تکثیر غیر جنسی در رابطه با اصلاح با جهش
پرتوتابی پیازها، ریزوم ها، قلمه گیاه، پیوندها و قسمتهای دیگر گیاه یا تمام گیاهان دارای جوانه با رأسهای چند سلولی که از تعدادی از لایه های سلولی نسبتاً مستقل تشکیل شده است، بطور خودکار به سمت تشکیل شمیر راهنمایی می کند. پرتوتابی جوانه های شمیرهای مری کلینال در بخش کوچک تولید می کنند. و شانس بهبود جهشهای القا شده از اینها نسبتا پائین هستند. این مانع اصلی در اصلاح بطریق جهش است، بویژه در گونه هایی که از نظر رشد شناسی مرحله جوان جوانه زنی که پرتوتابی شده باشد وجود ندارد.
موقعیت ایده ال برای یک گیاه یا قسمتی آن اینست که از یک سلول در محیط این دیترو یا این ویوو یا از یک یا تعدادی از سلولهای دفتری رویشی از سلول جهش یافته، منشا گرفته باشد. در این حالت تشکیل شمیر اجتناب می شود.
تشکیل جوانه های نایی از یک سلول: جنبه های عمومی
یک روش مهم برای اصلاحگردهای گیاهان تجاری تکنیک جوانه نابجا است که وادار به استفاده از جوانه های نابجا می کند مثل تجزیه برگها، سرانجام ممکن است تنها از یک سلول منشا بگیرند و اغلب از منشا اپیدر می باشند.
جوانه های نای بطور اختصاصی بوسیله سلولهای قسمت پائین برگچه از یک انتهای برشی تشکیل می شوند. آنچنانکه در سایر گیاهان نیز اینچنین یافت شده مانند دندروفیت.
- در آزمایشات با سنیت پائولن و گونه های دیگر، انتهای 5 میلیمتر برگچه همیشه بعد از تکمیل پرتوتابی و قبل از کاشت قطع می شد.
در این حالت سلولهای اپیدرمی بالاتر از برگچه قرار داشتند که قبلا تحریک به تقسیم نشده اند، برای تقسیم فعال می شدند. در نتیجه، همه سلولهای اپیدرمی تحت تیمار پرتوتابی در حالت استمرامت و بدون تقسیم در فاز توسعه یعنی G1 یا G2 سیکل سلولی میتوز قرار گرفتند.
یک پدیده مهم این حقیقت است که اکثریت فشار جهشهای نایی ایجاد می شود در سنیت پائوین ، آشیمنز، استرپتوکارپوس، کالانچو بگوین و سایر گونه ها که قوی و غیر شمریک بودند مشاهده شدند.
عموماً درصد کمی از جهشها ممکن است شیمریک باشند. این می تواند بوسیله جهشهای خود بخودی یا بوسیله ناپایداری ژنتیکی در طول جوانه زنی نایی در راس بیان شود.
برخی از شیمرهاکه در آزمایشات بارز این جوانه های نایی استفاده شدند، بطور مناسب تولید نمی شوند.
مثلا گل پین بنفشه آفریقایی بوسیله لینبرگ و دراکنبورد (1985) استفاده شد. شیمرهای دیگر اگرچه توانستند ازدیاد یابند مثل کشت گیاهچه والنیا که بوسیله ایردوم توصیف شد.
خیلی از گیاهان بوسیله انواع مختلف تشکیل گیاهچه های نایی روی برگها می توانند زیاد شوند. (1968) Broertjes بیش از 350 تا از این سمونه ها را لیست کردند که متعلق به خانواده های مختلف گیاهان هستند که در نوشتجات ثبت می شوند. گونه های متعلق به خانواده های گیاهان مختلف اگرچه خیلی ها لیست شده اند شامل تعدادی از گونه های از خانواده های گیاهان که از نظر اقتصادی اهمیت دارند. مانند گرامینه ها یعنی غلات و خانواده سولاتاسه مانند گوجه و سیب زمینی.
Broertijes و Leffering از نظر فیزیولوژیکی برگهای مسن را مقایسه کردند، برگهای کاملاً رشد کرده و برگهای جوان کالانچو. اگرچه همه برگها بسهولت ریشه کردند، برگهای جوان گیاهچه های نایی تولید کردند در انتهای برگچه که زودتر از برگهای مسن و بیشتر از آنها بود. در کریسانتموم بیشتر جوانه ها تشکیل شده روی گالوسها یا قسمتهای بالایی ریشه ها یا در انتهای برگچه در روشنی تر از تاریکی.
در استرپتوکارپوس، اگرچه گیاهان مسن بیشتر تولید شدند اما گیاهچه های کوچکتر در مقایسه با برگهای جوان (براون 1971) داشتند. برگهای کالانچو بندرت گیاهچه ها را تولید کردند موقعی که برگچه بریده شد.
اندازه برگ نیز مانند قسمتی از برگ یک فاکتور مهم برای تعدادی از جوانه های نابجای تشکیل یافته در تک لپه ایها، است.
در اورنیتوگالوم برگهای تقریباً 20 سانتی متری از نظر طول با برگهای بالا مقایسه شدند. انتهای برگ و قطعات میانی برگ که همه تقریبا 10 سانتی متر طول داشتند. همه برگها دو مرتبه مانند تعدادی از جوانه های نایی از هر یک از قطعات برگ تولید شدند.
قسمتهای پایانی کمترین تعداد جوانه های کوچک تولید کرد اما آنها بزرگتر تولید کردند.
تشکیل جوانه نابجاروی پیازها:
در لیلیوم جهشهای قوی را بوسیله پرتوتابی پیاز می توان بدست آورد. بعد از اندازه گیری پیازها یا حتی بهتر از آن برای اندازه گیری بعد از پرتوتابی پیازها.
از آنجائیکه افزایش کلونی جهشهای انتخاب شده بویژه در طول سالهای اخیر کند است، آن تقریباً 5 سال زمان می برد قبل از اینکه گیاهان به حد کافی در دسترس باشند و آزمایش کافی جهشها انجام شود برای قضاوت در بهره برداری تجاری از جهش.
پیازچه های نایی از بعضی دیگر از گیاهان پیازی بدست می آیند، یک روش نشتی افزایش رویشی برای برای مثال سنبل می باشد. نتایج مقدماتی با آماریلیز نشان می دهد که ظاهراً جهشهای قوی روی قطعات متعادل پیازهای پرتوتابی شده تولید می شوند اما یک درصد معین نیز از شمیرها مشاهده نشدند.
اهمیت اصلاح بطریه جهش:
یک اثبات متقاعد کننده از ارزش تکنیک جوانه نایی برای اصلاح بطریقه جهش در گیاهان تزئینی افزایش یافته به طریق روش در استرپتوکارپوس یافت شده است.
نصف برگهای پرتوتاب یا تیمار شده بوسیله کلی بین بطور آشکار یک درصد زیادی از جهشها یا پلی پلوئید را به ترتیب تولید کردند. تقریبا 95% جهشهای نانی بعد از پرتوتابی با دوز مطلوب کم تولید شدند بودند. بعد از تیمار نصف برگها برای تشخیص بار با کلشی بین بالای 30% از گیاهچه ها تتراپلوئیدهای سیتوشمیری بودند. در کل 875 جهش بدست آورده شد، پنج تا بطور تجاری در مدت سه سال فروخته شد در شروع آزمایش، نتایج مشابهی در آشی متر یافت شد.
اگرچه جهشهای کمتری از استرتپوکارپوس تولید شدند، پرتوتابی برگها پائول آرنولد اشعه x، با دوز 30Gy یک تعداد از جهشهای قوی تولید شدند. کمی بیشتر از سه سال از پرتوتابی، چندین بطور تجاری بهره برداری شد. مثلا اسپرینگ تایم و ارلی آرنولد، هر دو که با گل تقریبا سه هفته زودتر از پائول آرنولد و سایر جهشها بودند.
صدها جهش قوی در سیب زمینی شیرین بوسیله پرتوتابی از برگها تولید شده است. چندین تا از آنها با به ضخامت مختلف نسبت داده شدند. مانند مواد خشک و ظرفیت پروتئین رنگ میوه و پوست (B، کاروتن) از ریشه های غده ها، نوع گیاه و عملکرد.
در گلوین نیز صدها جهش قوی بوسیله پرتوتابی برگهای تجرید شده از تعداد کمی هیبریدهای تریپگوئید بدست آمد.
پیرومیا نیز می تواند براحتی از برگهای تجزیه شده افزایش یابد. (Brulfert,Bigo 1968).
برگهای تجزیه شده چندین غشاء از خانواده لیلیوم مانند هیانتیوس، موسکاری، و اسکیلا بسهولت پیازچه های نایی تولید می کنند. اگر حتی گل دهی در دز مطلوب اشعه x، فرکانس جهش در این گونه ها خیلی کم است، همانند یک نتیجه از هیروزیگوسیتی محدود آنها.
در لیلیوم صدها جهش قوی بعد از پرتوتابی پیازها فوراً بعد از اندازه گیری بدست آمده است، یا بعد از پرتوبابی پیازها دقیقا قبل از اندازه گیری. چندین جهش احتمالی کاتتراپلوئیدها برای تستهای بیشتر ازدیاد یافته اند.
تکنیک جوانه نایی در یک آزمایش در نیکوتیاناآلاتا به کار رفت. جهش های قوی بدست آمدند، دوباره بعد از پرتوتابی برگهای تجزیه شده، با استفاده از این روش جهش فردی از کلونهای خود سازگاری بدست آورده شدند، که بوسیلۀ برخی از زمینه های ژنتیکی همانند موجودی گیاه نامگذاری شدند و در نتیجه از اثرات اینبرودینگ جدا بودند.