شته کلزا
در سال های اخیر کلزا Rapeseed آنقدر اهمیت پیدا کرده است که بی نیاز از تشریح توسط نگارندگان این نشریه باشد. ولی به دلیل رعایت اصول متداول، لازم است اهمیت آن به صورت مختصر شرح داده شود
● مقدمه
در سال های اخیر کلزا Rapeseed آنقدر اهمیت پیدا کرده است که بی نیاز از تشریح توسط نگارندگان این نشریه باشد. ولی به دلیل رعایت اصول متداول، لازم است اهمیت آن به صورت مختصر شرح داده شود:
کلزا «Golza» یا Rapeseed یا کانولا(نوعی رقم اصلاح شدهٔ کلزا) (۳) در بین دانه های روغنی یکساله جایگاه بسیار مهمی را به خود تخصص داده است. در ۲۰ سال اخیر میزان تولید کلزا از تمام دانه های روغنی یکساله وچند ساله، بیشتر بوده است و دلیل آن وجود امکانات بالقوه برای توسعه کشت،
مزیت های نسبی تولید، توان و ایستایی و قدرت گیاه در مقابله با عوارض سوءطبیعی، و تحمل شرایط نامطلوب حرارتی (سرد) است.
کوشش و فعالیت مختصصان برجسته اصلاح نبات در زمینه ایجاد رقم هایی با خصوصیات برجسته بوتانیکی از گونه های مختلف جنس براسیکا (Brassica campestris, B.oleracea., B – nigra) منجر به تولید B.napus, B.carinata, B.Juncea شده که بدلیل داشتن اسیدهای چرب با ارزش و پروتیین محتوی اسید امینه های اصلی موردنیاز بدن انسان و حیوانات، کلزا را به صورت یک گیاه مهم روغنی و پروتیینی با ۴۹- ۴۰ درصد روغن، ۳۹ ۳۵درصد پروتیین(بعداز روغن کشی)در آورده است (۴).
کاهش ترکیبات نامناسب مانند اسیدروسیک و گلوکوزینولیت های آلیفاتیک و فیتات ها در حد حذف آنها، نگرانی از مصارف ممتاز تغذیه ای آن را از بین برده است. (۳)
در حال حاضر کلزا به عنوان مهم ترین گیاه روغنی و پروتیینی یکساله در منطقه معتدله سرد و سرد مرطوب (در شرایطی که گیاهان روغنی دیگر قادر به رشد مطلوب نیستند) همچنین در مناطق نیمه گرم
می تواند پروتیین و روغن قابل ملاحظه ای در واحد سطح تولید کند.
در سال ۱۹۹۸ تولید جهانی کلزا با استناد به آمار (F.A.O Year Book vol.۵۴)F.A.O ۳۳۵۶۸۰۰۰ تن از ۲۴۹۸۷۰۰۰ هکتار با میانگین تولید ۱۳۴۳ کیلو در واحد سطح در مقام سوم بعد از سویا(۱۵۸۳۲۷۰۰۰) قرار گرفت. (۲)
تفاوت مقادیر، تولید در رشد سریع و میزان تولید در ۲۰ ساله اخیر است. ممکن است در آینده ای نزدیک تولید کلزا به تولید بسیار وسیع سویا نزدیک شود. شواهد نشانگر افزایش سریع سطح زیرکشت و راندمان محصول درهکتار کلزاست تولید کلزا توانسته است از رقیبان برجسته ای چون آفتابگردان و بادام زمینی پیشی گیرد.
مقدار قابل ملاحظه تولید در واحد سطح در برخی از کشورهای پیشرفته جهان چون فرانسه: به مقدار ۳۵۳۷ کیلو در سال ۹۷، ۳۲۶۹ کیلو در سال ۹۸، و آلمان ۳۱۳۶ کیلو در ۹۷ و ۳۳۶۴ کیلو در ۹۸ در سطوح بالاتر از یک میلیون هکتار نشانگر مزیت توسعه این دانه روغنی است.
مطالعات انجام شده تحقیقاتی در ایران نشان داد که در بین دانه های روغنی موجود، کلزا دارای امکانات ویژگی های توسعه تولید است و می تواند در شرایط مطلوبی در بین محصولات متداول در کشور به مرز اقتصادی قابل قبول، برسد (۹).
اهمیت تامین روغن از منابع داخلی که در حال حاضر برای تدارک مصرف سرانه روغن های مصرفی کشور (در حد ۱۵ کیلوگرم سرانه) ۹۵ ۹۳ درصد وابسته به واردات روغن خام می باشد، برهمگان روشن است.
واردات روغن و کنجاله، ۴۲ ۳۵ درصد کل ارز تخصیصی به واردات اقلام هم غذائی گندم برنج شکر و.... را به خود اختصاص می دهد و وزارت کشاورزی وزارت بازرگانی و وزارت صنایع را بر آن داشته است که در این مورد سعی لازم و وافر را مبذول دارند. (۱)
براساس بررسی های انجام شده نظر متخصصان امر بر این است که کلزا می تواند در بین دانه های روغنی موردکشت در کشور، سهم قابل ملاحظه ای را به خود اختصاص دهد.
طرح جدید وزارت کشاورزی در تامین ۵۰% از نیازهای واقعی روغن خوراکی از محل دانه های تولیدی داخلی عمدتاً بر تولید کلزا استوار است. براساس این طرح کشت کلزا از ۳۱۰۰۰ هکتار در سال پایه (سال ۷۹ ۱۳۷۸) در یک برنامه ۵ ساله به ۳۲۵۰۰۰ هکتار بالغ می شود .
این برنامه در چهار ناحیه از اقلیم های این مرز و بوم به شرح زیر قابل اجرا ست(۱۷)
۱) اقلیم سواحل خزر (دست مغان گیلان مازندران گلستان) کشت در تناوب غلات پائیزه در فاصله بین دو کشت شالی در اراضی غیرآبگیر با استفاده از رقم های بهاره یا تیپ رشد بهاره و پائیزه رزت طولانی
۲) اقلیم گرم جنوب کشور استان های خوزستان بوشهر سیستان و بلوچستان هرمزگان مناطق گرم استان های کرمانشاه ایلام لرستان خراسان کهکیلویه و بویراحمد فارس کرمان (جیرفت)
۳) اقلیم سرد معتدل شامل استان های تهران (کرج ورامین و هشتگرد) مرکزی (ساوه) یزد کرمان فارس (مرودشت شیراز ) کرمانشاه (کرمانشاه ماهیدشت و اسلام آباد) لرستان (خرم آباد بروجرد) سمنان (گرمسار سمنان) زاهدان (خاش) خراسان (نیشابور مشهد تربیت حیدریه) با رقم های بینابین پائیزه و تیپ رشد زمستانه
۴) اقلیم سرد استان های آذربایجان شرقی غربی زنجان همدان چهارمحال و بختیاری با رقم های بینابین زمستانه (۱)
زراعت کلزا یک کشت تکنیکی است و رعایت نکردن مسایل اگروتکنیکی در کنار توصیه های فنی موردنظر از انتخاب رقم های مناسب هر منطقه تهیه بستر بذر مناسب تناوب زراعی صحیح کاشت متعادل و متناسب با نیاز هر رقم آبیاری و تامین رطوبت و مواد غذایی موردنیاز و استفاده از ادوات و وسایل برداشت و مبارزه با آفات و امراض و علف های هرز، می تواند موجودیت این دانه روغنی را تهدید نموده و در نهایت به برداشت غیراقتصادی منجر شود (۹).
کلزا با آستانه حرارتی پایین در تناوب گندم نقش حمایتی وسیع دارد آب کمتری نیاز داشته و باعث کاهش علف های هرز می شود. همچنین امکان تولید کاملا مکانیزه آن با هزینه پایین وجود دارد. در کشت شتوی شرایط را برای تولید محصول دوم و در تناوب برنج برای استفاده از صدها هزار هکتار آماده می کند (۱).
با توجه به الویت ها از عمده مشکلات تولید کلزا، آفات عمومی و اختصاصی آن است که دسترسی به محصول موردنظر را به رغم تامین نیازهای مذکور مشکل و غیرعملی می سازد. در ایران مهم ترین آفات کلزا شته ها هستند در بیشتر موارد به دلایلی که ذکر خواهد شد مشکلات بزرگی را ایجاد می کنند این نشریه، برای استفاده کارشناسان، مروجان و کشاورزان تدوین شده است و مسلماً به دلیل محدودیت مطالعات و بررسی ها و نیز وسعت قلمرو موردکشت دارای ایرادهایی است که از نظر صاحب نظران مخفی نخواهد ماند. امید است این نشریه مطلعی باشد برای بررسی های ناحیه ای دقیق تر متخصصان علاقمند که بتوانند به سهم خود باعث رونق زراعت و توسعه کشت کلزا شوند.
۱) شته مومی یا شته خاکستری کلم Grey cabbage Aphid
Brevicoryne brassicae L.
به روایت آقایط دکتر بهداد این شته در سال ۱۳۱۷ توسط مرحوم افشار شرح داده شده است و در تمام نقاط ایران مورد گزارش بوده و به زراعت های: کلم، شلغم، خردل، تربچه، خردل وحشی، منداب، و بسیاری علف های هرز خانواده چلیپاییان، در سال های اخیر به کلزا خسارت وارد می سازد. شته های ماده به رنگ سبز روشن تا سبز تیره بوده و سر آفت نسبت به بدن تیره تر است و این تیرگی به صورت نواری تا انتهای شکم ادامه دارد.بدن از ماده مومی آرد مانندی پوشیده شده است. طول بدن حشره بالغ بی بال ۳/۲ میلی متر، طول شاخک ۶/۱ میلی متر، طول کورنیکول ها ۱۶/۰ و طول دم حدود ۲/۰ میلی متر است.
شته های بالدار دارای بدنی به رنگ سبز پوشیده از ماده موی آرد مانند، سر و سینه خاکستری رنگ, کونیکول قهوه ای و دم سبز رنگ است.
برابر گزارش های موجود این آفت در اغلب نواحی بخصوص در مناطق شمالی و مرکزی در زراعت کلزا ایجاد خسارت می نماید. شته با مکیدن شیره از کلیه قمستهای گیاه موجب ضعف عمومی گیاه و پیچیدگی برگ می شود و در نهایت باعث عقب افتادن رشد، عدم تلقیح بعضی از گل ها در اواخر فصل، ریزی دانه و کاهش محصول ودیررسی کل بوته و اختلال در امر برداشت مکانیزه شده و مهم تر از همه فعالیت شته باعث انتقال بیماری های ویروسی می شود که در نوع خود می تواند خطرناک ترین آسیب ها را وارد سازد. در اواخر تابستان و اوایل پاییز، شته های بالدار روی بوته های کلزا یا گیاهان دیگر این خانواده، و علف های هرز وابسته موجود در حاشیه و خود مزرعه فعالیت می کنند.
هر شته ماده در طول زندگی خود ۱۰۰ ۸۰ پوره می زاید که هر پوره نیز بعد از چند روز اقدام به تولید مثل می کند و در نتیجه جمعیت به شدت افزایش می یابد.
اگر در تابستان غذای کافی موجود نباشد حشرات بالدار ظاهر و از مزرعه ای به مزرعه دیگر رفته و عامل انتقال آفت می شوند در شرایط مناسب بین ۲۰ ۱۵ نسل ممکن است ایجاد کند که با توجه به دروه تکاملی طولانی تر در زمستان (۳۰ ۱۹ روز) و کوتاه تر در تابستان (۲۵ ۸ روز) کثرت جمعیت قابل ملاحظه می باشد (۷). به همین دلیل حتی در زمستان های سرد نیز جمعیت یک کلنی در گیاه کلزا به نحو تعجب آور و باور نکردنی افزایش یافته و تکثیر شده و به سرعت محل های مجاور آلودگی را نیز آلوده می سازد.
نباید تصور کرد در شرایط سرد که کلزا حرکت در جهت رشد ندارد فعالیت شته ها قطع می شود آستانه فعالیت شته ها از آستانه حرکتی کلزا (میانگین تا ۵ درجه ) به مراتب پایین تر است از طرفی شته مومی چه به دلیل پوشش رویی خود یا عوامل دیگر، مقاوم به شرایط نامناسب طبیعی بوده و از ۱۴ درجه تا حدودی ۳۵+ درجه را تحمل می کند. این خصوصیات در اکثر مناطق کشور می تواند شرایط مناسب را برای بقای این حشره فراهم کند. حرارت بالای ۴۰ درجه سانتی گراد باعث مرگ حشره می شود به غیر از موضوع تغذیه، دلیل کاهش جمعیت در تابستان را می توان به این عامل نسبت داد. این شته ها حتی در فصل سرما در استان مرکزی شمالی کشور بطور دایم حالت زنده زایی دارد، در سایر مناطق کشت کلزا نیز می تواند تولید مثل به صورت پارتنوژنز (بکرزائی) باشد.
در یک بررسی تاریخ کاشت های زودتر از موعد توصیه شده یعنی ۱۰ شهریور و ۲۰ شهریور به مراتب از کشت های متعادل مورد توصیه اول مهر آلودگی شدیدتری نشان دادند و کشت ۲۰ مهر ماه در سال ۷۹ مطلقاً آلودگی طبیعی نداشت.