نگاه اجمالی غشای سلولی ساختمانی است به ضخامت که محدوده سلول را معین کرده و به عنوان سد انتخابی ، مبادله مواد بین سلول و محیط اطرافش را کنترل میکند.
غشا از دو لایه تقریبا ممتد لیپیدی ساخته شده که در آنها مجموعههای پروتئینی بطور پراکنده وارد شدهاند علاوه بر این پروتئینهای غشایی پروتئینهای دیگری که از نوع پروتئینهای حاشیهای هستند، در غشای دو لایه و اغلب روی سطح داخلی قرار میگیرد.
بنابراین غشا بسیار نامتقارن است.
بخشی از عدم تقارن غشا مربوط به زنجیرههای الیگوساکاریدی میباشد که تنها به سطح خارجی غشا چسبیدهاند.
لیپیدهای غشا لیپیدهای غشایی شامل فسفولیپید (فسفوگلیسرید و اسفنگولیپید) و کلسترول میباشد.
فسفولیپیدها مولکولهایی هستند که از یک قسمت سر مانند و یک دنباله متصل به آن تشکیل شدهاند.
قسمت سری که به سر قطبی Polar head نیز موسوم است، حاوی گروه فسفات بوده و آب دوست Hydropgilic میباشد قسمت دنباله از دو زنجیره اسید چرب تشکیل شده و آب گریز Hydrophobic میباشد.
دنباله غیر قطبی Non polartail نیز نامیده میشود.
فسفولیپیدها در این ساختمان دولایه به ترتیبی است که قطبهای هیدروفیل آنها در سطح داخلی و خارج سیتوپلاسم و دنبالههای هیدروفوب آنها در مرکز قرار گرفته است و همین امر باعث سه لایه دیده شدن غشا با میکروسکوب الکترونی میگردد.
از دیگر لیپیدهای غشایی ، کلسترول میباشد که در حد فاصل اسیدهای چرب قرار گرفته است.
میزان سیالیت غشا بستگی به میزان کلسترول آن دارد.
هرچه کلسترول بیشتر سیالیت غشا نیز بیشتر خواهد بود.
پروتئینهای غشا پروتئینها که در اکثر غشاها بیش از 50 درصد وزن آن را تشکیل میدهند، دارای وظایف ساختمانی مانند حفظ شکل سلول مانند گویچههای قرمز خون و عملکری (مثل فعالیت آنزیمی) متعدد میباشند.
این پروتئینها به دو صورت محیطی percpheral و سراسری یا داخلی Integral protein دیده میشوند و انواع آنها در ارگانلها و سلولهای مختلف میتواند متفاوت باشد.
انواع پروتئینهای غشا پروتئینهای محیطی : در سطح غشا قرار دارند و بسیاری از آنها دارای فعالیت آنزیمی میباشند.
پروتئینهای انتگرال : پروتئینهای درشت مولکولی هستند که مستقیما در داخل لیپید دو لایه قرار گرفتهاند.
اندازه این پروتئینها به حدی است که سراسر ضخامت لیپید دولایه را طی میکنند و در هر دو سطح غشا نمایان هستند و یا اینکه تا حدی در ضخامت لیپید دو لایه فرو رفتهاند و فقط در سطح داخلی یا خارجی غشا نمایان میباشند.
از آنجا که مواد محلول در آب قادر به عبور از لیپید دولایه نمیباشند عقیده بر این است که پروتئینهای سراسری به عنوان کانالهایی برای مبادله مواد محلول در آب از قبیل یونها عمل میکنند.
کربوهیدراتهای غشا کربوهیدراتهای غشا از نوع الیگوساکاریدها میباشند.
الیگوساکاریدها به کربوهیدراتهای متشکل از چند واحد قندی اطلاق میگردد.
الیگوساکاریدها عمدتا در سطح خارجی غشا و متصل با پروتئینها و لیپیدها یعنی به صورت گلیکوپروتئین و گلیکولیپید دیده میشوند.
ترکیبات فوق هم دارای خاصیت آنتی ژنیک میباشند و هم به عنوان رسپتور (گیرنده) در سطح سلول عمل میکنند.
وجود رسپتور در سطح سلول باعث میشود که مواد معینی بتوانند وارد سلول شوند و یا سلول نسبت به هورمون معینی که رسپتور آن را دارد عکسالعمل نشان دهد.
سیستمهای انتقال از غشا انتشار مبادله مواد محلول در چربی ، آب ، گاز اکسیژن و دیاکسید کربن بین سلول و محیط اطراف انتشار نامیده میشود.
در صورتی که انتشار مواد با اتصال به مولکولهای دیگر تسریع گردد آن را انتشار تسهیل شده مینامند.
چون انتشار تسهیل شده با دخالت پروتئینهای انتگرال صورت میگیرد.
پروتئینهای دخیل در این امر را حامل Porter یا انتقال دهنده گویند.
انتقال فعال Active transport نقل و انتقال الکترولیتها () بین سلول و محیط اطراف آن اگر بر خلاف شیب غلظت و با صرف انرژی انجام میگیرد.
آندوسیتوز Endocytosis پینوسیتوز : در این روش که به آشامیدن سلول نیز موسوم است ابتدا مایعات و مواد محلول و بسیار ریز به رسپتورهای غیر اختصاصی سطح سلول متصل میشوند سپس غشا در آن ناحیه فرو رفته شده و به تدریج با عمق رشد ، فرورفتگی و بهم چسبیدن لبههای آن قسمت فرو رفته به صورت وزیکول در آمده و از غشای سلول جدا شده و در سیتوپلاسم رها میگردد.
این وزیکول ممکن است به لیزوزوم پیوسته و تحت تاثیر آنزیمهای آن قرار گیرد و یا به عنوان حامل عمل کرده و پس از طی بخش داخلی سلول و پیوستن به غشای مقابل محتویات خود را از سلول عبور میدهند.
عبور مواد از دیواره مویرگها نمونهای از این روش میباشد.
آندوسیتوز با واسطه رسپتور : این روش انحصارا برای ورود موادی معین درون سلولهایی معین مورد استفاده قرار میگیرد، نیازمند اتصال ماده با رسپتور اختصاصی مربوطهاش در سطح سلول میباشد.
برخی از هورمونها و برخی ویروسها به این طریق وارد سلول میشوند.
فاگوسیتوز: فاگوسیتوز در مقایسه با آندوسیتوز با واسطه رسپتور ، روشی غیر اختصاصی است.
سلولهای معینی مانند ماکروفاژها با استفاده از این روش ، باکتریها و قارچهای وارد شده به بدن و یا حتی سلولهای آسیب دیده و فرسوده را فاگوسیتوز میکنند.
اگزوسیتوز برعکس آندرسیتوز در عمل اگزوسیتوز مواد از محیط داخل سلول به خارج از سلول انتقال مییابند.
این مواد که شامل ذرات ترشحی ساخته شده در سلول و یا مواد باقیمانده حاصل از تجزیه لیزوزوم میباشند به صورت وزیکول ترشحی یا دفعی دیده میشوند.
پس از چسبیدن وزیکول ترشحی یا دفعی به غشای سلول ، غشا در محل چسبیدگی از بین میرود و به این طریق محتویات وزیکول به خارج از سلول تخلیه میگردد.
وظایف غشای سلولی حفظ شکل مشخص سلول و جلوگیری از خروج محتویات آن.
این عمل برای پردهای که فقط 75 آنگستروم ضخامت دارد بسیار عجیب و ناباورانه است.
اگر غشای سلولی در محلی پاره شود، سیتوپلاسم از آن محل خارج میشود و سلول میمیرد.
جلوگیری از خروج مواد لازم برای سلول و وارد کردن موادی که سلول لازم دارد.
این غشا مانند یک نگهبان جلوی عبور مواد ممنوع الخروج یا ممنوع الورود را میگیرد و تنها آنهایی را که لازم است، وارد سلول میکند.
موادی که وارد سلول میشوند دو گروه هستند: یک گروه بطور عادی وارد سلول میشوند، بعنی از آنها که مقدار آنها در خارج سلول بیشتر است، به داخل آن منتشر میشوند.
گروه دیگر نحوه ورودشان بسیار جالب است.
زیرا ممکن است مقدار آنها در داخل سلول چندین برابر بیرون باشد و ظاهراً باید از آن خارج شوند، ولی در جدار غشای سلولی موادی وجود دارد که آنها را به داخل میبرد.
این مواد شیمیایی ، مانند مورچههایی که دانههای گندم و سایر مواد غذایی را میگیرند و به داخل لانه خود میبرند، به موادی که باید به داخل سلول برده شود میچسبند و سپس همراه آنها از غشای سلولی عبور میکنند، ولی قبل از رسیدن به سیتوپلاسم ، ماده مزبور را رها کرده و آن را با فشار وارد سیتوپلاسم میکنند و خود فوراٌ برای آورن طعمه جدید به طرف خارج غشا میروند.
مواد شیمیایی دیگری نیز وجود دارند که همین عمل را در مورد خارج کردن موادی که سلول لازم ندارند، انجام میدهند.
دید کلی چون سلول قادر است همه اعمال یک موجود زنده را بطور کامل انجام دهد، بنابراین به عنوان واحد حیات محسوب میگردد.
ولی از آنجا که همه بافتها و ارگانهای بدن از اجتماع سلولها تشکیل شده ، بطور مرسوم سلول را واحد ساختمان بدن نامیدهاند.
ماده حیاتی تشکیل دهنده سلول را پروتوپلاسم (Protoplasm) مینامند که عمده قسمت آن غیر از هسته سلول ، سیتوپلاسم ، محتویات هسته (Karyoplasm) میباشد.
پروتوپلاسم بوسیله غشایی از محیط اطراف جدا شده است که آن را غشای سلولی یا cell membrane مینامند.
پروتوپلاسم از آب ، الکترولیتها ، املاح و ماکرومولکولهای آلی مانند پروتئینها ، پلی ساکاریدها ، لیپیدها و اسیدهای نوکلئیک تشکیل شده است که محیط و بستر مناسبی را برای فعالیتهای سلول فراهم میکند.
ارگانلها organelles ، ساختمانهای تخصص یافتهای هستند که اعمال مختلفی را هدایت میکنند و در داخل سیتوپلاسم پراکندهاند.
در گذشته ، سیتوپلاسم منهای ارگانلها را محلولی بیشکل محسوب مینمودند و آنرا سیتوزول (مایع سلولی Sytosole) مینامیدند.
استفاده از تکنیکهای پیشرفته بیانگر آن است که سیتوپلاسم سلول حاوی شبکه بسیار ظریف و پیچیدهای از الیاف باریک microtrabecular میباشد که همراه اجزای محلول آن در مجموع ماتریکس سلولی (cytomatrix) نامیده میشود.
ساختمان و عملکرد ارگانلهای سلولی عبارتند از: غشای سلولی غشای سلولی ساختمانی است به ضخامت 7 تا 10 نانومتر که محدوده سلول را معین کرده و به عنوان سدی انتخابی ، مبادله مواد بین سلول و محیط اطرافش را کنترل میکند.
بنابراین اولین نشانه آسیب سلولی ، متورم شدن سلول میباشد که در اثر از بین رفتن قدرت انتخابی غشا و هجوم مواد به داخل سلول بوجود میآید.
غشای ساختمانی است لیپوپروتئینی یعنی بطور عمده از لیپیدها و پروتئینها تشکیل شده ، با وجود این ، مقدار کمی کربوهیدراتها نیز در ساختمان آن شرکت دارد.
ریبوزومها (Ribosomes) ریبوزومها ذرات بسیار کوچک و متراکمی با ابعاد 15 تا 25 نانومترند که عمدتا از 7RNA و مقداری پروتئین ساخته شدهاند.
از نظر ساختمانی از دو زیرواحد کوچک و بزرگ تشکیل شدهاند که هر دو زیرواحد در هستک ساخته شدهاند و جهت شرکت در پروتئینسازی به سیتوپلاسم منتقل شدهاند.
هسته سلول هسته ساختمانی است گرد یا بیضوی به ابعاد 5 تا 10 میکرون که همه سلولهای بدن بجز گویچههای قرمز حاوی هسته میباشند.
اغلب سلولها دارای یک هسته ، برخی دارای دو هسته (سلولهای کبدی) و معدودی دارای هستههای متعدد میباشند (سلولهای عضله مخطط).
شکل و موقعیت هسته در هر سلول بستگی به شکل سلول دارد.
هسته همه فعالیتهای حیاتی سلول از قبیل سنتز پروتئین ، تقسیم ، تمایز و رشد سلولی را کنترل میکند.
هسته از نظر ساختمانی از سه قسمت غشای هسته ، کروماتین و هستک تشکیل شده است.
شبکه آندوپلاسمی شبکه آندوپلاسمی با میکروسکوپ الکترونی به صورت وزیکولهای پهن یا لولههای پهن و دراز منشعب و مرتبط با هم شاهده میگردند.
این لولهها و وزیکولها شبکه بهم پیوسته و وسیعی را در داخل سیتوپلاسم بوجود میآورند که به دو صورت صاف (SER) و دانهدار (RER) دیده میشود.
شبکه آندوپلاسمی صاف فاقد ریبوزوم در سطح خود میباشد و با داشتن آنزیمهای خاص وظایفی از جمله متابولیسم لیپیدها ، خنثیسازی سموم و ذخیره کلسیم را بر عهده دارد.
شبکه آندوپلاسمی دانهدار ، دارای ریبوزوم در سطح خود میباشد.
بنابراین در پروتئین سازی دخالت دارد.
دستگاه گلژی دستگاه گلژی ، از کیسهها و واکوئلهای پهن محدبی تشکیل شده که بطور موازی روی هم چیده شدهاند.
منحنی بودن کیسههای تشکیل دهنده دستگاه گلژی باعث میشود که این ارگانل از نظر شکل ظاهری دارای یک سطح محدب (cis) و یک سطح مقعر (Trans) باشد.
گلژی معمولا در بالای هسته قرار دارد، ولی جایگاه آن در سلولهای مختلف ممکن است متفاوت باشد.
وظیفه گلژی شرکت در پروتئین سازی با همکاری شبکه آندوپلاسمی دانهدار میباشد.
پروتئینهای ساخته شده در شبکه آندوپلاسمی دانهدار ، توسط وزیکولهای حامل به دستگاه گلژی منتقل میگردند.
چون وزیکولهای حامل به سطح محدب گلژی اتصال مییابند، سطح محدب گلژی را سطح سازنده نیز مینامند.
در پروتئینهای منتقل شده به دستگاه گلژی ، تغییرات زیر به عمل میآید: بریده شدن قطعات اضافی از مولکولهای اولیه افزوده شدن مواد قندی افزوده شدن سولفات افزوده شدن فسفات تغلیظ و بستهبندی این تغییرات ضمن عبور از کیسههای متعدد گلژی انجام میگیرد و عقیده بر این است که کیسههای گلژی از نظر محتویات آنزیمی متفاوتاند.
پروتئینها پس از بدست آوردن فرم نهایی خود به صورت گرانولهای محصور شده در غشا از سطح مقعر گلژی خارج میشوند.
به همین دلیل سطح مقعر گلژی را سطح ترشحی نیز مینامند.
لیزوزومها لیزوزومها با میکروسکوپ الکترونی به صورت گرانولهای متراکمی مشاهده میشوند که 0.5 تا 0.05 میکرون قطر دارند و بوسیله غشا محصور شدهاند.
لیزوزومها حاوی تقریبا 50 نوع آنزیم میباشند که همه آنها در PH اسیدی فعالند.
بنابراین لیزوزوم دستگاه گوارش سلول محسوب میشود و قادر به هضم مواد خارجی وارده به سلول و ارگانلهای فرسوده شده میباشند.
میتوکندری میتوکندری ارگانلی است گرد یا میلهای که ابعاد آن 0.5 تا 1 میکرون میباشد.
به عنوان مرکز مولد انرژی سلول میباشد که قادرند انرژی شیمیایی نهفته در مواد آلی مختلف را به انرژی قابل استفاده سلول یعنی آدنوزین تری فسفات (ATP) تبدیل نمایند.
بنابراین هرچه مصرف انرژی سلول بیشتر باشد، اندازه میتوکندریها بزرگتر و تعداد آنها بیشتر خواهد بود و برعکس.
حتی در درون سلول میتوکندریها در بخشی از سلول قرار میگیرند که نیاز به انرژی جهت انجام فعالیت بیشتر باشد.
میتوکندری بوسیله دو غشای بیرون و درونی محصور شده که غشای بیرونی صاف ولی غشای درونی دارای چینهای تیغه مانندی است که "کریستا" (crista) نامیده میشود و فضای بین دو غشا را "فضای بین غشایی" و فضای محدود شده بوسیله غشای درونی را "ماتریکس میتوکندری" مینامند که محتوی پروتئین ، DNA ، گرانولهای ریز و متراکمی مملو از کلسیم ، منزیم ، فسفات و ساختمانهای ریبوزوم مانند میباشد.
پراکسیزوم پراکسیزومها در گذشته میکروبادی Microbody نیز خوانده میشدند.
ارگانلهایی هستند شبیه لیزوزومها که حاوی آنزیمهای هیدروکسی اسید اکسیداز ، O - آمینو اکسیداز و کاتالاز میباشند که دو آنزیم اولی در تولید پراکسید هیدروژن H202 دخیلند و آنزیم کاتالاز سبب تجزیه آن به آب و اکسیژن میشود.
با توجه به فراوانی آنزیم کاتالاز در پراکسیزومها ، عقیده بر این است که سلولها را از اثرات سمی H2O2 حفظ میکنند که در سلولهای کبدی و کلیوی به تعداد فراوان یافت میشوند.
منشا این ارگانل به عقیده بعضی ، شبکه آندوپلاسمی دانهدار و به عقیده برخی دیگر شبکه آندوپلاسمی صاف میباشد.
سانتریولها سانتریولها به صورت دو ساختمان میلهای کوتاه و عمود بر هم در مجاورت هسته سلول قرار دارند و با سیتوپلاسم اطراف خود "سانتروزوم" نامیده میشود که قبل از تقسیم سلول همانندسازی میکنند و به قطبین سلول مهاجرت کرده و در دو سر دوکهای تقسیم قرار میگیرند.
هر سانتریول ، استوانهای است به قطر 0.2 میکرون و به طول 0.5 میکرون که دیواره آن از 9 سری میکروتوبول سهتایی تشکیل شده است.
سانترویولها برای تشکیل مژه و تاژک ضروریاند.
ارگانلهایی که تاکنون مورد بحث قرار گرفتند، همگی بهوسیله غشا محصور شدهاند، ولی ارگانلهایی نیز وجود دارند که فاقد غشا هستند و شامل میکروتوبولها و میکروفیلامنتها میباشند.
اجزای غیر زنده سلولی اجزای غیرزنده سلولی ، بطور عمده شامل مواد غذایی ذخیره شده ، شامل پروتئینها ، چربیها ، گلیکوژن و پیگمانها مثل ملانین و مواد زاید انباشته شده در داخل سلول میباشند.
چربیها نیز مانند مواد قندی و نشاستهای در بدن تولید حرارت میکنند.
چربیها در حرارت معمولی جامد هستند.
آن دسته از چربیها که در حرارت معمولی مایع میباشند، به نام روغن شناخته میشوند.
از سوی دیگر چربیها استرهای اسیدهای کربوکسلیک با زنجیر طولانی میباشند.
چربیها و روغنها و مومهایی که در طبیعت یافت میشوند، حاوی استرهایی با جرم مولکولی بالا میباشند که به لیپید نیز معروفند.
دید کلی چربیها خاصیت انرژی زایی فراوان دارند و هر گرم از آنها 9 کالری انرژی ایجاد میکند.
از این رو مصرف چربیها برای ایجاد حرارت ضروری می باشد.
چربیها دارای اسیدهای چرب لازم برای بدن میباشند و ناقل ویتامینهای محلول در چربی نیز هستند.
به علاوه وجود چربیها در رژیم غذایی کودکان که در حال رشد می باشند حائز اهمیت است.
همچنین جوانان و کسانی که کارهای بدنی سنگین انجام می دهند نیاز بیشتری به چربی دارند.
چربیها در ساختمان غشا یاخته دخالت داشته و در قابلیت نفوذ پذیری غشای سلول اهمیت دارند.
چربیها به دو صورت مشاهده میشوند: چربیهای مرئی: مثل چربی موجود در کره ، دنبه ، و روغنهای گیاهی چربیهای نامرئی: مثل چربی موجود در شیر ، زرده تخم مرغ ، گردو ، بادام و ...
.
در زیر دستههای عمده چربیها را مورد مطالعه قرار میدهیم.
چربیهای نامرئی: مثل چربی موجود در شیر ، زرده تخم مرغ ، گردو ، بادام و ...
اسیدهای چرب منبع اسیدهای چرب چربیهای طبیعی میباشند و نام خود را از منبعشان برگرفتهاند.
اسیدهای چرب اشباع شدهای که از هیدرولیز چربیها و روغنها بدست آمدهاند، عبارتند از: اسید لوریک (Lauric acide) به فرمول اسید پالمتیک (Palmitic acid) به فرمول اسید استئاریک (Stearic acid) به فرمول بر اساس منشا بیوسنتزی آنها ، اسیدهای چرب اغلب مشتمل بر زنجیرههای با تعداد کربن زوج میباشند.
یک آزمایش بسیار دقیق و عالی ، کوپلاژ خطی با یک نظم بسیار خاص را در این بیوسنتز نمایان میسازد.
در آزمایش ، اسید استیک به صورت تکی ماکدار شده (14C) به ارگانیسمهای متعددی بصورت غذا داده شده است.
اسیدهای چرب حاصل بصورت یک در میان مارکدار شده میباشند.
CH3 14COOH → CH3 14CH2 CH2 14CH2 CH2 14CH2 … 14COOH هگزا دکانوئیک (پالمیتیک) اسید مارکدار شده صابونی شدن هیدرولیز چربیها را صابونی شدن گویند.
هیدرولیز یا صابونی شدن چربیها ، اسیدهای کربوکسیلیک مربوطه را ایجاد میکند.
مهمترین این اسیدها بین 12 تا 22 کربن دارند و ممکن است غیر اشباع باشند.
اسیدهای چرب غیر اشباع اسیدهای چرب غیر اشباع موجود در طبیعت قادر به تحمل تبدیلات بیشتری هستند که منجر به تشکیل ساختمانهای غیر معمول میگردند.
به عنوان مثال ، ارشیدونیک اسید است که یک پیش ماده بیولوژیکی برای بسیاری از مواد شیمیایی مهم در بدن انسان است.
مثل پروستاگلاندنیها ، ترمبوکسانها ، پروستاسیکلینها و لوکوتیرینها.
نوعی از پروستاگلاندینها ، باعث درد زایمان ، سقط جنین و قاعدگی است.
نوعی از ترمبوکسانها ، باعث انقباض آزاد ماهیچه و انعقاد خون است.
نوع دیگری از پرستاگلاندینها قویترین بازدارنده طبیعی خصلت چسبندگی پلاکتها و منبسط کننده عروق است و در ضمن در جراحیهای بایپس قلب ، در بیماران کلیوی و غیره مورد استفاده دارد.
گلیسیرید مواد چربی شامل تری گلیسیریدها ، فسفولیپیدها و کلسترول میباشد.
اگر 30 تا 40 درصد کالری رژیم غذایی از تری گلیسیریدها (ترکیب سه اسید چرب با عاملهای الکلی گلیسرول) تامین شود، میتوان آن را مناسب دانست.
برای آنکه تری گلیسریدها به مصرف تولید انرژی برسند، باید به اسیدهای چرب و گلیسرول تجزیه شوند که این عمل به هنگام هضم و جذب غذا صورت میگیرد، به عبارت دیگر چربیهای رژیم غذایی در روده کوچک به اسیدهای چرب و ذرات خیلی ریز تبدیل شده و در نهایت به جریان خون وارد می شوند.
چربیهای جامد و روغنهای مایع استرهایی هستند که از واکنش اسید چرب سنگین و گلیسیرین بوجود میآیند و گلیسیرید نامیده میشوند.
تعداد کربن اسیدها بین هشت تا بیست و دو میباشد.
مطالعه نشان داده است که اسیدهای موجود در استرها ممکن است از یک نوع نباشند و بطور اتفاقی روی گلیسیرین قرار گرفته باشند.
به عنوان مثال یک مولکول گلیسیرین ممکن است به سه گروه استئارات یا یک مولکول پالمیتات و دو مولکول استئارات و ...
متصل شده باشد.
چربی خون چربیهای خون به صورت اسیدهای چرب آزاد ، تری گلیسیریدها ، فسفولیپیدها ، لیپوپروتئین و کلسترول میباشد.
کلسترول که در رژیم غذایی وجود دارد فراوانترین نوع استرول در بافت حیوانی است و میتواند از مخاط معده و روده باریک جذب لنف گردد.
کلسترول در چربی بسیار محلول است و در نگاهداری نفوذ پذیری طبیعی غشا سلولی اهمیت ویژه ای دارد و در برابر عمل آنزیمها مقاومت میکند.
رژیم غذایی فوق العاده چرب ، غلظت کلسترول خون را افزایش میدهد و در عین حال امکان بروز اختلالاتی ، از قبیل آترواسکلروز ، را نیز فراهم میکند.
چربیها و روغنها غذا را خوش طعم و مطبوع میسازد و سبب تحریک اشتها میشوند.
روغنهای مایع روغنهای مایع به مقدار زیاد گلیسیریدهای اسیدهای چرب اشباع نشده هستند.
مهمترین اسیدهای چرب اشباع نشده میباشند که همگی آرایش سیس دارند.
اسیدهای موجود در روغنهای بادام و کرچک میباشند که عباتند از اولئیک اسید ، لینولئیک اسید و لینولنیک اسید میباشند.
روغنهای مایع بعلت داشتن پیوندهای π آسیب پذیرترند و لذا با هیدروژندار کردن کاتالیزوری ، پیوندهای دو گانه را از بین میبرند تا نگهداری آنها آسانتر گردد.
منابع چربی غذاهای حیوانی مانند انواع گوشت ، کره ، خامه ، شیر ، تخم مرغ ، و روغنهای حیوانی منبع اصلی چربی میباشند.
به علاوه در دانههای روغنی مانند گردو ، فندق ، بادام ، زیتون ، لوبیا ، سویا و کاکائو نیز مقادیر زیادی چربی وجود دارد.
در جدول زیر مقدار چربی موجود در برخی از مواد غذایی ذکر شده است.
روغنهای جامد و هیدروژندار کردن چربیها خیلی از روغنهای جامدی که در آشپزی مورد استفاده قرار میگیرند، از هیدروژندار کردن روغن دانهها و غلات تهیه میشوند.
هیدروژندار کردن چربیها با اینکه امکان نگهداری این مواد فراهم میسازد، ولی هضم آنها را در متابولیسم با اشکال مواجه میسازد.
این چربیها موجب مسدود شدن رگهای خونی و امراض قلبی میگردند.
چرا روغنها را به صورت جامد عرضه میکنند؟
روغنهای مایع خیلی زود با اکسیژن هوا ترکیب و خراب و تند میگردند.
بنابراین با جامد کردن روغن از خراب شدن سریع آن جلوگیری میشود.
اگر روغن مایع را داغ کنند خیلی زود میسوزد و خراب میشود، اما مقاومت روغن جامد در برابر حرارت بیشتر است.
بسته بندی و حمل و نقل روغنهای جامد آسانتر است.
قیاس روغنهای مایع و جامد از لحاظ تغذیهای روغنهای مایع نسبت به روغنهای جامد و حیوانی برتری دارند، زیرا روغن باید در حرارت 37 درجه سانتیگراد بدن حالت مایع داشته باشد، در غیر این صورت هضم و جذب آن مشکل میشود.
روغنهای مایع از جذب کلسترول جلوگیری میکنند.
کلسترول ماده ای است که اگر میزانش در خون بالا رود، زمینه برای رسوب آن به صورت ترکیبی با مواد دیگر در جدار رگها فراهم میشود.
افرادی که از حملههای قلبی رنج میبرند، تقریباً همیشه میزان کلسترول آنها بیش از مقدار طبیعی است، همچنین دانشمندان متوجه شدهاند که موارد شیوع بیماریهای قلب و عروق در جوامعی که رژیم غذایی آنها بیشتر از چربیهای حیوانی تامین میشود، بالاتر از جوامعی است که چربی رژیم آنها بیشتر از روغنهای مایع میباشد.
اما روغنهای حیوانی به اندازه نیاز برای تغذیه کودکان لازم است.
نقش چربیها در بدن چربیها در بدن وظایف زیر را بر عهده دارند: منبع انرژی میباشند و در بدن تولید گرما میکنند.
اسیدهای چرب ضروری را تامین میکنند، سه نوع اسید چرب ضروری وجود دارند که ساختمان سلولها و رشد و نمو بدن نقش مهمی دارند، چون در بدن ساخته نمیشوند باید از طریق غذا به بدن برسند.
ویتامینهای محلول در چربی را تامین میکنند.
ویتامین K ، ویتامین E ، ویتامین D و ویتامین A نیز محلول در چربی هستند.
حذف چربی از غذا سبب کاهش این نوع ویتامینها در بدن میشود.
اثر سیر کنندگی دارند.
غذاهای چرب بعلت آنکه دیر هضم میشوند در ایجاد سیری موثرند.
توصیههای بهداشتی در مورد چربیها بجای روغنهای جامد یا دنبه از روغنهای مایع و روغن زیتون استفاده کنید.
گوشتهای قرمز را قبل از پخت از چربی پاک کنید.
البته برای کودکان نیازی ندارد.
از مصرف سوسیس ، کالباس و غذاهای آماده دیگر که معمولاً از روغنهای جامد و حیوانی (دنبه) تهیه میشوند تا حد امکان پرهیز کنید.
برای بزرگسالان مصرف زرده تخم مرغ را محدود کنید.
نگاه کلی با همه مرزهای تفکیک شدهای که در سلول وجود دارد، یک قالب یا بسته سیتوپلاسمی تمام فضاهای موجود بین اندامکهایی را که بوسیله غشای سلولی احاطه شدهاند، پر میکند.
این سیتوپلاسم زمینهای سیتوزول است.
اگر با اولترا سانتریفوگاسیون مرحلهای تمام اندامکها حتی میکروزومها و ریبوزومها را هم از سیتوپلاسم جدا کنیم، بخشی شناور باقی میماند که همان سیتوزول است.
سیتوزول بویژه در سلولهای در حال تمایز اهمیت خاصی دارد.
ارگاستوپلاسم در گذشته سیتوزول به صورت مادهای همگن در نظر گرفته میشد تا اینکه در اواخر قرن نوزدهم مشخص گردید که در برخی سلولها بویژه سلولهای ترشحی و سلولهایی که سنتز پروتئینی فعالی دارند، در بعضی قسمتهای سیتوزول باز دوستتر است و رنگهای بازی از جمله پیرونین را بهتر میپذیرد.
به همین دلیل بخشهای باز دوست سیتوزول را سیتوپلاسم رنگ پذیر (کرومیدیال) مینامند.
در سال 1887 گارنیر کلمه ارگاستوپلاسم را برای بخشهای بازوفیل سیتوپلاسم که به نظر او در بیوسنتز مواد نقش فعالی داشتند، بکار برد.
ارگاستوپلاسم ، بخشهای باز دوستی نظیر ذرات نیسل موجود در جسم سلولی سلولهای عصبی ، سیتوپلاسم فعال و باز دوست سلولهای مخاطی و سلولهای ترشحی لوزوالمعده ، غدد بناگوشی ، سلولهای اصلی غدد معده و بخشهای باز دوست سلولهای کبدی را نیز شامل میشود.
کاسپرین ، براشه و پژوهشگران دیگر نشان دادهاند که باز دوستی زیاد ارگاستوپلاسم به دلیل وجود اسیدهای ریبونوکلئیک است و به همین دلیل با تاثیر ریبونوکلئازها این باز دوستی از بین میرود.
از آنجا که اسیدهای ریبونوکلوئیک سیتوپلاسمی بویژه در ریبوزومها متراکمند، میتوان باز دوستی و فعال بودن سنتز پروتئینها در ارگاستوپلاسم را نتیجه فراوانی ریبوزومها در این بخش از سیتوزول دانست.
در گذشته به جای سیتوزول بیشتر از کلمه هیالوپلاسم استفاده میشد که خود نشانهای از تصور همگن و شفاف بودن سیتوپلاسم زمینهای بوده است، تصوری که امروزه دگرگون شده است.
ترکیب تشکیل دهنده سیتوزول درسیتوزول 85 درصد آب و حدود 15 درصد مواد مختلف موجود است.
از این مواد بخش عمدهای را پروتئینها بویژه پروتئینهای آنزیمی اسیدهای آمینه ، گلوکز ، یونها ، mRNA ها ، tRNA ها و بطور خلاصه تمام مولکولهای لازم برای ایجاد انرژی و مواد لازم برای اعمال مختلف سلولی را شامل میشوند.
پروتئینهای سازنده اسکلت سلولی از جمله توبولینها ، آکتینها ، میوزین ، تروپومیوزین و تروپونین نیز بخشی از پروتئینهای موجود در سیتوزول هستنند.
برخی مواد موجود در سیتوزول میتوانند به نحوی تجمع یابند که به ساختمانهای قابل رویت با میکروسکوپ الکترونی تغییر شکل دهند.
از جمله این ذرات ، گلیکوژن ، گویچههای لیپیدی و پروتئینهای اسکلت سلولی هستند که به صورت ریز لولهها و ریز رشتهها سازمان مییابند.
یادآوری این نکته جالب است که سانتریولها ، رشتههای دوک تقسیم و حتی تاژکها و مژکها زیر بنای ساختمانی ریز لولهای دارند.
پروتئینهای موجود در سیتوزول در سیتوزول پروتئینهای محلول ، پروتئینهای آنزیمی ، تمام آنزیمهای گلیکولیز ، آنزیمهای فعال کننده اسیدهای آمینه برای ورود به سنتز پروتئینها ، تمام ماشین سنتز پروتئینها و دیگر بخشهای محلول سیتوپلاسم وجود دارد.
بطور کلی حدود 20 تا 25 درصد از کل پروتئینهای سلولی از جمله پروتئینهای آنزیمی در سیتوزول موجودند.
آنزیمهای بسیاری از واکنشهای سلولی که به ATP نیاز دارند، TRNAها بخشهای دیگری از سیتوزول هستند.
تغییر حالت سل به (ژل و به تبع آن تغییرات مختلفی از جمله تغییرات غلظت جنبش درون سلولی یا سیکلوز ، حرکت آمیبی ، تشکیل دوک تقسیم ، جابجایی کروموزومها ، برخی از تغییر شکلهای سلولی ، تسهیم یا شکافتگی سلول و مانند آن به سیتوزول وابسته است.
اندامکهای سیتوزولی ریبوزوم ریبوزومها دارای ترکیبات ریبونوکلئوپروتئین هستند و جایگاه کاتالیتیک برای سنتز پروتئین محسوب میشوند.
ریبوزومها به صورت آزاد در سیتوزول و یا متصل به شبکه آندوپلاسمی دیده میشوند.
ریبوزومها در سلولهای یوکاریوتی و پروکاریوتی دارای اندازه متفاوت هستند.
ریبوزومها معمولا به صورت پلیزوم دیده میشوند که متشکل از تعداد زیادی ریبوزوم که توسط مولکولهای RNA پیک بهم متصل شدهاند و آماده پروتئین سازی هستند.
شبکه آندوپلاسمی شبکه آندوپلاسمی متشکل از لولههای درهم پیچیدهای است که ممکن است حاوی ریبوزوم بوده و به این علت شبکه آندوپلاسمی خشن یا دانهدار خوانده میشود و یا فاقد ریبوزوم باشد که در این صورت شبکه آندوپلاسمی صاف نامیده میشود.
شبکه آندوپلاسمی محل اصلی سنتز پروتئین و چربی است و در تغییرات پس از سنتز این مولکولها نقش دارد.
همچنین مولکولهای سمی را به مشتقات غیر سمی آنها که میتوانند از سلول خارج شوند تبدیل مینماید.
دستگاه گلژی دستگاه گلژی به صورت اندامکهای شبکه مانند در نزدیکی هسته سلول قرار دارند.
دستگاه گلژی از یک طرف با شبکه آندوپلاسمی و از طرف دیگر با وزیکولهای و لیزوزومها در ارتباط میباشد.
عمل اصلی دستگاه گلژی پردازش و آماده سازی محصولات تازه سنتز شده سلولی و هدایت آنها به سوی سرنوشت نهاییشان میباشد.
لیزوزوم سادهترین ساختمانهای لیزوزومی لیزوزومهای اولیه هستند که عبارتند از کیسههایی با یک ماتریکس متراکم که اعتقاد بر این است که از گلژی مشتق شدهاند و حاوی آنزیمهای هیدرولیتیک هستند که جهت از بین بردن و هیدرولیز موادی که در گوارش سلولی از بین نرفتهاند بکار میروند.
میکروبادیها این ارگانلها که پراکسیزومها و گلیاکسیزومها هستند حاوی آنزیمهای فلاوین اکسیداز و کاتالازها هستند.
ارگانلهایی که حاوی این مواد هستند به شکل کروی یا بیضوی و محصور در یک غشا مشاهده میشوند.
بیش از 40 آنزیم در پراکسیزوم یافت شده است که مسئول بسیاری از فعالیتهای کاتابولیک و آنابولیک هستند.
گلیاکسیزومها بیشتر در سلولهای گیاهی یافت میشوند که مسئول تبدیل چربیها به قندها برای استفاده گیاهکهای جوان میباشند.
هسته هسته سلول مرکز فعالیتهای سلولی است، زیرا اکثر حوادث سلولها از هسته منشا گرفته و یا از طریق پیامهای هستهای به شکل RNA انجام میگردند.
هسته در سلولهای یوکاریوتی دارای محدوده مشخصی است که توسط یک غشای دو لایه احاطه شده است.
بیشتر ژنوم سلول در هسته متمرکز شده است.
پلاستها این ارگانلها مختص سلولهای گیاهی هستند که دارای انواع مختلف هستند.
از مهمترین آنها میتوان به کلروپلاستها و کروموپلاستها اشاره کرد.
کلروپلاستها حاوی کلروفیل بوده و مسئول فتوسنتز و تولید کربوهیدراتها در سلولهای فتوسنتزی هستند.
میتوکندری این ارگانلها به اشکال مختلف در سلولهای گیاهی و جانوری یافت میشوند.
حاوی آنزیمهای تنفسی بوده و مسئول تولید انرژی مورد نیاز سلول هستند و تجمع آنها در جایی که نیاز به تولید زیاد انرژی وجود دارد بیشتر است.
مقدمه بافت عصبی در واقع از مجموعهای از سلولهای عصبی یا نورون و سلولهای گلیا تشکیل شده است.
نورونها دارای اشکال و اندازههای مختلفی میباشند.
با این حال هر نورون از سه قسمت پریکاریون ، اکسون و دندریت تشکیل شده است.
اکسون غالبا استطاله واحدیست ولی گاهی دارای زواید جانبی به نام کلاترال میباشد.
بر اساس نقطه خروج زواید از پریکاریون میتوان نورونها را به یک قطبی ، دو قطبی و چند قطبی تقسیم نمود.
نورونهای یک قطبی را میتوان در گانگلیونهای نخاعی مشاهده نمود.
نورونهای دو قطبی اکسون و دندریتها از دو نقطه متقابل از پریکاریون خارج میگردند.
این گونه نورونها در بافت حسی بویایی و شبکیه چشم یافت میشوند.
نورونهای چند قطبی از سایر نورونها فراوانترند.
از انواع دیگر نورونها میتوان سلولهای پورکنژ را نام برد که فقط در لایه میانی قشر مخچه یافت میشوند.
پریکاریون آنها بطری شکل است از یک قطب آن دندریت واحدی خارج میشود و سپس به شکل شاخههای درخت منشعب میگردد.
پریکاریون اندازه پریکاریونها متفاوت است (بین 4 الی 135 میکرون) اشکال آن کروی ، ستارهای ، هرمی و گاه گلابی است.
احتمالا در قشر مخ تنها 14 میلیارد نورون وجود دارد.
نورونها معمولا دارای هستههای درشتاند که درون آنها یک یا چند هستک وجود دارند.
نورونها علاوه بر اندامکهای متداول سیتوپلاسمی مانند دستگاه گلژی ، میتوکندری دارای ویژگیهایی نیز میباشند مانند وجود ذرات نیسل در پریکاریون و دندریتهاست که اجسامی بازوفیلیک محسوب میشوند.
مقدار این ذرات در سلولهای حرکتی بیش از سلولهای حسی است.
ویژگی دیگر وجود تارهای نوروفیبریل در سیتوپلاسم دندریتها و اکسونهاست.
اعتقاد بر این است که نورفیبریلها به انتقال مواد مثل یونها و متابولیتها کمک میکنند.
نورونها گاه محتوی رنگدانههایی میباشند مانند ملانین در هسته سیاه واقع در مغز میانی و یا رنگدانههای محتوی آهن در هسته گلوبوس پالیدوس و همچنین در هسته قرمز.
جایگاه پریکاریون نورونها و یا فقط پریکاریون آنها اغلب به صورت متراکم داخل گرههای عصبی یا گنگلیونها قرار دارند.
این گرهها هم در سیستم عصبی محیطی به نام گانگلیونهای حسی نخاعی- مغزی و با گنگلیونهای حرکتی احشایی و هم درون سیستم عصبی مرکزی به نام هسته وجود دارند.
گانگلیونها اندازه گانگلیونها و هم چنین تعداد نورونهای هر گانگلیون بسیار متفاوت است (از چند نورون تا 50 هزار).هر گانگلیون درون کپسولی متشکل از بافت همبند محصور میباشد.
از کپسول مزبور انشعاباتی به داخل گنگلیونها پیش میروند و آن را به بخشهایی تقسیم میکنند.
گانگلیونهای نخاعی را میتوان به صورت برجستگیهای کروی یا دوکی شکل بر سر راه ریشه خلفی اعصاب نخاعی مشاهده نمود.
گانگلیونهای خودکار به دو صورت دو تنه سمپاتیکی در اطراف ستون فقرات قرار دارند.