خَربُزه گیاهی از تیره کدویان که میوهاش درشت و شیرین و آبدار است. بوته آن کوتاه و ساقههایش روی زمین میخوابد.
خربزه گیاهی از خانواده Cucurbitaceae با نام علمی Cucumis melo var.inodorus است.
اصل و منشأ خربزه از کجا است؟
تقریباً بیشتر مردم به این میوه و انوع آن علاقه دارند. حالا یا طالبی باشد یا خربزه یا هندوانه. یک چنین میوه ای که امروزه این قدر محبوبیت دارد، حالا تعجب آور است که بگوئیم تاریخچه آن به هزاران هزار سال پیش باز می گردد. خربزه در حقیقت یک میوه بومی آسیاییی است
( میوه بومی میوه ای است که احتیاج به کشت ندارد و خود به خود در زمین می روید).
بنابراین احتمالاً این میوه در چند هزار سال پیش از آسیا به ممالک دیگر دنیا برده شده است. رومی های قدیم، و احتمالاً یونانی ها همان اندازه که ما حالا به این میوه علاقه داریم، آن را دوست داشته اند. اولین کشوری که در قرون اخیر اقدام به کشت خربزه کرده، کشور فرانسه در حدود 300 سال پیش بود.
تمام انواع خربزه به خانواده کدو قلیانی تعلق دارند. که البته خیار و کدو تنبل هم از این خانواده می باشند.
خربزه یک گیاه بالا رونده است که در خاک های گرم و غنی و حاصلخیز خوب رشد می کند. در آب و هوای خنک تر، خربزه را در گلخانه یا روی تخته های پهن پرورش می دهند.
در حقیقت خانواده خربزه، در اصل شامل دو نوع بود. طالبی که در آسیای جنوبی می روئید و هندوانه که در قاره گرمسیری آفریقا به عمل می آمد. اما با گذشت قرنها، زراعت این میوه در تمام نقاط دنیا پراکنده و انواع مختلفی از آن پرورش داده شد.
مسکملون ( یا طالبی) اسم خود را از musk که به معنی مشک است، به خاطر بوی ضعیف مشک مانندی که دارد، گرفته است. همانطور که می دانید به طالبی گرمک یا کانتالوپ نیز گفته می شود. کازابا که یک نوع خربزه بزرگ است، پوستی صاف و مایل به زرد دارد. این نوع خربزه، دیرتر می رسد و بهتر و بیشتر از سایر انواع خربزه می ماند.
خربزه، دارای پوست ناصافی بوده و گوشت آن سبز روشن است. هندوانه بزرگتر و آب دار تر از خربزه است.
حکایت پیدایش خربزه و هندوانه:
انوشیروان زنجیری جلوی قصرش آویزان کرده بود و نگهبانی هم برای آن گذاشته بود تا هرکس که به او ظلم شده بود و یا مشکلی داشت، آن زنجیر را به صدا درآورد. یک روز نگهبان زنجیر می بیند ماری می آید و دور زنجیر چنبره می زند. خبر به انوشیروان می برند و انوشیروان دستور می دهد در شهر جار بکشند که نجار با اره اش، بنا با تیشه اش، بزاز با قیچی اش، بقال با ترازویش، آهنگر با کوره اش، نعلبند با چکشش، در میدان جمع شوند. همه آمدند و مار هم آمد و از کنار همه گذشت تا اینکه به نجار رسید. جلوی نجار ایستاد. انوشیروان رو به نجار کرد و گفت: ای نجار. تو به فرمان مار برو، اگر این مار آسیبی به تو برساند، اولاد به اولاد، من همه شان را از مال دنیا بی نیاز می کنم. اگر هم رفتی و برگشتی که انعام بزرگی پیش من داری. نجار قبول کرد و مار به او اشاره کرد که اره ات را بردار. مار رفت و نجار به دنبالش، تا اینکه به غاری رسیدند. نجار دید آنقدر مار در اینجا جمع شده که جای سوزن انداختن هم نیست. مار رفت نزدیک شاه مارها که بالاتر از همه نشسته بود و دو تا شاخ از دهانش بیرون زده بود. نجار دید شاه مارها از قرار گوزنی را بلعیده، اما شاخ های گوزن در دهان مار مانده و نزدیک است که شاه مارها را خفه کند. نجار اره اش را برداشت و شاخ های گوزن را اره کرد و شاه مارها را نجات داد. موقع برگشتن، شاه مارها به نجار تحفه ای داد. نجار نگاه کرد و دید دو تا دانه عجیب، در دستمال پیچیده شده. دستمال را برداشت و آمد. به دربار انوشیروان که رسید، حال و حکایت را تعریف کرد و دانه ها را به انوشیروان داد. انوشیروان، بعد وزیر، بعد وکیل به دانه ها نگاه کردند و نشناختند. وزیر گفت: پادشاه به سلامت باد. این هر چه باشد، خوردنی نیست، شاید کاشتنی باشد. اینها را بکاریم تا ببینم چه می شود. انوشیروان قبول کرد و دانه ها را به باغبان ها داد و دستور داد دانه ها را کاشتند. مدتی گذشت و دانه ها سبز شدند. باغبان ها مراقبتشان کردند تا یکیشان گل داد و به بار نشست. باغبان ها خبر به انوشیروان بردند. انوشیروان با وزیر و وزرا جمع شدند که حالا چه کار کنیم؟ وزیر دوباره درآمد: پادشاه به سلامت باد. شاید اصلا خوردنی نباشد. دستور بدهید خر و بزی بیاورند و هر روز از این میوه به آنها بدهند، اگر نمردند که خوردنی است. خری و بزی آوردند و چند روزی از این میوه به آنها دادند و دیدند هر روز پروارتر می شوند. اسمش را گذاشتند خربزه و خودشان هم خوردند و دیدند طعم و مزه اش خوب است. بعد از آن، دانه دوم بار داد. گشتند و یک هندی پیدا کردند که زنده بودن و مردنش فرقی نمی کرد. آن را هم دادند او خورد و آب از لب و لوچه اش راه افتاد و باز هم خواست. اسم آن را هم گذاشتند هندوانه.
سازگاری:
با انگور ، انجیر تازه و آب پرتغال
با پرتغال ، ضد اوره است
با سیب زمینی، در تهیه مواد غذایی نان
با موادغذائی سازگار با خرمالو
من "گرمک" هستم:
هزار و یک خاصیت دارم، که از آن جمله دوست کبد هستم و کلیه ها را از سنگ پاک می کنم.
من دارای اکسیر جوانی هستم و اگر خانمها مرا به شکل ماسک به چهره بگذارند، چین و چروک و لکهای سیاه صورتشان برطرف خواهد شد و... من"گرمک" غذای مطلوب بیماران می باشم. با این که از خانواده خربزه هستم، معذلک این مثل ایرانی که می گوید"هرکس خربزه می خورد باید پای لرزش بنشیند" در حق من صدق نمی کند. هرچند من هم مانند سایر اقسام خربزه مثل شهری، شخته و... امراض خفته و نهفته مخصوصاً تب و نوبه را زنده و آشکار می کنم ولی آن قدرت و توانایی را دارم که این امراض را قبل از ظاهر شدن درمان نموده و از بروز آنها جلوگیری کنم. چون میزان قند در من خیلی کم، بلکه نزدیک به هیچ است؛ مبتلایان به مرض قند که از خوردن انواع خربزه محروم می باشند، می توانند با خیال راحت مرا نوش جان کنند و از منافع سرشارم استفاده نمایند. من بهترین دارو برای درمان یرقان و استسقا هستم و خوردن من، شیر، عرق و ادرار را زیاد می کند و از نقرس و روماتیسم جلوگیری می نماید.
من انواع زودرس خربزه هستم. در اواخر بهار و اوایل تابستان خدمت می رسم و شما می توانید برای رفع عطش و جلوگیری از التهاب، مرا نوش جان کنید. من چون سایر اقسام خربزه ثقیل الهضم و گرم نیستم، و خوردن من ایجاد تخامه نمی نماید و بر عکس ملین و خنک بوده، مناسب طبع اشخاص صفراوی مزاج می باشم. من سرشاز از انواع ویتامین بخصوص ویتامینهای"آ،ب،ث" می باشم و بیش از ده نوع هورمون گیاهی و آنزیم دارم، و بسیاری از ناراحتی ها را درمان می نمایم. من دوست کبد و مصلح کلیه ها هستم و سنگ کلیه و مثانه را خرد کرده، خارج می نمایم. من ضد خشکی پوست و مو می باشم. اگر پوست شما خشک است، آب مرا با شیر نجوشیده به مقدار مساوی مخلوط کرده، روی آن بمالید.
اگر موهای خشک و شکننده دارید، می توانید از آب من و یا بهتر است از ماده خمیری که بین تخمه های من قرار دارد، استفاده کرده موی سر خود را با آن ماساژ دهید. خواننده عزیز، اگر قول می دهی که بدون جهت نویسنده این مقاله را متهم به گرفتن پول از میوه فروشیها نکنی و نگویی که از گرمک کاران پول گرفته و سخنان گرمک را ترجمه کرده است، در عوض من هم رمز بزرگی را به شما خواهم گفت و شما را از یکی از مواهب طبیعت که در نهاد من به ودیعت گذاشته شده است، آگاه خواهم کرد و آهسته و در گوشی بدون آنکه میوه فروشها مطلع شوند و قیمت مرا بالا ببرند، به شما خواهم گفت و خواهید دانست که من دارای اکسیر جوانی هستم و هر کس از من استفاده کند، عمرش برخلاف عمر من که کوتاه است، طولانی خواهد شد. عده ای که عاشق میوه های شیرین و معطر هستند، مرا نمی پسندند و به خوردن برادران دیگر من مثل طالبی، دستنبو و شخته علاقه مند می باشد. آنها هم می توانند مرا پالوده کرده، با شکر و گلاب میل نمایند. بهترین موقع خوردن خربزه، یکی دو ساعت بعد از صرف غذاست، ولی من غذای اشتهاآور بوده و باید قبل از صرف غذا، خورده شوم. من چاقها را لاغر و لاغر ها را چاق می کنم و از چین و چروک صورت و پیری زودرس جلوگیری می نمایم.
اگر پوست خربزه را خشک کرده و بکوبید و کمی از این گرد را در آبگوشت یا حبوبات دیرپز بزنید نرم و زودپز خواهند شد، ولی پوست من این هنر را ندارد، اما در عوض ماسک زیبایی خوبی است که می تواند چهره شما را باز و شاداب نماید. برای این کار پوست مرا روی آن بکشید و بگذارید یک ربع ساعت بماند. این ماسک ضد کک و مک و لکه های سیاه صورت نیز می باشد گوشت من بهترین پماد برای سوختگی است. به کسانی که مبتلا به حبس البول شده و قطره قطره ادرار می کنند، توصیه نمایید که حتماً از آب من استفاده نمایند. بخور تخمه من برای رفع ورمها مخصوصاً ورم چشمها و سرماخوردگی مفید است، مخصوصاً اگر تخمه مرا نشسته با ریشه های آن در پوست من خشک نمایند.
ارزش غذایی خربزه:
خربزه درحقیقت یک میوه بومی آسیاییی است (میوه بومی میوه ای است که احتیاج به کشت ندارد و خودبه خود در زمین می روید.) بنابراین احتمالا این میوه در چند هزارسال پیش از آسیا به ممالک دیگر دنیا برده شده است. رومی های قدیم و احتمالا یونانی ها همان اندازه که ما حالا به این میوه علاقه داریم، آن را دوست داشته اند. اولین کشوری که در قرون اخیر اقدام به کشت خربزه کرده، کشور فرانسه در حدود 300 سال پیش بود. خربزه میوه ای شیرین، لذیذ و گواراست که انواع گوناگونی دارد و بهترین آن خربزه خراسان است. رسول گرامی اسلام (ص) در بیان خواص خربزه فرموده اند: خربزه از زینت های زمین است، آب آن از رحمت الهی و شیرینی آن از بهشت است. همچنین می فرمایند: خوردن خربزه پیش از غذا، بدن را می شوید و بیماری را از بدن ریشه کن می کند. اما باید بدانید که مصرف زیاد خربزه باعث نفخ می شود، در نتیجه در ناحیه معده و روده ایجاد درد می نماید. باید خربزه را بعد از غذا مصرف نمود، زیرا در غیر این صورت تولید اسهال و ورم روده می کند. خوردن خربزه کال در کسانی که معده ضعیف دارند، تولید اسهال می کند. همچنین خلط را می افزاید و برای سینه درد و سرماخوردگی مضر است.
خواص میوه ها و سبزی ها خربزه:
خربزه دارای مقدار زیادی ویتامین A,C و سلولز است. به طورکلی خانواده خربزه شامل انواع گرمک و طالبی نیز می شود که البته این دو نوع کم آب تر از خربزه هستند. و بهترین نوع آنها شیرین ترین و کم تفاله ترین آنهاست به طوری که به راحتی در دهان آب شوند. طالبی شیرین برای اغلب بیماری ها تجویز و خوردن آن به هضم غذا کمک می کند و گرمک برای یرقان و یبوست مفید است.
خواص خربزه رفع کننده یبوست و کمک کننده به هضم غذا، افزاینده ادرار و دفع کننده کم خونی و سنگ مثانه و تولیدکننده عرق در بدن.
تقویت کننده مثانه و دفع کننده زخمهای داخلی برای درمان کک و مک و لکهای صورت، گوشت خربزه را له کنید و روی صورت بمالید.
برعکس آنچه که در ایران مرسوم است و خربزه را با غذا یا بعد از غذا به عنوان دسر می خورند، بهتر است با فاصله زیادی قبل از غذا آن را خورد.
خوردن خربزه کال در کسانی که معده ای ضعیف دارند ممکن است تولید اسهال کند و خلط را افزایش دهد. این میوه برای سینه درد و سرماخوردگی بسیار مضر است و باعث تب های صفراوی می شود. زیاد خوردن آن هم تولید گرمی می کند.
خوردن خربزه به همراه عسل خطرناک و مضر است. افراط در خوردن خربزه تولید ورم روده می کند.