مقدمه
کوسه ماهی ها (sharks) ، سفره ماهیها یا چارگوش ماهیها (Rays) و شیمرا (Chimaera) متعلق به رده ماهی های غضروفی هستند. پستترین مهرهداران زندهای هستند که مهرههای کامل و جداگانه ، آروارههای متحرک و ضمایم جفت دارند، همه آنها شکاری هستند و بطور کلی در اقیانوسها بسر میبرند. این گروه در دوره سیلورین بوجود آمدهاند و نشانه آنها بقایای سنگواره بسیاری بویژه دندانها ، خارهای بالهای و پولک میباشد. کوسه ماهی به علت ویژگیهای اساسی کالبدشناسی ، از نظر زیست شناسی بسیار جالب است.
ویژگیهای خارجی کوسه ماهی
سر بطور واضح نوک تیز است تنه به شکل دوک میباشد. نزدیک باله سینهای از همه جا بزرگتر است و در عقب باریک میشود. دو باله پشتی میانی و مجزا دارد. باله دمی دارای دو قسمت نامساوی میباشد. در سطح شکمی سر دو کیسه بویایی و دهان عرضی پهن وجود دارد. چشمها جانبی بوده و پلک ندارند. پنج شکاف آبششی تخم مرغی شکل در جلوی هر باله سینهای باز میشود و یک
کوسه لکهسفید اقیانوسی
(Carcharhinus longimanus)
طبقهبندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طنابداران
زیرشاخه: مهرهداران
رده: ماهیان غضروفی
زیررده: ماهیان پرهغضروفی
بالاراسته: غضروفیشکلان
کوسه یکی از آبزیان نسبتاً بزرگ است.
اقیانوسها ۷۰ درصد از سطح زمین را پوشش و بیش از ۲۰ هزار گونه از ماهیها را در خود جای دادهاند که از این تعداد نزدیک به ۳۷۰ گونه، کوسه هستند. مدتها پیش از به وجود آمدن دایناسورها، کوسهها فرمانروای آبها بودند. آنها نخستین بار بیش از ۴۰۰ میلیون سال پیش شکل گرفتند و در ۱۰۰ میلیون سال اخیر به ندرت دستخوش تغییر و دگرگونی شدهاند. امروزه کمتر گونهای از موجودات کرهٔ زمین چنین احترام و ترسی را بر میانگیزد.
این شکارچیان حیرتانگیز با خوردن موجودات ضعیف و زخمی، در بالای چرخه غذایی دریایی قرار میگیرند. آنها با این کار به حفظ تعادل در سیستم طبیعت کمک میکنند.
شنوایی و بویایی
کوسهها ماشینهای هستند که برای شکار تنظیم شدهاند. آنها که متکی به حس شنوایی مخصوصشان برای گرفتن شکار هستند، میتوانند ارتعاش صدا را در فاصلهای بیش از ۳,۰۰۰ پا تشخیص دهند. کوسهها مخصوصاً به ارتعاشات با بسامد پایین که از طرف شکار منتشر میشوند، حساسند. ارتعاش صدای بلندگوها که شبیه صدای ماهی زخمی است، کوسهها را به حالت جنون و از خود بیخودشدگی میبرد. هرچه که کوسه به شکار نزدیکتر میشود، حس بویاییاش بیشتر به کار میافتد. کوسهها میتوانند یک قطرهٔ خون را در ۲۵ گالن آب تشخیص دهند.
آب، درون سوراخهای بینی کوسهها که در بخش تحتانی حلزونی شکل قرار گرفته است جاری میشود. همچنین کوسهها منافذی کوچک برای جذب سیگنالهای الکتریکی، که در هنگام حرکت حیوانات ایجاد میشود، دارند. این منفذها مانند یک حس اضافی میمانند که به کوسهها در یافتن شکار کمک میکند، حتی اگر این موجود بداقبال در زیر شنها مخفی شده باشد.همچنین دارای یک بخشی به نام آمپول لورنزینی نیز هستند که یک سیستم حسی بسیار قوی محسوب می شود که در قسمت پشتی و تحتانی پوزه حیوان قرار می گیرد.
دندانها
هنگامی که به کوسه میاندیشیم نمیتوانیم از فکر دندانهایش خارج شویم. کوسهها به طور مداوم دندانهایشان را استفاده میکنند و از دست میدهند. برخی از گونهها در طول عمر خود نزدیک به ۳۰ هزار دندان درمیآورند. عمل جایگزینی دندان در این جانوران دریایی همیشه رخ میدهد. هریک از دندانهای کوسه در ردیفی واقع شده است که با شکستن یکی، دیگری جایگزین آن میشود. وجه تمایز کوسهها از دیگر حیوانات به جز دندانهای آنها در اسکلتشان است. اسکلت کوسهها به جای استخوان، از مادهٔ غضروفی انعطاف پذیری است و چون غضروف از استخوان سبکتر است، بنابراین کوسهها برای شنا کردن نسبت به یک ماهی استخوانی انرژی کمتری مصرف میکنند. پوست سختی تمام بدن کوسه را پوشش داده است و فلسهای خمیدهای که جهت آنها به عقب است، پوست را به سختی یک ورق سمباده میکنند که کوسه را از آسیب محافظت مینمایند. همچنین این فلسها هنگامی که کوسه در حال شنا کردن است نیروی مقاوم آب را کاهش میدهند.
خطر برای انسان
مزایای فراوانی، کوسه را یکی از نادرترین شکارچیان کره زمین کرده است. بسیاری از کوسهها برای حمله آفریده شدهاند اما همه آنها حمله نمیکنند. در واقع بیشتر کوسهها برای انسان بیضرر هستند (مانند کوسه نهنگی) و فقط گونههای محدودی هستند که تا کنون خطرناک شناخته شدهاند. این آبزیان زیبا و سلاطین اقیانوسها منبعی پر درآمد نیز برای صنعت اکوتوریسم غواصی میباشند.
پوشش بدن
پوست به رنگ خاکستری بوده و بطور یکنواخت بوسیله ردیفهای موربی از شبه پولکهای کوچک پوشیده است. هر یک از شبه پولکها دارای یک خار متوجه به عقب میباشد که از مینا درست شده است و یک صفحه قاعدهای از جنس عاج دارد. در دهان یک حالت تغییر از پولکها به سوی دندانها وجود دارد که نشانه منشا احتمالی دندانهای مهرهدار است.
استخوان بندی
مجموعه اسکلت از بافت غضروفی است که کم و بیش بوسیله ته نشینهای آهکی تقویت میشود. اسکلت شامل موارد زیر است.
قسمتهای محوری
عبارت است از جمجمه و ستون مهرهای بند بندی ، هر مهره دارای یک قسمت مرکزی قرقره مانند است که در دو انتها ، کاو میباشد و بالای این قسمت یک کمان پی وجود دارد که رشته پی در آن قرار دارد. در سطح شکمی هر مهره دمی یک کمان خونی وجود دارد که آئورت و سیاهرگ دمی را میپوشاند. مازه همیشه در فضای میان مهرهها باقی میمانند. جمجمه از قسمتهای زیر تشکیل میشود:
*کاسه سر که مغز را در خود جای میدهد.
*محفظههای جفت برای اندامهای بویایی ، بینایی و شنوایی.
*اسکلت اندرونهای مرکب از آروارهها ، کمان لامی و پنج جفت کمانهای آبششی که ناحیه آبششها را تقویت میکند.
اسکلت ضمیمهای
شامل قسمتهای زیر است:
*کمربند سینهای به شکل U که بالههای سینهای را نگهداری میکند.
*کمربند لگنی که پهنتر است و بالههای لگنی به آن اتصال دارند.
*تعداد زیاد غضروفهای بندبند کوچک در داخل هر باله کناری وجود دارد و باعث استحکام باله میگردد. بالههای میانی بوسیله پرههای بالههای پوستی تقویت میشود.
دستگاه ماهیچه ای
ماهیچههای بدن و دم بند بند است و به کار تولید حرکات جانبی تنه و دم که برای شنا لازم است میآید. بالههای جفت ناحیه آبشش و تشکیلات سر توسط ماهیچههای مخصوصی بکار میافتد.
دستگاه گوارش
دهان پهن بوده و دور آن را ردیفهای عرضی از دندانهای نوک تیز فرا گرفته است. این دندانها در گوشت آروارهها فرو رفته است. دندانها برای گرفتن شکار از قبیل ماهیهای کوچک که غالبا بطور کامل بلعیده میشوند بکار میرود. یک زبان پهن به کف دهان میچسبد. در کنارههای گلو ، سوراخهایی وجود دارد که به شکافهای آبششی جداگانه و اسپیراکلها منتهی میشوند. مری کوتاه به معده که به شکل J میباشد، میپیوندد. روده در امتداد معده بوده و مستقیما به کلواک و مخرج متصل میشود. کبد بزرگ بوده و از دو لب دراز که به انتهای جلوی اندرونه بدن متصل میباشد.
دستگاه گردش خون
قلب در زیر ناحیه آبششی در کیسهای به نام دلپوش جای دارد. این اندام از قسمتهای زیر درست میشود. یک سینوس سیاهرگی با دیواره نازک که خون را از سیاهرگهای گوناگون میگیرد. دهلیز با دیواره نازک ، شکمچه که دیواره کلفت دارد و مخروط آئورتی که در ابتدای آئورت قرار دارد و خون از مخروط آئورتی رو به جلو به داخل آئورت شکمی حرکت میکند.
از آنجا 5 جفت سرخرگ آبششی آوران به مویرگهای موجود در آبششها به منظور هواگیری منتهی و پخش میشود. سپس 4 سرخرگ آبششی وابران خون را در آئورت پشتی که در طول دیواره میانی اندورنه امتداد دارد، جمع میکند. در هر گردش کامل در بدن ، خون فقط یکبار از قلب عبور میکند و این کیفیت در دهان گردان و بیشتر ماهیها وجود دارد و خون قلب ، سیاهرگی (بدون اکسیژن) است.