مقدمه: تمدن و هنر ایران باستان ایران مهد هنر و فرهنگ در جهان بوده و هست، هنر پیش از اسلام بخش عمده ای از هنر ایران را در بر دارد.
منظور از هنر ایران باستان به طور کلی آن دوره از هنر ایران است که از ادوار پیش از تاریخ ،آغاز شده و تا قرن هفتم میلادی ادامه یافته است.
ما سعی داریم در بخش هنر، به ترتیب به بررسی این دوره از تاریخ ایران بپردازیم و در بررسی آن به دلایل مختلف با مشکلاتی از قبیل کمبود اسناد، در دسترس نبودن آثاری که بدست آمده و نیز عدم توجه به کاوش و تحقیق روبرو هستیم.
و تمام این کوتاهی ها از گذشته به ما رسیده است.
هنر به مفهوم خاص آن، یعنی رشته هایی که در هنر های تجسمی مطرح هستند نظیرمجسمه سازی ، سفالگری ، کاشیکاری ، نقاشی ، فلزکاری و غیره بررسی شده اند.
هنر ایران باستان مورد توجه بسیاری از محققین جهان بوده و هست.
این توجه بنا بر دلایل فراوانی بوجود آمده است.
از دلایل بارز این توجه پیدایش یکی از تمدنهای کهن جهان در این منطقه بوده است.
یعنی ایران امروزی بخشی از منطقه ای وسیع بوده که مهد یکی از تمدنهای کهن جهان است.
این مهد در غرب تا کنارهای دریای مدیترانه و در شرق تا هند امروز، در شمال تا کناره های جنوبی دریای خزر و در جنوب تا سواحل شمالی خلیج فارس وسعت داشته است و در همین منطقه اولین دولتهای جهان در حدود پنج هزار سال قبل دربین النهرین (بین دو رود دجله و فرات) بوجود می آیند که به ترتیب دولتهای سومر، اکد ، بابل و آشور هستند و دلیل دیگر وجود اقوامی در خود فلات ایران بوده که حدودﺃ از 17 هزار سال پیش در ایران زندگی می کرده اند.
قدمت اولین حکومتی که در فلات ایران بوجود آمده است به 3000 سال پیش باز می گردد که به نام دولت ایلامیان است.
اما تقریبأ همزمان با ایجاد همین دولت اقوام بیابانگرد آریایی که از دو سوی دریای خزر بسوی فلات ایران مهاجرت کرده بودند در ایران ساکن می شوند.
مهاجرت این اقوام تقریبأ 4 تا 5 هزار سال پیش آغاز می گردد که رفته رفته با آموختن رسم شهرنشینی از اولین ساکنان فلات ایران ، در ایران ماندگارمی شوند وهمین اقوام در حدود 2500 سال پیش با ایجاد دولت ماد و سپس هخامنشی ، تمدنهای ایلام وبین النهرین را از میان می برند .
دولت هخامنشی با حمله یونانیان به سرداری اسکندر از بین می رود و پس از آن دولت سلوکی و سپس اشکانی بوجود می آید و بالاخره دولت ساسانی روی کار می آید که با فتح ایران بوسیله اعراب مسلمان از بین میرود.
از دلایل دیگر توجه محققین به هنر ایران باستان ، قدرتمند شدن دولتهای ایرانی است که با استفاده از اقتدار خود،هنرمندان کشور های مختلف را به خدمت می گیرند و امکانات بیشتری در اختیار آنها قرار می دهند .
بنابراین رشته های هنری در ایران رشد قابل توجهی می کند.
چنانکه هنر و تمدن دولتهای مختلف جهان را تحت تأثیر قرارمی دهد.
ودرجهان بعنوان یک مکتب هنری مورد تقلید قرارمی گیرد، و درهنرعصراسلامی ایران هم مؤثر می افتد.
توجه پژوهشگران به هنرایران هرچندبسیاری ازمسا ئل گذشته را برای ما روشن کرده ،اما درمواردی هم به ما لطمه زده است.
چه با کاوشگرانی که از حاصل حفاری های خود سوء استفاده کردند و آثار بدست آمده را به موزه های خارجی و مجموعه داران خصوصی فروخته اند.
ولی جای خوشحالی است که هنوز مناطق باستانی ایران کاملأ حفاری نشده ، و با آثاری که در آینده کشف خواهد شد گذشته بر ما روشن تر خواهد گردید.
پیکره سازی و نقش برجسته: پیکره سازی هنری سه بعدی است .
یعنی دارای حجم می باشد و مثل نقاشی در صفحه نیست که تنها در محیط دو بعدی مطرح باشد .مثل نقشهای برجسته ، مهرها ، کنده کاریهای روی دیوارا(کتیبه ها) و حتی سکه ها ، پس می توانیم آثاری را که دارای سه بعد هستند و بطور مستقل بیانگر خاصیت بصری خود هستند را در این رشته بگنجانیم.
اولین ساکنان فلات ایران: قدیمی ترین آثار پیکره سازی در سیُلک نزدیک کاشان بدست آمده است .و آن دسته چاقویی است که از استخوان تراشیده شده.
تعدادی مهر از همین منطقه بدست آمده که شباهت تصویری زیادی با تصاویری که از شوش در دست داریم ، دارد و این نشانگر نوعی رابطه میان سیُلک و شوش می باشد .نقشهایی که از شوش بدست آمده عبارت از خط ایلامی مقدم است .اگر دقت کنیم ،شباهت تصویری میان اثر مهرها و شکلهایی که در این نوع از خط مطرح است را بخوبی خواهیم دید.
هر چند این مقیاس از نظر تاریخی کاملأ دقیق نیست .
اما بررسی تحول شکلها و شباهت آنها ، بخصوص در یک منطقه حد و مرز تاریخی نمی شناسد .
آثار بعدی متعلق به مردم دولت ایلام است که در شوش بد ست آمده است .دولت ایلام که از تمدن بین النهرین متأثر بوده ، تمدن ، فرهنگ و هنر خود را تا حد زیادی مدیون تمدن بین النهرین بوده است ، ازاینرو شباهتهای فراوانی در آثار ایلامیان و آثار تمدن بین النهرین وجود دارد و در آثار بدست آمده از حفاری های شوش و هفت تپه تعدادی پیکره و لوحه بدست آمده که نشان گرهنر پیکره سازی در میان ایلامیان است و حال اگر قیاسی میان آثار تمدنهای بین النهرین و ایلام کنیم این شباهتها روشنتر خواهد شد.
مجسمه هایی که از شوش بدست آمده است نشانگر خصوصیات فرهنگی مردم ایلام است مثل شکل پوشاک ، زیور آلات و حتی زندگی آنها لباس این مردم اکثرأ نوعی ردای بلند بوده است .
بدون شک این مجسمه ها از مردم عادی تهیه نشده است ، مگر در مواردی استثنایی .
مهمترین نکته در بررسی این مجسمه تأثیر مذهب ایلامیان بر هنر آنها است.اکثرمجسمه ها ازحالتی برخوردارند که گویا در برابر چیزی احترام می گذارند و این نکته در مجسمه مرد نیایشگر بخوبی دیده می شود.
اما نکته دیگری که ما با بررسی در آثار سیُلک و تا اندازه ای در شوش با آن روبرو هستیم ، پیوند میان وسایل زندگی و آثار هنری است، به احتمال زیاد این آثار جنبه هنری صرف نداشته اند ، ولی ما آنها را در زمره آثار هنری می شماریم.
پس از این دوره اولین اثری که نشانه ورود آریائیان است مجسمه استخوانی است که درشوش بدست آمده .این مجسمه تصویر نژادی از اسب است که متعلق به آسیای شمالی است و بسیاری از محققین همین نمونه را دال بر ورود قومی تازه در فلات می دانند که این نوع اسب را همراه خود آورده اند.
نکته مهم در ورود آریائیان اینست که آنها رفته رفته برتمامی فلات ایران تسلط می یابند و با بر پا کردن دولت ماد و سپس هخامنشی ،تمدنهای ایلام و بین النهرین و حتی مصر و یونان را زیر نفوذ خود قرار می دهند .
وهمین امر باعث استفاده از هنر و مهارت مردم سرزمین های بین النهرین ، مصر ویونان می شود.
محوطه تاریخی هفت تپه / 15 کیلومتری جنوب شرقی شوش محوطه باستانی هفت تپه حدود 15 کیلومتری جنوب شرقی شهر شوش واقع شده و همانطور که از نام آن پیداست از تپههای متعددی تشکیل شده است.
گستردگی این محوطه باستانی به مراتب باعث جلب توجه کاوشگران مختلف قرار گرفته است.
اولین عملیات حفاری به سرپرستی دکتر عزت الله نگهبان در سال 1344 در این محل آغاز گردید که تا سال 1357 ادامه یافت.
بررسیهای سطح الارضی که قبلاً مَکآدامز (Robert McC Adams) در اینناحیه انجام داده بود، گویای این مسئله بودند که این محوطه گسترده باستانی فقط در دوره محدودی مسکونی بوده است در هفت تپه قسمتی از یک دیوار خشتی و طاقی آجری در هنگام تسطیح زمین و راه سازی توسط بولدوزرهای طرح نیشکر هفت تپه نمایان گردید.
این محل توسط هیئت حفاری به عنوان نقطه شروع کار انتخاب شده و با ایجاد شبکهای که دارای خانههای 10 × 10 متر بود که عملیات حفاری از این محل به سمت جنوب ادامه پیدا میکرد.
خاکهای ناشی از حفاری در قسمت شمال غربیِ محوطه حفاری، در مجاورت تپهای که مجموعه آرامگاهها بر روی آن واقع شده، انباشته شدهاند.
با ادامه کاوش در طول فصلهای بعدی، ترانشههای متعددی به ابعاد 10 ×10 متر حفاری شدند که تعداد آنها مجموعاً حدود 150 ترانشه میباشد.
در هفت تپه قسمتی از یک دیوار خشتی و طاقی آجری در هنگام تسطیح زمین و راه سازی توسط بولدوزرهای طرح نیشکر هفت تپه نمایان گردید.
در ابتدا تمرکز کار بر روی آزادسازی دو آرامگاهی بود که در شمالیترین بخش حفاری واقع بودند.
آرامگاه بزرگتر توسط دکتر نگهبان آرامگاه تپتی آهار و ملکه او نامیده شده است.
این فرضیه به جهت ذکر نام پادشاه مذکور در متن سنگ نوشتهای است که در حیاط مجموعه پیدا شده است.
در آرامگاه سکوی بزرگی ایجاد شده که توسط دیوارچههای کوتاهی به سه بخش تقسیم میشده است.
در بخش شمالی هفت اسکلت قرار داشته، بخش میانی که کوچکتر از دو بخش دیگر است، بدون اسکلت و بخش جنوبی دارای دو یا سه اسکلت بوده است.
در پای سکو در جنوبیترین قسمت آرامگاه، مجاور درب ورودی تعداد ده اسکلت بصورتی بی نظم بر روی هم قرار داشتند.
به این ترتیب مجموعاً حدود 21 یا 22 اسکلت در معبد پیدا شدهاند.
تقسیم بندی سکوی آرامگاه به بخشهای مختلف خود گواه اینست که این مقبره برای تدفین اشخاص متعددی ساخته شده و احتمالاً یک آرامگاه شاهی نمیباشد.
وجود اسکلتهای متعدد بر روی سکو و انباشته کردن اسکلتهای قدیمی در گوشه آرامگاه نیز این مسئله را تأیید میکند.
با توجه به اکتشافاتی که در نقاطِ مختلفِ منطقه انجام شده است، درب ورودی آرامگاه پس از هر تدفین با سنگ یا آجر بسته و در هنگام تدفینهای بعدی مجدداً باز میشده است.
مشاهداتی که در هفت تپه شده، نیز حاکی از این مسئله میباشد اشیای یافته شده در آرامگاه هفت تپه بسیار ساده بوده و این امر نشان دهنده این است که اسکلتهای مزبور به افرادی عادی تعلق داشتهاند.
تنها یک جام سفالی ته دکمهای در آرامگاه پیدا شده که مسلماً نمیتواند نشانگر اشیای یک مقبره شاهی باشد.
همچنین ابعاد آرامگاه در مقایسه با مقبرههای شاهی بسیار کوچک میباشد.
بر طبق گزارش حفاری دیوارهای آجری هر دو آرامگاه توسط دیوار قطور خشتی احاطه شده بودند.
قسمت عمدهای از این دیوار خشتی در سمت شمالی آرامگاهها توسط بولدوزر در هنگام تسطیح محوطه برای جاده سازی از بین رفته بود و پس از حفاری مشخص گشت که فقط ارتفاع کمی از آن در حدود 60-40 سانتیمتر باقی مانده است در طرف شرقی آرامگاهها در ترانشههای D-G XVII-XVIII مجموعهای از ساختمانهای کوچک کشف شده که ع.نگهبان آنها را به عنوان خانههای مسکونی مربوط به دورانهای پارتی و ساسانی ذکر میکند.
با توجه به اطلاعات موجود، شرایط بناهای حفاری شده در قسمت غربی آرمگاهها، نشانگر وجود لایههای مختلفی هستند که احتمالاً به دورانهای متفاوتی تعلق دارند.
البته شناخت دقیقتر این مسئله تنها از طریق بررسی مجدد این محوطه امکانپذیر است.
در طول حفاریهای هفت تپه علاوه بر کشف دو آرامگاه بزرگ، بازماندههای دو صفه بسیار بزرگ خشتی مشخص شدهاند که در مجاورت آنها اتاقها و سالنهای مختلفی قرار داشتهاند.
عملیات حفاری بصورت عمقی انجام شده و نیروی کار بیشتر برای خاکبرداریِ بسیار عمیقِ یک محوطه محدود به کار رفته است.
در شرق اولین صفه بزرگ خشتی یا به عبارت دیگر در جنوب شرقی بنایی که ساختمان شماره یک نامیده شده است.
در ترانشههایL XXXIV، L XXXIII، M XXXIV و M XXXIIIمجموعهای از چند اتاق حفاری شده که برمبنای اشیای یافته شده در آنها احتمالاً کارگاهی برای تولید اشیای زینتی بوده است.
نکته جالب این است که ساختمان شماره یک در این قسمت به ساختمانی که در مجاورت دومین صفه خشتی قرار داشته، متصل میگردد.
جهت دیوارهای دو ساختمان مختلف بوده و اینطور به نظر میرسد که این دو بنا در یک زمان ساخته نشدهاند.
بررسی دقیقتر این محل و تشخیص چگونگی رابطه دیوارهای این دو بنا میتواند کمک موثری به شناخت تقدم و تأخر این دو ساختمان و تاریخنگاری نسبی آنها نماید.
مجموعهای که به عنوان ساختمان شماره یک معرفی شده است، دارای دیواری به پهنای 5/10 متر بین سالنهای شماره 4 و 5 میباشد.
این دیوار در حقیقت سالن شماره 5، کارگاه و حیاط مقابل آنها را از بقیه سالنهای قسمت شمالی صفه جدا میسازد.
هیچ گونه راه ارتباطی بین این دو بخش کشف نشده است.
احتمال دارد که این مجموعه از دو ساختمان مجزا تشکیل شده باشد و دیوار واقع بین سالنهای 4 و 5 که پهنای آن بسیار زیاد است، در حقیقت دیواری باشد که دو ساختمان مزبور را از هم جدا میکرده است.
این مسئله وقتی مشخص میشود که بخش شمالی محوطه که هنوز حفاری نشده، کاوش گردد و نقشه کامل تری از چگونگی قرارگیری اتاقهای این ساختمان بدست آید دکتر نگهبان بر این عقیده است که ساختمانهای بزرگی که در هفت تپه کشف شدهاند، همگی به فاصله کمی از هم ساخته شده و به یک دوره تاریخی تعلق دارند.
به دلیل پیدا شدن الواحی که در آنها نام تپتی آهار به عنوان پادشاه شوش و آنشان ذکر شده، حدس زده میشود که این ساختمانها مربوط به دوران سلطنت این پادشاه باشند.
البته هنوز دقیقاً مشخص نیست تپتی آهار در چه سالی حکومت میکرده است.
بر روی یکی از الواحی که در هفت تپه کشف شده و سندی اداری میباشد، سالی که در آن این سند نوشته شده، به عنوان سالی ذکر گردیده که در آن تپتی آهار شخصی به نام کَدَشمَن دینگیر کور گال (Kadašman.dKUR.GAL) را متواری کرده است.
قسمت دوم نام این شخص یعنی "دینگیر کور گال" یک سومروگرام یا به عبارت دیگر هزوارش سومری میباشد و لغت به لغت به معنای "خدای کوه بزرگ" میباشد از آنجایی که "کور گال" (کوهِ بزرگ) نام معبد خدای انلیل، بزرگترین خدای بین النهرین، در شهر نیپور است، اغلب نام انلیل بصورت هزوارش به سومری "خدای کوه بزرگ" آورده میشود.
به همین دلیل پابلو هِرِرو (P.
Herrero) بر این عقیده بود که منظور از "کَدَشمَن دینگیر کور گال" در اصل "کَدَشمَن انلیلِ" اول پادشاه کاسی میباشد که در حدود سالهای 1374 تا 1360 قبل از میلاد مسیح در کشور بابل حکومت میکرده است.
بر همین مبنی هِرِرو معتقد بود که دوران حکومت تپتی آهار نیز کم و بیش همزمان با این پادشاه کاسی بوده است.
در سالهای اخیر برخی از محققین این نظریه را قبول نداشته و به اظهار نظربرینکمَن(J.
J.
Brinkman) یکی از متخصصینِ کتیبههای زمان کاسی، استناد میکنند.
برینکمن اعلام کرده که در متونِ مربوط به دوران کاسی، هزوارشِ "دینگیر کور گال" برای نوشتن نام یکی دیگر از خدایان بابلیها بنام خدای اَمورو (Amurru) بکار میرفته است.
به این ترتیب بسیاری بر این عقیده هستند که "کَدَشمَن دینگیر کور گال" در حقیقت "کَدَشمَن اَمورو" میباشد و ارتباطی با پادشاه کاسی "کَدَشمَن انلیل" ندارد.
از طرف دیگر پس از نام شخصِ مزبور، لقبی به عنوان پادشاه کاسی ذکر نشده است.
این مسئله فرضیه دوم را در مورد هویت این شخص تقویت میکند.
با توجه به این مسئله هنوز به درستی مشخص نیست تپتی آهار در چه سالی حکومت میکرده و آیا واقعاً در هفت تپه ساکن بوده و یا در شوش اقامت داشته است در یکی دیگر از الواح هفت تپه، اثر مهر شخصی بنام اَتهیبو (Athibu) بعنوان حاکم شهر کَبنَک دیده میشود که از طرف تپتی آهار به این سمت گمارده شده است.
چنانچه کَبنَک همان هفت تپه امروزی باشد، بنابراین تپتی آهار یا در هفت تپه اقامت نداشته و اَتهیبو را به عنوان حاکم شهر منسوب کرده بوده و یا وی علیرغم حضورش در شهر، امور شهر را به اَتهیبو واگذار کرده بوده است.
یکی دیگر از شاهانی که در الواح هفت تپه از آن نام برده شده، "اینشوشیناک شَر ایلانی" (Inšušinak šār ilāni) میباشد.
از آنجایی که نام این شاه نیز به هزوارش نوشته شده، نمیتوان به درستی تشخیص داد که آیا این نام به زبان اَکَدی یا به زبان ایلامی خوانده میشده است.
نام این پادشاه که شاهِ شوش نامیده شده، بر روی اثر مهر شخصی بنام اَداد اِریش (Adad eriš) آورده شده است.
اَداد اِریش خود را از بندگان یا به عبارت دیگر از زیر دستانِ اینشوشیناک شَر ایلانی ذکر میکند.
با توجه به اینکه مقدار زیادی سفالهای سطح الارضیِ مربوط به دورانهای پارتی و ساسانی در محوطه هفت تپه وجود دارد، اینطور به نظر میرسد که این محل در دورانهای مزبور مسکونی بوده است.
ع.
نگهبان در طول حفاریهای خود به آثاری که مربوط به این دورانها هستند، نیز بر خورد کرده است.
با اطلاعات موجود به سختی میتوان در مورد چگونگی ساختارهای متعلق به دورانهای پارتی و ساسانی اظهار نظر کرد.
مطالعات آماری سفالهای سطح الارضی در حال انجام است که تا حدی گستردگی این مرکز را در دورانهای مختلف مشخص میکنند.
باوجود اینکه تاریخنگاری ساختارهای کشف شده دقیقاً امکانپذیر نمیباشد، ولی سفالها و اشیایی که در رابطه با ساختمانهای بزرگ پیدا شدهاند، عموماً مربوط به اوایل دوران ایلامی میانه، یعنی حدود قرن 15 قبل از میلاد مسیح هستند.
نکات بسیاری در رابطه با کتیبههای هفت تپه چون نوع نگارش، کلمات بکار رفته و غیره نیز این تاریخگذاری را تأیید میکنند.
مطالعه کامل و بسیار دقیق سفالها و اشیای مختلف یکی از اموری است که در جهت تاریخنگاری دقیقتر آثار مکشوف در هفت تپه ضروری میباشد موزه هفت تپه درفصل دوم حفاری هفت تپه با توجه به کثرت واهمیت آثار به دست آمده نیاز به ساخت موزه ای محلی در جوار محوطه تاریخی که کارکرد این مرکز پژوهشی را داشته باشد مطرح شد.به این ترتیب عملیات ساختمانی موزه ای در یک طبقه در بهار سال 1349 آغاز شد وبا اتمام عملیات موزه دراردیبهشت ماه سال 1352 افتتاح گردید.
باشروع جنگ تحمیلی در سال 1359 این موزه تعطیل گردیدوبخشی از اشیای آن به تهران انتقال یافت .باشروع فعالیت پروژه هفت تپه وپس از انجام تعمیرات موزه در اسفندماه سال 1380 بعنوان موزه ونمایشگاه آثار مطالعاتی پروژه های هفت تپه وچغازنبیل بازگشایی مجدد گردید.ساختمان موزه مجهز به سالن های نمایشگاهی وکتابخانه وآزمایشگاه ومرکز کامپیوتر وسالن ترسیم سفال وانبار اشیا وکارگاه مرمت ولابراتوار عکاسی می باشد.
موزه به جز ایام سوگواری از ساعت 5/8 تا 4 بعد از ظهر باز می باشد اشیای مکشوفه از هفت تپه گل نوشته ها کاوشهای باستانشناسی هفت تپه از نظر کشف متون کتیبه دار یکی از حفاری های نادری است که در کشور ما انجام شده است .حفاری های هفت تپه تا کنون چند کتیبه سنگی بزرگ متجاوز از هزاران گل نوشته را ته خط میخی وزبان اکدی عرضه نموده است.
گل نوشته به زبان اکدی مهرها واثر مهرها مهرهای مکشوفه ازهفت تپه به صورت مسطح یااستوانه ای واز مواد مختلفی چون سنگ وگل پخته وبدل چینی ساخته شده اند.اثر مهرها دارای نقوش مختلف وباصحنه هایی همچون پیش کشی هدایا به خدایان ونیایش وغیره بوده وبیشتر برروی پوشش گلی زده می شدند که برای مسدود کردن دهانه محفظها یا تنگهای سفالی بکار می رفته است .
ظروف سفالین این ظروف به صورت ساده ویا منقوش ودر اشکال مختلفی همچون :کوزه های کف گردونوک تیز_ساغرهای پایه دکمه ای وخمره هایی باکف مسطح وکاسه های کوچک وبزرگ وغیره دیده می شوند.ظروف ساده عمدتاُ نخودی رنگ بوده وسفالهای منقوش بانقشهای ساده هندسی به رنگهای قهوه ای روشن وتیره تزیین شده اند..
فانوس سفالی عطردان سفالی پیکرک های سفالین این پیکرک ها به دو دسته انسانی وحیوانی تقسیم می شوند .
پیکرک های انسانی خود شامل انواع مختلفی است که عبارتند از :پیکرکهای مرد و زن و و نوازندگان.
این پیکرک ها غالباٌ به روش قالب گیری ساخته شده وسپس در کوره پخته شده اند.
پیکرک های حیوانی بیشتر به شکل گاو کوهاندار است که به صورت مسبک با کوهان های بزرگ ساخته شده است .
ماسک گلی تزئینی سر پیکرک اشیای فلزی این اشیا عمدتاٌمفرغی بوده که خنجرها وتبرهاوپیکانها واسکنه هاو مغارها ودرفشهاو سوزن هاودکمه هاوسرنیزه هاوقلاب ها ومیخ ها وغیره مهمترین آنها هستند.
تبر مفرغی با متن میخی اندودهای گلی منقوش در ضمن کاوش های هفت تپه آثاری از نقاشی دیواری به صورت قطعات گلی منقوش بطور پراکنده در سالنهای ساختمان شماره یک به دست آمده است که احتمالاٌ در هنگام ویرانی بنا فرو ریخته اند .
بیشتر نقوش این اندودها هندسی وبه رنگهای آبی ونیلی وقرمز ونارنجی وزردوخاکستری وسیاه وسفید است.
سردیس های گلی سه نمونه جالب از این اشیا که شامل سردیس یک مرد و زن ایلامی وماسک چهره یک مرد می باشد از حفاریهای هفت تپه بدست آمده است.
تابوت ها این تابوت ها ابعاد واندازه های مختلفی داشته وجنس آنها سفالی بوده ویک نمونه ازآقیراند.د شده است .
اشیای سنگی انواع تیغه ها وابزار سنگی وحلقه های سنگی وسنگ وزنه هاو سر گرزها وظروف سنگی از مهمترین آثار سنگی مکشوفه از هفت تپه می باشد.
اشیای تزیینی این آثار فقط جنبه تزیینی داشته وتوسط هنرمندان این دوره ساخته شده است .ازجمله مهمترین اشیای تزیینی مکشوفه عبارتند از گردن بند هایی از جنس سنگهای نیمه قیمتی چون عقیق وبدل چینی وسنگ سلیمان وپلاکهای منقوش از جنس گل ومفرغ ویا قیر طبیعی ودکمه های تزیینی به اشکال مختلف دایره ایی وچهارگوش واز جنس بدل چینی ویا استخوان وقطعات موزاییک بانقوش هندسی وبا ترکیبی از سنگ لاجورد و استخوان وصدف ومفرغ وغیره منابع: http://yataahoo.com http://irannews.com http://www.andrew.cmu.edu/ منابع: http://yataahoo.com http://irannews.com http://www.andrew.cmu.edu/