طراحی کاشت در محوطه سازی
محوطه یک ساختمان به عنوان اولین فضایی که بازدید کننده درآن قدم می نهد از اهمیت بسزایی برخوردار است . خواه این ساختمان یک مدرسه باشد یا یک بیمارستان یا حتی فضای یک منزل مسکونی .فردی که برای اولین بار وارد مکان می شود با هر نگاه درباره محیط اطراف خود قضاوت میکند .
گیاهان درمحوطه جایگاه ویژه ای دارند ومهمترین عنصر بکار رفته در محیط می باشند. بنابرین کاشت و جانمایی گیاهان در محیط عملی است که طراح باید با دقت و تخصص انجام دهد .
تعریف طراحی کاشت
عبارت است از یک فرایند، یک هنر و در نهایت یک علم . فرایند کاشت گیاهان در محیط از یک مفهوم انتزاعی در ذهن طراح شروع شده و پس از ترکیب با نیازهای محیطی و موقعیت مکانی در نهایت به یک طرح کشت مناسب می انجامد. از آنجا که در طراحی کاشت گیاهان سه اصل زیبایی ، عملکرد و اجرا و نگهداری مناسبی باید مد نظر قرار گیرد، می توان آنرا ترکیبی از علم و هنر طراح نیز دانست.
اصول طراحی کاشت
برای کاشت گیاهان از متد های مختلفی می توان تبعیت کرد . طراح محیط از یک سو باید باخصوصیات اقلیمی و محیط زیستی منطقه از قبیل خاک و هیدرولژی و دما و بارش آشنا باشد و از سوی دیگر با خصوصیات فیزیولژیکی گیاهان مختلف تا بتواند بهترین گیاهان مناسب آن منطقه را بیابد .
از سوی دیگر طراح کاشت باید با بکار بردن اصول زیبایی شناسی و قواعد فرم و بافت ورنگ ترکیب مناسبی ایجاد نماید که علاوه بر گیاهشناسی صحیح زیبا و دلپذیر باشد .
بطور کلی می توان اصول زیر را برای طراحی کاشت در محوطه سازی درنظر گرفت:
1- اصل گزینش و نوع فضای سبز
اولین گام برای جهت دادن تفکر یک طراح برای ایجاد یک محوطه کاربری آن محیط است . اینکه طراح بداند از کدام سبک و نوع باغسازی تبعیت خواهد کرد و این سبک را نیز باید بر اساس یک دلیل منطقی که می تواند عملکرد محوطه ، اقلیم منطقه، فرهنگ و... باشد ؛ انتخاب نماید . به عنوان مثال طراح برای محوطه یک ساختمان اداری سبک رسمی (formal) و برای یک مهد کودک سبک ( informal )را انتخاب کرده و بر اساس آن نوع باغسازی را انتخاب می نماید.
2- اصل انتخاب بهترین مقیاس گیاهان
گیاهان را از لحاظ حداکثر رشد به چند دسته تقسیم می کنند . درختان بلند ، درختان متوسط ، درختان کوتاه ، درختچه ها ،پیچ ها ، گلها و گیاهان پوششی . اینکه با درنظر گرفتن سن بلوغ گیاه ، چقدر از سطح زمین فاصله خواهد گرفت ارتفاع نهایی رشد گیاه مشخص می شود. با شیوه هایی مانند هرس و کنترل ابیاری و کود دهی می توان این حداکثر رشد را تغییر داد. با درنظر گرفتن اینکه نهال 1 متری کاشته شده در سالهای آینده درختی تنومند خواهد شد باید گیاهان را انتخاب و جا گذاری نمود .
3- اصل تعریف غالبیت در طرح با تغییر نسبت مقیاس کشت به مقیاس معماری
گاه هدف ما از طراحی خرد و کوچک جلوه دادن ساختمانها و تاکید بر طبیعت است که اکثرا در سبکهای غیر رسمی و طبیعت گرا بکار می رود . و گاه احتیاج داریم بر ساختمان و بنای معماری تاکید کنیم و طبیعت را در برابر آن خرد و ناچیز جلوه دهیم که در محوطه بناهای تاریخی وآرامگاههای مقدس به چنین عملی احتیاج داریم .به عنوان مثال می توان در محوطه سازی یک شهرک مسکونی کاشت درختان بلند و گیاهکاری متراکم و نسبت زیاد فضای سبز نسبت به سطح زیربنای ساختمانها می تواند محیط خشک و سرد یک شهرک بتنی را به محوطه ای سر سبز و زیبا تبدیل نماید بر قیمت خانه های مجتمع بیفزاید وباعث آرامش و شادابی ساکنین شود . ولی همین عملکرد یعنی ایجاد یک فضای سبز پر دارو درخت و متراکم در کنار یک اثر باستانی مانند برج آزادی تا کید بر ساختمان را از بین برده و در نگاه اول دید را به خود متوجه می سازدو جلوه اثر را می زداید. از سوی دیگر برج در کنار یک گیاه بسیار کوتاه مانند چمن بلند تر و با ابهت تر جلوه میکند تا در کنار یک درخت چنار بلند قامت .بنابر این انتخاب مقیاس طولی و عرضی و ارتفاعی فضای سبز هوش و ذکاوت طراح را می طلبد که اقلیم و کاربرد و فرهنگ جامعه را بشناسد و درست تصمیم گیری نماید.
3-اصل بزرگنمایی فضا با بهره گیری از فنون طراحی کاشت
بزرگنمایی فضا را از طرق مختلفی می توان انجام داد .
- از طریق قرار دادن درختان بلند در پس زمینه ، درختان متوسط قامت در میان زمینه و درختچه ها و گلها وگیاهان پوششی در پیش زمینه
-از طریق قراردادن درختان با بافت نرم و سبک در پس زمینه و درختان متوسط بافت در میان زمینه و درختان بابافت خشن در پیش زمینه
- قرار دادن رنگهای گرم در پیش زمینه و رنگهای سرد در پس زمینه
5- اصل انطباق نیازهای گیاهان با شرایط محیطی
در صورتی که این اصل رعایت نشود هزینه نگهداری به طور سر سام اوری بالا خواهد رفت و با این وجود نتیجه مطلوب بدست نخواهد آمد.
6- اصل زمینه سازی طرح با عناصر موجود درمحیط
باید افق دید بیننده از همه جهات بررسی شود و آنچه در زمینه و انتهای دید او قرار می گیرد ازنظر طراح دور نماند . مثلا اگر انتهای طرح یک کوه در پس زمینه وجود دارد عناصر باید بر آن تاکید کنند تا دید به سوی کوه جلب شود و اگر ساختمانهای با جلوه بد در پس زمینه است گیاهان باید نظر بیننده را به سوی دیگر متوجه کنند یا منظر زشت را حتی المقدوربپوشانند.
7- تعریف ارتفاع گیاهان و محل یابی کاشت آنان بر اساس نوع محیط
مثلا درختان بلند مزاحم سیمهای برق نشوند و یا جلوی پنجره ها را نپوشانند و مانع وود نور نشوند . یا بر درخت دیگر سایه نیاندازند .ومانع رشد درختان کوتاهتر نشوند.
از دیگر اصولی که می توان بطور گذرا به آنان اشاره کرد:
- طراحی معابر و ایجاد سادگی و زیبایی و کارایی در محل های عبور
- بکار گیری درختچه هایی که جاذب حشرات نیستند در کنار پنجره ها
- تنظیم طرح کاشت با توجه به دید کاربر از سمت پنجره ها ، درب ورود و یا از جانب خیابان
- بهره گیری از خزاندارها به عنوان پس زمینه
- بزرگنمایی ساختمانهای کوچک در پارکها
- عدم تداخل محیط موثر درختان با یکدیگر
- بهره گیری از خطوط شاخه های درختان
- توجه به منظره چهار فصل محوطه
- تغییر گیاهان پوششی در مناطق مختلف محوطه برای تعریف فضاها
مراحل طراحی کاشت
می توان برای فرایند طراحی کاشت گیاهان در محوطه 8 مرحله در نظر گرفت
مرحله اول . بررسی و سنجش سوابق تاریخی منطقه
باغسازی هر کشور در هر دوره تاریخی متاثر از سبک معماری و فرهنگ مردمان آن دوران بوده است . این امر در جزییات مناطق و شهرها نیز با یکدیگر متفاوت است . می توان با بررسی تاریخی منطقه از بروز اششتباهات فاحش پیشگیریکرد . اشتباهاتی مانند کاشت افرای ژاپنی در محوطه هایی که سابقا باغ ایرانی بوده و احتیاج به باز زنده سازی دارد.
مرحله دوم : تجزیه و تحلیلی محیطی
اولین بار که برای بازدید محوطه مورد نظر برای طراحی می روید اظهار نظر در مورد طرح و گیاهان کار دشواری است . اما با یک نگاه عمیق به محوطه های کاشته شده مجاور منطقه می توان گیاهان مناسب برای محیط را به آسانی شناسایی کرد . اینکه در محوطه اطراف چه گیاهانی بکار فته و استفاده ازکدام گیاه موفقیت امیز بوده بسیار مهم می باشد . تجزیه و تحلیل سایت خود عنوان مقاله ای است که پیشتر در باره آن بحث شده .
مرحله سوم : انتخاب چند ایده بر اساس محتوای طرح ، برنامه طرح و تجزیه و تحلیلها
گول اولین طرح و برداشت خود را خوردن اشتباهی است که انسان در بیشتر مراحل زندی خود انجام میدهد. اولین برنامه و ایده لزوما بهترین نیست . بهتر است چند طرح در نظر گرفته شود و از میان انها بهترین انتخاب گردد.
مرحله چهارم : پرورش یکی از ایده ها و آفرینش یک طرح کامل
مرحله پنجم : ترکیب بندی کلیه عناصر و ایجاد وحدت در تمام اجزای مصنوع و نامصنوع در طراحی کاشت
مرحله ششم: توسعه و گسترش بستر گیاهی
مرحله هفتم :کاشت گیاهان و اجرای عناصر باغ
مرحله نهایی : نگهداری منظر
ترفندهای محوطه سازی در طراحی فضای سبز
استفاده از مصالح
در هنگام استفاده از مصالح در محوطه سازی پارک ها و باغات نیاز به توجه تکنیکی در این خصوص وجود دارد. مثلا استفاده از کالار سیمان در پارک ها که امروزه رایج شده و بسیاری از جنبه های زیبا شناختی آنها را نابود ساخته است. زیرا سیمان از نظر ساختار بسیار ناپایدار است، هنگامی که اولین برف می بارد بسیار شاداب و پرطراوت به نظر می رسد اما پس از آن کیفیت خود را از دست می دهد. دومین مساله این است که برف سمبل پاکی و عفت است و این درحالی است که سیمان و بتون معنای وحشت و خشونت را به انسان القا می کند. بنابراین از سیمان و بتون می بایست در مکان هایی از پارک که در معرض دید نیستند مورد استفاده قرار گیرد. در مقابل سنگ نشان دهنده استحکام، وحدت و جاودانگی است. سنگ در بسیاری از ادیان مقدس است. مثلا در دین اسلام سنگ سیاهی که در کعبه زائرین ان را می بوسند و معتقدند که از بهشت آمده و در هنگام نزول از آسمان به رنگ سفید بوده اما در اثر گناهانی که بشر مرتکب شده سیاه شده است.
در قدیم دیوار باغها از ملاط ساخته می شدند که بسیار مهربان تر و ملایم تر از سیمان پورتلندی به نظر می رسید. آهک آبی از طریق حرارت دادن گچ و سنگ آهک بمنظور آزاد شدن دی اکسید کربن، بدست می آید. هنگامیکه این مواد دوباره با آب مخلوط شدند و در معرض هوا قرار می گیرند و دوباره با دی اکسد کربن ترکیب شده و به همان حالت شیمیایی اولیه باز می گردد. دی اکسید کربن به استحکام لایه های بیرونی ملاط می افزاید و بهمین دلیل شاید یک قرن بتواند استحکام خود را حفظ کند. این نوع ملاط امروزه از نظر ساختمان سازان دور مانده است در صورتیکه هنوز هم می توان از آن در محوطه سازی پارک ها و باغات استفاده کرد.
مثلا امروزه استفاده از آجر و خشت به کلی از مد افتاده تلقی می شود. اما باید بدانیم که دوام این محصول می تواند با توجه به کیفیت آن مناسب باشد. خشت های گلی که شهر باستانی بابل به کار می رفته بوسیله شل دادن به گل مرطوب درست شده است. این بلوک های گلی سپس در مقابل نور آفتاب خشک می شوند و در مکان مناسب مورد استفاده قرار می گرفتند و در ساخت خانه ها کاربرد داشته اند.
حدود 3 هزار سال پیش از میلاد مسیح انسان این مساله را دریافته بود که هنگامی که گل مرطوب خشک شود تبدیل به ماده ای سخت می شود. در آن زمان از گل رس برای ساخت ظروف استفاده می شد. رومی ها مهارت لازم را در ساخت خشت کسب کرده و سپس این هنر را در اختیار مردمان شمال اروپا قراردادند. این خشت ها در قرون وسطی در ساخت دودکش ها و مناره کلیساها مورد استفاده قرار گرفت. البته امکان این نبود که در کوره های آجرپزی ابتدایی این خشت ها در دمای بالایی درست شوند.بعد از 1200 سال پس از میلاد مسیح کشورهای سفلی مانند هلند و جنوب انگلستان مبادرت به ساخت این خشت ها ورزیدند. اما در زمان حاضر این خشت ها و در واقع آجر ها به اندازه استاندارد رسیده اند اما در ساخت دیوار باغاها کاربردی ندارند، آجرهای دست ساز از نظر ساختار به گونه ای هستند که هرگز ماشین نمی تواند ان را بسازد؛ آجر های دست ساز را می توان به اندازه مورد نیاز ساخت. این طور به نظر می رسد که آجرهای دست ساز از نظر زیبایی و آذین بندی بهتر از آجرهای کارخانه ای است، البته هزینه دستمزد ساخت آنها از مواد خام بیشتر می شد؛ این مساله هم حل شد و زیبایی حاصله جای خود را به پرداخت هزینه های کلان داد. در دهه سوم قرن بیستم "وینستون چرچیل" به ساخت خشت و آجر و کارگران این حرفه بسیار اهمیت می داد.
سفال هم یکی از مصالح قدیمی است که در امر محوطه سازی باستان اهمیت بسیاری داشته است. سفال همان گل رس است که در دمایی پایین تر از کوره آجرپزی خشک می شود و به رنگ سرخ بسیار زیبایی در می آید و در گذشته بیشتر در ساخت ظرف و ظروف مورد استفاده قرار می گرفت. امروزه بسیاری از کارخانه ها به جای اساتفاده از پلاستیک و بتون استفاده از این ماده را توصیه می کنند. بسیاری از باغهای بر جای مانده از مصر باستان و روم دارای دیوارهای رنگین بوده اند که دلیل آن استفاده از گل رس و سفال بوده است. در زمان برگزاری فستیوال ها برای تزئینات روی دیوارهای پارک ها و باغها می توان از سفال استفاده کرد. هن.ز هم "توسکانی" در ایتالیا در مرکز ساخت سفال قرار دارد.
استفاده از سایه ها
حرکت دورانی زمین، حرکت قابل پیش بینی و تدریجی سایه را در صفحه یک ساعت آفتابی سبب می شود. یک اصل مهم در این زمینه این است که ساعت آفتابی می بایست در یک مکان دقیق و حساب شده طراحی شود و انتخاب این مکان از اهمیت خاصی برخوردار است. طول عقربه ساعت آفتابی به زمان، عرض جغذافیایی ساعت آفتابی، موقعیت زمین در چرخش روزانه این بستگی دارد. وضعیت سایه عقربه های در دو ساعت آفتابی همسان یک زمان واحد اما در دو باغ متفاوت، هیچگاه یکسان نخواهد بود.
نور خورشید در اثر تبدیل هیدروژن به هلیوم تولید می شود و 8 دقیق زمان می برد تا مسافت 149.6 میلیون کیلومتری از خورشید به زمین را بپیماید. اگر در ساختمان این ساعت ها به دقت بنگریم تا حدودی شگفت زده خواهیم شد. این ساعت ها بیشتر در بالای برج کلیسا نصب می شود چون زمان امر مقدسی است. چون این ساعت ها خودبخود تنظیم می شوند و اصلا نیازی به تنظیمات ندارد.
یکی از صاحبنظرن در مورد این ساعت ها می گوید : "خدای بزرگی که خورشید را طوری قرار داد تا بر شب و روز فرمانروایی کند و ستاره ها را آفرید تا شب را مغلوب خود کنند، طبیعت بشر را هم طوری خلق کرده که با این تغییرات متناوب سازگاری داشته باشد و این میل را در وجود او قرار داده تا همواره در صدد پی بردن به چگونگی گذران دقایق و لحظه ها و در نهایت زندگی باشد.
ساعت آفتابی تنها 4 روز در طول سال با ساعت های مکانیکی مطابقت می کند: 16 آوریل، 14 ژوئن، 2 سپتامبر و 25 دسامبر و در طول سال کبیسه هم این تطابق تا حدودی وجود دارد. در روزهایی غیر از این تاریخ هایی که ذکر شد در بقیه روزها در حدود 16 دقیقه این زمان عقب تر از زمان رسمی و یا 14 دقیقه جلوتر از زمان رسمی می باشد. علت این امر این است که زمین در مدار بیضی شکلی دوران می کند و زمانی که به خورشید نزدیک می شود حرکتش سریعتر می شود. هنگامی که سرعت حرکت خورشید بیشتر می شود، زمان خورشیدی جلوتر از زمانی که بر روی ساعت های مکانیکی نشان داده می شود، است.
ساعت های آفتابی باید طوری تنظیم شوند که اطلاعات نجومی را منعکس کنند. مثلا هنگامیکه سرعت کند و یا تند می شود این مسئله را نشان می دهد که سرعت زمین افزایش و یا کاهش یافته است. قرار دادن یک صفحه میزانگر در صفحه ساعت آفتابی می تواند این زمان را به زمان رسمی تبدیل کند.
چون ساعت های مکانیکی چون با زمان رسمی و استاندارد یک کشور تنظیم می شوند در بشتر موارد نمی توانند ظهر واقعی را نشان دهند. مثلا اگر انسان بخواهد بداند که خورشید چه موقع به سمت الرأس خود می رسد و باغ در چه وقت به بیشترین میزان روشنایی دست پیدا می کند. علامت و مشخصه ظهر راهترین راه برای نشان دادن سمت الرأس خورشید است. این مشخصه می تواند خط راستی باشد که در امتداد سایه محور عمود در هنگام ظهر می افتد