مقدمه : اصطلاح رنگرزی تقریباً منحصر به صنایع نساجی می شود . رنگرزی به معنی رنگ کردن الیاف ،
پارچه ، نخ ، و دیگر مواد نساجی می باشد که هر کدام دارای کیفیتهای متفاوتی از یکنواختی و پایداری در برابر شستشو و در معرض محیط ممکن است میباشد .. رنگرزی ارتباطی خاص یا رنگ آمیزی الیاف نساجی دارد . الیاف اصلی که کاربردی گسترده در ساخت منسوجات دارند شامل پشم ، ابریشم ، نخ می باشند و دیگر روش های رنگرزی این رشته ها از بنیاد مختلف هستند . لازم شده است که مطالعه عمیات رنگرزی را تحت موضوعات جداگانه رنگرزی پشم ، رنگرزی ابریشم و رنگرزی نخ طبقه بندی کنیم .
رنگرزی از لحاظ لغوی به معنای رنگ بخشیدن به الیاف منسوجات می باشد ؛ رنگ بایستی به طور یکنواخت در الیاف نساجی پخش شود و نباید بر روی سطح آن قرار گیرد . این مقوله نقاشی می باشد نه رنگرزی . ] تمایز بین نقاشی و رنگرزی این است که اولی کاربرد رنگدانه چسبنده برای سطح یک تقریبا طبیعی است ، در صورتی که رنگرزی شامل نفوذ مواد رنگزا در عمق الیاف نساجی می باشد که این با استفاده از برخی از موادی می باشد که دارای ویژگیهای رنگرزی هستند و بعنوان مواد رنگزای شناخته شده اند . وقتی مقدار کمی از مواد رنگی برای اجناس بکار می رود ، این فرآیند معمولاً به عنوان رنگ آمیزی شناخته شده است ، وقتی که یک ماده سفید را بخواهند متمایل به آبی کمتر به آن رنگ آبی می زنند یا وقتی که به منظور رنگ ویژه نخ مصری به آن قهوه ای کم رنگ می زنند . تغییر رنگ اصطلاح خاص برای رنگ آمیزی برخی مواد با محلول رنگی می باشد ، مثل رنگ آمیزی کاغذ ، سنگ مرمر ، عاج و غیره [ به منظور اینکه رنگ به درون الیلف نفوذ کند .رنگ آمیزی ماده باید در شکل محلول به کار رود . در این جا اختلاف بین رنگدانه ها و مواد رنگی بیان می شود ، اولی ماده رنگی حل شدنی است که معمولاً مجموعه ای از اشتقاقات کربن می باشد . در صورتیکه دومی ماده غیر قابل حلی است که اکثر آن منشاء معدنی دارد . اما همه حل شدنی هایی که رنگ کننده مواد هستند رنگدانه نیستند ؛ بعنوان مثال محلول سولفات مس دارای رنگ آبی تیره است ؛ بیکرومات پتاسیم در محلول دارای رنگ نارنجی تیره است ؛ اگر پشم با این محلول اشباع شود ، نیاز به یک رنگ آبی یا زرد خواهد داشت ، همانطور که اینگونه است اما این رنگ می تواند با شستشو با آب بسادگی از بین برود . بعضی از محلول های رنگی در شکاف های بین الیاف باقی می مانند .. پشم دارای میل ترکیبی با برخی رنگزاها می باشد . پشم با مواد رنگزا ترکیب می شود و بدینوسیله برای همیشه رنگی باقی می ماند . واضح است که سولفات مس و بی کرومات پتاسیم رنگدانه نامیده نمی شود . در این جا اصول دیگری وجود دارد که بایستی مورد توجه قرار گیرد . عوامل شیمیایی متفاوتی را باید در ارتباط یا بیشتر رنگی بکار گرفت . که این در جهت ثمر بخش بودن آن است و به منظور داشتن دیدی روشن در فرآیند رنگرزی اصل و عمل این کار باستی درک شود . بررسی رنگرزی واقعاً یک شاخه ویژه شیمی می باشد ؛ برای همین این ها نه تنها فرآیندهایی کم و بیش شیمیایی هستند بلکه علم مواد گوناگون بکار رفته اصولاً علم شیمی است . پس رنگرزی به عنوان یک علم شاخه ای از شیمی کاربردی است که برای موضوعات خود به مطالعه الیاف نساجی ، مواد رنگزای و مواد شیمیایی لازم بعلاوه واکنش های شیمیایی که بوسیله این فرآیند انجام می شوند ، می پردازند . چاپ بافته ها نیز یکنوع رنگرزی است که در هر کدام رنگ تنها برای برخی از بخشها بکار می رود . این عملا در اصل همانند رنگرزی می باشند . اختلاف اصلی شامل روش های مکانیکی بکار برده شده در رنگ است . روش های یکسان دیگری وجود دارد . مثل رنگرزی اسپری ( افشان ) ، کاغذ گرده برداری ( شابلون ) ، باتیک و غیره . اصول رنگرزی اساسا در همه موارد یکسان است .
یاد آوری روش های این مقاله در استفاده از مواد رنگی برای هدف های تزئینی و زینتی سئوالاتی در
رنگرزی ایجاد کرده است . در زمانهای گذشته ، زمانی که تقسیم کارگر همانند زمان معاصر انجام نمی شد ، رنگرز در تماس با مواد دقت بیشتری به خرج می داد که در نتیجه نسبت به امروز ماهر تر بود رنگرزی در سبک یاتیک و در بکار گیری رنگ برای طراحی توسط مقداری از هنرمندان رنگرزی انجام شده است و یک کار عالی و ستوده به نظر می آید . حقیقت اینجاست که افراد غیر حرفه ای این کار را بدون آگاهی از امکانات رنگرزی انجام داده اند که این با مهارت بسیار کم و در تکنیک و یا حتی بدون آن صورت می گیرد . خلاقیت و مهارت زیاد در تکنیک در ایجاد نتایج خوب در این نوع روش از هنر رنگرزی همانند نقاشی یا دیگر اشکال ارائه هنری به صورت اساسی می باشد . سبک یاتیک برای لباس و در جهت استفاده ویژه در لباس ویژه با بافت زینتی می باشد . برای مثال ، این روش از رنگرزی برای کالاهای ابریشمی مورد استفاده در ساخت کمر بندهای بانوان یا لباس های زنانه بکار می رود . سبک باسمه کاری نیاز به یک روش پر مهارت در کنترل مواد می باشد که این به منظور بدست آوردن نتایج خوب است ، در غیر این صورت طرحهای ناشیانه ایجاد خواهد شد . همانطور که هر دو این روش ها غالباً نیاز به رنگرزی یک رنگ بر روی رنگ دیگری دارند ، رنگرز باید آگاهی اولیه از چنین ترکیبات رنگی داشته باشد و هدف آن بدست آوری نتایج می باشد . در رنگرزی باید خلاقیت عمل به کار رود که مربوط به کارهای دستی است . این اشتباه همیشه شامل حال غیر حرفه ای ها می شود . اینکه در هر نتیجه غیر عادی جزء هنر است که در این جا خارج ، بحث می باشد . تنها آنچه که نتیجه هنری را بوجود می آورد شاید توجیه آن مشکل باشد و هیچ شکی در اختلاف بین سلیقه خوب و بد به صورت غریزی نیست و این فرآیند تنها در حین تجربه ایجاد شود . کاربرد رنگ ها با استفاده از گرد برداری در واقع شکلی از نقاشی دستی می باشد با استفاده از گرده برداری می توان الگو بدست آورد و از برس بجای قطعات نقاشی استفاده می شود . کار گرده برداری ( شابلون ) بسیار حساس است و برای عمل رنگرزی سازگار است و در این کار استعداد شخصی دارای اهمیت فراوان است . کاربرد رنگ در عمل گرده برداری که نیازی بسیار به روش های رنگرزی دارد بایستی با آگاهی های لازم در موارد رنگی صورت گیرد . بدون این آگاهی و کاربرد عملی مناسب آن ، رنگهایی که در روش گرده برداری بدست می آیند . بدون این آگاهی و کاربرد عملی مناسب آن ، رنگهایی که در روش گرده برداری بدست می آیند کمی بیشتر از طرحهای سطحی هستند . این رشته ها برای رنگرزی در این کشور رشته ای گسترده می باشد و امکانات زیادی برای ایجاد محصولات هنری وجود دارد که در رشد و تشویق هنر مؤثر است . از طرفی دیگر ، این نوع حرفه مورد تقاضای هنرمندان اهل ذوق می باشد شیمیدانان رنگ و منسوجات به همرده رنگ شناسان کارخانه های مواد رنگی توجه کمی به احتمالات هنر رنگریزی داشته اند . اما رنگ شناسان باید هنر رنگرزی را تشخیص دهند و بشناسند . و مواردی هم وجود دارد که هنوز در رشته رنگرزی کشف نشده اند و ممکن است در طول استفاده از مواد رنگی کشف شوند . همانطور که یک زمینه رشته اصلی رنگرزی می باشد . خوب است که این موضوع را تا حد امکان گسترش دهیم . رنگ شناسان و تولید کنندگان مواد رنگی بایستی توجه بسیار جدی داشته باشند . رشته مورد نظر در طراحی روش های خلاق در کاربرد مواد رنگی بایستی برای رنگ شناس ثابت شده باشد . البته احتمالاتی وجود دارد که این فرآیندها ممکن است مطابق با تولیدات بزرگ باشد که نتایجی با سطح بالای کیفیت ارائه خواهد داد .
2) تاریخی - با توجه به موارد تاریخی ، قدمت رنگریزی با صنعت نساجی یکسان است و مطابق با اسناد نوشته شده تاریخ بشری است . دقیقاً در این رابطه میل سازنده بشری در جهت پوشاندن خود از نامساعدی آب و خوا منجر به نتایج هنری می شود . از اسطوره شناسی یونان ما در می یابیم که اردنی ، خدای زن تا بنده دفتر ادیون رنگرز پشم بود که هنر رنگرزی را به دیگران نشان داد . شاید قدیمی ترین گزارشات در رابطه با دوران صنعت ملل باستان آنهایی باشند که در طبقات تاریخی چین بدشت می آیند ؛ از طریق این گزارشات مابه نوع رنگرزی ابریشم در 2600 سال قبل از میلاد پی می بریم . مواد رنگی استفاده شده از گیاهان مختلف بدست می آمدند . رنگرزی و صنعت مربوط به آن ، از خیلی پیش ها کاربرد داشته اند و این استعمال توسط ایالت های هند شرقی بود ] هندوهای باستان با تعداد بیشماری از مواد رنگی گیاهی آشنا بودند ، با وجود این ما از اصل و ویژگیهای این مواد چیزی متوجه نمی شویم و یا اینکه خیلی کم متوجه می شویم . حتی برای رنگهای اصلی در حال حاضر در هند به کار گرفته می شوند مطالعات کمی صورت گرفته شده است . عمل رنگرزی که بوسیله خمره تخمیر انجام می شد به نظر می آید که منشاء آن در هند باشد . [ در مورد مواد نگ امیزی بکار گرفته شد . توسط مردم باستان در رنگرزی می توان گفت که این مواد همگی از مواد معدنی و گیاهی می باشند .