مقدمه : اندازه گیری حجم کاری یک ماشین در مدت زمانی معین برای مدیران تولید امری ساده خواهد بود .
در صورتیکه این مسئله در مورد نیروی انسانی متفاوت بوده و یافتن زمان عادلانه انجام کار بسیار دشوار ومتأثر مختلفی میباشد .
منجمله این سؤال همیشه مطرح بوده که یک انسان متوسط چنانچه مقدار متوسطی از نیروی کار خود را طرف انجام کار معینی در شرایط متوسطی بنماید چهمقدار از کار را باید در یک زمان معین انجام دهد .
در حقیقت در زمان سنجی در پی یافتن زمان استاندارد انجام کارها هستیم به نحوی که هر کارگر متوسطی قادر باشد در مدت زمان استاندارد کار مربوطه را به انجام برساند .
اهداف زمان سنجی : مدیران بخش های تولیدی و غیرتولیدی بدلایل گوناگون اقدام به دست یابی به اطلاعات حاصله از زمان سنجی می نمایند .
زیرا بدون آگاهی از ظرفیت کار واحد تولیدی میزان کار نیروی انسانی تهیه طرح ها و برنامه های تولیدی و هماهنگی مراحل عملیات در خطوط تولید تقریباً غیرممکن می نماید .
در زیر عمده موارد استفاده از اطلاعات زمان سنجی بیان می شود : 1-بهبود در برنامه ریزی عوامل تولید و افزایش کارآیی بر طبق مطالعات و آزمایشات تیلور درکارخانه فولادسازی بتهلم و تجربیات بعدی مشخص شده است ، در واحگدهائی که وظایف افراد و حجم کاری که بایددر مدت زمان معین انجام دهند معلوم می باشد.
از راندمان و کارائی بیشتری نسبت به کارخانجاتی که روش انجام کار و زمان لازم برای انجام آن به عهده خود کارگران محول شده است برخوردارند .
2-ارزیابی و کنترل با آگاهی دقیق و صحیح از میزان کاری که در هر واحد تولیدی باید انجام گیرد مدیران را قادر می سازد تا کارائی واحدها را مورد سنجش قرار داده و علل عدم دسترسی به اهداف تعیین شده را بررسی نمایند .
3-مقایسه و انتخاب کارها از نظر زمانی در اغلب موارد امور تولیدی را می توان به شیوه های مختلفی انجام داد .
آگاهی از مدت زمان انجام کار وسیله ای مطمئن برای مدیران است تا بتوانند بهترین شیوه انجام کار را انتخاب نمایند .
4-موازنه خطوط تولید بدون اطلاع از زمان لازم برای ساخت هر یک از اجزاء کاری طراحان سیستم های تولید قادر نخواهند بود تا ایستگاه های کاری وتعداد کار انجام شده در هر ایستگاه را تعیین و نهایتاً اقدام به موازنه خطوط مونتاژ یا تولید بنمایند.
5-برقراری سیستم های تشویقی مناسب و عادلانه با استفاده از اطلاعات حاصله از زمان سنجی و آگاهی ازحجم و میزان کاری که هر یک از واحدها و افراد باید انجام دهند ، معیار کمی دقیقی در اختیار مدیران قرار می گیرد که به استناد آن می تواند سیاست های پردازش های تشویق و تنبیه را بدون بوجود آوردن مشکلات در سازمان به اجراء در آورند.
زیرا معیارها از قبل تدوین شده ، افراد و مدیران بر آنها واقف هستند .
روش های زمان سنجی : برای اندازه گیری زمان روش های گوناگون ابداع و در صنایع مورد استفاده قرار گرفته است که هر یک دارای معایب و محاسنی می باشد .
این روشها را با توجه به اهداف موردنظر و ویژگی های کار باید مورد بررسی قرار داده و انتخاب نمود .
عامل اصلی در تعیین روش یا روش ها دست یابی به اهداف موردنظر یا کمترین هزینه و درکوتاهترین زمان ممکنه می باشد .
در زیر به توضیح چند روش عمده زمان سنجی می پردازیم : 1-روش تخمینی 2-روش اندازه گیری زمان 3-روش نمونه برداری 4-روش داده های استاندارد 1-روش تخمینی این روش یکی از ساده ترین و قدیمی ترین روش های موجود برای تعیین زمان لازم جهت انجام کار می باشد .
در این روش با مراجعه به مدیر ، سرپرست یا کارگران مدت زمان انجام کار موردنظر را جویا می شوند .
اگرچه این روش بسیار ساده ، سریع و کم هزینه می باشد .
ولی دارای معایب متفاوتی است .
از آن جمله بندرت می توان دو فردی که کار مشابهی را انجام می دهند یافت تا نسبت به مدت انجام یک کار هم عقیده باشند .
زیرا با توجه به تصور آنها از زمان سنجی در واحد ممکنست عکس العمل های متفاوتی نشان داده گاه مدت انجام کار را طولانی تر و یا کوتاهتر ابراز نمایند .
این روش فقط زمانی می تواند مورد استفاده قرار گیرد که تجربیات قبلی در مورداین کار موحود باشد.
یکی دیگر از شیوه های محاسبه مدت زمان انجام یک کار در روش تخمینی ، تعیین میزان تولید در یک مدت زمان مشخص مثلاً یک شیفت کاری می باشد .
سپس با تقسیم این دو مقدار بریکدیگر زمان لازم برای ساخت یک واحد رامحاسبه می نمایند .
در این روش ازکارگران خواسته می شود تا زمان آغاز و پایان کار خود را بر روی فرمی ثبت کرده و آنگاه در پایان کار تعداد قطعات ساخته شده را شمارش کرده و آنرا بر روی همان فرم بنویسند .
روش اندازه گیری زمان : روش اندازه گیری زمان متداول ترین و مناسب ترین روش اندازه گیری میباشد .
در این روش اجزاء کار مورد مشاهده و زمان سنجی قرار گرفته و زمان لازم جهت ساخت هر یک از آنها محاسبه می شود .این روش نسبت به روشهای قبلی دقیق تر بوده و کمتر برداشت های شخص در تعیین مدت زمان نقش ایفا می کنند .
مشخصات زمان های مورد استفاده در این روش عبارتند از : 1-زمان مشاهده زمان مشاهده عبارتست ازمدت زمان انجام یک کار بدون در نظر گرفتن مهارت و کارائی کارگر و عواملی نظیر تأخیرات اجتناب پذیر و اجتنابناپذیر که در محیط های کاری حادث می شوند .
مدت زمان مشاهده با توجه به مهارت کارگر و عوامل دیگر ممکنست از مدت انجام همین کار بوسیله یک فرد متوسط کوچکتر و یابزرگتر باشد .
از این نظر نمی توان آنرا بعنوان استاندارد انجام کار مورد استفاه قرار داد .
2-زمان نرمال مدت زمان نرمال یا سرعت نرمال انجام کار عبارتست از مدت زمانی که در آن یک کارگر متوسط قادر باشد کار مشخصی را در طول روز انجام دهد .
بنابراین باید زمان مشاهده بدست آمده در مرحله بالا را با اندکی تغییر تبدیل به زمانی نمود که یک کارگر متوسط قادر به انجام کار مزبور باشد .
برای بدست آوردن زمان نرمال می توانیم از قاعده زیر استفاده نمائیم .
یعنی بر مقدار زمان مشاهده فاکتور ضریب عملکرد را اثر داده و زمان نرمال را بدست آوریم .
زمان نرمال = زمان مشاهده * ضریب عملکرد فرض کنید زمان مشاهده کاری برابر 75/0 دقیقه باشد و فرد مورد زما سنجی دارای کارائی با 120 درصد باشد .
زمان نرمال انجام همین کار بوسیله فرد متوسط عبارت خواهد بود از : زمان نرمال = 75/0*20/1=90/0 زمان استاندارد : بعد از بدست آوردن زمان نرمال چنانچه بخواهیم مدت زمان واقعی انجام کار را جهت تعیین یک استاندارد معتبر بدست آوریم باید عوامل غیر کاری که در محیط کار بوقوع می پیوندند ، و اجتناب ناپذیر هستند را به این مدت زمان اضافه نمائیم .
زمان استاندارد را می توان با اضافه کردن مقدار مجاز به زمال بدست آورد .
زمان استاندارد = زمان نرمال + اضافات مجاز زمان نرمال انجام کاری برابر با 12 دقیقه باشد .
چنانچه میزان تأخیرات اجتناب ناپذیر و اضافات مجاز برابر 30 درصد مدت زمان انجام کار باشد ، زمان استاندارد آن عبارت خواهد بود از : زمان استاندارد (دقیقه) 6/15=30/1*12 تأخیرات اجتناب ناپذیر در محاسبه زمان های نرمال و استاندارد منظور نمیگردد .
زیرا این تأخیرات ضروری نبوده و باید در مرحله حرکت سنجی و بهبود روها حذف گردند .
مراحل زمان سنجی در روش اندازه گیری زمان : زمان سنجی بوسیله روش اندازه گیری زمان نیازمند آماده سازی و تهیه مقدماتی می باشد .
قدم های لازم جهت انجام این روش از زمان سنجی بطریق زیر می باشد : -تعیین روش استاندارد جهت انجام کارها این عمل که بوسیله روش حرکت سنجی انجام می گردد در آن روش استاندارد انجام کارها را مشخص نموده نحوه استقرار محل کار ، ابزار و ترتیب توالی عملیات را تعیین می کنند .
این عمل که بوسیله روش حرکت سنجی انجام می گردد در آن روش استاندارد انجام کارها را مشخص نموده نحوه استقرار محل کار ، ابزار و ترتیب توالی عملیات را تعیین می کنند .
2-تفکیک کار به عناصر جهت ساده تر شدن زمان سنجی باید قبل از آغاز ، عمل را به عناصر مشخص تقسیم و تثبیت نمایند .
تا زمان سنج بتواند براحتی هر عنصر کاری را اندازهگیری نماید .
3-انتخاب کارگر مناسب و توجیه افراد کارگر مناسب برای زمان سنجی فردی است که دارای مهارت کافی در انجام کار بوده همچنین از حس همکاری و تشریک مساعی برخوردار باشد .
پس از انتخاب کارگر مناسب باید او را با اهداف زمان سنجی آشنا نموده و متقاعد ساخت که این عمل هیچ گونه مغایرتی با منافع او و سایر کارگران ندارد .
4-انتخاب محل مشاهده محل قرار گرفتن زمان سنج باید به نحوهای انتخاب گردد که زمان سنج بر حرکات فرد مورد بررسی مسلط بوده و بتواند آنها را به دقت مشاهده نماید .
5-ثبت زمان انجام کار این مرحله یکی از حساس ترین مراحل انجام کار بوده و زمان سنج بوسیله مشاهده کار آنرا بوسیله کرنومتر اندازه گیری و بر روی فرمهای از پیش تهیه شده ثبت می کند.
6-تعیین تعداد دفعات زمان سنجی تعداد دفعات زمان سنجی بستگی کامل به نوع کار و اهداف زمان سنجی دارد، داشته روشهای تعیین تعداد دفعات زمان سنجی در قسمت بعدی توضیح داده خواهد شد .
تفکیک کار به عناصر درونی آن : قبل از آغاز زمان سنجی به منظور سهولت کار را به عناصر درون آن تقسیم می نمایند .
هر عنصر کاری عبارت از یک بخش متمایز از یک کار معین میباشد .
هدف از تفکیک کار به عناصر تشکیل دهنده آن عبارتست از : 1-تفکیک زمان های مؤثر از زمان های غیرمؤثر 2-سطح عملکرد یک کارگر در مدت زمان انجام یک کار ممکنست به دلایل مختلف متفاوت باشد .
3-مقادیر زمانی کارهای تکراری را می توان بعنوان زمان استاندارد در قسمت های دیگر بکار گرفته یا مورد مقایسه قرار داد .
مجموعه عناصری را که تشکیل یک کار کامل را می دهند در زمان سنجی اصطلاحاً یک سیکل کاری نیز می خوانند .
انواع عناصر : 1-عناصر تحت کنترل ماشین شامل عناصری است که متصدی کار با ماشین در مدت زمان انجام عمل هیچگونه دخالتی نمی تواند داشته باشد .
مانند زمان لازم برای برش یک قطعه بوسیله ماشین که متصدی کار با این ماشین هیچ گونه کنترلی بر روی تندی و یا کندی عمل ماشین ندارد .
2-عناصر تحت کنترل انسان این عناصر شامل بخش هائی است که مجری کار با توجه به دلایل گوناگون می تواند بر مدت زمان انجام آن اثر گذارد .
مانند مونتاژدو قسمت از کاری که مدت زمان انجام آن بستگی به میزان مهارت کارگر و عوامل متعدد دیگر میتواند تندتر و یا کندتر انجام پذیرد .
در زمان سنجی باید حتماً عناصر تحت کنترل انسان و تحت کنترل ماشین تفکیک و بطور مجزا زمان سنجی گردد .
عناصر تکرار : عناصر تکراری شامل آن دسته از عناصری می باشند که در هر سیکل کاری عیناً تکرار می گردند .
مانند مونتاژ دو قطعه بر روی هم .
عناصر غیرتکراری : این عناصر بر خلاف عناصر تکراری و در هر سیکل کاری اتفاق نمی افتد .
بلکه در فواصل مشخصی از کار حادث می شوند .
بعنوان مثال ماشین باید بعد از تولید هر 15 قطعه تنظیم مجدد گردد .
عملیات ضروری و غیرضروری : در زمان سنجی باید عملیات ضروری از عملیات غیرضروری مجزا گردیده و جداگانه محاسبه شوند .
عملیات غیرضروری در حقیقت در انجام کار نقشی را ایفاء نمی کنند و در عمل کارگران ماهر تعداد عملیات غیرضروری که انجام می دهند بسیار کمتر از کارگران غیرماهر است .
ابتدا و انتهای مشخص : هر عنصر کاری باید دارای یک ابتدا و یک انتهای مشخص باشد .
که زمانسنجی می تواند آن را به راحتی تشخیص دهد .
نقاط ابتدا و انتهای یک عنصر را نقاط انفصال نیز می خوانند که معمولاً بوسیله تغییر در اتصال و با یک صدای مشخص مانند توقف ماشین و غیره ...
برای زمان سنجی قابل تشخیص می باشد .
مدت زمان هر عنصر : مدت زمان وقوع هر عنصر بایدآنقدر بزرک باشد که قابل اندازه گیری باشد .
این مدت بستگی به مهارت زمان سنج و ابزار مورد استفاده او دارد .
ولی بطور تجربی می توان یافت که چنانچه مدت زمان انجام عنصر کمتر از 4% دقیقه باشد اندازه گیری دقیق آن خالی از اشکال نیست .
شیوه های اندازه گیری زمان : بعد از تهیه و آماده سازی مقدمات کار زمان سنج با دراختیار داشتن کرنومتر یا ساعتهای الکترونیکی به دو شیوه زیر می توانید اجزاء کار را اندازه گیری نمود .
1-روش مداوم در روش مداوم زمان سنجی در آغاز عمل کرنومتر را بکار انداخته و آنرا هیچگاه تا پایان عملیات متوقف نمی نمایند .
در این روش زمان سنجی بعد از پایان هر جزء کار مدت آنرا بر روی کرونومتر مشاهده و سپس بر روی فرم مخصوص زمان سنجی یادداشت می نمایند .
بطور مصال نتیجه زمان سنجی یک عمل که دارای پنج جزء کاری می باشد ، بشکل زیر می باشد : اجزاء زمان (دقیقه) زمان هر جزء (دقیقه) 1 17/0 17/0 2 49/0 32/0 3 02/1 53/0 4 23/1 21/0 5 18/2 95/0 استفاده از این روش برای عملیاتی که زمان انجام آنها کوتاه می باشد مناسبتر است .
محاسن روش مداوم در این روش زمان سنجی دقیق تر انجام می پذیرد زیرا زمان سنج مجبور نیست بعد از اندازه گیری هر جزء کار کرونومتر را متوقف کند و مجدداً آنرا برای محاسبه جزء دیگر بکار بیندازد .
این خود سبب می شود تا زمان سنج مدت زمان لازم برای شروع و متوقف کردن کرونومتر رااز دست ندهد .
2-روش برگردان در روش برگردان زمان سنجی بعد از پایان هر جزء کار عقربه کرونومتر را صفر می کند .
بدین معنا که هر جزء کار را بطور مستقل از زمان صفر کرونومتر اندازه گیری می نماید و در پایان هر جزء مدت زمان آنرا یادداشت و مجدداً عقربه را به صفر بر می گرداند .
جدول زیر نمونه یک کار اندازه گیری شده بوسیله روش برگردان را نشان میدهد .
اجزاء کار زمان (دقیقه) 1 6% 2 14/1 3 17/0 4 10/0 5 79/0 کل زمان محاسن روش برگردان از جمله محاسن روش برگردان اندازه گیری هر جزء کار بطور مستقیم بوده بطوریکه زمان سنج را از صرف وقت وانرژی جهت کسر و یافتن زمان لازم برای هر جزء کار بی نیاز می نماید .
تعیین تعداد دفعات مشاهده زمان انجام عملیات در دوره های مختلف یک کار معین بخاطر عوامل گوناگونی نظیر تغییر در وضعیت قرار گرفتن ابزار و قطعات در هر دوره زمانی ممکنست به دوره زمانی بعدی متفاوت باشد .
از این نظر چنانچه بخواهیم به زمان استاندارد مطمئنی دست یابیم باید هر دوره زمانی را به کرات مورد ارزیابی قرار دهیم .
هرچه تعداد دفعات زمان سنجی بیشتر باشد ، دقت عمل در زمان بدست آمده بیشتر خواهد بود .
روش های متعددی جهت تعیین تعداد دفعات مشاهده موجود است که در ذیل به توضیح دوروش آن می پردازیم : روش قضاوتی در این روش تعداد دفعات مشاهده به قضاوت زمان سنجی بستگی دارد .
در روش قضاوتی فرض بر این است که زمان سنج بدنبال تعیین زمان نرمال انجام کار می باشد .
تعداد دفعات مشاهده باید آنقدر باشد که زمان سنجی را قادر نماید میزان کارائی کارگر را تعیین و یا نرخ بندی کند .
بنابراین تعداد مشخصی از دفعات در این روش وجود نداشته و بستگی به زمان سنجی و مهارت او دارد .
روش آماری این روش بر مبنای قانون بندی های آماری استوار بوده و با کمک قواعد آماری تعداد دفعات مشاهده را محاسبه می نماید .
بنابراین زمان مشاهده هر کار دارای یک میانگین و یک انحرافی معیاری بوده و توزیع آن بصورت نرمال خواهد بود .
در حالیکه توزیع آن نرمال نباشد چنانچه زمان سنج تعداد اندازه نمونه n را بزرگ انتخاب کند .
معدل زمان مشاهده نزدیک به توزیع نرمال خواهد بود .
میانگین و انحراف معیاری آن با استفاده از روابط زیر بدست می آید .
چنانچه مقدار را در معادله انحراف معیاری قرار دهیم رابطه زیر به دست می آید .
با قرار دادن مقدار در رابطه فوق فرم کلی فرمول تعیین تعداد دفعات مشاهده اندازه گیری بدست می آید .
در این فرمول تعداد دفعات مشاهده زمان انجام تعداد زمان مورد مطالعه درجه اطمنینان نشان دهنده درجه اطمینان و دقت موردنظر می باشد .
بعنوان مثال نمایانگر 95 درصد درجه اطمینان و درصد دقت می باشد و عدد 2 در صورت کسر معرف آن است که انحراف معیاری از میانگین در 95 درصدفضای زیر منحنی نرمال قرار دارد مثال از فرآیند انجام کار معینی 10 مشاهد انجام گرفته و زمان های حاصله بصورت جدول زیر می باشد .چنان که کارخانه بخواهد با 5% دقت زمان این کار را تعیین کند مشخص کنید تعداد دفعات مشاهده لازم از این کار را .
دفعات مشاهده 25 5 1 36 6 2 25 5 3 25 5 4 36 6 5 25 5 6 25 5 7 25 5 8 25 5 9 25 5 10 ــــــــ ــــــــ ــــــــ مشاهده تعداد مشاهده فوق کمی است تعیین ضریب عملکرد در طول مدت اندازه گیری زمان و یا در انتهای آن زمان سنج باید عملکرد کارگر را مورد بررسی قرار داده و زمان حاصله از این عملکرد را مورد اصلاح قرار دهد ، تا بتواند مدت زمان بدست آمده از عملکرد این فرد راتبدیل به مدت زمانی نماید که بوسیله یک فرد متوسط همین کار انجام می گردد .
تشخیص آنکه سرعت فرد مورد زمان سنجی به چه میزان از فرد متوسط تندتر یا کندتر است امر بسیار دشواری می باشد .
لازمه این امر داشتن معیار دقیقی از فرد متوسط با شرایط متوسط و کار متوسط است .
معمولاً فرد متوسط به کسی اطلاق می شود که دارای هماهنگی بدنی وذهنی لازم جهت انجام عناصر پیوسته کار بدون تردید و تأخیر بر مبنای اصول اقتصادی حرکت بوده و دارای آن میزان از تجربه و کارائی باشد که بتواند عملیات لازم را بدون سرپرستی انجام داده و از ابزار و وسایل به نحو مناسب استفاده نماید .
روش های مختلف جهت تعیین دقیق تر ضریب عملکرد ابداع و در صنایع مورد استفاه قرار می گیرد ، که در زیر به توضیح پاره ای از آنها می پردازیم: 1-روش وستینگهاوس این روش برای اولین مرتبه در کارخانجات وستینگهاوس برای انطباق مجموعه یک کار مورد استفاده قرار گرفت ولی می توان این روش را در مورد اجزاء متشکله یک کار نیز بکار برد .
در این روش عوامل مؤثر بر کارائی افراد شامل چهار دسته عوامل مهارت ، کوشش ، .شرایط و ثبات می باشد .
مشخصات هر یک از چهار عامل فوق بشرح ذیل می باشد : 1-مهارت : عبارتست از کارائی لازم جهت انجام عملیات استاندارد ، میزان مهارت می تواند با گذشت زمان بخاطر آشنائی با مراحل کار و هماهنگی بیشتر بین فکر و دست و یافتن ریتم طبیعی انجام کار افزایش یابد .
2-کوشش : نمایانگر میزان میل فرد به انجام کار می باشد .
زمان سنج در ارزیابی این عامل باید فقط کوشش ای مؤثر در انجام کار را مورد بررسی قرار دهد و از منظور کردن کوشش هائی که در انجام کار در موردنظر مؤثر نیستند اجتناب کنید .
3-شرایط : شامل مشخصات فیزیکی محیط بوده که بر روی کارائی فرد اثر می گذارد مانند درجه حرارت محیط کار ، نور ، صدا ، رطوبت و غیره .
4-ثبات : آخرین عامل در سیستم وستینگهاوس ثبات می باشد که عبارتست از درجه تغییرات در زمان انجام کار می باشد .
این تغییرات در عناصر تکراری بسیار کم خواهد بود ، و عناصری که بوسیله ماشین انجام می گیرد از درجه ثبات بسیار زیادی برخوردار می باشند .
در این روش زمکان سنج بعد از تعیین زمان مشاهده مقادیر مناسب برای هر یک از چهار عامل فوق را از جدول استخراج و بعد از جمع جبری آنها حاصل را به مدت زمان مشاهده افزوده زمان نرمال را بدست میاورد .
بعنوان مثال فرض کنید کارگری دارای مهارت B کوشش D ثبات C و شرایطی برابر با E بوده و زمان مشاهده بدست آمده برابر با یک دقیقه باشد .
حال چنانچه بخواهیم زمان نرمال این کار را محاسبه نمائیم باید ضرایب B ، D ، C ، E را بدست آورده و جمع جبری می کنیم .
که نشان می دهد کار مزبور چنانچه بخواهد در شرایط متوسط انجام گیرد بمیزان 9% دقیقه بیشتر طول خواهد کشید و مدت آن برابر 09/1 دقیقه خواهد بود .
روش عینی : روش دیگری جهت تعیین ضریب عملکرد روش عینی می باشد که برای اولین مرتبه بوسیله ماندل ابداع و مورد استفاده قرار گرفت .
در این روش کارها بر مبنای دو عامل ارزیابی می گردند که این دو عامل عبارتند از سرعت انجام کار و سختی آن .
سرعت کار در این روش شامل مدت زمانی است که کار کارگر مورد نظر را بر طبق استاندارد تعیین شده انجام می دهد .
در این حالت تصور بر آن است که کارائی کارگر در سرعت انجام آن منعکس می باشد .سختی کار نیز به شش دسته و هر دسته به چندین طبقه تقسیم شده است و برای هر یک از این طبقات ضرایبی پیش بینی شده است .
اضافات مجاز تا این مرحله از زمان سنجی مشاهده را بدست آورده و با مددگیری از روشهای تعیین ضریب عملکرد زمان انجام کار را بوسیله یک فرد با کارائی صد در صد که همان زمان نرمال باشد رامحاسبه نمودیم حال چنانچه هدف تعیین زمان استانداد باشد باید اضافات مجاز را نیز بدان بیفزائیم .
اضافات مجاز یا تأخیرات اجتناب ناپذیر به اشکال مختلف در پروسه های کاری یافت می شوند مانند : 1-زمان لازم برای رفع نیازهای شخص 2-خستگی ناشی از کار 3-خرابی ماشین آلات 4-تعمیرات و نگهداری های جزئی و غیره ...
جدول صفحه مقابل درصدی را که برای هر یک از موارد یاد شده باید بعنوان اضافات مجاز منظور گردد و توسط دفتر بین المللی کار تنظیم گشته است را نشان می دهد .
روش های دیگری برای محاسبه مقدار اضافات مجاز موجود است که در زیر به توضیح دو روش عمده آن یعنی روش مشاهده مستقیم و روش نمونهبرداری می پردازیم : 1-روش مشاهده مستقیم : در این روش عملیات تولیدی برای ساعت ها و گاه در مواردی برای چند روز مورد مطالعه مستقیم قرار گرفته و سپس میزان فعالیت های معمولی «تأخیرات اجتناب پذیر و اجتناب ناپذیر» ثبت گشته آنگاه در پایان دوران مشاهده درصد تأخیرات اجتناب ناپذیر محاسبه و بعنوان ضریب اضافات مجاز مورد استفاده قرار می گیرد .
2-روش نمونه برداری : در این روش کارها در سه دسته تحت عنوان فعالیت های معمولی ، تأخیرات اجتناب پذیر و تأخیرات اجتناب ناپذیر طبقه بندی شده و بطور اتفاقی در زمانهای متفاوت از خط تولید بازدید کرده هر بار تعداد دفعات وقوع هر یک از این حالات را در جدولی بشکل زیر منعکس می نماید : روش داده های استاندارد اندیشه استفاده از داده های استاندارد از ابتدای شکل گیری سیستم های اندازه گیری کار و زمان مطرح و بوسیله پیشگامان این فن مورد بررسی قرار گرفته است .
زیرا زمان سنج ها بعد از مدتی دریافتند که زمان محاسبه شده برای یک جزء کاری در عملیات دیگر که عیناً همانجزء کار اتفاق می افتد صادق است .
تکنیک فوق بر مبنای این فرضیه استوار است که می توان تمام عملیات فیزیکی انسان را در دسته های حرکتی خاص و یا حرکات اعضاء بدن دسته بندی نمود .
آنگاه این حرکات را بکمک فیلمبرداری بارها مورد مشاهده و زمان سنجی قرار داده و نهایتاً زمان نرمال انجام هر یک از این حرکات را محاسبه و مورد استفاده قرار دادند .
این روش زمان سنجی از آغاز پیدایش تاکنون مراحل تکاملی بسیاری را طی کرده است در زیر به توضیح دسته ای از روشهای تعیین و استفاده از داده های استاندارد می پردازیم : 1-روش عوامل کار : این روش برای اولین بار در سال 1938 بوسیله ژزف کوئیک طراحی و مورد استفاده قرار گرفت از آن زمان تاکنون به اشکال متفاوتی عرضه شده است .
از آن جمله روش Mento - Factor برای فرآیند های فکری موجود در شرایط تولید بکار بسته می شود .
و Wocom که تکنیک کامپیوتری روش عوامل کار می باشد .
2-تکنیک توالی عملیات مینارد (Most) این روش که بر مبنای روش MTM طراحی شده است اولین بار بوسیله مینارد در سوئیس طراحی و از سال 1974 در ایالات متحده بکار گرفته شد موارد استفاده آن در فعالیت هائی نظیر ماشین کاری ، ساخت ، مونتاژ ، حمل و نقل مواد و تعمیرات و نگهداری می باشد .
3-روش اندازه گیری زمان (MTM) این روش که اولین بار برای کارخانجات وستینگهاوس ابداع شده و از سال 1944 تاکنون مورد استفاده صنایع گوناگون می باشد اشکال مختلفی از روش MTM از آغاز تاکنون طراحی و مورد بهره برداری قرار گرفته است که از آن جمله میتوان از ، ، 4M ، ، ، .
در این روش کلیه حالات کار در نه جدول دسته بندی و زمان لازم جهت انجام هر یک از این حالات مشخص شده است .
برای سادگی کار در سیستم MTM از واحد زمانی به نام TMU استفاده می شود که برابر با یک صد هزارم ساعت است .
در این روش ابتدا اجزاء کار تعیین ، آنگاه زمان نرمال آن با استفاده از جداول MTM تعیین می گردد و زمان کل مجموعه اجزاء تشکیل دهنده کار نمایانگر زمان نرمال انجام کار می باشد .
در زمان استفاده از این روش نیازی به تعیین ضریب عملکرد نبوده ولی چنانچه در صدد یافتن زمان استاندارد باشیم باید اضافات مجاز را محاسبه و بیفزائیم .
مهارتمهارتمهارتکوششکوششکوشش15/0+ 13/0+A1 A2فوق العاده13/0+ 12/0+A1 A2فوق العاده11/0+ 08/0+B1 B2عالی10/0+ 08/0+B1 B2عالی06/0+ 03/0+C1 C2خوب05/0+ 02/0+C1 C2خوب00/0Dمتوسط00/0Dمتوسط05/0- 10/0-E1 E2مناسب04/0- 08/0-E1 E2مناسب16/0- 22/0-F1 F2ضعیف12/0- 17/0-F1 F2ضعیفشرایطثبات06/0+Aایدهآل04/0+Aکامل04/0+Bعالی03/0+Bعالی02/0+Cخوب01/0+Cخوب00/0Dمتوسط00/0Dمتوسط03/0-Eمناسب02/0-Eمناسب07/0-Fضعیف04/0-Fضعیف مجموع مشاهداتفراوانی وقوعشرح120//// //// //// //// ...فعالیت های معمولی50//// //// //// ...تأخیرات اجتناب پذیر30//// //// ...تأخیر اجتناب ناپذیر