دانلود مقاله آناتومی چشم

Word 224 KB 6452 69
مشخص نشده مشخص نشده علوم پزشکی - پیراپزشکی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • چشم : کره چشم نام خوبی است زیرا چشم انسان به واقع شبیه کره ای است که قطر آن 5/2 سانتی متر و وزن آن حدود 7گرم است.

    لایه ی خارجی کره چشم ، صلبیه است که از بافت رشته ای سفید رنگ و محکمی تشکیل شده است و این همان بخشی است که “سفیدی” چشم نامیده می شود.

    در بخش میانی جلوی چشم ، صلبیه شفاف می گردد و نور می تواند عبور کند.

    این بخش قرنیه نام دارد.

    قرنیه از پوشش ظریف ، حساس و شفافی به نام ملتحمه پوشیده شده است.

    ملتحمه آبگونه ای تولید می کند و با کمک غدد اشکی بخش جلوی چشم را تمیز و مرطوب نگه می دارد.

    در داخل صلبیه لایه نازکی به رنگ قرمز تیره است که مشیمه نام دارد.این لایه حاوی رگهای خونی است که لایه های مختلف چشم را تغذیه می کنند.

    مشمیه همچنین حاوی سلول های رنگدانه ای است که نور را جذب می کنند و از بازتابیدن آن روی لایه حساس به نور چشم جلوگیری می نمایند.

    لایه مشیمیه در جلوی چشم به عنبیه عضلانی مبدّل می شود.

    در وسط عنبیه حفره ای به نام مردمک وجود دارد که نور از میان آن به داخل چشم عبور می کند.

    درون مشیمیه لایه دیگری به نام شبکیه است.

    این لایه حاوی سلول هایی است که نور را دریافت و به پیامهای عصبی الکتریکی تبدیل می کنند.

    پیامها توسط اعصابی که از پشت چشم عبور می کنند به عصب بینایی که مغز می رود منتقل می شوند.

    در محلی که کلیه اعصاب از چشم خارج می شوند هیچ سلول شبکیه ای حساس به نوری وجود ندارد ، این ناحیه قادر به تشخیص نور نیست از این رو به آن نقطه کرو می گویند.

    کره چشم به دوحفره تقسیم میشود:حفره جلویی پشت قرنیه قراردارد وحاوی مایع زلال وشفافی به نام زلالیهاست.پشت این حفره،عنبیه است وبعد ازآن عدسی قراردارد.عدسی شفاف است ونور را روی شبکیه متمرکزمی کند.حفره پشت عدسی که حجم کره چشم راتشکیل می دهدحاوی جسم ژلاتینی شفافی به نام زجاجیه است.

    عنبیه و مردمک وقتی راجع به رنگ چشم افراد صحبت می کنیم درواقع به عنبیه که حفره سیاهی(مردمک)دروسط آن است اشاره می کنیم.عنبیه حاویسلولهایرنگدانه ای است که باعث میگرددچشم افرادرنگهای گوناگونیداشته باشد.چنین منحصربه فردهستند.رنگ چشم هیچ تاثیری دربهتردیدن ماندارد.وظیفه عنبیه رنگی تنظیم کردن میزان نوری است که به چشم وارد میشود.

    عنبیه این کاررابه وسیله دوگروه عضله انجام می دهد.یک گروه عضله عنبیه رابازمی کند وگروه دیگرسبب بسته شدن آن می شود.هنگامی که نورتغییرمیکندعضلات داخل عنبیه کشیده یاکوتاه می شوند واندازه مردمک راتغییرمی دهندتامیزان نوری راکه واردچشم می شود کنترل کنند.درنورکم،مردمک ممکن است تاعرض8 میلیمترگشادترشود تانور بیشتری به شبکیه برسد.درنورزیاد،مردمک ممکن است به اندازه نوک سنجاق ریزشود.

    عنبیه خودبه خودتغییرشکل می دهد.هنگامی که نورشدید واردچشم میشودوشبکیه آن رادریافت میکند،مردمک یکباره منقبض میشود.

    این یک واکنش حفاظتی غیرارادی است که مغزدرآن دخالت مستقیمی ندارد.زیرامغزممکن است به چیزهای دیگری شغول باشدوبنابراین واکنش راکمی به تاخیرمی اندازد.

    مردمک چشم انسان مثل بسیاری ازجانداران دیگرکه روزها مشغول فعالیت هستنددایره شکل است.مردمک درسایرجانوران به شکلهای متفاوتی است.مردمک چشم گربه به شکل شکاف عمودی است که برای شکارهای شبانه ممکن است بسیارپهن شود.

    عدسی پرتوهای نورکه واردچشم می شوند بایستی متمرکزیا «خم» شوند تا تصویرواضح ودقیقی راروی شبکیه به وجودآورند.بیشتراین تمرکزبه علت محدب بودن قرنیه ووجودزلالیه وزجاجیه است(وقتی به داخل استخری نگاه می کنیدپرتوهای نورشکسته می شوند).باوجوداین، تقریبا یک چهارم توانایی تمرکز، وتنظیم دقیق پرتوها،متعلق به عدسیاست.عدسی به کمک رباط ها بین قرنیه وشبکیه معلق است واین تارها به نوبه ی خودبه عضلات مژگانی متصل اند.

    عدسی به اندازه یک نخود فرنگی است ودرست پشت عنبیه قراردارد.

    عدسی جسم بسیارشفاف ورنگ آن زرد کم رنگ است ومانند لایه های پیازازلایه های سلول تشکیل شده است.شکل عدسی محدب الطرفین است،یعنی ضخامت وسط آن بیش ازضخامت نزدیک لبه های آن است.

    همچنین تحدب آن درقسمت جلوکمترازتحدبش درعقب است.

    اطراف عدسی راپوشش شفاف وقابل ارتجاعی می پوشاند.عدسی درون پوشش خودشبیه به کیسه پلاستیکی شفافی به نظرمی رسدکه ازماده ای ژله ای به رنگ زردکم رنگپرشده است.این پوشش به وسیله ی رباط های نخ مانند محکم از عضلات مژگانی که در اطراف عدسی وجود دارند معلق است.این پوشش بیشتر شبیه تور دایره شکلی است که در آکروبات از آن استفاده می کنند و به کمک تسمه های قابل ارتجاع در چهارچوب خود معلق است.

    عضلات مژگانی نیز به صلبیه،پوشش سفید و محکم چشم،متصل می شوند.

    برای تمرکز روی اشیا دور،عضلات مژگانی منبسط میشوند و صلبیه(که بوسیله فشار زجاجیه کشیده می شود)عدسی را به شکل نازک و مسطح در می آورد.هم چنین برای تمرکز روی اشیا نزدیک عضلات مژگانی منقبض و کوتاه می شوند.به این ترتیب عدسی از کشش صلبیه رها می گردد تا به سمت بیرون تحدب پیدا کند.به این ترتیب عدسی از کشش صلبیه رها می گردد تا به سمت بیرون تحدب پیدا کند.به این ترتیب عضلات مژگانی بایستی کار کنند تا بتوانیم اشیا نزدیک را بوضوح ببینیم و زمانی که آنها منبسط می شوند می توانیم اشیا دور را به دقت ببینیم.

    عدسی گاهی کدر می شود.

    این حالت آب مروارید نام دارد.

    در این شرایط، فرد مبتلا نمی تواند اشیا را بوضوح ببیند و ممکن است به عمل جراحی احتیاج پیدا کند.در یک نوع از عمل جراحی ، عدسی را کاملا بر می دارند؛ بیمار از آن به بعد می بایست از عینک مخصوصی استفاده کند.در این حالت،چشم دیگر قادر نیست فواصل دور و نزدیک را بوضوح ببیند، اما بهتر از این است که به هیچ وجه قادر به دیدن چیزی نباشد.

    نوع دیگری از عمل جراحی چنان است که ماده داخلی پوشش عدسی را خارج می کنند و ماده شفاف و ژله مانند مصنوعی را جانشین می سازند و بدین ترتیب عدسی باز هم می تواند روی اشیا تمرکز پیدا کند.

    عارضه ی آب مروارید که در آن عدسی کدر می شود گاهی باعث از دست رفتن بینایی می شود .

    آب مروارید بین افراد مسن عارضه شایعی است.

    اما این بیماری چشم ممکن است در نتیجه برخی از عفونت ها (حتی در نوزادان) یا بیماری های دیگری مانند مرض قند(دیابت) بوجود آید.

    چشم چگونه تمرکزپیدامی کند اگردرچشم ماعدسی وجودنداشت تانوررامتمرکزکند،نمی توانستیم أشیا را بوضوح ببینیم ودنیای پیرامونمان بسیارمتفاوت به نظرمیرسید.حیوانی که درچشمانش عدسی وجودندارد،محیط اطراف خودرا احتمالا به صورت لکه های مات ومبهمی ازنورو تاریکی می بینند.

    پرتو های نورهنگامی که ازچشم عبور می کنند به سمت هم خم می شوندوسرانجام باهم تلاقی می کنند.شرط دیدن تصویرواضح ودقیق این است که این نقطه ی تلاقی بایستی درست روی شبکیه بیفتد.اگر نقطه ای که پرتوها باهم تلاقی می کنندجلو یا عقب شبکیه بیفتد،تصویرمات ومبهم وغیردقیقی را می بینیم.این حالت دوربینی یا نزدیک بینی نامیده می شود.

    پرتوهای نورکه اجسام دوربه چشم می رسند تقریبا باهم موازی هستندوبه خمیدگی کمتری احتیاج دارند،اما پرتوهایی که ازاجسام نزدیک به نظرمی رسندازهم دور وبایستی بیشتر خمیده شوند.عدسی چشم خاصیت ارتجاعی دارد وقابل انعطاف است وشکل آن برای تمرکزپیداکردن روی أشیا دورونزدیک تغییر می کند.عدسی می تواند یکباره تغییر شکل دهد واین عمل تحت کنترل مغزاست.

    هنگامی که نگاهمان را از اجسام دوربرمی داریم وبه جسم نزدیک نگاه می کنیم،تصویرآن کمترازیک ثانیه مات می شودزیرا عضلات مژگانی برای اینکه منقبض شوند وعدسی راکاملا محدب کنند وقت لازم دارند.این واکنش انطباق نام دارد.

    این عمل معمولا آن قدرسریع انجام می شودکه به ندرت متوجه آن می شویم.هنگامی که ازفاصله ی دوربه أشیا نگاه می کنیم،عضلات مژگانی درحال انبساط هستند و صلبیه،عدسی را به حالت مسطح وکمترنیرومندش بازمی گرداند.اگرازنزدیک دارید چیزی را مطالعه می کنید یاکاری انجام می دهید بهتر این است هرچند مدت یکبار به نقاط دوردست نیز خیره شوید تاچشمهای شما استراحت کنند.

    نوزادان نمی توانند روی أشیا دور متمرکز شوند.مکانیسم تمرکز درچشم نوزاد به گونه ای است که اوتنها می تواند چیزهایی را به وضوح ببیند که حدود 20تا30 سانتیمتر ازاو فاصله دارند، یعنی تقریبا حدفاصل صورت مادر با بچه هنگام شیر خوردن.چشم دراوایل جوانی دربهترین شرایط انطباق قراردارد و توانایی اش با بالا رفتن سن کم می شودزیرا عدسی حالت ارتجاعی خود را از دست می دهد.

    عدسی چگونه تغییر شکل می دهد؟

    1-هنگامی که عضلات مژگانی اطراف عدسی منقبض می شوند،عدسی را از کشش رباطهای نگهدارنده اش رها می کنند وبه این ترتیب تحدب عدسی بیشتر می شود.

    2-هنگامی که عضلات مژگانی درحال استراحت هستند کشش رباطها عدسی را به حالت مسطح تری در می آورد.

    دید سه بعدی یک چشمتان را ببندید وبه جلو نگاه کنید،سپس آن را بازکنید و چشم دیگرتان را ببندید وبه این ترتیب در می یابید منظره ای که دربرابر شماست کمی تغییرمی کند و به نظرمی رسد اجسامی که درجلوقراردارند، مثلا چهار چوب یک پنجره ، روی اجسامی می پرندکه در زمینه قراردارند.چشمها درحدود 6سانتیمترازهم فاصله دارند بنابراین هریک از آنها تصویری ازجهان را باکمی اختلاف می بیند.مغز این تصاویر را باهم مقایسه می کند وفاصله ی أشیا را تشخیص می دهد.این عمل تا اندازه ای به تجربه وتا اندازه ای به زاویه ای که چشمها به خود می گیرند بستگی دارد.

    وقتی به جسمی نگاه می کنید ، چشمها زاویه ای به خود می گیرندکه بخش مهم تصویرروی ناحیه ی ویژه وحساسی از شبکیه به نام لکه ی زرد می افتد.در این ناحیه بیشترین اجزای هرچیز دیده می شود.هنگام نگاه کردن به جسمی که در فاصله ی دور قرار دارد، هرچشم مستقیما به جلونگاه می کند تا تصویر آن جسم روی لکه ی زرد بیفتد.دراین حالت تصویری که هرچشم ازشیء می بیند تقریبا با هم یکسان است.اما هنگامی که به جسمی ازنزدیک نگاه می کنید،چشمها بیشتر به سمت داخل متمایل می شوند وتصاویر آنها از شیء بسیارباهم متفاوت می گردند.مغز این درجه از نوسانهای داخلی را که تقارب نامیده می شود، در می یابد.هرچه جسم درفاصله ی نزدیکتری باشد،تقارب بیشتر انجام می گیرد.

    هنگامی که شیء رابرای اینکه واضح ببینید بیش ازاندازه به چشم نزدیک کنید چشم شما چپ می گردد.کودکان،که چشمهایشان به هم نزدیک است،می توانند تصاویر را ازفاصله ی5/7 سانتیمتر به وضوح ببینند.امابیشتر بزرگسالان أشیایی را که نزدیکتراز15سانتیمتراست مات وغیردقیق می بینند.انگشتانتان رادرفاصله ی 30سانتیمتری نگه دارید ودرحالی که به آن به دقت نگاه می کنید آن را به تدریج به چشمهایتان نزدیک کنید.وقتی کاملا نزدیک شد دوانگشت می بینید هر انگشت را با یک چشم.

    توانایی تشخیص فاصله به کمک دو چشم،دید دوچشمی یا دید سه بعدی نامیده می شود.دید سه بعدی به آنچه می بینیم عمق می بخشد وسبب می شود دستمان را به آسانی به طرف أشیا دراز کنیم وآنها را لمس کنیم وچیزها را با مهارت به کار ببریم.

    انسان در میان موجودات زنده بهترین دید سه بعدی را ندارد معهذا دید سه بعدی او نسبتا خوب است.این نوع دید احتمالا به موفقیت نوع بشرکمک کرده است،مثلا هنگام استفاده از ابزار آلات ما را یاری می دهد.

    دید سه بعدی تنها یکی از تنها یکی از جنبه های تشخیص فاصله است.راههای دیگر مانند قوانین کلی،توسط مغز یاد گرفته می شوند.یکی از این راهها پرسپکتیو(دورنمایی) است.به عنوان مثال ماشینی با اندازه ی ثابت،وقتی که در فاصله ی نزدیک قرار دارد وقتی درفاصله نزدیک قرار دارد بزرگ به نظر می رسد و وقتی که دور می شود کوچک به نظر می آید.راه دیگر،اختلاف منظر است و آن هنگامی است که سرخود را ازیک طرف به طرف دیگر می گردانیم،اجسام نزدیکتر از جلوی اجسامی که دورتر قراردارندحرکت می کنند.

    تیراندازان گاهی هنگام نشانه گیری هدف،برای اینکه فاصله نشانه را تشخیص دهند موقعیتشان را تغییر می دهند.راههای دیگری که توسط مغز تشخیص داده می شود شامل:نِزم (ابرنزدیک به زمین) درجلوی أشیایی که دورهستند وتارشدن رنگ أشیایی که دور می شوند.

    شبکیه شبکیه یکی ازشگفت انگیزترین بخشهای بدن انسان است.شبکیه صفحه شفافی ازبافت است وظاهری شبیه به یک فنجان گود دارد،ضخامتش فقط 1/0میلیمتر و اندازه اش حدود یک تمبر پست است.شبکیه منظره ی رنگی ازمحیط اطراف را با جزء یاتش به صورت متوالی ومتحرک نمایان می سازد.

    شبکیه از لایه های متعددی تشکیل شده است.خارجی ترین لایه ی آن بیش از 130میلیون سلول حساس به نور دارد که به سلولهای استوانه ای ومخروطی موسوم اند.هنگامی که نور با یکی از سلولهای استوانه ای یا مخروطی برخورد می کند، سلول،تکانه های عصبی را به شبکه ای از سلولهای عصبی به نام سلولهای دوقطبیمی فرستند،این سلولها نیز به نوبه خود با لایه ی دیگری از سلولها به نام سلولهای گرهی (نوعی سلول عصبی) ارتباط برقرار می کنند.

    هریک ازاین لایه ها داخل شبکیه قرار دارد ونور بایستی برای رسیدن به سلولهای استوانه ای و مخروطی ازمیان آنها عبورکند.این طرح کارآمد ویژه ای نیست.گرچه مغز به زودی یاد می گیرد از پس سایه ها که به وسیله ی سلولهای عصبی وهمچنین رگهای خونیبه درون شبکیه انداخته می شوند برآید.

    دانشمندان برای شناخت چگونگی طرز کار این لایه ها در ابتدای راه هستند.سلولهای استوانه ای ومخروطی،سلولهای دوقطبی،سلولهای گرهی و انواع دیگر سلولها فقط با «دریافت» تصویرمعینی به هم متصل می شوندتا پیامها را به عصب بینایی برسانند.

    گروهی ازسلولها به نقاط بسیارحساس هستند وگروهی دیگر دربرابر خطوط از خود واکنش نشان می دهند.بعضی ازسلولها به حرکت جسم دریک جهت پاسخ می دهند درحالی که سلولهای دیگربه حرکت درجهات مختلف عکس العمل نشان می دهند.همه ی این اعمال تقریبا دریک لحظه اتفاق می افتند.

    درنتیجه پیامها پیش اراینکه توسط عصب بینایی ازشبکیه خارج شوند،کملا دسته بندی شده وبه صورت رمز درمی آیند.درواقع فقط حدود800000 رشته تار عصبی ازچشم خارج می شوند.بنابراین میلیونها تکانه از سلولهای استوانه ای ومخروطی به میزان بیش از 99% تعدیل می یابند.

    شبکیه همچنین حاوی رگهای خونی است که ازآنها تغذیه می کند.

    اعصاب ورگهای خونی از قسمت پشت چشم خارج می شوند.دراین بخش هیچ سلول حساس به نور وجود ندارد واین نقطه به نقطه ی کورموسوم است.

    اگر چه تصویری که روی شبکیه تشکیل می شود وارونه وچپ وراست است (درست مثل دوربین) اما مغز سریعا تصویر را به صورت اولیه (مستقیم) برمی گرداند.

    شبکیه ازلایه های متعددی ازسلولها تشکیل شده است.شبکیه قادر است طی فرآیندی تصاویر منعکس شده روی سطح خود را پیش ازآنکه به مغز برسند،تغییر دهد.

    سلولهای استوانه ای ومخروطی حساس به نور پشت شبکیه قرار دارند.

    سلولهای استوانه ای ومخروطی سلولهای استوانه ای ومخروطی حساس به نور که درشبکیه موجودند بنابرشکل قسمت بالایی شان نام گذاری شده اند.سلولهای استوانه ای درنورضعیف به خوبی عمل می کنند وبه طریق سیاه وسفید «می بینند».اما سلولهای مخروطی فقط درنور زیاد سریعا عکس العمل نشان می دهند ومنظره راباجزئیات کامل و به طریقه رنگی «می بینند».

    درهرچشم حدود 125 میلیون سلول استوانه ای وجود دارد که قسمت اعظمشبکیه را می پوشانند.سلولهای استوانه ای نسبت به سلولهای مخروطی،حدود 100 برابربه نورحساس ترهستند.هرسلول استوانه ای حاوی میلیونها مولکول ازماده یشیمیایی حساس به نوری است که ارغوان بینایی نام دارد.هنگامی که نور به یک مولکول ارغوان بینایی برخورد می کند علامت الکتریکی ضعیفی تولید می شود.

    پرتوهای نور،سلولهای استوانه ای ومخروطی را برای تولید یک تکانه های عصبی تحریک می کنند.درهمان لحظه،‏‏‏‏‏ارغوان بینایی موجود درسلولهای استوانه ای سفید می شوند.

    تحریک سلولهای حساس به نورنسبت به شدت وضعف پرتوهای تابیده شده بربخشهای مختلف شبکیه مختلف است.

    علائم الکتریکی روی هم «انبار» می شوند تا به حدی برسندکه برای فرستادن پیام به سلولهای عصبی شبکیه کافی باشند.

    درطول روز به تدریج ازمقدارردپسین کاسته می شود.این کاهش در شب جبران می شود،ما این فرایند به ویتامین «آ» نیاز دارد.کمبود ویتامین «آ» دررژیم غذایی فرد به ضعف بینایی در نور کم منجرمی شود.(شب کوری).

    درهر چشم حدود هفت میلیون سلول مخروطی وجود دارد.سلولهای مخروطی کوتاه تر وضخیم تراز سلولهای استوانه ای هستندوواکنش انها به نور چهار برابر سریع تر است.

    سه نوع سلول مخروطی وجود دادردکه هریک حاوی رنگدانه ی بینایی متفاوتی است وبه پرتوها با طول موجهای مختلف واکنش نشان می دهند.دسته ی اول به طول موجهای بلند(رنگهای قرمز)،دسته دوم به طول موجهای متوسط(رنگهای زرد-سبز)ودسته ی سوم به طول موجهای کوتاه(رنگهای آبی-بنفش) واکنش نشان می دهند.

    درپشت شبکیه نزدیک به بخش مرکزی آن ناحیه بسیار حساسی به نام فرو رفتگی یا لکه ی زرد وجود داردکه عرض آن حدود 1میلیمتر است.دراین ناحیه دیگر ازسلولهای استوانه ای خبری نیست و سلولهای مخروطی ازحدمعمول باریکتر می شوند ونتگاتنگ یکدیگر قراردارند.هرسلول گرهی فقط به تعدادکمی از سلولهای مخروطی متصل می شود.هنگامی که مستقیمابه شئ نگاه می کنید،تصویرآن روی لکه ی زرد می افتد یعنی ناحیه ای که درآن بینایی دقیق،جزء به جزء ورنگی استوبه حرکت های سریع حساس است.اطلاعاتی که مغز ازلکه ی زرد دریافت می کندازاطلاعات به دست آمده ازتمام نقاط باقی مانده شبکیه بیشتر است.

    بیشتر سلولهای شبکیه،به جزدرلکه ی زرد،ازانواع سلولها ی استوانه ای هستند که300 سلول آن به یک سلول گرهی متصل می شوند.بینایی در این ناحیه زیاد دقیق نیست وبه طریقه ی «سیاه و سفید» است (سایه های خاکستری).

    راهها در مغز درپشت مغز،محلی موسوم به قشربینایی است که درآن اطلاعات رسیده ازچشمها بررسی، دسته بندی و تفسیر می شوند.

    عصب بینایی ازهرچشم به طور جداگانه به سمت قشربینایی نمی رود،بلکه این اعصاب ابتدا باهم دریک بخش مرکزی در مغز به نام کیاسمای بینایی جمع می شوند.

    در اینجا تارهای عصبی که سمت چپ تصویرهر چشم را حل می کنند ازتارهای عصبی حامل طرف راست تصویر جدا می شوند.

    سپس اعصاب حامل اطلاعات که از سمت چپ هردو چشم رسیده اند با هم جمع می شوند وراهشان را به سمت چپ قشربینایی ادامه می دهند.

    به همین ترتیب، پیامهایی که ازسمت راست هردوچشم گرفته می شوند به سمت راست قشر بینایی که درپشت مغز قرار دارد هدایت می شوند.

    با وجود این، هنوز مشخص نیست که قشر بینایی چگونه اطلاعات رسیده از چشمها را دسته بندی می کند.تحقیقات نشان داده است که بعضی از سلولهای عصبی قشر بینایی در برابر زوایای خطوط عکس العمل نشان می دهند حال آنکه سلولهای دیگر به وسیله ی تصویر متحرک فعال می شوند.

    به این ترتیب تصویرکامل، جزء به جزء ساخته می شود و با پیامهای قبلی مقایسه می گردد تا شناسایی انجام گیرد و معنی دارشود.

    محفوظات بینایی به یاد آورده می شوند و با تصویر موجود مقایسه می گردند.

    این یادآوری به عنوان نوعی «راه میان بر» برای شناسایی محسوب می شود.

    بیشترین فعالیت مغز در لایه ی سطحی چین خورده، به نام قشرانجام می شود.در قشر برای هرحسی از بدن ناحیه ی مخصوصی وجود دارد.ناحیه ی مربوط به بینایی که قشربینایی نامیده می شود در پشت مغز قرار دارد.سایی و تشخیص بعضی از الگوها ظاهرا در مغز انجام می شود، به عنوان مثال: نوزادان به برخی از الگوهای مهم مانند شکل صورت خیلی زود واکنش نشان می دهند.در تشکیل تصویر الگوهای پیچیده ای از پیامهای الکتریکی دخالت دارندکه از بین میلیونها سلول عصبی موجوددر قشرینایی میگذرند اما باید دانست که این عمل تمامما در کمتر از یک ثانیه اتفاق میافتد نوری که از سمت راست چشم می اید به سمت چپ شبکیه برخورد می کند این نور باعث تکانهای عصبی می شود که به سمت چپ مغز به قشر بینایی انتقال می یابند نوری که از سمت چپ چشم می اید به سمت راست قشر بینایی می رود نوری که از هر دو چشم وارد می شود بعد از اینکه در مغز با یکدیگر تلاقی می کنند مسیر جداگنه ای را طی می نمایند تا به قشر بینایی برسند.

    چشم چگونه حرکت می کند کره ی چشم درکاسه ی چشم مثل ساچمه ای درون بلبرینگ به آرامی حرکت می کند.

    اطراف کره ی چشم را لایه های چربی پوشانده است و مایع مخصوص باعث می شودکه حرکات آن به نرمی صورت گیرد.

    حرکات کره ی چشم به وسیله ی عصب بینایی که کوتاه و ضخیم است، محدود می شود.

    عصب بینایی پشت کره ی چشم قرار دارد و ازمیان حفره ای درون استخوان چشم می گذرد وبه مغز می رسد.

    کاسه ی چشم یا حدقه کاملا گرد نیست بلکه بیشتر مخروطی شکل است.

    لایه های چربی نواحی تیز پشت چشم را پرمی کنند وازعصب بینایی هنگامی که با هرحرکت چشم کشیده وخم می شود محافظت می کنند.

    شش عضله به دقت چشم راحرکت می دهند.

    هرعضله ازیک سمت به کاسه ی چشم و ازسمت دیگر به صلبیه (خارجی ترین لایه ی کره ی چشم) متصل است.

    بیشتر این عضلات به شکل تسمه ساده ای هستند اما عضله ای که بالای کره ی چشم را به سمت بینی می کشد مسیری متفاوت را دنبال می کند.

    این عضله پیش از اینکه دور کره ی چشم بپیچد وبه صلیبه متصل گردد، از پشت کاسه ی چشم ازمیان حلقه ای می گذرد که قرقره نامیده می شود و شبیه کابلی است که دور قرقره پیچیده شده است.

    مغز،حرکات چشم وتوام چشمها راکنترل می کند وتوجه آنها را به یک چیز واحد نگه می دارد.

    دیدن جسم متحرکی که با سرعت زیاد حرکت می کند، مانند ماشین مسابقه، به ثبت لحظه ی بسیارکوتاهی از موقعیت تصویر روی شبکیه نیاز مند است.

    همچنان که تصویر در سرتاسر شبکیه حرکت می کند، مغز به عضلات چشم دستور می دهد که به طور مداوم چشم را روی ماشین تنظیم نگه دارند تا تصویر روی لکه ی زرد باقی بماند.

    عضلات گردن نیز وارد عمل می شوند تا باگردش سر، چشم بتواند ماشین را دنبال کند.

    عضلات چشم (ماهیچه های چشم) شش عضله در چشم وجود دارند که حرکتهای چشم را کنترل میکنند: عضله ی مستقیم فوقانی چشم را به طرف بالا حرکت می دهد.

    عضله ی مایل فوقانی چشم را به سمت پایین وخارج حرکت می دهد.

    عضله ی مایل تحتاتی چشم را به طرف بالا و خارج حرکت می دهد.

    عضله ی مستقیم تحتاتی چشم را به طرف پایین حرکت می دهد.

    عضله ی مستقیم جانبی چشم را به طرف خارج حرکت می دهد.

    عضله ی مستقیم میانی چشم را به طرف داخل حرکت می دهد.

    چشم به کمک شش عضله ی متفاوت جهات مختلف می گردد.

    هرعضلهی چشم، مانند عضلات دیگر بدن، تنها قادر به کشیدن است و نمی تواند فشار واردکند.

    از این رو، شش عضله ی چشم به صورت سه جفت آرایش یافته اند.

    وقتی یک عضله از یک جفت کشیده می شود، عضله ی دیگر منبسط می شود.

    هرجفت ازعضلات، چشم را در دو جهت مخالف قرار می دهند.

    مشکلات چشم در بیماران مبتلا به دیابت دیابت چیست و انواع آن کدام است؟

    دیابت یا بیماری قند به علت ناتوانی بدن در تولید یا مصرف انسولین پدید می‏آید.

    انسولین ماده‏ای است که در بدن توسط لوزالمعده تولید می گردد و باعث می شود قند یا به عبارتی مهمترین منبع انرژی بدن مورد استفاده قرار گیرد.

    آیا دیابت روی بینایی اثر می گذارد؟

    اگر مبتلا به دیابت هستید، بدن شما از قند موجود نمی تواند بدرستی استفاده کند، در نتیجه غلظت قند خون افزایش می یابد.

    قند خون بالا می تواند سبب پیدایش تغییراتی در رگهای کوچک بدن شود.

    دیابت روی بینایی نیز اثر می گذارد و به آب مروارید (کاتاراکت)، آب سیاه (گلوکوم9 و از همه مهمتر از بین رفتن عروق داخل کره چشم می انجامد.

    رتینوپاتی دیابتی چیست؟

    رتینوپاتی یکی از عوارض دیابتی است که سبب تغییرات در عروق چشم می شود.

    شبکیه در واقع پرده انتهای چشم است که به زبان انگلیسی رتین نامیده می شود و قسمت اصلی چشم است، یعنی کارهایی که قسمت های مختلف چشم مثل عدسی، قرنیه و...

    انجام می دهند برای ایجاد یک تصویر دقیق و روشن روی شبکیه است تا اثر آن به مغز ارسال شود و ما بتوانیم ببینیم.

    آسیب به این قسمت سبب ایجاد رتینوپاتی می شود.

    ابتلا به این مشکل در بیماران دیابتی سبب نابینایی می گردد.

    اگر مبتلا به دیابت هستید به خاطر داشته باشید که روشهای تشخیصی و درمانی جدیدی برای تشخیص زودرس و درمان سریع مشکلات بینایی وجود دارد که می توان از پیشرفت ضایعات چشمی جلوگیری نمود.

    انواع رتینوپاتی دیابتی چیست؟

    • رتینوپاتی غیرپرولیفراتیو که در مراحل رتینوپاتی دیابتی دیده می شود.

    • رتینوپاتی پرولیفراتیو زمانی پدید می آید که عروق خونی جدید و کوچک روی سطح شبکیه رشد می کند.

    علامت های رتینوپاتی دیابتی چیست؟

    رتینوپاتی غیرپرولیفراتیو مرحله ای است که گاهی علائم خفیفی دارد و حتی ممکن است بدون علامت باشد ولی اگر نقطه حساس دید (ماکولا) درگیر شود، کاهش بینایی پدید خواهدآمد.

    زمانی که خونریزی اتفاق افتد، ممکن است دچار اختلال در دید یا حتی از بین رفتن دید شوید.

    رتینوپاتی پرولیفراتیو بدون درد است اما یک نوع شدید و جدی از بیماری است که باید به سرعت درمان گردد.

    حاملگی و فشار خون بالا ممکن است سبب تشدید رتینوپاتی شوند.

    رتینوپاتی دیابتی چگونه تشخیص داده می شود؟

    بهترین راه مقابله با رتینوپاتی دیابتی، معاینه پزشکی منظم توسط چشم پزشک می باشد زیرا رتینوپاتی ممکن است تا مدت ها بدون علامت باشد.

    لازم به ذکر است که این بیماری با درمان صحیح و به موقع بهبود می یابد.

    رتینوپاتی دیابتی چگونه درمان می شود؟

    درمان این عارضه با توجه به عوامل زیر است: الف- سن ب- تاریخچه پزشکی ج- شیوه زندگی د- میزان تخریب شبکیه چشم به هر حال باید به طور منظم توسط چشم پزشک معاینه صورت گیرد.

    رتینوپاتی چگونه درمان می شود؟

    روش‏های درمانی مختلفی برای رتینوپاتی دیابتی وجود دارد که به دو نوع آن اشاره می شود: 1- جراحی با لیزر یا لیزر درمانی 2- برداشتن زجاجیه (ویترکتومی) «خونریزی شبکیه» چیست؟

    مثل بقیه موارد اختلال شبکیه، تجربه هر شخصی از خونریزی متفاوت است.

    بعضی بیماران، آن را شبیه به مگس پران و برخی با اشکالی شبیه به تار عنکبوت توصیف می کنند.

    بعضی می گویند مثل این است که فرد از خلال یک پرده تاریک یا لکه های متراکم یا سیاهی های تکه ای که توسط یک هاله نازکتر احاطه شده اند نگاه می کند.

    خونریزی دردناک نیست ولی از دست دادن دید به ویژه اگر ناگهانی باشد، ترسناک و پریشان کننده است.

    گاهی شاید پیدایش سردرد یادردی در پشت چشم، هشدار دهنده بروز قریب الوقوع یک خونریزی باشد.

    اگر خونریزی به وقوع بپیوندد چه باید کرد؟

    اگر خونریزی به وقوع بپیوندد، با چشم پزشک خود تماس بگیرید تا در اولین فرصت شما را ببیند.

    اگر بینایی به طرز بدی دچار اشکال شده باشد، شاید از شما خواسته شود چند هفته صبر کنید تا خون در چشم شما جذب گردد.

    زمانی که چنین شد، چشم پزشک خواهد توانست منبع خونریزی را که نیاز به درمان دارد، ببیند.

    ممکن است به شما گفته شود که از بلند کردن و هل دادن چیزهای سنگین پس از یک حمله خونریزی خودداری کنید.

    از چشم پزشک خود بخواهید دستورهای خاص در مورد اینکه در این شرایط چه باید بکنید و چه نباید بکنید (مثلاٌ چه وقت می توانید دوباره ورزش کنید) را به شما بدهد.

    آیا راهی برای جلوگیری از خونریزی وجود دارد؟

    فعلاٌ خیر، اما لیزر درمانی به کنترل خونریزی هایی که به تازگی اتفاق افتاده اند کمک می کند.

    به علت اینکه دیابت عروق کوچک چشم را مبتلا می کند، رگهای ریز پرده شبکیه مسدود می شوند و در آن نقاط به علت نرسیدن خون، با خاصیت جبرانی رگهای جدیدی پدید می آید که این رگها سلولهای محافظ ندارند و وقتی خون وارد آنها میشود، به داخل حفره زجاجیه نشت پیدا می کند و ادامه این خونریزی ها در نهایت به کنده شدن شبکیه می انجامد.

    زمانی که لیزر درمانی موفقیت آمیز باشد خونریزی متوقف خواهد شد.

    متأسفانه خونریزی هم در حال استراحت و هم در غیراستراحت، می تواند اتفاق بیفتد.

    نقش فرد دیابتی در درمان اختلالات بینایی چیست؟

    با رعایت رژیم غذایی صحیح و توجه به مصرف درست و دقیق داروهای تجویز شده توسط پزشک، می توانید قند خون را کنترل کنید.

    همچنین باید از مصرف سیگار جداٌ بپرهیزید و فشار خون خود را در محدوده طبیعی نگه دارید.

    از دست دادن بینایی قابل پیشگیری است!

    رتینوپاتی دیابتی ممکن است بدون علامت باشد اما به خاطر داشته باشید: • تشخیص زودرس رتینوپاتی بهترین راه جلوگیری از بروز نابینایی است.

    • افراد دیابتی باید سالانه به چشم پزشک مراجعه کنند • با درمان به موقع می توان قبل از آسیب جدی به بینایی مشکل را برطرف نمود.

    در این رابطه درمان با لیزر کارآمدترین راه است.

    نکته مهم اینکه: با کنترل صحیح قند خون می توان از پیدایش مشکلات بینایی جلوگیری نمود.

    عدسی چشم ساختمان عدسی عدسی عضوی است محدب الطرفین ، قابل انعطاف، بدون رگ و شفاف با قطر 9 میلیمتر و ضخامت 4 میلیمتر که ما بین مایع زلالیه و زجاجیه چشم قرار دارد.

    و توسط زنولها به شیارهای بین جسم مژگانی اتصال دارد.

    عدسی فرد بالغ دارای سه بخش کپسول، پوشش جلویی و ماده عدسی است.

    کپسول غشای پایه قابل انعطاف و سختی است که کل عدسی را می‌پوشاند فقط سطح جلویی عدسی به وسیله پوشش مکعبی پوشانیده شده است.

    استوای عدسی، سلولهای مکعبی استوانه‌ای می‌شوند از حالت عمودی به حالت موازی با سطح عدسی در می‌آیند و رشته‌های عدسی را می‌سازند این رشته‌ها به شکل دوایر متحدالمرکز در پیرامون یک هسته مرکزی، عمود بر مردمک قرار می‌گیرند.

    رشته‌های پیر بدون هسته‌اند و رشته‌های جوان در استوای عدسی ساخته می‌شوند هر رشته یک منشور شش ضلعی بطول 7-10 میلیمتر است که تمامی قطر عدسی را طی می‌کنند.

    کپسول عدسی کمی از جدار مویرگ نفوذ‌پذیرتر است.

    عدسی حاوی 65% آب ، 35% پروتئین ، پتاسیم ، اسید اسکوربیک ، گلوتاتیون اکسید و احیاء و ...

    می‌باشد.

    عدسی بدون رگ و عصب است و مواد غذایی را از زلالیه می‌گیرد.

    سلولهای اپی‌تلیال استوانه‌ای عدسی در تمام عمر تکثیر می‌شوند و فیبرهای مسن‌تر به داخل هسته عدسی می‌روند.

    عمل عدسی در چشم عدسی (بعد از قرنیه) دومین قدرت چشم است.

    عدسی در پشت مردمک واقع شده است و عمل تطابق و متمرکز کردن نور بر روی شبکیه را انجام می‌دهد.

    در هنگام مطالعه، عدسی با تغییر انحنا خود این امکان را ایجاد می‌نماید که بتوانیم اجسام نزدیک را بخوبی ببینیم.

    این قابلیت از سن 45-40 سالگی به بعد، کاهش می‌یابد و بنابراین پیر چشمی عارض می‌گردد، بدین معنا که برای دید نزدیک و مطالعه نیاز به عینک جداگانه خواهد بود.

    هرگاه فردی به نزدیک نگاه می‌کند، انقباض عضله سیلیاری، کشش عدسی را کم می‌کند و لذا عدسی کروی‌تر شده و قدرت انکساری بیشتری پیدا می‌کند و تصویر جسم نزدیک را بر شبکیه می‌اندازد (عمل تطابق).

    در نگاه به دور عکس این حالت اتفاق می‌افتد.

    با پیر شدن و کاهش حالت ارتجاعی عدسی ، قدرت تطابق آن کاهش می‌یابد و فرد تار می‌بیند.

    بیماریهای عدسی چشم پیر چشمی با کاهش قدرت تطابق عدسی، باعث کاهش توانایی فرد در اجرای اعمال نزدیک می‌شود.

    آب مروارید یا کاتاراکت که یکی از شایعترین بیماریهای چشم می‌باشد بعلت کدر شدن عدسی چشم اتفاق می‌افتد.

    در آب مروارید، کدورت عدسی باعث تاری دید دور و نزدیک می‌شود.

    در رفتگی عدسی که با تاری دید شدید مشخص می‌شود.

    همچنین کاهش تطابق عدسی چشم می‌تواند باعث عیوب انکساری چشم (دوربینی، نزدیک بینی و ...) شود.

    آب سیاه چشم نوع مزمن زاویه باز آب‌ سیاه‌ چشم‌، نوع‌ مزمن‌ زاویه‌ باز عبارت‌ است‌ از یک‌ نوع‌ بیماری‌ مزمن‌ چشم‌ که‌ در آن‌ مایعی‌ که‌ به‌ طور طبیعی‌ به‌ چشم‌ وارد و از آن‌ خارج‌ می‌شود تدریجاً گیر می‌افتد.

    این‌ تجمع‌ مایع‌ در چشم‌ موجب‌ آسیب‌ رسیدن‌ به‌ عصب‌ بینایی‌ و درجاتی‌ از نابینایی‌ می‌شود.

    آب‌ سیاه‌ مزمن‌، برعکس‌ آب‌ سیاه‌ حاد، معمولاً درد ایجاد نمی‌کند.

    بیماری‌ آب‌ سیاه‌ مزمن‌ چشم‌ در تمام‌ سنین‌ می‌تواند به‌ وجود آید، اما در افراد بالای‌ ۴۰ سال‌ شایع‌تر است‌.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

آنوتومي چشم: آناتومي چشم را ابتدا با بررسي کاسه چشم (orbit) آغاز مي‌کنيم. کاسه‌هاي چشم بصورت دو حفره‌اند که حاوي کره‌هاي چشم، عضلات، عروق و اعصاب مربوط به دستگاه اشکي، همراه با مقدار متغيري بافت چربي نرم مي‌باشند. حفره کاسه چشم شبيه هرمي چ

کره چشم نام خوبی است زیرا چشم انسان به واقع شبیه کره ای است که قطر آن 5/2 سانتی متر و وزن آن حدود 7گرم است. لایه ی خارجی کره چشم ، صلبیه است که از بافت رشته ای سفید رنگ و محکمی تشکیل شده است و این همان بخشی است که “سفیدی” چشم نامیده می شود. در بخش میانی جلوی چشم ، صلبیه شفاف می گردد و نور می تواند عبور کند. این بخش قرنیه نام دارد. قرنیه از پوشش ظریف ، حساس و شفافی به نام ملتحمه ...

بهداشت فردی علاوه برآنکه سهم قابل توجهی در سلامتی انسان ها دارد،بخش مهمی ازعلم پیشگیری ودرمان را تشکیل می دهد. در بهداشت فردی مسئولیت بهداشتی هرفرد به عهده خوداو خواهد بود وهرکس بارعاتیت آن خواهد توانست از لحاظ جسمی و روحی در وضع مناسبی قرارگیرد ووظیفه ای راکه نسبت به خود وافراد خانواده وجامعه دارد به خوبی انجام دهد. پوست وضمائم آن: ساختمان پوست از سه لایه تشکیل شده است: اپیدرم ...

کره چشم نام خوبي است زيرا چشم انسان به واقع شبيه کره اي است که قطر آن 5/2 سانتي متر و وزن آن حدود 7گرم است. لايه ي خارجي کره چشم ، صلبيه است که از بافت رشته اي سفيد رنگ و محکمي تشکيل شده است و اين همان بخشي است که “سفيدي” چشم ناميده مي شود. در بخش م

کار اصلی چشم آن است که نورهایی را که از خارج دریافت می کند طوری روی پرده شبکیه متمرکز کند که تصویر دقیقی از شیء مورد نظر روی پرده شبکیه ایجاد شود. شبکیه این تصاویر را به صورت پیام های عصبی به مغز ارسال می کند و این پیام ها در مغز تفسیر می شوند. بنابراین برای واضح دیدن، قبل از هرچیز لازم است که نور به طور دقیق روی پرده شبکیه متمرکز شود. ساختمان چشم شبیه یک کره است. در قسمت جلوی ...

گلوکوم (آب سیاه) گلوکوم یا آب سیاه بیماری است که می تواند سبب آسیب عصب بینایی و در نتیجه کوری شود. این بیماری در آغاز هیچ علامتی ندارد ولی می تواند در طول چند سال سبب کاهش بینایی و نهایتاٌ کوری شود. درمان زودرس می تواند مانع پیشرفت بیماری و کاهش دید بیمار گردد. عصب بینایی: عصب بینایی از بیش از یک میلیون رشته عصبی تشکیل شده است که بصورت دسته ای از رشته ها گرد هم آمده اند. این عصب ...

ویژگی چشم : چشم های ما اعضای حسی بسیار مهمی هستند، این عضو اطلاعات مربوط به دنیای اطراف ما را دریافت می کنند و به مغز می فرستد. در مغز اطلاعات پردازش می شود و همه ی تصاویری را که می توانیم ببینیم ایجاد می کند. کره ی چشم کره ای است که اندکی از آن بیرون زده است. فقط عنبیه، مردمک و قرینه قابل رویت هستند. ماهیچه های چشم آنرا در جای خود نگه داشته و حرکات آنرا کنترل می کنند. قرینه : ...

قرن بيستم ميلادي را مي توان قرن پيشرفتهاي شگفت انگيز در علم فيزيک دانست بسياري از اکتشافات و اختراعات علمي در زمان پيدايش به هيچ وجه به نظر نمي رسيد که روزي بصورتي گسترده در ساير علوم کاربردهاي روزمره بيابند از جمله اين اکتشافات ،‌ اشعه ليزر است . ا

عدسي چشمCrystalin Lens تعريف چَشم: چَشم يا چِشم عضو بارز اولين حس از حواس پنجگانه يعني بينايي است. در زبان پهلوي هم اين واژه به همين گونه به کار مي‌رفته‌است. انواع گوناگوني از اندام‌هاي حساس به نور در موجودات زنده يافت مي‌شود. ساده‌ترين انواع

با وجود اهمیت دید چشم، بیشتر مردم نسبت به این مسئله بی توجه هستند. کوری و آسیب های چشمی مسئله ای ساده نیست. در ایالات متحده آمریکا، 300.000 فرد کور هستند و 1.1 میلیون فرد هم از خرابی ها و آسیب های چشمی در رنج و عذاب اند. حال اگر همه جهان را در نظر بگیرید، مطمئناً به عددی بسیار بزرگتر خواهید رسید: تقریباً 25 میلیون کور و 83 میلیون دچار ناراحتی ها و بیماری های چشمی هستند. می ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول