دانلود مقاله لقاح مصنوعی

Word 58 KB 6906 25
مشخص نشده مشخص نشده حقوق - فقه
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه: همگام با گسترش حوزه دانش بشری و ظهور دستاردهای نو در قلمرو علوم تجربی، مسائل و موضوعات پیچیده فقهی و حقوقی نیز پدیدار آمده، تلقیح مصنوعی نیز یکی از مسائل نو پیداست که پیشرفت دانش پزشکی آن را به عرصه فقه و حقوق کشانده و از آنجا که قوانین و مقررات حقوقی ما ریشه در احکام مذهبی دارد، هیچ حقوقدان و اندیشمندی در دانش حقوق، نمی تواند بدون بهره مندی از این منبع عظیم، در جهت قانونی کردن چنین مسائل جدیدی گام بردارد، بلکه نخست باید فقیهان جواز شرعی آن را تایید و حکم وضعی آن را روشن کنند، سپس به صورت ماده یا مواد قانونی درآید.

    تحقیق حاضر در طی 3 بخش به بررسی فقهی، حقوقی و جزای تلقیح مصنوعی می پردازد؛ در بخش اول آن که عهده دار قسمت فقهی است، نظر به نفس و حکم آن در صورتی که ملازم و یا متوقف بر ارتکاب فعل حرامی باشد؟

    و در بخش دوم به بررسی حقوقی نسبت طفل حاصل از تلقیح مصنوعی می پردازیم، چرا که با معلوم شدن نسب طفل، وضعیت های دیگر او نظیر حضانت و سرپرستی، وراثت و نکاح روشن می گردد.

    و در بخش سوم به بررسی جرایی تلقیح مصنوعی می پردازیم.

    پیشینه ی تاریخی لقاح مصنوعی دانش پزشکی با پیشرفت های جدید خود توانسته است کمک شایان توجهی به تولید نسل انسان بنماید و به وسیله تلقیح مصنوعی و رفع بعضی از نواقص و عیوب مردان نظیر عنن، یا انزال سریع و یا معالجه عیوب مجاری تناسلی زنان یا مردان، آرزوی کسانی که سالیانی دراز در انتظار فرزند به سر می برند را به تحقق برساند.

    قابل ذکر است که مسئله تلقیح، ابتدا در حیوانات اهلی به منظور اصلاح نژاد یا تکثیر نسل به کار می رفت.

    در آغاز، این کار را یکی از دانشمندان آلمانی به نام “Lubwing Jacobi” در سال 1765.م روی ماهیها انجام داد.

    چند سال بعد یک دانشمند و کشیش ایتالیایی به نام پرفسور “Spalanzoni” تلقیح را روی سگها آزمایش کرد و نتیجه مثبت گرفت و بالاخره در اواخر قرن نوزدهم یکی از دانشمندان روسی به نام “John hunter” تلقیح مصنوعی در حیوانات چهار پا را عملی ساخت که این روش فعلا نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

    به دنبال موفقیت این آزمایشها در حیوانات، دامنه تلقیح مصنوعی به انسانها نیز سرایت نمود و این آزمایش ها در مورد انسان، در کشورهای مختلف از قبیل فرانسه، انگلستان به اجرا درآمد.

    یک دانشمند انگلیسی به نام “Elielve” در سال 1799.م، گزارشی در این زمینه به دولت انگلستان داد.

    در فرانسه ده مورد تلقیح مصنوعی در زنان انجام گرفته است که قدیمی ترین آنها را مربوط به سال 1838.م، دانسته اند.

    ده سال بعد یکی از دانشمندان فرانسوی موسوم به “Cerard” گزارش داد که از 72 زنی که تلقیح مصنوعی شده اند، 41 نفر آنها از این طریقه بارور گردیده اند و تقریبا از سال 1914.م، موضوع تلقیح مصنوعی کاملا توجه پزشکان و علما را به خود معطوف داشت.

    در سال 1914.م، یکی از پزشکان انگلیسی مقیم مصر موسوم به دکتر"جامسیون" شنیده بود که در میان بدویان طریقه ای برای معالجه زنان عقیم وجود دارد که گاه منجر به آبستن شدن زنها و گاهی منتهی به فوت آنان می گردد.

    این موضوع نظر پزشک مزبور را به خود جلب کرد و در اثر بررسی دریافت که زنان بدوی به قطعه ای از پشم اصنون می خوانند و بعد آن را به زنان نازا می دهند تا به رحم خود بمالند و معتقد بودند که زن حامله می شود یا می میرد.

    این پزشک پس از تحقیقات بیشتر دریافت که زنان بدوی پشم را به نطفه مردان آغشته و سپس آن را به زن عقیم می دهند تا استعمال نماید، که علاوه بر نطفه مقدار زیادی میکروبهای مضر موجود در پشم وارد رحم زن می گردند و اگر زن بنیه قوی داشت در مقابل میکروبها مقاومت می کرد والا از پای در می آمد و تلف می شد.

    دکتر"جامسیون" پس از خاتمه جنگ جهانی اول به انگلستان مراجعت کرد و درصدد برآمد به وسیله تلقیح مصنوعی( که قبلا آزمایش شده بود و بدویان و صحرانشنان نیز به عنوان ورد و جادو از آن استفاده می کردند) و از راه صحیح علمی هزاران زن را که آرزوی مادر شدن داشتند بارور مند و به وسیله لوله آزمایش، نطفه مرد را به رحم زن منتقل نماید تا بدین وسیله خانواده های زیادی را که از نداشتن فرزند تهدید به نابودی و متلاشی شدن می گردیدند نجات دهد؛ و از این رهگذر، گاهی به علت بی ثمر بودن منی شوهر، از نطفه مردان بیگانه استفاده می نمود.

    رواج تلقیح مصنوعی در انگلستان و هجوم زنان بی فرزند به بیمارستانهای لندن موجب شد که موضوع تلقیح مصنوعی در مجلس عوام انگلستان مطرح و وزیر بهداری وقت استیضاح و دولت تخلصه گردد؛ که چرا تولد این گونه اطفال را مانند سایر اطفال شرعی و قانونی به ثبت نمی رسانند.1 حقوق تطبیقی تلقیح مصنوعی موضوع تلقیح مصنوعی در نهمین کنگره بین المللی حقوق جزا(این کنگره از 24 الی 30 اوت 1964 در شهر لاهه، مرکز کشور هلند برگزار گردید) مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

    شعبه دوم کنگره مزبور که نسبت به جرایم علیه خانواده و جرایم جنسی مطالعه و بررسی می کرد، تلقیح مصنوعی را چنین مورد بحث و گفتگو قرار داد: چون در این اواخر عده ای به وسیله تلقیح مصنوعی صاحب فرزند می شوند، مسائل ناشی از این امر در خور بررسی است.

    مسئله باید از دو نظر مورد توجه واقع شود به یکی موردی که حاملگی به وسیله نطفه شوهر صورت می گیرد، دیگر در موردی که حاملگی به وسیله نطفه شخصی غیر از شوهر انجام می گیرد.

    رد فرض اول در صورتی که زن و شوهری بخواهند صاحب فرزند شوند، ولی شوهر بدون اینکه عقیم باشد، نتواند وظایف زناشویی را انجام دهد، نطفه با وسیله طبی مخصوص گرفته و به زن تلقیح می شود که در این مورد هیچ گونه اتکال حقوقی و جزایی پیش نمی آید و علم طب و جراحی به چنین مردی امکان می دهد از نعمت فرزند، برخوردار گردد.

    فرزندی که از این راه به وجود می آید متعلق به شوهر است.

    اما در مورد فرض دوم، مشکلات فراوانی روی می دهد.

    این مورد وقتی است که برای شوهر امکان انجام وظایف زناشویی هست، ولی به علت نازایی نمی تواند دارای فرزند شود و زن آرزوی داشتن فرزند را دارد و اگر زن بخواهد طفلی نه از طریق غیرمشروع داشته باشد باید به تلقیح مصنوعی متوسل شود و اگر بدون رضایت شوهر دست به این کار بزند اشکالات فراوان ایجاد می گردد زیرا فرزندی که از این راه به دنیا می آید فرزند شوهر نیست و در نتیجه، یک طفل غیرقانونی است و اگر این کار با رضایت شوهر انجام شود، باز خالی از اشکال قانونی نیست؛ چون از نظر علمی و زیست شناسی این فرزند نمی تواند متعلق به شوهر باشد.

    از طریق دیگر، این سوال پیش می آید که تلقیح مصنوعی با رضایت و بدون رضایت شوهر اصولا رابطه نامشروع محسوب می شود یا نه؟

    به نظر نمایندگان کنگره، چون تلقیح مصنوعی متضمن مقاربت مرد و زن نیست، رابطه نامشروع محسوب نمی گردد.

    برای جلوگیری از بروز مشکلات موجود، طرح جدید قانون جزای آلمان، تلقیح مصنوعی را در صورتی که نطفه متعلق به شوهر نباشد، منع کرده است.

    ولی نمایندگان کنگره عقیده داشتند که تلقیح مصنوعی نباید جرم شناخته شود، با وجود این، در مواقعی که زن بدون رضایت شوهر دست به این کار بزند می توان او را مجازات نمود و در مورد نه زندانی که از این راه به وجود می آیند، کنگره عقیده داشت که باید مقرراتی تصویب شود تا وضع حقوقی این گونه اطفال نظیر سایر اطفال و حقوق و تکالیف والدین نسبت به آنها و بلکسی معلوم باشد و بالاخره، کنگره با توجه به گزارش شعبه دوم، اظهار نظر کرد که قوانینی جزایی نباید تلقیح مصنوعی را جز در موردی که زن راضی نباشد و در موردی که شوهر این کار رضایت ندهد، منع کنند.1 دولت انگلستان در این راستا، کمیسیون مشورتی ژنتیک انسانی را به عنوان یک سازمان مشورتی در سال 1996 تاسیس کرد، وظایف این کمیسیون عبارت است از مرور پیشرفت های علمی در مرزهای ژنتیک انسانی و رشته های وابسته.

    گزارش مسائل ناشی از پیشرفتهای جدید در ژنتیک انسانی.

    ارائه پیشنهاد ما در زمینه راههای ایجاد اطمینان عمومی و ارتقای فهم عموم.2 بخش اول: بررسی فقهی و تلقیح مصنوعی تلقیح در لغت به معنای باردار کردن و لقاح به معنای باردار شدن است و تلقیح مصنوعی در اصطلاح عبارت از این است که زن را با وسایل مصنوعی و بدون اینکه نزدیکی صورت گیرد آبستن کنند1 انواع روشهای تلقیح مصنوعی: IUI تلقیح مصنوعی داخلی؛ GIFI انتقال تخمک؛ ZIFT انتقال جنین IVF-ET باروری آزمایشگاهی- انتقال رویان2 در این تحقیق، از بین روشهای گوناگون تولید نسل مصنوعی به بررسی سه طریقه اول که بیشتر متداول است می پردازیم.

    فصل اول: تلقیح مصنوعی داخلی در این روش عمل بارور شدن و پرورش نطفه داخل رحم انجام می شود، اما برحسب اینکه بین صاحبان نطفه(زن و مرد) زوجیت یا زناشوئی مشروع موجود بوده یا جنین ارتباطی وجود نداشته باشد، این روش به دو صورت تقسیم می شود که در دو جفت بررسی می شود: مبحث اول: لقاح همگون یا تلقیح بین همگون مبحث دوم: لقاح ناهمگون یا تلقیح بین افراد بیگانه1 مبحث دوم: لقاح ناهمگون یا تلقیح بین افراد بیگانه1 مبحث اول: تلقیح مصنوعی همگون در این روش که هومولوگ نیز نامیده می شود پای شخص ثالث در میان نیست.

    هر گاه شوهری در به تولید اسپرم باشد ولی به علل مجانی یا روانی، باروری زن از طریق عادی و به وسیله مقاربت ممکن نباشد از این روش استفاده می شود و در این زمان با استفاده از تکنیک های کمکی تولید مثل، اسپرم شوهر به زن تلقیح می شود تا از این طریق باردار گردد.1 - دیدگاه فقهای امامیه: در گذشته برخی از فقیهان بنام شیعه2 این عمل را جایز نمی دانستند، ولی اینک غالب فقها آن را تجویز می کنند.3 اگر تلقیح مصنوعی به وسیله تزریق نطفه شوهر به همسر قانونی صورت گیرد این عمل مشروع و جایز است و در این خصوص هیچ گونه ابهامی وجود ندارد، به شرط اینکه اینکه جهات شرعی در این خصوص رعایت شود؛ یعنی اینکه این کار سبب انجام عمل حرام نشود، مانند لمس عودت دلیل جایز بودن این گونه باروری آن است که نطفه از اسپرم مرد و همسر قانونی وی بسته شده و تنها لقاح از راه معمول نبوده است و دلیلی بر حرام بودن این شیوه وجود ندارد و نیز اصل برائت شرعی و عقلی بر جایز بودن آن دلالت دارد.

    بنابراین، طفل مولود، شرعی و قانونی بوده و کلیه آثار طفل حامل از نزدیکی طبیعی بین زن و شوهر نیز بروی مترقب می گردد.

    در این زمینه برخی از فقهای امامیه به مشروعیت تلقیح نطفه زوج به همسر قانونی خود فتوا داده اند.

    برای مثال: آیت الله فوئی(قدس سره شریف) در این خصوص معتقدند:«تلقیح زن به نطفه شوهرش جایز است.

    ولی اگر این عمل توسط غیرشوهر انجام شود و در اثر آن حس یا نظریه آلت تناسلی زن لازم آید، جایز نخواهد بود؛ و حکم ولد حاصل از این عمل نیز بدون هیچ تفاوتی مانند سایر اولاد زوجین خواهد بود.»1 دیدگاه فقهای عامه: اکثریت فقهای اهل سنت این نوع تلقیح را در صورت رعایت ضوابط و مشروط یعنی جایز می دانند2؛ در مقابل، عده کمی چون شیخ احمد الحجی این عمل را جایز ندانسته اند.3 مهمترین دلیل موافقین، آن است که این کار سبب می شود زوجین صاحب فرزند شوند و در میان آنها مودت به وجود آید و زندگی آنها استمرار پیدا کند4 و در مقابل مخالفین می گویند: دارا شدن فرزند فقط از طریق مقاربت امکان پذیر است و بچه دار نشدن مشیت الهی است که تلقیح مصنوعی با آن مخالف است.5 مبحث دوم: تلقیح مصنوعی ناهمگون در این روش که هترولوگ نیز نامیده می شود پای شخص ثالث در میان است.

    این نوع تلقیح زمانی ضرورت می یابد که زن استعداد باروری دارد، ولی شوهر فاقد چنین توانایی است، در این هنگام به اندازه کافی اسپرم مرد بیگانه به طریق مجاز اخذوپی از شستشو و دفع زوائد به رحم زن انتقال می یابد تا لقاح در لوله رحم صورت پذیرد.1 این روشی از ابتدای پیدایشی، با مخالفت های جدی روبه رو بوده است تا جایی که برخی از آن را از مصادیق زنا دانسته و حتی در سال 1921م دادگاهی در کانادا آن را زنا تلقی نمود2.

    کلیسای کاتالوگ نیز قویا این عمل را رد کرده و آن را غیراخلاقی اعلام نموده است لیکن این آرا کم کم تعدیل شده تا جایی که در سال 1958 م یک دادگاه اسکاتلندی رای داد که زنا فقط با تماس بدنی پیدا می کند و هترولوگ زنا محسوب نمی شود و نهایتا نمایندگان نهمین کنگره ی بین المللی حقوق جزا در سال 1964 م در هلند اظهار داشتند: تلقیح مصنوعی چون متضمن مقاربت مرد و زن نیست رابطه ی نامشروع محسوب نمی گردد.3 دیدگاههای فقهای امامیه: این مساله در ادله فقهی، به طور خاص عنوان نشده است، ولی فقها با استناد به عمومات و اطلاعات ادله در مورد جواز یا حرمت آن اظهار نظر نموده اند؛ لیکن می توان گفت به کارگیری این روش، موافقان اندک1 و مخالفان فراوان2 دارد که در ادامه به نقد و بررسی ادله آنان می پردازیم.

    الف) اطلاق و عموم پاره ای از آیات قرآن کریم اصلی ترین و مهمترین منبع شناخت احکام الهی قرآن مجید است؛ بنابراین واجب است در مسیر بیان و استنباط حکم شرعی هر موضوعی، ابتدا به کتاب الهی نظر شود تا معلوم گردد آیا در قرآن حکمی در مورد آن به نحو خاص یا عام وارد شده است یا نه؟

    با مراجعه به قرآن معلوم می گردد آیاتی وجود دارد که به موجب آن زنان و مردان موظف به حفظ فروج خویش شده اند؛ برخی از این آیات عبارتند از آیات 5 تا 7 سوره مومنون، آیات 30 تا 31 سوره نور، آیات 22 و 23 سوره نساء که هر کدام بحث خاص خود را می طلبد؛ ما در این مختصر فقط به بررسی آیات 30 و 31 سوره نور می پردازیم.

    مفاد آن آیات، این پیام الهی است:«ای پیامبر، به مردان مومن و زنان مومنه بگو چشم های خود را فرو پوشانند و فروج خویش را نگه دارند.» در این آیات کریمه، هنگامی که از نگاه سخن می رود حرف تبعیض«من» آورده می شود تا معلوم گردد که برخی از نگاهها حرامند؛ ولی هنگامی که از حفظ فروج سخن به میان می آید حرف تبعیض حذف می شود و متعلق حفظ نیز بیان نمی شود، پس برابر این قاعده که حذف متعلق، مفید عموم است، حفظ فروج در مردان و زنان به نحو کلی و به صورت یک اصل اساسی و عمومی واجب است؛ لذا مقتضای آیات کریمه، لزوم حفظ فرج از هر چیز است، خواه ورود نطفه از طریق زنا باشد و یا از طریق سایر مقاربت های غیر مشروع و یا این که به وسیله ابزار آلات پزشکی(تلقیح مصنوعی) صورت پذیرد.1 ممکن است در دلالت آیات فوق بر حرمت تلقیح، اشکال شود که ظاهر آیات شریفه، لزوم حفظ فرج از غیر شوهر می باشد؛ ولی نسبت به شوهر یا خود زن، آیه هیچ گونه دلالتی ندارد.2 در پاسخ می توان گفت: حفظ فرج از ادخال نطفه جنبی، هر چند توسط شوهر یا خود زن باشد، از لوازم و شوونات حفظ از غیر است و از این رو، اطلاق حفظ از غیر، مقتضی حرمت ادخال نطفه غیرشوهر به رحم زن می باشد.3 عده ای نیز بر این عقیده اند که مقصود از حفظ، تنها حفظ فرج از نگاه دیگران است و شاهد آن را روایاتی می دانند که در مورد این آیه شریفه وارد شده اند.

    به عنوان مثال: ابوبصیر از امام صادق(ع) روایت می کند: «مقصود از حفظ فرج در تمام آیات قرآن حفظ آن از زنا است، جز اینکه مقصود آن، حفظ فرج از نگاه دیگران است.4 برخی از مفسران شیعه نیز بر این عقیده اند و می نویسند: به قرینه صدر آیه که می فرماید: ‹‹ یعضوا من أبصارهم ›› معلوم می شود مراد ازحفظ فروج، ستروپوشش آنها ازدید ناظران است، نه حفظ آن از زنا ولواط 1.

    درکتب اهل سنت نیز این تفسیربه چشم می خورد، به طوری که از أبی العالیه نقل شده است: ‹‹هرچیزی که درقرآن راجع به حفظ فروج آمده است ، منظور حفظ آن اززناست، مگرآیه ای که درسوره نور آمده که منظور ازآن ، حفظ ازنگاه دیگران است ›› ؛ اما مفسرین دیگراین مطلب را قبول ندارند ومی گویند مراد ازحفظ فرج، حفظ آن ازمحرمات است وروایت أبی العالیه ضعیف می باشد.

    2 ب- روایات وارده از معصومین (ع): مخالفان تلقیح هترولوگ درتوجیه عدم جواز وحرمت آن به برخی از روایات وارده تمسک می جویندکه مهمترین آنان دو روایت زیرمی باشد: 1- علی بن سالم ازامام صادق (ع) روایت می کند ‹‹ شدیدترین عذاب در روز قیامت، عذاب مردی است که نطفه خود را دررحم زنی نامحرم بریزد.›› ازظاهرحیث برمی آیدکه قراردادن نطفه دررحمی که فرد حرام است، گناه کبیره محسوب می شود؛ واز این که درروایت به نطفه تعبیرشده، معلوم می شودکه موضوع حرمت، بسته شدن نطفه با تخمک زنی است که بر مرد حرام است.

    3 2- امام صادق (ع) از پیامبر(ص) نقل می کند: ‹‹ درمیان کارهایی که نبی آدم انجام می دهدکاری بدتر وگران تربرخداوند، ازکشتن پیامبر یا امام ، خراب کردن کعبه و ریختن منی توسط مرد در رحم زنی، به طور حرام، نیست.

    1این حیث نیز همانند روایت قبلی ، حکایت ازآن داردکه قراردادن منی دررحم زن ازراه حرام، حرمتی است مستقل، جدای ازحرام بودن آمیزشی با او.

    ضمن اینکه حدیث به دلیل سیاقش دارای عموم است وتمام مواردی را که مباح نشده باشد دربرمی گیرد؛ درنتیجه هرنوع افراغ دررحم زن اجنبیه گناه کبیره وحرام است.2 به این احادیث ایراداتی گرفته شده است که به بررسی آنها می پردازیم : 1- هردو روایت ازلحاظ سند اشکال دارند؛ مثلا درروایت اول علی بن سالم فردی مجهول است، بنابراین روایت ضعیف می باشد.

    3 پاسخ این اشکال را برخی ازمحققان ذکرنموده اند.

    2- قراردادن وریختن منی دررحم نامحرم ارتباطی باموضوع بحث ندارد، چراکه غلبه خارجی اقتضا دارد قرار دادن نطفه به آنچه متعارف است، منصرف گردد؛ یعنی ریختن نطفه ازطریق مباشرت ومقاربت (زنا)4.

    درپاسخ می توان گفت: اولا غلبه خارجی به تنهایی موجب انصراف نمی شود، بلکه مقاربت یکی ازمصادیق بارزقراردادن نطفه است وهیچ گاه حکم، مقصود برفرد ومصداق شایع خودنیست .

    وثانیا، معلق ساختن حرمت برریختن نطفه، دلالت می کندکه ریخته شدن منی دررحم نامحرم به خودی خود حرام ومبعوض شارع است.

    ج- احتیاط : ازآنجا که فروج مردان وزنان منشأ تکون انسان است وبی مبادلاتی درحفظ آنها به اختلاط نسب ها منجر می گردد، فقهای امامیه با آنکه عمدتا به هنگام شک درتکلیف ، نظرشان براجرای اصل برائت واباحه می باشد، در پاره ای موارد ازجمله ‹‹ حفظ فروج ›› ازاین قاعده عدول واز لزوم احتیاط ودوری کردن ازموارد مشکوک الحرقه حمایت می کنند.

    آن هم به دلیل وجود روایاتی که ازائمه معصومین (ع) دراین زمینه برجای مانده است.1و بیان می دارند: مقتضای روایات ، رعایت احتیاط درمورد مبدأ تکون فرزند یعنی فرج است بنابراین با شک درجوازتلقیح مصنوعی، نمی توان به اصل برائت متمسک شده، بلکه باید ‹‹ اصاله الاحتیاط›› را اجرا کرد و به عدم جواز حکم کرد.2 دیدگاه فقهای عامه : فقهای اهل سنت نیزعمدتا این نوع ازتلقیح راحرام می دانند، درادامه به دومورد ازمهمترین ادله آنان می پردازیم: الف- بدون شک این عمل انسان را به سوی دایره حیوانات ونباتات سوق می دهد وازانسانیت وجامعه مدنی خارج می سازد؛ این عمل جرمی زشت وگناهی بزرگ است که با زنا دارای یک ماهیت می باشد ونتیجه شان ( قراردادن عمومی منی مرد، دررحم زنی نامحرم) یکی است.3 ودرثانی این عمل ازفرزند خواندگی پست تر است ؛ چرا که درآنجا معلوم است که این طفل، فرزند دیگری است، ولی دراینجا معلوم نیست ویک عنصر بیگانه وارد نسب می شود.

    4 ب- استناد به آیه شریفه ‹‹ وادعوهم لآبائهم هو أقسط عند الله ›› 1؛ به این نحوکه دراین آیه خداوند بیان می دارد، فرزندان را به پدران خودشان نسبت دهید، ولی دراین نوع تلقیح اختلاط نسب پیشی می آید وفرزند در حالی به زوج منتسب می شودکه ازنطفه او تشکیل نشده است ووی به طورقطع می داندکه این طفل فرزندش نیست ودرنتیجه باید او را نفی کند، نه اینکه فرزند خود به حساب آورد.

    2 فصل دوم : انتقال تخمک پیشرفت های اخیرپزشکی نه تنها به زوج های نابارور این فرصت را داده است که دارای کودکانی شوندکه از لحاظ ژنتیکی متعلق به آنهاست ، بلکه سبب شده است که زن نابارور با دررحم داشتن جنینی که ازنظر ژنتیکی با وی مرتبط نیست، احساس مادربودن داشته باشد؛ حالت انتقال تخمک وانتقال جنین یکی ازاین درمان هاست که دراین فصل وفصل سوم به احکام فقهی آن می پردازیم .

    قبل ازپرداختن به مطالب اصلی باید به این سئوال پاسخ دادکه نفس واردکردن تخمک متعلق به دیگران دررحم زن دیگر، ازلحاظ شرعی چه حکمی دارد؟

    درپاسخ به این پرسش می توان گفت : عموم واطلاق آیات مربوط به حفظ فروج، این مورد را نیزدربر می گیرد؛ واین عمل با آیات منافات دارد.

    ولی درمورد روایات، لحن صریح آنها ناظربه اوخال اسپرم مرد به رحم زن بیگانه است ودرآنجا هیچ قرنیه ای حاکی ازتعمیم وجود ندارد.

    بنابراین ، به نظرمی رسدتنها دلیلی که ممکن است مورد استناد مخالفان قرارگیرد، استفاده ازعمومات ومطلقات قرآنی است.1 مبحث اول : وضعیت فقهی انتقال تخمک با استفاده از تخمک همسردوم آیا لقاح بین دو عنصرژنتیکی دررحم زنی که صاحب تخمک نیست، ازنظرفقهی معنی دارد؟

    برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید بررسی کنیم که آیا این عمل مشمول منع حاصل ازآیات حفظ فرج می گردد یا خیر؟

    اگرصفات آیات وضع حکمی تعبدی باشد، درپاسخ می توان گفت : لقاح موردبحث مشمول منع حاصل از آیات می باشد؛ زیرا به موجب این آیات ، زنان به نحوتعبدی موظف به حفظ فرج خویش ازغیرشده اند و فرقی نمی کندکه این غیرتزریق اسپرم باشد یا تخمک ؛ اما اگرصفات آیات مبتنی برملاکی قابل درک باشد، بنابرنظرعده ای ازفقها ، ملاک اصلی ، حفظ فرج ازمرد بیگانه است که تبعاتی ازجمله اختلاط نسب و تزلزل نظام خانواده را به همراه دارد وازآنجا که صاحب اسپرم، شوهرصاحب رحم است پس نسبت به اوبیگانه نیست؛ و ازطرف دیگر، همسرقانونی وشرعی صاحب تخمک نیزمی باشد؛ بنابراین اختلاط نسب وتزلزل بنیان خانواده را به همراه ندارد.

    درمورد روایات نیزمی توان گفت: منظورآنها لقاح اسپرم وتخمک متعلق به زن ومرد فاقد رابطه زوجیت است؛ بنابراین مانع جدا ازاین فرض نخواهد بود.

    1 درمجموع، تلقیح مصنوعی به وسیله اهدای تخمک همسردوم بلامانع است وفقها نیز به جوازآن فتوا داده اند.2 مبحث دوم : وضعیت فقهی انتقال تخمک با استفاده ازتخمک زنی بیگانه دراین فرض برخی معتقدند از روایاتی که سابقا ذکرشد، استفاده می شود انعقاد نطفه دراین مورد حرام است؛ زیرا با الغای خصوصیت ، ادله حرمت، موردی که نطفه ازمنی مرد وتخمک زنی بیگانه بسته می شود را نیز در برمی گیرد وجواز قراردادن تخمک بیگانه دررحم زن، هیچ تأثیری دررفع حرمت ندارد وازدایره الغای خصوصیت خارج نمی شود، زیراآنچه موضوع حرمت است، لقاح اسپرم وتخمک دوبیگانه درفضای رحم است.

    درپاسخ به این استدلال می توان گفت که با نهاده شدن تخمک زن بیگانه دررحم زوجه، آن تخمک جزیی ازبدن وی می گردد ودیگرهمانند تخمک خود اوخواهد بود؛ بنابراین نسبت به حرام بودن این مورد شک پیدامی کنیم واصل برائت شرعی وعقلی برجوازآن دلالت می کندبرخی ازفقها نیزبه جواز این صورت فتوا داده اند.1 فصل سوم : انتقال جنین ازاین طریق زمانی استفاده می شودکه یا هیچ کلامه اززوجین دارای سلول جنسی سالم ومناسب برای تولیدمثل نباشند ویا اینکه به علت نقص های موجود، امکان لقاح بین اسپرم وتخمک دررحم زن وجود نداشته باشد؛ ولی زن قادربه گذراندن موفقیت آمیزیک دوره کامل آبستن منجر به زایمان باشد.1 دراین حالت فرض هایی متصوراست که دردو مبحث آنها را بررسی می کنیم : مبحث اول : ترکیب جنین از اسپرم وتخمک زوجین.

    مبحث دوم : ترکیب جنین از اسپرم وتخمک دوبیگانه.

    مبحث اول : ترکیب جنین ازاسپرم وتخمک زوجین الف- انتقال به رحم زوجه : هیچ دلیلی برحرام بودن این فرض وجود ندارد ولذا با شک درحرمت، اصل برائت جاری می شود وفرقی نمی کندکه این زن همان صاحب تخمک باشد یا همسردوم مرد ویا کنیزوی.

    1 دلایل فراوانی برملیت ومجازبودن این اقدام دلالت دارد ازجمله : 1- آیات : آیات متعددی ازقرآن کریم مانند آیه 233 سوره بقره که مقررمی دارد : ‹‹ زنان شما حمل پرورشی نطفه شمایند، به هرنحوکه می خواهید ازاین نعمت یا ازاین امتیازبهره ببرید ›› ، این آیه به طورصریح براین ادعا دلالت دارد.

    آیات شریفه دیگری نیز وجود داردکه نه به طورصریح بلکه به طورضمنی براین امردلالت می نماید: ازجمله آیه 72 سوره نحل که مقررمی دارد : ‹‹ خداوند ازسرنوشت شما همسرانی برایتان مقررداشت وازاین همسران نیز برای شما فرزندان ونواده هایی قرارداد›› وآیه 21 سوره روم با این مفهوم که : ‹‹ ازنشانه های عظمت خداوند اینکه ازسرشت شما برایتان همسرانی آفرید تادرجواز همسران آرامش یابید وبین شما وهمسرانتان دوستی ومحبت قرارداد››.

    دوآیه اخیرگرچه صراحتی دردلالت برمدعا نداردولی محتوای کلام وتعبیربه ازدواج درهردو آیه مبارکه دلالت دارد براینکه زنان که طبق حقوق اسلام می توانند متعدد باشند جمعا برای شوهران درحکم پیکره واحد ومحلی جهت تولیدمثل محسوب می گردند.

    2- روایت : دربین روایات باب نکاح ونسب روایت صریحی برملیت این مورد به دست نیامده، اما روایات متعددی به طورضمنی برملیت آن دلالت دارد، ازجمله : روایت منسوب به پیامبراسلام (ص) با این مضمون که با یکدیگرازدواج کنید وتولیدمثل نمائید وبرتعداد پیروان مکتب بیفزایید ، زیرا من درروز واسپین به کثرت تعداد شما دربین امت ها وملت ها افتخارمی کنم ولواینکه تولیدمثل به سرانجام نرسد.

    درمورد احتیاط درفرج روایات گوناگونی وجود دارد ازجمله : روایت علی بن حمزه ، روایت جعفربن سماعه، روایت علوی، روایت ابراهیم بن محمدهمدانی- روایت علاء بن سیابه و.

    .

    1 علمای اهل سنت دراین فرض اختلاف نظردارند؛ عده ای برای تأمین مصلحت واستوارماندن بنیان خانواده و نظایرآن، این عمل را جایزنی دانند.2 ودرمقابل اینها، مخالفان با استدلال به اینکه امکان اختلاط نسب ازطرف ما دراین فرض وجود دارد،حکم به عدم جوازآن می دهند.3 ب- انتقال به رحم بیگانه: برخی ازفقهای امامیه به عدم جواز این صورت فتوا داده اند؛4 ولی به نظرمی رسد این عمل ازلحاظ شرعی معنی نداشته باشد؛ زیرا : اولا، ایات مربوط به حفظ وفروج نه تنها این فرض را شامل نمی شوند، بلکه دلالت آنها برممنوعیت تلقیح اسپرم مرد بیگانه به رحم زنی که آمیزشی با اوحرام است نیزتمام نیست.

    ثانیا ، روایات سابق الذکرنیز به هیچ وجه شامل فرض موردبحث نمی شود، بلکه روایات مزبورومانند آن اگر دارای ظهورباشند به موردی انصراف دارندکه رحم زن یکی ازدورکن سازنده جنین باشد، به طوری که این نطفه به وسیله تخمک همین رحم تشکیل یافته باشد؛ لکن درفرض موردبحث ، رحم هیچ نقشی درتشکیل نعلقه ندارد، بلکه ظرف مناسبی است که نطفه سپرده شده درآن پرورش می یابد ورشد می کند.1 درمقابل، فقهای عامه، همگی قائل به حرمت این قسم ازتلقیح مصنوعی هستند، زیرا بین زوج وزن صاحب رحم رابطه شرعی زوجیت وجود ندارد وازسوی دیگر، این فرض منجربه کشف عورت زن صاحب رحم می گرددکه زنی سالم است وکشف عورت جزبنابرضرورت،‌ آن هم فقط نسبت به مریض، جایزنمی باشدو حرام است.2 مبحث دوم : ترکیب جنین ازاسپرم وتخمک دوبیگانه وسپس انتقال آن به رحم زوجه یا بیگانه دراین مورد ازدوجهت باید سخن گفت : یکی دراصل بسته شدن نطفه ودیگر، درکاشتن این جنین دررحم.

    مطلب اول :‌ شکی نیست که چنین کاری جایزنیست، چرا که درزمره عناوین محرمه نیست؛ زیرا آنها عناوین ویژه ای هستندکه ازقراردادن منی ویا نطفه درداخل رحم انتزاع می شوند، درحالی که مورد فرض ، نطفه در خارج رحم بسته می شود.1 مطلب دوم : کاشتن جنین دررحم؛ عمل حرام (اگرحرام باشد) عبارت است از: تشکیل نطفه بامنی مرد و تخمک زن بیگانه ؛ اما اگرچنین نطفه ای تشکیل شد ، نگاه داشتن آن حرام نیست.

    ازاین رو، برای زنی که از زنا باردارمی شود سقط جنین جایزنیست.2 درمقام رد این دلیل گفته شده که درروایات ، مباشرت درانتقال نطفه شرط نشده است وموضوع روایات قراردادن نطفه است وتنها، فرضی راکه نطفه دررحم حرام قرار می گیرد را شامل می شوند.3 بنابراین کاشت جنین دررحم زوجه اشکال ندارد ولی کاشت آن دررحم بیگانه ممنوع وحرام است؛ لیکن برخی ازفقها، حتی کاشت آن دررحم زوجه را نیزجایز ندانسته وبه طورکلی فتوا برحرمت این قسم داده اند.4 علمای اهل سنت نیزهمگی به تحریم این صورت حکم می دهند وادله آنان عینا همان مواردی است که در مورد تلقیح مصنوعی با اسپرم بیگانه بیان می کنند.5

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

لقاح مصنوعي از ديدگاه حقوقي دکتر علي اصغر حاتمي امروزه لقاح مصنوعي 1 يا توليد کودکان آزمايشگاهي در بسياري از کشورهاي جهان مطرح شده است و ازنظر علوم تجربي با هيچ مشکل يا ابهامي روبرو نيست ،اما ازنظرخلاق و حقوق با ابهامات و مشکلاتي مواجه است . تلاش

امروزه لقاح مصنوعي 1 يا توليد کودکان آزمايشگاهي در بسياري از کشورهاي جهان مطرح شده است و ازنظر علوم تجربي با هيچ مشکل يا ابهامي روبرو نيست ،اما ازنظرخلاق و حقوق با ابهامات و مشکلاتي مواجه است . تلاش ما بر اين است ضمن طرح ديدگاههاي حدقوقدانان و فقهاء

امروزه لقاح مصنوعی 1 یا تولید کودکان آزمایشگاهی در بسیاری از کشورهای جهان مطرح شده است و ازنظر علوم تجربی با هیچ مشکل یا ابهامی روبرو نیست ،اما ازنظرخلاق و حقوق با ابهامات و مشکلاتی مواجه است . تلاش ما بر این است ضمن طرح دیدگاههای حدقوقدانان و فقهاء عظام راه حلهائی که در تعدیل نظرات مخالف با روشهای فوق موثر است مطرح و تبیین نمائیم ،در این رابطه مقدمتا" به تشریح روشهای موجود جهت ...

امروزه لقاح مصنوعي 1 يا توليد کودکان آزمايشگاهي در بسياري از کشورهاي جهان مطرح شده است و ازنظر علوم تجربي با هيچ مشکل يا ابهامي روبرو نيست ،اما ازنظرخلاق و حقوق با ابهامات و مشکلاتي مواجه است . تلاش ما بر اين است ضمن طرح ديدگاههاي حقوقدانان و فقهاء

«مقدمه» جامعه بشري دائماً در حال تغيير و تحول است. روز به روز مسائل جديدي پيش مي آيد که از جنبه هاي مخلف نياز به بررسي و پژوهش دارد. علم حقوق نيز ناگزير است تا همزمان با اين تحولات، توسعه يابد تا جوابگوي نيازهاي جامعه باشد چون در غير اينصورت مشک

جامعه بشری دائماً در حال تغییر و تحول است. روز به روز مسائل جدیدی پیش می آید که از جنبه های مخلف نیاز به بررسی و پژوهش دارد. علم حقوق نیز ناگزیر است تا همزمان با این تحولات، توسعه یابد تا جوابگوی نیازهای جامعه باشد چون در غیر اینصورت مشکلات عدیده ای بر سر راه جامعه قرار می گیرد. لذا فقدان قانون در مورد مسائل جدید منجر به هرج و مرج می گردد. یکی از مسائل جدید که از جنبه های مختلف ...

مقاله وضعيت حقوقي کودک آزمايشگاهي يکي از پديده هاي دانش جديد ، نوزادي بود که چندي پيش در انگلستان چشم به جهان گشود و در رسانه هاي گروهي ، کودک آزمايشگاهي نام گرفت . اين انسان که قسمتي از راه پيدايش خود را در خارج مسير طبيعي پيموده است از ، ترک

الف) اهدای گامت و حقوق جزا مسئله ای که در دیدگاه حقوق جزا مطرح می باشد، این است که آیا تلقیح مصنوعی را می‌توان به عنوان یک عمل مجرمانه تلقی نمود یا خیر؟ ماده (637) قانون مجازات اسلامی مقرر می دارد: هرگاه مرد و زنی که بین آنها علقه زوجیت نباش، مرتکب عمل منافی عفت، غیر از زنا از قبیل تقبیل یا مضاجعه شوند، به شلاق تا نود و نه ضربه محکوم خواهند شد و اگر عمل با عنف و اکراه باشد فقط ...

نسب در لغت به معني خويشاوندي و نژاد است و در اصطلاح حقوقي عبارت است از رابطه خويشاوندي است که از راه خون بين دو يا چند نفر برقرار مي شود ,تلقيح در لغت به معني باردار کردن و لقاح به معني باردار شدن است و منظور از تلقيح مصنوعي باردار کردن زن با وسايل

تعاریف و مفاهیم نسب در لغت به معنی خویشاوندی و نژاد است و در اصطلاح حقوقی عبارت است از رابطه خویشاوندی است که از راه خون بین دو یا چند نفر برقرار می شود ,تلقیح در لغت به معنی باردار کردن و لقاح به معنی باردار شدن است و منظور از تلقیح مصنوعی باردار کردن زن با وسایل مصنوعی می باشد هم چنانکه معلوم است در اینجا دو امر را باید از هم تفکیک کرد : یکی پیدایش نسب و دیگری راه اثبات آن . ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول