محققین علوم دامى عقیده دارند که گوسفندان اهلى امروزه از گوسفندان وحشى موفلون (Moufflon) (آسیائى و اروپائی) و اوریال آسیائى که هنوز هم در کوهستانهاى اروپا، آسیا و آسیاى میانه وجود دارند و بهصورت گلههاى وحشى زندگى مىکنند، بهوجود آمدهاند.
با توجه به اینکه گوسفند پس از اهلى شدن در نقاط مختلف دنیا پراکنده شده و در اکثر نقاط جهان مردم پس از دسترسى به این حیوان در اصلاح و بهبود آن سرمایهگذارى کردهاند؛ در نتیجه، این کارهاى اصلاحى و شرایط اقلیمى متفاوت حاکم بر نقاط مختلف جهان سبب شده است که تنوع نژادى پدر این حیوان بیشتر باشد؛ طورىکه در بین دام هائى که بهنحوى مورد استفاده افراد بشرى قرار مىگیرند در هیچکدام بهاندازهٔ گوسفند تنوع نژادى وجود ندارد.
در حال حاضر بیش از دویست نژاد از گوسفند در نقاط مختلف دنیا وجود دارد، ولى بسیارى از این نژادها از نظر تجارى و اقتصادى چندان قابل توجه نیستند.
صنعت گوسفنددارى امروزهٔ جهان متکى بر ۱۰-۲۰ نژاد ساخته شده از این حیوان است.
نژادهاى گوسفند را به روشهاى مختلف طبقهبندى مىکنند، متداولترین روش طبقهبندى براساس نوع پشم حاصله و بهشرح زیر است: ۱.
نژادهاى با پشم ظریف ۲.
نژادهاى با پشم متوسط ۳.
نژدهاى با پشم دراز ۴.
نژادهاى پشمى دو رگ.
نژادهاى با پشم ظریف ژادهاى موجود در این دسته مقدار قابل توجهى پشم ظریف تولید مىکنند.
این نژادها قبلاً گوشت خوبى تولید نمىکردند و کمیت و کیفیت لاشهٔ آنها خوب نبود، ولى در اثر اصلاح و انتخابهاى مکرر کمیت و کیفیت لاشهٔ آنها بهتر شده است ین نژادها امروزه عمدتاً جهت تولید پشم پرورش داده مىشود، خوش بنیه و پرطاقت هستند و غریزهٔ زیادى به زندگى گروهى و گلهاى دارند و مىتوانند از مراتع فقیر بهخوبى استفاده بکنند.
ن نژادها مىتوانند غیرفصلى بارور شده حتى در فصل پائیز نیز بره تولید بکنند ولى از نظر دوقلوزائى اهمیت چندانى ندارند و بیشتر بهصورت تکزا هستند.
مهمترین این نژادها عبارتند از: مرینوس، رامبویه، دبولیت، چویت.
مرینوس (Merino) خاستگاه اصلى مرینوس اسپانیا است ولى با توجه به کمیت و کیفیت پشم تولیدى مرینوس به نقاط مختلف دنیا برده شده و براساس اصلاحات و انتخابهائى که در محلهاى مختلف روى این نژاد صورت گرفته است، امروزه نژادهاى مختلفى از مرینوس منسوب به کشورهاى مختلف وجود دارد.
مرینوس آمریکائى شامل سه تیپ C، B، A است که تیپها A و B پشمهاى آنها چیندار است و به نام مرینوس آمریکائى و تیپ C بهنام Delain merion معروف مىباشند.
وزن قوچ ۶۵ تا ۸۰ کیلو و در میش ۴۵ تا ۶۰ کیلوگرم مىشود.
رنگ مرینوس سفید، بدن زاویهدار، اندازه متوسط، قوچها شاخدار ولى میشها فاقد شاخ هستند.
مقدار تولید پشم در یکسال ۹-۱۲ کیلوگرم است.
رامبویه (Rambouillet) خاستگاه رامبویه فرانسه است و از مرینوس اسپانیاى بهوجود آمده است.
اندازهٔ بدن بزرگ و زاویهدار در مقایسه با مرینوس، بدنى پرگوشت دارد ولى در مقایسه با نژادهاى گوشتى براى تولید گوشت مناسب نیست.
قوچهاى رامبویه مکمن است شاخدار و بىشاخ باشند.
تمام میشها بىشاخ هستند، رنگ رامبویه سفید است.
وزن قوچ ۱۱۰ تا ۱۸۵ و در میش بین ۷۰ تا ۱۰۰ کیلوگرم است.
دبویلت (Debouillet) خاستگاه این نژاد آمریکا است و در اثر تلاقى رامبویه با Delaine Merino بهوجود آمد است که اولین بار به این تلاقى در مکزیک صورت گرفته است.
ز نظر اندازهٔ بدن متوسط، بدن زاویهدار، رنگ سفید است.
قوچها ممکن است شاخدار و یا بىشاخ باشند ولى میشها بىشاخ هستند.
چویت (Cheviot) خاستگاه این نژاد از کوهستانهاى شمالى انگلستان و جنوب اسکاتلند است.
اندازهٔ بدن متوسط، صورت سفید، سوراخ بینى سیاه است.
این نژاد غریزهٔ زیادى به زندگى گروهى ندارد.
نژادهاى با پشم متوسط (Medium wool Breeds) گوسفندان موجود در این نژادها عمدتاً براى تولید گوشت بهکار گرفته مىشوند و تولید پشم در درجهٔ دوم اهمیت قرار دارد.
تارهاى پشم از نظر قطر و طول در حد متوسط قرار دارند.
این نژادها در مقایسه با نژادهاى با پشم ظریف کم طاقت هستند و نمىتوانند مثل آنها مسافت زیاد را طى نمایند.
مهمترین این نژادها عبارتند از: دورست، همپشایر، آکسفورد، شروپ شایر، سات دان، سافولک، تونسی.
دورست (Dorest) خاستگاه این نژاد از جنوب انگلستان بوده است، اندازهٔ بدن متوسط، ممکن است شاخدار و یا بىشاخ باشد.
لاشهٔ عضلانى و پرگوشتى تولید مىکند.
پشم سفید و نسبت برهزائى زیاد و در حدود 150-160% است؛ بهعبارت دیگر، قابلیت دوقلوزائى در این نژاد زیاد است، وزن در قوچ بالغ 80-113 کیلوگرم و در میشها ۸۰-۷۵ کیلوگرم مىشود.
همپشایر (Hampshire) خاستگاه این نژاد از جنوب انگلستان و صورت، گوشها، دست یا قهوهاى سیر و یا سیاه است.
قوچ و میشها هر دو فاقد شاخ هستند.
همپشایر یکى از بزرگترین نژادها در بین نژادهاى با پشم متوسط است.
وزن قوچ بین ۱۰۲ تا ۱۳۶ کیلوگرم.
وزن میشها 68-90 کیلوگرم مىشود.
مقدار شیر میشها زیاد و رشد برهها سریع است.
آکسفورد (Oxford) خاستگاه این نژاد از جنوب انگلستان و یکى از بزرگترین نژادهاى با پشم متوسط است.
بالغ ۱۱۳ تا ۱۵۸ کیلوگرم و در میشها ۷۹ تا ۱۱۳ کیلوگرم است.
رنگ صورت، گوشها و دست و پا خاکسترى تا قهوهاى است.
اندازهٔ سر و گوشها در مقایسه با بدن کوچک بهنظر مىرسد.
قوچ و میش هر دو فاقد شاخ هستند.
در بعضى از موارد ممکن است داراى شاخ کوچکى باشد.
مقدار تولید شیر این نژاد زیاد و رشد برهها سریع است.
از قوچها این نژاد بیشتر در دورگگیرى استفاده مىکنند.
شروپ شایر (Shrop shire) خاستگاه این نژاد انگلستان بوده و یکى از کوچکترین نژادها در بین نژادهاى با پشم متوسط است.
نژادى است بدون شاخ، صورت و پاها و گوشها قهوهاى تیره یا سیاهرنگ است.
مقدار شیر میشها زیاد و سرعت رشد برهها سریع است.
نسبت دوقلوزائى در حدود ۱۵۰% است.
در حدود ۷۹-۶۲ کیلوگرم است.
ساتدان (Southdown) خاستگاه این نژاد از جنوب شرقى انگلستان بوده و یکى از قدیمىترین نژادهاى گوسفند در دنیا است که در شکلگیرى بیشتر نژادهاى با پشم متوسط مورد استفاده قرار گرفته است.
نژادى است زودرس و فاقد شاخ داراى بدنى کوچک صورتى گوشتی، دست و پا خاکسترى یا قهوهاى است و در سنین پائین قابلیت پروارى خوبى دارد.
وزن قوچ ۱۰۲-۸۰ کیلوگرم و در میش ۷۳-۵۶ کیلوگرم است.
سافولک (Suffolk) استگاه این نژاد جنوب انگلستان بوده نژادى است با جثهٔ بزرگ و پرگوشت، بزرگترین صفت مشخصهٔ این نژاد داشتن صورت و دست و پا و گوشهاى سیاه است، دست و پا صورت و گوشها فاقد پشم هستند.
نژادى است تیزهوش و پرجنب و جوش و مثل گوسفند با پشم ظریف پرطاقت است.
قوچ و میش هر دو بى شاخ هستند و وزن قوچ ۱۰۲ تا ۱۳۶ کیلوگرم و وزن میش 73-115 کیلوگرم است.
نسبت برهدهى در حدود ۱۵۰% است، نژادى است پرشیر و با سرعت زیاد رشد برهها.
ذخیرهٔ چربى در مقایسه با سایر نژادها آهسته بوده و بیشتر گوشت تولید مىکند.
با توجه به این امر لاشه عضلانى و پرگوشت از این نژاد بهوجود مىآید.
تونسى (Tunis) خاستگاه این نژاد شمال آفریقا و یکى از قدیمىترین نژادها گوسفندان دنیا است.
رنگ صورت مایل به قرمز قهوهاى و یا خرمائى است.
از نظر اندازهٔ بدن متوسط و بدون زاویهدار است، صورت فاقد پشمهاى زیر و گوشها آویزان است.
نژادى است پرطاقت و با قابلیت مادرى خوب که مىتواند در تمام فصول بارور شود.
این نژاد ها در انگلستان بهوجود آمدهاند و بزرگتر از سایر نژادها است و پشمهاى دراز و ضخیمى تولید مىکنند.
این نژادها خوشبنیه و پرطاقت بوده، گوشت و لاشه خوبى تولید مىکنند و اساساً براى تولید گوشت پرورش داده مىشوند.
بزرگى جثهٔ در این نژادها بهعلت پرورش اینها در مناطقى بوده است که بدون اینکه حیوان مسافت زیادى را طى بکند به غذاى خوب و سرشارى دسترسى داشته است.
از این نژادها بیشتر دورگگیر استفاده مىشود.
نژادهائى دیررس هستند.
مهمترین این نژادها عبارتند از: لاىسیستر، لینکلن، رامنی.
لاىسیستر (Leicester) خاستگاه این نژاد منطقهٔ مرکزى انگلستان است.
رنگ پشم سفید و نژادى است فاقد شاخ با جثهٔ بزرگ وزن قوچ بین ۱۱۳ تا ۱۰۲ کیلوگرم و وزن میش ۷۹-۱۰۲ کیلوگرم است.
صورت و دست و پاى این نژاد از موهاى سفید پوشیده شده است.
لب و سوراخ بینى سیاهرنگ است.
لینکلن (Lincoln) خاستگاه این نژاد از ساحل شرقى انگلستان است.
لینکلن یکى از قدیمىترین و بزرگترین نژاد در بین نژادهاى گوسفند محسوب مىشود.
نژادى است دیررس وزن در قوچ ۱۱۳-۱۵۸ کیلوگرم و در میش ۱۱۳-۱۰۲ کیلوگرم است.
رنگ پشم سفید و نژادى است بىشاخ.
از این نژاد بیشتر در دورگگیرى استفاده مىکنند.
رامنى (Romney) خاستگاه این نژاد جنوب انگلستان و یکى از قدیمىترین نژادهاى گوسفند است.
نژادى است با جثهٔ بزرگ و وزن قوچ ۱۱۳ تا ۱۳۵ کیلوگرم و میش ۹۱-۷۹ کیلوگرم، خوشبنیه و پرطاقت؛ رنگ پشم سفید و فاقد شاخ است.
رامنى داراى پشم بسیار بههم فشرده است و بدین ترتیب در مقایسه با سایر نژادهاى با پشم دراز محیطهاى سرد و مرطوب را راحتتر تحمل مىکند.
از این نژاد بیشتر در برنامههاى دورگگیرى استفاده مىکنند.
نژادهاى پشمى دورگ (Crossbred woll Breeds بیشتر این نژادها در اثر تلاقى نژادهاى با پشم دراز و پشم ظریف بهوجود آمده و تکامل یافتهاند.
در این نژادها بیشتر هدف در جهت اصلاح کیفیت لاشه و طول تار پشم بوده است.
مهمترین این نژادها عبارتند از: کلمیبا، کوریدال، پاناما، تارگه.
کلمیبا (Columbia) خاستگاه این نژاد آمریکا است و در اثر تلاقى قوچ لینکلن با میش رامبویه بهوجود آمده و تکامل یافته است.
بزرگترین نژاد در بین نژادهاى دورگ است.
وزن قوچ بالغ ۱۲۴-۱۰۲ کیلوگرم و وزن میش ۸۶-۵۶ کیلوگرم و قوچهاى پروار شده مىتواند تا ۱۵۰-۱۴۰ کیلوگرم وزن داشته باشد.
میشها پر محصول بوده و استعداد مادرى خوبى دارند.
صورت، گوشها و دست و پاى پوشیده از موهاى سفید رنگ است.
در مقایسه با سایر نژادها دست و پاى پوشیده از موهاى سفید رنگ است.
در مقایسه با سایر نژادها دست و پاى این نژاد درازتر است کوریدال (Corriedale) خاستگاه کوریدال از نیوزلند و قدیمىترین نژاد در بین نژادهاى دورگ پشمى است.
نژادى است دومنظوره و در اثر تلاقى قوچهاى لینکلن و لاىسیتر با میشهاى مرینوس بهوجود آمده و تکامل یافته است.
کوریدال از نظر اندازهٔ بدن متوسط بوده و وزن قوچ بالغ ۸۱ تا ۱۱۳ کیلوگرم و وزن میش ۸۳ تا ۵۶ کیلوگرم است صورت، گوشها و انتهاى دست و پا پوشیده از موهاى سفیدرنگ است.
هر دو جنس فاقد شاخ بوده ولى در بعضى موارد ممکن است قوچها شاخدار باشند.
استعداد مادرى میشها ضعیف است اناما (Panama) خاستگاه این نژاد آمریکا بوده و در اثر تلاقى قوچ رامبویه با میشهاى لینکلن بهوجود آمده و تکامل یافته است.
پاناما جثهٔ بزرگى دارد و رنگ صورت، دست و پا و گوشها سفیدرنگ است.
این نژاد در سنین پائین لاشهٔ پرگوشت و با چربى تولید مىکند.
تارگه (Targhee) خاستگاه این نژاد آمریکا بوده و در اثر تلاقى قوچ رامبویه با میشهاى کوریدال لینکلن و رامبویه بهوجود آمده است.
نژادى است با جثهٔ متوسط و بىشاخ وزن قوچ در حدود ۹۰ کیلوگرم و وزن میش بالغ ۵۹ کیلوگرم است و شیر زیادى تولید مىکنند.
نژادهاى با پشم ضخیم هایلند سیهچهره آواسی این نژادها داراى پشمى هستند که از نظر صنعت قالىبافى مناسب است و به همین جهت آنها را بهنام ”نژادهاى با پشم مخصوص قالیبافى“ نیز مىخوانند.
اندازههاى پشم در این نژادها کاملاً متنوع است و قطر و طول تار پشم در آنها به ترتیب تا ۷۰ میکرون و ۳۸ سانتىمتر ممکن است برسد.
پشم این نژادها گذشته از تفاوتى که از نظر طول و قطر تار با یکدیگر دارد از لحاظ جلا و جعد و استحکام نیز با هم اختلاف دارد.
مهمترین انواع نژادهاى با پشم ضخیم بهشرح زیر مىباشند: ۱.
هاىلندسیهچهره ۲.
آواسى.
هاىلند سیهچهره هاىلند سیهچهره یکى از پرطاقتترین نژادهاى گوسفند است و بهخوبى از عهده تحمل شرایط سخت و مشکل برمىآید.
این نژاد در منطقه کوهستانى اسکاتلند که مبدأ اولیه آن نیز مىباشد پرورش مىیابد و در این منطقه به غذاى تکمیلى و یا استفاده از پناهگاه کمتر احتیاج دارد.
هاىلند سیهچهره مانند سایر نژادهاى اسکاتلندى نژاد سرزنده و خوشمنظرهاى است.
در این نژاد قوچ و میش داراى شاخ مىباشند و شاخ میش معمولاً کوچکتر از شاخ قوچ است.
شاخ قوچ سنگین و دراز و داراى پیچخوردگى است.
صورت و ساق حیوان فاقد پشم است.
نقاط نامبرده به رنگ سیاه است و گاهى لکههاى رنگى نیز در این نقاط دیده مىشود.
تار پشم در این نژاد بسیار ضخیم و طول آن بین ۲۰ تا ۳۸ سانتىمتر است.
از پشم این نژاد براى تهیه قالى و تشک و کاموا استفاده فراوان به عمل مىآید.
خصیصه مهم این نژاد تحمل تغییرات درجه حرارت و نیز مقاومت آن در هواى بسیار سرد و یا طوفانى است.
این امر به واسطه ترکیب خاص در پوشش پشم در بدن حیوان است.
پوشش نامبرده در قسمت خارجى پشمهاى ضخیم و سرد و در سطح داخلى و مجاور بدن پشمهاى ظریف و گرم دارد که حیوان را در برابر تغییرات مورد بحث حمایت مىکند.
هاىلند سیهچهره جثهاى کوچک ولى عضلانى دارد و به همین جهت بسیار فعال و تند و تیز است.
وزن بلوغ در قوچ تقریباً ۷۰ و در میش ۶۰ کیلو است.
قدرت شیردهى در میشهاى این نژاد نیز خوب و مناسب است.
آواسى یکى دیگر از نژادهاى با پشم ضخیم گوسفند آواسى از دسته گوسفندان مدیترانهاى و از جمله نژادهاى مشخص گوسفند در سوریه و لبنان و اسرائیل و اردن است.
بهعلاوه ۶۰ درصد کل گوسفندان عراق از گلههاى گوسفند آواسى تشکیل مىشود و در حدود دویستهزار (۲۰۰،۰۰۰) رأس از این نژاد را مىتوان در نواحى جنوبى ترکیه یافت.
گوسفند آواسى در نقاط مختلف و براساس لهجههاى متفاوت داراى اسامى گوناگون است که عبارتند از: آواسى، آوازى، العوض، ایوسى، اوسى، یوسى.
بهعلاوه در ترکیه آنرا بهنام ایوزى یا گوسفند عرب و در سوریه آن را بهنام نعیمه یا شامى نیز مىخوانند.
گوسفند آواسى نسبت به راهپیمائى و یا سرماى زیاد و نیز از نظر ابتلاى به انواع بیمارىها حیوان تقریباً مقاومى است ولى نسبت به گرما و رطوبت بسیار حساس مىباشد.
چگونگى پرورش گوسفند آواسى چگونگى پرورش گوسفند آواسى برحسب مناطق مختلف متفاوت است.
در اسرائیل گلههاى گوسفند از دى تا فروردین در مراتع طبیعى چرا مىکنند و آنگاه از ته چر مزارع و سپس از تایههاى یونجه در مراتع استفاده مىنمایند.
از آبان تا دى به علت محدودیت چرا گوسفندان بهوسیله تغذیه دستى پرورش مىیابند و در این شرایط جیره غذائى آنها از مواد کنسانتره یا غذاى فشرده (به نسبت ۶۵ درصد جیره) و سیلو و علوفه خشک (به نسبت ۳۵ درصد جیره) است گوسفندان آواسى شبها و اگر بارندگى شدید باشد روزها نیز در آغل به سر مىبرند.
زایمان میشهاى بالغ بین آذر تا اواسط بهمن و زایمان میشهاى جوان ۱۰ ماهه در اواسط بهمن تا اواسط اردیبهشت صورت مىگیرد.
نسبت تلفات میشهاى آبستن در گله ۲ درصد است.
بعد از زایمان، میشها روزنه ابتدا دوبار شیردوشى مىشوند و سپس بعد از هر دو شش، بره مربوط در حدود نیم تا دو ساعت از پستان مادر تغذیه مىنمایند.
در ۲ ماهگى برهها را از شیر مىگیرند و علوفه سبز و یونجه و مواد کنسانتره در اختیار حیوان قرار مىدهند.
پمشچینى در فروردین یا اردیبهشت انجام مىشود.
در سوریه فصل برهزائى بین آذر تا فروردین است.
نسبت تلفات بره ۵ تا ۱۰ درصد است که ممکن است در زمستانهاى سخت به ۳۰ تا ۵۰ درصد نیز برسد.
در سوریه نیز برهەاى آواسى را در ۲ ماهگى از شیر مىگیرند و برههاى نر را در سن ۲ تا ۳ ماهگى در فصل بهار پروار مىنمایند.
پشمچینى گوسفند آواسى در فروردین یا اردیبهشت انجام مىشود.
مشخصات گوسفند آواسى - قد: قوچ ۸۰-۷۰ سانتىمتر، میش ۷۰-۶۰ سانتىمتر.
- وزن: ۹۰-۶۰ کیلو میش: ۵۰-۳۰ کیلو.
- رنگ: بدن سفید، سر و ساق پا قرمز متمایل به قهوهای، انتهاى دست و پا بهندرت سیاه یا سفید یا خاکسترى یا لکهدار، پشم بهندرت قهوهاى یا سیاه.
- پشم: مناسب از نظر قالیبافی، سر و دست و پا عارى از هرگونه الیاف پشمی.
- سر: محدب در میش مستقیم در قوچ.
- شاخ: در قوچ، چیندار و طویل و در حدود ۴۰ سانتىمتر و بهندرت کوتاه و در میش، کوتاه و در حدود ۱۰ سانتىمتر.
- دنبه: پهن و به علت شکاف عمیق سرتاسرى در سطح خارجى به دو شاخه تقسیم شده است.
دنبه تا نزدیک بالاى مفصل خرگوشى امتداد دارد.
دنبالچه کوتاه و باریک و جهت آن به طرف بالا و پوشیده از پشم است.
وزن دنبه معمولاً بین ۴ تا ۵ کیلو است ولى در شرایط مناسب تغذیه وزن دنبه ممکن است تا ۶ کیلو در میش و یا ۱۰ کیلو در قارچ برسد.
آواسى (میش اصلاح شده اسرائیلى) فرآوردههاى گوسفند آواسى گوسفند آواسى از نظر تولید شیر حائز اهمیت است.
به علاوه اولین زایش میش آواسى را مىتوان در ۱۵ ماهگى ترتیب داد و در طول سال نیز از آن دو بار بره بهدست آورد.
با این ترتیب گوسفند آواسى از نظر نسبت درصد تولید بره یا نسبت برهزائى نیز حائز اهمیت فراوان است.
نسبت دوقلوزائى در گله میشهاى آواسى جالب توجه نبوده و از ۵ تا ۱۰ درصد تجاوز نمىکند.
۱.
پشم: - مقدار تولید سالیانه، در قوچ ۲ تا ۵/۲ کیلو و در میش ۷۵/۱ کیلو.
- طول فتیله پشمى: ۱۵ تا ۲۰ سانتىمتر.
- ظرافت: ۲۶ تا ۳۶ میکرون.
- موارد استعمال: تهیه قالى و پتو و پارچههاى پشمی.
۲.
شیر: - مقدار متوسط تولید در شرایط مناسب تغذیه: ۱۲ تا ۱۸۱ کیلو در طول ۱۶۸ تا ۱۹۰ روز شیردهى در میشهاى ترکیه و ۱۶۸ کیلو در میشهاى سوریه و ۱۲۹ کیلو در میشهاى اسرائیل.
- نسبت چربى: ۵/۷ درصد.
- موارد استعمال: تهیه ماست و روغن حیوانى و کره و پنیر.
۳.
گوشت: - وزن بره در موقع تولد: نر ۴/۴ تا ۶/۴ کیلو ماده ۳/۴ کیلو.
- وزن بره در موقع دو ماهگى: ۲۰ کیلو.
- نسبت چربى در لاشه حیوان بالغ: ۵۰ تا ۵۵ درصد.
انواع مختلف گوسفند آواسى از گوسفند آواسى نوع مختلفى وجود دارد که برحسب محل باسامى گوناگون خوانده مىشود.
گوسفند بلدى و گوسفند دیرى از انواع گوسفند آواسى مىباشند که به ترتیب در شرق و مغرب سوریه پراکنده هستند.
نوعى از گوسفند آواسى نیز در عراق و الجزایر وجود دارد که به نام گوسفند جزیره خوانده مىشود.
نوع اخیر با آنکه پیشرستر از نوع معمولى گوسفند آواسى است ولى از نظر تولید شیر چندان جالب توجه نمىباشند.
انواع اصلاح شده گوسفند آواسى را بیشتر مىتوان در اسرائیل و عراق یافت که مهمترین آنها عبارت است از: - نعیمه: گوسفند نعیمه نوعى از گوسفند آواسى است که در عراق وجود دارد بدن این گوسفند نسبت به نوع معمولى آواسى جمع و جورتر و ساقها عضلانىتر است.
به علاوه کیفیت پشم در این نوع مرغوبتر و مقدار تولید شیر نیز بیشتر است.
گوسفند نعیمه معمولاً صورت سیاه است ولى جورهاى دیگرى نیز وجود دارند که در آنها نه تنها صورت بلکه پشمهاى ناحیه گردن نیز قرمز رنگ است.
قبیله جبل شمر در شمال منطقه دلیم عراق پرورشدهنده اصلى گوسفند نعیمه مىباشد.
- شفالى: در اراضى آبیارى شده جنوب مرکزى عراق و در منطقهاى به نام ”کوتلیوا“ نوعى از گوسفند آواسى پرورش داده مىشود که به نام گوسفند شفالى معروف است.
گوسفند شفالى نسبت به نوع معمولى آواسى درشتتر و پیشرستر مىباشد.
رنگ گوسفند شفالى معمولاً خرمائى و گاهى اوقات سیاه است.
- نوع اصلاح شده آواسى اسرائیلى: اتحادیه پروشدهندگان گوسفند در اسرائیل براى اجراء برنامه تلاقى نژاد ابتدا در بین سالهاى ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۵ تعداد زیادى میش (در حدود ۱۵ هزار رأس) از نژاد هیریک از ترکیه وارد اسرائیل نمود.
موطن اصلى میشهاى هیریک ناحیه ”سىزر“ در کردستان ترکیه و نزدیک مرز سوریه و عراق است.
جثه این میشها نسبت به گوسفندان آواسى اسرائیل کوچکتر است.
وزن زنددهد میشهاى هیریک در حدود ۴۰ تا ۴۵ کیلوگرم و سرآنها معمولاً به رنگ خاکسترى و بهندرت سفید یا قهوهاى مىباشد.
از تلاقى قوچهاى انتخاب شده آواسى در اسرائیل و میشهاى هیریک، ابتدا نوع اصلاح شده آواسى اسرائیل بهدست آمد و در مرحله بعد انتخاب از نظر افزایش تولید شیر و کاهش نسبت گوسفندان کوچک گوش در گله و افزایش نسبت گوسفندان با پشم یک دست در گله عملى گردید.
امروزه در گوسفند آواسى متوسط طول دوره شیردهى ۲۰۰ روز است و شیر میشهائى که مقدار تولید آنها به ۳۷۰ کیلو برسد در حدود ۷ درصد چربى(۱) دارد.
(۱) .
براساس گزارشات سعادت نورى، در گوسفندان آواسى که به گلههاى اصلاح شده تعلق دارند تیپ هموگلوبین فقط از نوع B مىباشد در حالىکه در سایر گلهها (مانند عرب یا بدوى) پلى مورفیسم هموگلوبین مشاهده مىشود.