خراسان رضوی با تولید هشتصد هزار متر مربع فرش دستباف در یکصد و ده هزار کارگاه قالیبافی توسط یکصد و هشتاد هزار نفر بافنده مهم ترین قطب تولید فرش ایران اسلامی است.
وجود پتانسیل های بالقوه ای همانند پرورش 200 تن پیله و در نهایت 80 تن ابریشم و برداشت قریب به 40 هزار تن پنبه محلوج و بالاخره وجود بیش از 15 هزار تن پشم که بخش قابل توجهی از آن بهترین نوع پشم برای تولید خامه مناسب قالیبافی است باعث شده که که قالیبافی در این استان از سابقه ی بسیار طولانی برخوردار باشد به طوری که برخی ازطرح ها و نقوش فرشها از دوره تیموریه و صفویه در این استان رایج شده است.
در میان مناطق قدیم قالیبافی خراسان علاوه بر خوارزم و بخارا شهر هرات نیز آشکارا در عرضه قالی های خوب و نفیس فعالیت داشته است.
مینیاتورهای برجای مانده از دوره تیموریان ،بیانگر اوضاع و احوال اجتماعی وهنری زمان خود هستند.
این تصاویر انواع قالی ها با نقوش متعدد اعم از هندسی و حتی نقوش لچک و ترنج امروزی و اسلیمی های زیبا دیده می شود.
بدون شک قالیبافی در آن لحظه جزصناعات مهم شهر هرات بوده و تزیین شهر با قالی های خوب جزو فعالیت صنعتگران ذکر شده است.
البته احتمال آن است که شهر مشهد نیز حتی از دوره تیموریان ود ر زمان ایلخانان مغول از مراکز قالیبافی خراسان بوده است.
ابن بطوطه در طی سفر خود پس از رسیدن به مشهد در وصف حرم امام رضا (ع) می نویسد: روی قبر ضریحی چوبی قرار دارد که سطح آن را با صفحات نقره پوشانیده اند داخل بقعه با فرش های گوناگون مفروش گردیده.
اگر این قالی ها که ابن بطوطه به آنها اشاره کرده بافت مشهد نباشد ،دور از ذهن نیست که در یکی از شهرهای دیگر خراسان بزرگ نظیر هرات و خوارزم و بخارا وحتی در ایالت قهستان بافته شده باشند .چرا که سابقه بافندگی مراکز اخیر تا آن هنگام بسیار طولانی بوده است.
هنگامی که شاه اسماعیل در سال 916 هجری قمری هرات را تسخیر کرد ، پایتخت از هرات به تبریز منتقل شد.
احتمالا از همین زمان اوضاع قالیبافی در اغلب مراکز خراسان خاصه هرات و خوارزم و بخارا و قهستان و ...
تنزل یافت به نحوی که در حال حاضر در برخی از آنها اثری از شکوه قالی های گذشته دیده نمی شود .
در تحقیق قالیبافی و قالی در مورد قالیبافی خراسان چنین نقل شده : قالیبافی در خراسان دو دوره متمایز دارد یکی در زمان صفویان که از این دوران قالی های فراوانی در موزه ها و مجموعه های خصوصی وجود دارد که نقش آنها اغلب هراتی و دارای اسلیمی و اسلیمی ماری و نقش شکارگاه است که به احتمال قوی کار خود مشهد باشد .چنانچه در مشهد همواره نقش اسلیمی به کار رفته است و می رود.
دوره دیگر قالیبافی خراسان به ویژه مشهد از هنگامی است که در نیمه قرن سیزدهم بازرگانان تبریز برای صدور قالی های خود به تکاپو افتادند و پس از چندی در مشهد ،کارگاه های قالیبافی تاسیس کردند و به همین سبب نیز امروزه در مشهد هم گره فارسی بافت محلی و هم گره ترکی بافت تبریز به نسبت سه به یک رایج است .
قالی های موزه ای :هرات که امروزه جزو متصرفات افغانستان است در خراسان بزرگ قدیم همواره مورد توجه بسیاری از سلاطین بوده و به عنوان پایتخت به شمار می آمده است وقالی های تولیدی در آن سامان نیز همگی تحت عنوان هرات نامگذاری شدند .
نقش های خراسانی مورد استفاده در قالی های اواخر قرن دوازدهم و سیزدهم مشتمل از ترنج مرکزی است که در حقیقت اجتماعی از عناصر و نگاره های تزیینی را در مرکز قالی تشکیل می دهد .در این قالی ها تعادل بین ترنج مرکزی و زمینه خالی با استفاده از چندین حاشیه باریک میسر شده است .در پایان قرن سیزدهم طرح دیگری متشکل از عناصر تزیینی مکرر رایج بود که به صورتی یکنواخت زمینه را می پوشاند .این امر لزوم استفاده از حواشی را بر زمینه قالی تحمیل می کرد.
این خود می تواند دلیل بر کاربرد بیشترین حواشی در قالی های شرقی باشد .تعداد ترنج مرکزی و فرم آنها بر حسب اندازه قالی ها به صورت مدور است .این گونه قالی ها گاه کتیبه هایی چند از اشعار شاعران معروف ایران را در بر دارند.متن این قالی ها اغلب حاوی گلدان های گل در بالا و پایین است که چهار لچک را در گوشه های خود جا میدهد.
قالی های شکارگاهی قدیم خراسان نیز با بهره برداری از صحنه های شکار حیواناتی نظیر غزال ، گرگ ، بز و پرندگان دیگر که آمده اند متمایز می باشد.هرچند با افزایش مداوم تولید تمایل به جایگزین کردن نقوش دیگر هم چون ماهی درهم که تمام سطح قالی را می پوشاند مد نظر قرار گرفت.در طول تاریخ این استان بلحاظ موقعیت خاص خود پذیرای بسیاری از اقوام و ایلات از تمام کشور بوده است و حتی برخی از اقوام کشور های اطراف نیز خراسان رضوی را به عنوان مخل اسکان دائم خود برگزیده اند.برخی از این اقوام مسیر طولانی را پیموده و در نتیجه از نظر تنوع نقشمایه ها و نماد ها بسیار غنی هستند.در نتیجه این مهاجرت ها تنوعی از اقوام منجمله ترک ها ، بلوچ ها ، عرب ها ، افشار ها ، کرد ها ، ترکمن ها ، سیستانی ها و ...
در این استان زندگی می نمایند و به این لحاظ تنوع تولید فرش دستباف فوق العاده می باشد.در هر یک از شهرستان های استان طرح ها و نقوش خاصی رایج است.از نظر سبک تولید فرش در سطح استان هر سه سبک تخت باف ، لول باف و نیم لول رایج می باشد.
اقلیم خاص استان باعث شده که اقتصاد معیشتی روستاییان و بسیاری از شهروندان بر سه پایه کشاورزی ، دامداری و قالیبافی استوار باشد و حتی از در بسیاری از مناطق استان قالیبافی به عنوان شغل اصلی مردان محسوب می شود.در برخی از شهرستان های استان جایگاه فرش در اقتصاد کل آن منطقه فوق العاده ملموس می باشد.
تولید فرش به صورت خویش فرمایی ، مشارکتی و کار فرمایی صورت می گیرد.بخش قابل توجه تولید ( حدود 60درصد) در قالب نظام خویش فرمایی ، 20 درصد به صورت مشارکتی و بقیه در قالب نظام کار فرمایی انجام می گیرد.مرغوب ترین قالی ها در کارگاه هایی تولید میشود.
که دارای کار فرما بوده و لذا با افزایش تعداد مجتمع های قالیبافی و حمایت از تولید کنندگان غیرمتمرکز میتوان به ارتقا کیفی فرش استان کمک موثری نمود.حضور قریب به 100 شرکت تعاونی شهری و روستایی که دارای چهل هزار بافنده می باشندنشانگر نقش موثر نظام مشارکتی در تولید فرش استان است.قالیباقی اگر چه در تمامی مناطق استان رواج دارد ولی شهرستان های نیشابور با سیزده هزار و نود و هفت کارگاه ، تربت حیدریه با دوازده هزار و سیصد و چهارده کارگاه ، مشهد با نه هزار و سیصد هشتاد و یک کارگاه ، خواف با هشت هزار و پانصد و بیست کارگاه ، فردوس با هشت هزار و دویست و سی و نه کارگاه ، تربت جام با شش هزار و نهصد و نود و هفت کارگاه ، گناباد با شش هزار و ششصد و شصت و هفت کارگاه ، سبزوار با شش هزار و سیصد و نود و یک کارگاه ، کاشمر با پنج هزار و چهارصد کارگاه ، تایباد با چهار هزار و هشتصد و نود و شش کارگاه دارای بیشترین تولید فرش در سطح استان مس باشند و البته شهرستان های بردسکن ، فریمان ، چناران ، کلات ، محولات ، سرخس و درگز نیز جایگاه قابل توجهی در تولید فرش دارند.
آشنایی مختصر با سبک های تولید فرش استان 1)سبک مشهد : قدیمی ترین قالی منسوب به مشهد مقدس متعلق به دوره شاه عباس و قالی های تجاری از سال 1250 به بعد تولید شد.افرادی همچون عمواوغلی، محمد ابراهیم مخمل باف ، حاج علی خامنه ای ، عباس قلی ثابت ، شیخ بورنگی سهم موثری در تولید فرش در مشهد داشته اند.
از طراحان صاحب نام این سبک می توان از مرحوم علیپور ، میرزا حسن زرین کلک ، اصغر زورمند و از طرح های رایج آن می توان سپه داری ، شیخ صفی ، کوزه کنانی ، ساموراد ، افشان گلریز ، گلدرشت و بندی ، لچک ترنج شاه عباسی و حیواندار را نام برد.رنگ های لاکی قرمز دانه ای ، کرم ، عنابی ، آبی و سورمه ای از رنگهای غالب قالی های مشهدی است.
بافت قالی های بزرگ پارچه ، سی تا چهل رج ، کاربرد گره متقارن و نا متقارن از جمله ویژگی های قالی های مشهدی است و البته بسیاری از شهرستان های استان از سبک مشهد پیروی می کنند.
2-بلوچ حراسان طوایف هفتگانه بلوچ، کرد ،عرب، ترک، ترکمن، فارسی و تیموری که در مناطق مختلف استان های خراسان رضوی و جنوبی بلاخص در شهرستان های تربت حیدریه، تربت جام ،خواف، تایباد، فردوس، قاین، فریمان اسکان گزیده اند تولید کننده فرش هایی هستند که در بازار جهانی فرش به نام بلوچ خراسان شناخته شده می باشد فرش بلوچ خراسان غالبا با طرح های هندسی متنوعی همچون گل شفتالو، سه خشتی، سنگچولی، فتح الله خانی، یعقوب خانی، دختر قاضی، گوزنی، چشمه گلی، محمدخانی، چهارمرغ ،طاووسی، کشمیری، گاوبرج، کلاه دراز، علی اکبرخانیف برگ تاکیف کله قندی، پرجلکی، گل بادامی بافته میشود .
نامگذاری طرح ها ممکن است بر اساس محتوی طرح یا نام ایل یا نام مکان و محل بافت باشد .
یکی از عمده ترین تولیدات فرش بلوچ خراسان طرح های محرابی است که در بسیاری از آنها درخت زندگی به صورت برگ بید یا برگ تاکی بافته می شود .ابعاد قالی مورد نظر کوچک تا متوسط و به ندرت به صورت بزرگ پارچه بافته می شود گره مورد استفاده آنها به استثنای ایل بهلولی در زیر کوه قاین و کردهای سرخس از نوع نامتقان می باشد.استفاده از موی بز در کنار پیچ یا شیرازه فرش ها از ویژگی های فرش های قدیمی بلوچ می باشد ریگ قالیچه بلوچی از رنگ های تیره ای همچون سورمه ای ،مشکی ،لاکی سیر ،قهوی ای ،شتری ،خرمایی و بژ انتخاب می گردد.
قدیمی ترین قالی منسوب به مشهد مقدس متعلق به دوره شاه عباس و قالی های تجاری از سال 1250 به بعد تولید شد.افرادی همچون عمواوغلی، محمد ابراهیم مخمل باف ، حاج علی خامنه ای ، عباس قلی ثابت ، شیخ بورنگی سهم موثری در تولید فرش در مشهد داشته اند.
3-کردی قوچان حرکت تاریخی کرد از خط غرب کشور به نوار مرزی شمال شرق کشور بنا به دستور پادشاه صفوی بالاخش شاه اسماعیل به منظور مقابله با تهاجم ازبکها و نجات خراسان از تهاجمات گسترده اقوام ازبک و ...
انجام گردید اگر چه بخشی از این قوم مجدداً به زادگاه اصلی خود برگشتند یا تیره هایی از آنها در بین راه اسکان گزیدند ولی به هر حال بخش عمده ای از جمعیت شهر های شمال خراسان همچون کلات نادری ،قوچان ،درگز ،شیروان و بجنورد را هموطنان کردی تشکیل می دهد که دستبافته های آنها به نام سفره های کردی خراسان مشهور است .
کرد های شمال خراسان عمدتاً شامل ایل زعفرانلو که در شهرستان قوچان اسکان دارند و ایل شادلو که در شهرستان بجنورد سکونت دارند می باشند.
و سفره های کردی خراسان از تولیدات این دو ایل می باشد .ایل زعفرانلو شامل 32 تیره منجمله ایزانلو، باجانلو ،بدلانلو ،پالکانلو، بریوانلو، پهلوانلو ، توپکانلو، تیتکانلو، رودکانلو، زیدانلو، سنکانلو، شرانلو، امیرانلو و ...
می باشد .
مواد اولیه ، رنگرزی و سبک بافت : پشم مورد نیاز سفره های کردی خراسان با عنایت به این که یکی از پایه های اقتصادی معیشتی آنها بردامداری متکی است ازطریق گوسفندان خودشان تامین می شود.
پشم گوسفند کردی اگر چه نسبت به گوسفند بلوچ ضخیم تر و زبرتر می باشد ولی برای گلیم بافی ، سفره ها و قالیچه های کرد باف خراسان مناسب می باشد .تار و پود و پرز دستبافته های کردی تماماً از پشم بوده و در مناطق عشایری عمدتاً از دستگاه قالیبافی افقی استفاده میشود .گره مورد استفاده در بخش پرزدار سفره های کردی عمدتاً از گره متقارن و بخش گلیم باف آن به صورت پیچ باف می باشد .ابعاد دستبافته های کردی معمولاً کوچک بوده و منطبق بر نیاز های روزمره زندگی آنان تولید می شود .رنگرزی خامه مورد نیاز عمدتاً با استفاده از مواد رنگرزی طبیعی همچون روناس ،اسپرک وحشی و ...
با استفاده از دندانه زاج سفید که در خراسان به ذمه مشهود است انجام می گیرد .دستبافته های اصیل کردی خراسان دارای تارهای خاکستری و نیز طرح های روشن و پود بنفش یا مشکی است و به صورت تخت بافته شده است .
طرح و نقشه :به لخاظ منشاء قومی و نژادی کرد های شمال خراسان طرح ها و نقوش دستبافته های آنها بسیار مشابه به نقوش دستبافته های قفقاز است بر خلاف بلوچ خراسان ،طرح های کردی ،از رنگ های روشن تری جهت رنگبندی نقشه فرش استفاده می کند.بدون استثنا رنگ های مورد استفاده در دستبافته های ایل زعفرانلو به ویژه عشایر کوچرو اطراف هزار مسجد بسیار روشن و شفاف است .بسیاری از طرح ها و نقوش بلوچ منجمله طرح علی میرزایی ونگاره های مرغی و همچنین نقشه های ترکمن نیز مورد استفاده کرد خراسان قرار گرفته است .ایلات کرد خراسان از نگاره ها و نقشمایه های همچون S ،انواع چند ضلعی ،تصاویر انسان و حیوانی ،و بالاخص نگاره های نباتی استفاده می کنند.این طرح ها و نقوش برروی دستبافته های مختلفی همچون قالیچه ،گلیم ،سفره ،خورجین ،کجاوه ،توبره پشتی ،چنته ،نمکدان ،توه ،جوال بافته می شود .
4-سبک کاشمری (زیر خاکی) کاشمر یا ترشیز قدیم از شهرستان های غربی استان خراسان رضوی است که در کتب تاریخی متعدد از آن نامبرده شده است مقدسی شرح مسبوطی از مشجد جامع ترشیز داده و اینگونه اظهار نظر کرده که فقط مسجد جامع دمشق می تواند با آن برابری نماید نقش درخت سرو که نماد و نشان قوم آریایی و مظهر جاودانگی و نامیرایی است همواره درخت سروی را که در کنار آتشکده برزی مهر ترشیز غرس شده و قبله گاه زرتشتیان بوده زنده می کند امروزه نیز شهر کاشمر توسط درختان سرو ترئین شده از جمله در صحن امامزاده سیدحمزه درخت سرو کهنسال مشاهده می گردد.
قالی کاشمر در طرح های خود از نقشمایه های حیوانی ،مرغی و گیاهی استفاده می کنند اگر چه قالیبافی در کاشمر عمر به مراتب طولانی تری دارد اما دگرگونی و تحولی عظیم در فرش کاشمر در دهه چهل با ورود مرحوم علیپور به این شهرستان به وجود آمد مرحوم علیپور طرح زیر خاکی را در کاشمر رواج داد .در این طرح از نقشمایه های مختلفی همانند نقش ظروف متنوع ،کاسه و کوزه ،گل های ختایی و شاه عباسی ،خطوط تزیینی و کوفی ،ابنیه تاریخی به صورت های متنوعی همانند لچک ترنج ،زیر خاکی سراسری ،زیر خاکی جنگلی ،زیر خاکی افشان و زیرخاکی منظره ای بافته می شود .نماد های تزیینی و حیوانی و بالاخره نقشمایه های ظروف و کتیبه ای اصلی ترین عناصر سازنده طرح ها ،نقوش فرش کاشمر می باشند.