مقدمه :
هنر قالی بافی از سالیان پیش در این سرزمین وجود داشته و همچون قلب تپنده ای ، گوهر صنعت و هنرایران بوده است قالی باف با خلق نقش و نگار های گوناگون قدم در کوچه خیال می گذاشت .
صحبت و گفتگو از این هنر بسیار است .این هنر که نه تنها در کرمان بلکه در بعضی از استان های کشورمان مطرح بوده است ، کوچه پس کوچه های فراوانی دارد.
البته پرداختن در باب قالی و قالی بافی وقت بسیار می خواهد و مطالب بسیار گسترده و وسیع است . در این زمینه اهل فن و کارشناسان تحقیقات فراوانی انجام داده اند .
بنابراین بر آن شدم با توجه به شرایط و گستردگی مطالب ، موضوعی جزئی را برگزینم و حول همان به جمع آوری داده ها و اطلاعات بپردازم که البته کار را کمی مشکل می کرد.
از طرفی تصمیم گرفتم موضوع انتخابی ، جذاب ، خیال انگیز و .....باشد تا از تکرار مکررات و خسته کننده بودن آن کاسته شود . بدین صورت بود که این متن پدید آمد . متن حاضر شامل مطالب جسته و گریخته ای است حول و حوش موضوع انتخابی که گرد هم آمده است تا بلکه بتواند دید جدیدی نسبت به آن به خواننده بدهد. امید آنکه مثمرالثمر واقع گردد.
قالی ایرانی پازیریک با قدمت ترین قالی باقیمانده از گذشته
فرش پرنده و ملکه سبا:
سرزمین سبا که در قسمت جنوبی عربستان واقع است، منطقه یمن کنونی را میپوشاند، هر چند برخی جغرافی دانان ادعا میکنند که اتیوپی یا حبشه باستانی نیز بخشی از قلمروی آن بود. حکمران این سرزمین، ملکهای زیبا و قدرتمند بود که در تاریخ به نام سبای بابل از او یاد میشود، سبا یا Makeda (ماکدای) حماسه اتیوپیایی Kebra Negast و بلقیس اسلام. کیمیاگر سلطنتی او به قالیهای قهوهای رنگ کوچکی اشاره داشت که میتوانستند چند پا بالای زمین شناور و آویزان بمانند. سالیان بعد او یک فرش پرنده با شکوه به شاه سلیمان فرستاد. نشانی از عشق که از سندل سبز دوخته شده با طلا و نقره و گوهرنشان بود و طول و پهنایش طوری بود که تمام شاهان میزبان میتوانستند روی آن بایستند.
سلیمان نتوانست پیشکش را بگیرد و آن را به درباریان خود داد. زمانی که اخبار چنین پذیرایی سردی به ملکه رسید، قلبش شکست. او هنروران خود را بیرون کرد و دیگر کاری با فرشهای پرنده نداشت. شاه و ملکه سرانجام صلح کردند، اما هنروران سالیان طولانی سرپناهی نداشتند و بالاخره مجبور شدند نزدیک شهر بغداد در بینالنهرین در 934 پیش از میلاد مستقر شوند.
فرش پرنده و قلعه الموت :
اکنون مدارک واقعی در ایران برای آنچه که مدتها افسانه بود، به دست یک کاوشگر
فرانسوی، Henri Baq یافت شده است.
Baq ، طومارهای نسخههای خطی خوب حفظ شده ای را در سردابهای زیر زمینی یک قلعه قدیمی در الموت در ایران و نزدیک دریای خزر کشف کرده است. این نسخههای خطی که در اوایل قرن سیزدهم توسط یک محقق یهودی به نام Isac Ben Sherira نوشته شدند، داستان واقعی پشت فرش پرنده هزار و یکشب را روشن میکنند.
فرش پرنده افسانه یا واقعیت :
کشف این آثار جامعه علمی را درگیر کشاکش کرده است. به دنبال آن، برگردان آنها از فارسی به انگلیسی توسط پروفسور G.D.Septimus، زبانشناس مشهور و کنفرانس سازماندهی شده محققان مشهور سراسر دنیا در دانشکده مطالعات شرقی و آفزیقایی فراخوانی شد. کشف Baq از سوی بسیاری از تاریخ نگاران که اصرار بر جعلی بودن نسخهها داشتند، مورد انتقاد شدید قرار گرفت. Baq که به دلیل به دنیا آمدن فرزندش نتوانست در کنفرانس شرکت کند، از طرف پروفسور Septimus حمایت شد و مورد دفاع قرار گرفت. پروفسور استدلال میکرد که یافتههای جدید باید به خوبی بررسی شوند. نسخهها اکنون در Trieste, Istituta Leonardo de vinci تاریخگذاری میشوند.
به گفته Ben Sherira، فرمانروایان وقت فرشهای پرنده را تدابیر اهریمنی میپنداشتند. وجود آنها انکار میشد، علم آنها سرکوب میشد و سازندگان آنها مورد آزار قرار میگرفتند. و هرگونه نشان درباره رویدادهای در بردارنده آنها با روشی معین پاک میشد. اگر چه فرشهای پرنده تا اواخر قرن سیزدهم بافته و فروخته میشد، مشتریان آنها عمدتاً در حاشیه جامعه قابل احترام بودند. Ben Sherira مینویسد که فرشهای پرنده از زمان ساخت در حدود 1213 AD مورد توافق قرار گرفتند، زمانی که یک شاهزاده تورانی به استفاده از آنها در حمله به قلعه دشمن با قرار دادن گروهی از کمانداران روی آنها اشاره کرد تا بتواند نوعی سواره نظام هوابرد تشکیل دهد؛ این هنر در غیر این صورت با چالش
روبرو شد و در نهایت با حمله مغولها نابود شد.
مطابق با شرح وقایع Ben Sherira، ابتداییترین نام فرش پرنده در دو متن تاریخی بود.اولین کتاب، کتاب ضربالمثلها است که توسط وزیر شاه Nebuchadnezzar بابلی جمعآوری شد و دیگری کتاب گفتگوهای باستانی که توسط Josephus گردآوری شد.
هیچ یک از این کارها امروز موجود نیست.
در تحولات ژئومرفولوژیک تاریخ طبیعی شهر اصفهان در دوران چهارم نیز این گونه آمده است:
داستان عبور قالیچه پرنده حضرت سلیمان از کوههای زاگرس، هر چه باشدحقایق و نکات جالبی را بویژه در زمینه ترسیم چشمانداز طبیعی دشت اصفهان دربردارد. عبور قالیچه پرنده از میان دو کوه سفید (کوه دنبه) بهخوبی نشان میدهد که پروازبا قالیچه پرنده، یک پرواز کمارتفاع بوده، زیرا کوه دنبه حداکثر 200 متر از سطح اراضیاطراف خود بیشتر ارتفاع ندارد. چشماندازی که در این داستان از دشت اصفهان ، کوهکرکس و دامنههای برفی آن ترسیم شده، در روزهای آفتابی بدون غبار زمستانی امروزنیز، قابل مشاهده است، اگر چه دریاچه بزرگ را نمیتوان دید، ولی بر اساس شواهدییعنی بالاترین پادگانه دریاچهای (1500متر) موجود در حاشیه فرودگاه شهید بهشتیاصفهان بهخوبی میتوان چنین تصویری را در ذهن تصویر نمود.
فرش پرنده در اسکندریه :
کتابخانه بزرگ Alexandria که توسطPtolemy اول تاسیس شد، موجودی عمدهای از فرشهای پرنده را برای خوانندگان خود نگه میداشت. آنها میتوانستند این فرشها را با پاپوشهای خود مبادله کنند تا بدون نیروی موتور جلو و عقب، بالا و پایین، میان قفسههای نسخههای پاپیروس به پرواز درآیند. کتابخانه در یک برج بلند بابلی قرارداشت که شامل چهل هزار طومار عتیقهای بود که به دست سه هزار نسل کاتب رونوشت شده بودند و بسیاری از آن کاتبان الفبای مردهای که آنها داشتند را نمیشناختند. سقف این ساختمان چنان بلند بود که خوانندگان اغلب ترجیح میدادند هنگامی که در هوا شناور هستند بخوانند. نسخههای خطی چنان متعدد بودند که گفته میشد حتی اگر هزار نفر شبانهروز برای پنجاه
سال انها را میخواندند، نمیتوانستند همه آنها را بخوانند.
اگر چه در جنگ داخلی امپراطوری روم به کتابخانه خسارت وارد شده بود، یکی از فرماندهای پاپیروسها را برای گرم کردن ششصد حمام Alexandria سوزاند و فرشها را داخل آب انداخت.
نماهایی از
کتابخانه باستانی
اسکندریه
تصاویری بازسازی شده از کتابخانه باستانی اسکندریه
فرش پرنده و نجات پرنسس :
در یک بعد از ظهر باز روز جمعه در بغداد، زمانی که حلقه سفید خورشید در سومین ربع آسمان میانی می درخشید، و بازار پر از هیاهوی مردم در حال خرید میوه و جامه و در حال تماشای حراج بردگان بود، در میان خورشید، منظرسوسوزن یک مرد عمامه به سر پدیدار شد که به سبکی به طرف بلندترین مناره قصر سلطنتی میرفت.
شیطان، کسی جز یک سرباز بیچاره نبود که زمانی در قصر خدمت کرده بود. او در حالی که دست جوانترین پرنسس را نگه داشته بود، گرفته شده بود و توسط خواجهها بیرون انداخته شده، خوار شده و شکست داده شده بود. زمانی که اخبار این ماجرا به خلیفه رسید، خشمگین شد. او پرنسس را در یک برج قفل کرده بود و برای اینکه او را تحقیر کند، تصمیم گرفته بود او با جلاد سلطنتیش، یک برده سیاه از زنگبار ازدواج کند. سرباز، یک جوان کردی
با نام مصطفی، اکنون بازگشته بود.
او به نرمی به طرف مناره رفت و به دختری کمک کرد تا از پنجره بیرون برود. سپس در دید کامل حاضران پایین به دور دست پرواز کرد. بازاریها به وجد آمدند. وقتی دو دلداده جوان سوار بر فرش خود گریختند، گارد ممتاز بر اسبهای نر عربی سیاه سوار شدند و به بیرون از قصر یورش بردند و به دنبال آنها رفتند. اما فرش پرنده آن بالا در ابرها ناپدپد شد.
فرش پرنده و بهروز شاهزاده پارسی :
در 1213، شاهزاده بهروز از قلمروی خراسان در شرق پرشیا (ایران) به یک زن یهودی جوان، اشیرا، دل بست. پدر دختر، قالیباف کارآزمودهای بود. بهروز بر خلاف خواست خانوادهاش با اشیرا ازدواج کرد و از پدرزنش درخواست کرد دوجین فرش پرنده با استفاده از بهترین پشم و رس ببافد و آنها را روی چارچوب بامبو بزند تا محکمتر شوند. سپس او چهل نفر از کمانداران دست چین خود را برای آموزش به دست یک استاد ژاپنی با نام (1240 1153) Ryutaro Koike سپرد.
زمانی که کمانداران آماده شدند و فرشها تحویل داده شد، مردان خود را جمع کرد و به هر یک از سلاحهای خود داد: بیست نیزه نوک فولادی با سرهای آغشته به زهر مار زنگی، کمانهای بلند ساخته شده از لایههای سرو هندی و زه و خنجرهای ارمنی. برای هر فرش، دو نفر گمارده شدند: یکی جلو، دیگری عقب. برخی گویهای آتشین حمل میکردند. بنابراین بهروز شاهزاده ایرانی چهار گروه از نخستین سوار هوابرد جهان را با خود حمل میکرد که این چهار گروه زمانی که پدرش جنگی مقابل شاه همسایه خود ( خوارزمشاه) داشت، وارد
عمل شدند. کمانداران حمله را رهبری میکردند:
آنها به قلعه حمله کردند، داخل و بیرون پریدند، مدافعین را انداختند و گویهای آتشین را داخل ترکیب آن انداختند و برای برافروختن آماده کردند. نظامیان تورانی ترسیده بودند. آنها حس میکردند که شاهزاده پارسی میتواند تهدیدی برای حکومت خاص آنها شود، او را کور کردند. همسر شاهزاده، که به خاطر بچه سنگین شدهبود، و پدر ناخوشش از قلمرو
پادشاهی به دور دست فرستاده شدند.
فرش پرنده وریاضیدان دیوانه :
در یک عصر دلپذیر زمانی که خانمهای نقابدار (پوشهدار) اهل گرجستان از تختهای روان خود پیاده و به سمت تاجر ابریشم همراه میشدند، مردی دیوانه از پشت گنبد پیدا شد و به سرعت پایین آمد.
مرد در حال پرواز، درشت با ریش سیاه پر و موی بلند بود که پشت سر او درباد رد به جا میگذاشت.او لنگیبرتن داشت، چشمانش سبز براق بودند، عقابی کنارش پرواز میکرد و دیوانه وار میخندید. زن این هیبت را دید که به طرف آنها میآید و وقتی مرد آن بالا کار ناشایستی انجام داد، از وحشت یخ زد. آن مرد ریاضیدان سلطنتی سمرقند بود. او که به خاطر خیانت معشوقه گرجستانی خود، یک جام انگور مخمر سر کشیده بود، دیوانه شده بود. این حادثه غوغایی به وجود آورد. نیزهای به سینه او خورد و او به سوی یک درخت نخل روی زمین افتاد. اما هتک حرمت به وجود آمده در بخارا قابل درک بود. هنروران که از کشتار دیگری میترسیدند، آزمایشگاههای خود را سوزاندند، داراییهای خود را گذاشتند و به هر طرف گریختند. Ben Sherira میآورد که در آن روز شوم، آنها سوگند خوردند که دیگر با هم فرش پرندهای نسازند.
شل سیلور استاین در رویای فرش پرنده :
چشم هایت را ببند،خیال کن قالیچه ی پرنده داری
که در یک چشم به هم زدن می تواند تورا
به اسپانیا و آفریقا وآمریکا ببرد
یا هر کجا که دلت بخواهد
حالا راستش را بگو،با این قالیچه
به سرزمین هایی که ندیده ای سفر می کنی
یا می اندازیش کف اتاق
وچند پرده هم می خری
که بارنگ آن
جور در بیاید؟
قالیچه پرنده شل سیلور استاین
طرز ساخت و کار فرش پرنده :
متون خاصی طرزکار فرش پرنده را توضیح میدهندو متاسفانه، بخش زیادی از واژگان به کار رفته در این بخشها غیر قابل کشف است، بنابراین مقدار بسیار کمی از روش نیروی رانش آنها شناخته شده است. آنچه شناخته شده این است که یک فرش پرنده مانند یک فرش عادی روی یک دار نصب میشد؛ تنها تفاوت در مرحله رنگرزی است. هنروران نوع خاصی از گل رس را کشف کره بودند که از چشمههای کوهی تهیه میشد و دست انسان به آن نرسیده بود و وقتی که گرمای زیادی به آن داده میشد تا دماهایی بیش ار طبقه هفتم جهنم در پاتیل روغن یونانی جوشان، خواص ضد مغناطیسی پیدا میکرد. خود زمین حالا یک آهن ربا است و تریلیونها دارد که از قطب شمال تا جنوب آن رد میشوند. دانشمندان این رس را آماده کردند و پشم داخل آن را پیش از بافتن روی دار خشک میکردند. بنابراین، زمانی که فرش آماده میشد، از زمین دور می شد، و بنابر غلظت رس به کار رفته، چند پا
یا چند صدپا بالای زمین شناور میماند.
نیروی رانش در راستای خطوط مغناطیسی بود که مانند ریلهای هوایی عمل میکرد. اگر چه اینها برای اقوام سلتی انگلیس و اینکاههای آمریکای جنوبی شناخته شده بود، تنها اخیراً فیزیکدانان شروع به کاوش دوباره خصوصیات ویژه این به اصطلاح خطوط مرموز کردند.
فرش پرنده قرن 21 :
شاهکار سیدعلوی مانند دیگر قالیچه های پرنده، چیزی جادویی در خود دارد. این هنرمند آمریکایی ایرانی الاصل با استفاده از تصاویر هوایی، محوطه 80 کیلومتری ریوروالی ساکرامنتو را در فرش 50 متری خود تصویر کرده است. این فرش در مسافت پیاده رو بین ترمینال و پارکینگ ماشین ها در فرودگاه بین المللی ساکرامنتو کالیفرنیا قرار دارد. مراجعین این فرودگاه هنگام رفت و آمد بین ترمینال و پارکینگ، خود را در حال عبور از روی دشت ها و تپه ها، خانه ها و بزرگ راه ها و رودخانه بزرگ ساکرامنتو می بینند. این فرش حالتی جادویی شبیه به حس پرواز را در بیننده ایجاد می کند، حالتی که گویی انسان مانند یک پرنده برفراز این مناطق پرواز می کند.