پلیستوسن های بخشهای Marathousa شهرهای بزرگ در جنوب غربی یونان.
چکیده Marathousa Member لایه پلیستوسن میانی در جنوب غربی یونان،به آسانی قابل تشخیص است اما چرخه های سنگ شناسی پیچیده شامل آلتراسیون مرتبه اول از لیگنیت ها و گل های و آلتراسون مرتبه دوم با ثبت توالی لایه های ارگانیکی بیان می شود.
شواهد پالینه شناسی نشان می دهد که چرخه های سنگ شناسی می تواند با چرخش زمین بدست می آید.
همه رگه های لیگنیتی موجب گرمی جنگل های بلوط می شوند در حالی که لایه های آواری جلگه پهن نیمه خشک عمدتاً از نوع جلگه Artemisia را فراهم می کند.
به این معنی که سیکل سنگ شناسی مرتبه اول که سیکل یخبندان را نشان می دهد (یعنی سیکل غیرمعمولkyr- 100) ،حداقل kyr 350زمان می برد.
گرده ها زمان بستری مجرای نوسان آب و هوا را در بسیاری از لایه های ارگانیکی زیرین نشان می دهد با 5 نوسان در یک اتصال کامل لیگنیت- دتریتوس به این معنی که سیکل سنگ شناسی مرتبه دوم ،سیکل kyr -21 را منعکس می کند رابطه فازی بین سیکل های سنگ شناسی و سیکل های علمی بر مبنای چینه شناسی پالینو و زمان بازتاب چرخش الکترون نشان داده شده است.
محیطهای لاکوسترین با سطح افزایش یافته آب- از دیدگاه رسوب شناسی برای دوره های انجماد بکار می رود در مقابل گیاهان با تلاقی محلی برای دوره های انجماد درونی بکار می روند.
لایه های ارگانیکی زیرین در محیطهای حد واسط )پوشش گیاهی ،عمق آب و ...) بین محیط های انجماد کامل و انجماد درونی شکل می گیرند.
مقدمه در ناحیه مدیترانه ،سیکل های سنگ شناسی مشخص در حوضچه های رسوبی مربوط به دوره های و محیطهای متفاوت اتفاق می افتد.
این سیکل های سنگ شناسی شامل جفت های دوگانه مارل،دتریتوس (سیلت/ رس) یا لایه های ارگانیکی ( لیگنیت/ Sapropel) ،آلتراسیون منظم در مقاطع فشرده m-100 کلسیم را نشان می دهد.
فهم منشا و فرایندهای تشکیل دهنده این سیکل های سنگ شناسی می تواند منجر به دانش تشخیص سن زمین شناسی با ثبت پوشش پالئو و ثبت زیست محیطی پالئو بطور مطمئن می شود.
پذیرفته شده است که تغییر طولانی مدت آب و هوا با تغییرات پارامترهای مدار زمین کنترل می شود برای ذخایر زیر دریای مدیترانه،ارتباط بین سیکل های رسوبی و سیکل های علمی مشخص شده است.
این ارتباطها با عوض شدن متوالی قطب های مغناطیسی همچنین چینه شناسی موجودات دریایی بر اساس فرامینوفرهای پلانکتونی و نانوپلانکتون های آهکی مشخص می شود.
هماهنگی خوبی بین مدت کالیبره شدن سیکل سنگ شناسی و مدت محاسبه یک سیکل علمی وجود دارد.
این ارتباط منجر به ایجاد مدت زمان قطبیت سیکل علمی (APTS) می شود که سن های استاندارد زمین شناسی برای رویدادهای ژئومغناطیسی عمده مربوط به دوران نئوژن و کواترنری بدست می دهد.
به تازگی روش های چینه شناسی چرخه ای که در بالا ذکر شد برای ذخایر قاره ای بدون مراجعه به چینه شناسی موجودات دریایی به کار رفته است.
در بسیاری موارد حوضچه های کوچک قاره ای سرعت های رسوبگذاری بالاتری نسبت به حوضچه های اقیانوسی بزرگ دارند.
Hilgen و همکارانش فواید حوضچه های قاره ای به عنوان مکان های شناسایی برای تشخیص سیکل های Milankovich را بطور مستقیم تر بدلیل مجزا شدن آنها از فرایندهای نمایش هندسی اقیانوس با مکانیزم های ذاتی غیرخطی بیان کردند.
اکثر مطالعات موردی در بالا برای حوضچه های اقیانوسی به نئوژن محدود شده است با APTS جزئی و مقاطع بی سابقه از موجودات دریایی.
در حوضچه بطلمیوسی لاکوتیرینی پالئوسن مربوط به شمال یونان آلتراسیون منظمی از مارل سفید بژی رنگ و لیگنیت سیاه رنگ با 4 زیر مجموعه پالئومگنتیت (cochiti , Nunivak, Sidufjall.
Thvera) را نشان می دهد که به سیکل جداگانه kyr-21 بر مبنای رابطه با منحنی های علمی مورد نظر ما مربوط است.
رگه های لیگنیت به مراحل جداگانه یخبندان در سطوح پایینی دریاچه نسبت داده می شود در حالیکه لایه های مارل با مراحل گرم و رسوب افزایشی و احتمالا در سطوح بالایی دریاچه همراهند.
متاسفانه پیدا کردن روشنی بین پارامترهای اربیتالی برای ذخایر پلیوستن قاره ای مشکل هستند.
در حالی که Ma 1، بخصوص عوض شدن قطبیت مغناطیسی کمتر دیده می شود،و سیکل یخبندان kyr100 با سیکل های قدیمی Milankovitch همراه شده است.
این امر می تواند ترکیبی از سیکل های سنگ شناسی با مرتبه های متفاوت نسبت به رسوبات پلیستون اخیر را بدست دهد.
دریاچه ی شهرهای بزرگ نمونه ای از حوضچه های پلیوستوسن قاره ای در منطقه مدیترانه استو.
Marathousa که شامل ذخایر لاکوسترینی پلیوستوسن میانی می شود.
به روشنی آشکار است اما سیکل های پیچده سنگ شناسی شامل لیگنیت سیاه رنگ، رس سیلتی خاکستری تیره و دتریتوس ریزدانه خاکتری روشن می شود.
بر خلاف حوضچه بطلمتوسی رگه های لیگنیتی در Megalopolis نمی تواند به دوره های یخبندان نسبت داده شود بدلیل اینکه کار پالینه شناسی، جنگل های بلوط با آب و هوای معتدل پایین ترین رگه لیگینتی (لیگنیت I) را گزارش می کند که یک مرحله گرم را پیشنهاد می کند.
البته اطلاعات محدود در مورد پالینه مانع از فهم منشا و فرایندهای تشکیل دهنده سیکل های سنگ شناسی شده است.
این مقاله نتایج پالینه شناسی را به طور جزئی ارائه میدهد تا زمینه زیست محیطی پالئو برای بخشهای Marathousa فراهم شود.
آنالیزهایی انجام شده است تا تغییرات سنگ شناسی را ارزیابی کنیم.
تعیین زمان بازتاب چرخش الکترون (ESR) انجام شده بود تا نقطه کنترل سن جدید برای قسمتهای Marathousa حاصل شود.
زمین شناسی،چینه شناسی لایه ها به ترتیب زمان تشکیل، آب و هوا و گیاهان جدید حوضچه Megalopololis حوضچه ای است که نزدیک مرکز Peloponnesos ،جنوب غربی یونان قرار گرفته است.
(شکل 1).
حاشیه شرقی حوضچه شامل گسل های نرمال در جهت SE,NW است،که باعث می شود که ذخیره و نشست تکتونیکی پلیوسن و پلیوستوسن را فعال کند.
چهارچوب چینه شناسی حوضچه کلان شهرها توسط vinken منتشر شده است.
پلیو- پلیستوسن؛ که به طور نامساوی بر روی طبقه زیرین موجودات دریایی پالئوژن قرار گرفته، شامل 6 تشکیلات از Thoknia, Potamia, choremi,Apidhtsa, Tilofon,Makrision از پایین به بالا (جدول 1) می شود.
این نکته،دو سیکل انتقال تدریجی در مقیاس وسیع از محیطهای با تلاقی لاکوسترینی در تشکیلات choremi, makrision به محیطهای خاکی fluvial،در تشکیلات Trilofon/ Apidhitsa را نشان می دهد.
بخشهای Marathousa نصف کمتر تشکیلات choremi را تشکیل می دهد و شامل گل های لاکوسترینی حاصل از فسیل های جداگانه در آب تازه می شود که با رگه های لیگنیتی با ضخامت m20 کلسیم نشان داده می شود سه معدن روباز در حوضچه کلان شهرها نشان داده شده است که مقطع عرضی آن بیش از m25ارتفاع دارد.
لیگنیت ها در بخشهای Marathousa که مکررا به دلایل زمین شناسی و زیست محیطی مطالعه شده است ،در 5 رگه اصلی لیگنتی خلاصه می شود (رگه های V,IV,III,II,I ) زمان تشکیل آلتراسیون مرتبه اول برای بخشهای Marathousa با پالینه شناسی و چینه شناسی مغناطیسی فراهم می شود.
بخشهای Marathousa گرده های مخصوص نوع ترشیری مانند keteleeria,Tsuga,sequoia,Taxodium,Taxus یا Liquidambar که مشخصه Makrision پلیوسن است را بدست نمی دهد.
دندانه های تیز از Mus cf,spretus در لیگنیت III اتفاق می افتد،که سن Biharian (لیستوسن میانی) را برای Marathousa Member بدست می دهد.
Van Vugt و همکارانش همچنین قطبیت معکوس پالئومغناطیسی را نزدیک به کف مقاطع Marathousa و choremiou را تشخیص دادند.
بدلیل وجود یک منطقه خاکستری معین از نظر پالئومغناطیسی نزدیک به از بین رفتن مرز پالئومغناطیسی Brunhes/Matuyama در بخش بالایی لیگنیت I یا روی لایه دتریکال پیشنهاد شده بود.
شواهد محکمی برای تعیین حد بالایی بخشهای Marathousa وجود ندارد.
نوع آب و هوای حال حاضر از خوضچه کلان شهر مدیترانه ای است.
اکثر بارندگی ها در زمستان اتفاق می افتد، در حالی که تابستان ها گرم و خشک هستند.
حوضچه کلان شهر در غرب کوهها نزدیک به مرکز شبه جزیره قرار گرفته است،که از وزش بادهای باختری جلوگیری می کند و ردپای بارندگی را در دامنه شرقی ایجاد می کند.
این خواص ژئوگرافی ته نشینی نسبتا بالایی (mm/yr 1000-750) به حوضچه megalopolis بدست می دهد.
دماهای متوسط ژانویه c9-7 هستند در نتیجه گرما و زمستان های بدون یخبندان.
گیاهان طبیعی در اطراف شهرهای بزرگ شامل جنگل های مدیترانه ای همیشه سبز از Quercusilex, pinus halepensis و غیره می شود اما این گیاهان کاملا توسط قطع درختان و چرای گوسفندان از بین می روند در حال حاضر شهر ماکی Maquis ثانویه از olea,pistacia,lentiscus,Quercus coccifera و غره تا قد کوه توسعه یافته است.
بخشهای کوچکی از جنگل خزان در نواحی نیمه مرتفع (m700) شامل Acer monspessulanum, ostrya carpinifola, carpinus ori entails, Fraxinus ornus ,Quercus,pubescens می شود.
در ارتفاع های بالاتر (m1700-700) Abies cephalonica جنگلهای مرتفع را تشکیل می دهد.
مواد و روش ها مقاطع نمونه برداری شده تقریبا km 5/2 به سمت جنوب غربی شهر (کلان شهر)(شکل 1) واقع شده است در 1994،مقطع شامل یک سری از رخنمون ها با ارتفاع کلی m 70 می شود، که جنوبی ترین حاشیه یک معدن روباز را در بر می گیرد رگه های سیاه رنگ لیگنیتی کلسیم با ضخامت m20 با لایه های دتریتال از رس سیلیتی به رنگ خاکستری روشن تا خاکستری سبز رنگ (شکل 2) دگرسان می شوند.
سطوح لایه ای تیز و مسطح بدون تغییرات جانبی در کل مقطع بودند.
مقاطع نمونه برداری شده تقریبا km 5/2 به سمت جنوب غربی شهر (کلان شهر)(شکل 1) واقع شده است در 1994،مقطع شامل یک سری از رخنمون ها با ارتفاع کلی m 70 می شود، که جنوبی ترین حاشیه یک معدن روباز را در بر می گیرد رگه های سیاه رنگ لیگنیتی کلسیم با ضخامت m20 با لایه های دتریتال از رس سیلیتی به رنگ خاکستری روشن تا خاکستری سبز رنگ (شکل 2) دگرسان می شوند.
9 واحد چینه شناسی سنگی شامل 4 رگه لیگنیتی دگرسان شده با 5 لایه دتریتال تشخیص داده شده است (واحد های 9-1 ) (شکل 3) این سیکل سنگ شناسی مرتبه اول غالبا با لایه های زیرین خاکستری تیره همراه است در مشاهدات میدانی این سیکل سنگ شناسی مرتبه دوم کمتر به طور کامل به یک توصیف جامع محدود می شود در این مقاله 13 لایه زیرین عمده در داخل واحدها (لایه های A-M) با هدف بررسی سیگنال های آب و هوایی طبقه بندی می شود.
لایه های خاکستری تیره در مرزهای واحد طبقه بندی نمی شوند دلیل اینکه احتمالا تحولات یخبندان / یخبندان درونی را به جای بیان کردن مستقل وقایع آب و هوایی منعکس می کنند.
اطلاعات بعدی در مورد هر واحد سنگ شناسی از کف به سمت بالا شروع می شود.
واحد (1) (m05-0) :رس سیلت خاکستری- سبزلایه های خاکستری تیره که نزدیک به بالای واحد قرار گرفته است.
واحد (2) (m5/20-5) :لیگنیت تیره رنگ با لایه های رس/ سیلت غالبا خاکستری تیره از کلسیم و ضخامت m1.
5 تا از لایه های زیرین معلوم هستند و طبقه بندی می شوند (لایه های A-E).
یک رشته باریکی از سیلت قرمز رنگ با خرده سنگ های کربناته در m14 سطح چینه شناسی اتفاق می افتد رگه لیگنیتی شامل خرده سنگ های ارگانیکی در بخش زیرین هستند و به ندرت در بخش بالایی روی هم قرار گرفته اند.
لایه خاکستری تیره در بالای واحد 2 به عنوان یک ناحیه انتقال بین واحدها تشخیص داده شده و طبقه بندی نمی شود.
واحد (3) (m25/33-5/20): رس / سیلت خاکستری- سبز رنگ .
رس سیلت خاکستری تیره در m 5/24-5/22 اتفاق می افتد و تحت نام F طبقه بندی شده است.
رسوبات شامل ماسه های خیلی دانه ریز در بخش بالایی واحد می شود.
واحد (4) (m5/41-25/33) لیگنیت سیاه رنگ با رشته های رس / سیلت خاکستری تیره.
دو لایه زیرین غالب هستند و تحت نام های H,G طبقه بندی می شوند.
سیلت خاکستری- قهوه ای رنگ در بالای این واحد اتفاق می افتد در m34،پوتدهای gastropod کوچک (mm5 واحد (5) (m 54-5/41) رس / سیلت خاکستری روشن تا خاکستری- سبز رنگ.
موارد رسوبی بطور کلی ریز هستند با چند دانه ماسه.
لایه های ارگانیکی/ لیگنیتی در m45-44 و m50-49 قرار گرفته اند و به ترتیب تحت نام های J,I نامگذاری شده اند.
واحد(6)(5/59-54) لیگنیت سیاه رنگ با رشته های رس رسیت خاکتری تیره که با نام K,L نامگذاری شده اند.
نزدیک به کف واحد رسوبات از نظر رنگ روشن تر هستند و غالبا شامل پوسته های دو قشری هستند.
واحد (7)(5/63-5/59) رس رسیلت خاکستری – سبز رنگ ماسه های خیلی ریزدانه در 63-62 هستند.
واحد(8)(5/65-5/63) لیگینت سیاه رنگ با یک رشته سیلت خاکستری تیره که با نام M طبقه بندی می شود.
لیگنت غالبا شامل قطعات ارگانیکی است.
واحد (9) ( 70-5/65) رس رسیت خاکستری سبزرنگ، مواد رسوبی درشت تر از 68 هستند.
از یک تحلیل آزمایشگاهی پالئومغناطیسی ما می دانیم که مقطع نمونه برداری شده عموما در کل توالی خود مغناطیسی شده اند.
این معنی می دهد که مقطع معادل با زمانی در بخش بالایی مقاطع Choremiou , Marathousas است، که مقاطع موازی توصیف شده در بخش شمالی حوضه هستند.
روابط فازی بین مقاطع در جدول (2) خلاصه شده است.
واحدهای 2،4،6،8 لینگنتی به ترتیب مطابق با لیگینت II,III,IV,I هستند.
لایه های زیرین در واحد (5) بخش های کنتور بندی شده از لایه های h, j در مقاطع Marathousas, choremion هستند.
لایه F در واحد (3) متناسب با لایه G است.
الگوی سیکل کلی سنگ شناسی، هماهنگی خود بین این مقاطع نشان می دهد.
نمونه های رسوبی برای آنالیزهای گرده ای و آنالیزهای loss-on-ignition خاموشی در 1994 از کف دره مربوط به بالای رخنون جمع آوری شده بود.
مقطع مورد مطالعه شامل رخنمون های پلکانی کلیم با 25 متر ارتفاع است که به آسانی درون یک مقطع فشرده سطوح لایه ای مشخص ساییده شده است.
تقریبا 10 از رسوبات از لیگنیت جمع آوری شدند.
اندازه نمونه در واحدهای (تریتال تقریبا 50 بود.
برای تعیین سن ESR پوسته های از هر 50 فسیلی دو قشری در نزدیکی کف واحد (6) (54 متر در سطح چینه شناسی) جمع آوری شدند.
رسوبات سطحی تقریبا با 30 ضخامت برداشته شدند تا به مواد تازه برسیم.
رسوبات ماتریکسی در طراف پوسته ها هم جمع آوری شدند و به دقت پوشیده شدند تا مانع از دست دادن رطوبت آنها شویم.
نمونه های ESR بدون اینکه تحت امواج رادیوئی اشعه X مصنوعی در هواپیما قرار بگیرند، و در دپارتمان علوم زمین و فضا در دانشگاه Osaka ژاپن آنالیز شدند.
نمونه های گرده افشانی در آزمایشگاه گرده افشانی در مرکز تحقیقات بین المللی مطالعات ژاپن آنالیز شدند.
برای آنالیز گرده ها، نمونه های رسوبی آسیاب شده و شستشو شده در محلول hcl,100% به مدت یک شب برای جدا کردن کربنات کلسیم آن بعد از اینکه در hcl فراوانی شسته شدند.
نمونه ها در محلول KOH، 10 درصد برای 10 دقیقه برای رفع رطوبت اسید گذاشته شدند.
در نتیجه سوسپانسیون توسط نیروی گریز از مرکز مکرر برای برداشتن ذرات رس تمیز شده بود.
دانه های فسیل از ذرات سنگین جدا شدند با استفاده از فلوتاسیون محلول سنگین ZNCL2 در پایان نمونه ها تجزیه شده و در گلیسرول محلول قرار گرفته بودند.
بیش از 300 دانه گرده از درختان و گیاهان مانع آبزیان شمرده شدند برای هر نمونه و برای مجموع محاسبات بر حسب درصد استفاده شده است.
گرده های زمین مرطوب و هاگها بر پایه مجموع گرده های جداگانه محاسبه شده اند.
روشی برای فقدان اشتعال و تحلیل آنها پیروی می کند از روش داده شده برای رسوبات خشک مشتعل شده از 550 در یک کوره خاموش در طول یک شب، در نتیجه وزن از دست داده غلظت برای تعیین کربن ارگانیک اندازه گیری شده بود.
اشتعال اضافی در دمای بالاتر برای اندازه گیری کربن کربنات حذف شده است.
تصحیح برای داده ها ESR از روش Ikeya پیروی می کند، پس از تمیز کردن فراصوتی معقول، نمونه های صرفی در محلول HCL برای 1 دقیقه برای جدا کردن لایه های سطحی با نفوذ اشعه ی Y بلند قرار گرفته است.
نمونه های صرفی در اندازه دانه گرده ها 100-25 آسیاب شده بودند.
تقریبا 1 گرم از قدرت Caco3 پایانی بدست آورده شده بود برای اولین با شدت سیگنال ها با استفاده یک طیف نما باند x در دانشگاه osak اندازه گیری شد.
پرتوافکنی های اضافی، اشعه ی y از منبع co بالا برده شده برای 10kGy و ارزش بالا بردن شدت ESR روی منحنی اشباع برای محاسبه ی کل مواد معدنی مشخص شده بود.
محل پیدایش رسوبات برای محاسبه نرخ سالیانه استفاده شده است.
بعد از خشک شدن در V0 برای 3 روز، رسوبات برای طیف بینی اشعه Y برای تخمین تمرکز U238 وth232,k40، اطلاعات esr در آخر با تصمیم TD توسط D تعیین کننده است.
نتایج: 1-4- دانه های گرده مناطق گرده محلی بر پایه اختلافات در AP/NAP بنا شده بودند.
گرده های درختی سراسر مناطق شماره گذاری شده توسط گرده های درختی Pinus, Quercus احاطه شده اند.
چون مناطق شماره گذاری شده احاطه شده اند توسط ترکیب های علفی، ( گلبرگ تسمه ای و گلهای لوله ای شکل Artemisia فازهای جنگلی تنوع گیاهی زیادی را نشان می دهند، اما گیاهان علفی با سرو زیاد پیوند دادند یا به نحوی تصمیم شده اند و احتمالا از یک مرداب دور از جمنزار ناشی شده است.
فراوانی گرده های علفی زمین های مرطوب در رگه زغال قهوه ای به طور ثابت از یک دریاچه آهک دار در جنوب شرقی یونان جذب شده است.
منطقه ی مرزی با درختان جمع آوری شده که تغییر مکان دادند مکان یابی شده بودند.
نتیجه اقشار موجودات در مناطق جغرافیایی با سنگ شناسی دگرگونی هماهنگ و سازگار بود.
نگهداری گرده ها در رگه های زغال معمولا خوب است.
منطقه ی MP1 توسط ترکیبات و مخلوط هایی احاطه شده است.
درخت taxa جلوی برگچه ها را گرفته و آنها قسمت پایین تر پنهان شده اند.
منطقه ی MP2 ارزش AP بالایی را نشان می دهد.
(80-40%) تحت تقسیم به MP-2a-2F نواحتی تحت MP-2a-2c-2e به زغال نوعی و تیپیک مربوط است.
بخش های بالایی به q مشرف شده اند.
نوع بلوغ یافته، مربوط شده به Q نوع بلوط سبز و Ulmuslzekova, carpinus betulus, olea بته خلنگ، در مقایسه نواحی تابع 2f,2d,2b,MP به لایه های DE-B-C-A در سنگ شناسی مربوط هستند.
ناحیه تابع mp، 2e توسط با ارزشترین ها از نوع بلوط سبز و بلوغ یافته به ترتیب مشخص شده است.
نواحی تحت MPIF به طور مرتب اعتدال فراوانی Artemisa , Abies, Pinus, را نشان می دهد.
ناحیه MP3 توسط ترکیب و مخلوطی احاطه شده است.
اما AP به 3-40% افزایش یافته است.
در داخل و اطراف لایه F.
نوع بلوغ یافته Quercas در 22-26 به صورت فراوان وجود دارد.
در ناحیه تحت MP2C ایستادگی Pinus,Abies وجود دارد.
اما اعتدال درختان تقریبا پایدار نیست.
متر (33.5-41) MP4 زون زون MP4 ارزش بالای AP (50-80) درصد را نشان می دهد.ناحیه تحت MP4، qa به Q مشرف شده است.
نوع Pubeseens یا Q همه پیوند شده اند.
نوع بلوط سبز و Olea خلنگ انواع علفی فراوانی هستند.
هدف این تنوع گیاهی نشان داده شده با گواهی لایه G نشان داده شده است.
جایی کهArtemisa به ارزش معتدلی رسیده است.
ناحیه تحت MP4 متفاوت است از MP4 به خاطر فقدان olea و خلنگ مثل قله ی برجسته ی .Q Artemisaنشان می دهد یک افزایش در ابتدای این ناحیه ناحیه تابع MP4 pinus فراوان بلندتر را نشان می دهد اما فراوانی معتدلی از Abies و Artemia رانشان می دهد.
ناحیهMP5 5.1.4 رون MP5 مشرف شده توسط محلول های ترکیب به طور ویژه ای در ناحیه تابع MP5و 5C,5e زون تابع MP5و 5d و شامل لایه های I,j در سنگ شناسی نشان دهنده افزایش در q در حالیکه نوع رشد یافته تقریبا پنهان است در زون تحت 5a,5c,pinus,abies ماندگار زون ها تحت MP5-C ارزش خیلی بالای را در زون تابع MP5C نشان می دهد.
زون MP6: زون MP6 ارزش بالای AP را (30-80%) نشان می دهد قعله های برجسته ی Olea,ulmuslzelkoua خیلی متمایز هستند.
بالای این زدن علامت گذاری شده با لایه K در سنگ شناس زونb MP6 Vpinus فراوانی را نشان می دهد.
یک کاهش ap در لایه ما مشاهده شده است.
زون تحتc MP6 با مراجعه به یک فاز جنگلی کوتاه اما معنی دار تشخیص داده شده است.
حاصل Abies بیشترین ارزش 80% را به ثبت رسانده است.
زون MP7 (59.5-63.73) زون MP7 توسط مخلوطی احاطه شده است.
درختان ملایم و معتدل کمیاب هستند در حالیکه Pinus, Abies در زون MP7ماندگار و مداوم هستند.
زون MP8 این زون مشرف شده به Q نوع Pubescens با ارزش کمتر از Artemisia حاصل لایه M یک طیف بینایی منفرد را AP کمتر است pinus, Abies بالایی مداوم در طول زون می باشند.
زون MP9 این زون احاطه شده توسط یک مخلوط درخت taxa متفاوت از piws به طور کامل در قسمت بالای زون هستند.
فقدان احتراق نتایج فقدان احتراق آنالیز شده است برای نشان دادن تغییرات سنگ شناسی دیده شده در مقطع مطالعه شده به صورت شیمی خاک بیان شده است.
مثل تنوع در toc زونهای MP, 1,3,5,7,9 توسط TOC کم توصیف شده است.
در حالی که نواحیMP 2و 4 G بالایی را به طور معمولی نشان می دهد.
در زغال سیاه، TOC به مقدار بالایی (50-70%) نشان داده شده است.
در حالیکه گلهای فرسایشی رنگی سبک شامل کمی کربن آلی است.
بالاترین زغال در بخش 2 به طور استثنایی محتویات کربن کمتری از زغال های تیپیک دیگر نشان می دهد.
نتیجه فقدان اشتعال همچنین نشان می دهد یک ترکیب آلی معتدلی را در لایه های زیر است با TOC، 10-30 درصد.
( تاریخ) مدت زمان ESR: مدت زمان ESR برای نمونه های صدفی از پایه بخش 6 ( 54 متر در داخل سطح چینه شناسی) تعیین شده است به صورت Ma 0.37- 0.11 ، مقدار کامل (TD) و مقدار نرخ سالیانه D حساب شده بود به صورت 0.47-.0.01mey, 170-50cy به ترتیب .
میانگین تمرکز ، در محل پیدایش رسوبات در چیزی که مقدار نرخ سالیانه براساس آن پایه ریزی شده است.
23=0.1pp.
8.2-0.2,1.9-0.0 درصد به ترتیب بودند.
مذاکره بحث 1-5- زندگی گیاهی و شرایط آب هوایی نتایج گرده افشانی حاصل یک نمایه مداوم گیاهی و شرایط آب و هواشناسی کل اعضای ماراتوسا.
زغال بخش 2و4و6 متمایز شده اند با جنگل معتدل بلوط مربوط شده به clmuslzelka, Acerm,carpinus این اجتماع سازگار سات با گیاهان شناسی بین دو دوره یخبندان در اروپای جنوبی درختان همیشه سبز دریایی مدیترانه ای ( نوع بلوط سبز، روغنی واقع شده اند در پایین ترین قسمت رگه ها ی زغال، از جمله برآینده توسعه گیاهان در فازهای اولی جنگل.
افزایش درختان برگریز معتدل متعاقبا پیروی می کند از درختانی که میوه مخروطی دارند در قسمت های پایین، این توالی گیاهی یادآور توالی گیاهی بین دو دوره یخبندان می باشد و نشان دهنده توسعه ی مداوم درختان در اواخر پلیستوس به طور ضمنی بین دو دوره یخبندان می باشد.
شرایط آب وهوایی گرم با رطوبت کم شده در اوایل دوره های یخبندان به درختان همیشه سبز وابسته به دریایی مدیترانه اجازه ی رشد می دهد.
پوشش گیاهی بلوط که در رگه های زغال احاطه شده سازگار هستند با اطلاعات و داده های قبلی در مورد گرده افشانی از زغال پایه ای و اساسی i.
در مقایسه، نواحی فرسایشی او 3و5و7و9 نشان دهنده سرمای جلگه Artemsa هستند.
وجود گیاهان لوله ای و گیاهان تسمه ای زمانی شکل به طور فراوان رخ داده است و این گیاهان به طور معمول در آخرین یخبندان در مدیترانه ای شرقی رایج شده اند.
همه ی این نوسازی پوشش گیاهی مسنجم و در حال آماده کردن سرچشمه بین دو دوره یخبندان برای رگه های زغال و مبدا یخبندان برای بسترهای آواری و فرسایش.
نسبت دادن یک زغال کامل فرسایشی به یک چرخه یخبندان بخش های 4-6-1 پوشش زمانی را تقریبا 300 را می دهد.
محصول داده های ESR یک سن شعاع سنجی 0.37=0.11 برای قسمت های پایه ای بخش 6 می باشد.
کاربرد 0.18 به عنوان دوره سرحد مغناطیس شناسی Brunhes/Matuyama بخش زیرین 1 در شهرهای بزرگ میزان در فاصله زمانی 6-1 محدوده 520-300 نزول می کند.
این دو محدوده ی زماین تخمین زده در توافق هستند.
یکی از ما پیشنهاد یک سرعت رسوب گذاری معقولی داشته است برای اعضای Mara thausa یا دادن تناوب 100- ky برای زغالها همچنین تناوب یکی در میان برای لایه های فرسایش.
چرخه های عظیم نکات پشین شرایط آب و هوایی احیا شده باعث آشکار شدن نیروی عظیم در چرخه های سنگ شناسی در شهر بزرگ شده است.
چرخه رتبه اول به طور آشکار است داده شده است به ترکیب 100-ky چرخه نیروی گریز از مرکز مداری آنجا ما نشان دادیم که چرخه رتبه دوم سنگ شناسی اعضای marthava همچنین به طور عظیمی تحریک می شود.
در موارد زیادی به رسمیت شناختن، نیروهای اوربینای در چرخه های رسوب شناسی با اثبات میزان شرایط آب و هوایی برای چرخه و سپس پیدا کردن یک مدت زمانی که سازگار است با یکی از دوره های Milankovich ساخته شده، انجام شده است.
در این مطالعه نتایج گرده افشانی تغیرات شرایط آب و هوایی پر معنی در مفهومی را در اطراف لایه های طبقه بندی شده کشف کرده است.
لایه های آلی پایین تر در بخش های آواری نشان دهنده ی افزایش های durcus در مصرف Artemisia می باشد و نشان دهنده توسعه موقتی جنگل های بلوط درون جلگه ها است.
چرخه رتبه دوم پدیدار می کند تعدادی جلگه هیا وسیعی در رگه های زغالی، اما تعدادی از آنها آماده می کند تغییرات پر معنی در پشت گرده ها، ارزش کمتر overcus اطراف لایه های H,G قطع درختان جنگلی موقتی را بازتاب می کند.
دو لایه طبقه بندی شده B,E با تغییرات وابسته آنجا شامل ترکیبات لایه های D-E, B-C هستند.
متوجه شدیم که لایه های آلی پایین تر به طرز معمولی نشان می دهد ترکیبات متوسطی را میان گلهای آماری و زغالها، هر دو گرده ها و Toc ضبط شدند.
اینها هستند به طور منطقی نتیجه شرایط آب و هوایی معتدلی بین یخبندان پر و کامل و بین دو دوره یخبندان.
بنابراین نوسانات شرایط آب و هوایی با مقیاس کوچکتر تشخیص داده شده است.
داخل و اطراف لایه های f,D-E,B-C,A در بخش هیا 2 و لایه های I,J,H,6 و بخش های 4-5 لایه های طبقه بندی شده در بخش های مرزی مطرح نشدند خاطر اینکه آنها احتمالا نشان دهنده ی انتقال و عبور نواحی بین دورهای یخبندان به جای رویدادهای آب و هوایی مستقل می باشد.
تعداد کامل بخش های تابع شرایط آب و هوایی در یک دوبیتی آواری زغالی کامل بدین گونه یک تناوب 20- برای نوسانات شرایط آب و هوایی می دهد.
این دست در توافق و سازگاری با دوره آفتازدگی که از 65 درجه شمالی ، آفتابزدگی تابستان و اکنون به رسمیت شناخته شده است به عنوان یک خط منحنی نشان بیرونی معتبر، ما اظهار می داریم که چرخه سنگ شناسی مرتبه دوم در اعضای Marathousa تنظیم شده است، با دوره آفتابزدگی این هست به طور جاری پایه ریزی شده براساس یک محاسبات بهم خورده، اما آن آماده می کند یک سناریو احتمالی که رودخانه lupiaia رومالی جنوبی مطرح شده اند.
وجود دارد اطلاعات گرده افشانی قابل قیاس دیگری که بدست آمده اند.
یونان این پایه ریزی شده بود و براساس مکرر تحلیل کاربردی رشته زمانی انواع گیاهی تغییر شکل یافته متفاوت از ضبط 5000 کاربرد تکنیکی روزنه متحرک، دوره های ka 95-99 .
مربوط شده است به نیروی مداری که پایینه از میانه پلیستوسن بوده است.
به طور ویژه دوره 19-21ka دیده شده در منحنی های تغییر و دگرگونی انواع پوشش گیاهی محلی دلالت می کند بر یک نفوذ پیشروی چرخه ی تعادل آبشناسی در رودخانه Drama استدلالت ما تائید می کند که این معادل بر رودخانه شهرهای بزرگ است.
وجود ندارد گواه و مدرک قوی برای متوجه ساختن حضور یا غایب بودن دوره انحرافی در شهرهای بزرگ قاعده زمانی تجربی: بازشناسی چرخه های عظیمی در ثبت زمین شناسی می تواند تکنیک های درجه بندی عظیمی را پایه ریز کند براساس میزان سازی الگوهای دوره ی رسوبگذاری باری تغییرات در پارامترهای مداری زمین، متاسفانه فقدان کنترل زمانی کافی از میزان سازی واضح برای مقاطع مورد مطالعه جلوگیری می کند.
آنجا ما یک رابطه فازی آزمایش را میان چرخه های زمین شناسی و خطوط منحنی بیرونی را پیشنهاد می دهیم.
این پایه ریزی شده براساس فرضهای که 6 واحد مربوط شده اند به ایزوتوپ دریای مرحله ای و آنهایی که هیچ شکاف بزرگی رخ نداده است از سراسر دنباله ی داده های 0.37 ma در پایه نکته های 6 واحد MIS9 یا MIS از قبیل نقاط مقابل دریایی محتمل برای بخش از این دو داوطلب MIS11 برای گرده افشانی شناسی ترجیح داده می شود، ما همچنین متوجه شدیم که واحد 6 مشخص شده با تکرار زیاد Olea دوره یخبندان گرمتر MIS11 ممکن است باعث توسعه مادون قرمز در کنار یک کوهستان مرطوب کننده در یونان شرقی و یک توسعه همزمان زیتون در مناطق خشکتر یونان جنوبی شود.
در شروع MIS11 مثلا در نزدیکی بخش آن ممکن است که فاصله های کوچکی در بخش های مرز روی می دهد.
هرچند شکافهای بزرگ هستند نامشابه به موجود بودن به خاطر اینکه بخش مورد مطالعه هیچ کجا توسعه نیافته است در پشت مرزهای مغناطیسی Bruhes/Matayana .
یک ارتباط عمیق زمانی معقول با یک منحنی رسوب گذاری خطی و یک میانگین سرعت رسوب گذاری 2/0 از تشکیل 6 نتیجه گیری شده است.
یک کاهش در بالاترین قسمت انباشتگی منحنی نشان دهنده ی کم شدن سرعت هموار شدن نزدیک انتهای به اطراف دریاچه ای است.
این هست شامل ته نشست های رودخانه ای تشکیلات شهرهای بزرگ که موقعیت چینه شناسی بخش های maratusa را دارند.
Timescale ما می تواند همچنین بدهد یک چینه شناسی تاریخی برای ته نشستهای اواخر پلیستوسن در بالای تشکیلات شهرهای بزرگ، این امکان پذیر هست که تشکیلات Thoknia و potamia شامل یک جفت خاکرس قهوه ای و شنها و ماسه های رودخانه ای می باشد.
نشان دهنده ی آخرین یخبندان و دوره یخبندان یکی به آخر مانده، به ترتیب.
مبدا اهداف شکل 4 تائید کردن نفوذ نیروهای فضایی در رودخانه شهرهیا بزرگ و ما تاکید کنیم که فرمول های زمانی پیشنهاد شده تجربی هستند.
ارتباط به صورت قوی نسبت هنوز و بعضی تناوبی ها می تواند موجود باشد تحت کنترل زمانی جریان.
برای مثال بخش 3 با یک پوشش گیاهی بلند می تواند معادل یخبندان MIS12 وسیع باشد.
این می تواند یک وابستگی تاریخ شماری انتخابی را برای واحدهای 2و4و6 با MIS13و11و9 ایجاد کند.
این توضیح نمی دهد گیاهشناسی منحصر به فرد بخش 6/1.
اما سازگار است با سن ESR.