استفاده از امواج ماورا صوت در نابودی لختههای خونی
متخصصان عصب شناسی موفق به ابداع روشی جدید برای درمان بافتهای مغزی آسیب دیده که در آن به کمک امواج ماورا صوت لختههای خونی تشکیل شده در بافت مغز تجزیه میشوند.
متخصصان عصب شناسی موفق به ابداع روشی جدید برای درمان بافتهای مغزی آسیب دیده که در آن به کمک امواج ماورا صوت لختههای خونی تشکیل شده در بافت مغز تجزیه میشوند.اخیرا پس از برگزاری همایش متخصصان اعصاب اروپا در دوسلدورف آلمان، متخصصان عصبشناسی اعلام کردند راه موثر و تازهای برای درمان بیماران مبتلا به سکته مغزی یافتهاند.
اساس روش درمانی تازه که «سونوترومبولیز» (Sono-Thrombolyse) نام دارد، مبتنی بر روشی است که از آن در تجزیه سنگهای کلیه استفاده میشود و طی آن با استفاده از طول موج مشخصی از امواج ماورا صوت سنگهای تشکیل شده در بافت کلیه خرد و تجزیه میشوند.
در این روش به کمک امواج ماورا صوت لختههای خونی تشکیل شده در بافت مغز تجزیه میشوند.
تشکیل لختههای خونی نتیجه واکنش سریع سیستم ایمنی است که پس از پارگی مویرگ به سرعت در محل خونریزی شبکه فیبری ظریفی میسازد که گلبولهای خونی را به خود جذب کرده و با تشکیل لخته از خونریزی بیشتر جلوگیری میکند، اما حضور این لختهها عملکرد مغز را مختل و به سکتههای مغزی منجر میشوند. سونوترومبولیز تجزیه لخته خونی به کمک امواج ماورا صوت است. فرکانس مشخصی از این امواج با هدف قرار دادن فیبرهای شبکه لخته سبب بازشدهگی و تجزیه لخته میشود.
روشی که هم اکنون برای تجزیه لختههای خونی در درمان بیمارن سکته مغزی استفاده میشود مصرف داروست. پروفسور ماریو سیبلا (Mario Siebler) متخصص اعصاب کلینیک دانشگاه دوسلدورف در این مورد میگوید: در سونوترومبولیز مصرف دارو که به صورت هدفمند برای تجزیه لخته خونی جذب شبکه فیبری آن شده، سبب میشود که لخته خونی بهتر هدف امواج قرارگیرد.
این روش درمانی تا کنون در کلنیکهای دانشگاهی دو شهر دوسلدورف و مانهایم آلمان مورد استفاده قرار گرفته است و نتیجه آن موفقیتآمیز بوده است.
بر اساس پیش بینی پروفسور سیبلا در آینده نه چندان دور این روش جایگزین روش متداول کنونی خواهد شد و مورد استفاده تمامی بیمارستانهای آلمان قرار خواهد گرفت.
در حال حاضر بخش اعصاب تمامی بیمارستانهای آلمان دستگاههای مخصوص سونوگرافی مغز و اعصاب را در اختیار دارند که میتوان به کمک آنها امواج مورد نظر را ایجاد کرد. این دستگاهها استفادههای درمانی گوناگونی دارند.
نکتهای که در این روش بر روی آن تأکید میشود، درمان به موقع است.
آن طور که متخصصان اعلام کردهاند موثرترین زمان درمان تا سه ساعت اولیه پس از بروز سکته است؛ البته هر چه سن بیمار از ۵۵ سال بالاتر باشد به علت کاسته شدن از تراکم استخوانی بافت جمجمه شانس درمان با این روش کاهش مییابد.
سونوترومبولیز اولین بار توسط پروفسور آندری الکساندروف (Andrej Alexandrow) در بیمارستان دالاس در ایالت تگزاس آمریکا طرح شد.
مهمترین نکته این روش استفاده از فرکانس مشخصی است که به گونهای هدفمند از یک سو لخته خونی را مورد هدف قرار داده و از سوی دیگر به سایر مویرگهای خونی بافت مغز را آسیب نرساند.
استفاده از امواج ماورا صوت بخصوص در تجزیه لختههای خونی بزرگتری که با چرخش در جریان گردش خون سبب اختلال ضربان قلب و یا تنگی شریانهای خونی گردن میشوند موفقیت آمیز بوده است.
بنا بر آمار موجود، تنها در آلمان سالانه ۲۰۰ هزار مورد سکته مغزی گزارش میشود. این آمار بدون در نظر گرفتن بیمارانی است که بیش از یک بار به سکته مغزی دچار شدهاند. در ۲۰ درصد از موارد، سکته مغزی ظرف مدت چهار هفته به مرگ بیمار منجر میشود.
نزدیک به چهل درصد بیماران در مدت یک سال پس از سکته مغزی فوت میکنند. نیمی از بیمارانی که پس از سال اول زنده میمانند برای باقی عمر فلج و نیازمند کمک همراه میشوند.
فلجهای یک سویه بدن، بیحسی دست و پا اختلال در بلع، تکلم، بینایی، عدم حفظ تعادل و افسردگیهای شدیدی که سکتههای مغزی به دنبال دارند بار اجتماعی است هر ساله با افزایش تعداد بیماران سنگینتر میشود.
از فاکتورهای مهمی که برای جلوگیری از بروز سکته مغزی میتوان به آنها اشاره کرد، کنترل قند، چربی و فشار خون، و تحرک بدنی بیشتر به خصوص پس از پنجاه سالگی است.
امواج ماورای صوت جهت مبتلایان به سکته
روش درمانى تازه سونو ترومبولیز نام دارد. روشى که در آن به کمک امواج ماورا صوت لختههاى خونى تشکیل شده در بافت مغز تجزیه مىشوند. اساس این روش همانند روشى است که از آن در درمان سنگ کلیه استفاده مىشود و طى آن با استفاده از طول موج مشخصى از امواج ماورا صوت سنگهاى تشکیل شده در بافت کلیه خرد و تجزیه مىشوند. در مورد بیماران سکته مغزى هدف امواج لختههاى خونى هستند. ویچه وله آلمان در این باره میگوید :
تشکیل لختههاى خونى نتیجه واکنش سریع سیستم ایمنى است که پس از پارگى مویرگ به سرعت در محل خونریزى شبکه فیبرى ظریفى مىسازد که گلبولهاى خونى را به خود جذب کرده و با تشکیل لخته از خونریزى بیشتر جلوگیرى مىکند. اما حضور این لختهها عملکرد مغز را مختل و به سکتههاى مغزى منجر مىشوند. سونوترومبولیز تجزیه لخته خونى به کمک امواج ماورا صوت است. فرکانس مشخصى از این امواج با هدف قرار دادن فیبرهاى شبکه لخته سبب بازشدهگى و تجزیه لخته مىشود. روشى که هم اکنون براى تجزیه لختههاى خونى در درمان بیمارن سکته مغزى استفاده مىشود مصرف داروست. پروفسور ماریو سیبلا متخصص اعصاب کلینیک دانشگاه دوسلدورف در این مورد مىگوید: ” در سونوترومبولیز مصرف دارو که به صورت هدفمند براى تجزیه لخته خونى جذب شبکه فیبرى آن شده، سبب مىشود که لخته خونى بهتر هدف امواج قرارگیرد.“ این روش درمانى تا کنون در کلنیکهاى دانشگاهى دو شهر دوسلدورف و مانهایم آلمان مورد استفاده قرار گرفته است و نتیجه آن موفقیتآمیز بوده است.
نکتهاى که در این روش بر روى آن تأکید مىشود، درمان به موقع است. آنطور که متخصصان اعلام کردهاند موثرترین زمان درمان تا سه ساعت اولیه پس از بروز سکته است. البته هر چه سن بیمار از پنجاه و پنج سال بالاتر باشد به علت کاسته شدن از تراکم استخوانى بافت جمجمه شانس درمان با این روش کاهش مىیابد. سونوترومبولیز اولین بار توسط پروفسور آندری الکساندروف در بیمارستان دالاس در ایالت تگزاس آمریکا طرح شد. مهمترین نکته این روش استفاده از فرکانس مشخصى است که به گونهاى هدفمند از یک سو لخته خونى را مورد هدف قرار داده و از سوى دیگر به سایر مویرگهاى خونى بافت مغز را آسیب نرساند. استفاده از امواج ماورا صوت بخصوص در تجزیه لختههاى خونى بزرگترى که با چرخش در جریان گردش خون سبب اختلال ضربان قلب و یا تنگى شریانهاى خونى گردن مىشوند موفقیت آمیز بوده است.
سندروم مویا مویا ( moya moya ) ناشی از تابش
بیماری های عروقی ناشی از تشعشع از عوارض پرتودرمانی می باشند که به خوبی شناخته شده اند و می توانند در زمان طولانی موجب مرگ و میر بیماران شوند. انسداد پیش رونده اینتراکرانیال جریان خون شریانی, از جمله سندروم مویا مویا, یکی از آثار دیررس و غیرعادی پرتودرمانی است که به تعداد زیادی ثبت شده است. سندروم مویا مویا با تشکیل و ظهور یک شبکه عروقی غیرطبیعی جانبی مشخص می شود که در نهایت منجر به بسته شدن خودبخودی عروق چرخه willis می شود. به زبان ژاپنی, مویا مویا یعنی « ابری از دود » و به ظاهر آنژیوگرافیک دودآلود این بیماری اشاره دارد (1). آنژیوگرام مغزی بهترین روش برای تصویربرداری و تشخیص این بیماری است. معیار تشخیص عبارتست از تنگی یا انسداد در بخش پایانی شریان کاروتید داخلی یا در بخش ابتدایی شریانهای قدامی یا میانی مغز و شبکه عروقی غیر طبیعی در ناحیه تنگی و اطراف آن.
سبب شناسی ( etiology ) سندروم مویا مویا ناشناخته است. با این وجود این سندروم به عواملی نظیر ارث, اختلالات خونی, عفونت سندرومهای مادرزادی, بیماریهای عروقی و پرتودرمانی دیده شده است. در یک مطالعه , 2 نفر از 316 بیمار( NF-1 ( % 0.6 که تحت غربالگری با MRI مغزی قرار گرفتند مبتلا به سندروم مویا مویا بودند (2). عقیده بر این است که اختلالات عروقی همراه با 1- NF با نوروفیبرومین, یک محصول پروتئینی ژن 1- NF , که در سلولهای عضلانی صاف و پوششی عروق خونی بیان می شوند, همراه است. (3)
برای درک بهتر مشخصات بیمارانی که پس از پرتودرمانی دچار سندروم مویا مویا شده اند, ما به مرور موارد منتشر شده اخیر پرداخته ایم.
مواد و روشها :
در ابتدا در شبکه medline/PubMed به جستجوی مقالات انگلیسی پرداختیم و از کلمات ( radiation ), ( radiotherapy ) و ( moya moya syndrome ) به عنوان کلمات جستجو استفاده کردیم. تشخیص بیماران با سندروم مویا مویا از طریق راهنماهایی که وزارت بهداشت ژاپن تعریف کرده بود انجام شد (4). بر اساس این راهنماها, آنژیوگرافی بیماران نشان از تنگی یا انسداد در بخشهای پایانی شریانهای کاروتید داخلی یا بخشهای ابتدایی شریانهای صافی و قدامی مغزی به همراه شبکه عروقی در نواحی فاز شریانی داشت. بیمارانی که در مورد آنها تصور می شد تغییرات اختلالی عروقی ناشی از فشار ثانویه توده تومورال است از مطالعه خارج شدند. 33 مقاله مربوط به سالهای 1976 تا 2002 مرور شدند که در جدول 1 آمده اند. این مقالات شامل 54 بیمار با تشخیص سندروم مویامویا ناشی از تابش بودند.
مقالات را مورد بررسی قراردادیم تا پارامترهای وابسته به بیمار, تومور و درمان را به دست آوریم. فاکتورهای وابسته به بیمار عبارتند از: سن هنگام تابش گیری, جنسیت, وجود NF-1 , سابقه بیماریهای عروقی و نقصهای مادرزادی. نوع تومور تحت تابش نیز برای هر بیمار مورد بررسی قرار گرفت. فاکتورهای مرتبط با درمان عبارتند از : دوز تشعشع, حجم درمان, استفاده ترکیبی از روش شیمی درمانی با پرتودرمانی, تاریخچه جراحی تومور, موقعیت تغییرات عروقی و مدت زمان بین پرتودرمانی تا تشخیص سندروم مویا مویا. حجم درمانی پرتودرمانی به دو بخش تقسیم شد: پرتودرمانی Involved-Field یا Extensive-Field نظیر پرتودرمانی تمام مغز یا کرانیواسپانیال. برای مقایسه دوز تشعشع, دوره نهان تا وضعیت NF-1 , نوع حجم درمانی و استفاده از شیمی درمانی و جراحی از روش آماری Un paired-t-test استفاده شد. به علاوه آزمون یکطرفه A NOVA برای تحلیل رابطه دوز تشعشع و دوره نهان تا سن پرتودرمانی نوع تومور و جنسیت مورد استفاده قرار گرفت.