تقریباً تمامی غلات دانه ریز ، ذرت ، سورگم وتعداد زیادی از گراسها به این بیماری حساس هستند.
علائم بیماری معمولاً روی قسمتهای پایینی گیاه ظاهر می شود ؛ ولی ممکن است برگهای بالایی وحتی خوشه ها نیز آلوده شود .
علی رغم گسترش نسبتاً زیاد بیماری ، میزان خسارت و کاهش محصول شدید نیست .
قارچ عاملColletotrichum graminicola در مراحل اولیه آلودگی ، معمولاً هیچ گونه علامتی روی گیاه مشاهده نمیشود .
با پیشرفت بیماری ،گیاه زردرنگ شده ،حالت رنگ پریدگی در گیاه به چشم میخورد و گیاه زودتر از موعد مقرر میرسد (رسیدگی زودرس ) .چنین گیاهانی ممکن است با گیاهانی که توسط سایر عوامل مولد پوسیدگی ریشه و ساقه آلوده شده اند ، اشتباه گرفته شود .
اندام باردهی قارچ ( آسروول) که مصادف با مرحله رسیدن گیاه ظاهر می شود ، وسیله خوبی برای تشخیص بیماری و عامل آن است .
در بین تعداد بسیار زیادی از زوائد خار مانند ، تعداد بی شماری آسروولهای کوچک سیاهرنگ و تخم مرغی تا دوکی شکل در روی ساقه یا غلاف برگ تشکیل می شوند ؛ به همین سبب ظاهری برجسته دارند .
کنیدیهای تک سلولی ، داسی شکل ، شفاف تا خاکستری روشن در درون آسروول به وجود می آیند .
ابعاد کنیدی حدوداً 4-6*20 –30 میکرون است .قارچ معمولاً به صورت کنیدی یا میسلیوم در روی بقایای گیاهی آلوده زمستانگذرانی می کند.
آلودگی اولیه توسط ماده تلقیح خاکزاد روی ریشه ها یا قسمتهای پایینی گیاه صورت میگیرد .
سایر قسمتهای هوایی گیاه نیز ممکن است توسط کنیدیهای ثانویه آلوده شود .
گونه های وحشی غلات اطراف مزارع ممکن است به صورت منابع اولیه وثانویه آلودگی عمل کنند .
علی رغم پراکندگی وسیع جغرافیایی ، تاکنون تحقیقات محدودی روی این بیماری صورت گرفته است .
علت این قصور احتمالاً عدم مشاهده حالت اپیدمی شدید عامل بیماری بوده است .
کنترل: بیماری در خاکهایی که از نظر فسفر و پتاس فقیر هستند ، شدید تر است .
تناوب زارعی با حبوبات ، در مناطقی که بیماری شایع است ، روش مناسبی برای کنترل عامل بیماری است بوته گنایی غلات Cereal crazy top بیماری ناشی از Sclerophthora macrospora که نشانهای آن حالت پیسه ای، کوتولگی گیاه، ضخیم شدن و بد شکلی برگها، زردی بوته، پیچیدگی خوشه و عقیم شدن گیاه است.
این قارچ گندم، جو، یولاف، انواع سورگوم را آلوده می کند.
زئوسپورهای آبزی مسئول ایجاد آلودگی هستند.
قارچ در گیاه سیستمیک می شود بیماری سفیدک پودری غلات Cereal powdery mildew سفیدک حقیقی یکی از بیماریهای مهم غلات در مناطق مرطوب است .
عامل بیماری قارچ Erysiphe graminis (Blumeria graminis) است که یک انگل اجباری است و روی جو بیشتر از سایرغلات خسارت وارد می کند .
علائم بیماری بصورت لکه های سفید رنگ است که توسط توده میسلیومی سفید مایل به خاکستری در سطح برگ و سنبله ها نیز آلوده شوند .
اندامهای باردهی قارچ به رنگ خاکستری مایل به زرد تا تیره در سطح میسلیومهای پیر تشکیل می شود .
در سطح زیرین برگ ؛ در محل آلودگی ، نقاط زرد ریز با بافت مرده دیده می شود .
در سطح میسلیومهای کنیدی برها به وجود میآیند که کنیدیهای پودری زیادی تولید میکنند .
در اواخر فصل رویش ، اندامهای باردهی جنسی قارچ ( کلیستوتیشیوم ) ، به رنگ تیره در سطح توده میسلیوم ، به صورت پراکنده قابل تشخیص است .
میسلیومهای قارچ معمولاً به صورت سطحی توسعه می یابند .
و تناه در قسمتهای که هوستوریوم تولید می شود ، میسلیوم به داخل سلولهای اپیدرمی نفوذ می کند .
در سطح میسلیوم کنیدی برهای زیادی تشکیل می شود که حامل کنیدی های تخم مرغی ، شفاف و تک سلولی به ابعاد 8- 10* 20-35 میکرون است .
اندامهای تولید مثل جنسی (کلیستوتیشیوم ) قارچ کروی ، سیاهرنگ با دیواره سخت و به قطر 150-300 میکرون است .
این اندامها برای تولید آسکوسپور رسیده و به شرایط آب و هوایی و یا زمستانگذرانی نیاز دارند و کلیستوتیشیومهایی که روی گیاهان در حال رشد دیده می شود ، معمولاً دارای آسکوسپورهای نارس هستند.
قارچ E.graminis از حالت تخصصی بالایی در مقابل میزبان برخوردار است ، به طوری که برای هر یک از میزبانها ، فرمهای اختصاصی مخصوص به آن میزبان وجود دارد.
مثلاً ترتیکاله نسبت به فرمهای مربوط به جو و گندم مقاومت بیشتری از خود نشان می دهد .
هر یک از فرمهای اختصاصی نیز نژادهای فیزیولوژیک مختلفی را شامل می شود .
عکس العمل ارقام مختلف میزبان متفاوت است وجود لکه های زرد و قهوه ای همراه با رشد توده میسلیوم و اسپور زایی زیاد ، از مختصات ارقام حساس محسوب میشود : در حالیکه در ارقام مقام لکه ها روشن بوده ، توده میسلیومی دیده نمی شود .کلیستوتیشیوم قارچ بوفور در روی بافت آلوده میزبن تشکیل می شود ؛ اما آسکوسپور رسیده در آنها بندرت یافت می شود .
ظاهراً آسکوسپورها در ایجاد آلودگی اولیه نقش زیادی ندارند .
توسعه قارچ بیشتر توسط میسلیومهایی که در روی بقایای گیاهی آلوده یا سایر گیاهان زنده زمستانگذرانی میکنند صورت میگیرد .
کنترل: بهترین روش کنترل قارچ انگل ، استفاده از ارقام مقاوم است .
هر چند سمپاشی اندامهای هوایی گیاه توسط قارچکشها(آلتو، فولیکور، تیلت) نیز در بعضی از مناطق متداول است کچلی یا اسکالد ، در درجه اول یک بیماری برگی در جو و چاودار است که توسط قارچی موسوم به Rhynchosporium scalis ایجاد می شود .
گرچه ممکن است سایر غلات وحشی (گراسها ) نیز آلوده شوند که در این صورت گیاه آلوده به صورت منبع آلودگی ، به توسعه بیماری کمک میکند.
کچلی یکی از بیماریهای مهم جو در نواحی معتدل سرد مرطوب و مرتفع مناطق گرمسیری است .
عامل بیماری بیشتر برگهای جو را مورد حمله قرار می دهد ؛ اما در مواقعی که بیماری شدید است ممکن است پوششهای گل و ریشکها نیزآلوده شوند بیماری را از روی علائم برگی میتوان براحتی تشخیص داد .
علائم اولیه به صورت لکه های کوچک بیضوی یا دوکی شکل است .
مرکز لکه ها به رنگ خاکستری مایل به سفید است و اطراف آنها توسط یک نوار قهوه ای یا مایل به قرمز احاطه شده است .
باگذشت زمان لکه های کوچک توسعه یافته و به یکدیگر میپیوندند و لکه های بزرگتر با ابعاد و اشکال مختلف بوجود میآید .
مرکز لکه ها نیز ممکن است از خاکستری مایل به آبی تا قهوه ای تیره تغییر رنگ دهد .
اسپورزایی قارچ در شرایط آب و هوایی خنک و مرطوب به خوبی صورت میگیرد .
شرایط گرم و خشک موجود در مرحله رسیدن خوشه های گیاه ، سبب کاهش تعریق یا توقف تولید اسپور می شود .
لکه های ایجاد شده در روی گیاه میزبان ، محیط بسیار مناسبی برای نفوذ و رشد سایر عوامل بیماری زا ست .
کنیدیهای قارچ توسط میسلیومهای کنیدی زا و به وصورت یک لایه ژلانتینی نازک ، در سطح لکه ها ایجاد می شود .
توده کنیدی به صورت یک لایه متراکم و مرطوب از سلولهای مخمری شکل بی رنگ تشکیل می شود .
کنیدیهای بی رنگ با یک دیواره عرضی به شکلهای مختلف و معمولاً دارای نوک هستند .
اندازه اسپورها به 3-5*16-20 میکرون میرسد .
بعضی کنیدی ها در محل نوک دارای خمیدگی هستند .
زمستانگذرانی قارچ به صورت میسلیوم روی بقایای گیاهی آلوده صورت می گیرد .
تولید اصپور معمولاً در اوایل فصل که هوا خنک و مرطوب است ، صورت می گیرد .
کنیدیها مسئول ایجاد آلودگی اولیه و ثانویه هستند .
بیماری کچلی (اسکالد) جو Barley scald کچلی یا اسکالد ، در درجه اول یک بیماری برگی در جو و چاودار است که توسط قارچی موسوم به Rhynchosporium scalis ایجاد می شود .
کنترل: بهترین روش مبارزه استفاده از ارقام مقاوم و تناوب زراعی با استفاده از سایر نباتات زراعی است سیاهک پاکوتاه dwarf bunt (سیاهک بدبو stinking smut) سیاهک پنهان(common bunt) که توسط گونههای مختلف جنسTilletia ایجاد می شوند، از بیماریهای مخرب گندم هستند که علاوه بر گندم، به جو و تعداد معدودی از گونههای غلات نیز آسیب میرسانند.
اغلب گونههای دیگر بندرت آلوده میشوند.
چرخه زندگی قارچهای مولد سیاهک پنهان، شباهت زیادی به سیاهک سخت جو دارد.
بوتههای آلوده معمولاً کوتاهتر از حد طبیعی شده، تعداد پنجه در آنها افزایش مییابد.
میزان کاهش ارتفاع بوته های آلوده، به نژاد قارچ و رقم گیاه بستگی دارد.
علائم بارز بیماری غالباً بعد از مرحله خوشهدهی گیاه آشکار می شود.
سنبلههای آلوده دارای رنگ سبز مایل به آبی هستند و گلومهای آنها نسبت به سنبله های سالم بازتر میشود.
پس از رسیدن محصول، سنبلههای آلوده با رنگ تیرهتر و سنبلچههای بازتر که نوک دانههای آلوده در آنها قابل رؤیت است، براحتی از سنبلههای سالم قابل تفکیک است.
اختلاف در ارتفاع، شکل و اندازه غیرطبیعی سنبله های آلوده نیز به تشخیص آنها کمک می کند.
سنبلههای آلوده معمولاً بلندتر و تراکم سنبلچههای آنها کمتر از سنبلههای سالم است.
دانههای آلوده به جای رنگ زرد طلایی، دارای رنگ خاکستری مایل به قهوهای هستند.
شکل دانه آلوده شبیه دانههای سالم، اما معمولاً کمی گردتر و کوچکتر است.
با فشار دادن دانه، پودر سیاه (تلیوسپورهای قارچ) از آن خارج می شود که دارای بوی ماهی گندیده است.
اسپورها در زمان خرمنکوبی پخش شده و دانه های سالم و خاک را آلوده میکنند.
تلیوسپورها تا زمانی که رطوبت و شرایط مناسب برای جوانهزنی فراهم نشده، زنده باقی می مانند.
در شرایط مساعد، تلیوسپورها جوانهزده، میسلیوم اولیه از آن خارج می شود و روی آن 8-16 عدد اسپریدی اولیه یا بازدیدیوسپور سوزنی شکل بوجود میآید که دو به دو با هم تلاقی کرده، ساختمان H شکل را به وجود میآورند.
در نهایت اسپوریدیهای ثانویه و هیف بیماریزا به وجود میآید.
هیف آلوده کننده گیاهچه جوان و یا نقاط رویشی پنجهها را قبل از خروج از خاک مورد حمله قرار میدهد و پس از ورود، خود را به بافت مریستم میرساند و به صورت درون بافتی، همراه با گیاه رشد می کند و در مرحله خوشهدهی محتویات تخمدان را مورد حمله قرار میدهد.
عامل بیماری در شرایط آب و هوایی معتدل روی گندمهای پاییزه بخوبی رشد میکند.
سه گونه مختلف قارچ از جنس تیلشیا که دارای خصوصیات مشابهی هستند، به عنوان مهمترین عوامل ایجاد بیماری سیاهک پنهان در گندم شناخته شدهاند که عبارتند از: گونههای Tilletia Foetida و T.caries وT.laevisکه سیاهک معمولی را ایجاد می کنند؛ گونه T.controversa که سیاهک پا کوتاه را به وجود میآورد.
گونههای T.caries و Tilletia Foetida از نظر مرفولوژی، چرخه زندگی، مراحل رشد و پیدایش نژادیهای فیزلوژیک کاملاً مشابهند، به طوری که میتوانند واریانتهای یک گونه محسوب شوند.
البته این دوگونه از نظر شکل تلیوسپور و بافت دیواره اسپور با هم تفاوت دارند.
در T.caries دانههای آلوده تقریباً کروی و دارای رنگ قهوهای مات هستند، در صورتی که در Tilletia Foetida دانههای آلوده کشیدهتر هستند.
تلیوسپورهای T.caries تقریباً گرد و کروی با قطر 15-22 میکرون و سطح دیواره مشبک هستند.
توده اسپور نیز به رنگ سیاه متمایل به قهوهای است.
تلیوسپورها در Tilletia Foetida کروی تا بیضوی با دیواره صاف و قطر 17-22 میکرون است.
تفکیک گونه T.
Controversa (عامل سیاهک پا کوتاه) از گونه T.
caries از روی خصوصیات ظاهری بسیار مشکل است اما خصوصیات دیگری وجود دارد که این دو گونه را کاملاً از هم جدا می کند.
در سیاهک پا کوتاه ، توقف رشد در گیاه میزبان بمراتب بیشتر از T .
caries (سیاهک معمولی) است.
قارچ T.
Controversa به مناطقی که دارای پوشش برف زمستانی هستند ، محدود می شود.
اسپورهای T.
Controversa برای جوانه زنی به مدت زمان بیشتری نیاز دارند و در نتیجه این تأخیر ، آلودگی توسط این قارچ بیشتر در مرحله 2-3 برگی شدن گیاه صورت می گیرد.
کنترل: موثرترین روش مبارزه با سیاهک پنهان گندم ، استفاده توأم از قارچکشها ( برای ضد عفونی بذر ) و ارقام مقاوم است .
از جمله قارچکشهایی که در کنترل اسپورهای خاکزاد و بذر زاد موثرهستند ، میتوان هگزا کلرو بنزن ( HCB)، پنتاکلرو نیترو بنزن (PCNB ) کربوکسین و تیابندازول را نام برد.
دیفنوکونازول(دیویدند) DS 3% دو در هزار ضد عفونی بذر تیابندازول(تکتو) WP 52.5% یک و بیست و پنج صدم در هزار ضد عفونی بذر سیاهکهای پنهان موضعی(هندی) Karnal bunt بیماری در مناطقی چون فارس، هرمزگان، بوشهر، جیرفت و کرمان انتشار دارد.
عامل بیماری قارچ دیگری از جنس تیلشیا به نام T.indica این قارچ در اصل به گندم معمولی (گندم نان) حمله میکند ، اما تریتیکاله و گندم دوروم نیزممکن است آلوده شود بیماری معمولاً در خرمن و از روی دانههای شکسته که قسمتی از آنها آلوده به سیاهک است ، قابل تشخیص است.
تشخیص در مزرعه مشکل است ، زیرا تنها چند گل در هر سنبله آلوده می شود (جز در مواردی که بیماری خیلی شدید باشد ) بنابراین در مزرعه ، بوته های آلوده براحتی از چشم مخفی می مانند .
در بذرهای بیمار قسمتی از بذر سالم باقی می ماند و قسمت دیگر آن همراه با جنین به تودهای از اسپورهای سیاه و خشک تبدیل میسود .
در اینجا نیز مانند سیاهک معمولی ، بوی زننده ماهی گندیده متصاعد می شود .
تلیوسپورهای T.Indicaکم و بیش کروی، بزرگ با قطر25-30 میکرون و سیاهرنگ هستند.
سطح آنها کم و بیش مشبک است .
اسپور پس از جوانه زنی تولید یک میسلیوم اولیه می کند که از آن اسپوریدیهایی متعددی آزاد می شود .
بذرها یا خاک آلوده به اسپور قارچ ، مهمترین منابع آلودگی اولیه هستند .تلیوسپورها در سطح خاک جوانه می زنند و اسپوریدهای زیادی تولید میکنند .
اسپوریدیها توسط باد و حشرات پخش میشوند و در طی مرحله گلدهی گیاه تخمدانها را آلوده کرده ، ممکن است تمام یا قسمتی از دانه ( در بیشتر موارد ) توسط میسیلیوم قارچ اشغال شده ، به توده اسپورتبدیل شود .
کنترل: هر چند برای توصیه روشهای مناسب کنترل بیماری به تحقیقات بیشتری نیاز است ، استفاده از بذر سالم ضروری است .اطلاعات جمع آوری شده درمکزیک روی ضد عفونی شیمیایی بذرها نشان داه که ضد عفونی با PCNB به میزان یک کیلوگرم برای هر تن بذر ، تأثیر مناسبی در کنترل اسپورهای بذر داشته است با وجود اینکه بیماری بومی منطقه پنجاب و شبه قاره هند است ، در سوریه ، لبنان ، عراق وترکیه نیزگزارش شده است .
به نظر می رسد که وجود آن در سایر مناطق دنیا ، باتوجه به عوامل محیطی ، محدود باشد .
کنترل شیمیایی: 1.
سایپروکونازول(آلتو) SL 10% نیم در هکتار 2.
پروپیکنازول(تیلت) EC 25% نیم در هکتار 3.
تبوکونازول(فولیکور) EW 25% یک لیتر در هکتار 4.
فلوتریافول(ایمپکت) SC12.5% یک لیتر در هکتار زمانی که 80% بوته ها به خوشه رفته باشند، سمپاشی انجام شود پژمردگی اسکلر شیومی یا بادزدگی جنوبی پژمردگی اسکلروشیومی گسترش وسیع داشته ،درمناطق گرم روی بسیاری از گیاهان مسأله ساز است.
از جمله گیاهان میزبان قارچ ، میتوان حبوبات ، بسیاری از درختان میوه ، سبزیجات ، غلات ، گیاهان زینتی ، علفهای هرز را نام برد .
علائم اولیه بیماری به صورت پژمردگی و زردی است .
این حالت ممکن است در چند بوته یا بصورت لکه ای در مزرعه بروز کند .
آلودگی ممکن است از مرحله پنجه زنی تا زمان رسیدن گیاه اتفاق بیفتد .مهمترین علائم مشخص در چند سانتیمتری بالای سطح خاک مشاهده می شود ، به این صورت که توده ای از میسلیومها سفید رنگ در روی ریشه ، ساقه وغلافهای برگ ، در سطح خاک یا چند سانتیمتر پایین تر ، توسعه می یابند .
اندامهای باردهی (اسکلروتها ) پس از اینکه گیاه پژمرده شد ، به صورت اجسام کروی سفیدرنگ در روی میسلیومها تشکیل می شوند .
اسکلروتها سپس بزرگتر شده ، رنگ آنها به خرمای ، قهوه ای روشن نهایتاً قهوه ای تیره تغییر میکند .
اندامهای باردهی ممکن است درون خاک ،روی ریشه یا روی پایین ترین قسمت گیاه (طوقه ) تشکیل شود .
قارچ Sclerotium rolfsii ,jsx توسط میسلیومهای سفید فشرده و اسکلروتهای سفید تا قهوه ای که درروی قسمتهای پایینی گیاه پژمرده تشکیل می شوند ،براحتی قابل تشخیص است .مرحله جنسی به نام Corticum rolfsii برخی اوقات روی بافت مرده گیاه دیده می شود ، ولی در بقا و انتشار قارچ نقش چندانی ندارد .
قارچ یک پارازیت اختیاری قوی است ومی تواند روی بافت گیاهی در حال مرگ ، در نزدیکی سطح خاک زندگی کند .
قارچ به صورت اسکلروت یا میسلیوم در بقایای گیاهی موجود در خاک زمستانگذرانی می کند .
این قارچ خاکهای اسیدی را ترجیح میدهد .
کنترل: از بین بردن قارچ S .
rolfsii پس از استقرار ، بسیار مشکل است و علت آن دامنه میزبان وسیع ، قدرت ساپروفیتی زیاد و قدرت بقا به صورت اسکلروت و میسلیوم در خاک است .
خارج کردن بقایای گیاهی از مزرعه ، شخم عمیق ، کنترل کامل علفهای هرز و افزایش (PH ) خاک در کنترل قارچ مؤثر است .