پیش از آنکه وارد اصل مطلب شویم می بایست تعریفی کوتاه ولی با اهمیت از مهندسی صنایع داد . مهندسی صنایع چیست ؟ بنا به تعریف انجمن مهندسی صنایع ایالات متحده ، مهندسی صنایع مربوط به طراحی ، اصلاح وبرپایی سیستم های کلی از قبیل : مواد ، تجهیزات وانرژی می باشد .مهندسی صنایع بردانشی خاص ومهارت در ریاضی ، فیزیک وعلوم اجتماعی با یکدیگر بااصول وروشهایی از تجزیه وتحلیل مهندسی وطراحی مشخص سیستمهای از قبل پیش بینی شده وارزیابی نتایج بدست آمده از سیستمها ترسیم میشود .
با توجه به تعریف بالا اصلاح ویا بهبودی در یک یا چند سیستم از جمله اهداف بسیار مهم مهندسی صنایع میباشد که نتیجه حاصل از آن افزایش بهره وری وکیفیت میباشد .
بهره وری :
بهره وری عبارتسن از نسبت بازده به منابع مصرف شده .این تعریف در هر مؤسسه، هرصنعت یا بطور کلی هر سیستم اقتصادی کاربرد دارد .
محاسبه بهره وری از دیدگاه مهندسین صنایع :
مهندسین صنایع با بدست آوردن زمانهای استاندارد ومقایسه آن بازمانهای واقعی انجام کاربوسیله رابطه زیر مقدار بهره وری را ارزیابی مینمایند .
BASE PRODUCTIVITY FACTOR(BPF)
BPF=TOTAL ACTUAL HOURS WORKED/TOTAL STANDARD HOURS PRODUCED
زمینه های بهره وری :
برای دست یافتن به بیشترین افزایش در بهره وری باید همه بخشها کار کنند که : دولتها ،کارفرمایان وکارگران را دربرمیگیرد .دولتها می توانند شرایط مطلوب را جهت تلاش کارفرمایان وکارگران برای بالا بردن بهره وری ایجاد کنند .برای این منظور ازجمله توجه به موارد زیر لازم است :
داشتن برنامه های متعادل توسعه اقتصادی
انجام اقدامات لازم برای حفظ اشتغال
کوشش برای ایجاد امکانات جهت اشتغال افراد بیکار یا افرادی که از نیروی کار آنان بطور کامل استفاده نمی شود وافرادی که ممکن است در نتیجه بهبود بهره وری در کارخانجات جداگانه زائد تلقی شوند .
این موضوع بخصوص در کشورهای در حال توسعه که بیکاری در آنها مسئله ای بزرگ است حائز اهمیت است .
بالابردن بهره وری کارمندان :
راههای مختلفی برای بالابردن بهره وری بین مدیران وکارمندان مشاغل سخت وجود دارد. مدیران مشاغل سخت با طبقه بندی کردن مهندسین ، تکنسینها وسایر خصوصیات وایجاد دلگرمی بین پرسنل وتشویق کارمندان ، می توانند راهی جهت بالا بردن بهره وری پیدا کنند .
کارمندان با توجه به موارد زیر می توانند انگیزه بیشتری برای افزایش بهره وری داشته باشند .تنظیم استانداردهای زمانی از روی قاعده پس از پایان کارهای روزمره برای پرداختن اصولی به کارهای روزمره وپافشاری برای استانداردسازی کردن .پرداخت پاداشهای سنتی به کارمندان وگروههای کوچک خاص ،تقسیم بندی برنامه های بهره وری در سراسر کارخانه(کارگاه) .اصلاح وبهبودی کارهایی ازقبیل کیفیت_کار_عمرپروژه ها،حلقه های کنترل کیفی ،کمیته مدیریت نیروی انسانی وتهیه وتجهیز نمودن شغل ،تمام راه کارهای ذکر شده ، سیاستهایی اصولی برای حل مسائل است .
اصلاح (بهبودی)سیستم ها :
اصلاح سیستماه یکی دیگر از مباحث بسیار مهم در مهندسی صنایع می باشد که محصول آن بیشتر شدن بهره وری وبهتر شدن کیفیت می باشد که در زیر موارد مختلف اصلاح کننده سیستم پرداخته می شود .
1. مهندسی مجدد ومدیریت دگرگون سازی سازمانهاBPR
مهندسی مجدد سازمانها یک رویکرد کل نگراست که طی فرایندی ، استراتژی رقابت سازمان را با پردازش های درونی وکارکنان آن مرتبط می کند .
تفاوت عمده مهندسی مجدد سازمانها نسبت به سایر رویکردهای مدیریتی اخیر در دگرگونی بنیادی وبهبودی اساسی است که در نحوه انجام فعالیتهای سازمان به ارمغان می آورد ودیگر اینکه پیاده سازی آن به مراتب پیچیده تر ازسایررویکردهای مدیریتی سازمان به شمار می آید .به همین دلیل معمولاً حدود80% پروژه های مهندسی مجدد در عمل با شکست مواجه می شوند .
مهندسی مجدد سازمانها چیست ؟
مهندسی مجدد سازمانها ،به مجموعه کارهایی گفته می شود که یک سازمان برای تغییر پردازشها وکنترلهای درونی خود انجام می دهد تا از ساختار سنتی عمودی وسلسله مراتبی،به ساختار افقی،میان فعالیتی،مبنی بر گروه ومسطح تبدیل شود که در آن همه پردازشها برای جلب رضایت مشتریان صورت می گیرد .
2. کایزن کلید موفقیت رقابت ژاپنی
ازجمله موارد فوق وکارا درجهت اصلاح سیستمها ، کاربرد دقیق وهمه جانبه کایزن میباشد که از آن بعنوان کلید موفقیت رقابت ژاپنی یاد میشود . فلسفه کایزن بر این اصل استوار است که شیوه زندگی انسان ،زندگی شغلی ،زندگی اجتماعی وزندگی خانوادگی می باید پیوسته اصلاح شود .(بهبود یابد)پیام استراژی کایزن را می توان در این جمله خلاصه کرد که حتی یک روز نیز نباید بدون ایجاد نوعی بهبود در یکی از بخشهای شرکت یا سازمان سپری شود .
کایزن ومدیریت
مدیریت ازدوعنصراصلی ترکیب یافته است،نگهداری و فعالیتها تداوم بخش استانداردهای موجود در تکنولوژی ، مدیریت وعملیات اطلاق می شود . بهبود نیز به تدابیری اطلاق می شود که برای بهبود این استانداردها بکار گرفته می شوند .
کایزن وکنترل کیفی جامع (TQC )
کنترل کیفی جامع در ژاپن جنبشی است که هدف آن بهبود کارایی مدیریت درتمامی سطوح است . در راستای این هدف ، مباحث زیر مورد توجه قرارگرفته اند :
1. تضمین کیفیت
2. کاهش هزینه ها
3. تحقق جدول زمانی تحویل
4. تحقق جدول زمانی تحویل
5. ایمنی
6. ساخت تولیدات جدید
7. بهبود بهره وری
8. مدیریت تدارکات
نگهداری بهره ور جامع (TPM )
هدف TPM ،به حداکثر رساندن کارآئی تجهیزات با استفاده از سیستم جامع تعمیر ونگهداری پیشگیری است که عمر کلی تجهیزات را دربرمی گیرد .مشارکت افراد در همه بخشها وهمه سطوح ، باعث می شود که کارکنان از طریق فعالیتهای گروهی وداوطلبانه ، درحفظ ونگهداری کارخانه تشویق شوند . از آنجا که TPM دقیقاً قسمتی از فرآیند TQC است وبا اصول چون چگونگی کار ماشین آلات ونحوه تعمیر ونگهداری آنها در کارگاه همراه است .
کایزن وسیستم پیشنهادات
مدیریت ژاپنی برای درگیر نمودن کارکنان در کایزن از طریق ارائه وپیشنهادات ،تلاشهای گسترده ای انجام میدهد .ازاین روسیستم پیشنهادات بعنوان جزء لاینفک سیستم مدیریت موجود محسوب می شود وتعداد پیشنهادات کارگران به عنوان معیار مهمی در ارزیابی کارایی سرپرستان محسوب می شود . مدیرسرپرستان نیز ،در مقابل باید بازیردستان خود جهت کمک به کارگران برای ارائه پیشنهادات بیشتر ،همکاری کند .یکی دیگر از محاسن مهم سیستم پیشنهادات این است که هر پیشنهادی پس از اجرا به بهبود استاندارد موجود منجر میشود .
3. ارگونومی یا مهندسی فاکتور های انسانی
ارگونومی ERGONOMICS از لغات باآوازه است .که ریشه لغوی آن از لغتهای یونانی ERGON به معنی کارNOMOS بمعنای قوانین طبیعی می باشد .همچنین برای شناسایی توانائیهای انسانی ومحدودیتهای وابسته به راندمان شغلی می کوشد .
بوسیله اطلاعات علمی بدست آمده از کارکنان ، ارگونومی پیامدهای مهمی در سالهای اخیر داشته است .تمام این پیامدها سه نتیجه مؤثر کاربردی در هر سازمان داشته است : هزینه ها ،کیفیت ، بهره وری .