سازمان
در صنعت روستایی بافندگی به منظور فروش صورت می گیرد .داشتن ماشین بافندگی امتیاز بارز وآشکار دارد:بافندگی در هر زمانی امکان پذیر می باشد و همزمان می توان چشم از بچه ها برنداشت و مراقب آنها بود.داشتن شغل پاره وقت برای زنان به منظور افزایش در آمد خانواده سود مند است.مواد خام بافندگی ازطریق مختلف تهیه می شود.ممکن است خانواده دارای گوسفند باشد و مواد خام خود را از طریق دام خود تهیه کند،یا اینکه ممکن است از همسایگان خود و در آخر از بازار تهیه کننده پشمی که از بازار تهیه می شود به لحاظ کیفیت پشم خوبی نیست و اغلب (پشم پوستی )است که قبل از بافندگی از هم جدا می شود.پشم وهزینه رنگرزی آنها مستلزم هزینه زیادی است که از عهده روستاییان فقیر بر نمی آید.مخصوصا زمانیکه سه ماه بیشتر برای کامل کردن فرش وفروش آن به تاجر جهت گرفتن پول طول می کشد بافنده به جای اینکه مواد خام خود را از بازار خریداری کند نخ رنگ شده را از طرف قرار داد خود می گیرد که بابت ارسال و مراسلات فرش کامل شده به بافنده پول می پردازد.این شیوه از نیمه دوم قرن 19در ایران رواج پیداه کرده اما پیشینه دیرینه تری در ترکیه دارد.این شیوه باعث می شود که طرف قرار دارد(باسفارش دهنده)بامشخص کردن سایز،رنگ،تناسب والگو تاثیر مستقیمی در نوع کیفیت فرش داشته باشد.بنابراین در کنترل کیفیت چندان موثر نیست. به این ترتیب صنعت بافندگی به طور محسوس و قابل توجهی با کارخانه های تولیدی تفاوت دارد.کارخانه هایی که کنترل کیفیت عامل مهمی در موفقیت تجارت محسوب می شود.
این شیوه در صنعت بافندگی نسبتاً به تقاضای بازار کار پاسخگوست. زمانیکه صنعت در حال رونق باشد ماشینهای بیشتری به کار گرفته می شود .بافنده همیشه در جستجوی ایده جدیدی است.الگویهای موفق کپی برداری یاد گرفته می شود و الگوی جدید نیز آزمایش می شوند وگاهی اوقات یک فرش برای نمونه بافته می شد تا منتخبی از الگوی زمینه ها و خطوط ویا طرح جدید مثل بوته گل را نشان می دهد (تصویر1)زمانیکه تهیه می شد باید از الگوی منسوجات اروپاییان نیز باشد.باکمک چنین نمونه ای سفارش پذیرفته می شد و متقاضی اندازه ونوع زمینه و حاشیه ای را که می خواست مشخص می کرد.بافندگی از مدتها پیش مرسوم است.ازقرن 18،17قالیچه های بسیار زیادی از غرب ترکیه به اروپا صادر می شد.بسیاری از این قالیچه های صادراتی در کلیساهای نواحی ترانسلیواینای روماینا یافت می شد.(تصویر 2)این گونه فرشها کوچک بوده و به سبک خاصی بافته می شدند که بیشتر شبیه قالیچه های نواحی میلاس در قرن 19بود که هنوز هم بافندگی به این سبک ادامه دارد (تصویر3).یکی از ویژگی های این سبک این است که بسیاری از طرحهای نسخه روستایی الگوهای پخته تر بود مثل (تصویر 23) بویژه طرحهایی که در زمان عثمانی رایج بوده است.این فرش زیر آوارهای شرق ترکستان(سینک یانگ)پیدا شده که پسر آدِل اِ ستین بازمانده های فرش که متعلق به قرن 16تا19بود را پیدا کرده است.بافندگی فروش هنوز هم در این ناحیه وجود دارد.این نمونه متعلق به آبادی (خوتن) است که انتهای هرزمینه طرح اناری دارد.که داخل گلدانی در حال رشد است.این نقش قدیمی است که به معنای زندگی و فراوانی است.در فرش های قدیمی که این فرش نمونه خوبی از آنها است،از پشمهای در خشنده در رنگهای هماهنگ بر گرفته از طبیعت استفاده می شد. در این ناحیه رنگهای مصنوعی و ساختگی بین سالهای 1960،1670 یعنی اواسط قرن 19 به کار گرفته شده است. MC200×374 ،½ 7 ×174
تصویر شماره(1) الگوی فرش را به سه طریق میتوان بازسازی کرد:
1-از طریق حفظ کردن وبه خاطر سپردن (مرسوم در بافندگی های قبیله ای)
2-از طریق کپی کردن فرش دیگر (مرسوم در صنعت بافندگی)
3-با استفاده از نقشه(مرسوم در کارخانه)
در صنعت بافندگی،بافنده سعی دارد که از طرحهای جدیدی استفاده کند که ممکن است الگوی فرش کوچکی از آب در بیاید.مثل نمونه ذیل که هر نقشی در آن حداقل یک بار تکرار شده است.وسپس به کپی طرحهای قالیچه نمونه می پردازد.(بیجار،شمال غربی ایران،قرن19،CM 112× 152 / 60×60
تصویر شماره (2): در طول قرن17،یک صنعت بافندگی در غرب ترکیه بازار صادرات موفقی راه انداخت و قالیچه –های کوچک و رنگی با الگوی مبتنی بر سبک عثمانی را صادر می کرد.این قالیچه ها را در نقاشی های آمریکایی واروپایی و تقریباً در اکثر نواحی ایتالیا ،هانگاری ورومانیا می توان دید.در آن زمان در ناحیه ترانسیلوانیای و رومانیا رسم بر این بود که تجار فرش تر ک به کیلسای محل هزینه می کردند که هنوزم این فرشها در کیلساها قابل مشاهده است. ترکیه، قرن17(اغلب به عنوان ترا نسلیو یاد می شود)
46×½69 / CM177×177
مد فرش و صنعت روستایی
تصویر شماره (3): طرح این فرش مربوط به شمال غرب ایران که در قرن17 نیز این طرح را می توان یافت.تصنع الگوهای برگرفته از مدلهای قوس دار از ویژگی های صنعت بافندگی در این زمان است.
62×141 / CM.158×358
تصویر شماره (4): صنعت بافندگی پیشینه طولانی در قفقاز دارد.در قرن17بافندگان قفقازی مدل ساده ای از فرشهای بافته شده در کارخانه ایران را تولید می کردند. این فرش های دراگنی با رنگهای ابتدایی از نمونه های فرش می شد.اصطلاح دراگن به سبک،«S» مانند در طرحهای فرش دارد که با رجوع به فرشهای دیگر نیز قابل تشخیص است. 88×½184 / 223×469
یک چنین کارهای موازی در آن زمان در قفقاز که درآن زمان تحت حکومت فارس ها بود انجام می شد.جایی که به نظر نمی آمد برای تاًسیس کارخانه ها که در نقاط دیگر ایران نیز وجود داشت مناسب باشد.در عوض صنعت بافندگی با تولید فرشهایی بر گرفته از طرحهای ایرانی بر روی دار قالی که پهنای ان به بیش از دو نیم متر نمی رسد.در حال رونق و شکوفایی بود.با وجودیکه الگویها مبتنی بر الگوهای اصلی و پیچیده بودند،در دست بافندگان قفقازی فرشها به صورت زمخت و قوی بافته می شد و تمام نقشهای منحنی به نقشها ی خطی وزاویه - ای تبدیل شد.این فرش ها نقشهای اژدها شکل معروف را نیز داشت (تصویر شماره 4)که گفته می شود و از فرش های اورجینال ایران گرفته شده با وجودیکه هیچ فرش ایرانی با این نقشه معروف نیست.این نوع فرشها به تعداد زیادی تولید می شد و با موفقیت به خارج از کشور صادر می شد.بسیاری از این فرش ها در مساجد ترکیه و حتی در اروپا در نقاشیهای آن دور ه قابل روئیت است.
تصویر شماره (7): تبریز: بزرگترین مرکز بافندگی در ایران ا ست که این فرش بسیار زیبا نشان از مرکز اصلی بافندگی بودن تبریز در صنعت بافندگی را نمایان می کند
زمینه ای بسیار ساده که در آن گل وبوته های کوچک در آن استفاده شده است.کارگاه فرش برای اولین بار در سال 1870در تبریز راه اندازی شد.این فرش که برای بازار ایرانی بافته شده و همانند فرش خراسان صفحه 57 تا حدودی ویژگی های فرش روستایی را دارد.
تصویر شماره (8): وقتی که شرکت زیگلر(ziegler) وشرکا در سلطان آباد (اراک کنونی،مرکز ایران) تجارت فرش انجام دادند،در جستجوی شیوه ای بودند که بتوانند با استفاده از الگوی فرش های کوچک (وقیره (vagireh))طرح جدیدی را به بازار عرضه کنند .بعد از انتخاب طرحی که فکر می کردند فروش خوبی خواهد داشت،آنها تعدادی طرح قالیچه سفارش دادند تا بتوانند این فرش را که در تصویر آمده تولید کنند. این فرش در روستاها توزیع شد تا بافنده ها از طرح کپی کنند و طرح آن را آنقدر تکرار کنند تا به سایز لازم در فرش مورد نظر برسند.این طرح مربوط به قرن18 و شرق ایران است.(رجوع به تصویر شماره 37 سایز CM590×68 /150×173
تصویر شماره (10) : بسیاری از قالیچه های قزاقی الگوهای خود را از فرش های وارد توسط مهاجران ترک گرفته بود طرح این فرش قزاقی ریشه و تاریخچه متفاوتی دارد.عنصر اصلی طرح پیچیده و وسیع ایرانی در قرن 17 در این قالی کاملاً حفظ شده که در سالهای بعد توسط بافندگان روستایی تغییر یافته و درجایگاه خود تبدیل به یک طرح جالب شده است این طرح با نامهای متفاوت «شعله آتش» وعقاب شناخته می شود.قرن 19 CM56×77 /142×196
تصویر شماره (9) : پیچک های جذاب به رنگ شتری هنوز هم در بسیاری از روستا های همدان واقع در شمال غربی ایران یافته می شود.برخی از گونه های قدیمی واقعاً نماینگر گنجینه ای از هنر بومی است قرن19 IN40×141 / CM 102×358
سنت بومی
قبل از اینکه در مورد پیشرفته ترین کارگاه فرش توضیح و بحث ارائه دهیم:لازم است توضیحاتی در مورد سنتهای بومی دهیم:گرچه هر یک از روستاها تولیدات بی شماری را دارند که می توان هر یک از آنها را با جزییات و به صورت مشروح توصیف کرد.
قفقاز منطقه ای است که هم به لحاظ فرش و هم اسرار بسیار غنی می باشد.اطلا عات قابل اطمینان چندانی را برای این منطقه قابل توجه از جهان در دسترس نیست.قفقاز ناحیه ای است کو هستانی که اقلیت های قومی فراوانی با زبان و ویژگی های مخصوص خود در آنجا زندگی می کنند جایی که هنوز هم مسا ئل ابتدایی و پیشینه این ناحیه همانند این متن مانند مشکل پیوند در منطقه اسکانیا می باشد. قفقاز پیشینه و قدمت طولانی در تولیدات بافندگی و صادرات دارد که تا کنون نیز ادامه دارد.اکثر تولیدات و محصولات به دست آمده ویژگیهای مطلوب و کار بافندگی را داشته و برحسب روستا وشهر ویا ناحیه نامگذاری می شد. بسیاری از طرحهای الگوها به قرن 17 ایران برمی گردد برخی بافندگی ها نیز ویژگیهای قبیله ای سبک قوی دارند (تصویر صفحه 58 به بافندگی های گروهای قبیله ای در ترکیه و ایران و همچنین تر کمنها آسیای مرکزی به هم شباهت دارند. از آنجا که هیچ کس به یقین نمی داند که بافنده آنها چه کسانی هستند طبقه بندی آنها بسیار کار دشواری است حساسیت صنعت بافندگی نسبت به این ایده های جدید توسط بافندگان قفقازی به خوبی نمایان است.
قفقاز، جز اولین کسانی بودند که طرح اروپایی دادند و به شکل الگوهای زمین تزیین شده با گل رزهای درحال رشد در سال 1840معرفی به بازار عرضه کردند و همچنین آنها (یعنی قفقازی ها) جزو اولین کسانی بودند که در سال 1780 از رنگهای مصنوعی استفاده کردند.
در ترکیه سیستم صنعت بافندگی مدتها پیش پایه گذاری وتشکیل شده بود که در زندگی شهری آنقدر انجام شده که فرشهای بسیار ا ندک شده وبا این نوع فرشها فاصله افتاده است.
آنتالیا یکی از شهرهایی است که گلیم های خوبی دارد و هم اکنون موضوع مبحث بسیاری از پژوهشگران است به گفته یکی از مراکز بافندگی گلیم یک هنر بومی است که به دوره نوسنگی برمی گردد. دیگری معتقد است گلیم ها ساخته دست قبیله هایی است که در چادرها از آن استفاده می شد و نه در خانه.
قبل از قرن19صنعت بافندگی ایران آنقدر شناخته شده نبود.اما فرشهایی که در موقعیتهای مختلف پیدا می شد شواهدی از صنعت مثنوی وقوی را نمایان می کرد.در نیمه اول قرن19 تولید فرش در ایران تنزل داشت اما صنعت بافندگی توسط یکی از تجار با عنوان شغل جانبی توصیف شد که پایان ندارد. دراثر تقاضا ی خارجی،زنان روستایی ایرانی به تقاضایشان واکنش نشان داده و تولیدات خود را افزایش دادند.عرضه تقاضا در اواخر قرن 19 به نقطه ای رسید که مهندسان غربی بر آن شدند تا ماشینی اختراع کنند که بتوانند فرش های انبوه تولید کنند. درسال 1910 یک شرکت انگِلیسی به نام «تامکینبسون» که امتیاز انحصاری و ثبت را از «رِنارد فرِرس» در فرانسه گرفت تا طبق قانون جاکوارد ماشین بافندگی تولید کند.
در ابتدا شرکت تامکینسون از فرش های آبی و قرمز ترکیه تقلید کرده و به تولید آن پرداختند اما هرگز موفق نبود و با بافندگان همدان که سریع و ارزان کار می کردند نمی توانستند رقابت کنند.بعد از ماشین برای سفارشهایی مثل بافتن نشانه های و نماد های خاص برای پر کردن فضا های خاص استفاده می شد.آخرین فرش ماشینی بافنده شده توسط شرکت تامکینسون در سال 1962 بافته شده برخی از تولیدات صنعت بافندگی در ایران در سراسر جهان شناخته شده است مثل فرشهای بیجار که به خاطر رنگهای شفاف دوامشان معروف است.