مقدمه
پسته یکی از مهمترین محصولات باقی کشور می باشد. در حال حاضر بیش از 300هزار هکتار باغ پسته با تولید سالیانه 240هزار تن پسته خشک در ایران، وجود دارد. به دلیل شرایط مناسب اقلیمی کشور، پسته ایران دارای مرغوبیت بالایی بوده و از نظر کیفیت نیز در بین رقبای خارجی خود کم نظیر می باشد. سالیانه بیش از 100هزار تن پسته به خارج صادر شده و در آمدی در حدود چهارصد میلیون دلار را برای کشور به ارمغان می آورد. با توجه به افزایش سطح زیر کشت از طریق احداث باغ های جدید پسته در استانهای کشور و مصرف داخلی کم آن در مقایسه با مقدار تولید، ضرورت توجه به امر صادرات پسته، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این رابطه خریداران خارجی با پرداخت بها کالا، محصولات را خریداری می کنند که از کیفیت عالی برخوردار بوده و عاری از هرگونه مواد خارجی و یا عوامل زیان آور برای سلامت انسان باشد.
برای حفظ رتبه اول تولید و صادرات این محصول در جهان، لازم است توجه خاصی به امر تولید و صادرات داشته و با برنامه ریزی دقیق حضور خود را در بازارهای جهانی تنظیم و ثابت نماییم. برای رسیدن به این جایگاه لازم است کلیه مراحل داشت، برداشت، عمل آوری، بسته بندی، انبار و حمل و نقل این محصول را دقیقاً کنترل نماییم تا ضمن ارایه محصول مرغوب و عاری از هرگونه آلودگی و منطبق با استانداردهای مشخص، همچنان در عرصه های تولید و تجارت بین الملل بی رقیب مانده و از این راه کمک مؤثری به توسعه صادرات غیر نفتی نماییم.
بنابراین بر دست اندرکاران تولید پسته واجب است که در حد امکان و با توجه به نکاتی که پیرامون آن صحبت خواهد شد از تشکیل و بوجود آمدن زهرابه ها در محصول پسته جلوگیری نموده تا به این وسیله هم از نظر مالی لطمه یی به آنها وارد نیاید و هم این که حیثیت کشورمان در عرصه بین المللی حفظ شود.
تاریخچه آفلاتوکسین:
در حدود 40 سال قبل (سال 1960میلادی) و در فاصله چند ماه بیش از 100هزار بوقلمون در شرق انگلستان در اثر ابتلا به بیماری نامعلومی از بین رفتند. بیماری مشابهی نیز در جوجه اردکها و جوجه قرقاول ها مشاهده شد. همچنین در آمریکا یک نوع بیماری بین خوکهایی که از ذرت های کپک زده تغذیه نموده بودند، شیوع پیدا کرد.
حدود یکسال پس از این واقعه برای اولین بار توانایی قارچ آسپرژیلوس برای تولید آفلاتوکسین بر روی بادام زمینی و محیطهای کشت آزمایشگاهی مشخص گردید.
سالیانه مقادیر قابل توجهی از محصولات کشاورزی به ارزش میلیاردها دلار دستخوش حمله قارچها قرار گرفته و نابود می شوند. محصولات حاوی توکسین کیفیت مرغوبی نداشته و به قیمت ارزانتری ارایه می شوند و در صورتی که به عنوان مواد غذایی و علوفه برای انسان و دام مورد استفاده قرار گیرند، ضایعات مختلفی داشته و در نهایت منجر به مرگ خواهد شد. موادی که آلودگی به آفلاتوکسین در آنها آشکار شده است، عبارتند از: ذرت، پنبه دانه، بادام زمینی، پسته، گردو، بادام، نارگیل، انجیر، برنج، سورگوم، سویا، آفتابگردان، قهوه، کاکائو و دانه های روغنی، حبوبات، محصولات ریشه ای، انواع علوفه و لبنیات.
بررسیهای انجام شده در حیوانات آزمایشگاهی مانند انواع موش، خرگوش، میمون و غیره نشان می دهد که آفلاتوکسین باعث مسمومیتهای شدید، ضایعات کبدی و مرگ آنها می شود. تعدادی از گاوها که از بادام زمینی کپک زده تغذیه کرده بودند نیز دچار کاهش وزن و ضعف شده و از بین رفتند. در سایر حیوانات مانند بز، گوسفند، سگ، غاز، مرغ، بوقلمون، اردک و... نیز آفلاتوکسین باعث آسیب رساندن به کبد و مرگ این حیوانات شده است.
در انسان اولین اندامی که بوسیله آفلاتوکسین آسیب می بیند، کبد است. آفلاتوکسین و فرمهای تغییر یافته آن در قلب، مغز، کلیه و مجاری ادراری مشاهده شده است. موارد متعددی از مسمومیت به وسیله آفلاتوکسین در کشورهای مختلف مانند تایوان، اوگاندا، تایلند، نیوزیلند، چک و اسلاوکی، ایالات متحده، کنیا، هند و... هم گزارش شده است. در تایوان 26 نفر بر اثر تغذیه از برنج کپک زده به مدت 3هفته شدیداً بیمار شده و سه کودک 4 تا 6 ساله در همان ابتدا جان خود را از دست دادند. در اوگاندا نیز تعدادی از پسرهای 15ساله بر اثر تغذیه از مواد کپک زده جان باخته و یک خانواده نیز بر اثر تغذیه از لوبیا و ماهی کپک زده، جان خود را از دست دادند. همچنین در کشورهای یاد شده، بیش از ده ها نفر در اثر استفاده از مواد آفلاتوکسین دچار بیماری های کبدی، تورم شکم و پا و ضعف شدید شده و نهایتاً جان باخته اند. چنانچه میزان آفلاتوکسین مصرف شده کمتر از حد مرگبار باشد، باعث ایجاد سرطان کبد و ضایعات ژنتیکی در انسان می شود.
با توجه به اهمیت موضوع، تحقیقات گسترده ای به منظور شناسایی عامل بیماری و شیوه عمل آن صورت گرفته و مشخص شده است که قارچ آسپرژیلوس نقش مهمی در تولید آفلاتوکسین دارد. به همین علت مطالعات وسیعی چه در داخل و چه در خارج از کشور در رابطه با شیوه زندگی قارچ، شرایط تشکیل آفلاتوکسین و چگونگی پیشگیری و سم زدایی انجام شده است.
تعریف آفلاتوکسین
آفلاتوکسین زهرابه است که به وسیله گروهی از قارچها (کپکها) ترشح می شود. این قارچها ضمن تغذیه و رشد و نمو، زهرابه ای را تولید می نمایند که در مواد غذایی باقی می ماند. چنانچه انسان و هر حیوان خونگرم دیگری از مواد غذایی آلوده به این زهرابه تغذیه نماید، زهرابه در داخل بدنش تجمع یافته و هنگامی که مقدار آن به حد معینی برسد خطرات جانی بوجود می آورد.
انواع آفلاتوکسین بر اساس رنگ فلورسانس و حرکت نسبی روی صفحه گروماتوگرافی (TLC) به چهار گروه عمده B1,B2,G1,G2 تقسیم بندی می شود. علاوه براین چهار نوع توکسین اصلی، متابولیتها و مشتقات دیگری از آفلاتوکسین جداسازی و شناسایی شده است. از مهمترین مشتقات سمی می توان به توکسینهای M1, M2 و GM1 که پس از تغذیه حیوانات به مواد آلوده به آفلاتوکسین در بدن و شیر آنها بوجود می آید را نام برد.
خصوصیات عامل تولیدکننده آفلاتوکسین
قارچها موجوداتی هتروتروف هستند و بایستی مواد آلی از پیش ساخته شده را مصرف نمایند. این موجودات ممکن است زندگی ساپروفیتی داشته و یا اینکه به صورت پارازیت زندگی نمایند. در تمام موارد و پس از ترشح آنزیمهای هضم غذا، مواد غذایی محیط زیست قارچ شکسته و به صورت مواد ساده و محلول در آب، جذب سلولهای قارچ می شوند. سلولهای قارچ ممکن است مثل سلول مخمرها، تنها یک سلول تک هسته ای تشکیل دهنده تمام موجود باشد و یا ممکن است سلولهای قارچ بلند و رشته ای بوده و با اتصال به یکدیگر پیکره قارچ را تشکیل دهند. طبقه بندی قارچها تا حدود زیادی بستگی به سیکل زندگی قارچ و شکل اندامهای تولید مثلی و اسپورهایشان دارد.
آنتونیو میچلی در سال 1729 اولین فردی بود که جنس Aspergilus را نامگذاری کرد. جنس Aspergilus در راسته Eurotiales و خانواده Trichocomaceae قراردارد. منوگراف Aspergilus با حدود 100، گونه توسط راپرو فنل در سال 1963 ارایه گردید و طبقه بندی کامل آن توسط سامسون وگامز در سال 1985گزارش شد. گامز (1993) ارتباط گونه های آسپرژیلوس را با 11شکل جنسی مشخص نمود. با این حال برای بسیاری از گونه های آسپرژیلوس شکل جنسی مشخص نشده است.
تمامی نژادهای Aspergilus Flavus تولید آفلاتوکسین نمی کنند. و مقدار تولید آفلاتوکسین به وسیله نژادهای آفلاتوکسین زا بر روی محیطهای غذایی مختلف نیز یکسان نمی باشد.
قارچ آسپرژیلوس که عامل تولید آفلاتوکسین می باشد در دامنه وسیعی از مواد و شرایط آب و هوایی مختلف زندگی کرده و بقا پیدا می کند. این قارچ در باغهای پسته به صورت اندامهای در حال رشد و یا اندام زمستان گذران (اسکلرت) بر روی بقایای گیاهی (میوه، برگ، گل آذین نر و پوسته نرم جدا شده) و یا سایر مواد آلی (کودهای حیوانی، کود سبز) زندگی کرده و در شروع و طی فصل رشد، محیطهای مساعدی را برای رشد و تکثیر قارچ فراهم می سازد. اندامهای تولدی مثل غیر جنسی مساعدی را برای رشد و تکثیر قارچ فراهم می سازد. اندامهای تولید مثل غیر جنسی قارچ(کنیدیوم) هوازا بوده و به آسانی با حرکت هوا پراکنده می شود.
بررسیهای بعمل آمده نشان می دهد که اندامهای مقاوم (اسکلرت) قارچ، چندین سال در خاک زنده باقی مانده و در شرایط مساعد جوانه زده، رشد کرده و اسپور تولید می نماید. بافت خاک نیز تاثیر مهمی در بقا و زنده ماندن قارچ دارد.
آزمایشهای مختلف نشان می دهند که خاکهای سنگین به خصوص خاکهایی که مقدار زیادی مواد آلی در آنها وجود داشته باشد. محل مناسبی برای زندگی و بقا قارچ می باشند. اما هرچه بافت خاک سبک تر و مواد آلی به کار رفته در آن کمتر باشد، میزان آلودگی و بقا قارچ در آن نیز کمتر می باشد. آب و هوای گرم و مرطوب شرایط مساعدی را برای رشد و نمو این قارچ فراهم می آورد. بنابراین در فصول گرم و شرایط مرطوب این قارچ به سرعت زیاد شده و پراکنده می شود. همچنین این قارچ بر روی تعدادی از حشرات بیماریزا و نیز روی میزبان مرده، اسپورزایی می نماید. عسلک ایجاد شده توسط حشرات، در تحریک رشد آسپرژیلوس و دیگر قارچها بر روی گیاه، می توان نقش داشته باشد. چنانچه شرایط محیطی، بخصوص رطوبت، مساعد بوده و محیط غذایی مناسب جهت رشد، موجود باشد، قارچ به سرعت رشد کرده و اندامهای تولدی مثل غیر جنسی به تعداد زیاد تولید می کند (روی هر کنیدیوفور قارچ بیش از 50000 اسپور تولید می شود) این اسپورها در هوا منتشر شده روی تمام مواد اطراف از جمله میوه پسته قرار می گیرد. پوست رویی با پوشش کوتیکلی که خارجی ترین لایه میوه پسته می باشد، بعنوان یک محافظت کننده برعلیه حمله پاتوژن عمل می کند. محققین، آنزیم کوتیناز را از قارچهای پاتوژن که کوتیکل را از بین برده و نقطه ای برای ورود به میزبانان فراهم می کند را جدا کرده اند. قارچهایی که از راه زخم وارد می شوند (مانند قارچ آسپرژیلوس) فاقد آنزیم کوتیناز بوده و توان نفوذ از لایه کوتیکلی را ندارند. قارچ آسپرژیلوس، زمانی که پوست رویی آسیب می بیند، بسرعت در میوه نفوذ کرده و رشد می نماید. هرگونه آسیب در پوست رویی پسته (hull) از قبیل زودخندانی، ترک خوردگی نامنظم پوست رویی، خسارت پرندگان و حمله آفات و بیماریها، راه مناسبی جهت ورود قارچ آسپرژیلوس به داخل میوه پسته و رشد و تولید آفلاتوکسین می باشد. بنابراین با توجه به مطلب ذکر شده، بایستی از تجمع هرگونه مواد در حال پوسیدن مانند کودهای آلی، اجزاء ریخته شده گیاهی و ... جلوگیری نمود و با آفات و هرگونه عامل خسارت زا بر روی پوسته نرم پسته به موقع مبارزه کرد تا راههای ورود قارچ به میوه پسته بسته شده و از ایجاد خسارت جلوگیری شود.
شرایط بهینه رشد قارچ و تولید آفلاتوکسین
همانطور که عنوان شد، آفلاتوکسین را قارچهای گروه A flavus هنگام تغذیه از موادغذایی ترشح می نمایند، ولی ناگفته نماند که وجود قارچ مربوطه به صورت اسپور روی پسته و یا هر ماده غذایی دیگر دلیل بر آلودگی به آفلاتوکسین نیست. زیرا این گونه قارچها به صورت اسپور تقریباً در همه جا یافت می شوند و اسپورها زمانی جوانه زده و فعالیت می نمایند که حداقل شرایط زندگی برای آنها مهیا باشد