پیشگفتار
به حکم وظیفه جهت ارائه تحقیق به موضوعات مخلتفی فکر کردم ولی خوشبختانه در نهایت حکم وظیفه جای خود را به حکم علاقه داد و بیش از همه سه موضوع نظرم را به خود جلب کرد – جمع آوری اطلاعات در مورد پرورش و نگداری گلهایی که قدمت داشته و از کودکی علاقه زیادی به آنها داشتم.
مبارزه بیولوژیکی با آفات کشاورزی
احیای کویر
در رابطه با موضوع اول جز در چند مورد مطالب زیادی نیافتم.
در مورد موضوع دوم هیچ چیز نیافتم
در رابطه با موضوع آخر موفق به یافتن مطالبی در سایت های اینترنتی و چند کتاب البته نه چندان جدید شدم که خوشبختانه از نظر نحوه نگارش و ارائه مطالب بسیار خوب و حتی به کتب جدید نیز ارجحیت داشتند. بنابراین حین موضوع را اصل قرار داده و به جمع آوری اطلاعات در این زمینه پرداختم. البته چون به مطالب جامعتری دست یافتم احیا( عمران) کویر را بخشی از تحقیق قرار داده و« خاک و ما» را جهت عنوان کلی درنظر گرفتن که شامل دو بخش« خاک را دریابیم» و« عمران کویر، شور شیرین» می باشد. امیدوارم که مورد تأئید استاد گرامی نیز قرار گیرد.
بخش اول
خاک
را
دریابیم
آغازه
زمین که خود به ظاهر جماد و بی جان می نماید پناهگاه موجودات زنده و منشأ رویش و بالندکی و بستر و زیست گاه امن گیاهان و جانوران و انسان بوده و از آنچه را که در اختیار داشته و دارد به موقع و به اندازه و با کمال سخاوت به هر خواهنده ای هدیه کرده و می کند.
و اما انسان!
با کمال تأسف باید گفت که انسان امروزی در مقابل دریافت تمامی هدایای بی دریغ زمین که خود شعاعی از لطف و رحمت پروردگارند، جز فقر و نابودی ارمغانی برای آن نداشته و باخودخواهی، کوته نظری، لحظه نگری و بی توجهی به چشم انداز دور عملکرد غیر عادلانه و غیرمنطقی خود نه تنها داشته های زمین را به نابودی کشانده بلکه عدم سلامت جهانی را نیز در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و بهداشتی عاید بشر کرده است. والحق نیز اندیشیدن به منافع آنی و نادیده گرفتن عواقب آن در ر درازمدت نتیجه ای جز این نباید داشته باشد. پس بیائیم همه با هم دست به سوی آن یکتای لطیف بلندکرده و از او بخواهیم که انسان را از این همه خودخواهی و لحظه اندیشی نجات داده و او را بیش از پیش متوجه روح لطیف ولی خفته و غبارگرفته خویش گرداند تا شاید با خود و سرشت خود و با طبیعت پیرامون جز این باشد که هست.
به امید آن روز
(1)
شناخت خاک
خاک این گنجینه حیات؛ نزد انسان به ودیعه گذاشته شده است. البته ودیعه ای با حق استفاده از طرف خاک مالک حقیقی. پس انسان نه تنها به عنوان یک امانتدار موظف به حفظ آن است بلکه باید تلاش کند تا بهتر از آنچه که پیشنیان تحویل گرفته، به آیندگان تحویل دهد.
لازمه حفظ و حفاظت از خاک شناخت آن در جنبه های مختلف تشکیل، حاصلخیزی، کاهش حاصلخیزی، آلودگی ها و عوامل مثبت و منفی مؤثر در آن می باشد و این شناخت در نهایت باید منجر به ارائه راهکار هائی مناسب جهت تقویت عوامل مثبت و سازنده و تضعیف و دفع عوامل منفی و مخرب گردد.
شناخت خاک
خاک سطحی ترین قسمت پوسته جامد زمین است که به صورت لایه نازکی سنگهای زیرین را پوشانده است.
ضخامت این لایه در شرایط مختلف معمولاً از(2-5/0) متر متغیر بود و در مواردی به کمتر از 5/0 متر هم می رسد.
قشر خاک بین آتمسفر یعنی پوشش هوایی زمین و بخش سخت و تخریب نشده زمین یعنی لیتوسفر قرار دارد. این لایه علیرغم ضخامت بسیار ناچیز خود در مقایسه با سایر لایه ها، منبع تولید و درآمد و محل زندگی موجودات زنده بوده و اساس تمدن مادی است.
خاک حاوی مواد معدنی( ریگ، شن، ماسه و رس) و مواد آلی( بقایای گیاهی و جانوری) و آب وهوا می باشد.
حال ببینیم که خاک چگونه تشکیل شده و در تعامل با عوامل گوناگون چه وضعیتی پیدا می کند.
لایه ها و محیط های تشکیل دهنده خاک و یا مرتبط با آن عبارتند از:
آتمسفر : (هوا و آب نزولات جوی)
لیتوسفر: سنگهای تحخریب نشده
بیوسفر: گیاهان و جانوران و موجودات ذره بینی
مجموع محیط ها یا لایه های فوق پدوسفر یعنی محیط واقعی خاک را تشکیل می دهند.
خلاصه اینکه خاک از مواد و قسمت های مختلفی تشکیل شده و تحت تأثیر عناصر آنها در حال تغییر و تکامل دائمی است. البته تغییرات با هدف رسیدن به نقطه و یا شکل خاصی صورت نمی گیرد، بلکه مداوم بوده و به منظور برقراری توازن و تعادل بین تخریب و تشکیل صورت گرفته و پیوسته تکرار می شود.
بعنوان مثال در اثر عواملی موادی مانند آهن، آلومینیوم، رس و ماده هوموسی که از اجزاء خاک هستند پدید می آیند. ولی این مواد به همین شکل و صورت ثابت در زمین باقی نمی مانند بلکه آنها نیز علاوه بر کاربردهای اولیه تغییر وتحول یافته یا روی خاک انباشته شده یا به زیر خاک انتقال می یابند و با تخریب و تجزیه مود جدیدی را بوجود می آورند.
بنابراین خاک برخلاف سنگ یک ماده کامل و تمام شده نیست بلکه پیوسته تغییر وتکامل یافته وطبق اصول و قواعد صحیح خود را با تغییرات داخلی و خارجی تطبیق داده وهرگز به سکون نمی رسد.
عوامل گوناگون محیطی و تأثیر آنها در تحول و تشکیل خاک
محیط و خاک دو جزء لاینفک بوده و پیوسته در حال تأثیر و تأثرند. هر یک از لایه های متشکله خاک با عوامل خاص خود خاک را تحت تأثیر قرار داده و موجب تغییراتی در آن می گردند. این عوامل عبارتند از:
الف: عناصر آب وهوایی
ب: موجودات زده
ج: نوع سنگها
د: آب اضافی
ه: ناهمواریها
و: انسان
ز: زمان
عوامل فوق ضمن تأثیرگذاری بر خاک بر یکدیگر نیز مؤثر واقع می شوند. مانند تأثیر نوع سنگها و لایه ها در میزان نفوذ آب و یا تجمع آب اضافی در زمین و یا تأثیر آب وهوا در پیدایش نوع خاصی از موجودات زنده و .....
الف:عناصر آب وهوایی
عناصر آب وهوایی عبارتند از:
1- رطوبت:
تغییرات فیزیکی وشیمیایی خاک پیوسته تابع رطوبت و آب ناشی از نزولات جوی است. بگونه ای که افزایش نزولات سبب تسریع در تغییر شکل مواد آلی و معدنی شده و کاهش شدید آن سبب کندی یا عدم تشکیل خاک می گردد، و همچنین افزایش و کاهش شدید دما. مثلاً در بیابانهای خیلی خشک و در قطبها خاک تشکیل نمی شود. زیرا در بیابانها به عللی از جمله خشکی فوق العاده و در قطب ها به دلیل سرمای شدید گیاه نمی روید و در نتیجه هوموس تشکیل نشده و تخریب شیمیایی نیز صورت نمی گیرد.
افزایش و کاهش رطوبت تنها تابع میزان بارندگی نبوده و به نوع و پراکندگی و فصل ریزش آنها نیز بستگی دارد. ضمن اینکه سایر عوامل نیز به نوبه خود تأثیرگذار هستند.
2- دما
دما نیز از عوامل مؤثر در خاک می باشد. این عامل در شرایط مختلف زمانی و مکانی تأثیرات متفاوتی از خود بجا می گذارد. بعنوان مثال در آب وهوای اقیانوسی خاک یخ نمی زند و امکان شستشوی خاک در تمام سال وجود دارد ولی در آب وهوای خشک با زمستان سخت خاک معمولاً تا عمق زیادی یخ زده و در طول این مدت شستشو و تجمع مواد در خاک اتفاق نمی افتد. یعنی با یک عامل واحد الزاماً، تغییر یکسان و مشابهی را بدنبال نخواهد داشت بلکه نوع این تأثیر و تغییر بسته به شرایط و موقعیت متفاوت خواهد بود.
3- باد
باد سبب خشکی و خشکی سبب عدم تشکیل خاک می گردد. زیرا در این شرایط پوشش گیاهی تنگ و ضعیف شده و نیروی مقاومت خاک در مقابل باد کاهش می یابد در نتیجه موجبات کنده شدن خاک توسط باد و تشکیل ماسه بادی فراهم گشته و فرآیند تشکیل خاک ضعیف می گردد.
ب: موجودات زنده
گیاهان
گیاهان خاک را در مقابل فرسایش ناشی از تأثیرات باد، باران و تابش شدید خورشید محافظت می کنند.