دانلود مقاله سیر تحول پلان معماری و تزئینات در بنا های اسلامی

Word 30 KB 7038 17
مشخص نشده مشخص نشده عمران - معماری - شهرسازی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • چکیده: هنر اسلامی در تمام جنبه های خود ، مبتنی بر حکمت اسلامی است و این یعنی درک این حقیقت که هر اثر هنری باید طبق قوانینی آشکار ، ساخته و پرداخته شود و اینکه این حقایق ، کتمان نشود و در حجاب مستور نماند.

    بنابراین اصل توحید که پایه نظرگاه اسلامی است با تکیه براین اصل ، در پی وحدت بخشیدن بر پیکر عناصر گوناگون هنری است .

    در معماری مساجد نیز تجلی کرده و روح وحدت را در معماری مساجد سراسر جهان اسلام به منصه ظهور می رساند.

    معماری بناهای دوره اسلامی هنر اسلامی را باید از زوایای مختلف مورد مطالعه قرار داد .

    در اسلام ، هنر و ایمان ، پیوندی نا گسستنی دارند .

    اسلام ، نخستین دین آسمانی است که نظر انسان را به گستره زیبایی و زینت در آفریده ها جلب می کند و به او می نمایاند که پدیده ها دارای دو جنبه هستند .

    یکی ، جنبه سود بخشی و دیگری، جنبه زیبایی .

    بعبارت دیگر ، جنبه ایکه زندگی را برای انسان ، سهل و آسان می نماید و جنبه ایکه غذای روح و روان آدمی را مهیا می کند.

    هنر اسلامی به یک معنا ، هنری است تجریدی و عرفانی و جوهر آن در قرینه سازی متجلی می گردد .

    تمامی نظم تجریدی این معماری قدسی ، باز تابی است از محتوای عارفانه ای که بر پایه ایدئولوژی اسلامی بنا شده است .

    در هنرهای تزئینی اسلام ، رعایت اصل « پرهیز از بیهودگی » وجود دارد یعنی اینکه در هنر اسلامی نه تنها از مسائل منفی خودداری می شود بلکه از امور بیهوده و عبث نیز پرهیز می شود .

    بعبارت دیگر ، در هنر اسلامی آنچه که ضروری و بایسته است به شکلی زیبا و دلپسندارائه می گردد .

    یعنی در هنر اسلامی هم به جنبه کاربردی و هم به جنبه تزئینی یک پدیده و اثر هنری توجه می شود .

    جنبه کاربردی، بدین لحاظ که آثار هنری ، عبث و بیهوده نباشند و جنبه تزیینی هم بدین جهت که به حس جمال طلبی و زیبایی خواهی انسان ، پاسخ مثبت داده شود .

    در واقع مسجد ، مجموعه ایست که از هنرهای گوناگون که بر روی هم فضا و مکان مقدسی را پدید می آورند .

    فضا و مکانی که برای ایجاد رابطه میان خداوند و خلق متناسب باشد .

    فضا و مکانی که در عین شکوه و جلال ، آراستگی و تزئین آن ، ذهن انسان را به جای توجه به خداوند به خود مشغول ندارد و از آنجائیکه مسجد ، پایگاه اجتماعی مسلمانان بشمار می رود به تزئین آن توجه خاصی شده است .بنابراین می توان گفت اولین جایگاه تجلی هنر اسلامی، مسجد بوده است .

    ساختمان مسجد، طوری است که راز و نیاز انسان را با معبود ،آسان می کند .

    تناوب بیکران قوسها و ستونها ، فضای پیوسته را چنان به تکه های همسان، بخش می کند که وصول به حالت معنوی را آسان می سازد .

    گذشته از این ، آرایش درونی بنا نیز در بوجود آوردن این حالت روحانی ، سخت موثر می نماید .

    در تزئین و آرایش بناهای اسلامی این خصیصه هست که بیننده را به جنب و جوش وانمی دارد و بر عکس در ذهن وی ، زمینه ای برای کشف شهود و درون بینی مهیا می کند .

    تزئینات بناهای اسلامی، نظیر گنبد ، محراب ، رواقها ، مناره و ...

    کلیّت و تمامیّت ذاتی به آن می بخشد .

    کتیبه های منقش بر روی دیوار مساجد ، انسان را نه تنها به یاد معنای کلمات آن می اندازد بلکه او را متوجه وزن اشکال و صور روحانی آن می کند .

    آنچه که از نظر هنرمند مسلمان جلوه می کند اینست که سطح خارجی و داخلی بنای مسجد ، تماماً پوشیده باشند .

    این پوشش، که عالیترین جلوه های آن صنعت کاشیکاری و گچبری است دارای طرحی یکنواخت و بدون تضاد است یعنی همه جا مجموعه کار و آهنگ ملایم رنگها و طرحها مورد نظر است نه یک موضوع خاص .

    ویژگی نقوش اسلیمی ، تحرّک ، پیچ و تاب ، رشد و نمو آن است .

    بی تردید چنین ترکیبات بدیعی، جاذبه مساجد را در طول تاریخ تمدن اسلامی برای مسلمانان افزایش داده و حتی هنرمندان غربی را دچار حیرت و شگفتی نموده است .

    در معماری اسلامی ، عناصری همچون ، شکل ، تقارن ، جهت مندی بنا ، رنگ ، خط ، توجه به نوع مصالح ، محراب ، گنبد ، مناره و...

    باعث تجلیب انسانها به این مکان مقدس شده است .

    بررسی معماری مساجد ،بدون در نظر گرفتن تزئینات آن در هر شکلی و با هر موادی کامل نیست .

    اهداف چنین تزئیناتی بیان واقعیات غیر ملموس است .

    نقوش اسلیمی ، نقوش هندسی و کتیبه ها هر سه منحصر به معماری اسلامی است و در واقع جایگزین شمایل ، مجسمه و نقاشی در کلیساها شده است .

    در تمام سرزمینهایی که اسلام بدانجا قدم نهاد شکل منحصر به فرد نقوش اسلامی را در آنجا آفرید .

    معماران ایرانی ،تحت تاثیر باورهای اسلامی ، در خلق آثار بدیع، نظیر کتیبه های متضمن نامهای جلاله خداوند و رسول گرامی اسلام (ص) و آیات نورانی قران در انواع صور زیبا بر روی آجر پخته و کاشی لعابدار تلاش نموده اند .

    این نوع تزئینات ، علاوه بر زیبا سازی صوری فضا در بالا بردن کیفیت فضای روحانی عبادت ، نقش موثری ایفا می نماید .

    کاشیکاری با رنگهای زیبا و متنوع ، پیوندی بین آسمان و مسجد را برای بیننده القا می کند .

    نمونه بارز و عینی این هنر بی بدیل ، کاشیکاری گنبد مسجد شیخ لطف الله در اصفهان می باشد .

    خط و کتیبه در معماری اسلامی و ایرانی از جایگاه ویژه ای در زیباسازی بیوت الهی و سایر اماکن مذهبی برخوردار است .

    هدف خط و خطاطی در کتیبه های مساجد ، جنبش و حرکت به سوی مقصد است .

    این هنر زیبا در کاشیکاری و گچبری هم بکار گرفته شده و باعث خلق آثار متعدد و متنوعی شده است .

    احاطه شدن ورودیها ، تاقها ، محراب ، مناره و حتی اطراف گنبد با این کتیبه ها و نقوش زیبا نشان از آمیختگی وپیوند زندگی مسلمانان با آیات روحبخش قرآن دارد.

    کتیبه نگاری ، فضا را از روح قرآن و کلام الهی عطرآگین کرده و به ماده و فضا هویت و معنا می بخشد.کتیبه های مساجد صدر اسلام محدود به خط کوفی بودند ولی در سده های پنجم و ششم ، خط ثلث بصورت فراگیر ، جایگزین خط کوفی شد .

    متون نقش بسته به اجزای مسجد ، متناسب با فضایی هستند که در آن قرار گرفتند .

    کلام مکتوب همواره همراه با نقوش هندسی و اسلیمی تنها شکل موزون برای تزئین مساجد شناخته شده اند و خوانا بودن آن اغلب تحت الشعاع کیفیت زیبا شناختی آن قرار گرفته است.

    تأثیر رنگ و نور در معماری اسلامی ، انکار ناشدنی است و از اهمیت و گستردگی معنایی زیادی برخوردار است .نقش نور در معماری اسلامی تأکید بسیار گسترده بر اصل تجلی است .

    نقش نور شفاف کردن ماده و کاستن از صعوبت و سردی بناست.

    رنگ در جهان محسوس، همنشین بی بدیل نور است.

    نور به عنوان مظهر وجود در فضای مسجد افشانده می شود تا یکی از عناصر تشکیل دهنده فضای ادراکی باشد .

    در واقع نور، تحرک و حیاتی فعال به تزئینات اسلامی بخشیده است .

    نور و تزئینات مسجد،بجای اینکه ذهن را به دنبال خود بکشد ، انسان را به جهانی خیالی رهنمون می سازدو غالبهای ذهنی را درهم شکسته و به روشنایی دنیایی می کشاند که تجلی حق در آن است.

    حسین نصر در کتاب «ایران پل فیروزه» در رابطه با تأثیر رنگ ،چنین می نویسد:«رنگها در هنر، جنبه ای کیمیایی دارد و آمیختن آنها خود یک هنر مشابه به کیمیاگری است .هر رنگ دارای تمثیلی است خاص خودش و نیز هر رنگ، دارای رابطه ای با یکی از احوالات درونی انسان و روح است».

    مقرنس ، که برجسته ترین تزئین محراب و در عین حال زیباترین و پرشکوهترین جنبه آنست ، در واقع محصول موانست و همنشینی لطیف رنگ و نور بر بستر معماری و بازتابی از زیبایی رنگهاست .

    محراب در آیات 37و39 سوره مباکه آل عمران به عنوان مأمن و ملجأ معرفی شده است که قوس و مقرنس های آن، انسان را واردیک قلمرو معنوی می کند .

    در واقع ، دوار بودن گنبد، مقرنس ها و قوس محراب ، موجب استعلای روحی می شود که در معماری اسلامی مساجد ، برای نمایاندن هیبت و شکوه آن ، مورد استفاده قرار می گیرد.

    با یک قلم می توان زیباترین اشعار را آفرید و با همان قلم می توان … و جاودانه ترین معماری ها را نیز.

    در این میان، برتری با اندیشه های شاعرانه است و می توان از هر کدام از هنرها به عنوان ابزاری برای بیان اندیشه های ناب وشاعرانه استفاده کرد.

    تاریخ حیات بشر به ما نشان می دهد که معماری نیز سرشار از قابلیت‌هایی است که می تواند وسیله ای مناسب برای ابراز همه جانبه‌ی تفکرات شاعرانه و خیال انگیز باشد.

    بدین ترتیب، می توان با شناخت و پرورش صحیح این قابلیت ها، استعدادهای بالقوه‌ی موجود در معماری را بالفعل کرد.

    برای شاعرانه بودن در معماری باید از مرزها گذشت؛ از غایت و حدود تعریف شده آشنا عبور کرد و به دنیای بی انتهای خیال پیوست.

    برای شاعرانه بودن، رسیدن به 20 کافی نیست.

    [20 بودن یک حد است، یک معیار، یک تعریف برای کامل بودن] ولی برای ورود به جهان شاعرانه ها، به عناصری فراتر از این حدود نیازمندیم.

    سیر تحول پلانها در معماری معاصر اکثرصاحبنظران، آغازدوره معماری معاصرایران راسال 1920 مصادف بادوران پهلوی اول می دانند.

    بسیاری ازرخدادهای این دوره دررابطه بادوران حکومت قبل یعنی حکومت قاجارقابل توضیح وتبیین است.

    درآغازسده نوزدهم ( دوره قاجار ) ایران ازاقتصادجهانی کاملا برکنار وجدا بود.

    براثربحران وشکافهای مختلف سیاسی، اقتصادی واجتماعی درپایان سده نوزدهم اوضاع به گونه ای شکل گرفت که ایران درمسیرادغام شبکه اروپائی تجارت بین الملل قرارگرفت وهمین امرزمینه نفوذ اقتصادی غرب راهموارساخت وبه تبع آن آشفتگیهای شدیداجتماعی پدید آمد.

    درچنین شرایطی حکومت پهلوی شکل گرفت.

    دوره پهلوی آغازارتباط مستمر باغرب وایجادنهادهای اجتماعی وعلمی وآغاز تمدنی به ظاهرصنعتی ومدرن بود.

    رشدسریع صنعت وواردات وارتباط تنگاتنگ علمی وفرهنگی باغرب، ایجادساختارهای جدیداجتماعی به دلیل مهاجرت مردم، زمینه سازشکل گیری عناصرجدیدی درمعماری گردیدکه سبب تغییرچهره مراکز شهری گردید مهمترین این تغییر ، تغییر در پلانهای شهری بود.

    تغییرشیوه های زندگی، ارتباطات انسانی، مناسبات شغلی وخلاصه بسیاری ازعملکردهای اجتماعی، نیازهای جدیدی را فراهم کردکه راه حل های مناسبی رادرحوزه های مختلف ازجمله معماری وشهرسازی می طلبید.

    به ظاهرهمه مشکلات معماری ازاین زمان شکل می گیرد.

    برای سنجش و قضاوت آثار معمار در دیسیپلین های تاریخ نگاری و نقد، که در مورد" سیر تحول پلان در معماری معاصر خصوصا" از یکدیگر غیرقابل تفکیک هستند، عوامل و ابزاری کم و بیش مشخص وجود دارند.

    یکی از مشکلات عمده در ایران فقدان یا نقصان عوامل و ابزار فوق است.

    در کلیه روشهای تاریخ نگاری معماری دانسته های اجتماعی فرهنگی نقش کم و بیش مهمی را ایفا می کنند.

    این دانسته ها نه تنها ضرورت پیدایش پدیده های معماری بلکه شکل فیزیکی آنها را نیز در دیدگاهی کلی می توانند توضیح دهند.

    توسعه معماری معاصر در ایران، به صورت بازتاب تحولات معمارانه ای که خود منبعث از واقعیت های اجتماعی و فرهنگی متفاوتی بودند، باعث گردید پیوستگی محکم و منطقی بین معماری و وقایع اجتماعی و فرهنگی به وجود نیاید.

    ضعف سیستم ارتباطی پدیده های فوق از طرف دیگر متأثر از فقر اتفاقات معماری و فرهنگی و دامنه محدود تأثیرگذاری آنها بر یکدیگر و بر زندگی اجتماعی است.

    به طور خلاصه معیار بسیار مهم تحولات فرهنگی و اجتماعی نمی تواند نقش مهم و مستقیمی در تاریخ نگاری معماری معاصر ایران داشته باشد.

    مسیله مهم دیگر که از فقدان مشخص و عنوان شدث کمبود منابع مطالعاتی و مراجع کتاب شناسی معتبر و دقیق در این زمینه مسیله سازتر است، کمبود هر نوع تیوری معماری یا متدولوژی تدوین شده اصیل طراحی است.

    گذشته از دشوار بودن شناسایی آثار اصیل و بدیع و متمایز ساختن آنها از ابداعات شگردگرایانه، وجود این مسیله خود موجب می گردد که امکان سنجش آثار، در مقایسه بین اهداف اولیه طراح و نتایج حاصله، از مورخ سلب گردد.

    در چنین شرایطی بحث معماری به ناچار خلاصه می شود به دسته بندیهای سبک شناسانه در بینشی زیبایی شناختن، طبیعتا" در چنین روشی نیز ضعف ارزشهای سبک شناسانه موجود در معماری مدرن، که طبیعتا" به گونه ای محسوس تر بر معماری ایران سایه می اندازد و عدم وجود سیر منسجم تحول تیپولوژیک در آثار برجسته ایرانی که می توانست مکمل هر گونه مطالعه سبک شناسی باشد، خود یکی از موانع و مشکلات کار است.

    یکی از ویژگیهای معماری معاصر ایران رخنه تدریجی معماری مدرن عموما" به تغییرات تدریجی توجه نمی کند.

    هدف تاریخ معماری شناسایی مسیر تحولی یک معماری از طریق شناسایی نقاط عطف و آثار برجسته و منحصر به فرد است.

    نقاط عطف خود مراجعی هستند که معماری را در سطح کلی و وسیع متحول می سازند.

    مشخصه های هر مقطع از تحول در تعدادی اثر شاخص و اصیل قابل مطالعه است.

    در مورد معماری معاصر ایران، به دلیل تأثیرپذیری مستقیم از معماری غربی، این آثار شاخص و مرجع خارج از مرزها قرار دارند و آنچه در این جا باقی مانده است لاجرم نوعی معماری صغیر است که دریافت سیر تحولی آن تنها از طریق مطالعه نمونه های متعدد و غیربرجسته امکان پذیر است.

    چنان که گفتیم تاریخ نگاری معماری به آثار برجسته، نقاط عطف و اصولا" آثاری که نقطه آغاز تحولی در معماری باشند توجه می کند برای مثال خانه سازی مسکونی عادی که به صورتی بسیار تدریجی و بدون مفصل بندیهای تاریخی مشخص متحول میشود موضوع مطالعات گونه شناسی است.

    در شناسایی این آثار نکته مهم تفکیک حرکت های اصیل از ابداعات سلیقه ای و فرمالیسم های نوگرایانه است.

    از طرف دیگر محیط زندگی انسان مملو از پدیده های ساختمانی است که حتی معماری محسوب نمیشوند بنابراین لازم است که در مرحله اول آنچه که معماری نیست از آثار معماری متمایز گردد و در مرحله بعد آثار متمایز برجسته شناسایی شوند.

    البته باید اذعان داشت که شناسایی آثار معمارانه به اندازه تعریف دیسیپلین معماری موضوعی مبهم و غیرمشخص است.

    بنابراین پیش از آغاز هر گونه مطالعه تاریخی، ضروری است تعاریف پایه ای و دیدگاه مورخ مورد تحقیق قرار گیرند.

    در هر حال اگر معماری معاصر به مفهوم جهانی آن مورد نظر باشد تاریخ نگاری معماری معاصر ایرانی به دلیل انگشت شمار بودن آثار برجسته و قابل مقایسه با آثار شناخته شده جهان امری غیرممکن به نظر می رسد.

    لیکن اگر معماری معاصر ایرانی در سطحی واقع گرایانه تر بررسی شود می توان با ابزار مطالعات صرفا" کالبدی به مطالعه و بررسی آن پرداخت.

    آثار نه به دلیل ارزشهای بدیع آنها بلکه به خاطر نقش آنها در سیر تحولی این معماری صغیر و منعکس نمودن مشخصه های سبک شناسی و زیبایی شناختی در هر مقطع تاریخی مورد توجه هستند.

    بنابراین طبیعی است که بیشتر آثار به دلیل وجود ارزشهای منحصر به فرد و خلاقیت متعالی هنری مورد بررسی قرار نخواهد گرفت.

    تنها مطالعه ای تاریخی می تواند ارزش و اهمیت هر اثر را در رابطه با متن تاریخی آن ارزیابی کند.

    مسیله دیگر فقدان واژگان و خصوصا" کمبود بسیار محسوس صفتها در زبان تخصصی معماری است.

    در زبان فارسی بسیاری از حالتها و خصیصه های معماری را نمی توان توصیف نمود.

    به دلیل فقدان کار فرهنگستانی در این زمینه فقدان زیادی وجود دارد.

    نگران کننده تر از مسیله توصیف معماری مسیله تفکر معماری است.

    تفکر در مراحل عالی و تجریدی خود از زبان شناسی قابل تفکیک نیست.

    ضعف زبان نه تنها به ساده شدن گفتار و نوشتار بلکه به ساده شدن اندیشه و بنابراین ناتوانی انسان در درک ظرافتها و پیچیدگی های مفاهیم می انجامد.

    در هر حال حتی از نظر نگارش متن ضعف فوق مولد مسیله ای درخور توجه است.

    ضرورت توصیف موضوعات به صورت گسترده به دلیل فقدان واژگان یا صفت های مناسب تا حد آزاردهنده ای از اهمیت و فشردگی مطلب می کاهد.

    در چنین شرایطی دیالکتیک «منظور» و «معنی» در متن نوشتاری نمی تواند از وجود تأکیدها و چفت و بست های مناسبی در جهت انتقال مفاهیم بهره مند شود.

    محدودیت های زمانی یکی از مسایل مهم در پرداختن به معماری معاصر مسیله محدودیت های زمانی موضوع مورد نظر است آنچه مسلم است «معاصر» در معماری می تواند با «معاصر» در دیگر مقولات تاریخی همزمان نباشد.

    مسیله تعیین مبداء بیش از این که به مسیله انتخاب سلیقه ای یا قراردادی مربوط باشد مسیله ای است روش شناختی.

    تاریخ نگاری و نقد معماری می تواند دارای گرایشهای متفاوتی باشد.

    در هر گرایش پاره ای از پدیده های تاریخی به صورت محوری مورد مطالعه قرار می گیرند.

    برای مثال تاریخ نگاری کلاسیک معماری ایرانی که بر اساس سلسله های حکومتی صورت می گیرد طبیعی است که می تواند برای مثال آغاز سلطنت ناصرالدین شاه قاجار مثال آغاز برای سلطنت ناصرالدین شاه قاجار را آغازی برای معماری معاصر در نظربگیرد.

    گرایشهای اجتماعی و سیاسی مانند تاریخ نگاری لیوناردو بنه ولو(Leonardo Benevolo) ممکن است آغاز مشروطیت و تحولات اجتماعی سیاسی آن دوره را مبداء مطالعات خود قرار دهند.

    کسانی که با دیدگاه اثرشناختی به معماری توجه کرده و معماری مدرن را آغاز دوره معاصر می دانند سال 1314 و ساختمان مدرسه عالی دخران کار وارطان هاوانسیان را می توانند مبداء قرار دهند.

    اگر خواسته باشیم از دیدگاه تیوریک و فلسفی به معماری نگاه کنیم (آثار M.

    Tafuri برای مثال) ناچار هستیم امثال نادر اردلان و کامران دیبا را اولین معماران دوره معاصر محسوب کنیم.

    در هر صورت منظور از این تحقیق عنوان نمودن مسایل و محدودیت های تاریخ نگاری معماری معاصر در ایران از یک طرف و بحث در مورد مسایل کلی مربوط به این دیسیپلین از طرف دیگر است.

    هر متدولوژی تحقیق ناگزیر است با ویژگیها ودشواریهای چنین مطالعاتی در ایران برخورد کرده راه حل اصیل و مناسبی را ارایه دهد.

    بنابراین تاریخ نگاری نیز مانند طراحی معماری به ایده خلاقانه، تیوری و بازنگری مداوم مبانی خود نیاز دارد.

    در ادامه مقاله، مبانی نظری تاریخ نگاری معماری معاصر، با توجه به مسایل کلی آن در جهان و خصوصا" با تأکید بر مسایل و محدودیت های چنین بحثی در واقعیت ایران، مورد بررسی قرار می گیرند.

  • فهرست:

    چکیده

    معماری بناهای دوره اسلامی

    سیر تحول پلانها در معماری معاصر

     


    منبع:

    www.pajoheshedini.com

مقدمه منظور از هنر و معماری اسلامی، همان هنر و معماری سرزمین‌های‌ - خاورمیانه، آفریقای شمالی، هند شمالی و اسپانیا - است‌ که از آغاز قرن هفتم میلادی تحت حاکمیت مسلمانان قرار گرفتند. خاستگاه‌ها و ویژگی‌ها اهمیت تزیینات خوشنویسی و شکل مسجد، دو ویژگی اصلی هنر و معماری اسلامی هستند که عمیقاً با ایمان اسلامی ارتباط دارند و در همان روزگار آغازین دین پیشرفت کردند. پیامبر [اسلام]، [حضرت] ...

با ظهور اسلام در قرن هفتم میلادی، پایه های هنر اسلامی که مجموعه ای از هنر در دوره ها ی "ساسانیان" و "بیزانس" بود، شکل گرفت. پس از ظهور اسلام، معماران مسلمان همچون سایر هنرمندان، دریچه های جدیدی از بینش به رویشان گشوده شد که این امر موجب تحولی بزرگ د ر تمام تجلیات فکری و هنری آنان گردید. هنر اسلامی تقریباً با روی کارآمدن سلسله "امویان" در سال 41 ه.ق و انتقال مرکز خلافت امویان از ...

مقدمه مسجد میعادگاه و محل تجمع و نقطه شروع حرکت های انقلابی و از همه مهم تر مکانی مقدس برای شکر گذاری و سجده گاه مومنین است. هر جا که سخن از معماری اسلامی در میان بوده است،مسجد به عنوان سمبل و معرف این معماری مطرح شده است.با توجه به این ویژگی ،همچنین به سبب توجه و علاقه ای که عموم طبقات مردم به آن داشته و دارند،سلاطین و حکمرانان هم در دوران حکومت خویش ،با ساخت مساجدی با شیوه های ...

ایرادی که برخی بر معماری اسلامی وارد کردند، این است که این نوع معماری کارکردهای ا یستایی و سکون را به طرز برجسته نمایان نمی سازد؛ در حالی که در معماری اسلامی "سکون" ه م حالت ظاهری دارد و هم حالت باطنی. به عنوان مثال، اگر در نقوش اسلیمی و کنده کاری های مقرنس و کندویی شکل و گچ بری های تزئینی این بناها دقت کنیم، می بینیم تمام این ع ناصر دست در دست هم داده اند تا حالتی از "در" و ...

حرکت اسلام و معماری ایران به سمت کمال گرایی دو جانبه نگرش ذهنی معمار ایرانی: میراث معماری کهن ایران تعالیم اسلام معرفی آثار چند بنیانی ترکیب روح اسلام با یک معماری دیرینه مسجد به عنوان نماد و سمبل معماری اسلامی مساجد در معماری اسلامی ایران مساجد مهمترین بناهای مذهبی هر شهر وروستا استفاده از عناصر تزئینی گوناگون در آراستن مساجد انواع مساجد شبستانی یک ایوانی دو ایوانی چهار ایوانی ...

از جمله مهمترین آثاری که به تقلید از گنبد سلطانیه پدید آمده، می توان از گنبد کلیسای سانتاماریا دلفیوره نام برد که بیش از صد سال بعد از آن ساخته شده است سلطان محمد خدابنده با هر انگیزه ای که داشته است، بزرگ ترین گنبد آجری جهان آن روز را ساخته و آن را به شکل باشکوه و بی نظیری تزیین کرده است. گنبد سلطانیه از نظر حجم و فرم معماری دارای اهمیت بسیاری است و نقطه عطف تاریخ معماری ایران ...

مطلبی که ایران را از سایر سرزمین های اسلامی متمایز می کند، این است که اسلام بخوبی و با یک پیوند نمادین با معماری ایران درمی آمیزد و به نوعی اسلام و معماری ایران درجهت یک کمال گرایی دوجانبه حرکت می کنند. معمار ایرانی بعد از اسلام دو نگرش رادر ذهن دارد : الف- میراث معماری کهن ایران، ب- تعالیم اسلام که به نوعی در همه ابعاد زندگی متجلی می شود. یکی از خلاقیت های معمار ایرانی این است ...

هنر آفرينش انسان است . اثر و کاري که از تصور و آفرينش انسان شکل يافته است .هنر گويند . امر هنري الزاما با زيبايي همراه نيست يا زيباشناسي يکتايي ندارد ولي همواره با خلاقيت انسان همراه است . در ادبيات ايزان در دوره اسلامي اين معنا دوباره دگرگون شد و

مقدمه اي بر اوضاع جغرافيايي شهر سلطانيه شهر سلطانيه در 47 کيلومتري سمت شرق زنجان قرار گرفته است. اين منطقه از شمال به بخش طارم عليا، از غرب به بخش حومه از شهرستان زنجان، از جنوب به شهرستان خدابنده و از شرق به شهرستان ابهر محدود بوده و 940 کيلوم

شهر سلطانیه در 47 کیلومتری سمت شرق زنجان قرار گرفته است. این منطقه از شمال به بخش طارم علیا، از غرب به بخش حومه از شهرستان زنجان، از جنوب به شهرستان خدابنده و از شرق به شهرستان ابهر محدود بوده و 940 کیلومتر مربع وسعت دارد. این بخش دارای 33 روستا و 25770 نفر جمعیت است. مهمترین وجه مشخصه سلطانیه پس از مسائل مربوط به ارزشهای تاریخی وجود چمن معروف سلطانیه است. این چمن قسمتی از فلات ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول