مقدمه:
قیمت یکی از عناصر چهارگانه آمیخته بازاریابی می باشد. و اگرچه درآمیخته بازاریابی قیمت فقط یک عامل است ولی از لحاظ توانایی رقابت کردن، یک عامل تعیین کننده است. شرکتی که می خواهد به طور مؤثر رقابت کند و از لحاظ حجم فروش و سود به اهداف خود برسد باید از یک سیستم قیمت گذاری صحیح پیروی نماید. این امر در صنعت جهانگردی نیز همچون صنعتهای دیگر صادق است.
با آزادسازی نسبی قیمتها در ایران، این عنصر آمیخته بازاریابی جهانگردی از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده است. با توجه به وضعیت اقتصاد کشور و عدم تعادل بین عرضه و تقاضا و نامناسب بودن سیستم توزیع، تفاوتهای زیادی بین قیمتهای خدمات و کالاهای عرضه شده فروشندگان مختلف وجود دارد که عامل منفی و نامناسبی جهت جذب جهانگردان بیشتر محسوب می شود. لذا قیمت گذاری بایستی شدیداً مورد توجه سازمانهای مسئول جهانگردی کشور و سایر مؤسسات مرتبط با قیمت گذاری قرار داشته باشد. قطعاً پژوهش و تحقیق در جهت ایجاد زمینه مناسب برای پرداختن به این مهم از یک دیدگاه علمی کمک خواهد نمود.
عنوان پژوهش
با توجه به اینکه عدم استفاده از شیوه صحیح قیمت گذاری در صنعت جهانگردی تأثیر نامطلوبی بر جذب جهانگردان خارجی داشته است لذا عنوان پژوهش به شرح زیر بیان می شود.
«تأثیر سیاست صحیح قیمت گذاری بر کالاها و خدمات گردشگری بر جذب گردشگران خارجی به کشور»
اهمیت پژوهش
یکی از مهمترین موضوعات در خرید، قیمت کالاهاست. با شناسایی عوامل بازار روزبه روز نقش قیمت و سیستم قیمت گذاری آشکارتر می شود. اگرچه درآمیخته بازاریابی قیمت فقط یک عامل است ولی از لجاظ توانایی رقابت کردن، یک عامل تعیین کننده است. در واقع قیمت گذاری و رقابت بر سر قیمت نخستین مسئله ای است که بسیاری از مدیران بازاریابی با آن روبرو می شوند.
اگر جهانگردان احساس کنند که قیمت کالاها برای آنان بیشتر از بهای متعارف و منصفانه محلی است، مسلماً از این مسأله آزرده شده و آنرا عملی غیراخلاقی قلمداد می کنند ضمناً چون جهانگردان بهای اجناس را در فروشگاههای مختلف پرسش کرده و با هم مقایسه می نمایند بهتر آن است که قیمتها عادلانه تعیین شده و حتی المقدور یکنواخت باشد. بایستی توجه نمود که صنعت جهانگردی همواره رقابتی باقی خواهد ماند. جهانگردان نه تنها قیمتهای پایین تر (در صورت برابر بودن سایر عوامل) را جستجو می نمایند، بلکه از آژانسهایی که قیمت های بالا را مطالبه می کنند نیز به شدت ناراحت خواهند شد.[1]
بررسی های انجام شده نشان می دهد که 44% از بازدیدکنندگان از هزینه های حمل و نقل در جمهوری السامی ایران ناراضی بودند، 54% از مجموع اعضای گروه نمونه از هزینه مراکز اقامتی در جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با کیفیت آن اظهار نارضایتی نموده اند. اطلاعات به دست آمده حاکی از آنست که 66% از بازدیدکنندگان از هزینه غذا و نوشیدنی در جمهوری اسلامی ایران راضی و 34 درصد از آن ناراضی بوده اند 62% از مجموع گروه نمونه از هزینه صنایع دستی ایران اظهار رضایت نموده اند درحالیکه 38% آن را غیررضایت بخش اعلام کرده اند بررسی همین اطلاعات نشان می دهد 4% از بازدیدکنندگان از هزینه های صنایع دستی را اصلاً رضایت بخش نیست و 10% آن رضایت بخش نیست اعلام نموده اند لازم به توضیح است که دقیقاً به میزان 62% از بازدیدکنندگان نیز از کیفیت صنایع دستی اظهار رضایت کرده اند. و در نهایت مقایسه نظرات جهانگردان در زمان ورود و خروج از کشور در مورد هزینه خدمات توریستی در ایران نشان می دهد که در زمان ورود جهانگردان به ایران 30% از آنان از هزینه خدمات توریستی در ایران و بر اساس اطلاعاتی که داشته اند راضی نبوده اند، بررسی همین اطلاعات در زمان خروج جهانگردان از کشور حاکی از آنست که به طور متوسط 5/42% از آنان از هزینه خدمات ارائه شده اظهار نارضایتی کرده اند.[2]
بدین ترتیب مشاهده می شود که مبالغ اخذ شده از جهانگردان بر اساس اطلاعاتی که کسب نموده بودند تقریباً فراتر از انتظارات آنان بوده است.
بنا به دلایل فوق اهمیت پژوهش در زمینه قیمت گذاری صحیح در کشور ما از دو جنبه زیر اشکار می گردد. نخست چنانچه مشاهده شد نظارت بر قیمت ها و قیمت گذاری صحیح در کشور ما مورد بی توجهی قرار گرفته است و این امر منجر به نارضایتی جهانگردان از قیمت ها شده است و این مسئله به قدری مهم است که حتی تبلیغات بسیار هوشمندانه و مداوم نیز نمی تواند اثرات منفی ناشی از قیمت های بالا و در اغلب موارد ناعادلانه و غیرمنصفانه را خنثی نماید.
دوم، عدم انجام تحقیقات لازم در مورد موضوع فوق الذکر و نیاز مؤسسات و دست اندرکاران جهانگردی به انجام پژوهشهای لازم در این زمینه.
هدف پژوهش
هدف این تحقیق شناسایی متغیرهای اصلی سیاست مطلوب قیمت گذاری در بخش های مختلف گردشگری کشور و اثرات آن بر توسعه گردشگری جهت افزایش درآمدهای ارزی می باشد. چنانکه به نظر می رسد با شناخت دقیق سیاست مطلوب قیمت گذاری بتوان به رشد و شکوفایی این صنعت یاری رسانید.
فرضیه ها:
فرضیه 1-هزینه خدمات توریستی (اقامتی، حمل و نقل، پذیرایی و ...) در مقایسه با کیفیت آنها در کشور جمهوری اسلامی ایران از نظر جهانگردان رضایت بخش نیست.
فرضیه 2- عد م رضایت جهانگردان از هزینه خدمات توریستی در مقایسه با کیفیت آنها در کشور جمهوری اسلامی ایران موجب کاهش تقاضا برای کالاها و خدمات جهانگردی شده است.
فرضیه 3-سطح قیمت ها و استراتژی های قیمت گذاری بر جذب جهانگردان مؤثر است.
قلمرو پژوهش
قلمرو تحقیق در سه بعد موضوعی، زمانی و مکانی عرضه می گردد:
-چارچوب موضوعی:
قلمرو تحقیق به مدیریت بر قیمت گذاری صحیح و اصولی و خدمات گردشگری (حمل و نقل، اسکان، پذیرایی و صنایع دستی) در جذب جهانگردان به داخل کشور ایران محدود می باشد.
-چارچوب زمانی:
این تحقیق در پاییز 1383 انجام می شود.
-چارچوب مکانی:
این تحقیق به دنبال بررسی موضوع مورد نظر در صنایع وابسته به اداره جهانگردی جمهوری اسلامی ایران می باشد.
متغیرها
متغیرهای موجود در این پژوهش به شرح زیر عنوان می شوند:
متغیر وابسته: جذب گردشگران خارجی
متغیر مستقل: سیاست قیمت گذاری
روش تحقیق
این تحقیق یک تحقیق کاربردی است و از حیث روش یک تحقیق پیمایشی است. در ابتدا کتب و پایان نامه هایی که به نوعی در مورد موضوع تحقیق موجود بوده است مورد مطالعه قرار گرفته و موضوع تحقیق از این منابع گرفته شده است. به عباراتی ابتدا به سراغ منابع دست دوم رفته و پس از احاطه بر موضوع تحقیق شروع به تهیه طرح پیشنهادی تحقیق نمودم.
روشهای آماری
در این تحقیق بر حسب نوع اطلاعات و اهداف مورد نظر، روشهای آماری زیر مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
1) آمار توصیفی: شامل فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و ... جهت نمایش کمی اطلاعات جمع آوری شده.
2) روش اثبات فرضیه: بریا اثبات فرضیه از روش کتابخانه ای و مصاحبه با مسئولین صنعت جهانگردی استفاده می شود.
محدودیتهای تحقیق
مهمترین محدودیت در انجام این تحقیق عدم وجود کتب و نشریات کافی در مورد موضوع تحقیق خصوصاً به زبان فارسی می باشد.
تعاریف عملیاتی واژه ها و اصطلاحات مهم تحقیق
قیمت گذاری
قیمت یکی از عناصر چهارگانه آمیخته بازاریابی می باشد. در آمیزه بازاریابی که به فروش منجر می شود قیمت تنها عاملی است مهمترین نقش را ایفا می کند. همچنین در آمیزه بازاریابی قیمت انعطاف پذیرترین عامل به حساب می اید. از سوی دیگر قیمت گذاری و رقابت بر سر قیمت نخستین مسأله ای است که بسیاری از مدیران بازاریابی با آن روبرو می شوند. استراتژی های مربوط به قیمت گذاری شامل استراتژی های روابط به قیمت گذاری محصولات جدید، استراتژی های قیمت گذاری آمیزه ای از محصولات، استراتژی تعدیل قیمت ها و سرانجام استراتژی های مربوط به تغییر دادن قیمت ها می باشد.[3]