آشنایی با فرش ترکیه
ترکیه امروز در منتهی الیه غرب آسیا و شرق اروپا قرار دارد. سه درصد خاک ترکیه در قاره اروپا و بقیه در قاره آسیا قرار دارد، و به همین دلیل از گذشتههای دور به این منطقه آسیای صغیر گفتهاند. براساس بررسیهای تاریخی هیتیها اولین گروه از ساکنین این منطقه بودهاند که حکومت پادشاهی هیتی ها را تشکیل دادند. هیتی ها دارای تمدن درخشانی بودند و سنگ نبشههای زیادی از آنها باقی مانده است . اقوام لیدی نیز در این منطقه سکونت داشته اند. لیدی ها قومی صنعتگر بودند که بویژه در رنگرزی شهرت بسیار داشتند. کوروش پادشاه ایران آخرین پادشاه لیدی را شکست داد و این سرزمین مدتها ضمیمه امپراتوری ایران گردید. اقوام متعدد هند و دیگر اقوام همچون یونانی ها، ترکمن ها، تاتارها ، ارمنی ها، کردها، عرب ها و خلاصه بسیاری از اقوام مختلف با فرهنگ ها و صنایع بومی خود کوهستانهای آناتولی را مورد تعرض قرار داده، یا به این منطقه مهاجرت کرده اند و برای مدتی حتی کوتاه بر ساختار سیاسی، اقتصادی و هنری آن سرزمین تأثیر گذاشته اند. بسیاری از این اقوام دارای تمدنهای بسیار درخشانتری نسبت به ساکنین اولیهء آن بوده اند که اغلب دارای هنر و صنعت پیشرفتهء قالیبافی نیز بوده اند. بنابراین بسیاری از نقوش و طرحهای موجود در فرشهای ترکی از تداخل نگاره ها و نقوش هنرهای مختلف اقوام مهاجم یا مهاجر بوجود آمده که بدون شک گذشت زمان و برخی تغییرات سلیقهای توسط بافندگان ترک، بر روی آنها تأثیر گذاشته است. البته هیچگاه نمی توان شیوههای موجود در هنرهای ترکی را کاملاً فراموش نمود . یقیناً برخی از نقوش امروزی فرشهای ترکیه در هنرهای خاص این قوم دارد. از طرفی نمی توان در یادگیری و انتقال هنر قالیبافی از ایرانیان (ترکیه) تردید کرد.
همچنین تکرار برخی جریانات تاریخی و وقایع که بعدها در سرنوشت اقوام ایرانی و ترک مؤثر بود، در فراگیری بهتر و بیشتر فنون قالیبافی ترکها از ایرانیان تأثیر زیادی داشته است. از جمله پس از شروع حملات خانمانسوز مغولان در سال 616 هجری قمری به خراسان و دیگر بلاد ایران و عثمانی، بتدریج بسیاری از ترکان مجبور به مهاجرت به طرف سرزمینهای غرب شدند. به این ترتیب تعداد زیادی از صنعتگران و هنرمندان ایرانی نیز برای رهایی از آسیب حمله مغولان با حرکت اقوام ترک همراه شدند. اینان مهارت و هنرهایشان را نیز با خود به سرزمینهای جدید بردند و ترکان به خوبی آنان را به خدمت گرفتند و از مهارتهایشان استفاده کردند. همچنین سلطان سلیم اول (سلطان ترک) در سال 1514 میلادی تبریز را فتح کرد. این واقعه بیست سال بعد توسط جانشین وی سلطان سلیمان اول تکرار شد و نیروهای فاتح صنعتگران و هنرمندان را از تبریز به آسیای صغیر کوچ دادند. به این ترتیب تأثیر ادواری هنرمندان ایرانی در قالیبافی ترکیه امری است اجتناب ناپذیر که بدون شک از نتایج روشن و بدیهی آن تقلید و استفاده از نقوش و حتی شیوههای بافت است.
اما در کنار ایرانیان نمیتوان از هنرهای سنتی سایر ملل و اقوامی که در آسیای صغیر سکنی گزیدهاند به آسانی گذشت؛ لذا میتوان گفت طرحهای فرش ترکیه نتیجه اختلاط و امتزاج بسیاری از نقوش دیگر به انضمام ذخالت و تغییرات اجتناب ناپذیر شیوههای هنر ترک در آنها است. آنچه در این میان، راه را برای طبقه بندی این طرحها تا حدودی مشکل میسازد، استفاده از نقوش هندسی میباشد. به اعتقاد برخی شاید این امر نیز متأثر از اعتقادات و مذهب ترکان باشد. چرا که اغلب ترکها سنی مذهب هستند و بر اساس اعتقادات مذهبی خود مجاز به نمایش تصویر انسان و حیوانات و سایر اشکال طبیعی و زنده در فرش نبودهاند. اما ایرانیان شیعه مذهب در این امر محدودیتی نداشتند و به همین دلیل برخی از فرشهای نفیس بافته شده در اثر مراودات و سکونتهای یکجا میان ایرانیان و ترکان، برگرفته از هنر ایرانی و به تبع آن آزادی عمل در خلق نقوش میباشد که طرحهای گردان و ملهم از طبیعت از نشانههای آن میباشد.
در یک تقسیم بندی کلی براساس قدیمیترین نمونههای باقی مانده از فرشهای ترکیه میتوان قدیمیترین فرشهای این کشور از قرن سیزده تا هفده میلادی را به سه گروه تقسیم نمود.
قالیهای قرن سیزده میلادی یا قالیهای سلجوقی
قدیمیترین نمونههای شناخته شدهء فرش ترکیه شامل چهار فرش و دو منطقه فرش است. احتمال داده میشود که این فرشها در زمان حکومت سلطان علاءالدین برای مسجد قونیه بافته شدهاند. قدر مسلم این قالیها مربوط به زمان سلاجقهء روم است که حکومت آنان در قونیه، در قرن پانزدهم میلادی توسط ترکان عثمانی ساقط شد. نقوش این فرشها کاملاً هندسی است و در حاشیهء دو قطعه از آنها نوشتههایی شبیه به خطوط کوفی وجود دارد.رنگهای استفاده شده در این فرشها نیز عمدتاً آبی، قرمز و زرد میباشد. این قالیهای قونیه شهرت یافتهاند، قدیمیترین قالیهایی هستند که احتمال داده میشود بافت ترکیه باشند چرا که گره قیودرس یا همان گرهء ترکی در آنها به کار رفته است. این فرشها در موزهء اوقاف استانبول نگهداری میشوند.
فرشهای قرون چهارده و پانزده میلادی یا فرشهای حیوان و پرندهدار:
در نقاشیهای ایتالیایی قرن چهاردهم و پازندهم، تصویر فرشهایی دیده میشود که روی آنها تصاویر حیوانات و پرندگان با خطوط هندسی در مناطق مستطیلی شکل یا هشت ضلعی کشیده شده است. این فرشها در ایتالیا مورد توجه بوده و از طریق شهرهای ونیز و جنوا از آسیای صغیر وارد ایتالیا میشدند. گفته میشود از این فرشها تنها سه نمونه باقی مانده است، که همگی دارای گره ترکی هستند.
فرشهای قرون پانزده و شانزده و هفده میلادی
بسیاری از فرشهایی که از قرن سیزدهم میلادی به بعد توسط تجار ایتالیایی و ونیزی به کشورهای اروپای غربی فرستاده شدند، به تدریج مورد توجه نقاشان اروپایی قرار گرفته و زیبایی و جلوهء برخی از طرحهای هندسی این قالیها الهام بخش آنها شد.
نقاشانی همچون مملینگ، مابوزه، گیرلاندو، ولیام لارکین، رافائل دلگاربو و بالاخره دو تن از معروفترین آنها به نامهای لورنزو و لوتو و هانس هولبین از طرحهای این قالیها در کارهای خود استفاده کردند. مخصوصاً طرحهای خاص استفاده شده در کارهای دو نقاش آخری بعدها و حتی امروز نیز به نام آنها شهرت یافته است. طرحهایی با نام “لوتو” و “هولباین”. نمونه های مختلفی از این نقاشیها هم اکنون در موزه های بزرگ دنیا نگهداری میشود و از آنجا که اغلب آنها متعلق به اواخر قرون پانزده و شانزده و هفده میلادی میباشند، فرشهای طراحی شده در نقاشیهای این هنرمندان امروزه معیار مناسبی برای تعیین فرشهای کهنه ترکیه و طبقه بندی آنها بوده، کار شناسایی قالیهای آن سرزمین را آسانتر نموده است.
از قرن هفده میلادی به بعد میتوان طرحهای مختلفی را برای فرش ترکیه برشمرد که هر یک از آنها دارای ویژگیهای خاص خود میباشند. مهمترین مناطق قالیبافی ترکیه، بویژه در سه قرن اخیر، به این ترتیب طبقه بندی میشوند:
فرشهای بافت اوشاک
فرشهای بافت لادیک
فرشهای بافت قیوردس
فرشهای بافت میلاس
فرش های بافت برگامو
فرشهای بافت کولا