع بر آزادی های فردی و ...

مقدمه: نقش اساسی حسابداری دولتی ارائه اطلاعاتی است که استفاده کنندگان را در ارزیابی مسئولیت پاسخگویی و تصمیم گیری های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی یاری دهد و اصول و استانداردهای حسابداری دولتی اکثر کشورهای جهان نیز حول محور تأمین نیاز اطلاعاتی جهت پاسخگویی به مراجع پاسخ خواه یا مردم می گردد. اصولاً سیستمها و روشهای حسابداری بخش عمومی نیز که در جهت اعتلای اهداف گزارشگری مالی و با ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول