آشنایی با فرش چین
تاریخ شروع فرشبافی در چین به درستی معلوم نیست. اما احتمال داده میشود که پس از انقراض سلسلهء مینگ و تسلط امپراتوری منچو بافت فرش پرزدار در این کشور آغاز شده باشد. اما براساس برخی منابع وجود هنر قالیبافی در ترکستان شرقی سابقه ای طولانی دارد. ترکستان شرقی امروز جزو یکی از استانهای کشور چین میباشد. این منطقه در اواسط قرن هجدهم میلادی به تصرف چینیها در آمد و خراجگزار امپراتوران چین گردید. بسیاری بر این عقیده اند که اولین بار فرشبافی از طریق ترکستان شرقی به چین راه یافت و شهر کانسو که در منتی الیه غرب چین قرار دارد، مرکز تجارت و عرضهء بسیاری از فرشهای ترکستان به چین و در نهایت به اروپا بوده است. اگرچه فرشهای این منطقه بسیار دیر به اروپا راه یافتند، اما عمدتاً به جهت آنکه از طریق شهرهای ترکستان غربی مانند سمرقند و کوکند که تجارت فرش از طریق آنها صورت میگرفت به اروپا صادر میشدند، به همان نامها شهرت داشتند؛ در صورتی که محل اصلی بافت آنها شهرهای بزرگ و مشهوری همچون کاشغر و ختن بوده که در ترکستان شرقی قرار داشتند.
کشورهای غربی و اروپا از ابتدای قرن حاضر بیش از پیش با فرشهای چینی آشنا شده اند و به همین دلیل با افزایش تقاضا به تدریج کارگاههای بزرگ تولید فرش پرزدار در شهرهای بزرگ چین مانند پکن، تین سین و…. شروع بکار کردند. فرشهای قدیمیتر چین که تحت تاثیر نقوش فرشهای ترکستان قرار داشتند، از لحاظ طرح و رنگ شباهت های بیشتری با فرشهای آن سرزمین داشتند. به طور کلی فرشهای قدیم و امروز چین از نظر طرح از تنوع زیادی برخوردار نیستند و این امر تا حدود زیادی مرهون توجه به سمبولیسم و نمادگرایی در فرهنگ چینی است.
در میان نمادهای مورد توجه چینی ها، اژدها از جایگاه خاصی برخوردار است و در اغلب هنرهای دستی و سنتی آنها بویژه فرشبافی مورد توجه خاص بافندگان چینی بوده است. سابقهء کاربرد این نقش و همچنین پرندهای به نام ققنوس در منسوجات چینی به قرن اول میلادی یا به عبارتی سلسلهء هان باز میگردد. این امر با اکتشافات باستانشناسی سر اورل استاین در لولا و دون هوا در ترکستان چین استنباط میگردد. اکتشافات این باستان شناس در سال 1914 میلادی در لولا که ویرانهای متروک در منطقه لوپ نور ترکستان است، صورت گرفت. آنچه در لولا و دون هوا کشف شده، عبارت از پارچههای رنگارنگ تصویردار ابریشمی بوده که طرحهای ظریف و پیچیده ای دارد و در آنها بسیاری از تصویرهایی که در سایر هنرهای سلسله “هان” موجود است، آشکار می باشد. در این میان تصویر اژدها و ققنوس و تصویرهای تزیینی جانوران، پرندگان و حیوانات مقابل یکدیگر و تصویرهایی از اسب میتوان دید که به خوبی یادآور تصاویری است که در نقوش برجستهء همین دوره وجود داشته است.
بطور کلی میتوان گفت فرشهای چینی از لحاظ طرح و نقش بسیار یکنواخت می باشند و به واسطهای اعتقادات و نمادهای مشخص، همواره با اتکا بر نگاره ها و طرحهای خاصی بافته میشوند. در برخی موارد خطوطی شبیه به خطوط کوفی نیز در متن و حاشیههای فرشهای چینی به کار میرود. نمونههایی کاملاً شبیه به این خطوط در بسیاری از نقاشی های بسیار قدیمی چین باقی مانده که احتمالاً خطوط نوشتاری آنان بوده است.
در طی دهه های اخیر نگارههای جدیدی مانند گل های پهن برگ شبیه به نقوش گل فرنگ البته به صورت منفرد و در فضاهای نسبتاً باز و خالی در فرشهای چینی مشاهده شده است که با توجه به آرامش نسبی طرح و رنگ ، در غرب طرفداران زیادی پیدا کرده است. همچنین تقلید از نقشههای ایرانی نیز در طی سالهای اخیر در فرش های چینی رواج زیادی داشته که در بازارهای جهانی با الفاظی همچون کرمان چینی، اصفهان چینی و… عرضه شده اند. از دیگر نکات قابل توجه در فرشهای چینی ایجاد برجسته نمایی در برخی از نگارهها بویژه نگارههای چلیپا و خطوط کوفی شکل در حاشیه فرشها می باشد، که با کاربرد رنگهای خاص در فرش به وضوح قابل رؤیت میباشند. این امر فرم و فضای خاصی بویژه در حاشیه فرشهای چینی ایجاد نموده است.
برخی از بافندگان چینی در دهه های اخیر به جهت پرداخت برجستهء فرشها در برخی از نگارههای فرش، سبک خاصی را در فرشبافی به وجود آوردهاند که با استفاده از طرح های ساده و نسبتاً مدرن، باعث تمایز بیش از فرشهای چینی از سایر فرشها شدهاند. همچنین استفاده از رنگهای روشن نظیر کرم، سبز روشن و صورتی مورد علاقه و خاص فرشهای چینی است.
نماد و نگارههای فرش های ترکستان شرقی نیز تا حدود زیادی متاثر از سنت ها و فرهنگ مردم این ناحیه بوده است. میتوان سمبولیسم را در برخی از نگارههای فرش ترکستان به خوبی تشخیص داد. گل انار که در میان ملل آسیایی به عنوان نماد و سمبول باروری شناخته می شود، از مهمترین و قدیمیترین نگارههای فرشهای ترکستان به شمار میرود.
کنار از نقوش، انواع نگارههای گلدانی، گل و بوته و همچنین انواع طرحهای ترنجدار در شکلهای هندسی به صورت یک یا چند ترنج نیز دیده میشود. گفته میشود پس از نفوذ اسلام، برخی از نقوش همچون اسلیمی و طرحهای محرابی در فرشهای ترکستان شرقی پدپد آمده است. کشور تبت نیز که در جنوب شرقی چین قرار دارد از لحاظ فرشبافی به مقدار زیاد تحت تاثیر فرشهای چینی بوده است. با این تفاوت که در دهههای اخیر این کشور به همراه کشور نپال به دنبال کسب بازارهای جدید در کشورهای غرب و آمریکا، سبک جدیدتری را در طرح فرشهای خود به وجود آورده که بافندگان نپال پیشرو آن بودهاند. به اعتقاد بسیاری، کیفیت و طرح این فرشها با الهام از نوع فرشهای گبه ایرانی می باشد. از لحاظ فیزیک و ظاهر آن میتوان گفت که فرشهای نپالی همانند فرشهای گبه ایرانی بسیار درشت باف هستند و از لحاظ طرح با شیوه دادن به طرحهای گبه ایرانی که به عقیده برخی نوعی انطباق ظاهری با هنرهای مدرن دارد، توانسته اند بازار بسیار خوبی در میان کشورهای غربی به دست آورند. در واقع بافندگان نپالی از طرحهای به اصطلاح مدرن و تا حدودی بهرهگیری مناسب از بازار فرشهای گبهء اصیل ایران توانستهاند طی سالهای اخیر مقدار قابل ملاحظهای از این فرش ها را به علاقهمندان فرشهای شرقی عرضه کنند.