پژوهشکده زبان و گویش سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اقدام به تهیه اطلسی شامل ریز جزییات کتیبه ها همراه با خط، ترجمه فارسی و آوانویسی انگلیسی و عکس کرده است تا پژوهشگران تاریخ و فرهنگ ایران بتوانند علاوه بر استفاده از تجربیات دانشمندان و استادان پیشین که در این زمینه به نتایجی رسیدهاند، خود نیز به تحقیق بپردازند.
دکتر سعید عریان، رییس پژوهشکده زبان و گویش ، استاد و پژوهشگر دانشگاههایی مثل دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه آزاد اسلامی در زمینه زبانشناسی، زبان پهلوی، ساخت زبان فارسی و تاریخچه زبانهای ایرانی است. از این استاد دانشگاه تا کنون چندین کتاب و مقاله پژوهشی به چاپ رسیده است. از میان کتابها میتوان به متون پهلوی با مقدمه و کتابنامه با قرائت و ویرایش جدید، دستور زبان آرامی کتاب مقدس، کتیبههای ایرانی میانه و زبور پهلوی که همگی در سال 83 به چاپ رسیدهاند، اشاره کرد. وی معتقد است این اطلس باید توسط دانشمندان و محققان بیشتر مورد توجه قرار گیرد چرا که کاری است مفید هم برای دانشجویان و هم محققان. در خصوص اطلس یادشده با ایشان گفتوگویی انجام دادهایم که در پی میآید:
مطلع شدیم در این پژوهشکده اطلسی تهیه شده به نام اطلس کتیبه های ایران باستان. این اطلس چگونه و با چه هدفی شکل گرفته است؟
ما در اینجا سه پژوهشکده داریم . یکی از این گروه سهگانه روی زبانها و گویشهای رایج کار میکند. یک گروه دیگر روی اسناد و مدارک و مواد نوشتاری دوره اسلامی کار میکند مثل طلا و سکهها و کتیبهها و مهرهای دوره اسلامی و یکی دیگر از این گروهها روی کتیبهها و مواد نوشتاری ایران پیش از اسلام کار پژوهشی میکند که تمام کتیبهها و سکهها و مهرهای ایران پیش از اسلام را در بر میگیرد. در بین این مواد نوشتاری کتیبهها خیلی جایگاه مهمی دارند. این کتیبهها در ایران از نظر جغرافیایی، پراکندگی بسیار متنوعی دارند و بعضا در جاهای بسیار دورافتادهای قرار دارند که این دورافتادگی مشکلات زیادی را هم از نظر کار تحقیقاتی و هم از نظر پژوهشی برای ما ایجاد میکند. اگر بخواهیم روی خود این کتیبهها کار پژوهشی و تحقیقاتی کنیم، حتی اگر بخواهیم فقط این کتیبهها را ببینیم مستلزم طی یک مسافت بسیار طولانی است آن هم در جاهای بسیار دورافتاده و نه الزاما مراکز استانها؛ مسئله دیگر اینکه همین دورافتادگی باعث میشود که ما اطلاعات زیادی از این کتیبهها نداشته باشیم و این کتیبهها دستخوش بسیاری از مسایل دیگر شود که من راجع به آن قبلا خیلی بحث و صحبت کردهام. کار کردن و پژوهش کردن روی این کتیبهها در هر زبانی و به هر دلیلی و به هر صورتی نیازمند داشتن مجموعهای از اطلاعات لایتغیر در ارتباط با خود این کتیبهها است. اینکه به هر حال پژوهشگر بداند این کتیبه کجاست؟ به چه زبانی نوشته شده است؟ از نظر فیزیکی دارای چه خصوصیاتی است؟ خطش چیست؟ متعلق به چه کسی و چه دورهای است؟ و مسایل دیگر. اینها خصوصیاتی است که در کتیبه تغییر نخواهد کرد و در واقع دچار برداشتهای متفاوت هم نخواهد شد و برای هر تحقیقی که بخواهیم شروع کنیم لازم است. این گروه، قبل از آمدن من به این پژوهشکده وجود داشت و تا آنجایی که لازم بود و امکان داشت کار کرده بود. مجموعهای از اطلاعات در مورد این کتیبهها جمع شده و روی کاغذ نوشته شده بود. در واقع برای هر کتیبهای یک پرونده درست شده بود و اطلاعات داخل این پروندهها به روز درمیآمد، اضافه میشد یا تغییر میکرد ولی به هر حال در اینجا حفظ شده بود و آن زمان وقتی من پرسیدم این مجموعه چیست، گفتند آرشیو کتیبههاست و ما هم به همین نام به آن اشاره میکردیم. بعد از سال 79 وقتی کار روی این کتیبهها خیلی جدیتر صورت گرفت، طبیعتا حجم اطلاعات افزایش پیدا کرد خصوصا اینکه در ارتباط با کتیبهها یک کار دیگری همزمان در این پژوهشکده صورت گرفت که تا آن موقع اتفاق نیفتاده بود و آن تهیه مولاژ از این کتیبهها بود. من زمانی که به اینجا آمدم البته کار مولاژ روی کتیبهها شروع شده بود ولی به دلایلی که حالا جای بحثش اینجا نیست، این کار متوقف ماند و تا آن زمان سه کتیبه بیشتر مولاژ نشده بود که الان هم هست. ما دوباره از سال 79 کار مولاژ را شروع کردیم و کار روز به روز گستردگی بیشتری پیدا کرد. الان چیزی حدود پنجاه و چند مولاژ در کاخ نیاوران وجود دارد که منتظریم که در آنجا ساماندهی و فضاسازی شود و بزرگترین نمایشگاه مولاژ کتیبهها را در آنجا برپا کنیم که فعلا قولش را به ما دادهاند. وجود این مولاژها و تحقق پیدا کردن آنها نیازمند آن بود که در کنار مولاژها مجموعهای از اطلاعات بسیار دقیق در ارتباط با تکتک این کتیبهها شکل بگیرد. ما دیگر نمیتوانستیم این اطلاعات را در قالب کاغذ و در قالب پرونده در اختیار کسانی قرار بدهیم که میخواستند این مولاژها را ببینند یا میخواستند رویش کار کنند و به هر حال اصلا درست نبود که عدهای را هر روز بکشانیم اینجا. پس به این نتیجه رسیدیم که باید این اطلاعات رایانهای شود یعنی اطلاعات وارد رایانه شود. در آغاز تصمیم گرفتیم که تمام این آرشیو را رایانهای کنیم ولی بعد متوجه شدیم که رایانهای کردن هم مشکل چندانی را حل نمیکند و بهتر است که برنامهریزی بکنیم و این مجموعه اطلاعات را تبدیل به مجموعهای پویا کنیم و به زعم خودمان آن را تبدیل به یک اطلس تبدیل کنیم.
- آیا این اطلس ، شکل معمول اطلس ها را خواهد داست؟
تصویر متعارفی که از یک اطلس در ذهن همه هست، در واقع یک کتاب بزرگ است که تمام مطالب در آن به شکل عکس یا نقشه آمده و در کنار هر کدام از آنها کم و بیش توضیحاتی داده شده است. در حالی که به اعتقاد من درست کردن اطلسهایی به این صورت نه مقرون به صرفه است و نه اصلا همپای تحولاتی که امروز در دنیا اتفاق میافتد میتواند پیش برود. به طور مثال ، تصور کنید ما بیاییم میلیونها تومان هزینه کنیم. مثلا صد کتیبه را به یک اطلس مکتوب تبدیل کنیم. شما ببینید چاپ این اطلس چقدر هزینه برمیدارد و بعد آن را در اختیار مردم قرار دهیم. درست یک سال بعد متوجه میشویم که بسیاری از اطلاعات باید تغییر کند چون کهنه شده و باید تغییر یابد. حالا در اینجا دو اتفاق میتواند بیفتد، اتفاق اول این است که ما بیاییم این میلیونها تومان پول یا هزینه را بگذاریم کنار دوباره برای یک چیز جدید هزینه کنیم و درست کنیم که خوب این هم دو سال دیگر همین اتفاق برایش میافتد یا اینکه، بگوییم اصلا این تغییرات را هم در آن نمیدهیم، هرکسی اطلاعات جدید میخواهد برود جای دیگر به دنبالش بگردد و خودش به اینها اضافه کند که این در سیستم اطلاعرسانی امروز سیستم موجهی نیست که اطلاعات را اینگونه در اختیار کسی قرار دهیم. اما اگر بیاییم این کار را رایانهای بکنیم یعنی به صورت یک برنامه پویا دربیاید، کاربر ما میتواند در هر لحظه در کنار آن قرار بگیرد و با آن کار کند، هر اطلاعاتی که میخواهد به دست بیاورد. ما با کمترین هزینه میتوانیم مدام این اطلاعات را به روز کنیم. مثل بسیاری از برنامههای دیگری که شما در کامپیوتر میبینید و اصلا هم متوجه نمیشوید که این اصلاح چه وقت اتفاق افتاده. فقط میدانید که اصلاحات جدیدی دارد صورت میگیرد؛ این هزینه کمتری دارد چون یک هزینه اولیه دارد و بعد هزینهاش بسیار کم میشود.مضافا بر اینکه اگر کسی هم بخواهد آن را به صورت شخصی تبدیل به کتاب کند باز این امکان برایش وجود دارد،