تحلیل شرایط اقلیمی تولیدات کشاورزی وجود دو رشته کوه البرز و زاگرس که مناطق مرکزی کشور را از سواحل دریای خزر، خلیج فارس و دریای عمان جدا نموده همراه با پستی بلندیهای متعدد باعث شده تا تنوع آب و هوائی وسیعی را در کشور ایجاد گردد و کشور شاهد اقلیمهای مختلفی در سطح پهنه سرزمین باشد.
محدودیت تعداد ایستگاههای هواشناسی که به استناد آمار آنها عوامل اقلیمی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند از یک طرف و وجود میکروکلیماهای بسیار متعدد که عمدتاً در شبکههای ایستگاههای هواشناسی نمیگنجند موجب شده اعلام نظر دقیق و قطعی نسبت به تأثیر عوامل اقلیمی به تولیدات کشاورزی با مشکل و کماطمینانی همراه باشد؛ لیکن در حد یک برآورد متأثر از آمارهای ایستگاههای هواشناسی و تجربه سالهای متعدد گذشته آثار ناشی از کاهش بارندگی و توزیع نامناسب آن و تغییرات درجه حرارت در فصول مختلف نسبت به برآورد آثار این عوامل به تولیدات کشاورزی پرداخته شده است.
1-5- زراعت: 1-1-5- زراعت دیم مناطق گرمسیر: در این مناطق عمدتاً مقدار بارندگی پایین و توزیع آن نیز متفاوت بوده است.
استان خوزستان: این استان اسفند و فروردین ماه فاقد بارندگی (بجز دو منطقه) بوده که بجز این دو منطقه بقیه مناطق امیدی به تولیدات دیم آن نیست.
استان بوشهر: بعلت عدم بارندگی ماههای اسفند و فروردین و گرمای هوا تولید قابل ملاحظه نخواهد بود.
استان ایلام: بعضی مناطق نظیر درهشهر تولید متوسط (50 درصد نرمال) و بقیه مناطق آسیب جدی دیدهاند.
مناطق جنوب فارس بارندگی زمستان و بهار ناچیز لذا انتظار تولید نمیتوان داشت.
مناطق گرمسیر کرمانشاه بعلت کم بودن بارندگی اسفندماه و عدم ریزش فروردین ماه خسارت این مناطق بسیار جدی و حداکثر 20% تولید نرمال را خواهد داشت.
مناطق گرمسیر کهگیلویه و بویر احمد در بهمن و اسفند و فروردین فاقد بارندگی بوده لذا تولیدی از آن متصور نیست.
کاهش تولید گندم دیم مقدار 360 هزار تن و جو دیم 130 هزار تن در این مناطق برآورد میگردد.
215 زراعت دیم مناطق معتدل سرد و سواحل دریای خزر: مناطق معتدل لرستان: این مناطق در زمستان بارندگی ناچیز و بهار نیز فاقد بارندگی بودهاند و امید به تولید نیست.
مناطق معتدل فارس: در دی و بهمن بارندگی متوسط ریزش داشته و اسفند و فروردین خشکی مطلق لذا امیدی به تولید نیست.
استان گلستان بارندگی زمستان کم (50 درصد نرمال) و فصل پائیز تنها دو منطقه بارندگی مطلوب داشته و اسفند و بهار توأم با گرمی هوا بوده است، لذا حداکثر 40% تولیدات نرمال بیشتر تولید نخواهد شد.
مناطق معتدل کرمانشاه: این مناطق در زمستان حدود 60% بارندگی نرمال را داشته، لیکن بارندگی فروردین ماه صفر بوده لذا تولید با خسارت جدی مواجه بوده (حدود 35 درصد نرمال تولید خواهد شد).
مناطق معتدل استان اردبیل: بارندگی بهمن ماه خوب بوده لیکن بارندگی اسفند کم و ناچیز و فصل بهار نیز با بارندگی بسیار کم و افزایش چشمگیر درجه حرارت مواجه بوده است لذا کاهش حداقل 50% تولید قابل انتظار است.
لذا در این منطقه، کاهش حدود 550 هزار تن گندم و 300 هزار تن جو برآورد میگردد.
315 زراعت دیم مناطق سرد: عمدتاً در این مناطق بارندگی از آذرماه آغاز شده و فصل کشت را بایستی آذرماه به حساب آورد که به علت تأخیر در فصل مناسب کاشت کاهش محصول حتی در شرایط مطلوب قابل توجه میباشد (حدود 15-10% ناشی از این تأخیر) لیکن وضعیت استانهای سرد متفاوت است.
استان آذربایجان غربی پاییز خوب زمستان قابل قبول و در فروردین شمال آن بارندگی خوبی داشته است لذا در صورت استمرار بارندگی در باقیمانده فصل در منطقه شمال استان کاهش تولید چشمگیر نبایستی باشد لیکن بارندگی جنوب فروردین ماه در جنوب استان خوب نبوده و بعضی مناطق ناچیز بوده و با اعمال افزایش درجه حرارت میتوان گفت جنوب استان حدوداً 15 تا 20 درصد با کاهش محصول مواجه خواهد شد.
در استان آذربایجان شرقی نیز بارندگی مؤثر در اغلب نقاط در آذرماه اتفاق افتاده اگر چه شمال استان در آبان ماه نیز بارندگی متوسطی داشتهاند لیکن دی ماه تقریباً خشک سپری شده و در بهمن ماه بارندگی متوسط و خوبی ریزش نموده و در اسفندماه بارندگی بین نقاط مختلف کم و متوسط بوده است.
در فروردین ماه نیز تبریز و شمال استان بارندگی خوبی داشته است و بقیه نقاط بارندگی مطلوب دریافت ننمودهاند.
با توجه به کاهش متوسط بارندگی تا این تاریخ و آثار تغییرات فوق توأم با افزایش درجه حرارت اسفند و فروردین ماه میتوان اظهار داشت که کاهش گندم شهرستان های شمالی استان حداقل 15 درصد و این مقدار کاهش برای نقاط جنوبی و شرقی استان که عمده مناطق تولید دیم استان است مقدار حداقل 60 درصد کاهش دور از انتظار نیست.
مناطق اردبیل : بارندگی این استان در کلیه ماههای فصول در حد قابل قبول بوده است (نه در حد نرمال) و تنها آثار ناشی از کاهش مقدار مطلق آن میتواند مؤثر باشد البته در صورت وقوع ریزشهای کافی در ماههای باقیمانده کاهش عملکرد 20-15% بیشتر نخواهد بود.
استانهای قزوین و زنجان، چهارمحال و بختیاری و مناطق سرد لرستان، کردستان مرکزی، کرمانشاه، خراسان رضوی و شمالی و مناطق سرد فارس در اکثر مناطق فوق بارندگی در آذرماه آغاز شد و بارندگی دی ماه و بهمن ماه قابل قبول و اسفندماه ناچیز و فروردین ماه نیز بارندگی قابل قبول برخوردار نبودهاند.
لذا تنش شدید بارندگی (کاهش مطلق و کمبود دو ماهه اخیر) و گرم شدن اسفند و فروردین ماه باعث بروز خسارت شدید به دیمزارهای مناطق سرد این مناطق شده و بهطور متوسط خسارت ناشی از تأخیر کاشت و بارندگی کم و ناموزون و افزایش حرارت پیشبینی به کاهش بین 70-100 درصد محصول دیمزارهای این مناطق خواهد شد.
استان همدان در زمستان از بارندگی متوسط برخوردار بوده منتهی مناطق دیمزار آن در فروردینماه از بارندگی کم تا متوسط برخوردار بودهاند لذا حداقل کاهش 30% تولید قابل انتظار است.
استان اصفهان و سمنان به علت نزدیک صفر بودن بارندگی فصل زمستان و ماه بهار تولید دیمی نخواهد داشت.
در جمع کاهش تولید گندم دیم در مناطق سرد تاکنون حدود 6/1 میلیون تن و کاهش تولید جو دیم 150 هزار تن برآورد میگردد.
لذا در جمع کاهش تولیدات گندم دیم حداقل 5/2 میلیون تن خواهد شد.
با تسری تحلیل مذکور برای محصول جو دیم و با توجه به اینکه عمدتاً این محصول نسبت به سرما حساستر از گندم میباشد و خسارت سرمای شدید را بایستی برای آن نیز منظور نمود.
لذا پیشبینی میگردد که تولیدات جو (علیرغم افزایش حداقل 9 درصد به سطح زیر کشت آن بعلت افزایش بسیار زیاد قیمت آن در سال 86) حداقل 580 هزار تن نسبت به سالهای عادی کاهش خواهد داشت.
4-1-5- زراعت آبی: در مورد محصولات آبی و تأثیر خشکسالی بر آن چند نکته قابل ذکر است.
اول اینکه استقرار خوب و مطلوب اغلب زراعتهای آبی زمستانه (گندم و جو) مرهون ریزش جوی کافی در فصل مناسب کشت آنها میباشد تا همراه با آبیاری بتوان استقرار تعداد مطلوب بوته و رشد و آمادگی محصول برای شروع فصل سرما (در مناطق سرد و معتدل) را فراهم نماید.
اغلب مناطق کشت غله در سال جاری از این عامل محروم بودهاند (ناکافی بودن بارندگی در فصل کشت پاییز و یا وقوع بارش مناسب با تأخیر (در آذرماه) همراه با شروع شدت سرما.
در مشاهدات عینی آثار تأخیر در بارش بهموقع در کیفیت محصولات آبی کاملاً مشهود میباشد.
دوم اینکه بعلت تداخل آبیاری بهاره با کشت محصولات تابستانه در صورت وجود آبهای سطحی کافی (وقوع بارشهای کافی بهاره) امکان آبیاری کامل غلات فراهم میگردد.
توفیق کشت بهاره در وجود آب سطحی کافی در فصل بهار است.
همهجا تقریباً گندم و جو در آبیاری با محصولات بهاره رقابت دارند.
این رقابت و تداخل موفقیت در کشاورزی را در گرو باران و آب سطحی کافی قرار داده است و لذا موفقیت در تولید یک محصول قطع به یقین بستگی به این دارد که زارع کدام گروه از محصولات را که دارای مزیت اقتصادی میباشد شناسایی و تولید خواهد کرد.
میدانیم که امکان کشت محصولات صیفی نظیر ذرت، چغندر قند، علوفه، برنج، و دانههای روغنی مستلزم وجود آب کافی (سطحی و یا زیرزمینی) میباشد.
با توجه به پایین بودن مقدار بارندگی در تقریباً تمامی نقاط کشور و کاهش شدید آن در بسیاری از استانها پیشبینی محصولات آبی بشرح زیر است: گندم آبی: حداکثر کاهش ناشی از خشکسالی 20 درصد در گندم آبی که معادل 2 میلیون تن گندم خواهد شد.
نظر این است که اگر کاهش تولید بیش از این باشد باید بررسی شود که به غیر از شرایط اقلیمی چه مسائلی موجب کاهش تولید شده است.
جو: حداقل کاهش 25 درصد محصول جو آبی که معادل 500 هزار تن در سال جاری است.
کلزا: حداکثر تولید دانه کلزا در سال جاری 150 هزار تن پیشبینی میگردد که حدود 50 درصد سال گذشته است که این کاهش هم به دلیل کاهش سطح کشت و بارندگی میباشد.
مثلاً سطح زیر کشت کلزا در استان گلستان از 70 هزار هکتار به 22 هزار هکتار رسیده است و لذا نمیتوان همه کاهش تولید را به حساب خشکسالی بگذاریم.
ذرت: با توجه به اینکه زمان کنونی زمان کشت ذرت است، حداکثر کشت ذرت با توجه به کاهش بارندگی و افت شدید سطح آبهای زیرزمینی و کاهش آبهای سطحی و دبی رودخانههای خوزستان حداکثر 180 هزار هکتار پیشبینی میگردد که حداکثر تولید آن 1100 هزار تن خواهد شد و با کاهش تولید حدود 1100 هزار تن نسبت به سالهای جاری مواجه خواهد شد.
در مورد سطح زیر کشت در مناطق خوزستان و فارس کاهش چشمگیری بعلت کاهش آب رودخانههای کارون و دز و منابع آبهای زیرزمینی حدود 90 هزار هکتار و در مورد بقیه استانها ممکن است سطح زیر کشت با اتکاء به استفاده از اراضی آزاد شده کشت چغندر قند افزایش نیز یابد لیکن با کاهش منابع آبی پیشبینی میگردد حدود 20-15% عملکردها نیز کاهش یابد لذا دلایل مذکور عامل کاهش تولید خواهند بود.
چغندرقند: تولید چغندرقند عمدتاً بعلت تأثیر سیاست واردات بیرویه شکر طی دو سال گذشته و عدم حمایت از تولید داخلی آن و به مقدار حدود 2 میلیون تن خواهد رسید (حدود 36 درصد متوسط تولید سالیانه) توضیح اینکه سیاست مذکور باعث شد که تولید چغندرقند از 6/6 میلیون تن سال 85 به 2/4 میلیون تن در سال 86 کاهش یافت و مقدار شکر تولیدی چغندرقند در سال جاری حدود 260 هزار تن برآورد میگردد.
نیشکر: فشار کمآبی خوزستان تولید نیشکر را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
با توجه به کاهش بارندگی زمستانه در سرچشمههای کارون و دز و تأثیر آن بر کاهش سطح زیر کشت محصولات تابستانه استان خوزستان، حداکثر سطح زیر کشت نیشکر حدود 40 درصد سطح قابل کشت فعلی (حدود 40 هزار هکتار) و شاید هم کمتر و تولید شکر آن نیز حدود 390 هزار تن خواهد شد و لذا کل شکر تولیدی حدود 650 هزار تن و کاهش تولید نسبت به شرایط نرمال با کسری 750 هزار تن مواجه خواهد بود.
ـ نیشکر: فشار کمآبی خوزستان تولید نیشکر را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
ـ برنج: طبق پیشبینی سازمان هواشناسی که میزان بارندگی استانهای شمالی در ماههای آتی بهار و تابستان را حدود 87 درصد نرمال برآورد کرده و مورد قبول هم میباشد؛ لذا سطح زیر کشت این محصول در استانهای مازندران و تا حدودی گیلان کاهش چشمگیری نخواهد داشت.
کاهش سطح زیر کشت در استانهای خوزستان، فارس، اصفهان، گلستان و سایر استانها حدود 170 هزار هکتار کاهش مییابد.
با توجه به رفتار اجتماعی اهالی مازندران و گیلان که سعی میکنند همه سطح مزارع را به امید آبی که انشاءالله از باران و یا از منبع دیگری تأمین شود میکارند؛ اگر دولت کمی تدبیر کند و تجهیزات برای آنها تدارک ببیند، با توجه به اینکه این منطقه یعنی شمال کشور از آب زیرزمینی فقیر نیست؛ مشکلی پیش نخواهد آمد.
اما با این وجود در مورد استان گیلان عامل اصلی، کم شدن آب رودخانه سفیدرود میباشد که منابع آبی آن از ارتفاعات استانهای کردستان و زنجان سرچشمه میگیرد و به علت کاهش شدید بارندگی در این استانها با کاهش منابع آبی مواجه میباشد و در صورت کمک و مساعدت سریع دولت در تأمین امکانات و تجهیزات جهت استفاده و بهرهبرداری از منابع آبهای محلی مخصوص آبهای زیرزمینی و با توجه به پیشبینی امیدبخش بارندگی در ماههای آینده (پیشبینی سازمان هواشناسی) دو استان گیلان و مازندران میتوان حداکثر کشت حدود 100 درصد استان مازندران و 90% استان گیلان را انتظار داشت.
عامل دیگری که در میزان تولید مؤثر است افزایش بیرویه و تصنعی قیمت برنج طی ماههای اخیر است که باعث میشود سطح زیر کشت ارقام پرمحصول به کمتر از 50 درصد کاهش یابد و جای خود را به محصولات کیفی بسپارد.
از طرفی شکنندگی منابع آب با توجه به سطح زیر کشت باعث کاهش حداقل 7 درصد در عملکرد خواهد شد.
لذا کاهش تولید ناشی از عوامل مذکور شامل آثار کاهش سطح زیر کشت (730 هزار تن) و کاهش سطح ارقام هر محصول (100 هزار تن) و کاهش عملکرد (140 هزار تن) و حجم کاهش حدود یک میلیون تن شلتوک معادل 600 هزار تن کسری تولید برنج کشور خواهد شد.
البته بحث عمده آن به علت عدم امکان کشت در استانهای خوزستان، فارس، اصفهان، ایلام و لرستان (در حد صفر و عدم تولید) میباشد و امکان دارد بالاخره محدودیتهای شدیدی ایجاد بکند ولی اتفاق دیگر کاهش تولید، همان کاهش 30 یا 40 هزار هکتاری سطح زیر کشت برنج در استان گلستان میباشد.
ـ محصولات علوفهای: در این گروه زراعت یونجه از آبیاری کافی بخصوص ماههای گرم محروم خواهد شد.
زارعین از خاصیت مقاومت به خشکی این محصول استفاده خواهند کرد به این صورت که با توجه به اینکه میتوان آبیاری یونجه را قطع و کاهش داد بدون اینکه زراعت از بین برود ولی این امر حداقل یک تا دو چین برداشت را کاهش خواهد داد.
پیشبینی این است که کشاورزان تعداد دفعات آبیاری یونجه را کم خواهند کرد و لذا تولید یونجه خشک حدود 600 هزار تن کاهش خواهد یافت.
زراعت ذرت علوفهای نیز که در صورت ناکافی بودن آب در مناطقی چون فارس، مرکزی، قزوین خراسان رضوی، تهران، اصفهان حداقل 15% کاهش خواهد یافت و کاهش تولیدی به مقدار 750 هزار تن ذرت علوفهای کاهش خواهد یافت.
اگرچه همانطور که قبلاً بیان شد احتمال جایگزینی کشت ذرت با عدم کاشت چغندرقند وجود دارد.
در خصوص محصولات مرتعی نیز باید اذعان نمود علوفه حاصل از نباتات مرتعی نیز تحت تأثیر شرایط اقلیمی سال جاری قرار گرفته و امسال خسارت جدی دیدهاند.
اگر تولیدات علوفه مراتع کشور در شرایط نرمال مقدار حدود 11 میلیون تن برآورد نماییم وضعیت آن در سال جاری به صورت خلاصه بشرح زیر پیشبینی میشود: ـ مراتع قشلاقی (مناطق گرمسیر) نظیر خوزستان، مناطق گرمسیر کهگیلویه، بوشهر، مناطق گرمسیر فارس، گرمسیر مغان، و نظایر آن؛ با توجه به اینکه این مناطق عمدتاً در بهمن ماه و اسفندماه فاقد بارندگی قابل ملاحظه بوده و افزایش درجه حرارت این مناطق از طرف دیگر؛ باعث مصرف سریع رطوبت باقیمانده از دی ماه شده است.
بنابراین به دلیل نبود علوفه، عشایر حدود 40 روز زودتر کوچ خود را به مناطق ییلاقی آغاز نمودهاند.
مسیر عبور آنها را که عموماً مناطق معتدل میباشد و غالباً بارندگی نامناسبی داشته است؛ با ورود زودهنگام به مناطق ییلاقی که خود فاقد بارندگی کافی بودهاند نظیر شمال فارس (مناطق مرودشت)، اقلید، آباده، اصفهان، لرستان و سمنان؛ کمبود شدید علوفه آنها را در این مناطق نیز تهدید مینماید.
با توجه به برآورد سازمان هواشناسی که بارندگی اردیبهشت لغایت شهریورماه سال جاری نیز حدود 55 درصد میانگین نرمال میداند؛ ماههای آینده نیز امید به رشد نباتات مرتعی و تولید علوفه در آنها وجود نخواهد داشت.
در مجموع آثار ناشی از کاهش بارندگی توزیع نامناسب آن و افزایش دما در اسفند و فروردین میتوان کاهش حداقل50 درصد تولیدات مراتع کشور را برآورد کرد.
لذا کاهش علوفه مراتع حداقل به میزان 5 میلیون تن برآورد میگردد.
در مجموع کاهش تولیدات انواع محصولات علوفهای ناشی از تولیدات داخلی به صورت خلاصه مقدار 9900 هزار تن برآورد میشود.
این در حالی است که از کاهش تولید سبوس و کنجالههای داخلی صرفنظر شده است.
جو 1100 هزار تن ذرت 1100 هزار تن تفاله خشک چغندرقند 350 هزار تن یونجه 600 هزار تن ذرت علوفهای 750 هزار تن علوفه مراتع 5000 هزار تن علوفه پس چر محصولات زراعی 1000 هزار تن 9900 هزار تن لذا ملاحظه میگردد که یکی از آسیبپذیرترین نقاط، وضعیت تولید علوفه میباشد که تهدید تولیدات دامی گوشت سفید و قرمز، شیر و تخم مرغ متکی بر منابع علوفهای کاملاً مشهود و غیر قابل صرفنظر کردن است.
ـ حبوبات: وضعیت بارندگی بخصوص کاهش شدید (تقریباً صفر) در اسفند و فروردین ماه مناطق لرستان، کرمانشاه، قزوین، امکان کشت مناسب نخود و عدس را فراهم ننموده و لذا کاهش عملکرد این دو محصول به مقدار حداقل 60 درصد قابل انتظار است.
لذا کاهش تولید 260 هزار تن (بطور عمده 180 هزار تن نخود، 60 هزار تن عدس و 20 هزار تن مابقی حبوبات) قابل پیشبینی است.
ادامه وضعیت نامناسب بارندگی بر منابع آبی کشت حبوبات آبی (لوبیا) در مناطق استانهای مرکزی، لرستان و شمال فارس و خراسان رضوی لذا حداقل 35 درصد کاهش تولید لوبیا (معادل 70 هزار تن) قابل پیشبینی است.
جدول برآورد حداقل کاهش تولیدات داخلی سال جاری و واردات سال گذشته که بایستی بعنوان نیاز وارداتی سال جاری مبنا قرار گیرد.
ـ راجع به سایر محصولات بخصوص محصولات سبزی و صیفی و جالیزی به نظر میرسد با توجه به اینکه این گروه از محصولات جزو گروههای (cash crops) میباشند (محصولات با درآمد بالا) لذا به طور عموم زارعین تلاش خواهند کرد سطح و تولید آنها کاهش نیابد لیکن کاهش منابع آبهای سطحی و زیرزمینی تولید آنها را بخصوصاً در استانهای خوزستان، فارس، اصفهان، خراسان رضوی تهدید جدی مینماید و انتظار کمیابی مقطعی و یا طولانیمدت بعضی از این گروه محصولات توأم با افزایش قیمت آنها دور از انتظار نیست.
5ـ1ـ5ـ محصولات باغی: ما در اینجا فقط خسارت حاصل از سرما را تعریف کردهایم.
میدانید که محصولات باغی در سال زراعی جاری دچار عارضه سردی بیش از حد هوا در زمستان در بعضی از مناطق، ریزش برف سنگین توأم با کاهش درجه حرارت در بعضی از مناطق دیگر و در ادامه مصارف با کمی آب قابل دسترسی برای آبیاری آنها شدهاند.
بطور خلاصه تأثیر عوامل مذکور را به تولید و درآمد باغداران از یک طرف و شرایط اجتماعی و اقتصاد ملی از طرف دیگر میتوان به صورت زیر خلاصه نمود: ـ آثار سرما (برودت هوا در فصل زمستان) که این امر موجب خسارتهای زیر شده است: ـ خشک شدن قریب 80 درصد باغات انار استانهای مرکزی، قم، یزد، اصفهان، خراسان رضوی، خراسان جنوبی و سمنان که مساحت خسارت دیده جمعاً 3/28 هزار هکتار برابر 5/44 درصد سطح کل باغ انار کشور است و میزان کاهش تولید سالانه حدود 328 هزار تن و خسارت اقتصادی باغداران با احتساب هر کیلوگرم 5000 ریال قیمت انار سر باغ معادل 1640 میلیارد ریال میگردد.
اگر متوسط باغ هر باغدار را یک هکتار فرض کنیم حداقل 28 هزار باغدار و خانواده آنها نه تنها از درآمد سالیانه محروم شدهاند، بلکه جهت احیاء باغات خود و تحمل قطع درآمد تا احیاء آن (حداقل بعد از 4 سال) مشروط بر امکان پاجوش و یا وجود نهال و تأمین و منابع مالی و کمکهای فنی و بیمه خشکسالی و .
.
که نیاز به مساعدت و کمک دارند.
البته از دید کلان و ملی نیز کمبود و کاهش عرضه آن چه از نظر کاهش و از دست دادن شاغلین مستقیم تولید و خدمات آن و چه از نظر قیمت آن در بازار که موجب افزایش بیرویه آن خواهد شد نیز قابل محاسبه و تخمین است که در اینجا همانطور که بیان شد صرفاً خسارتهای فنی حاصل از سرمازدگی و خشکسالی بیان میشود.
ـ وقوع سرما و یخبندان باعث خشک شدن حدود 7 هزار هکتار باغات لیمو (معادل حدود 16 درصد باغات کشور) (متناسب با ظرفیت تولید آنها کاهش حداقل 120 هزار تن تولید لیمو) در سال جاری شده که تأثیر آن حداقل تا 5 سال آینده بر کشور نمود خواهد داشت.
همچنین آثار اشتغال و کاهش یا قطع درآمد باغداران لیمو را نیز با خود همراه دارد.
ـ وقوع سرما باعث خسارت به 4/32 هزار هکتار از باغات زیتون شد که از این میزان 3/25 هزار هکتار آن نیاز به احداث مجدد کامل دارد و لذا نیاز به نهال و برنامههای اجرائی را در برنامه توسعه زیتون تشدید مینماید.
کاهش تولید زیتون بابت سرمازدگی و خشکسالی اخیر 4/63 درصد در سال اول و 68 درصد در سال دوم و خسارت وارده به باغات مذکور 2182 میلیارد ریال برآورد گردیده است.
ـ خسارت سرما و یخبندان در مورد سایر میوهها نیز اگر چه خسارت صددرصدی به بار نیاورده اما با این وجود حداقل کاهش 9 درصدی و 5/4 درصدی را در میزان تولید میوههای سردسیری در سال زراعی جاری و سال بعدی آن شاهد خواهیم بود.
جدول سطح باغات خسارت دیده و نیازمند ترمیم و اصلاح و کاهش تولیدات حصولات باغی مساحت هزار هکتار ـ تولید هزار تن در مجموع کاهش تولید محصولات باغی در سال اول 3/1842 هزار تن و در سال دوم 5/1183 هزار تن محاسبه و پیشبینی شده است.
ـ بعلت بروز سرما در فصل بهار خسارت شدیدی به گلهای پسته وارد کاهش حدود حداقل 40% پسته کشور را نیز فراهم نموده است.
ـ علاوه بر موارد مذکور 663 هکتار از گلخانههای کشور بخصوص در شمال و نقاط مرکزی کشور بعلت ریزش سنگین برف و قطع گاز دچار خسارت شدهاند.
ـ سرما به بیش از 453 هزار اصله نهال کشور خسارت و باعث خشک شدن و از بین رفتن آنها شده است خسارت ناشی از این امر حدود 40 میلیارد ریال برآورد گردیده است.
مسائل مطرح شده صرفاً آثار تغییرات عوامل اقلیمی بود که در سال زراعی جدید اتفاق افتاده است.
البته این خسارات با تدبیر قابل کنترل بودند.
در این مجموعه فقط خسارات پیشبینی، برآورد و بیان شد اما انشاءالله باید کارشناسان و متخصصین راهحلهای پیشنهادی که میتوان این خسارات را به حداقل رساند بیان نمایند که خود یک مجموعه دیگری را میطلبد و بحث کاملاً گستردهای را به خود اختصاص خواهد داد.
مباحث تکمیلی ـ طبق یک کار تحقیقی، بطور مثال در مناطق ییلاقی بازای هر میلیلیتر کاهش بارندگی، یک کیلوگرم افت تولید وجود دارد.
اما بطور کلی در بخش کشاورزی رابطه و همبستگی بین میزان بارندگی و تولید تعریف نشده است.
ـ در مورد الگوی کشت، باید بطور معین روی کشتهای با نیاز بالای آبی خصوصاً در برخی استانهای خاص تجدید نظر بشود.
از این خشکسالی امسال باید بعنوان فرصتی برای الگوسازی و توجه به مزیتهای اکولوژیکی استفاده شود.
ـ به عنوان کار تکمیلی میتوان منابع آبی را به تفکیک قنات، چشمهها، آب سدها و ...
تفکیک کرد.
ـ میتوان رابطه بین میزان خسارت و میزان واردات را نیز محاسبه نمود.
همچنین میتوان با پیشبینیهایی که سازمان هواشناسی و .
.انجام میدهند و بطور غیر رسمی اعلام میکنند از کاشت محصولات جلوگیری کرد و به این صورت خسارتها را به حداقل رساند.
ـ همانطور که انتظار میرود زمستان امسال که سرما میشود ولی هیچ کس از سرما معمولاً نمیمیرد چون وسایل گرمایشی و سکنا دارند، باید در خشکسالی هم دیده شود چه کاری میتوانیم انجام داد؛ چون اگرچه امسال 190 میلیارد مترمکعب نزولات آسمانی وجود داشته است اما طبق آمار از این کمتر هم کشور سابقه داشته است.
لذا باید برای مدیریت این مسئله نقاط ضعف بررسی شود و راههای متعدد پشت سر گذاشتن این بحران پیدا شود.
شاید بعضیها هم شناخته شده باشد اما بر پا کردن و عمل به آن خیلی سخت و مشکل میباشد.
ـ کشور مدیریت جامع خشکسالی که اصلیترین سند بالادستی کشور است را ندارد.
باز در سال 80-79 حداقل با نگاه به کشورهای دنیا و آنچه که موجود و قابل رویت است، برای این مدیریت جامع خشکسالی چه زیرساختهایی نیاز است، کدامها وجود دارد و کدامها وجود ندارد و باید در تکمیل آنها کوشا بود در سازمان مدیریت و برنامهریزی سابق این سازمان متعهد شده بود که با استفاده از ظرفیت کلی دستگاهها در قالب یک طرحی به اسم طرح سازگاری با اقلیم این وظیفه را انجام بدهد که هنوز انجام نشده است و اگر انجام شود شاید خسارتهای این ضایعات طبیعی به حداقل ممکن خودش برسد.
این یک نیاز کشور است و هرچه زودتر این متولی منسجم با برنامه مشخص برای این کار تعیین بشود کشور سود میبرد.
کشور آفریقای جنوبی با پیشبینیهای زمانی مناطق مختلف کشور خود را برای خشکسالی آماده میکند.
ـ در منابع آب سطحی به مقدار 50 درصد کاهش منابع داریم و چشمهها نیز بین 20 تا 100 درصد کاهش آبدهی دارند پیشبینی در آبهای سطحی حدود 40 درصد کاهش و کمبود آب میباشد.
چنین پیشبینی برای شش ماه دوم ارائه شده است.
ـ متوسط بارندگی درازمدت کشور در اسفند، فروردین و اردیبهشت حدود 75 میلیمتر است.
سال گذشته 114 میلیمتر بود و در 75 روز امسال کشور کلا 17 میلیمتر بارندگی داشته است.
در طول 40 سال گذشته 16 سال بالای نرمال و 20 سال آن پایین نرمال بوده است.
یعنی تقریبا متعادل است و فقط دو یا سه سال اختلاف دارند یعنی بیشتر به سمت نیمه نرمال بوده است و این نشان میدهد که کشور به شدت آسیبپذیر است و باید هوشیار بود و آن را با تدبیر حل نمود.
ـ خشکسالی پدیدهای نیست که تنها یک بار اتفاق بیافتد.
آمار و ارقام گذشته نشان میدهد که خشکسالی در واقع به صورت دورهای تکرار شده است.
یعنی اگر آمار و ارقام مهرآباد کرج که نزدیک به شصت سال به این طرف موجود است بررسی شود دیده میشود که یک دورههای طولانیمدت خشکسالی و ترسالی داشته است.
این خشکسالی یک متولی و یک مرکزی ندارد که بتواند خوب مدیریت کند و لذا طبق دستور وزیر جهاد کشاورزی پایگاه مدیریت خشکسالی قبل از اینکه علائم و آثار خشکسالی انجام بشود تشکیل شود و به همین دلیل اهداف این پایگاه و اهداف و برنامههای کاری آن مشخص شد.
در کنار بحث بحران خشکسالی باید جایگاه مدیریت زیست خشکسالی نیز مورد توجه قرار گیرد.
آن چیزی که تا الآن در کشور ما انجام نشده در واقع پیشبینی است در صورتیکه میتواند در بحث مدیریت بسیار موثر باشد.
ـ ارتباط خیلی خوبی بین سیگنالهای اقلیمی ـ نه تغییرات اقلیمی ـ و میزان بارش و تغییرات پوششی و جریان رودخانهها در داخل کشور وجود دارد و فاصله زمانی اینها هم قابل توجه است.
مثلاً یک فصل یا سه فصل بعد از تغییراتی در اقیانوس آرام و اقیانوس اطلس اثرات آن اینجا ظاهر میشود و این باید به عنوان یک نکته بسیار قوت در پیشبینیها مورد استفاده قرار گیرد.
ـ همیشه سالهای خشکسالی در کشاورزی با خشکسالی هیدرولیکی یا خشکسالی اقلیمی تطابق ندارد و میتواند بارش کمتر از نرمال باشد ولی خشکسالی کشاورزی نباشد میتواند بارش نرمال باشد ولی خشکسالی کشاورزی وجود داشته باشد.
ـ اطلاعرسانی و نتایج پیشبینیها باید به راحتی در اختیار مردم و مسئولینی که میخواهند تصمیم بگیرند قرار گیرد.
ـ سازمانهایی که اطلاعات جمعآوری میکنند و مسئولین برنامهریزی باید ارتباط تنگاتنگی داشته باشند.
ـ با توجه به جایگاه مجمع تشخیص مصلحت نظام، این بحث باید به طور جدی دنبال شود که در اینگونه موارد چه سیاستها و استراتژیهایی را باید دنبال نمود مثل همه برنامههایی که مجمع انجام میدهد و هماهنگی ایجاد میکند.
ـ در خیلی از نقاط کشور حتی آب نباید از لوله خارج بشود؛ چون میزان تبخیر بالاست.
ـ هر سال آماربرداری تولید مراتع کشور انجام میشود.
واکنش همه گیاهان در نقاط مختلف به کاهش بارندگی یکسان نیست.
امسال حتی پیشبینی میشود در بعضی گونهها کاهش تولید به 70درصد سال قبل برسد.
ـ در حال حاضر در برخی مناطق دامداران بهجای مرتع از زارعین باغ و زمینهای زراعی را با رقمهایی خیلی بالا اجاره کردند و لذا باید استفاده از تولید علوفه و مراتع را بهتر از وضع کنونی مدیریت کرد.
ـ امسال خشکسالی هم خیلی شدید بوده و هم خیلی وسیع.
اگر خشکسالی وسیع باشد دیگر دامها را نمیشود خارج از منطقه خشکسالی فرستاد.
امسال آنقدر خشکسالی وسیع بوده که بنظر میرسد اگر پول نفت هم باشد شاید نشود همه مواد غذایی را وارد کرد چه بسا که در نقاط دیگر جهان نیز خشکسالی وجود دارد.
مشکل خاص امسال این بود که این خشکسالی با فصل سرما توأم بود و آبها در فصل سرما برای تولید برق استفاده شد و خشکسالی تشدید گردید.
لازم است جریان این خشکسالی در خارج از خشکسالی مطرح شود.
طبق تجربه سال 80 باید برنامههای مدیریت خشکسالی جزئی از مدیریت کلان باشد.
چون حتما اتفاق میافتد حالا یا شدید یا آرام یا در منطقه وسیع یا کم.
ـ برای مدیریت خشکسالی در مراتع یکی از کشورهای موفق، استرالیا میباشد.
آنها هم بهطور مرتب هر چند سال یکبار خشکسالی دارند و لذا مدیریت مرتعشان را بر اساس سالهای خشک تنظیم کردند.
میتوان یک سیستم تاریخ ملی در کشور بوجود آورد که هم ترسالیها و خشکسالیها را مانیتور بکند و مسائل کشور را در تنظیم برنامههایشان هدایت بکند.
فقط در غرب استرالیا 1609 نقطه دارند که هر سال مراتع را اندازهگیری میکنند.
ـ خشکسالی یک واقعیت است و از اینکه پیامدهای خشکسالی در کشور ترسیم میشود کمک میکند که برنامهای برای خشکسالیهای آینده تدوین شود.
ـ ترکیب کشت و تناوب کشت که طی هزاران سال تجربه در ایران به دست آمده و خیلی قدرتمندانه عمل کرده و هنوز هم پایدار است را نمیتوان به سادگی تغییر داد.
ـ چه کسی تاوان ضررها و زیانهایی را که کشاورز و دامدار میبیند و آن هم بهواسطه عدم انجام وظایف ارگانهای دولتی است باید پرداخت نماید.
زمانی که شرکتهای بیمه برای بارندگی بیمه نمیکنند و وقتی برای بیمه محصول خود مراجعه میکنید میگویند چون این دیم وابسته به باران است پس بیمه نمیشود؛ تاوان ضررهای کشاورزان چگونه پرداخت میشود؟
ـ در کشوری که حداقل بیش از یک سوم از سالها، دچار خشکسالی است یک روش علمی دقیق برای برآورد میزان خسارتها وجود ندارد.
اگرچه برای محصولات دیمی راحتتر است.
ولی برای کشت آبی مقداری سخت است از این جهت که منابع آبی از مرزهای مختلفی تامین میشود آبهای سطحی و آبهای زیرزمینی و .
یک معادله پیچیدهای میخواهد که باید همه آنها در نظر گرفته شود.
ـ اگر بتوان آگاهی لازم به مردم داده شود و همانطور که در کشوری مثل استرالیا آگاهی میدهند به مردم و برآوردهایی میکنند به محض این که اطلاعرسانی بکنند که مثلاً سال آینده ممکن است خشکسالی بشود و مردم خودشان مدیریت میکنند.
ـ امیدواریم مجمع تشخیص مصلحت نظام بحثی تحت عنوان کمیته خشکسالی داشته باشد و سیاستها و استراتژیهای کشور را که بحث معضل اساسی کشور است را از جنبههای امنیتی و اقتصادی و اجتماعی بررسی کند.
ـ متأسفانه علم گاهی آنقدر پیچیده میشود که مصرفکننده علم هیچ اطلاعی از آن ندارد.
طوری با کشاورزان صحبت میشود که او اصلا متوجه نمیشود.
در چین خیلی راحت با همان زبان ساده بحث مطرح میشود.
اقتصاد آب در چین به زیبایی جا افتاده است.
یک خانه در روستا خودش از آب باران یک قطرهاش را هدر نمیدهد.
ولی در کشور ایران فرآیند خشکسالی یک فرآیند فرابخشی است و همه دستگاههای کشور درگیر هستند!
وزارت راه بایستی در طراحی راهها و جادهها و بزرگراهها بگونهای عمل کند که یک قطره آب هدر نرود.
در کشور ما مگر شهری مثل یزد وجود ندارد چند میلیمتر بارش دارد؟
با 60 میلیمتر دارد مدیریت میکند.