الف: شناسایی محیط جغرافیایی
هویت روستا
روستای پرگو در فاصله 9 کیلومتری جاده پونیک ( سیانه) – گنجگاه در بخص سنجبد غربی خلخال که به شهرستان کوثر تغییر نام یافتند. و در میان دو کوه مرتفع گوننی (مطلع آفتاب) در شرق و قوزنی و مستقل آفتاب در غرب واقع شدهاست و براساس اسناد حدود ماسههای قدیمی این روستا از آبادیهای بسیار کهن منطقه خلخال بودهاست.
آشنایی با منطقه خلخال
خلخال یکی از شهرستانهای استان اردبیل میباشد که در دامنه غربی کوههای تالش واقع شدهاست.
خلخال از گذشتههای دور مکان علم ودانش بودهاست بطوری که شاعری نامآور« رشیدالدین اخسیکتی» که خود از اهالی ماوراء النهر بوده برای زیارت اهل علم به این شهر میآید و آنچنان شیفته محیط علمی این شهر میشود که برای مدتی مساکن این دیار میگردد. درکتاب «حدودالعالم» و مراصد« اطلاع» که در سدههای آغازین هجری نوشتهشده از خلخال با نامهای «خوند» و «خونج» یاد شده که در آن هنگام حاکم شهرنشین بودهاست بعدها« فیروزآباد» که برفراز تپه « پردلیس» بناشده بود مرکز حاکم نشین خلخال میشود و بعد از آن نیز« هروآباد» مرکزیت این منطقه را عهدهدار شدهاست که امروز به شهر خلخال معروف است.
در مورد خلخال در« بستان السامه» و« ریاضالسیاحه» نیز آمدهاست که خلخال مکانی نیک و جایی به دل نزدیک است و مردمانش از متاع حسن و علم برخوردارند و عموم مردم آن در میهماننوازی معروف و در دلیری تیراندازی و چابکی بینظیرند.
هرودوت – مورخ یونانی – مینویسد خلخال ولایتی است که شهر« هراوان» در دامنه کوه« ازنوان» در آن شهر واقع شده و « بردههور» در آن میباشد.
درباره وجه تسمیه دارالمرزین خلخال نیز عقیده بر این است که چون از دیرباز زنان و دختران این دیار مچ پاهای خود را با حلقههایی از سیم و زر میآراستهاند بنابراین واژه خلخال براین سرزمین اطلاق شدهاست.
ناهمواریها آب و هوا
روستای پرکوه در اتفاع 1980 متری از سطح آبهای آزاد و در میان دو کوه گونئی و قوزنی بنا شدهاست که ارتفاع کوههای این منطقه درنهایت 2046 متر است. و همین امر باعث گردیده که این منطقه دارای آب و هوائی کوهستانی باشد. این منطقه دو نوع باد بارانآور میوزد که عبارتند از:
1- بادهای بارانآور مدیترانه که از مبدأ آن دریای مدیترانه میباشد و از غرب میوزد 2- بادهای بارانآور غربی که مبدأ وزش آن اقیانوس اطلس میباشد فصل وزش این بادها زمستان است و به همین علت در این منطقه زمستانهای بسیار سرد و پربرف دیده میشود که گاهی ارتفاع برف به 1 تا 11 متر میرسیده بگونهای که مردم از روی بامها رفت و آمد میکردهاند.
اما در فصل تابستان به علت عدم وزش بادهای بارانآور بارندگی چندانی وجود ندارد و به علت تفاوت از میزان رطوبت و بارندگی تابستان و زمستان این منطقه تفاوت دمای دو فصل نیز بسیار محسوس میباشد بگونهای که در بعضی از تابستانها این منطقه به علت عدم بارش وابستگی اقتصادی و معیشتی به کشت دیم دچار خشکسالی و نابودی مزارع میگردد.
منابع آب
منابع آب این روستا شامل دو بخش از منابع زیرزمنیی( چشمهها)2- آبهای جاری
میباشد که رود برگیجاق( رود پرگو) از کنار این روستا گذشته و در نزدیک روستای
گنجگاه به رود سنگورچای پیوسته و در نهایت به رود قزلاوزن سرازیر میشود.
چشمههای این روستا که در فواصل دور و نزدیک اطراف این روستا واقع شدهاند عبارتند از: سدیوقبلاغ( چشمهسرد) که سرمای آن به حدی است که حتی در تابستان نیز نمیتوان پیش از چند ثانیه دست را در آب نگاه داشت چاببلاغ( چشمهرود) که آب آن به رود برگیچای میریزد. داشبلاغ( چشمهسنگی) کورجابلاع
و رود تسمهبلاغ که در روستای قدیم ابراهیمآباد واقع شده و آب روستا به وسیله لولهکشی به روستا منتقل میشود.
پوشش گیاهی و جانوری
دراین ناحیه به علت کوهستانی بودن بیشتر زمینهای هموار به صورت باغ یا مزرعه درآمدهاند و از زمینهای شیبدار و سنگلاخی که برای کشاورزی مناسب نیست بعنوان چراگاه استفاده میشود که گاهی نیز در میان این چراگاهی درختچههای کوتاه خودرو میروید و در بعضی از قسمتها و بخصوص در اطراف باغات و مزارع درختان سرو تبریزی و بیدمجنون و نارون هم دیده میشود و در باغهای این منطقه درختان میوهای همچون زردآلو، سیب سبز،گلابی، گردو، آلبالو، گیلاس مورد بهرهبرداری قرار میگیرد و در مزارع آن گندم و لوبیا و نخود( به صورت محدود) به صورت دیم کشت میشود که بیشتر برای استفاده خود روستائیان میباشد. با توجه به پوشش گیاهی و وضعیت آب و هوایی این منطقه حیواناتی نظیر گرگ- روباه- و خرگوش – خرس- وکبک بلدرچین – زاغ پرستو- لاکپشت در این منطقه زندگی میکنند که روستائیان از حملههای گرگ و روباه به حیوانات اهلی خویش مانند گاو – گوسفند- بز- اسب- قاطر والاق و طیورات گلهمندی باشد و البته در زمستان نیز آبگوشت بلدرچین و کباب گوشت خرگوش و کبک آنها نیز به راه است البته به صورت محدود.
ب: تاریخچه روستا
بنابراسناد تاریخی موجود واقوال ریشسفیدان اولین بانیان روستای پرگو شش برادر از اهالی شیروان بودهاند که حدود 900 سال پیش به علت نزاعهای قومی طایفهای از منطقه خویش به خلخال و پرگو گریختهاند البته برخی نیز بنای این روستا را منسوب به دوران اشکانی میدانند. مشخص نیست که آیا قبل از ورود این شش برادر به این منطقه در آغاز کسی زندگی میکرده و جایی وجود داشته یا نه آنچه مسلم است این است که بانیان این روستا همان شش برادر معروف هستند که عبارتند از: ابولفتح، صادق، هدیخان، حاجیعیوض، میرزاعلی، حیدرخان که هر کدام از آنها به ترتیب سررشته طایفههایی به ترتیب ابراهیمی- حاجی عیواضلی- میرزالی( سلام- مرادی)، (میزراعلی- حیدرخانی) هستند که بعدها خانواده وطایفههای سادات کمالی( آل هاشملی سلیمانی) عزیزیان- حیدرلی- هاشمی- ناصری و ملکی و …… به آنها اضافه شدند.
اقوال مختلفی در مورد وجه تسمیههای میرگو ذکر شده برخی بنام برگو را شکل تغییر یافته برکوه به علت کوهستانی بودن منطقه میدانند برخی دیگر نیز آن را برگفته از پیرگور( به علت داشتن گورهای قدیمی) و بعضی دیگر پرقو به علت قرارگرفتن در منطقه کوهستانی و ییلاقی میدانند.
اماکن تاریخی روستا
روستای ابراهیم آباد در شمال روستا در منطقه چمربان بایستی که هنوز بناهای قدیمی در آنجا دیده میشود.
امامزاده معروف( حیدرآباد) درشرق که تپههای روستائیان در اطراف آن بناشدهاست
قلعه تپه ی قیزقلعه که در بین اهالی روستا معروف است که در آنتپههای باستانی در گذشتههای دور وجود داشته و در قدیم نیز مردم برای پنهانکردن مسکوکات خود در آن منطقه می رفتند که بعدها در هنگام جنگ جهانی دوم که ارتش شوروی وارد ایران شده و درشمال ایران را اشغال نموده بود روی تپهای که این بنا ساخته شدهبود یک سنگر ساختند که محل استقرار تیربار و مسلسل بودهاست. که دیگر آثاری از آن باقی نمانده.
سنگر ارتش سرخ که هنوز آثار آن برجای است کدپستی علامت (اس) بکش کل شده برروی مسیله وسط سنگر به صورت کمرنگ دیده میشود.
کوههای اکیزلر(دوقلوها) در 5 کیلومتری غرب روستای پرگو واقع شدهاست که مردم روستاهای اطراف قبل از فصل درو در آنجا جمع شده و قربانی مینمودند و پس از صرف ناهار باز گشتند و درو را آغاز مینمودند که ریشسفیدان دولت بیان میکنند که سالهای پیش ازآنجا مسکوکات قدیمی بدست آمده و در سال 356 توسط سازمان میراث فرهنگی حصارکشی شده از ورود مردم به آنجا جلوگیری میشود.
بقایار روستای ابراهیمآباد 2600 متری روستای پرگو قرار دارد که تنها آثار باقیمانده از آن قبرستان لولهکشی سرامیکی که آب چشمه را به روستا میرساندند.
حوادث تاریخی
1- درسال 1326 قحطی در روستا بوجود آمده در اثر خشکسالی که چون کشاورزی روستائیان بر کشت دیم استوار بودهاست براثر خشکسالی محصول رشد نکرده ومردم به شدت دچار کمبود غذا شدند مردان روستا برای تهیه غذا برای خانوادههای خود تمام حیوانات خود را فروخته و از اسالم و گیلان برنج تهیه مینمودند.
2- ورود ارتش سرخ در سال 1320 به روستا و گرفتن اجباری اسلحههای سربازان فراری ارتش ایران که به علت تدابیر بزرگان روستا درگیری ایجاد نشده و به اموال مردم نیز هیچگونه دستدرازی نگشته.
3- در سال 1283 قحطی بزرگی رخ نمود که مردم روستا به صورت گروهی و به همراه خدم و حشم خود به گیلان کوچ نمودهاند که در آنجا نیز با فروش اموال روزگار میگذراندند. که بعدها دوباره به روستا بازگشتهاند.