چکیده:
این مقاله، ضمن بررسی امکان بیمه کردن محصولات کشاورزی، اعم از دیم و آبی،همچنین دام و طیور و آبزی پروری، در پی نمایان ساختن این نکته است که بیمه تا چه حدمیتواند در تشویق تولیدکنندگان برای سازگاری عملی با رفتارهایی که میتواند محیطزیست را بهبود بخشد، مؤثر و سودمند باشد. همچنین در این مقاله، نمونههایی از بیمهزیست محیطی - کشاورزی و تأثیر آن بر محیط زیست فراهم آمده و به عنوان ساز وکارهای سیاستها و روشهای جایگزین، بررسی و واکاوی شده است. از سویی، وضعیت کنونی بیمه محصولات کشاورزی و بازار بیمه زیست محیطی محصولات غیرکشاورزی نیز مورد مطالعه قرار گرفته است. از دیگر سو، بر ویژگیهای خطرهایبیمهپذیر (قابل بیمه کردن) همراه با مبانی نظری (تئوری) تأمین بیمه نیز تأکید شده است. سرانجام، ملاحظات عمدهای که باید بههنگام اجرای برنامه بیمه محصولات کشاورزی و تأثیر آن بر رفتار زیست محیطی درنظرگرفته شود، به بحث و بررسی گذاشته شده است.
کلید واژهها:
محیط زیست، بیمه کشاورزی، تعهدات و مسئولیتها.
مقدمه:
تولیدات کشاورزی به خودی خود محصولات جانبی و ضایعاتی به وجود میآوردکه میتواند موجب آلودگی و آسیب رسانی محیط زیست پیرامون ما و فضاهایدوردستتر شود. برای نمونه ازت و فسفر اضافی برآمده از کود دادن بیش از اندازه بهتولیدات کشاورزی، همراه با شیوه یا اجرای نامناسب تغذیه حیوانات باعث پدیدآمدنمقادیر فراوانی ضایعات کشاورزی میشود.
اداره کردن مزرعهای شخصی یا انفرادی، آسیب بسیار اندکی به سامانههای آبیمیرساند، ولی تولیدات کشاورزی میتواند انبوهی از مقادیر اضافی موادغذایی تولید کندو پیامدهای ناگواری برای محیط زیست به بار آورد. در بسیاری موارد، به کار بستنبهترین روش مدیریت میتواند در کاهش یا از بین بردن آلودگیهای کشاورزی مؤثر باشد.
بیمه محیط زیست یا بیمه زیست محیطی یکی از روشهایی است که به سرعت رو بهرشد و توسعه است و بیرون از قلمرو کشاورزی، میتواند در کاهش ریسک زیستمحیطی - کشاورزی نقش مهمی ایفا کند؛ بویژه در مواردی که دولت قصد داشته باشد،نقش خود را به عنوان تنظیم کننده، کاهش دهد. بیمه نامههای زیست محیطی - کشاورزی،بر موضوعهای کاهش دهنده آلودگی، همچون: به حداقل رساندن مجموع حد روزانه ذراتمعلق، ازت یا فسفر تمرکز یافته است و در همین حال، کشاورزان را نیز در برابر ریسکهایوابسته به آن، با بهرهگیری از مدیریت کاهش آلودگی، حفاظت میکند.
فراهم آوردن پوششی برای خسارتهای زیست محیطی برخاسته از تولیداتکشاورزی، به طبع، در رفتار کشاورزی و تولیدکنندگان تغییراتی به وجود میآورد کهممکن است به طور کامل، با خواستههای مورد تقاضا سازگار نباشد. بیمه نامههایی که بهطور ناقص یا به دست کارشناسان ناآگاه تنظیم شده باشد، یا به گونهای خلاف آنچهموردنظر بوده است، به کار رود؛ نه تنها در کاهش آلودگی و آسیبهای برآمده از آن مؤثرنیست، بلکه به عکس میتواند رفتارهایی را که موجب آلودگی بیشتر میشود، تشویق کندیا کشاورزان خاطی یا آلوده کننده محیط را در برابر مجازاتها یا جریمههای مقرر قرارندهد. خصوصیتهای ریسکهای قابل بیمه کردن، در مواردی که چنین برنامههای بیمهایدر دسترس باشد، در این نوشتار مورد توجه قرار میگیرد. در اینجا، به تشریح و توضیحچگونگی بیمه محیط زیست یا زیست محیطی میپردازیم و موارد و راهنماییهای مربوطبه این برنامه را مورد توجه قرار میدهیم.
مروری بر مطالعات انجام شده:
در زمینهی بیمههای کشاورزی تحقیقاتی تاحدودی صورت گرفته است.
عبدالعلی بهرامی و دکتر حسین آگهی تحقیقاتی را در زمینه مدیریت ریسک بیمه ومحصولات کشاورزی انجام دادهاند و در مقالهاشان کنترل ریسک و راههای به حداقل رساندن ریسکها را از طریق بیمه مورد بررسی قرار دادهاند.
دکتر محمدرضا کهنسال، دکتر حسن عاقل و فاطمه رحمانی به صورت گروهی بهتحلیل عملکرد صندوِق بیمه محصولات کشاورزی استان خراسان پرداختهاند و در اینگزارش عملکرد صندوقِ بیمه محصولات کشاورزی خراسان در سالهای آغازین آن وسالهای اخیر را با یکدیگر مقایسه کردهاند و همچنین به بررسی عملکرد صندوقِ بیمهمحصولات کشاورزی خراسان در بخش محصولات زراعی از نظر مالی و اقتصادیپرداختهاند.
دکتر محمد عبداللهی عزت آبادی، دکتر امان ا... جوانشاه نیز به بررسی نقشتحقیقات در کاهش تنگناها و دشواریهای طرح بیمه محصول پسته در ایران پرداختهاند ودر این مقاله به این نتیجه رسیدهاند که افزایش نرخ مشارکت کشاورزان در طرح بیمهپسته، رفاه اجتماعی را در درازمدت افزایش خواهد داد.
ساز و کارهای مدیریت ریسک زیست محیطی:
به طور کلی، پنج دسته ساز و کار اصلی وجود دارد کهدر صورت وقوع خسارت و آسیبهای مربوط به محیط زیست میتوان به آنها مراجعه کرد.دسته نخست دربردارنده برنامههای عام المنفعه دولت است که دولت خسارتهای پدیدآمده در محیط زیست را جبران میکند یا کاهش میدهد، بدون آنکه در پی شناسایی کردن منبع یا علت آسیب رسانی برآید . دسته دوم نیز مربوط به قواعد و مقررات دولت است وهنگامی به کار میرود که دولت قوانین یا قواعدی وضع کند که خسارتها و آسیبهای مربوط به محیط زیست را ممنوع کرده باشد. در این مورد، مجازاتها برای افرادی اجرامیشود که این قواعد را نقض کردهاند. دسته سوم نیز مربوط به دولت و دربردارندهطرحهایی تشویقی است که در جهت تغییر رفتار شخص یا اشخاصی اجرا میشود که زیان یا آسیبی به دیگران میرسانند . چهارمین دسته ، نظام (سیستم) شبه جرم است . در اینجا باید این نظام را از مقررات دولتی جدا کرد. بدین معنی که این رهیافت به صورت گستردهای مسئولیتهای قانونی و خسارتهای عرفی را دربر میگیرد که ممکن است ازسوی خسارت دیدگان محیط زیست برطرف مسئول تحمیل شود. و سرانجام، دستهپنجم، چنانکه در آغاز این مقاله نیز گفته شد، یک سیستم (نظام) بیمهای، است در بسیاریموارد، یک نظام بیمهای به روشی گفته میشود که شخص یا اشخاص بیمه گذار، بیمهنامهای خریداری میکنند که چنانچه به محیط زیست رخ دهد، بیمهگر آن را جبران میکند.
نمونههایی از طرحهای بیمه زیست محیطی - کشاورزی:
1- بیمه نامهای که محصولات ذرت مزرعهای را (در صورتی که ازت آن به اندازهنیاز، مصرف شده باشد) برای مزرعه دار تضمین میکند، کمترین آسیب و خسارت را بهمحیط زیست وارد میآورد. زیرا در بیشتر موارد این گونه بیمه نامهها هنگامی صادرمیشود که مقدار کود ازتدار مصرف شده، از میزان عادی (نرمال) فراتر نرود. از سویی،این بیمه نامهها در کوتاه مدت یا درازمدت کشاورز را تشویق میکند که رفتار خود را دربرابر مزرعه خویش تغییر دهد و همین امر باعث میشود که هم کشاورز و هممحیطزیست از آن بهرهمند شوند. در کوتاه مدت، سطح و میزان محصول تضمینمیشود و در درازمدت کشاورز عادت میکند که انواع کودهای لازم (و بویژه کودهایازتدار) را به میزان عادی (نرمال) مصرف کند.
2- عمیات تغذیه محدود حیوانات (CAFOS) و بخصوص عملیاتی که موجب هرزرفتن کشتزارها میشود، نظام مدیریت خاصی را طلب میکند.
مدیریت درست، دربردارنده کنترل دقیق سطح کشتزارها و نیز به کار بردن تدابیریبرای پیشگیری از آسیبهایی است که در فصلهای بارانی به مزارع وارد میشود. اگرسطوح کشتزارها پیش از آغاز فصل بارندگی، کاملاً بلندتر از سطح زمینهای عادی باشد،ممکن است برخی از صاحبان مزارع یا اجارهداران، به کشاورزان اجازه ندهند، دامهایخود را حتی در زمستان که زمان مناسب برای روییدن پارهای محصولات است، در مزارعآنان بچرانند.
در این صورت ممکن است به اینصورت که کشاورز وسوسه شود، بیش از اندازه مزرعه را از آب پر کند .
بیمه نامهای که در این زمینه صادر میشود، میتواند با تضمین محافظتکشاورزان یا علاماتی که از توصیههای بهترین روش مدیریت (BMP) پیروی میکنند،این وسوسهها را کاهش دهد. هر دو نوع بیمه، میتواند از آلودگی این مزارع بکاهد. بیمهدارای پتانسیلی است که میتواند چالشهای برگرفته از سرریز کردن مزارع را کم کند وهمچنین میتواند کشاورز را در برابر بارانهای شدید بخصوص بارانهای بیموقع وبویژه در دوره بذرپاشی که کشاورزان تازه بذرافشانی کردهاند، بیمه کند.
بیمه زیست محیطی یا بیمه محیط زیست:
خاستگاه به کارگیری و توسعه بیمه محیط زیست به یکی از اصول طبیعی نگرانی -مسئولیت باز میگردد. در دهه 1970 آمریکاییان بیش از پیش دچار نگرانیهای عمومی وملی محیط زیست شدند. در همان زمان کنگره آمریکا نیز به تصویب لوایحی پرداخت کهبازتاب آگاهیهای اجتماعی بود. این قواعد و مقررات در عمل با قانون محیط زیست(مصوب 1969) آغاز شد که برطبق آن از دولت فدرال خواسته میشد که پتانسیلآسیبهای برخاسته از طرحهای عمومی به محیط زیست را مورد توجه قرار دهد.
از آنجا که مسئولیتهای وضع شده مقررات جدید، افزایش یافته بود، بیمهگران رفتهرفته و سپس با آهنگی سریعتر به کاهش پوششهای بیمهای خود در برابر مسئولیتهایبرآمده از آلودگی موجود در بیمه نامههای سنتی، پرداختند. بدین ترتیب در بازار بیمه، درمورد بیمه محیط زیست، جهش تازهای روی داد، به گونهای که امروز مسئولیتهایبرخاسته از آلودگی محیط نیز به طور معمولی، به بیمهنامههای استاندارد و عمومی سابقدر مورد مسئولیتهای عمومی یا عادی، افزوده میشود، یا سطح و میزان آن محدود، یا بهکلی حذف میشود. با آنکه اکنون، مسئولیت یکی از مواد اصلی بازار بیمه محیط زیست راتشکیل میدهد، در زمینه مدیریت ریسک نیز شرایط و پوششهای گستردهتری دربیمهنامهها گنجانده میشود. به طوری که اکنون بیمه محیط زیست یکی از پر افت وخیزترین و متغیرترین انواع بیمه به شمار میرود و از همین رو باید در صدوربیمهنامههای آن، گذشته از دقت زیاد، موارد و نکتههای فراوانی که وضعیت انفرادی یااعتباری یا اجتماعی بیمه گذار را نشان میدهد، گنجانده شود.
مفاهیم کلی بیمه:
برای ارزشیابی توانمندیها پتانسیل، بیمه محیط زیست در مورد کشاورزی برخیاصول بیمه باید در نظر گرفته شود. در اصل، خاستگاه منطقی هر نوع بیمهای به بیزاری ازریسک از سوی کسانی باز میگردد که برای دریافت بیمه اقدام میکنند. تقاضای خریدنبیمه از این منطق آغاز میشود که شخص یا مؤسسهای تصمیم میگیرد، برای آنکه درآمدیا اموالش کمتر آسیبی بیند یا در مواقع پدید آمدن سانحهای با ریسک کمتری روبرو شود.گزینهای بیابد که درآمد یا اموالش را حفظ یا جبران کند. بدین ترتیب، بیه قراردادی فراهممیآورد که در صورت وقوع برخی رویدادها، زیانهای وارد آمده به صاحب یا صاحباناموال از بین رفته یا خسارت دیده را جبران کند. در برابر آن، شرکت بیمه نیز از خریدار یاخریداران بیمه حق بیمهای میگیرد که مجموع آنها سرمایه یا اندوخته شرکت بیمه راتشکیل میدهد. به دیگر سخن، در یک قرارداد بیمه (یا بیمه نامه) بیمه گذار با پرداختمبلغی جزئی، خود را از زیانهای برخاسته از برخی سوانح حفظ میکند.
موارد بیمه پذیری (قابلیت بیمه شدن):
همه ریسکها به طور یکسان، بیمه شدنی نیستند. افزون بر این، برخی ریسکهاهستند که به طور کامل بیمه شدنی نیستند. چنانکه گفته شد، نخستین خصلت یک ریسکبیمهپذیر این است که نه تنها منحصر به فرد نباشد، بلکه تعداد زیادی واحدهای همسان وبه صورت مستقل از یکدیگر باشد. درجه استقلال در میان واحدهای بیمه شده نیز میتواندمتغیر باشد، اما هر اندازه خسارتها مستقل و مجزا از یکدیگر باشند، قانون تعداد زیاد، درمورد آنها بیشتر صدق میکند. در صورتی که نوعی استقلال قوی آماری در میانبیمهشدگان وجود داشته باشد، شرکتهای بیمه میتوانند انتظار دریافت حق بیمه ثابتتر وبیشتری را در یک زمان معین داشته باشند و این امر به بیمه گران اجازه میدهد، میزانذخایر خود را در سطح مشخص و ثابتی که برای جبران خسارتهای احتمالی بسنده است،نگاه دارد و از ورشکستگی آنها در هنگام پدید آمدن ریسکها و خسارتهای کلی و بیش ازحد انتظار جلوگیری کند. دومین وجه عمده بیمه پذیری، نیاز به حق بیمهای است که از نظر اقتصادی کاراییبیشتری داشته باشد. به دیگر سخن، بیمه نامه به بهایی عرضه شود که برای بازارپذیرفتنی باشد. مبلغ حق بیمه برای یک بیمه نامه برحسب تعدد و جدی بودن خسارتهاتعیین میشود و تعدد به این معنی است که بیشتر، چه تعداد خسارت روی میدهد و جدیبودن ریسک بازتاب این واقعیت است که در صورت وقوع خسارت، میزان بزرگی وگستردگی آن چقدر است. صدور برخی از بیمه نامهها با توجه به خصوصیتهای ریسکمورد بیمه و همچنین انجام محاسبههای دقیق برای طبقهبندی درست آن، نیازمند صرفوقت و سرمایهگذاری چشمگیر برای جبران خسارتهای احتمالی است و هرچه زمان ودقت بیشتری صرف این راه شود به طبع، هزینههای مربوط به آن نیز افزایش مییابد و بههمین جهت است که به طور معمول، شرکتهای بیمه کوچک و خصوصی کمتر زیر بارپذیرش این گونه بیمههای پرمسئولیت میروند یا میزان حق بیمهای که دریافت میکنند،بیشتر از شرکتهای بزرگ است؛ زیرا باید هزینههای صرف شده را از همین راه فراهمآورند. درحالی که شرکتهای بیمه دولتی که سرمایه یا یارانههای دولتی را پشتوانه دارند،به طور معمول، بهتر از عهده جبران خسارتهای عمده و مهم برمیآیند.
سومین خصیصه یک ریسک بیمهپذیر آن است که قابل اندازهگیری باشد. گرچه درمورد بیشتر بیمه نامهها این عمل به صورت فرایندی ساده و سرراست و بدون هیچ پیچ وخمی به نظر میآید. ولی برای تعدادی از ریسکهایی که به طور معمول، شرکتهای بیمه ازقبول آن پرهیز میکنند، در صورت وقوع خسارت، تفکیک موارد خسارت دیده از یکدیگربسیار دشوار است.