مقدمه :
کشاورزی یکی از عوامل مهم در تکامل علفهای هرز است عملیات کشاورزی با بازگرداندن توالی جوامع گیاهی را در مراحل اولیه ونابالغ آن نگه می دارند
جزء عمده پوشش گیاهی در این گونه جوامع آنهایی هستند که در کشاورزی نوین به علفهای هرز موسومند تعدادزیادی از علفهای هرز ازنواحی جغرافیایی مختلف به یک منطقه وارد شده اند ویا گونه های بومی فرصت طلبی هستند که بدنبال برخی دخالتهای بشر در اکوسیستمها ظاهر شده اند علفهای هرز بدون در نظر گرفتن مبدا آنها از اجزای ضروری اکوسیستمهای زراعی اند درک عمیق علفهای هرز در سیستمهای زراعی مستلزم وجود یک روش اکولوژیک برای شناسایی روابط بین علفهای هرز با محصولات زراعی ، دام ، خاک وانسان در سیستمهای زراعی است .
کنترل علفهای هرز معمولا بوسیله روشهای شیمیایی صورت می گیرد تاکنون متخصصهای اکولوژی صرفا نظاره گر وقایع بوده اند ولی مطالعات انجام شده اخیر در زمینه های مختلف از گیاه شناسی بومی تا آملر نگاری گیاهی نحوه نگرش به علفای هرز وروشهای کنترل آنها را دگرگون ساخته است .در مفهوم اکولوژیک علفهای هرز را می توان در حکم پیشگامان توالی ثانویه دانست .اکولوژی به مفهوم شناخت رابطه موجودات زنده با کلیه عوامل محیطی است عواملی که در اکولوژی مورد توجه می باشند شامل سه مورداست :
عوامل زنده که خود به گیاهان مانند (رقابت ، دخالت، بیماری ،توکسینها وازجمله اکلوپاتی ، تعریف کننده ها ، پارازیتیسم
commensalisms amenalism وسایر روابط گیاهان وفلور خاک) وجانوران مانند (حشرات ،گیاهخواران ، نون خاک واز همه مهمتر انسان)
عوامل آب وهوایی : نور وحرارت وآب وباد وخاک وجو
عوامل فیزیو گرافیک :که خود به دو دسته ادافیکی edaphic
(ph خاک ، حاصلخیزی بافت خاک مواد عالی وغیره ) وتوپو گرافیک – ارتفاع شیب جهت شیب وغیره تقسیم می شوند .
از دیدگاه تکاملی موفقیت را عموما به مفهوم تکامل تدریجی یک لاین ژنتیکی در طول زمان می دانند لذا تعداد افراد ظرفیت تولید مثل ووسعت ومحدوده زیستگاههای اشغالی ، بازتابی از موفقیت تکاملی هستند .لازمه درک ماهیت هرزه بودن علفهای هرز شناخت رمز موفقیت انها در اکوسیستمهای کشاورزی است .
موفقیت ترین علفهای هرز در کشاورزی اغلب آنهایی هستند که بیشترین مشکل را برای محصولات زراعی ایجادمیکنند در این ارتباط موفقیت را ممکن است با ایجاد سریع کلنی علف هرز درمحلهای شخم خورده ، دشواری حذف آن وافت عملکرد گیاهان زراعی سنجیده به طور کلی خصوصیات گیاهی که در توانایی ایحاد کلنی ورقابت دخالت دارند در بسیاری از علفهای هرز سنج بادامنه بسیار گسترده تری نسبت به انچه که در گیاهان زراعی معمولی وجود دارد به چشم می خورد
روشی که معمولا متخصصان اکولوژیکی برای ردک ارتباط موجودات زنده با محیط از اناستفاده می کنند مقاسیه استرتژیهای سازش پذیری است .
گیاهان با برقراری تعادل در تخصیص منابع وانرژی میان فرایندهای فیزیولوژیک واجزاء بیوماسی در کل چرخه زندگی خود با محیط سازش می یابند .
الگوهای اختصاص یا مجموعه خصوصیات که در طول دوره زندگی یک گیاه شکل می گیرند را می توان در حکم اینگونه استراتژیها دانست که در قابلیت بقاء وقدرت تولید مثل ونهایتا در موفقیت در یک محیط خاص تعیین کننده اند .
از مقبولترین تئوریها در مورد استرتژیهای تخصصی شدن در طول دوره تکامل انتخاب نوع r,k است موجودات نوع r برای ایجاد کلنی وتولید مثل در محیطهای بی ثبات سازش یافته اند موجودات تحت انتخاب k قابلا مراحل انتهایی تولید مثل در محیطهای با ثبات سازگار شده اند موجودات نوع k قابلا مراحل انتهایی توالی وموجودات نوع r مراحل ابتدایی را اشغال می کنند به نظر می رسد که علفهای هرز با موجودات انتخابی نوع r شباهت دارند . گرایم در مورد استراتژیهای سازگاری گیاهان فرضیه دیگری را ارائه نموده است که این فرضیه به شکل بهتری نقش محیط در موفقیت گیاهان را بیان می کند وی اعتقاد دارد که عوامل خارجی محدود کننده میزان بیوماس گیاهی در هر محیطی را می توان به دو دسته تقسیم کرد دسته اول تنشها یا پدیده هایی هستند که موجب محدودیت تولید می شوند ودسته دوم برهم خوردگیهایی هستند که در نتیجه وقایع طبیعی یا دخالت انسان بوجود می اید وبه صورت جزیی یا کلی سبب از بین رفتن بیوماس گیاهی می شود گرچه حد این دو عامل در میان زیستگاههای مختلف متغییر است اما با ترکیب حدود نهاییانها سه نوع زیستگاه وسه نوع استراتژی تکاملی سازگاری محتمل است
اساس پیشنهاد های برای تکامل سه استراتژی در گیاهان اوندی
شدت تنش
شدت مداخله کم زیاد
کم استراتژی رقابتی استراتژی تحمل تنش
زیاد استراتژی رودرال هیچگونه استراتژی ماندگار نیست
در محیطهای پر بازده وبدون مداخله منابع عمدتا توسط گونه های رقابت کننده تسخیر می شود این گونه ها در مراحل ابتدایی ومیانی توالی فراوانند گونه های متحمل تنش گیاهانی با طول عمر زیاد هستند که به شرایطی که از تولید محدودیت دارند سازگار شده اند واغلب مراحل انتهایی توالی را اشغال می نمایند رودرالها معمولا رستنیهایی با طول عمر کوتاه وقابلیت تولید بذر زیادند که ابتدایی ترین مراحل توالی را اشغال می کنند گرایم به منظور تشریح استراتژیهای ثانویه در زیستگاههای حد واسط در مقایسه با حدود نهایی مثلثی را ارائه نموده که گونه های رقابت کننده گونه های متحمل به تنش ورورالها در گوشه های این مثلث قرار دارند بقیه سطح مثلث با شرایط زیستگاههای منطبق است که درجات متفاوتی از این استراتژیهای نهایی را نشان میدهد بر اساس ازمون تعدادی از گونه ها به نظر می رسئ که بسیاری از علفهای هرز شامل گیاهان یک ساله ودو ساله وبرخی گیاهان چند ساله وهمچنین بسیاری از گیاهان زراعی دارای ویژگیهای مشترکی با هردوگونه رقابت کننده ورودرال هستندبنابراین می توانند به عنوان گونه های رودرال رقابتی دسته بندی شوند مشخصه این گونه گیاهان رشد اولیه سریع وتسخیر سریع منابع وتولید بذر فراوان است ازاین رواسترتژیهای سازش پذیری معمئل در میان علفهای هرز در درجه اول کسب خصوصیات گیاهی است که در موفقیت انها در اکوسیستمهای کشاورزی موثر هستند
مدل تشریح توازنهای مختلف میانی رقابت تنش و مداخلهدر پوشش گیاهی و محل استراتژیهای اولیه و ثانویه
IC درجه نسبی رقابت (_____)
IS درجه نسبی تنش (..........)
ID درجه نسبی مداخله (-----)
اکولوژی تهاجم علفهای هرز
هنگامی که گونه جدید به منطقه ای که از نظر زادآوری محیط مناسبی برای آن است ، وارد می وشد بروز تهاجمات بیولوژیکی امکان پذیر می شود تهاجمات بیولوژیکی از نظر دامنه پراکنش جغرافیایی ممکن است از تهاجمات برون منطقه ای که با گذر از اقیانوسها و رسیدن ب قاره ها وجزایر جدید صورت می گیرد تا تهاجمات متمرکز تر درون منطقه ای که در مکانهای جدید داخل یک منطقه اتفاق می افتد متغیر باشد .
پراکنش ممکن است از طریق عوامل پراکنش دهندهمختلفی صورت پذیر که در این میان انسان نقش مهمی در ارتباط با پراکنش علفهای هرز ایفا می کند .
پراکنش برون منطقه علفهای هرز با دخالت انسان و از طریق واردات عمدی یا سهوی بذر گیاهان زارعی آلوده به بذر علفهای هرز صورت می گیرد.
اکثر علف های هرز که به یک منطقه به صورت واردات عمدی آورده شده اند در منطقه بومی خود به عنوان گل زینتی به کار می رفتند مانند گونه های Linaria genisfolia و kocnia scoparia که از اروپا و اکسیا به عنوان گیاه زینتی به آمریکای شمالی وارد شده و در آنجا به علف هرز سمج مراتع غربی آمریکا تبدیل و پراکنده شد از این نوع گیاهان مثالهای زیادی را می توان زد مانند گونه های Tumarix که به عنوان گیاهان زینتیاز دنیای قدیم به قاره آمریکا آورده شدند و اکنون جزئی از علفهای هرز آبراهه های مراتع جنوب غربی ایالات متحده هستند.
اما علفهای هرز غالبا به صورت تصادفی و از طریق بذر گیاهان زارعی آلوده به علفهای هرز به ناحیه ای جدید وارد می شوند که این نحوه و رود و یک فرصت استثنایی را برای ایجاد کلنی فراهم می سازد زیرا بذر علفهای هرز همراه با بذر گیاه زراعی در یک بستر مناسب که دارای مقادیر کافی منابع لازم برای رشد گیاه کاشته می شود برای اثبات این مطلب چند نمونه اشاره می کنیم مثلا centaureu solstittalis و Acroptilon repens که در حال حاضر جزو علفهای هرز مراتع و زمین های زراعی غرب آمریکای شمالی هستند احتمالا از طریق بذورینچه آلوده به بذر این گونه ها از اوراسیا به آمریکا منتقل ش ده اند و همچنین sulsola australis که هم اکنون یک علف هرز سمج مرتعی در غرب آمریکای شمالی محسوب می شود احتمالا از طریق بذور آلوده کتان از اتحاد جماهیر شوروی (سابق)به این ناحیه آورده شده است.