مقدمه
از روزی که خداوند بشر را خلق فرمود، نیاز به ورزش و تربیت بدنی نیرومند و قوی از جانب این مخلوق به خوبی حس شد چه از جنبه دفاع شخصی و یا کسب معاش و چه از جهت مقابله و رویارویی با طبیعت پیرامونش.
نیاز بشر به ورزش و تربیت بدنی در طول روزگاران همواره وجود داشته و هیچگاه نبود که انسان خویش را از داشتن بدنی سالم و قوی بی نیاز ببیند. هرچه زمان جلوتر میرفت به گونه های مختلف، انسان ضعیف از انجام اموری که توانایی لازم را داشته باز می تواند (هر زمان به مقتضای خودش) بعد از ظهر و ترویج شریعت اسلام که این دین همواره پیروانش را به داشتن بدنی سالم و قوی تشویق و ترغیب می کند، مسئله پرورش بدن به منظور برخورداری از روانی سالم در میان مسلمانان جایگاه ویژه ای یافت.
از جمله شعارهایی که اسلام نیز آن را تایید میکند این است که:
روح سالم در بدن سالم است. زیرا کسی که دارای بدنی ضعیف و تربیت نشده باشد، حتی به جای آوردن واجبات و عبادات نیز دچار کاستی و نقصان است چه رسد به اینکه بخواهد در محیط اطرافش احقاق حقی بکند و دست ظلمی را از دامن مظلومی قطع بکند.
اگر ما در سیره رهبران دینی از جمله علی (ع) یا حتی پهلوانان نگاه بکنیم در خواهیم یافت که ایشان قدرت بدنی بالا را در راه صحیح و جهت مثبت آن صرف می کردند و نه در راه ظلم به دیگران. در احوال پهلوانان دیده می شود که ایشان معتمد ونقطه اتکا افراد جامعه بوده اند چرا که ایشان توانسته اند معنویت را با قدرت بدنی ممزوج کرده و از ثمره شیرین آن که همانا دستگیری از افتادگان و کمک به بیچارگان باشد بهره ها برده اند ولی متاسفانه مسئله ورزش و تربیت بدنی باآن جایگاه رفیع که از آن یاد شد به صورت حربه تبلیغاتی در دست استعماراگران و دشمنان کشورهای جهان سوم در آمده و بهره هایی که ایشان از تبلیغات ورزش برده اند چیزی نیست جز پر کردن جیبهای خود و به باطل گذرانیدن وقت ارزشمند جوانان.
امروزه ورزش آلت دست مبلغان محصولات کارخانه ها آمده و در جریان یک بازی یک فوتبال آخرین مدهای استعماری خود را برای کشورهای جهان سوم از طریق ماهواره تبلیغ می کنند.
در اینجا لازم است بدان اشاره شود این است که از نظر اسلام ورزش هدف نیست، وسیله است. یعنی خود ورزش به عنوان انجام یک سری حرکات موزون نمی تواند هدف یک مسلمانان در زندگی باشد بلکه ورزش وسیله ای است که اگر در جهت صحیح آن قرار بگیرد می تواند در بهتر انجام دادن فرامین الهی به انسان کمک کند و همان گونه که قبلا اشاره کردیم طرز تلقی و برداشت اسلام و ورزش و تربیت بدنی هیچ کدام از سیاستهای امروزی نیست و اگر اسلام ما را به داشتن بدنی سالم و نیرومند توصیه میکند صرفاً به خاطر:
اولاً خود ماست که بتوانیم به وظائفی که از جانب خداوند برای ما تأمین شده به خوبی عمل بکینم و در آن کاستی و کوتاهی به علت ضعف بدنی نداشته باشیم و ثانیاً به خاطر جامعه پیرامون ماست که ما در سایه این نیرومندی جهت دار بتوانیم محیط پیرامون خویش را از فساد و تباهی پاک کرده و در جهت رضای معبود گام برداریم.
ان شاء ا…
بخش اول
ورزش در لغت و تاریخچه ورزش
الف) ورزش از دیدگاه لغت فارسی
ورزش: .ورزیدن/ اجرای مرتب تمرینهای بدنی به مظنور تکمیل قوای جسمی و روحی.[1]
ورزش:
الف) فعالیت منظم بدنی یا برنامه ریزی شده ای برای پرورش یا حفظ سلامتی بدن یا تواناییهای جسمی معین.
ب) علمی که برای کسب مهارت یا حفظ آن انجام می گیرد. [2]
ورزش: ورزیدن. [3]
ورزش: ملکه کردن ورزیدن باشد، همچو خمیر ساختن آب با آرد و آمیزش تمام دادن به چیزهای دیگر و هر کاری است که بسیار و با بار کنند، برای آنکه در آن هنرمند و کامل شوید.[4]
ب) ورزش از دیدگاه لغت عرب
الف: راض یروض: روضاً و ریاضه ً و ریاضاً، الحیوان، ذَلَّلَه، الدّر، ثَقَبه
الریاضه:
مصدر راض 2- تمارین منظمه و العاب ذات اصول و قواعد یقصد بها الی تقویه الجسم و تغذیه النفس، بإکساب المرء صفات حمیده کالمثابره و الجلد واللین.
ج) تاریخچه ورزش
برای پی بردن به اهمیت ورزش و لاینفک بودن آن از زندگانی انسانها در طول تاریخ خوب است بحثی پیرامون تاریخچه ورزش داشته باشیم.
اصل ورزش را از یونان دانسته اند که به منظور چابکی بدن و ایجاد قوت انجام می یافت و پاروزنی، بوکس، کشتی، شنا، شمشیر بازی و تیراندازی، اسکی و ورزش هایی چون بیس بال، سافت بال، بستکبال و انواع فوتبال و چوگان بازی، والیبال، گلف، انواع تنیس، شنا، پرتاب وزنه و … جزو ورزش محسوب می شوند.[5]
اولین ملتی که ژیمناستیک را بنیان و آن را نام نهاده اند یونانیان قدیم می باشند که ابتدا اصول ورزش در یونان خیل خشن و ناصحیح بود و اولین نتیجه از ورزش را بزرگ نمودن عضلات بدن دانسته اند. بعدها ورزش در یونان به شکل ریسمان بازی (جان بازی) درآمده و برای آن اهمیت زیادی قائل بودن و عمل کنندگان آن را آکروبات می نامیدند و این نوع حرکات را آکروبایتیک می گفتند. به محل هایی که درآنجا ورزش می نمودند ژیمنازیوم گفته می شد که مهمترین آنها یکی لیسه و دیگری آکادمی نام داشت و چون مردم در آن محل ها لخت ورزش می کردند کلمه ژیمناز از کلمه گلیمنوس که به معنی لختی است گرفته و به آن محل ها نام نهاده اند و بعداً به عموم ورزش های بدنی نیز ژیمناستیک نام گذاشته شد.[6]
از لحاظ تاریخی بعضی از انواع ورزش به وسیله کلیه نژادها و ملل مورد استفاده قرار می گرفته و هدف آن بیشتر جهت تناسب اندام و افزایش مهارت جنگی بوده است و همین طور جهت آماده شدن د راجرای مراسم مذهبی و فستیوالها و مسابقات قهرمانی به کار می رفته است. منظور دیگر آن جهت سرگرمی و وقت گذرانی کودکان و تفریح کردن بزرگسالان و گاهی هم جهات درمان به کار می رفته است.
2500 سال قبل از میلاد ورزش به وسیله چینی ها جهت درمان بیماریها و طولانی کردن عمر به کار می رفته است. همین طور بین آشوریها، بابلیها، مصریها و مخصوصاً ایرانیها ورزش خیلی رواج داشته است اما در بین همه ملل یونانیها ورزش را توسعه دادند و به درجه بالاتری رساندند. در عصر هنری مسابقات ورزشی در یونان رواج کلی داشت و زن و مرد تا اندازه ای د رامور مربوط به ورزش شرکت می کردند.
در اسپارت، ورزش یک قسمت عمده ای از تربیت اولیه زن و مرد بود اما در آتن زنان به کارهای عادی مشغول بودند ژیمناسیومهای بسیار مجهز و وسیعی جهت مردان ساخته شده که به منظور تربیت بدنی به کار می رفت و علاوه بر ورزش های معمولی ورزشهای ژیمناستیک طبی ورقص و آواز هم از جهت تکامل بدن به کار می رفت.
بین رومیها ورزش به میزان وسیعی جهت آماده کردن در امور نظامی مورد استفاده قرار می گرفت. و بالاخره منجر به نمایشهای گلادیاتوری گردید و بعداً با سقوط امپراطوری روم بدست فراموشی سپرده شد.
اما در خصوص تاریخچه ورزش در ایران باید گفت، در میان کشورهای مشرق زمین بی گمان ایران تنها کشوری بود که در نظام تعلیم و تربیت خود بیشترین اولویت را به ورزش و به تربیت بدنی داده بود در حالی که چینیان به امر ورزش و تربیت بدنی توجه چندانی نداشتند و هندوان نیز پرورش تن و فعالیت های بدنی را گام مذموم هم می دانستند، ایرانیان به اهمیت و ارزش توانایی و سلامتی بدن به عنوان وسیله بسیار مهمی برای فراهم آوردن ارتشی سلحشور و پیروزمند پی برده اند.
بخش دوم
ورزش از دیدگاه ائمه اطهار (س) و علما
در اینجا شایسته است که سخنانی چند از بزرگان دین و علما و دانشمندان در مورد تربیت بدنی و ورزش ذکر کنیم: رسول اکرم (ص) می فرمایند:
انَّ لِرَبک علیک حقاً و انَّ لجسدِکَ علیک حقاً و لاهَلکَ علیکَ حقاّ[7]
پروردگارات ب رتو حقی دارند و بدنت بر تو حقی دارد و خانواده ات (نیز) بر تو حقی دارد.
حضرت علی (ع) می فرماید:
هان که درختان بیابانی که از آب و رطوبت محرومند، چوبی محکمتر و درختان سرسبز و جویبار، پوست لطیف تر و نازک تر دارند گیاهان که با قرات روئیده اند، شعله قوی تر دارند و دیرتر خاموش می شوند.[8]
همچنین می فرمایند: روز و شب نیروهای بدنی خود را بده و آنچه اسباب تقرب به خداست بدون کم وکاست به مصرف برسان، هرچه در این راه به بدنت رسید، برسد.[9]
حسین بن علی بیهقی مولانا واعظ کشفی جامع علوم دینیه و عارف به معارف الهیه د رمورد ورزش کشتی می گوید:
یعقوب پیغمبر (ع) این علم را می دانست و فرزندان خود را تعلیم می داد و می گفت: بدانید که این علم، شما را به جهت دفع دشمن به کار آید.
و نیز چنین می گوید: اگر پرسند که معنی کشتی چیست؟ بگو آنکه آدمی تبدیل اخلاق کند و حقیقت این سخن آن است که پیوسته میان صفات حمیده و اخلاق دمیمه کشتی واقع است.
یعنی هر یک می خواهند ضد خود را دفع کنند بلکه چون به حقیقت بنگری، توحید و شرکت، کرم و بخل، تقوی و فسق … همیشه در کشتی اند که مدد صفات پسندیده باشند، تا به قوت ریاضت، خوبها بد را زیر